تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828846753




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سپاه از منظر ولایت(4)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سپاه از منظر ولایت(4)
سپاه از منظر ولایت(4) در این مقاله به دیدگاههای مقام معظم رهبری(مدظله العالی) راجع به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می پردازیم:ايمان و تعبّد... شـمـا كـه سـپاه پاسداران انقلاب اسلامى هستيد، فرماندهان و مسؤ ولان و مؤ ثّرترين در اين نـظـام هـسـتـيـد، بـايـد تـوجـّه كنيد آن چيزى كه شما را از يك ارتش مجهّز مدرن مجرّب از همه جهت كـامـل ، لكـن بـى ايـمـان مـمـتـاز مـى كـنـد ايـن است : ايمان و تعبّد يعنى اعتقاد به غيب ، اعتقاد به تـاءثـيـر فـعـل و انـفـعـالات غيبى كه در اختيار من و شما نيست و راه رسيدن به آن و كليد رمز آن عبارت است از تقوا يعنى عمل كردن تكليف شرعى .اين تنها وسيله اى است كه مى تواند شما را ممتاز كند از ساير نيروهاى (انقلابى ) نظامى عالم و الاّ نـيـروى نـظـامـى مـجرّب كاركُشته زرنگ ، باهوش ، درس خوانده ، شجاع اينها كم نداريم ، فداكار حتّى . فداكارى فقط ناشى از دين نيست ، فداكارى ناشى از يك احساس ‍ معنوى است ، آن احساس معنوى مى تواند دين باشد و يكجا مى تواند ناسيوناليسم باشد.... سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامـى بـا آنـهـا (ارتـش هاى دنيا) فرقش همين است يعنى در شما عـامـل تـقـوا، عـامـل ورع ، عـامـل تـوجـّه بـه خـدا، عـامـل اخـلاص ، عامل عمل براى اهداف پيغمبران كه غريب مانده امروز در دنيا اين هدف ها. اين آن چيزى است كه شما را امتياز مى دهد.(164)چـنـد اصـل در سـپـاه از اصـول تـخـلّف نـاپـذيـر اسـت ؛ اول اصـل تـدين و تقواست كه آدم بى تديّن و بى تقوا نمى تواند سپاهى باشد. البته نمى گـويـم از حـوزه اعـتـبـار كشور ما خارج است ، بلكه مى گوييم چنين آدمى در شاءن مجموعه سپاه نـيـسـت ، چـون ايـن مجموعه ، آدم متديّن و متقى لازم دارد و شما مى دانيد كه بنده هيچ وقت به خودم اجـازه نـدادم هـيـچ كـدام از نـيـروها و سازمانهاى مسلّح ، اعم از ارتش و ديگران كه اكنون شده اند نيروى انتظامى تحقير كنم و هميشه تجليل كرده ام ، لكن توقع ما از سپاه يك چيز ديگر است .مـن بـه عـنـوان شـخـص انقلاب ، توقعى را كه از سپاه دارم از بقيه سازمان ها ندارم ؛ زيرا مسؤ وليتى را كه اين مجموعه مى تواند انجام دهد، آن مسؤ وليت را از بقيه مجموعه ها نخواسته اند، چـون بـه هـر كـس مـسؤ وليت بيشتر داده اند، داراى ارزش بيشتر و در سطح بالاترى است و اين تديّن همان چيزى است كه در سپاه بايستى موج بزند و بايد روز به روز بيشتر بشود. نبايد خـيال كرد كه چون اكنون دوران بازسازى است ، پس بطور طبيعى بعضى از تخلّفات هم انجام مى گيرد.براى مجموعه مؤ منى با اين رسالت عظيم ، دوره بازسازى و دوره جنگ و غير جنگ ، فرقى ندارد و هـمـيـشـه بـايـد مـتـديـّن و مـراعـى احـكـام الهـى و مـواظـب و مـراقـب اعمال و رفتار خود بود.(165)تديّن انقلابى... عـلت ايـن پـيـروزى هـا و پـيـشـرفت ها چه بود؟ پاسخ در يك كلمه است ، فداكارى ناشى از تـدين انقلابى . يعنى تدين انقلابى ، نه تدين منهاى روحيه انقلابى ، كه با گوشه گيرى ، انزوا و عدم تحرّك هم مى سازد. تدين با روحيه انقلابى كه همان دين خالص و ناب و صحيح قرآنى است . اين نوع تدين يك روحيه و يك حالتى را با خودش همراه دارد كه فداكارى و ايثار هـم در او هـسـت ، ابـتـكـار و كـوچـك شـمـردن مـوانـع در او هـسـت . اتـكـاء بـه خـود و اعـتماد مطلق و تـوكّل به خداى متعال در او هست . اين روحيه ها موجب شده كه شماها به عنوان ((فئه اى قليله )) بر ((فئة كثيره )) فائق بياييد. مواظب باشيد اين روحيه بايد حفظ بشود اگر خداى ناكرده اين روحـيـه از ما گرفته بشود يا متزلزل بشود، موجوديت نيروى مسلّح انقلابى ديگر معنى نخواهد داشت . حركت انقلابى سابقه دارى كه دنيا را به خودش ‍ متوجّه كرده معنى و تحققى نخواهد داشت .(166)حفظ روحيه انقلابىحـفـظ روحيه انقلابى از مهمّترين وظايف شما به عنوان پاسداران انقلاب مى باشد. پارسايى انقلابى و صداقت انقلابى چيزهايى است كه ما را انقلابى نگه مى دارد.(167)پاسدار واقعىعـنـوان پـاسـدار بـراى انـقـلاب و اسـلام مـانـد، افـراد عـوض مـى شـونـد امـّا عـنـوان مثل يك اعتبار و يك تاج كرامت مى ماند، هركسى در زير آن قرار گرفت كرامت پيدا مى كند، عنوان مـهـم اسـت . خـوب اسـت كه خودمان را با اين عنوان مُعَنْوَنْ كنيم . اشخاص بدون اينكه به صفات لازم در آن عـنـوان آراسـتـه بـشـوند، يك شخص معمولى هستند، چيزى نيستند. بايد كارى كنيم كه عـنـوان پاسدار بر ما صدق بكند. اگر عنوان پاسدار بر ما صدق كرد، آن وقت اين سمت ارزش پيدا مى كند... من به شما عزيزان كه فرزندان امام هستيد توصيه مى كنم كه خصوصيات عنوان پـاسـدار را بـراى خـودتـان حـفـظ كنيد، اسم كافى نيست . بايد عنوان واقعاً صدق كند و آن با داشتن خصوصيات حاصل مى شود و بدون آن حاصل نمى گردد.(168)توجّه به مستحبّاتالان مـوقـع جـمـع آورى است ، بخوانيد، مطالعه كنيد، خوب كار كنيد، دعا بخوانيد، ورزش ‍ كنيد، ورزش روحـى كه عبادت است بيشتر انجام دهيد كه ثمره اش هم زيادتر است نماز شب بخوانيد و آن هـم نـمـاز شـبِ بـا تـوجـه ، نـماز شبى كه مى فهميد چه مى كنيد، نه نمازى كه در آن توجه نباشد نماز شب بايد با توجّه و با عنايت باشد.و اثـر نـمـاز شـب در شما كه جوان هستيد بسيار زيادتر از نماز شبى است كه من مى خوانم ، اين اثـرات را حـفـظ كـنـيـد و چـيـزهـايـى كـه بـراى هـدفـتـان و تـكـامـلتـان لازم اسـت فرابگيريد.(169)هـر كـار درسـتـى كـه انـجـام مـى داديـد بايد بيشتر كنيد. از روزه مستحبى گرفته تا مراقبت در اعـمال خود كه از مهم ترين وظايف است ، هر كار نادرستى كه انجام مى داديد بايد درصدد رفع و جبران آن باشيد.(170)نافله ها را بخوانيد كه نوافل با توجه و عنايت وسيله ارتباط است . جوان هستيد، قدر جوانى را بدانيد و قدر دانستن به اين است كه هركسى در هر موقعيتى و هر وضعيتى كه هست قدر توانايى ها را بداند و استفاده نمايد. و جوانى مركز ثقل توانايى هاى يك انسان است .(171)پرهيز از دنياگرايى... مـعـنـويـت و راز و نـيـاز بـا خـدا و ارتـبـاط دلهـا بـا خـداى مـتـعـال و هـدف را خـدا قرار دادن و فريب ظواهر را نخوردن و دلبستگى به زر و زيور و ذخاير دنـيـا پـيـدا نكردن ، همه اينهاست كه يك مجموعه مؤ من و يك فئه مؤ منه را به وجود مى آورد و آن وقت : (كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَهٍ غَلَبتْ فِئَةً كَثيرَةًبِاِذْنِ اللّهِ)قـليـل هـم كـه بـاشـيـد، بـه واسـطـه آن جـنـبـه مـعـنـوى ، زيـادهـا را در مقابل خودتان مجبور به هزيمت مى كنيد و همين معنويت بود كه بسيج را در ميدان هاى نبرد، آنچنان بى تاب و عاشق مى كرد و جوان ها را مى كشاند به شوق جبهه و وقتى مى آمدند جبهه ، از جبهه ، دل نمى كندند.بـايد در جامعه انقلابى و حق ، يك مجموعه قابل توجهى از انسان ها باشد كه برايش اين زر و زيـورهـاى دنيوى ارزشى نداشته باشد. اگر اين مجموعه را ما داشته باشيم ، پيشرفت قطعى اسـت البـتـه بـا تـحـمـّل مـشاق ، اما مشاقى كه انسان بخواهد به قيمت ترقى بشريت ، يك قدم بالاتر او را تحمّل بكند، با ارزش است .آن هـدفـى كـه به خاطر آن حسين بن على (ع )به خاطر آن به شهادت مى رسد. مگر امام حسين (ع )نمى توانست در خانه خودش بنشيند؟بـه هر حال حاصل كلام اين است كه سپاه بايستى همان پايه مستحكم باشد و سپاه بايستى به عـُلُوّ مـعـنـوى و بـه پـايـه گـذار تـكامل بشريت ، دل خوش دارد و در اين راه بايد حركت بكند و دنـبـال ايـن هـدف بـايـد بـرود مـا ديـگـر مثل سپاه و مثل اين مجموعه را نداريم ، نه اينكه در زمان حاضر، بلكه در تاريخمان هم نداريم .وقـتى مى گويند ((من و شما در تلاش هايمان نبايد خودمان را محور قرار بدهيم )) بدين معناست كـه ايـن قـضـيـه مستقيم به ((وصول ما به هدفهاى الهى )) ارتباط دارد. لذا اگر اين قضيه در خـلوت ، در تـاءمـلات نـفـسـانـى قـدرى فـكـر كـنـيـد، هر جا خاطره خوش پيروزى وجود دارد، اين چيزهاست و هر خاطره تلخ و گزنده ناكامى باشد، اعم از شكست و عدم فتح يا دادن تلفات زياد، هـر چه هست ، آنجايى است كه پاى يكى يا بيشتر از اين چيزها لنگيده است كه اگر كاوش كنيد، پيدا خواهيد كرد.(172)تـجـمـّل و رفاه زندگى و عشرت طلبى كه بحمداللّه ساحت سپاه از آن دور است به هيچ بهانه در ايـن مـجـمـوعـه پـاك نـهـاد، نـبـايـد نـفـوذ كـنـد و وسـوسه ها نبايد عزم شما مردان حق طلب را مـتـزلزل سازد شما خود و خانواده هاى فداكارتان شايستگى آن را داريد كه الگوى همه انسان هاى خدوم و سربلند باشيد و بايد اين شايستگى را حفظ كنيد.بى شك ، جلوه هاى بى ارزش و زرق و برق ها نخواهد توانست گردن سرافراز مردان خدا را در چـنـبـر كـمـنـد خـود بـگـيـرد و ارزشـهاى بدلى و دروغين را به جاى اصالتها بنشاند. توصيه ايـنـجـانـب اين است كه نسبت به وضعيت اخلاقى و تربيتى همه افراد و نيز خانواده هاى فداكار آنان همت گماشته شود و از روشهاى كارآميز هنرى در اين مورد استفاده شود.(173)شـمـا پـاكيد، شماها دلهايتان نورانى است چند چيز را بايد توجه كنيد: يكى اين است كه براى ايـن جـلوه هـاى دنـيـا ارزش زيـادى قائل نشويد، مبادا اگر ديديد كسى دارد مى رود به طرف يك لقـمـه چـرب و نـرم ، شـمـا هـم تـشويق بشويد كه برويد، نخير، رهايش كنيد بگذاريد برود. بعضى ها اينجورى هستند خودشان هم اهل رغبت به لقمه هاى چرب و نرم دنيا نيستند اما تا ديدند يـك كسى دارد دست اندازى مى كند، اينها تشويق مى شوند بدانيد كه (ما عِنْدَاللّهِ خَيْرُ وَ اَبقى ) آن چـيـزى كـه پـيـش خـداسـت ارزش دارد؛ بـدانـيـد كه آن كسانى كه عمر را به جهاد گذرانيدند برترين نعمت هاى الهى را آنها به دست آوردند.(174)هـيـچ چـيز شما را فريب ندهد. بهترين ها در معرض لغزشند. بدانيد، حتى انسان هايى كه داراى صـلاحـنـد، داراى ((سـداد))ند داراى روشن بينى اند، داراى علم اند، داراى تقوى هستند، در معرض خـطـرند و ممكن است بلغزند، در هر مقامى كه هستيد، هر چه حتى به نظر خودتان خوب هستيد به خدا پناه ببريد.(175)ذكر و ياد خدا... بـا قـرآن آشـنا شويد، با الهامات و اشاره هاى قرآن هم بايد آشنا شويد، با معارف پيچيده اسـلامـى (نـه در حـدّ يـك فـيلسوف و يك متخصّص ) در حدّ يك انسان عارف واقف آگاه بايد آشنا شـويـد. البـتـّه ايـنها معرفت است . آن ايمان و اخلاص ناشى از اين دانستن ها نيست ، آن ناشى از چـيـزهاى ديگر است . ذكر را بايد فراموش نكنيد. دعا را بايد فراموش ‍ نكنيد، آن نماز شبهايى كـه تـو جـبـهـه مـى خـوانـديـد را بـايـد نـگـهـداريـد. آن نـوافـل را بـايـد تـوجـّه كـنـيـد. آن نـمـاز بـا حـالى را كـه شـب حـمـله و عـمـليـّات كـه خـيـال مـى كـرديـد شـب آخـر عمرتان هست ، به جا مى آورديد بايد آن را نگهداريد. اين را تقويت كنيد، نگوييم چون از ما توقّع دارند ما بايد اينجورى باشيم ، نه ، اين چيز خيلى ضعيفى است . بگوييد چون بار سنگينى بر دوش ماست ، استخوان مستحكمى لازم است .(176)برادران ! با قرآن و حديث و مفاهيم اسلامى آشنا بشويد و قدرت درك ذهنى خود را بالا ببريد و از لحـاظ عـمـلى ، واقـعـاً مـراقـب و مـواظـب و اهـل عـبـادات و فـرايـض و نـوافـل و صـفـا بـاشـيـد. هـمان گونه كه در ذهنيت عمومى خود ما و مردم از سپاه ، اين موارد وجود داشته ، الان هم تا حدود زيادى همين نكات وجود دارد. در نظر خيلى از مردم ، سپاه واقعاً يك عنصر مـقـدس تلقى مى شود. اين برداشت را واقعاً بايد ما تحقق ببخشيم و عموميت بدهيم و از آنچه كه تاكنون وجود داشته ، ان شاءاللّه بيشترش كنيم .(177)شـمـا كـه جـوان هـسـتـيـد وقـتى كه دعا مى خوانيد حقيقتاً بايد توجه كنيد كه در خدمت پروردگار ايـسـتـاده ايـد، نـمى خواهد خدا را تصوّر كنيد، خدا كه به تصور انسان نمى آيد كه بگوييم من تـصـور مى كنم كه با خدا حرف مى زنم ، شما بايد خودت را تصور كنى كه يك بنده ضعيف ، حقير و كوچك با امكانات بسيار محدود هستى .(178)شـمـا جـوان هـا دعـا كـنـيـد، با خدا حرف بزنيد و از خدا بخواهيد، همه چيز. هر چيز كه دلتان مى خـواهـد. البته اگر با خدا انس گرفتيد، آن وقت ديگر چيزهاى كوچك كمتر به چشمتان مى آيد و به سراغ چيزهاى بزرگ تر و چيزهاى قيمتى تر مى رويد.(179)خودسازى... بايد دائم در حال پيشرفت بود، چون دشمن منتظر خاكريز نرم است كه نفوذ كند دشمن منتظر تـوقـّف اسـت تـا حـمله كند. بهترين راه براى متوقف كردن حمله دشمن و برهم زدن آرايش او، حمله شـمـاسـت . پـيـشـرفـت شـمـا، حـمـله بـه دشـمـن اسـت . بـعـضـى خـيـال مـى كـنند حمله به دشمنان معنايش اين است كه انسان حتماً توپ و تفنك به جايى ببرد، يا فـريـاد سـيـاسـى بـلنـد كـند... البته آن هم جاى خودش كار لازمى است ، امّا فقط آن نيست ، كار سازندگى انسان بر روى خود، بر روى فرزندان ، زيردستان و كسان و بر روى امت اسلامى ، بزرگ ترين كارهاست .(180)امـروز بزرگ ترين وظيفه سپاه ... خودسازى است . اگر امروز در ميدان ظاهرى جنگى نداريم امّا در معركه هاى گوناگون ، استكبار جهانى با ما پنجه در پنجه ايستاده است .(181)شـمـا جـوان هـستيد و شغل شما تديّن و ايمان به خدا را ايجاب مى كند، از نيروى جوانى استفاده كـنـيـد و از لحـاظ مـعنوى و مادّى خود را بسازيد، از لحاظ معنوى متعبد شويد. احكام اسلامى واجب و مستحب و دستورهاى پروردگار را نصب العين خود قرار دهيد.(182)امـروز وظـيـفـه سـپـاه ، ارتـش ، نـيـروهـاى انـتـظـامى و تمامى نيروهاى انقلابى ، خودسازى است .(183)عـزيـزان مـن ! در درون خـودتـان صـحـنـه اى از ارتـبـاط بـا خـداى متعال بياراييد. اين چيزى است كه در زندگى شخصى ، در زندگى سياسى ، در اداره كشور، در دم مرگ ، در عرصه محضر پروردگار، در يوم الشهود در لقاء با اولياءالله و ان شاءالله در ((بـهـشـت بـريـنِ)) پـروردگـار بـه كـار شـمـا خـواهـد آمـد. رابـطـه تـان را بـا خـداى متعال محكم كنيد، حرف بزنيد و از او بخواهيد، مخلصانه و صادقانه با او پيمان ببنديد و به آن پـيـمـان مـتـعـهـد بـمـانـيـد. شـمـا جـوانـيـد، حـيـف اسـت كـه ايـن دل هـاى پـاك و نـورانى و روح هاى آماده به چيزى غير از ياد و محبت پروردگار آلوده شود. دنيا را فـقـط ابـزار بـدانـيـد. مـال دنـيـا و امـكـانـات آن و خـانـه و زنـدگـى ، ابـزار اسـت و ليـاقـت دل بـسـتن ندارد لياقت دل بستن فقط [به ] ذات مقدس ‍ پروردگار و كسانى كه در حوزه محبت او هستند، مى باشد.(184)... چه كسى مثل جوانهاى پاسدار است ؟ همين پاسدارها و بسيجى ها، واقعاً بهترين جوان هايند كه در ميدان علم و دين و جهادند پيشرو هستند. در كجا چنين جوان هايى را سراغ داريم ؟ نظير اينها را خـيـلى كـم داريـم و در هـيـچ جـاى دنـيا به اين كثرت نيست بنابراين بايد مواظب موج فساد بود. امروز بحمدالله خداى متعال قداست و معنويت اين انقلاب را حفظ كرده است . جوانها، پاك و طاهرند امـا بـدانـيـد زيـور و عـيـش و شـيـريـنـى دنـيـا چـيـز خـطـرنـاكـى اسـت و دل هـاى سـخـت و انـسـانـهـاى قـوى را مـى لرزانـد بـايـد در مقابل اين وسوسه ها ايستادگى كرد. جهاد اكبرى كه فرمودند همين است شما كه جهاد اصغرتان را خـوب انـجام داديد و امروز به اين مرحله رسيده ايد بايد بتوانيد جهاد اكبر را نيز خوب انجام دهيد.(185)آلوده شـدن بـه انواع فساد براى شما مطرح است . فساد براى شما محافظين فقط فساد جنسى تـنـها نيست . فساد سياسى ، فساد مالى ، فساد اخلاقى همه اينها مساءله است و من روى برادران پـاسـدار بسيار حساسم . ممكن است انواع فسادها پيدا شود، به همين خاطر بايد مراقبت نمود. از خـودتـان شـروع كـنـيـد و نـسـبـت بـه ديـگران هم حساس باشيد و اگر در پيش شما فردى دچار انحراف است بى اعتنا نباشيد و سعى در اصلاح و هدايت او نماييد.(186)يكى از چيزهايى كه من خيلى نگرانش هستم كه مبادا اين وسوسه اى را كه از بيرون شروع كرده انـد امـا در داخـل ، مـيـان خودى ها يواش ، يواش ، اين وسوسه زندگى است ، (كَلِمَةُ حَقٍّ يُرادُ بِهَا الْبـاطـِل )، مـى گـويند آقا بالاخره زندگى يك واقعيتى است ، خوب اين كلمه حق است . بالاخره ايـشان شكم دارد، زن و بچه دارد، اينها همه اش حق است و كسى منكر اينها نيست . اما آيا به معناى آن اسـت كـه مـا هـمـتـمـان و تـلاشـمـان ، چـه رسـد بـه ايـنـكـه ايـده آل هـايـمـان را مـحـدود كـنـيـم در حـد همين چيزى كه اسمش را مى گذاريم زندگى ؟... اين حرف از بـيـرون آمـده ، از خـود شـمـا نـيست ، از توى مجموعه هاى حزب اللهى و مؤ من نيست اين از بيرون مجموعه هاست . همانهايى كه خودشان گرفتار بودند ـ آدم گرفتار همه را گرفتار مى پسندد ـ آنهايى كه خودشان پا در گل بودند نتوانستند ببينند جوان هاى ما سرور در پرواز ملكوت دارند و اعتنايى به اين حرفها ندارد.(187)مـواظـب بـاشـيـد تـكـبـر نـورزيـد، اينكه من شغلم اين است ، اينكه من چنين امكانى دارم ، اينكه چنين سـوادى دارم و يـا چـنـيـن نـقـطـه بـرجـسـتـه و مـمـتـازى دارم شـمـا را گـول نزند... اين احساسى كه من بالاترم احساس بد و احساس مضرّى است . تكبر است ... تكبر انسان را ساقط مى كند.(188)ثبات قدمايـن نـظـام را بـه شـكـل پـيـراسـتـه ، سـالم و خالص حفظ كنيد و به همان شكلى كه بشود به حـضـرت ولى عـصـر ارواحـنا فداه تحويل داد. اين وظيفه شما جوانان مؤ من است البته اين وظيفه مـخـصـوص پـاسـدارهـا نـيـسـت پـاسـدار و غـير پاسدار همه اين وظيفه را دارند. اما پاسدارها در طول آزمايش هاى دوران گذشته نشان دادند كه در اين راه از همه صادق تر، ثابت قدم تر و آماده ترند.(189)حفظ معنوياتشـمـا مـيـدان جـنـگ را پـشـت سـر گـذاشـتـه ايـد، روزهـا و شب هاى خوش حالات معنوى را پشت سر گـذاشـتـه ايد من به شما عرض مى كنم : اى به معراج رفته ها امروز كه وارد زندگى معمولى شـده ايـد مـبـادا دسـتـاورد آن مـعـراج را از دست بدهيد مباداآنچه را كه در آنجا با همين بينش معنوى احـسـاس كـرديـد فـرامـوش كـنـيـد! محبت خدا بر شما تمام شده است آن مناظر معنوى را كه شما از دريـچـه عبادت و ذكر مناجات در يك دورانى مشاهده كرده ايد همه كس نمى بيند و چشم هاى مادى آن را درك نمى كند و نمى بيند اما شما ديديد و حجت بر شما تمام است .(190)عـزيـزان مـن ، يـك وقت كسى نعمتى ندارد و به او مى گوييم برو به دست بياور، ولى يك وقت كـسـى نـعمتى را دارد به او مى گوييم آن را حفظ كن و افزايش بده ، من غالباً در ديدار با شما عـزيـزان ، چـون شـمـا مـتـنـعـم بـه نـعمت الهى هستيد، اين دومى را مكرر مى گويم كه حفظ كنيد و افزايش بدهيد. اين چيزها خود به خود نمى ماند؛ بايد نگهدارى بشود.(191)شـمـا پـاسـدارهـا بـايـد ايـن نـعـمـت بـزرگ و ايـن معنويتى را كه با مجاهدت ها و فداكارى هاى عـاشـقـانـه در طول انقلاب و جنگ تحميلى به دست آورده ايد با همان تلاش و مجاهدت حفظ كنيد و بدانيد كه هر چه هست در سايه معنويت است .(192)دفـاع مـقـدس مـلت بـزرگ ايـران طـى هـشـت سـال سـبـب شـد كـه اقـيـانـوس مـوّاج فضايل انسانى به شكل معجزه آسايى در درون آحاد مردم ايران و بويژه جوانان جريان يابد و معنويت انسان ها رشد كند و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و بسيج مردمى كه بيشترين فضيلت و معنويت را كسب كرده است ، بايد اين دستاورد مهم را براى خود حفظ كند.(193)اسوه گيرى و اسوه بودنتـشـبـّه به بزرگان و انتساب به اولياء، كار زيركان عالم است ... باز در ميان اين بزرگان هم شاخص هايى است كه بلا شك حضرت ابى عبداللّه (ع )يكى از بزرگترين اين شاخص هاست .حـقـاً بـايـد گـفـت كـه نـه فـقـط [در مـيـان ] انـسـانـهـاى خـاكـى حـقـيـر و نـاقـابـل ، بـلكه [در] همه عوالم وجود، ارواح اولياء و بزرگان و فرشتگان مقرّب ، و در تمام اين عوالم ((تو در توى وجود)) كه براى ما روشن و آشكار هم نيست ، نور مبارك حسين بن على (ع )مـثـل خـورشـيـد مـى درخـشـد، اگر انسان خود را در پرتو اين خورشيد قرار بدهد، اين كار خيلى بـرجـسته اى است . بنابراين پاسداران از جمله كسانى هستند كه اين زيركى را به خرج دادند، ايـن را بـراى خـودتـان حـفـظ كـنـيـد و جـدّى بـگـيـريـد... هـركـس از اوّل انـقـلاب ـ در ايـن هـفـده سـال ـ صـفـحـه انقلاب را بنگرد و اين كتاب قطور پربرگ را ورق بـزنـد، هـمين را هم درباره پاسداران خواهد ديد، پاسداران به بركت تشبّه به رفتار حسين بن على (ع )خيلى ارزش ‍ آفريدند.(194)آنـچـه كـه شـمـا برادران عزيز، چه برادران عزيزى كه در سپاه هستيد و عناصر اصلى سپاه و بـه اصـطـلاح كادرهاى سپاه هستيد و چه برادرانى كه در بسيج هستيد بايد توجه كنيد اين است كه ، اين مجموعه جوان و مؤ من بايد همه سعى و تلاش خودتان را حفظ كنيد، بگذاريد دشمن به ايـن نقطه كه مى رسد ديگر تيغش هيچ بُرّندگى نداشته باشد، جوان هاى ديگر به شما نگاه كـنـنـد كما اينكه هر يك جوان بسيجى و مؤ من ، هر يك جوان سپاهى و مؤ من ؛ مايه هدايت جماعت كثير مـى شـود... امـروز هـم شـما حرف زدنتان ، راه رفتنتان ، معامله اتان ، اخلاقتان ، برخوردتان با اشخاص ، با انسان ها بايد جورى باشد كه جوان هاى ديگر را تشويق كند به ديانت ، تشويق كند به معنويت .(195)شـما برادران برگزيده و ممتاز بايد آن ستون مستحكمى باشيد كه ديگران به شما نگاه كنند و در دلشان نيرو بگيرند و اين راه را و اين كار را از شما ياد بگيرند.(196)شـمـا جـوانـان مـؤ مـن و پاسداران عزيز و مجرّبين ميدان هاى نبرد و كسانى كه فضاى شهادت و جهاد را لمس كرده ايد بلكه آن را به وجود آورده ايد، در اين مرحله نقش بسيار مهمّى را مى توانيد بـرعـهـده بـگـيـريـد. شـمـا بـايـد رفـتـار و گـفـتـار و تـظـاهـر و اعـلان و دل و بـاطـنـتـان سـرشـار از ايـسـتـادگـى و اقتدارى باشد كه امام بزرگوار ما مظهر آن بود و استقلال و آزادى ايران از بند قدرت هاى تجاوزگر ثمره شيرين آن است و ان شاءاللّه پيشرفت و رشـد پـى در پـى ايـن كـشـور ثـمـرات بـعـدى آن خـواهـد بود و آزادى ملتهاى ديگر را كه از تجربيات اين كشور درس ‍ خواهند گرفت به دنبال خواهد داشت .(197)مسؤ وليت در بعد فرهنگىشـمـا در هـر دو زمـينه [قدرت نظامى و قوت فكرى و فرهنگى ] مسؤ وليت داريد، ليكن در زمينه دوّم مسؤ وليت بيشترى داريد. البته اگر شما يك واحد صرفاً نظامى بوديد، فقط در اين زمينه مسؤ وليت داشتيد. امّا چون شما يك مسؤ وليت ديگر هم به خودى خود پيدا كرده ايد و آن مسؤ وليت دلسوزى براى انقلاب است ، شما بايد براى انقلاب آماده هرگونه پاسدارى باشيد.ايـن البـته لازمه هر واحد نظامى رشد كرده در انقلاب نيست ، سپاه اينطور شده ، اين يك شرايط تـاريـخـى اسـت كـه اين حالت را به وجود آورده است . انتظارها از سپاه و انتظار ما هم اين است و حـقـيـقـت قـضـيـه هـم ايـن است يعنى شما نسبت به مسائل ارزشى جامعه و انقلاب نمى توانيد بى تفاوت بمانيد.(198)معرفت دينىاز آنـجـايـى كـه نـهـاد مـقـدّس سـپاه پاسداران انقلاب اسلامى به عنوان پشتيبان و بازوى مسلّح انـقـلاب اسـلامـى بـايـد بـاقـى و كـارآمـد بـماند، لازم است عقيده ، آگاهى ، اخلاق اسلامى در آن روزافـزون و مـتـنـاسـب بـا وظـيـفـه ايـثـار و دفـاع مخلصانه از اسلام ناب محمّدى متزايد شود و خـاطـرات جـاويـد شـهـادتـهـا و رشـادتـهـا، دلاوريـهـا و اخـلاصـهـا در آن هـمـواره مـتـبـلور باشد.(199)... سـپـاه بـايـد، هـميشه به صورت يك نيروى حاضر آماده قوى انقلابى هوشيار، در اختيار اين مـلّت بـزرگ ، در اخـتـيـار ايـن انـقـلاب بـاشد اين توفيقى بزرگى است براى شما برادران ، افـتخار بزرگى است ، هيچ افتخارى ، هيچ شغلى را شما بر اين ترجيح ندهيد. سختى هم اگر داشته باشد، با آن سختى بسازيد. بسيار بسيار چيز پرافتخارى است .(200)... هـمـه بـايـد بـراى خـدا تـلاش كـنـيم و نورانيت در خودمان بوجود بياوريم تا بتوانيم پيش ‍ بـرويـم و شـمـا بـرادران سـپـاه بـايـد بـا ايـن ديـد بـه وظـايـف عـمـده خـودتـان نـگـاه كنيد.(201)سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ، يك نيروى نظامى است كه بقا و سلامت او، با بقا و سلامت نظام ارتباط نزديكى دارد. يعنى اگر نيرو سالم و قوى بماند ـ به حسب موازين عادى ـ نگرانى يى در مـورد انـقـلاب و سلامت و بقاى آن باقى نخواهد ماند... اگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ، عـارف و عـامـل بـه وظـيـفـه اسـلامـى بـاشـد، ايـن خـصـوصـيـات را داراسـت و اگـر عـارف و عامل به وظيفه اسلامى نبود، اين شاءن و خصوصيات را نخواهد داشت ، آنچه كه در سپاه مهم است ايـن اسـت كـه داراى مـعـرفت دينى باشد تا اشتباه نكند و فريب نخورد. كافى هم نيست كه فقط فـرمـانـدهان معرفت دينى داشته باشند، چون اصلاً بافت ارتش اسلامى اين طور است و از آن جا كـه سـپـاه يك ارتش اسلامى است كه از خود اسلام و انقلاب جوشيده ، بايد چنين ويژگى را دارا بـاشـد. ايـنـطـور نـيست كه بگوييم فرماندهْ خوب و مورد اعتماد باشد، بدنه سپاه هر چه بود، بـود!... در ارتـش اسـلامـى ، اصـلاً بـحـث ايـنـگـونه نيست . هر چند فرمانده مسؤ وليت هاى خيلى بـالايـى دارد، امـّا يـكـايـك بـدنـه بـراى مـسـؤ ولان نـظـام و كـسـانـى كـه در كل بار سنگين مسؤ وليت را بر دوش دارند، داراى مسؤ وليت اند. بنابراين ، همه بدنه بايستى داراى معرفت دينى باشد.(202)حفظ حسناتعرض من به برادران سپاهى اين است كه حسناتى كه توانسته ايد بر اثر مجاهدت و تلاش ‍ و ايمان و فداكارى كسب كنيد، اين حسنات را بايد حفظ كنيد و بايد آنها را افزايش ‍ بدهيد... ما در شـرايـطـى مـى تـوانيم حسناتى را كه خداى متعال توفيق داده انجام داديم افزايش بدهيم كه در هـمـان جهت و در همان راه با همان انگيزه و با همان روحيه ادامه بدهيم و اِلاّ ممكن است خداى نكرده آن حـسـنـه را از دسـت بـدهـيـم ، بـهـر حـال بـايـد آن ثـوابـى را كـه خـداى متعال به خاطر مقاومت دشوار و تحمل و قناعتى كه كرديد و به خاطر بلندنظرى و استغنايى كه در مـقـابـل يـك جـلوه دنـيـا از خـود نشان داديد نگذاريد خداى ناكرده اين حسنه از بين برود و حبط بشود.(203)مردمى بودنمَشى سپاه بايد بگونه اى باشد كه در چشم مردم هر چه عزيزتر و شيرين تر جلوه كند. چون نـقـشـى كـه سپاه دارد جز با اتّكاى به مردم عملى نيست . اتّكاى به مردم هنگامى ميسور است كه محبّت مردم و اعتقاد آنان به سپاه محفوظ باشد.(204)سـپـاه بـايـد اخـلاق اسـلامـى را نصب العين خود قرار دهد. سپاه بايد در چشمهاى مردم اين كشور، سربازان بالقوّه اين انقلاب ، شيرين بماند تا انقلاب محفوظ بماند.دو ارگـان و سـازمـان هـسـتـنـد كه اگر از چشم مردم افتادند ما زيان هاى سختى خواهيم ديد، يكى روحـانـيون و ديگرى سپاهيان پاسدار. اوّلين نكته در اخلاق اسلامى ، مصداق (اشداءِ على الكفّار رحـمـاء بـينهم ) بودن است ؛ يعنى از مقابله با نيروهاى شرق و غرب نهراسيدن و با حركت هاى سـيـاسـى ضـد انـقـلاب سـازش نـداشـتـن و از سـوى ديـگـر در داخل جامعه اسلامى با رحم و راءفت رفتار كردن است . شما بايد با همه مردم ، مهربان باشيد. هـمـچنين تواضع كنيد خداى متعال به شما راءفت بخشد و غرور را از خود دور كنيد. آنچه سپاه را نگه مى دارد معنويت و عبادت است .(205)هـمـه كـارهـا را بـه گـونـه اى انـجـام دهـيـد كـه مـحـبـّت سـپـاه هـرچـه بـيـشـتـر در دل مـردم بـاشد. ما به اين احتياج داريم كه مردم سپاه را دوست داشته باشند و اگر علقه عاطفى ميان سپاه و مردم كم شود، كارآيى سپاه اندك خواهد شد.(206)... سپاه پاسداران انقلاب اسلامى از جمله مراكزى است كه رابطه و پيوستگى آن با مردم كاملاً مـشـهـود اسـت و ايـن راز سپاه است . اگر سپاه اين پيوستگى را از دست بدهد، به ركود و سستى كـشـيـده مـى شـود. عـلّت ايـن تـحـرّك و خـودجـوشـى كـه امـروز مـا در سـپـاه شـاهـد آنيم ناشى از اتـّصـال و ارتـبـاط و آمـيـخـتـگـى سـپـاه بـا مـردم است و بايد روز به روز در بسط اين ارتباط كوشيد.(207)آگاهى سياسىسـپـاه بـايـد روشـن بـيـن باشد. بايد شم سياسى داشته باشد. بايد از زمان و مكان ، آگاهى داشته باشد و الا اشتباه خواهد كرد و سرش كلاه خواهد رفت . اشتباه سپاهى با اشتباه غير سپاهى تـفـاوت مـى كند و خسارت اين خيلى سنگين تر است و لذا سپاه در جاى خودش بايد قرار بگيرد، آنچه را كه لازم دارد. آن را كسب كند و آنچه را لازم ندارد، كسب نكند.به فرض گاهى ممكن است ما خيال كنيم يك دوره تحصيلى كذايى براى برادران سپاه لازم است ، درحـالى كـه نه در مسؤ وليت و نه در آموزش و نه در عمليات ، لازم نيست ، لهذا يك چنين دوره اى را فـرضـاً كـنـار بـگـذاريـم ، البـتـه مـورد خـاصـّى را در نـظـر نـدارم ، لكـن از ايـن قبيل گاهى پيش مى آيد.(208)امـّا يـك چـيزهايى هم براى او لازم است و من به برادران عزيز دفاتر نمايندگى و بخصوص ‍ بـخـش عـقـيـدتـى سـيـاسـى عـرض مـى كـنـم كـه تـحـليـل سـيـاسـى بـه شـكـل صـحيح و پروراننده ذهن يك چيز بسيار مهمّى است . ذهن بايد پروريده شود، دوران دشوار هـر انـقلاب ، آن دورانى است كه حق و باطل در او ممزوج بشود، اميرالمؤ منين (ع )از اين مى نالد و مى فرمايد:(وَ لكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌ وَ مِنْ هذا ضِغْثٌ فَيُمْزَجانِ فَهُنالِكَ يَسْتَولِى الشَّيطانُ عَلى اَوْلِى ائِةِ)(209)((210))در اين اجتماعاتِ شما برادران عزيز و جوانان مؤ من و انقلابىِ اين دوران ، دو چيز است كه بيش از هـمـه بـايـد مـورد تـوجـه قـرار بـگـيرد: يكى كامل كردن آگاهى از شرايط و معرفت به زمان و تـحـليـل صـحـيـح حـوادث ، كـه اگر اين تحليل صحيح نباشد مشكلات به وجود خواهد آمد و حتى ايـمـان هـاى مـحـكـم هـم بـه خـاطـر نـبـودن آگـاهـى و روشـن بـيـنـى و نـداشـتـن تـحـليـل درسـت از وقايع ، ممكن است در جهت خلاف قرار بگيرد. همچنانكه در قضيه خوارج اتفاق افـتـاد، اكـثـر خـوارج داراى ايـمـانـهـاى مـحـكـمى بودند لكن از آگاهى و نورانيت و معرفت بهره نـداشتند و لذا در مقابل اميرالمؤ منين قرار گرفتند، يا در همين جريان امام حسن (ع )كه حالا اشاره شـد و در قـضـايـاى بـعـد از آن در در دوران ائمـه :، تـا سـال 260 هـجـرى ، يـعـنـى سـال رحـلت امـام حـسن عسگرى (ع )همه آنچه كه اتفاق افتاد از بى ايـمـانـى نـبـود، بـلكـه بـخـش مـهـمـى ناشى از ناآگاهى و نفهميدن درست حوادث بوده ... . شما بـحـمـدالله جـلو هـستيد معرفتتان هم خوب است ، روشها هم روز به روز دارد خوب و خوب تر مى شـود، امـا هر چه ما در صراط خوبى پيش برويم هنوز كم است و ناقصيم ، يعنى هنوز راه براى كامل تر شدن باز است .(211)حفظ شاءن سپاهبـايـد كـوشـش كـرد كـه آبـروى سـپاه محفوظ بماند. اگر چنانچه فرزند من عملى انجام دهد كه مـنـافـى بـا شـؤ ون بـاشـد مـن چاره اى ندارم جز اينكه تاءديبش كنم ، آن هم جلوى چشم همه ، يا ايـنـكـه بـيـرونـش كـنـم . مـحـبـّت مـن بـه او مـوجـب نـمـى شـود كـه مـن او را حـتـّى در ايـن حـالت تحمّل كنم ، پس بنابراين بايد شؤ ونات سپاه محفوظ بماند و [اجرا و تعقيب ] اين نيز به دست خود سپاه است .(212)خودتان را و اين راه را حفظ كنيد. اين شرف و آبرويى را كه بحمداللّه خودتان كسب كرده ايد و بـه بـركت مجاهدت ها به جمهورى اسلامى و به ملّت ايران هم شرف و افتخار داديد، حفظ كنيد. ايـنـهـا را بـراى خـودتـان ، بـراى اسـلام ، جـمـهـورى اسـلامـى و بـراى مـلّت ايـران نـگـه داريد.(213)... سپاه [بايد] به عنوان ركن ركين انقلاب باقى بماند و در حدّ يك مجموعه معمولى سقوط نكند كـه هـمـّش ايـن بـاشـد كـه حـالا فـلان چـيـزمـان كـم است ، فلان چيزمان ناقص ‍ است ، فلان جاى حقوقمان چنين است ، فلان جاى غذايمان چنان است ، شخصيت و هويّت انقلابى سپاه بالاتر از همه اين چيزهاست كه در لابلاى همه مشكلات و سختى ها بايد آن را حفظ كرد.(214)جـوانـان عـزيـز! در تاريخ كم پيش مى آيد كه در يك جامعه اى يك چنين كار بزرگى بر دوش ‍ عـدّه اى از جـوانان گذاشته شده باشد كه امروز بر دوش شما گذاشته شده است . صلاحيت هاى خـودتـان را حـفـظ كنيد. بنيه معنوى خودتان را از همه چيز عزيزتر بدانيد. نمى گويم دلتان بـراى نـيـازهـاى زندگى هيچ گونه درخواست و خواهشى نداشته باشد، نه ، شما فرشته كه نـيـسـتـيـد، بـشـر نيازهايى دارد، امّا عرض مى كنم آنجا كه معارضه پيش مى آيد، آرمان ها را مقدم بـداريـد و نـيازها و همه زندگى تعيين كننده در رفتار نشود، تعيين كننده در رفتار آن مجاهدتى باشد كه امروز بر دوش شماست .(215)نظاميگرىاصـل دوّم ، نـظـاميگرى است ، تصوّر نشود كه ما اينجا مقدّس بازى درآورديم و يك عدّه برادرهاى مـقـدّس دور هـم جـمـعـنـد، نـوحه مى خوانند و سينه مى زنند، در ميدان جنگ هم ((بارى به هر جهت )) خواهد بود!بـحـمـداللّه درجات نظامى و مراتب آموزش نظامى را بچه هاى سپاه بهتر و سريع تر از اقران خـودشـان آمـوخـتند و ياد گرفتند و بخوبى پيشرفت كردند. اين افتخار است براى هر انسانى كـه يـك مـسـؤ وليـت جـدّى بـر دوش خـود قـائل اسـت . آمـوزش نـظـامـى و بطور كلّى نظاميگرى ، شـامـل هـمـه چـيـز يـك مـجـمـوعـه نـظـامـى اسـت و ايـن هـم يـك اصل است .ايـن يـك تـصـور غـلط اسـت كـه كـسـى خـيـال كـنـد بـايـد براى آموزش و براى انضباط و براى تـجـهـيـزات و سـازمـانـدهـى و بـراى سـلسـله مـراتـب ، ارزش چـنـدانـى قـائل نـشـويـم . نـخـيـر، بـايـد بـراى يـكـايـك ايـنـهـا ارزش قائل شد و چون بنده بارها اين حرفها را گفتم و تكرار كرده ام ، ديگر نمى خواهم تكرار كنم .ايـن چـيـزى كـه امـروز به عنوان دانش نظامى در دنيا وجود دارد، متعلّق به يك ملّت خاص و دولت خاص و يك جناح خاص نيست ، اين ذخيره تمدّن و فرهنگ طولانى بشرى است .در طـول قـرن هـاى مـخـتلف هميشه جنگ به وقوع پيوسته و در هر جنگى تجربه پيدا شده و اين تـجـربـه هـا روى هم جمع شده و امروز شده ((دانش نظاميگرى )) و لذا ما كه مسلمان و انقلابى و پـيـشـاهـنـگ حـركـت نـويـن عـالم هـسـتيم ، بايد اين دانش را بهتر از ديگران بلد باشيم . ديگران مـرتـجـعـنـد، ديـگـران عقب افتاده اند، ديگران رو به گذشته دارند، به ظاهرشان و به زرق و بـرقـشـان نـگاه نكنيد. ديگران اسير شهوت و اسير كوچك ترين انگيزه هاى بشريت هستند. شما پـيـشـرو و پـيشقراول و نوآوريد. پيام جديد را شما براى دنيا داريد و لذا در عرصه هر دانشى كه بشود و بتوان از جمله دانش نظامى و فنون نظاميگرى و روشهاى نوين سازماندهى ، بهترين را شما بايد داشته باشيد.(216)تـكـيـه مـن روى نـظاميگرى مثل تكيه روى علم ، مثل تكيه روى تقوا و معنويت مبتنى بر يك فلسفه است . ما ظاهرسازى و صورت بى معنا و بى روح در انقلاب نداريم ، اصلاً در اسلام هم نداريم .(217)خـيـره جـوانـان ايـن مـمـلكـت و سـيـد فـداكـاران ايـن مـلت ، كـسـانـى هـسـتـنـد كـه در هـمـه حـال ، مـتـوجه باشند كه امانتِ ((حاكميت اسلام )) كه امروز در دست شماست آرزوى همه پيامبران و اولياء و امامان و همه كسانى كه در دوران محروميت انسانها از حاكميت الهى در شكنجه گاهها رنج كـشـيدند و منتظر فرج الهى بودند و در غربت مردند، بوده است بايد با تمام توان و قدرت و هـوشـيـارى و بـيـدارى از ايـن امـانـت مـحـافظت كرد، البته محافظت فرهنگى ، اقتصادى ، علمى و سياسى داريم اما اگر محافظت نظامى نباشد و اين آمادگيها به وجود نيايد همه آن دستاوردها در يك نصف روز به هدر مى رود.(218)استقلال كشور به مفهوم شرف و آزادى يك ملت و همچنين احراز مالكيت يك ملت بر كشور، زندگى ، خـانـواده و نـامـوس خـود اسـت ، قـوى بـودن لازمـه حـفـظ ايـن اسـتـقـلال اسـت و بـايـد هـر چـه مـى تـوانـيـد نـيرو فراهم كنيد و بر آمادگى خود هر چه بيشتر بيفزاييد.(219)پی نوشت:164 - رويدادها و تحليل ، شماره 66 ، ص 10 ـ 13 .165 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .166 - در ديدار با فرماندهان نيروى زمينى سپاه ، ارديبهشت 1370 .167 - پيام انقلاب ، شماره 87 ، ص 29 .168 - حديث ولايت ، ج 6 ، ص 247 ـ 246 .169 - درس اخلاق ، ص 47.170 - همان ، ص 36 .171 - همان ، ص 47 .172 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .173 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 26 شهريور 1370 .174 - رويدادها و تحليل ، شماره 111 ، ص 11 .175 - درس اخلاق ، ص 25 .176 - رويدادها و تحليل ، شماره 66 ، ص 10 ـ 13 .177 - حديث ولايت ، ج 3 ، ص 189 .178 - درس اخلاق ، ص 14 ـ 13 .179 - همان .180 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 25 / 9 / 1375 .181 - همان ، 19 / 11 / 70 .182 - درس اخلاق ، ص 36 .183 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 19 / 11 / 70 .184 - جمهورى اسلامى ، 3 / 6 / 74 .185 - همان ، 6 / 10 / 74 .186 - درس اخلاق ، ص 36 و 37 .187 - جمهورى اسلامى ، ش 6 / 2 / 73 .188 - درس اخلاق ، ص 23 .189 - پاسداران عاشورايى ، ص 43 .190 - همان ، ص 44 .191 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 25 / 9 / 75 .192 - همان ، 19 / 11 / 70 .193 - همان ، 8 / 7 / 72 .194 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 25 / 9 / 75 .195 - رويدادها و تحليل ، شماره 111 ، ص 12 .196 - رويدادها و تحليل ، شماره 111 ، ص 12 .197 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 6 / 10 / 74 .198 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 6 / 2 / 73 .199 - رويدادها و تحليل ، شماره 59 ، ص 8 .200 - همان ، شماره 66 ، ص 17 .201 - ديدار با فرماندهان نيروى زمينى سپاه ، ارديبهشت 1370 .202 - حديث ولايت ، ج 3 ، ص 187 ـ 186 .203 - در جمع فرماندهان سپاه ، 26 / 6 / 71 .204 - پيام انقلاب ، شماره 110 ، ص 26 .205 - پيام انقلاب ، شماره 87 ، ص 29 .206 - روزنامه اطلاعات ، 9 بهمن 1364 .207 - همان ، 26 بهمن 1364 .208 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .209 - نهج البلاغه ، خطبه 50 .210- روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .211 - سخنرانى در جمع فرماندهان ، 26 / 6 / 71 .212 - پيام انقلاب ، شماره 44 ، ص 51 .213 - پاسداران عاشورايى ، ص 44 .214 - سخنرانى در جمع فرماندهان ، 26 / 6 / 71 .215 - پاسداران عاشورايى ، ص 42 .216 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .217 - سخنرانى در دانشگاه امام حسين 7 ، 17 / 8 / 74 .218 - جمهورى اسلامى ، 27 / 3 / 74 .219 - همان ، 21 / 3 / 75 .منبع: سپاه از ديدگاه مقام معظم رهبري، مرکز تحقيقات اسلامي نمايندگي ولي فقيه در سپاه/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 321]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن