واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روایات مستند ظهور میان رد و قبول نقدر و بررسی مستند ظهور بسیار نزدیک است(10) اگر چه در مجموعه روایات ضعیف، سخنان جعلی، کذب و انحرافی هم وجود دارد اما ممکن است در این میان واقعیت تحریف شده و یا واقعیت ثابت نشده نیز وجود داشته باشد.
مستند ظهور در ترازوی نقد(1) نقاط ضعف مستند ظهور بسیار نزدیک است(2) شتابزدگی در تاریخ ظهور(3) هدف از بیان نشانه های ظهور(4) ستون لرزان مستند ظهور(5) مهمترین منبع روایی نشانه ظهور(6) تحلیلهای غلط در مستند ظهور(7) اعتبارسنجی منابع روایی نشانه ظهور(8) منابع اصلی نشانهشناسی ظهور (9) هفتمین ایراد اساسی که برای مستند «ظهور بسیار نزدیک است» مطرح شد، عدم توجه به میزان اعتبار «روایات نشانه های ظهور» و «منابع آنها» بود. برای روشن شدن بحث، ابتدا در بخش اول، پیشینه منابع روایی نشانه های ظهور مطرح شد و پس از آن در بخش دوم به اعتبار سنجی این منابع پرداخته شد. حال نوبت به بخش سوم این بحث فرا رسیده است: بخش سوم: اعتبار سنجی اسناد درونی منابع پس از بررسی اعتبار چهار منبع اصلی روایات نشانه های ظهور، نوبت به بررسی اسناد روایات این منابع می رسد تا پس از واکاوی اسناد درونی این منابع وضعیت سندی این دسته از روایات روشن شود. در میان این چهار منبع کهن روایی، اعتبار سه منبع شیعی ثابت شد، اما اعتبار کتاب «الفتن» نعیم بن حماد حتی از دیدگاه دانشمندان اهل تسنن هم بر مسند ننشست. بنابراین باید گفت که تمامی روایات این کتاب، ضعیف السند به حساب خواهند آمد. چرا که با زیر سوال رفتن اعتبار این کتاب، اعتبار تمامی روایات آن نیز خدشه دار خواهد شد و همگی محکوم به ضعف سندی خواهند بود. با این وجود ما به بررسی اجمالی اسناد درونی این کتاب نیز خواهیم پرداخت تا بگوییم گذشته از عدم اعتبار این منبع، ضعف اسناد درونی این کتاب نیز مشکل دیگری بر روی مشکل است. در برخی از بخش ها تنها یک دهم روایات، به پیامبر بر می گردد که این نکته خصوصا در موضوعی که به پیش بینی مسایل آینده مرتبط می شود به هیچ وجه قابل اعتماد نخواهد بود. از مجموع حدود 170 روایتی که درباره مهدی و سفیانی است، تنها 25 روایت به معصوم می رسد که این تنها یک هفتم روایات این باب می باشد الف ـ اعتبار اسناد کتاب «الفتن» نعیم بن حماد گفتیم که به دلیل ثابت نشدن اعتبار این کتاب دیگر جای سخن در مورد اسناد روایات این کتاب باقی نخواهد ماند و همه روایات آن ضعیف السند به شمار خواهد آمد. اما گذشته از آن، باید گفت که سندهای روایات این کتاب نیز دچار مشکلات فراوانی است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد. بنابراین حتی اگر اعتبار کلیت کتاب نیز ثابت می شد، گذر از این ایرادات امکان پذیر نبود و ضعف سندی اکثر این روایات را به دنبال می داشت. برخی از این ایرادات عبارتند از: 1ـ بیشتر روایات این کتاب از صحابه یا تابعان نقل شده و اسناد این روایات به پیامبر نمی رسد. در برخی از بخش ها تنها یک دهم روایات، به پیامبر بر می گردد که این نکته خصوصا در موضوعی که به پیش بینی مسایل آینده مرتبط می شود به هیچ وجه قابل اعتماد نخواهد بود. از مجموع حدود 170 روایتی که درباره مهدی و سفیانی است، تنها 25 روایت به معصوم می رسد که این تنها یک هفتم روایات این باب می باشد. جدای از آنکه شیعه به هیچ عنوان به چنین احادیثی اعتنا نمی کند، بسیاری از دانشمندان اهل تسنن نیز چنین احادیثی را به دلیل موقوف یا مقطوع بودن (منتهی نشدن به پیامبر) حجت نمی دانند. 2ـ گذشته از آنکه اکثر روایات این کتاب به پیامبر نمی رسد، مشکل دیگر این است که این روایات به افراد مسأله داری همچون کعب الاحبار (یهودی نفوذی در میان مسلمانان)، زهری (دانشمند درباری) و ابوهریره (واضع و جعل کننده مشهور حدیث) ختم می شود که این بر مشکلات سندی کتاب می افزاید. البته باید توجه داشت، بر خلاف بسیاری از منابع اهل تسنن که از امامان معصوم ما حدیثی نقل نمی کنند، در این کتاب روایاتی از امیر مومنان علی علیه السلام و امام باقر علیه السلام نیز نقل شده است.
در هر صورت این کتاب گذشته از آنکه به عنوان منبعی معتبر (حتی در میان اهل تسنن) به حساب نمی آید اکثر روایاتش نیز از اعتبار سندی برخوردار نیست. البته نتیجه عدم اعتبار این منبع، ضعف سندی تمامی روایات آن خواهد بود و دست ما را در استفاده از این روایات خواهد بست و یا با نگاهی خوش بینانه تر، ما را در بهره گیری از این روایات بسیار محدود خواهد کرد. چرا که تنها از روایاتی اجازه استفاده خواهیم داشت که «هم مضمون» روایات معتبر باشد و یا با قراین دیگری بتوان اعتبار آن را بر مسند نشاند که چنین روایاتی بسیار اندک خواهند بود و چنین کاری هم بس دشوار. ب ـ اعتبار اسناد سه منبع کهن شیعی پس از بررسی اعتبار سه منبع شیعی و بر مسند نشستن اعتبار این کتاب ها، نوبت به بررسی «اعتبار اسناد روایات» این کتاب ها فرا می رسد. چراکه اعتبار منبع روایی به تنهایی نمی تواند دلیلی بر اعتبار تمامی روایات آن کتاب باشد. بلکه پس از اطمینان از اعتبار اصل کتاب، باید اسناد روایات آن را بررسی کرد و پس از تحلیل و واکاوی این اسناد و اطمینان از اعتبار آنها به بهره برداری از آن روایات، همت گمارد. با دقت در اسناد این سه کتاب کهن روایی (الغیبه نعمانی، کمال الدین شیخ صدوق و الغیبه شیخ طوسی)، به نکات مهمی در این زمینه دست خواهیم یافت که نتیجه آن ضعف سندی قسمت قابل توجهی از این روایات خواهد بود. اگرچه ضعف سندی این روایات به معنای «جعلی بودن» و یا «دروغ بودن» تمامی آنها نیست، اما با این وجود استفاده و بهره برداری از آنها را دچار مشکل خواهد کرد. آنچه در دید عموم مردم جا افتاده این است که روایت ضعیف به معنای جعلی، کذب و غیر واقعی است. اما باید دانست که روایت ضعیف السند، طیف گسترده ای از سخنان را در برمی گیرد که گاه ممکن است بازتابی از واقعیت هم داشته باشد توضیح این که سند روایت، پلی است که ما را به قرن ها پیش مرتبط می سازد. بنابراین انقطاع و یا تخریب قسمتی از آن، ارتباط ما با گذشته را قطع خواهد کرد. روایت ضعیف السند هم به این معنا است که در مسیر سند آن، انقطاع و یا خللی ایجاد شده که اطمینان ما را به روایت خدشه دار می کند. به بیان دیگر هدف ما از دریافت هر روایتی این است که نظر معصوم را بدانیم و از زلال کلام او بهره بجوییم. برای دستیابی به کلام معصوم نیز باید به سند روایت اطمینان حاصل کرد و پس از اطمینان از اتصال و صحت سلسله سند، گوش جان به سخن معصوم داد. اما اگر در اتصال و یا صحت این مسیر تاریخی، خللی وارد شود دیگر نمی توان به این اطمینان رسید که این سخن از معصوم صادر شده است. بنابراین ضعف سند هر روایتی تنها می خواهد این نکته را گوشزد کند که این پلِ گسترش یافته در اعماق تاریخ، قابل اطمینان نیست. اما در مورد جعلی و یا غیر واقعی بودن آن ساکت است و سخنی نمی گوید. آنچه در دید عموم مردم جا افتاده این است که روایت ضعیف به معنای جعلی، کذب و غیر واقعی است. اما باید دانست که روایت ضعیف السند، طیف گسترده ای از سخنان را در برمی گیرد که گاه ممکن است بازتابی از واقعیت هم داشته باشد. به بیان دیگر اگر چه در مجموعه روایات ضعیف، سخنان جعلی، کذب و انحرافی هم وجود دارد اما ممکن است در این میان واقعیت تحریف شده و یا واقعیت ثابت نشده نیز وجود داشته باشد. بنابراین اگر در کنکاش علمی خود به این نتیجه رسیدیم که اکثر این روایات ضعیف السند هستند، نباید همه این روایات را کذب و غیر واقعی دانست. بلکه باید گفت که احتمال دارد برخی از این روایات ریشه در واقعیت داشته باشند. البته در بخش های بعد خواهیم گفت که احتمال جعل و تحریف در میان روایات نشانه های ظهور بسیار است که این نکته هم احتمال انعکاس واقعیت را در این گونه از روایات کمتر خواهد کرد. در قسمت بعد دلایل ضعیف السند بودن روایات نشانه های ظهور را در سه منبع کهن شیعی بررسی خواهیم کرد تا روشن شود که این مستند هیچ توجهی به اعتبار این روایات نداشته اند و با همه آنها برخوردی یکسان کرده اند. ادامه دارد ... سید مصطفی بهشتی بخش مهدویت تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]