تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ذكر زبان حمد و ثناء، ذكر نفس سختكوشى و تحمل رنج، ذكر روح بيم و اميد، ذكر دل صدق ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798555252




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بررسي منابع روايات علائم ظهور


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بررسي منابع روايات علائم ظهور
بررسي منابع روايات علائم ظهور مهم ترين منابع مربوط به اين بحث همان منابع مربوط به حضرت مهدي عليه السلام و غيبت اوست. از اين جمله سه کتاب کهن شيعه: الغيبه نعماني (متوفاي 360ق)، کمال الدين شيخ صدوق (متوفاي 381ق) و الغيبه شيخ طوسي (متوفاي 460ق) است. تقريبا هسته ي اصلي همه روايات ظهور و علائم را همين سه کتاب تشکيل مي دهند؛ به خصوص که هر يک فصلي از کتاب خود را به نشانه هاي ظهور اختصاص داده اند. سهم کتاب نعماني در اين موضوع بيشتر است، چون دو باب را به آن اختصاص داده، و در يکي از همه ي نشانه ها سخن گفته و 68 روايت نقل مي کند و در باب ديگر به روايات «سفياني» پرداخته است. پس از اين سه کتاب بايد از منابع مربوط به زندگي معصومين عليهم السلام نام برد که در آنها به مناسبت شرح زندگي امام دوازدهم عليه السلام به علائم ظهور هم اشاره مي شود. از اين نمونه، کتاب ارشاد شيخ مفيد (متوفاي 413 ق)، اعلام الوري طبرسي (متوفاي 548 ق) - که بيشتر مطالب خود را از ارشاد نقل مي کند- کشف الغمه اربلي (متوفاي 692 ق) و فصول المهمه ابن صباغ (متوفا 855 ق) (1) است که علامت ها را از کتاب هاي پيشين نقل کرده اند. کليني در روضه ي کافي، حميري در قرب الاسناد و مفسراني چون علي بن ابراهيم و عياشي ذيل تفسير برخي آيه ها به احاديث علائم اشاره کرده اند. علامه مجلسي مجموع مطالب اين کتاب ها را جمع آوري کرده و در بحارالأنوار آورده است. (2)از ميان منابع اهل سنت، قديمي ترين و مهم ترين کتابي که در آن نشانه هاي ظهور سخن به ميان آمده الفتن نعيم بن حماد (متوفاي 228ق)است. پس از او صاحبان صحاح سته، بخشي از احاديث خود را ذيل همين عنوان «فتن و ملاحم» آورده و به علائم ظهور اشاره کرده اند، اما شايد بيشترين سهم را در اين مورد احمد بن حنبل (متوفاي 241ق) در المسند دارد. تفاوت منابع اهل سنت با شيعه در اين خصوص، دو چيز است: يکي اين که روايات علائم را با نشانه هاي برپايي قيامت به هم آميخته اند. از اين رو، کتاب هايي با عنوان اشراط الساعه يا علامات القيامه نوشته اند و روايات مربوط را در آنها ذکر کرده اند. (3) دوم اين که کتاب هايي با عنوان فتن يا ملاحم يا ترکيبي از آن دو نوشته و اين احاديث را در آنها آورده اند. کتاب هاي ملاحم و فتن به پيش گويي هايي اختصاص دارد که پيامبر صلي الله عليه و آله و صحابه درباره ي حوادث تلخ و شيرين آينده مسلمانان بيان کرده اند. در بيشتر منابع روايي اهل سنت چنين عنواني وجود دارد و روايات مربوط به ظهور و علائم را مي توان در آن يافت. گاهي هم اين احاديث به صورت کتابي مستقل با همين عنوان جمع آوري شده است. (4) از منابع متأخر که به استناد اين کتاب ها احاديث مربوط به ظهور را آورده اند مي توان از عقدالدرر في اخبار المنتظر يوسف بن يحيي مقدسي شافعي (متوفاي قرن هفتم) و البرهان متقي هندي (متوفاي 975ق) نام برد. سيد بن طاووس (متوفاي 664 ق) عالم شيعي با استفاده از کتاب هاي ملاحم و فتن اهل سنت کتاب التشريف بالمنن معروف به الملاحم و الفتن را جمع آوري کرده است. اين کتاب از سه بخش تشکيل شده که بخش اول آن گزيده فتن ابن حماد (متوفاي 228ق)، بخش دوم آن از کتاب فتن ابوصالح سليلي (نوشته به سال 391ق) است. بخش آخر کتاب که ملحقات آن به شمار مي رود از کتاب هاي مختلف شيعه و اهل سنت نقل شده است، ارزش کتاب سيد به جهت بخش دوم و سوم آن است چون ملاحم سليلي و زکريا در دسترس نيست.اما منابع معاصر را مي توان به دو دسته تقسيم کرد: تعدادي از آنها فقط به نقل احاديث پرداخته و هيچ اظهار نظر و تحليلي درباره آن ندارند. حتي به منابع و رواياتي که مأخذ اين اخبار به شمار مي روند توجه نکرده و صحيح و سقيم را جمع آوري نموده اند. از اين جمله مي توان به معجم الملاحم و الفتن و ترجمه فارسي آن به نام يأتي علي الناس زمان... و کتاب نوائب الدهور في علائم الظهور اشاره کرد. دو کتاب الزام الناصب و معجم احاديث المهدي هم گرچه مخصوص نشانه ها نيست، به طور گسترده به اين روايات مي پردازند. کتاب هاي ديگري هست که تنها به نقل روايات پرداخته، ولي به اين اندازه اهميت ندارند. دسته دوم آثاري اند که به تعدادي از احاديث پرداخته و آنها را توضيح داده اند. از اين نمونه مي توان به ملحقات الاحقاق، مأتان و خمسون علامه، علائم الظهور في المستقبل، عصر الظهور، نشانه هاي يار و ده ها کتاب ديگر اشاره کرد. در اين ميان کتاب هايي که به تحليل و بررسي روايات پرداخته و با ديده نقد به آنها نگريسته اند به ندرت يافت مي شوند. کتاب هاي دراسه في علامات الظهور نوشته ي جعفر مرتضي عاملي، موسوعه الامام المهدي عليه السلام نوشته ي سيد محمد صدر، دادگستر جهان از ابراهيم اميني و مقاله ي نشانه هاي ظهور از اسماعيل اسماعيلي از جمله اين نوشته هاي نادر است. البته در همه اين نوشته ها ملاحظاتي به برداشت و تحليل نويسندگان هست که به بيان آنها خواهيم پرداخت. اينها منابع و کتاب هايي است که اخبار مربوط به ظهور مهدي و نشانه هاي آن را در بر دارد. اما چنان که گفته شد بيشتر روايات اين بحث را بايد در سه کتاب الغيبه نعماني، الغيبه شيخ طوسي و کمال الدين شيخ صدوق از بزرگان شيعه و هم چنين کتاب الفتن ابن حماد جست وجو کرد و در واقع بسياري از منابع ديگر و آن چه پيش تر ياد شد از اين کتاب ها نقل کرده اند. بدين جهت و به دليل ويژگي هر يک از اين کتاب ها و تفاوت هايي که در اسلوب دارند لازم است به بررسي مختصر اين چهار کتاب بپردازيم.الف) الغيبه نعمانيابوعبدالله محمد بن ابراهيم بن جعفر نعماني معروف به ابن ابي زينب (ابن زينب) و کاتب، از محدثان دوره ي غيبت صغراست. درباره ي تاريخ ولادت او اطلاعي دردست نيست؛ ولي وفات او را حدود سال 360 ق نوشته اند. مشهور است که وي کاتب شيخ کليني بوده، اما «لقب کاتب درباره نعماني مي تواند ناظر به نوعي ارتباط بين وي و صاحب منصبان باشد، ولي اين که وي کاتب چه کسي بوده است روشن نيست». (5) برخي وي را اهل نعمانيه، يکي از روستاهاي واسط دانسته (6) اما منبعي براي اين سخن خود ذکر نمي کنند. نعماني مانند ديگر محدثان بزرگ مسافرت هايي داشته که از آن جمله سفر وي به شيراز، طبريه، حلب، دمشق و بغداد است. نجاشي او را از بزرگان اماميه دانسته و چنين ستوده است: «عظيم القدر شريف المنزله، صحيح العقيده، کثيرالحديث» و مرگ او را در شام مي داند. (7) گفته مي شود تنها راوي کتاب الغيبه نعماني، شاگرد او ابوالحسين (ابوالحسن) محمد بن علي بجلي يا شجاعي است که شخصيت او مجهول است. (8)نعماني مشايخ متعددي داشته که با مراجعه به کتاب او نام آنان به دست مي آيد، اما معروف ترين آنان که بيشترين روايات اين کتاب را از او نقل مي کند، احمد بن محمد بن سعيد معروف به ابن عقده (متوفاي 333 ق) است؛ به عنوان نمونه از حدود 86 روايت علائم ظهور که در باب هاي 14 و 18 اين کتاب آمده، سهم ابن عقده حدود پنجاه حديث است. به دليل اهميت شخصيت وي و کثرت رواياتش در موضوع علائم، به تفصيل درباره او سخن خواهيم گفت. يکي ديگر از شيوخ نعماني، احمد بن هوذه ي باهلي است. (9) کتاب هاي رجالي درباره وي مطلبي نياورده اند، ولي او روايات خود را از ابراهيم بن اسحاق نهاوندي نقل مي کند که کتابي به نام الغيبه داشته و تضعيف شده است. (10) در گزارشي که علامه مجلسي از کتاب نجوم نقل مي کند، اسحاق احمر يکي از مدعيان نيابت امام زمان عليه السلام معرفي شده (11) و از آن جا که کنيه ي ابراهيم، ابواسحاق و لقبش احمري است (12) ممکن است اسحاق احمر را تصحيف ابواسحاق احمري بدانيم، زيرا نعماني و نجاشي تاريخ نقل احاديث ابراهيم را سال هاي 269 و 273ق مي دانند (13) و از طرفي در گزارش مجلسي به جوان بودن شخص مدعي در سال هاي اوليه غيبت و اين که داستان در يکي دو سال پس از شهادت امام عسکري عليه السلام رخ داده، اشاره شده است. بنابراين، نمي توان او را اسحاق احمر پدر ابراهيم دانست، بلکه به احتمال فرزندش ابواسحاق احمري يا ابراهيم بن اسحاق نهاوندي است. (14) هر چند اين احتمال هم باقي است که اسحاق احمري تنها تشابه اسمي باشد، چون با توجه به مجهول نبودن شخصيت ابراهيم اگر چنين انحرافي از او سر زده بود رجاليون اماميه به آن اشاره مي کردند. نعماني کتاب خود را از مجموعه هاي روايي به خصوص کتاب هاي غيبت که پيش از او تأليف شده فراهم آورده است که به تعدادي از اين مصادر ذيل بحث از اعتبار کتب چهارگانه اشاره خواهد شد. با توجه به فراواني نقل نعماني از ابن عقده، محمد بن همام، احمد بن هوذه و علي بن احمد بندنيجي به خصوص در ابواب نشانه هاي ظهور مي توان چنين استفاده کرد که اين افراد کتابي در موضوع غيبت يا ملاحم و علائم ظهور داشته اند که نعماني از آن کتاب ها نقل مي کند. گرچه در فهرست هاي موجود نامي از کتاب هاي آنان نيست. يکي از محققان معاصر از نسخه اي به نام ملاحم ابن عقده خبر داده و از آن مطالبي نقل کرده است. (15) البته برخي از مطالب که وي به آن ارجاع داده با عنوان «خبر في الملاحم» و بدون ذکر نام ابن عقده در کتاب اصول سته عشر منتشر شده است. (16) الغيبه نعماني 26 باب دارد و تعداد روايات هر باب کاملا متفاوت است. مؤلف در مقدمه اي طولاني علت تأليف کتاب را انحراف گروه هايي از شيعيان به خاطر وقوع غيبت امام دوازدهم دانسته و يکي از انگيزه هاي اين انحراف ها را ضعف ايمان و بي توجهي به روايات در موضوع غيبت بيان مي کند. از اين رو به جمع آوري احاديث در اين موضوع مي پردازد. مباحث کلي اباب اين کتاب عبارت اند از: لزوم حفظ اسرار اهل بيت، امامت و وصايت، روايات شيعه و اهل سنت درباره دوازده امام، گناه مدعيان دروغين امامت، لزوم وجود حجت در زمين، روايات ائمه درباره غيبت امام دوازدهم، مشکلات شيعه در عصر غيبت و دستور معصومين به صبر و انتظار فرج، معرفي امام زمان و روش و منش آن حضرت، نشانه هاي ظهور، نهي از نام بردن آن امام، اصحاب آن حضرت، سن و مدت حکومت او، رد امامت اسماعيل فرزند امام صادق عليه السلام و موضوعات جزئي تر. بناي مؤلف در تمام کتاب، نقل روايت است و به ندرت توضيحي از خود اضافه مي کند و روايات را در ابواب مختلف تکرار نمي کند. مبحث نشانه هاي ظهور در اين کتاب مجموعا 86 روايت دارد که 68 عدد از آنها در باب 14 با عنوان «ما جاء في العلامات التي تکون قبل قيام القائم و يدل علي ان ظهوره يکون بعدها کما قالت الائمه» (17) و هيجده روايت در باب 18 با عنوان «ما جاء في ذکر السفياني و ان امره من المحتوم و انه قبل قيام القائم» آمده است. در بخش هاي ديگر نيز احاديثي درباره نشانه هاي ظهور وجود دارد ولي تعداد آنها زياد نيست. فهرست نويسان به کتاب الغيبه نعماني اشاره کرده (18) و برخي با استفاده از مطالب کتاب مي گويند نام آن «ملاء العيبه في طول الغيبه»است. (19) شيخ مفيد پس از بيان مطلبي درباره امامت حضرت مهدي عليه السلام مي گويد: «روايات در اين باره فراوان است که اصحاب حديث از شيعه آنها را جمع کرده و در کتب خود آورده اند، از جمله ابوعبدالله محمد بن ابراهيم نعماني در کتابي که درباره غيبت نوشته مشروح آن روايات را بيان کرده است. از اين رو نيازي نيست که ما به تفصيل از آنها ياد کنيم». (20)با وجود اين مطالب کتاب نعماني در منابع پس از آن مانند الغيبه شيخ طوسي، اعلام الوري و ملاحم ابن طاووس نقل نشده، ولي متأخران مانند مجلسي در بحارالانوار و حر عاملي در اثبات الهداه از آن روايت کرده اند. گرچه اين کتاب از اعتبار خاصي برخوردار است، بايد توجه داشت که تعدادي از راويان آن از فرقه هاي منحرف شيعه هستند. از اين رو نقل يا استناد به روايات آن به ويژه در موضوع نشانه ها نياز به دقت لازم دارد. تفصيل اين مطلب، در مباحث آينده خواهد آمد.ب) کمال الدين و تمام النعمه (21)اين کتاب نوشته ي عالم جليل القدر شيعه ابوجعفر محمد بن علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي معروف به شيخ صدوق است که زمان ولادت او مشخص نيست؛ گرچه مي توان با قرايني آن را در سال هاي اوليه قرن چهارم تخمين زد. نجاشي تاريخ وفات او را 381 ق ثبت کرده و نوشته هاي فراوان وي از جمله سه رساله در موضوع غيبت و کتاب علامات آخرالزمان را شمرده؛ (22) اما از کمال الدين نامي نبرده است. شيخ طوسي ضمن تجليل از صدوق و اشاره به آگاهي او به رجال و نقاد بودن نسبت به احاديث، از دو کتاب غيبت وي خبر داده که يکي براي اهل ري تأليف شده و از ديگري با وصف کبير (بزرگ) ياد نموده است. (23) شايد منظور از کتاب الغيبه در بيان نجاشي و طوسي همان کمال الدين باشد؛ زيرا خود مؤلف (شيخ صدوق) نيز در مقدمه کتاب مي گويد: امام زمان از من خواست کتابي در موضوع غيبت بنويسم. (24) اما به نام تصريح نمي کند گرچه در تأليفات ديگرش از کمال الدين و تمام النعمه نام برده است. (25)شيخ صدوق در کمال الدين ضمن بيان مناظرات خود و رد شبهات مربوط به امام عصر عليه السلام به بيان غيبت هاي پيامبران پرداخته تا روشن شود امر غيبت در گذشته هم اتفاق افتاده است. هم چنين روايات يکايک ائمه معصومين عليهم السلام را درباره پيش گويي غيبت امام دوازدهم نقل مي کند. وي درباره علائم باب مخصوصي گشوده و پس از بيان 29 روايت در آن مي گويد: در موضوع نشانه هاي قائم و سيره آن حضرت در کتاب السر المکتوم رواياتي آورده ام. (26) اما اين کتاب به دست ما نرسيده است. در ابواب ديگر اين کتاب روايات اختصاصي علائم وجود ندارد. ابن بابويه (پدر صدوق) نيز در کتاب الامامه والتبصره من الحيره به برخي احاديث علائم ظهور اشاره کرده که همه ي آنها در کمال الدين آمده است. يکي از مشايخ با واسطه ي صدوق، عبدالله بن جعفر حميري است که کتابي درباره غيبت داشته (27) و به نظر مي رسد آن چه صدوق به واسطه پدرش يا ديگران از او نقل کرده اند، از آن کتاب باشد. در مقدمه ي کتاب، که به قلم يکي از محققان معاصر نوشته شده است، مي خوانيم: «مؤلف در اين کتاب آن چه درباره غيبت روايت شده و بين مردم شهرت داشته از صحيح و ضعيف و حسن و مجعول، جمع کرده است. اما فقط به روايات صحيحه يا اجمالي يا متواتر استدلال مي کند. » (28) دليل اين مطلب سخني از شيخ صدوق است که ذيل بحث دراز عمران مي گويد: «... اين حديث و ديگر اخبار مربوط به معمرين و غير آنان مورد اعتماد من در موضوع غيبت نيست، بلکه غيبت به واسطه روايات صحيح پيامبر و ائمه عليهم السلام براي من ثابت شده است. » (29) از توضيحات شيخ صدوق در لابه لاي روايات استفاده مي شود که وي در واقع خواسته است با آن چه مخالفان شيعه در موضوعات غيبت پيامبران يا طول عمر افراد يا... گزارش کرده اند بر آنان احتجاج کند و گاه تصريح مي کند که اين اخبار شگفت تر از وقوع غيبت است؛ ولي تعجب است که چگونه آن را پذيرفته و غيبت امام دوازده را انکار مي کنند. (30)ج ) الغيبه شيخ طوسي عظمت شيخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسي (385 - 460 ق) و جايگاه نوشته هاي او نيازي به توضيح ندارد. کتاب الغيبه وي مجموعه اي از احاديث مربوط به قائم آل محمد صلي عليه و آله با تأکيد بر رد فرقه هايي است که غير از امام دوازدهم را مهدي مي دانند. سند بسياري از احاديث اين کتاب به فضل بن شاذان مي رسد. او از فقها و متکلمان مورد اعتماد، از بزرگان اصحاب ائمه و مؤلف کتاب هايي در موضوعات مربوط به امام عصر عليه السلام از جمله اثبات الرجعه، کتاب القائم و کتاب الملاحم است. (31)وي هم چنين روايات مربوط به علائم ظهور را که استادش شيخ مفيد در کتاب ارشاد نقل کرده، آورده است اما از الغيبه نعماني بهره نجسته، گرچه مضمون روايات دو کتاب (الغيبه نعماني و الغيبه طوسي) در مواردي با هم تطبيق مي شود. شيخ طوسي در اين کتاب پيش از آن که به جمع روايات پرداخته باشد به احتجاج در برابر فرقه هاي منحرف شيعه و استناد به گزارش هاي تاريخي مانند اثبات مرگ افرادي که ادعاي مهدويت درباره آنان وجود دارد پرداخته است. بخش نشانه هاي ظهور 59 روايت دارد که تعدادي از آنها از معصوم صادر نشده و تعدادي هم از منابع يا راويان نقل شده است. اين شيوه در الغيبه نعماني و کمال الدين دست کم در بخش علائم يافت نمي شود. د) الفتن (32)اين کتاب از منابع اهل سنت به شمار مي رود و بناي ما بررسي روايات علائم و تحليل تاريخي آنها بر اساس منابع شيعه است ولي از آن جا که احاديث کتاب الفتن به طور گسترده به منابع شيعه راه يافته، لازم است آن را نيز جزء منابع اصلي اين نوشتار لحاظ کنيم؛ به خصوص که قديمي ترين منبعي است که احاديث نشانه ها در آن يافت مي شود. مؤلف اين کتاب نعيم بن حماد خزاعي مروزي از محدثان اهل سنت و از اهالي مرو است که براي فراگيري حديث به عراق سفر کرد، سپس ساکن مصر شد؛ اما در فتنه ي خلق قرآن (33) به مرکز خلافت عباسي خوانده شد و چون با عقيده ي خليفه معتصم موافق نبود به زندان افتاد و به سال 228 در زندان مرد. (34) درباره ي زمان ولادت وي گزارشي در دست نيست. نعيم ابتدا از جهميه (35) بود. سپس از مخالفان سرسخت آنان شد. (36) درباره ي شخصيت او ميان عالمان اهل سنت اختلاف نظر است: برخي او را توثيق و بعضي مذمت کرده اند. احمد بن حنبل، يحيي بن معين و ابن حبان او را ثقه مي دانند؛ اما نسائي وي را تضعيف مي کند. (37) ابن عدي درباره او مي گويد: ضعيف است و براي تقويت سنت، جعل حديث مي کرد. سپس احاديث مردود او را ذکر مي کند. (38)ذهبي مي نويسد: نبايد به سخن او استناد کرد چون در کتاب الفتن مطالبي عجيب و غير قابل قبول آورده است. (39) ابن حجر عسقلاني مي گويد: نعيم راستگو بوده اما اشتباه زياد دارد. (40)از ميان علماي شيعه سيد ابن طاووس که حدود ثلث کتاب ملاحم خود را از ابن حماد نقل مي کند، توثيقاتي را درباره او نقل کرده و از تضعيف او سخني نگفته است. (41) طبيعي است که انتخاب و بيان توثيقات از سوي سيد به دليل نقل وي از کتاب الفتن است، نه آن که تأييدي از يک عالم شيعي نسبت به ابن حماد باشد. کتاب الفتن همانند ديگر کتاب هايي که در موضوع ملاحم و فتن نوشته شده است به مهدي اختصاص ندارد، بلکه درباره ي رويدادهاي آينده جهان اسلام تا قيامت سخن مي گويد و بخشي از آن به مهدي و نشانه هاي ظهور او پرداخته است. ابن حماد بخش قابل توجهي از کتاب خود را به پيش گويي هاي صحابه و هم چنين احاديثي از رسول خدا درباره بني اميه، بني عباس، سفياني، مهدي و نشانه هاي او، دجال، نزول عيسي عليه السلام و برخي از نشانه هاي قيامت اختصاص داده است.برخي از ابواب کتاب الفتن عبارت اند از: نام فتنه هاي پس از رسول خدا، عدد خلفاي پس از آن حضرت، نام خلفاي راشدين، نشانه هاي پايان حکومت بني اميه، قيام بني عباس، پايان زمان بني عباس، ابواب مربوط به سفياني و نام و نسبت و جنگ ها و فرو رفتن او در بيداء، پرچم هاي سياه، ابواب مربوط به مهدي و نام و نسبت و روش او و نشانه هاي قيامش، ابواب مربوط به دجال، فرود آمدن حضرت عيسي عليه السلام، فتح قسطنطنيه و جاهاي ديگر، زلزله ها و خسف ها، نشانه هاي قيامت و خروج حبشي ها و ترک ها. درباره ي کتاب الفتن چند نکته قابل توجه است:1. ابن حماد بيشتر روايات را از صحابه يا تابعين نقل مي کند و آن گونه که انتظار مي رود سند روايات به رسول خدا نمي رسد؛ مثلا از مجموع حدود 170 روايت، در باب هاي 29 - 44 اين کتاب که درباره مهدي و سفياني است تنها حدود 25 روايت به معصوم مي رسد و ديگر اسناد کتاب به افرادي چون کعب الاحبار، محمد بن حنفيه، زهري، ارطاه و... ختم مي شود. اين گونه سندها نه تنها از نظر شيعه ارزشي ندارد در نظر اهل سنت نيز حجت نيست، چون اصطلاحا موقوف به شمار مي رود، يعني سند آن به صحابي متوقف مي شود. 2. علاوه بر روايات زيادي که ابن حماد از اميرمؤمنان عليه السلام به عنوان صحابي نقل مي کند، بخش قابل توجهي از احاديث را به واسطه جابر جعفي از امام باقر عليه السلام آورده است. 3. تکرار در کتاب الفتن زياد است و يک حديث در ابواب مختلف با سلسله سند واحد ذکر شده است، به طوري که به جرئت مي توان يک چهارم از کتاب را مکرر دانست. 4. همان گونه که گفته شد، اين کتاب و ديگر کتاب هايي که درباره ي ملاحم و فتن نوشته مي شود، ارتباط مستقيم با ظهور ندارد و بسياري از رواياتي که درباره آنها ذکر شده پيش گويي هايي درباره حوادث آينده مسلمانان است و نامي از حضرت مهدي و ظهور او در اين روايات نيست. با اين حال بخش قابل توجهي از اين احاديث و آثار در منابع شيعي به عنوان نشانه هاي ظهور امام عصر عليه السلام تلقي شده است. اعتبار کتب چهارگانه جايگاه مؤلفان سه کتاب مربوط به غيبت يعني نعماني، شيخ صدوق و شيخ طوسي در ميان شيعه و وثاقت آنان جاي بحث وگفت وگو نيست و ترديدي وجود ندارد که ايشان از جمله عالماني هستند که با کتب مختلف خود، ميراث عظيم شيعه را حفظ کرده و سهم بزرگي در احياي آثار اهل بيت عليهم السلام داشته اند. سه کتاب آنان نيز در بين اماميه جايگاه خاصي دارد و کهن ترين کتاب هاي اين فرقه در موضوع غيبت و هم چنين مبحث مد نظر ما، يعني علائم ظهور به شمار مي رود. اما شکي نيست که اين بزرگان مطالب خود را از کتاب هاي پيشينيان گرفته و آن چه را در اصول چهارصدگانه يا کتاب هاي ديگر در موضوع غيبت از ائمه معصومين عليهم السلام نقل شده است، جمع کرده اند. مراجعه به فهرست هاي موجود و بررسي منابع اصلي اين کتا ب ها ايجاب مي کند مآخذ آنها شناسايي و ارزيابي شوند، زيرا بسياري از کساني که در موضوع ملاحم و نشانه هاي ظهور رساله اي داشته و ديگران از آنان روايت کرده اند، از فرقه هاي منحرف شيعه به شمار مي روند. (42) البته تعدادي از اين افراد توثيق شده اند؛ اما صرف انحراف مذهب در موضوع بحث ما مي تواند روايتي را خدشه دار کند، زيرا آن گروه ها مدعي مهدويت اشخاصي بوده اند و ممکن است راويان آنان مطالبي را از محافل ايشان نقل کرده باشند، گرچه خود در نقل مطلب راست گويند. چنان که در ميان اين مؤلفان شخصيت هاي بزرگي از اماميه مانند محمد بن ابي عمير، فضل بن شاذان، حسن بن سعيد، عبدالله بن جعفر حميري و اسماعيل بن مهران به چشم مي خورند؛ ولي بايد توجه داشت که برخي از اينان از اصول قديمي تر روايت کرده اند، مانند اسماعيل بن مهران که از حسن بن ابي حمزه روايت مي کند. از اين رو لازم است درباره روايات علائم ظهور که در سه کتاب الغيبه نعماني و شيخ طوسي و کمال الدين به نقل از اين منابع آمده اند تأمل بيشتري صورت گيرد؛ به خصوص که ممکن است واقفي ها پس از اعتقاد به مهدي بودن امام هفتم، رواياتي را براي تصحيح نظريه ي خود و اميد دادن براي ظهور آن حضرت ساخته يا تحريف کرده باشند. هر چند جمع آوري آنان نسبت به اصل احاديث مهدويت که موضع اشتراک فرقه هاي مختلف است و درستي اين احاديث، جاي ترديد ندارد.درباره چهارمين منبع يعني الفتن نعيم بن حماد چنان که پيش تر گفته شد، از نظر شيعه نمي توان براي روايات آن - دست کم در مورد نشانه هاي ظهور - چندان اعتباري قائل شد، چون بسياري از روايات آن از معصوم صادر نشده است و بسياري از راويان آن حتي از نظر اهل سنت قابل اعتماد نيستند. (43)پي نوشت : 1. ابن صباغ مالکي از اهل سنت است؛ ولي کتاب خود را به شيوه ي مورخان شيعه درباره دوازده امام نوشته است.2. ر.ک: مجلسي، بحارالانوار، ج 52، باب علامات ظهور، ص 181-278.3. مانند: محمد القرطبي، علامات يوم القيامه؛ عبدالله حجاج، علامات القيامه الکبري؛ خالد الغامدي، اشراط الساعه في مسند احمد و زوائدالصحيحين؛ عزالدين حسين الشيخ، اشراط الساعه الصغري و الکبري و محمد احمد اسماعيل، المهدي و فقه اشراط الساعه. 4. مانند: ابوعمر و داني، السنن الوارده في الفتن؛ ابن کثير، النهايه في الفتن و الملاحم؛ الغزي، فتن في عصر الظهور و....5. سيد جواد شبيري، «نعماني و مصادر غيبت»، مجله انتظار، ش2، ص 255.6. جاسم حسين، تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم، ص 25.7. رجال نجاشي، ج 1، ص 191 (ذيل ترجمه ابوالقاسم مغربي) و ج 2، ص 302.8. ر.ک: به مقدمه آقاي غفاري بر کتاب الغيبه (چاپ قديم) و نجم الدين طبسي، «نگاهي به کتاب غيبت نعماني»، مجله انتظار، ش 1، 202.البته يکي از محققان با جست و جوي گسترده در کتب رجال و حديث، نام راويان ديگري از نعماني را به دست آورده است (سيد جواد شبيري، «نعماني و مصادر غيبت» مجله انتظار، ش 3، ص 192) ليکن اينان راويان کتاب الغيبه نيستند. 9. نعماني از او با عنوان «ابو سليمان احمد بن نصر بن هوذه» نيز ياد مي کند. 10. رجال نجاشي، ج 1، ص 94. شيخ طوسي مي گويد: «در نقل حديث ضعيف است و در دينش متهم، ولي کتاب هاي خوبي تأليف کرده است» (رجال شيخ طوسي، ص 39). ابن غضائري او را غالي و امر او را مختلط مي داند و در عين حال مي گويد روايات صحيح دارد (رجال ابن غضائري، ص 39)11. بحارالانوار، ج 51، ص 300.12. رجال نجاشي، ج 1، ص 94 و نعماني، الغيبه، ص 255.13. ر.ک: رجال نجاشي، ج 1، ص 95؛ نعماني، الغيبه، ص 156، 210، 255 و 313 و روايت 34 باب 14 که متأسفانه در چاپ اخير (تحقيق حسون) از قلم افتاده است. با توجه به مواردي که زمان قرائت ابراهيم بن اسحاق براي احمد بن هوذه سال 273ق بيان شده به نظر مي رسد سال 293ق در برخي موارد (مانند صفحه 255 کتاب نعماني) اشتباه ناشي از تصحيف تسعين و سبعين باشد. 14. گويا به دليل همين وضوح است که جاسم حسين بدون هيچ توضيحي ابراهيم بن اسحاق را مدعي نيابت مي داند و مي گويد او در کتابش ديدگاه غلات را منعکس مي کند و نعماني اطلاعات گسترده اي را از او آورده است (جاسم حسين، تاريخ سياسي غيبت، ص 24).15. جاسم حسين، همان، ص 57، 60، 100 و 245؛ جست و جوي فراوان ما از چنين نسخه اي بي نتيجه ماند. 16. الاصول السته عشر، ص 353.17. رواياتي که درباره نشانه هاي پيش از ظهور قائم رسيده و چنان که ائمه فرموده اند نشان مي دهد که ظهور پس از آن نشانه هاست. 18. رجال نجاشي، ج 2، ص 302.19. آقابزرگ تهراني، الذريعه، ج16، ص 76 و ج 22، ص 183.20. الارشاد، ج 2، ص 350.21. گاه از اين کتاب «اکمال الدين و اتمام النعمه» ياد مي شود که درست نيست چون مؤلف در کتب ديگرش از آن کمال الدين و تمام النعمه تعبير کرده است. 22. رجال نجاشي، ج 2، ص 311- 316.23. الفهرست، ص 238.24. کمال الدين، ص 34.25. ر.ک: من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 180؛ علل الشرائع، ص 241؛ عيون الاخبار، ج 1، ص 69 و الخصال، ص 480.26. کمال الدين، ص 684.27. رجال نجاشي، ج 2، ص 19.28. کمال الدين، ص 16، مقدمه آقاي علي اکبر غفاري.29. همان، ص 667.30. همان، ص 558 و 578.31. رجال نجاشي، ج 2، ص 168و 169 مختصري از اثبات الرجعه در مجله تراثنا (شماره 15) منتشر شده و مقايسه آن با الغيبه شيخ نشان مي دهد که يکي از منابع شيخ بوده است. 32. نگارنده اين کتاب را در مجله آينه ي پژوهش، شماره 84 (اسفند 1382) معرفي کرده است.33. فتنه خلق قرآن يا دوره محنت در تاريخ اسلام به دوران سه خليفه مأمون، معتصم و واثق گفته مي شود که متأثر از معتزله به مخلوق بودن کلام خدا و قرآن اعتقاد داشتند و با کساني که قائل به قدمت کلام الهي بودند به شدت برخورد مي کردند. از آن جا که اين موضوع ملاک عزل و نصب و آزمايشي براي موافقان و مخالفان بود، دوره محنت نام گرفت. با روي کار آمدن متوکل و به جهت مخالفت او با معتزله اوضاع بر عکس شد و مخالفان نظريه قديم بودن قرآن تحت پي گرد قرار گرفتند. براي نمونه ر.ک: به تاريخ طبري، ج 7، ص 631 - 645.34. ابن سعد، الطبقات الکبري، ج 7، ص 359. مرگ او را در سال 227ق و 229ق هم گفته اند: (يوسف المزي، تهذيب الکمال، ج 29، ص 479 و 480).35. جهميه به گروهي از جبريه گفته مي شود که از جهم بن صفوان پيروي مي کنند. عقايد آنان به معتزله شبيه است. جهم در خراسان قيام کرد و به دست عامل بني اميه کشته شد (شهرستاني، الملل و النحل، ج 1، ص 86).36. يوسف المزي، همان، ص 469.37. محمد ذهبي، سير اعلام النبلاء، ج 10، ص 597 و 609.38. الکامل في ضعفاء الرجال، ج 8، ص 251.39. محمد ذهبي، همان، ص 609.40. تقريب التهذيب، ج 2، ص 250.41. التشريف بالمنن، ص 62 و 63.42. فهرستي از نام مؤلفان کتاب هاي الغيبه و ملاحم و فتن که رجال شناسان شيعه درباره شيعه درباره مذهب آنان مطالبي گفته اند، همراه با نام کتاب ايشان به شرح زير است:1) ابراهيم بن اسحاق نهاوندي، الغيبه، متهم در دين و متهم به غلو (شيخ طوسي، الفهرست، ص 39؛ رجال نجاشي، ج 1، ص 94 و رجال ابن غضائري، ص 39).2) حسن بن علي بن ابي حمزه بطائني، الفتن، واقفي (رجال نجاشي، ج 1، ص 133).3) ابراهيم بن صالح انماطي، الغيبه، واقفي (همان، ص 86 و 105؛ درباره اين که دو نفر ابراهيم بن صالح انماطي متحدند يا نه اختلاف نظر است. ر.ک: علامه حلي، خلاصه الاقوال، ص 315).4) حسن بن محمد بن سماعه، الغيبه، واقفي (رجال نجاشي، ج 1، ص 140).5)احمد بن علي رازي، الشفاء و الجلاء في الغيبه، متهم به غلو (همان، ص 245 و الفهرست طوسي، ص 76).6)عبدالله بن جبله، الغيبه، واقفي (رجال نجاشي، ج 2، ص 113).7)علي بن حسن طاطري، الغيبه، واقفي (همان، ص 77).8) علي بن عمر اعرج، الغيبه، واقفي (همان، ص 79).9) جعفر بن محمد فرازي، الفتن و الملاحم، متهم به جعل و فساد مذهب (همان، ج 1، ص 303).10) علي بن ابي صالح، الملاحم، طعن در مذهب (همان، ج 2، ص 82).هم چنين بنگريد به ترجمه ي علي بن احمد متهم به غلو در آخر عمر و محمد بن عباس بن عيسي راوي واقفه (همان، ج 2، ص 82 و 232). علاوه بر موارد فوق از مجموع حدود پنجاه مؤلف کتب غيبت و ملاحم که نجاشي و شيخ طوسي به آنان اشاره کرده اند، تعدادي ضعيف، مجهول يا روايت کننده از ضعفا يا اهل سنت وجود دارند؛ مانند حسن بن محمد بن يحيي، عبدالوهاب مادرائي، محمد بن قاسم، ابراهيم بن حکم، محمد بن جمهور و محمد بن عبدالله بن مهران. 43. براي آگاهي اجمالي ر. ک: به پاورقي هاي کتاب الفتن.منبع: کتاب تحليل تاريخي نشانه هاي ظهور/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 347]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن