تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819359180
سپاه از منظر ولایت(2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سپاه از منظر ولایت(2) در این مقاله به دیدگاههای مقام معظم رهبری(مدظله العالی) راجع به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می پردازیم:فرماندهىشهادت طلبى... بـرادران بـايـد هـر كـدامـشـان بـه يـك عـنـصـر فـعـّال ، خـودكـار، پـايـان نـاپـذيـر تبديل شوند... بايد بچّه ها واقعاً پايان ناپذير بشوند يعنى پايانشان به شهادت برسد. اگـر چـنانچه شهيد شد، تمام شود، واللّه مادون شهادت هيچ چيز اين جوان را بايد تمام نكند!... ما اينجور عنصرى براى سپاهى بايد در نظر بگيريم ، البتّه نمى گويم همه افراد سپاه ... .((بـايـد در سـپـاه يك عدّه اى باشند كه آن خصوصيّات را دارا باشند كه آن عدّه فعلاً شماييد... يـك عـدّه قـابل قبولى در سپاه پيدا بشوند كه استخوان درشت و نيرومند، اينها بتوانند اين بار سـنـگـيـن را بـر دوش بـگـيـرنـد. البـتـّه سـپـاهـى هـاى ديـگـر هـم بـايـد بـتـوانـنـد رشـد كنند.))(57)جلب قلوب زيردستانفـرمـانـده بـا افـراد خـودش جـورى بـرخـورد كـنـد كـه او را عـادل بـدانـنـد. او را رهبر خودشان بدانند. نظامى ها يك حرف خوبى مى زنند كه فرماندهى يك عـنـصـرى از رهـبـرى اسـت ... تـا شـمـا رهـبـر نـبـاشـيـد، تـا ايـمـان و بـاورِ شـمـا در دل آن افـراد تـحـت فـرمـاندهى نباشد نمى توانيد فرماندهىِ درست بكنيد. فرماندهى ، يك چيز مكانيكى زورى نيست . يك مقدارى بايد از درون آن ، احترام و اعتقاد بجوشد و او همان رهبرى است . بـايـد بتوانيد رهبرش باشيد، بتوانيد پيشنمازش باشيد و مساءله به او بگوييد. بايد قرآن را بـهـتـر از او بـخـوانـيد. مسائل را بهتر از او بدانيد تا رهبر او باشيد. مگر مى شود قرآن او بهتر از شماست ، مسائل را بهتر از شما مى داند و... آن وقت شما فرمانده او باشيد؟... وقتى كه ايـنـهـا در شـمـا جـمـع شـد، بـعـد قـرص و مـحـكـم بـگـويـيـد آقـا وقـتـى گـفـتـم ... ايـن سـطـل را زيـر خـمـپـاره دشـمن ببريد آب كنيد، بايد بروى آب كنى و بُدُو برگردى و اگر در وسـط راه خـسـتـه شـدى و گـذاشـتـى زمـيـن مـجـازات دارى ، اشكال ندارد اين انضباط خشك و قوى را به كار ببريم و اين امر به حق نه فقط طاغوتى نيست بلكه صد در صد اسلامى و قرآنى است .(58)در نظام فرماندهى اسلامى بايد سلسله مراتب دقيق با خاطر جمعى به اينكه از ناحيه فرمانده كـارى بـرخـلاف حـق انـجـام نـمـى گـيـرد و بـا تـرجـيح تشخيص او بر تشخيص خود، و بيشتر احـتـمـال خـطـا دادن در خـود تـا در او، هـمـه چـى بـر ايـن روال بايد انجام بگيرد: نظم .(59)... فرماندهى ، يك امر معنوى است ، يك نوع رهبرى است ، يك نوع اداره همه جانبه است . يك چيزى مـتـّكـى بـه ذهـن ، احـسـاس ، عـمل ، جسم و روح است . اين فرماندهى با سازماندهى صحيح ، همان چيزى است كه در نيروهاى مسلّح موجب كارآيى مى شود.... حفظ رابطه صحيح فرماندهى با اجراى اين سازماندهى است . اين رابطه را بايستى بطور دقيق و در طول سلسله مراتب تا پايين ترين رده به كار بريد.حافظ تكريم... در نـيـروهـاى مـسـلّح اهـانت را ريشه كن كنيد، اهانت ممنوع است . هيچ كس به هيچ كس اهانت نكند. اينكه يك فرماندهى هر كى هست ، يك افسر يا درجه دار به يك سرباز.همين اهانت ها به كتك هم منتهى مى شد، كتك مى زدند سربازها را، زير مشت و لگد بى رحمانه مى زدنـد. ايـن كـارهـا اصـلاً ممنوع ممنوع است هر كس هم كرد مجازات بشود. هيچ مانعى ندارد كه شما بـه كـسى كه زير دست شماست بخواهيد جمله توبيخ آميزى بگوييد امّا بايد با تعبيرات جمع گفته شود مثلاً: من شما را توبيخ مى كنم ...... در مـجـموعه هاى سازمان يافته ، فرماندهى قائم به شخص نيست . يك فرمانده به تنهايى كـاره اى نـيـسـت . يك عمودى است فرماندهى ، يك سلسله اى است فرماندهى ، سلسله بايد محفوظ بماند و اين جز با رابطه هاى صحيح امكان پذير نيست .(60)ايمان و مسؤ وليت پذيرى... خـصـوصـيـّت اوّل فرمانده ، ايمان است ... فرمانده بى ايمان به درد فرماندهى نمى خورد، ظـرفـيـّت ايـمـانى به قدر ثقل كارى كه به او محوّل مى كنيد بايد داشته باشد، اگر نداشت فـايـده اى نـدارد. بـارهـا اين را تكرار كرديم ، ضربه اش را خورديم ، خورديد، ديديد هر چه سـطـح كـارايـى بـالا مـى آيـد، بايستى ايمان بيشتر شود،... فرمانده بايد مسؤ وليّت پذير بـاشـد. بـايـد آن مـسـؤ وليـّتـى كـه بـه او سـپـرده مـى شـود و قـبـول مـى كـنـد آن مـسـؤ وليـّت را، حـقيقتاً قبول كرده باشد و تبعات ناشى از آن مسؤ وليّت را بـپـذيـرد. مـتـرتـّب بـر ايـن مـسـؤ وليت پذيرى ، دلسوزى و پشتكار و خستگى ناپذيرى است .(61)بـرادران عـزيـز! مسؤ وليت در مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى را يك موهبت الهى بدانيد. تـوفـيـق بـزرگـى اسـت كـه انـسان در هنگامى كه دين خدا و متديّنين به اين دين ، نياز و موقعيت حـسـاسـى دارنـد، تـوفـيـق پـيدا كند كه در چنين دوره اى از امكان و استعدادِ خود به بهترين وجه اسـتـفـاده كـند. اين توفيق را از خدا بدانيد، او را شكر بگوييد و آن را براى خودتان حفظ كنيد. هـركـدام از شـمـا در هـر جا كه هستيد همانجا را مقام كسب رضاى الهى به حساب آوريد و اين چيزى است كه بندگان صالح خدا هميشه دنبال آن بوده اند.(62)مـادامى كه شما ايمان و تقوا و عمل صالح را براى خودتان حفظ مى كنيد، تمام قدرت خدا، تمام نواميس طبيعت و تمام امكانات يك گروه برگزيده در اختيار شماست .(63)هـركـدام از آحـاد فـرمـانـدهـان سپاه تربيت نفسانى را براى خودش يك وظيفه بداند. شما بنا را بـرايـن بـگـذاريد كه خودتان را با تربيت دينى ، با رياضت دينى ، رياضت بدهيد و تربيت بكنيد.(64)اطّلاع از حيطه ماءموريت ... فرمانده بايد از اركان و اجزاى مختلف حيطه ماءموريت خودش دائماً با اطلاع باشد... راهش هم بـازرسـى هـايـى اسـت كـه بـايـسـتـى پـى در پـى انـجـام گـيـرد... بـازرسـى هـا را بـايـد فعال كنيد.(65)((... حـضـور فـرمـانـدهـان يـعـنـى فـرمـانـده بـه يـگـان خـودش بـايـد مـثـل فـرزنـد و عـائله تـحـت سـرپـرسـتـى خـودش نـگـاه كـنـد، محل استقرار يگان زير امر شما بهترين جاى شما بايد باشد. يگان بايد زير فرماندهى تان باشد هر كجا هستيد بايد خودتان را بالاى سر آن برسانيد غيبت شما از يگان بايستى يك چيز استثنايى باشد.اگر ما كسى را مى فرستيم مثلاً خطوط را يا مركز استقرار يگان هاى عملياتى در منطقه عمليات را بازرسى كنند، وقتى مى آيند بايد گزارش بدهند كه فرمانده لشكر بود، قائم مقامش بود، مـعـاونـيـنـش بـودنـد... البـتـه يـك نـكـتـه وجـود دارد كـه آن نـكـتـه را بـحـمـداللّه سـپـاه از اوّل عـمـل مى كرده و آن حضور فرمانده در همه رده هاست . مواظب باشيد اين از شما گرفته نشود يـعـنـى ايـن درجـه كـه بسيار چيز با ارزشى است شما را از كادرتان تا پايين ترين رده ها جدا نكند.(66)تقويت بنيه سپاه... شـمـا بـرادران فرمانده ، بنيه سپاه را هر چه مى توانيد بايد تقويت كنيد و هر كدام از شما در مسؤ وليت بالاتر هستند، در اين زمينه بيشتر موظّف و مسؤ وليد. البته تقويت بنيه سپاه به آموزش و تجهيزات و سازماندهى و انضباط و همين چيزهايى است كه هميشه ما سفارش مى كنيم ، امّا بالاتر از همه اينها به معنويت است .(67)بـايـد بـه معناى حقيقى كلمه ، سپاه را تقويت كرد. اين يك تكليفى است كه هم بر گردن شما و هـم بـرعـهـده مـن اسـت . به بعد معنوى يعنى روحيه و فكر و اعتماد و اخلاص و همان چيزهايى كه سـپـاه را از بـقـيـه نيروهاى مسلّح متمايز مى كند و اگر آنها را از او بگيريم معنايش اين است كه سپاه را نداريم ، بايد توجه كرد. همچنين سازماندهى ادارى و نظامى و سلسله مراتب فرماندهى و اسـتـحـكـام مـديـريـت و توانايى هاى علمى و رزمى و ابزار و ساير چيزهايى را كه لازم است ، بايد جدّى گرفت ، اين دو بعد را بايد مبناى كار قرار دهيم .(68)بـايـسـتـى سـپـاه را بـه عنوان نيروى مطمئن و قابل اعتماد و كارساز از همه جهت در وسط صحنه انـقـلاب و كـشـور داشـتـه بـاشـيـم . ايـن ، هـدف مـاسـت و بـايـسـتـى هر طرحى برمبناى اين هدف شكل بگيرد.(69)شما مسؤ وليت داريد سپاه را بايد هر چه مى توانيد رشد بدهيد:از لحـاظ كـيـفـيـت ؛ از لحـاظ كـارآيـى ؛ از لحـاظ تـوانـايـى ؛ درسـت مثل يك نظامى دقيق نگاه كنيد ببينيد چه چيز به كارآيى هاى سپاه مى افزايد.آموزش ؛ بسيار خوب دنبالش برويد.انضباط، بسيار خوب آن را جدى بگيريد.فرماندهى ؛ بسيار خوب آن را پاس بداريد.هـر چـه كـه فـكـر مـى كـنيد ابزار و آلات مؤ ثر است ، بسيار خوب ، در آن زمينه خودتان را به تطوّر لازم برسانيد.فـرض بـفـرمـايـيـد كه يك مجموعه نظامى اگر بخواهيد خيلى كارآيى داشته باشد به تحرك مـهـنـدسـى نـيـاز دارد، در ايـن زمـيـنـه پـيـشـرفـت كـنـيـد. نـمـونـه باشيد از لحاظ قوت و قدرت .(70)شـمـا كـه يك مجموعه برجسته ايد بايد تمام توانايى ها را در خودتان ، توانايى هاى نظامى را، آنـچـه كـه فـكـر مـى كـنـيد براى يك مجموعه نظامى لازم است در خودتان بايستى پرورش بـدهـيـد؛ مـثـلاً ((پـرورش فـرمـانـدهـى )) يـكـى از كـارهـاى لازم در نـيـروى زمـيـنـى ، پـرورش فـرمـاندهانى است كه بتوانند در مواقع بحرانى و حساس نقش فرماندهى را به بهترين وجهى انجام دهند و ما اين كمبود را احساس كرديم .(71)تشويق و تنبيهيك اصل ديگر هم اصل رعايت ارزش هاى بين سازمانى و درون خودتان هست ؛ يعنى مساءله تشويق و تـنـبـيـه اسـت كـه اين تشويق و تنبيه را بايد جدّى گرفت و شما برادرها كه فرمانده هستيد، نسبت به زيردستتان آن گونه برخورد كنيد كه اميرالمؤ منين (ع )برخورد مى كرد. حضرتش مَرد شـاعـر مـخـلص خودش را كه جبهه معاويه از او مى خواستند به طرف آنها برود و او نمى رفت ـ بـه خـاطر گناهى كه كرده بود ـ خواباند شلاّق زد... نبايستى بگويند چون فلانى آدم خوبى اسـت ، ايـن كـار بـد او بـدون مـجازات بماند. اگر اينطور شد، بنيه سپاه را قوى مى كند. و الاّ اگر اين چنين برخوردهايى نشود، درون سپاه خودش را مى خورد.(72)حذف رقابتهاى منفى... فـرمـانـدهـان بـايـد در هـمـه رفـتـارهـاى شـايـسـتـه ، سـرمشق ديگران باشند و نظاميگرى و پرهيزكارى و ضابطه گرايى را در عمل به ديگران بياموزند.رقـابـت هـاى مـنـفـى مـيـان افـراد و بخش هاى گوناگون و ميدان دادن به شايعه ها و سوءظن ها، بـيـمـارى خطرناكى است كه بايد هرگز به كالبد جوان و نيرومند سپاه ، راه نيابد و فضاى معطرى را كه هدفهاى الهى و انگيزه جهاد پديد مى آورد، آلوده نسازد.(73)حضور دائمىتـذكـر مـشـفـقانه اين جانب به شما عزيزان ـ كه مى دانم شما خود به همه دلِ آگاه ، آن را درمى يـابيد ـ آن است كه تا حركت در خط اسلام ناب محمّدى (ص )هست ، دشمن كمين گرفته و دست كين گـشـاده نيز هست و توطئه و خيانت و مفسده انگيزى نسبت به نظام مقدّس اسلامى نيز هست و تا اين تـهـديدها هست ، حضور فداييان انقلاب و فرزندان صميمى و بازوان قدرتمند آن نيز ضرورت حـيـاتى است . شما با اين بينش و دريافت است كه بايد سپاه را سازماندهى و فرماندهى كنيد و آن را منضبط و آموزش ديده و روشن بين و كارآمد سازيد.(74)... مى خواستم شما برادران عزيز، جوان هاى كارآمد و جبهه ديده و رنج كشيده و صاحب مسؤ وليت بـه آن تـوجـّه داشـتـه بـاشـيـد كـه يـك حـركـتى از آغاز پيروزى انقلاب و از آغاز پيدايش سپاه پـاسـداران انـقـلاب اسلامى آغاز شده است كه اين حركت با تمام شدن جنگ و با رحلت امام (ره )و با حوادث گوناگون تمام نمى شود، بلكه اين حركت همچنان ادامه دارد و ما هنوز وسط راه هستيم ، كـه اگـر خـداى مـتـعـال اراده بـفـرمـايـد، مـا صـحـنـه هـا و مـراحـل گـونـاگـون را خـواهـيم ديد و بايد در آينده ، شاهد چيزهاى بزرگ باشيم . تاريخ دارد عـوض مـى شـود، يكى از پيچ وخم هاى مهمّ حركت تاريخ ، دارد در زمان من و شما طى مى شود و پـيـچ و خـم هـاى تـاريـخ ، در طـول سـالهـاى متمادى طى شدنى است . در تاريخ گاهى عمر يك نسل يا دو نسل يك لحظه است و ما در يكى از همان پيچ و خمهاى عمده و در يكى از نقاط عطف هستيم .(75)پيگيرى تخلفّات در سـپـاه بـايد با تخلّف ، از هر نوع آن ، برخورد شود و اين سازمان انقلابى از همه آفت هاى طبيعى دور [باشد] تا صيانت گردد.(76)... مـى بـينيم يك آقايى در مسؤ وليت بالا احياناً بنشيند يك جايى بگويد: ((بله بالاخره سپاه و ارتـش ادغـام خـواهند شد)) شما بگوييد با يك چنين آدمى چه بايد كرد؟ آيا واقعاً سزاوار است يك عدّه اى انسان براى اينكه يك سازمانى را در جاى خودش منظم و مرتّب درست كنند، بعد يك كسى اينطور بگويد؟! اين يك ضربه و يك تضييع و خطاست كه بايد سزايش داده شود و اگر ما با تـخـلّفـات ، بـرخـورد نـكنيم ، سپاه از بين خواهد رفت . اگر شما در واحد زير دست خودتان با خطاها برخورد نكنيد، آن واحد، تكان خواهد خورد و از هم خواهد پاشيد.(77)پرورش استعدادهااز مـجـمـوعـه عظيم سپاه ، استعدادهاى درخشان در جنبه هاى گوناگون هست كه بايد شناسايى و پـرورش داده شـود و ايـن گـنـجـيـنـه انـسـانـى در راه هـدف هـاى والاى انـقـلاب بـه كـار افتد.(78)حفظ ارزش هارعـايـت ارزش هـاى ((بـيـن سـازمـانى )) در درون سپاه و جدى گرفتن مساءله تشويق و تنبيه يك اصل مهم است كه بايد به آن اهميت داد.(79)كـارى كـنـيـد كـه در مـجـمـوعـه اين نهاد مقدس و مبارك ، حفظ ارزشها كار و دغدغه اصلى باشد و عمل صالح در اين مجموعه غريب و منزوى نشود.(80)شـمـا كـه فـرماندهان و برجسته تر از ديگران هستيد، بايداز لحاظ ايمان ، از لحاظ تجربه ، راه را و خط را و هدف را و انگيزه را حفظ كنيد.(81)نظم كارسازما وقتى مى خواهيم يك گردان را تشويق كنيم فرمانده آن گردان را تشويق مى كنيم ، مگر غير از ايـن اسـت ! در حـالى كـه فـرمـانـده گـردان عـمـل نـكـرده ، يـگـانـش عـمـل كـردنـد، امـّا عـمل او مربوط به فرمانده است . اين نظم فرمانده است كه موجب مى شود اينها بتوانند درست عمل كنند.(82)دقت در عملكردچـيـزى كـه در ايـن جـلسـات [اجـتـمـاع فـرمـانـدهـان ] بـايـد مـورد مـداقـّه قـرار بـگـيـرد عـمـل اسـت . يـعـنـى شـيـوه هـا، رفـتارها، خط مشى ها، عملكردها و اشكالاتش و بعد تصحيح كردن اشكالات است .(83)رفع ترديدهاكـوشش كنيد در كادرهاى سپاه ، ياءس و ترديد راه پيدا نكند. با اين امر به شدت مبارزه كنيد... گـاهى اوقات مواردى در مراكز قانونگذارى يا امثال آن مشاهده مى شود كه ممكن است مايه ترديد و نـگـرانـى شـود. نـبـايـد هيچ پديده اى مايه ترديد و نگرانى بشود... . اين طور نيست كه يك قـانـونـى يـا يـك تصميم گيرى اى يا حتّى حرفى و زمزمه اى در مراكز گوناگون موجب شود كـسـى بـه تـرديـد افتد كه آيا سپاه با همان قدرت مورد نظر و توانايى ، دوام خواهد داشت يا خير. بايستى با اين ترديد در ذهن ها به شدت مبارزه و مقابله شود.(84)درجه و سلسله مراتب... بـعـضـى هـا از من در جبهه مى پرسيدند آيا مى خواهند به سپاه درجه بدهند؟ من مى گفتم خبر ندارم ولى اگر بدهند خوب است و هر آنچه كه بتواند سازمان شما را از تجربيّات ديگر ارتش هاى دنيا برخوردار كنند خوب است .(85)نـظـم پـذيـرى بـه مـعـنـاى حـقـيـقـى كـلمـه هـمـان چـيـزى اسـت كـه اوايـل بـه عـنـوان سـلسله مراتب مرتّب تكرار شده ... . سلسله مراتب يعنى هر كسى هر كجا كه قرار گرفته نظم پذيرى او اينجورى باشد كه قاطعانه به زيردست خود از روى فرماندهى فـرمـان دهـد و از مـافـوق خـود فـرمـان پـذيـر بـاشـد، آن را عـمـل كـند و عمل از فرمان خودش را از زيردست بخواهد. اطاعت در چهارچوب ضوابط. در همين آيين نامه كه شما ملاحظه كرديد و مى كنيد، اطاعت ، ضابطه دارد، يك جاهايى هست كه زيردست نبايد از مافوق اطاعت كند كه در آن مشخص شده كجاست .... سـربـازى در جـبـهـه جـنـگ مـمـكـن است به انگيزه هاى مختلف خودش را مجروح كند، امّا شما كه فـرمـانـده كـل سـپـاه هـسـتـيـد يـا رئيـس سـتـاد مـشـتـرك ارتـش هـسـتـيـد، بـايـد ايـن قـضـيـّه را دنـبـال كـنـيـد. از فـرمـانـده نـيـرويـتـان سـؤ ال كـنـيـد، او از فـرمـانـده يـگـان سـؤ ال كـنـد. بـايـد ايـن سـلسـله دائمـاً بـه كـار بـيـفـتـد و دربـاره هـر حادثه جزئى فعّاليّت كند، مثل سلسله اعصاب سالم بدن انسان . اگر هر گوشه بدن شما يك نوك سوزن بخورد تمام اين سـلسـله اعـصـاب يـك كـار مـنـظّم و صحيحى را انجام مى دهند، فوراً درد در مغز حس مى شود؛ مسؤ ول بايد باشيد.(86)درجه به معناى يك نظم دقيق و تعيين موضع و ارتباط ويژه در بين كسانى است كه در خدمت دفاع از انـقـلاب و كـشـور قـرار دارند و اين نظام و سازمان با درجات نظامى ظهور پيدا مى كند. منطق نـظـامـى ، مـنطق نظم است . نظم دقيق حد فاصل بين يك سازمان نظامى با تشكيلات ديگر است و بدون آن نظام و يك سازمان نظامى ، موجوديت نخواهد يافت )) رهبر انقلاب اسلامى اظهار اميدوارى كـردنـد كـه اعـطـاى درجـه بـه نـيـروهاى سپاه پاسداران موجب افزايش همكارى ها و هماهنگى هاى بـيـشـتـر بـيـن سـازمـان هـاى نـظـامـى در جـهـت دفـاع از ارزشـهـا و اهـداف والاى انـقـلاب اسلامى بشود.(87)... در سـپـاه هـمـه با يك لباس ، بدون هيچ گونه نشانه و علامتى با همديگر و كنار هم راه مى افـتـنـد...، اين يك نوع صميميت و يگانگى را بطور طبيعى به وجود مى آورد كه حُسن بزرگى بـود. البـته حُسن درجه ، حُسن بزرگترى است يعنى اين مطلب به هيچ وجه اين درجات را زير سـؤ ال نـمـى بـرد. امّا شما هر دو را با هم داشته باشيد. يعنى اين درجه باشد آن برادر سطح پـايـيـن احـتـرامـش را هم به شما بگذارد و سلامش را هم بدهد امّا شما برخوردتان همان برخورد بـرادرانـه اى كـه هـمـيـشه داشته ايد، باشد حضور پيدا كنيد و سرّ پيشرفت سپاه اين بود كه فرمانده كل سپاه در خطوط مقدّم گاهى پيدايش مى شد.(88)امّا در باب مساءله درجات كه شما مشاهده كرديد من آنقدر به آن اهتمام دارم ، به خاطر اين است كه كـمـك كند به نظاميگرى و البته كمك هم مى كند والاّ همان روزى كه درجه ها داده مى شد، من اينجا گـفـتـم ارزش برادر رزمنده فداكار و مجاهد فى سبيل اللّه را از روى درجه اندازه نمى گيريم ؛ ارزش او از روى اصـالت هـاى ديـگـر قابل اندازه گيرى است . لكن درجه بندى براى انضباط، لازم اسـت و بـدون ايـن درجه بندى ممكن نيست و مساءله درجه بندى جزو تازه ترين و نوترين و زنـده تـرين تجربه هاى نظامى گرى امروز دنياست كه البته تقليد از هيچ كس هم نيست بلكه ايـن اسـتـفـاده كـردن از تـجـربـه گـذشـته است كه هم مجاز و هم لازم است و در سطح سپاه بايد عـمـل كنيم ... . و اين درجه ضمن اينكه بايد گذاشته بشود براى شما مقدس است ، كه اعطاى آن از روى سـالهـايـى كـه در جـبـهـه بـودنـد و خـصـوصـيـات و ارزشـهـايـى كـه صـحـيـح و قابل اندازه گيرى است ، مى باشد و نشان دهنده عضويت و جزئى از پيكره زنده و شاداب بودن است .... درجـه به معناى اين نيست كه تندخويى و ستيزه گرى و تحقير و بى اعتنايى از مافوق به زيـردسـت انـجـام بـگـيـرد، بـلكـه بـرادرى اسـلامـى بـايـد بـه جـاى خـودش مـحـفـوظ باشد.(89)درجـه ، يـك عـلامـت و نـشـانـه اسـت . پـشـت ايـن عـلامـت خـيـلى چـيـزهـا هست كه بايد دقيقاً با درجه حاصل بشود. درجه به معناى يك نظم دقيق و تعيين موضع و ارتباط ويژه در ميان كسانى است كه در خـدمـت دفـاع از انـقـلاب و كشورند. اين نظم و اين سازمان منظم بايد حتماً با درجه ، حضور و وجـود پـيـدا كـنـد... حـيـطـه بـنـدى نظامى اساساً با نظم انجام مى گيرد و بدون نظم ، نظام و سـازمـان نظامى وجود ندارد. آن چيزى كه حدفاصل بين يك سازمان نظامى و خارج از آن و غير آن است ، همين نظم دقيقى است كه بايد رعايت بشود.(90)عدم تحزب و گروه گرايىمـسـاءله گروه گرايى با توجّه و عدم اغماض بايد مورد ملاحظه قرار گيرد. سپاه پاسدارانى كـه بـرمـبـنـاى ارزش هـا و مـلاك هـاى والا بـه وجـود آمـده در مـقـابل اين گونه مسائل بايد مبارزه كند. اگر چنانچه در سپاه يكپارچگى و انگيزه هاى اصلى و اسـاسـى وجـود نـداشـتـه بـاشد و پيروى دقيق از ضابطه ها بر او حكمفرما نباشد، ديگر سپاه پـاسـداران بـر واحدهاى مشابهش امتيازى نخواهد داشت . بنابراين ، ارزش هاى انقلابى در درجه اوّل بايد حفظ شود.(91)... سپاه همانگونه كه امام فرمودند، در سياست دخالت نكند. اينكه مى گويند ارتش وارد سياست نشود يعنى افراد داخل واحد نظامى بايد سياست نفهمند؟ و ندانند كه چه مى گذرد؟ خير اين طور نـيـسـت . البـتـه ارتـش هـاى دنـيـا هـمـيـن طـورنـد ولى مـا در شـاءن يـك مـسـلمـان نـمـى دانـيـم كه مسائل سياسى را درك نكند. چه برسد به يك انقلابى مجاهد مسلمان . بايد همه بفهمند كه چرا ما بـا آمـريـكـا مـبـارزه مـى كـنـيـم و قـدرت درك و فـهـم و تـحـليـل مـسـائل سـيـاسـى را همه داشته باشيم . در سياست دخالت نكردن يعنى اينكه سپاه به عـنـوان يـك سـازمـان نـظـامى و رزمى در مسائلى چون انتخابات مجلس ، انتخابات رئيس جمهور و جـنـاح بـنـدى هـاى داخـل كـشـور وارد نـشـود، مـثـلاً چـنـانكه فرض كنيم دو جناح سياسى در كشور فـعـّاليـّت دارنـد، سـپـاه حـق نـدارد بـه نـفـع يـكـى وارد شـود مـن بـراى سـپـاه واقـعـاً ارزش قـائل هـستم . من از اكثر شماها كه اينجا هستيد سپاه را بهتر مى شناسم ...، واللّه من دلسوز سپاه هـسـتـم ، ولى سـپاه با حزب فرق مى كند! ما در دنيا دو نوع ارتش داريم : يك نوع كه سياسى انـد مـثـل ارتـش سـودان كه اوّل نُميرى آمد و كودتا كرد و بعد هم يك ارتشى ديگر كودتا كرد و خودش رفت ولى يك دستگاه غير نظامى سر كار آورد. پس در اين كشورها، ارتش و نظاميان تعيين كـنـنـده هـسـتـنـد. امـّا نـوع ديـگـر ايـن اسـت كـه ارتـش هـا بـه مسائل سياسى كارى ندارند. انتخابات مى شود، اين جناح مى رود و جناح ديگر مى آيد، ارتش با حكومت كار مى كند، او براى حفظ و حراست از كشور تلاش مى كند.(92)... بـد تـفـسـيـر كـردند خيلى افراد فرمايش امام را. امام نمى خواست بگويد كه فقط شما بايد جـزو فلان حزب نباشيد... در سطوح متشخّصين جناح بندى و گروه گرايى و باندبازى هست ، يـعـنـى توى اين باندها هم شما نبايد باشيد... خب بالاخره انسان بينشى دارد، از يكى آدم بدش مـى آيـد، از يـكـى خـوشـش مـى آيـد... تـشـخيصتان مال خودتان ، چه اشكالى دارد، امّا گروه ها و بـانـدهـا و تيم ها و جريان ها و خطوط براساس اين بينش ها فعّاليّت مى كنند...، اينها بايد در شـمـا نـبـاشـد. بـراى خـاطـر فـلان بـيـنـش كه با فلانى شما خوبيد با يك كسى بيخودى بد بـشـويـد... ايـنـهـا در سـپـاه مـتـاءسـّفـانه برنيفتاده ... هستند توى سپاه هنوز، بخصوص در آن بـخشهايى كه كار فكرى انجام مى دهند يا هدايت فكرى دارند يا تاءثير فكرى دارند، يك چنين چـيـزهايى نمى شود، نبايد باشد. بروند توى يك مجموعه اى يا بنويسند يا بگويند يا فكر كـنـند يا تبادل نظر كنند يا جمع و تفريق اوضاع سياسى كنند. بعد هم صبح ، لباس آرم سپاه بپوشند... اين خلاف شرع است .... ارزش يـك سـاعـت سـپاهيگرى درست به مراتب بيش از ساعتها گپ زدن سياسى بيهوده اى است كه سياسيّون خيال مى كنند با گپ زدن هايشان دنيا را دارند زير و رو مى كنند!(93)سـيـاسـت بـه وسيله همه آحاد ملّت حتّى نيروهاى نظامى بايد فهميده شود و آنچه لازم است قدرت تحليل سياسى است آنچه هم ممنوع است ورود در دسته بندى ها و كارهاى سياسى است اينها را از هـم تـفـكيك كنيد. همه شما احتياج داريد به درك صحيح نظامى و سياسى و فهم سياستهاى رايج دنـيـا. زيرا بدون آن انگيزه دفاع در انسان سست خواهد شد. امّا همه شما هم احتياج مبرم داريد به پرهيز از دسته بنديها و فعاليتها و دعواها جنجالهاى سياسى كه تباه كننده نيروهاى مسلح است .(94)... گروه گرايى يعنى تعصّب باندى و اين خانمانسوز است . بايد با سلاح معنويت ، اخلاق و نصيحت اين جريان فاسد را نابود كرد...(95)عـنـاصر سپاه بايد به اقتضاى وظيفه اى كه براى آنان تعريف شده ، داراى درك و تشخيص و شـمّ سـياسى بار آيند و در عين حال از هرگونه ورود در دسته بندى هاى سياسى كه براى هر سازمان نظامى سَمّ مهلك است بشدّت پرهيز كنند.(96)... يـكى از خطوط ظريف ، موضع خود را شناختن و در او قرار گرفتن و هوشيارى سياسى و شمّ سـيـاسـى و قدرت تحليل سياسى داشتن به دور از ورود به دسته بنديهاى سياسى شدن است كه بنده در پيام خودم به شما عرض كردم ، همانطور كه امام هم مكرّر فرموده بودند. البته به مـَذاق يك عدّه اى خوش نمى آمد و مى گفتند: ((چرا دخالت نكنند در كارهاى سياسى ؟)) همان وقت من بـه يـاد دارم كـه يـك زيـدى ـ بعد از فرمايش امام (ره )شايد چند ماه بعد از فرمايش ايشان كه حـادثـه انتخابات يا چيز ديگرى در پيش بود ـ رفته بود در يكى از شهرها براى سخنرانى كـه نـوارش را آوردنـد مـن گوش كردم ، گفته بود: ((چه مى گويند كه سپاه در سياست دخالت نـكند؟ بايد دخالت بكند چه كسى از شما بهتر؟ يك حرفهاى خوشايند و دلنشينى كه اين جوان مـبـارز و انـقـلابـى پـر از خـون انـقـلابـى بـه هـيـجـان بيايد و بگويد چه كسى از ما بهتر؟ و حال اينكه امام صريحاً [خلاف آن را] گفته بود!خـلط كـردن بـيـن آگـاهـى سـيـاسـى و حضور سياسى در صحنه انقلاب ، چيز خوبى است و خلط كردن بين دخالت در معارضات سياسى و جناح بنديهاى سياسى به نفع يكى و به ضرر يكى كار كردن ، اين همان چيز بسيار خطرناك و بدى است كه امام يك هياءتى را ماءمور كردند، گفتند: ((بـبـيـنـيد چه كسى اينطور است ، از سپاه بيرونش كنيد)) پس بايد توجه داشته باشيد كه يك مجموعه سالم خالص و كارآمدى مثل سپاه كه ذخيره اى است براى يك روزى كه بايد مورد استفاده انـقـلاب قـرار گـيرد، نبايد از انگيزه هاى سياسى و انگيزه هاى جناحى استفاده بكند و اين ذخيره بايستى سر به مهر بماند تا در جاى خودش مصرف بشود.(97)هـمـان طور كه امام فرمودند: سپاه و ارتش ، نيروهاى [مسلّح ] در سياست بايد دخالت نكنند... عدم ورود در سياست به همان معنايى كه امام فرمودند به قوت خودش باقى است ، اينجور نيست كه حالا كسى فكر كند كه سياست عوض شد.(98)امـام فـرمودند: نيروهاى مسلّح نبايد در گروههاى سياسى باشند. واقعاً نبايد در باندها و حزب هـا و تـشـكـيـلات و خـط و خـطـبـازى بـاشـنـد. ايـنـهـا بـراى كـمـيـتـه و سـپـاه ، فـعـل حـرام اسـت . امـام نـيـروهاى مسلّح را از گروه گرايى و ورود به خطبازى هاى معمولى نهى فرمودند. اين كارها منهى و ممنوع است . امّا بايد قدرت درك و تشخيص و قضاوت سياسى داشته بـاشـنـد. بـايـد زمينه اين مسائل را براى اين برادران فراهم كنند. امروز ما به پاسدار با اين خصوصيات براى حراست از انقلاب نياز داريم .(99)هماهنگى با ساير نيروهاى مسلّحارتـش و سـپـاه دو سـازمان و دو بازوى مسلّح در خدمت انقلاب و نظام جمهورى اسلامى هستند كه هر كـدام بـا تـوجـّه بـه وظـايـف خـود بـايـد در جـهـت بـرطـرف كـردن كـاسـتـى هـا و تـبـديـل ضـعـف بـه قـدرت ، تـلاش كـنـند و درخشندگى هاى هر يك براى ديگرى درس و الگو باشد.ارتش و سپاه بايد در كنار يكديگر و در حيطه وظايف مشخّصى كه برعهده دارند خود را مجهّز و قوى كنند.(100)كـوشـش در زمـيـنـه ايـجـاد هماهنگى و همكارى روزافزون با ارتش ، چرا كه امروزه ارتش در خدمت اسـلام و امـت اسـت ... پـس اجـراى خـواست و آرمان مردم كه در شعار ((ارتشى و سپاهى ، دو لشكر الهى )) متجلّى است وظيفه اى است كه هر دو بايد به آن اقدام كنند.(101)ارتش و سپاه و نيروهاى مشمول ، ضمن آنكه آمادگى هاى رزمى را حفظ مى كنند، در شرايط صلح كامل بايد در خدمت آبادانى و بازسازى كشور باشند.... اصـل چـهـارم ... ايـن اسـت كـه فـرامـوش نـكنيد كه سپاه پاسداران انقلابى با همه مُمَيزات و مـُحـَسـّنات بزرگ ، جزئى از مجموعه نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى با مسؤ وليت خاص خودش هـسـت . البـتـه بـه تـشـخـيـص بـنده مسؤ وليت سپاه حقاً و انصافاً سنگين تر از مسؤ وليت بقيه بـخـشـهـاسـت ... لكـن در عـيـن حـال بـه عـنـوان جـزئى از نيروهاى مسلّح ، به برادران ارتشى و بـرادران نـيـروهـاى انـتظامى با چشم تكريم نگاه كنيد؛ به چشم برادرى و محبّت و عطوفت به سازمان هاى نظامى ديگر نگاه كنيد، مبادا به چشم كِبر نگاه كنيد؛ زيرا اين شاءن ما را پايين مى آورد و همين كه ما توجه پيدا كرديم كه بهتر از اين برادرى هستيم كه اينجا پهلويمان نشسته و خودمان را بهتر از او ديديم ، به مجرّدى كه اين احساس پيدا شد، ما يك سر و گردن از او پايين تـر مـى رويـم و او مـى آيـد بـالا، يـعـنـى او در جـاى خـودش هـسـت و مـا از او بـه طـرف پـايـيـن تنزّل مى كنيم .ارتـش و سـپـاه مـسـؤ وليـت جـداگـانـه دارنـد و تـقـريـبـاً بـه مـدّت دو سـال ، هـزارهـا ساعت نفر وقت ، صرف شد و برادرها نشستند دقيق مسؤ وليت ارتش و سپاه را جدا كردند، براى اينكه اين دو سازمان هر دو لازمند.(102)... همكارى و روابط صميمانه با ارتش جمهورى اسلامى ، وظيفه هميشگى سپاه و توصيه مستمر امـام راحـل قـدس سرّه است كه بايد لحظه اى به فراموشى سپرده نشود و اين دو بازوى كارآمد كه هر يك وظيفه مشخصى در كنار ديگرى مسؤ وليت دفاع از انقلاب و كشور را دارند بايد هماهنگ حـركـت كـنـنـد. دشـمـن هـنـوز هـم مى كوشد شايعه ادغام ارتش و سپاه را هر جا و هرگونه بتواند بـپـراكـنـد و در هر موقعيتى به روحيه يكى از اين دو سازمان نظامىِ خدوم ، ضربه بزند. لازم اسـت هـمـه ، بـخـصـوص فـرمـانـدهـان ، تـاءثـيـرات سـوءِ ايـن غـرض ورزى را صميمانه خنثى كنند.(103)دو بـرادر، دو دوسـت قـدرتـمـنـد و بـازوى نـيـرومـند (ارتش و سپاه ) با حدود ماءموريت هاى كاملاً مـشـخـص و جـداى از يكديگر، هر كدام بر سر كار خودشان هستند. ماءموريت ارتش تحديد شده ، مشخص شده و تعريف شده است . ماءموريت سپاه هم مرزبندى شده ، معلوم شده و مشخص شده است . هـر دو هـم بـه هـم احـتـيـاج دارنـد و هـيـچ كـدام از هـم بـى نـياز نيستند. هركدام هم كار خودشان را دارند.(104)دو لشكر سپاهى و ارتشى با هم حداكثر همكارى و محبّت را داشته باشيد، آنچه مى توانيد نسبت بـه مـردم فـداكـار... فـروتن برخورد كنيد، خود را خدمتگزار آرمان هاى عزيزى كه آنها با همه وجود خود در راه آن فداكارى كردند بدانيد.(105)امـيـدوارم بـرادران عـزيـز ارتـشـى و سـپـاهـى و نـيروى انتظامى ... حداكثر همكارى و محبت را با يـكديگر بكنند. آمادگى ها را، آموزش ها را، تعمير و نگهدارى را، كمك به يكديگر را به معناى حقيقى كلمه رعايت كنند، و اميدوارم مشمول لطف و رحمت ولى عصر ارواحنا فداه باشند.امـروز ارتـش و سـپـاه دوش بـه دوش يـكـديـگـر بـه وظـايـف بـزرگ و افـتـخـارآمـيـز خـود عمل مى كنند.(106)رابطه با دولت و نهادهاى ديگرايـجـاد و حـفـظ رابـطـه صـحـيـح و مـنـطـقـى و قـانـونـى بـا دولت و قـبـول واقـعـى و عـمـلى حـاكـمـيّت دولت جمهورى اسلامى ؛ براى خنثى كردن تبليغات زهرآگين دشمنان ، لازم است قبول حاكميّت دولت در عملكرد سپاه ، جلوه بيشترى داشته باشد.ايـجـاد رابـطـه مـنـطـقـى و مـسـتـحـكـم و بـرادرانـه بـا ديـگـر نـهـادهـاى انـقـلابـى از قبيل كميته ، جهاد و ...(107).عمل در چارچوب وظايفشـنـاخـتـن جـايـگـاه و مقام اصلى و واقعى سپاه و اقدام در حدّ وظايفى كه سپاه عهده دار آن است نه كـمـتـر و نـه بـيـشـتـر، تداخل وظايف به سود هيچ نهادى و ارگانى نيست . سپاه نبايد جز در حدّ وظـايـفـى كـه بـرعـهـده دارد عـمل كند، مهم ترين و مفيدترين كارى كه سپاه مى تواند انجام دهد، اجـراى هـمان تكاليفى است كه به موجب قانون ، عهده دار آن است . اين كار سپاه را سريع تر و مـطـمـئن تـر به اهداف خود خواهد رساند. توصيه براى رفع نقصان و كمبود در نهاد و سازمان هـاى ديـگـر، وظـيـفـه اى عـمـومـى اسـت . امـّا اجـراى ايـن وظـيـفـه نـبـايـد مـوجـب تـداخـل وظـايـف يـا دخـالت در حـوزه وظـايـف نـهادها و سازمانهاى ديگر شود. همچنان كه هيچ نهاد ديگرى حق دخالت غيرقانونى در امور سپاه ندارد.(108)ضرورت وجود نمايندگىبـحـمـداللّه در سپاه ، جوانان خوب ، افراد مؤ من ، برجسته ، سالم و خالص زياد است ، و شايد هـمـيـن جـهـات مـوجـب شد كه امامِ راحل بزرگوار(ره )در اين نهاد نظامى ، نمايندگى ايجاد كردند درحـالى كـه در حـقـيـقـت ، فـرمـانـدهـى هـم نـوعـى نـمـايـنـدگـى از فـرمـانـده كل قوا در اداره آن تشكيلات است .اين كار براى اين است كه اين سازمان انقلابى ، نظامى ، حساس ، مفيدِ تجربه شده و مورد نياز و امـيـد از هـمـه جهات ، در سلامت كامل باقى بماند. اين همان مسؤ وليت عظيمى است كه بايد شما آقايان محترم ، آن را بر دوشهاى استوار و كارآمد خود حس كنيد.(109)هماهنگ با فرماندهىمـسـاءله بـراى دفـتـر و حـوزه نـمايندگى در سپاه دو بخش دارد كه بايد باهم مخلوط نشود: يك بـخـش وظـايـف عـادّى و مـعـمـولى ايـن تـشـكـيـلات اسـت ؛ يـعـنـى بـه طور طبيعى دفترها يا حوزه نمايندگى ، چه شرح وظايفى دارد كه اين امر مهمّى است .بـخش ديگر اين است كه چون نمايندگى رهبرى در نيروهاى مسلّح ، نمايندگى فرماندهى است و در حـقـيـقـت چـون رهـبـر فـرمـانـده هـم اسـت و جـريـان ويـژه اى مـيـان نـيـروهاى مسلّح و فرماندهى كـل آن نيروها برقرار مى باشد، بنابراين مى تواند به حيث ارتباط با فرماندهى ، ماءموريت هايى را به حسب اقتضاى شرايط ـ غير از آن ماءموريت اصلى ـ داشته باشد. مثلاً در مواردى ممكن اسـت فـرمـانـدهـى كـل مـصـلحـت بـدانـد ارتـبـاط حـفـاظـت هـا يـا مـواردى از ايـن قـبـيـل را ـ كـه مـربـوط بـه فـرمـاندهى كل است ـ به دفتر و حوزه نمايندگى بدهد. ليكن اينها وظايف طبيعى و عادّى نيست . بلكه وظايف فوق العاده و ويژه است كه در درجه دوّم اهميت قرار دارد. آنـچـه كـه در درجـه اوّل اهـمـيـت قـرار دارد، مسؤ وليت اوّلى است كه همان ماءموريت عادى اين حوزه نمايندگى را تشكيل مى دهد.اصولاً فرمانده سپاه و حوزه نمايندگى موازى نيستند، اگر چه موظف و ماءمور به همكارى و كمك و تـاءيـيـد او مـى باشد. دستگاه نمايندگى به هيچ وجه نبايد به عنوان يك جريان معارض يا مزاحم و اخلال كننده در امر فرماندهى به شمار آيد. اين واقعاً يك ملاك است . اگر در واحد نظامى ، فرماندهى اختلال پيدا كرد و دچار تزلزل شد، هيچ اميدى به آن مجموعه نظامى نيست .اصولاً يگان نظامى ، غير از يك عده افراد است . لشكر به معناى عامش ـ يعنى يك مجموعه نظامى ـ مـعـنـايـى غـيـر از مـعـناى صد نفر، پانصد نفر يا دو هزار نفر دارد؛ زيرا ممكن است دو هزار نفر بـاشـنـد، امّا يك لشكر نباشند چون ماهيت لشكر به چند چيز ديگر ـ غير از افراد ـ نيز قوام دارد كـه اهـم آنـها سازماندهى و مديريت واحد نظامى است كه اساساً از لحاظ محتوا با مديريتهاى غير نظامى متفاوت است . بنابراين ، لشگر اگر سازماندهى نداشت لشكر نيست و اگر ده برابر آن هـم آدم بـاشـنـد، ارزش نـظـامـى نـدارد زيـرا مـثـل ايـن اسـت كـه مـسـلّح نـبـاشـنـد يـا مـثل اين است كه اصلاً كسى نباشد. اگر سازماندهى بود امّا در آن بالا فرماندهى قرار نداشت ، بـاز هـم فـايده اى ندارد. معناى نبودن فرمانده اين نيست كه جسم فرمانده نباشد، فرمانده اگر خودش بود امّا اختيارات فرماندهى نداشت يا قدرت و عنصرى فرماندهى نداشت ، ديگر فرمانده نـيـسـت پـس يـكـى از معيارهاى اصولى ما اين است كه اختلالى از ناحيه حوزه نمايندگى در كار فـرمـانـدهـى بـه وجـود نـيـايـد. از طـرفـى ، چـون كـار عـلم و عمل و حفظ جهت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى يك امر عنصرى و در واقع دميدن روح در كالبد اسـت و انـجـام ايـن كار مهم را حوزه هاى نمايندگى عهده دارند، لذا از طرف فرماندهى نيز نبايد خـللى در ايـن امـر صـورت بـگـيـرد. بـنـابـرايـن حـوزه كـار ايـن دو بـار يـكـديـگر متفاوت است .(110)ضامن و حافظ سلامت فكرىحـفـظ سـلامـت فـكرى سپاه بستگى به وجود دفاتر نمايندگى امام در سپاه دارد؛ زيرا كه سپاه مـجـمـوعـه اى از جـوانـان بـا اخـلاص اسـت كـه بـايـد هـمـچـنـان در خـط درست اسلام و تسليم در مـقـابـل احـكـام الهـى بـاقـى بـمـانـد و ايـمـان خـود را تـواءم بـا تـقـوا و عـمـل هـمـيـشه حفظ كند و چنين حالتى جز با حضور روحانيون ، علما، اساتيد و مرشدين دينى كه روحانيون دفاتر نمايندگى امام هستند عملى نيست .(111)شـمـا (مـسـؤ ولان دفـاتـر نـمـايـندگى ) بايد با كمال قدرت ، حركت خود را در سپاه ادامه دهيد. نـمـايـندگىِ امام جزء كارهايى است كه نبايد منتظر تكليف بماند چرا كه قرآن و امام تكليف آنها را مشخّص كرده است .سـپـاه نـهـالى اسـت كـه از بـطـن انـقـلاب جـوشـيـده اسـت ، امـّا هـر نـهـال مـثـمـرى اگـر مـراقـبـت نـشـود قـابـل از بـيـن رفـتـن اسـت و ايـن مـراقـبـت وظـيـفـه شـمـاسـت .(112)از ابتداى فعّاليّت اين واحد احساس مى شد كه يك تضمينى قطعى براى سپاه فراهم شده است . سـپـاه يـك مـجـمـوعـه انـسـانـى اسـت و هـمـه خـصـوصـيـات آن را نـيـز دارا مـى بـاشـد. اگـر در داخـل اين كالبد زنده امكان مقاومت در مقابل بيمارى ها وجود داشته باشد قدرت مبارزه با بيمارى و مـيـكروب هست و در حقيقت مجراى واقعى فرماندهى و حضور و نظارت حضرت امام (ره )و در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى همين دفاتر نمايندگى است . آنچه كه حضور ولى فقيه را به عنوان عـنـصـر روحـانـى و مـعنوى و عارف و ربّانى در سپاه حفظ مى كند، دفاتر نمايندگى امام است و حضور امام يعنى حضور مراقبت كافى و دائم كه جلوگير نفوذ فساد باشد.(113)هدايت معنوى... نمايندگى هاى امام در سپاه جنبه ولايت فقيه و هدايت معنوى و ارشاد و نظارت تام بر حركت و سير و جهت گيرى الهى و اسلامى سپاه را كه جنبه اصلى رهبر و امام امت است زير نظر دارند. در حقيقت آنچه را شما به عهده داريد متناسب با حيثيّت و وزانت مسؤ وليت شما در سپاه پاسداران است وظـايـف فـوق العـاده حـسّاس شما در يك ارگان صد در صد انقلابى ايجاب مى كند كه برخورد شـمـا بـرخـوردى پـدرانـه بـاشد و احساس محبّت را از هر روش شما احساس كنند. موقعيّت شما موقعيّتى است كه اگر از تخلّف ها اغماض شود، زيان فقط عايد متخلّف نخواهد شد بلكه عايد بسيارى از نفوس طيّبه نيز خواهد شد. بنابراين ، هيچ گونه تخلّفى مورد اغماض نبايد قرار بگيرد.(114)سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامـى يـك نـيـروى انـقـلاب است كه بر پايه دين و تقوا و درك و عـمـل انـقـلابى به وجود آمده و وظيفه اساسى نماينده اين جانب در آن عبارت از نظارت مستمر بر حفظ و استحكام اين پايه اساسى و برخورد با تخلّفات و پيشگيرى از آنهاست ... .واحـدهـاى عـقـيدتى ـ سياسى را تقويت فرماييد تا با روشهاى برنامه ريزى شده و شيوه هاى ابتكارى ، معنويت و آگاهى و معرفت اسلامى را در سپاه رشد و عمق بخشند.حـضـور نـمايندگى و دفاتر وابسته به آن در سراسر سپاه مخصوصاً در ميان يگانهاى رزمى فعّال نموده ، با سازماندهى قوى و مستحكم كارايى آنرا مضاعف فرماييد.(115)مـا بـايـد ايـن نكته را در نظر بگيريم كه هر كسى وارد سپاه شد، در زير شعاع تربيت و اداره مـعـنوى شما، روز به روز كمالات معنوى اش بيشتر شود و پيشرفت كند. نبايد هيچ افت روحى و معنوى در سپاه مشاهده شود.(116)... قـوام و شـخـصيت سپاه ، به معنويتش است و اين معنويت از طريق شما آقايان و علماى محترم كه معلّمان اخلاق و معنويت و تزكيه هستيد، قابل تاءمين است .(117)برادران عزيز روحانى كه در سپاه يا در بقيه نيروهاى مسلّح تشريف دارند و بركات وجودشان بـر ايـن جـوانـان مـخـلص و صـالح افـشانده مى شود، اين مسؤ وليت عظيم را بر دوش دارند كه مـضـاف بـر عـقـايد و احكام ، معنويات اسلام را تعليم بدهند و اخلاق را متذكر بشوند. اخلاق هم درس نـيـسـت ، درس اخـلاق يـك عـلم اسـت . آن چيزى كه لازم است ، نصيحت است ، همه ما به نصيحت احـتـيـاج داريـم . بـايـد جـوانـان را نـصـيـحـت كـنند و آنان را از تصرف هواى نفس ، خود خواهى ، بـدنـگـرى نـسـبـت بـه مـسـائل و دسـتـخـوش شـيطان شدن ، دور نگهدارند. غير از اين كه بايد مـعـلومـاتـشـان را كـامـل كـنـنـد، مـعـارفـشـان را بـالا بـبـرنـد و قـدرت تحليل سياسى بدهند.(118)نـگـذاريد جوان هاى زيرمجموعه هاى شما مجذوب جلوه هاى مادى بشوند و دلشان را بدهند به آن چـيـزهايى كه به مردم معمولى و عادى دنيا تعلّق دارد. اين تعلّقات دنيوى متعلّق به همه افراد بـشـر و هـمـه حـيـوانـات اسـت حـتى دل سپردن به اينها و مجذوب شدن به اينها سقوط در حدّ يك انسان متوسّط و معمولى را در پى دارد. انسان اين دوره ، آن هم انسانى كه به اين مجموعه تعلّق دارد، يـك انـسـان بـرجـسـتـه اسـت و برجسته شدن يعنى از اين سطح معمولى عروج كردن و اوج گـرفـتـن ، لذا نـبـايـد بـگـذاريـم دوبـاره سـقـوط كـنـد و ايـن آن مـسـؤ وليـت اسـاسـى اسـت .(119)پی نوشت:57 - پيام انقلاب ، شماره 113 ، ص 17 .58 - پيام انقلاب ، شماره 112 ، ص 54 .59 - رويدادها و تحليل ، شماره 66 ، ص 15 .60 - ضميمه رويدادها ، شماره 325 .61 - ضميمه رويدادها ، شماره 325 .62 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 30 / 6 / 74 .63 - همان .64 - رويدادها و تحليل ، شماره 66 ، ص 10 ـ 13 .65 - ضميمه رويدادها ، شماره 325 .66 - در ديدار با فرماندهان نيروى زمينى سپاه ، ارديبهشت 1370 .67 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .68 - حديث ولايت ، ج 1 ، ص 253 .69 - همان .70 - جمهورى اسلامى ، 6 / 2 / 73 ، ص 11 .71 - همان .72 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .73 - همان ، 26 شهريور 1370 .74 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 26 شهريور 1370.75 - همان ، 5 آبان 1370 .76 - همان ، 26 شهريور 1370 .77 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .78 - همان ، 26 شهريور 1370 .79 - همان ، 28 / 6 / 70 .80 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 27 / 6 / 70 .81 - سخنرانى در جمع فرماندهان ، 26 / 6 / 71 .82 - سخنرانى در دانشگاه امام حسين ، 17 / 8 / 74 .83 - سخنرانى در جمع فرماندهان ، 26 / 6 / 71 .84 - حديث ولايت ، ج 1 ، ص 254 .85 - رويدادها و تحليل ، شماره 48 ، ص 13 ـ 12 .86 - ضميمه رويدادها ، شماره 325 .87 - روزنامه اطلاعات ، 30 / 11 / 1369 .88 - در ديدار با فرماندهان نيروى زمينى سپاه ، ارديبهشت 70 .89 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .90 - حديث ولايت ، ج 6 ، ص 242 .91 - پيام انقلاب ، شماره 110 ، ص 27 .92 - رويدادها و تحليل ، شماره 48 ، ص 13 .93 - همان ، شماره 66 ، ص 16 .94 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 26 / 9 / 1368 .95 - رويدادها و تحليل ، شماره 22 ، ص 7 .96 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 26 شهريور 1370 .97 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .98 - سـخـنـان در جـمـع نـيـروهـاى لشـكـر 27 مـحـمـد رسول اللّه (ص )، 20 / 3 / 75 .99 - حديث ولايت ، ج 6 ، ص 252 .100 - روزنامه رسالت ، 6 مهر 1368 .101 - پيام ، ص 51 .102 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .103 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 26 شهريور 1370 .104 - همان ، 5 / 2 / 74 .105 - صف ، شماره 161 ، ص 6 .106 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 7 / 8 / 75 .107 - پيام ، ص 52 .108 - پيام ، ص 52 ـ 51 .109 - ديدار با مسؤ ولان نمايندگى ، 16 / 12 / 74 .110 - حديث ولايت ، ج 3 ، ص 185 تا 188 .111 - رويدادها و تحليل ، شماره 38 ـ 37 ، ص 7 .112 - همان ، شماره 22 ، ص 7 .113 - پيام انقلاب ، شماره 110 ، ص 26 .114 - پيام انقلاب ، شماره 110 ، ص 26 .115 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 6 / 4 / 69 .116 - حديث ولايت ، ج 3 ، ص 189 .117 - همان ، ج 1 ، ص 256 .118 - همان ، ج 6 ، ص 252 .119 - سخنرانى در جمع فرماندهان سپاه ، 26 / 6 / 71 .منبع: سپاه از ديدگاه مقام معظم رهبري، مرکز تحقيقات اسلامي نمايندگي ولي فقيه در سپاه/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها