تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):كوتاه كردن ناخن، از آن رو لازم است كه پناهگاه شيطان است و فراموشى مى آورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804774643




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شهید مطهری و نقد مبانی سكولاریسم(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شهید مطهری و نقد مبانی سكولاریسم(1)
شهید مطهری و نقد مبانی سكولاریسم(1) ● مقدمه پیش از بررسی نقدهای استاد شهید بر سكولاریسم، به نكاتی (تعریف و پیشینه سكولاریسم نسبت دین و سیاست) به عنوان مقدمه اشاره می‏شود: ● تعریف سكولاریسم سكولاریسم در اصطلاح، در معانی مختلف مانند: «جدا انگاری دین و دنیا» ، «غیر مقدس و غیر روحانی‏» ، «عقلانیت‏» و «علم گرایی‏» به كار می‏رود . (۲) واژه لاتینی آن، سكولوم (ذس‏دس‏ح‏حچث) ، به معنای قرن و سده می‏باشد . سكولوم در زبان كلاسیك مسیحیت، نقطه مقابل ابدیت و جاودانگی الوهیت; یعنی زمان حاضر است و در اصطلاح به معنای هر چیزی است كه به این جهان تعلق دارد و به همان مقدار، از خداوند و الوهیت دور است . واژه ژرمنی آن (خح‏خژدحج) به معنای «این جهانی‏» است كه به دنیای كنونی و مسائل آن نظر دارد . (۳) كاربرد اصطلاح سكولاریسم در جهان غرب، در معانی ذیل است: ۱. دین از عرصه سیاست و حكومت; تعریف شایع سكولاریسم است . در این تعریف، دخالت دین در امور سیاسی و حكومتی مورد انكار و نفی قرار گرفته است . ۲ . جدایی دین و دنیا; در تعریف پیشین، تنها مشاركت دین در عرصه حكومت و سیاست نفی شده بود، اما در این تعریف هر نوع فعالیت دین در عرصه‏های دنیوی و اجتماعی، حتی آموزشی نفی شده است . مبنای این تعریف تفسیر تجربی دینی و روانشناسی از دین است كه آن را به امر فردی و قلبی فرو می‏كاهد . ۳ . نفی دین; رویكرد افراطی علیه دین، نه حذف آن از عرصه اجتماع و دنیا، بلكه حذف آن از ذهن و دل انسانی است . در این نگرش، آموزه‏های فراطبیعی مورد نقد و جرح قرار می‏گیرد و چون دین نیز از مصادیق بارز آن است، به نفی و پاك كردن صورت آن از ذهن انسانی پرداخته می‏شود . (۴) ● تعریف شهید مطهری در عصر زندگانی شهید مطهری، اصطلاح سكولاریسم كاربرد كمتری داشت و زیاد معمول نبوده، شاید یكی از علل آن، تحقق عملی آن در حكومت پهلوی بوده است . با این وجود، استاد به دلیل تتبع و مطالعات خود در اندیشه سیاسی و اجتماعی اسلام و غرب، با این نظریه آشنا بود . اصطلاح سكولاریسم، در موارد محدود، در آثار قلمی و بیانی استاد به معنای جدایی دین از سیاست و حكومت‏به‏كار رفته است . چنانكه بعد از تبیین نظریه «همبستگی دین و سیاست‏» سید جمال الدین اسد آبادی، مخالف آن را سكولاریسم و «علمانیت‏» وصف می‏كند: «كوشش‏هایی بعدها متقابلا از طرف عمال استعمار در جهت جدایی دین و سیاست (سكولاریسم) به عمل آمد كه به نام «علمانیت‏» معروف شد .» (۵) ایشان جدایی دین از سیاست را به «بیرون كردن دین از صحنه سیاست‏» تعریف كرده و آن را جدایی از اعضای ذاتی و اصلی خود وصف می‏كند . «جدایی دین و سیاست - به مفهومی كه آتاتورك قهرمان آن بود كه تركیه را به بدبختی كشانید و به شكلی كه در ایران عمل شد - به معنای بیرون كردن دین از صحنه سیاست‏بود كه مساوی است‏با جدا كردن یكی از عزیزترین اعضای پیكر اسلام از اسلام .» (۶) تعریف فنی‏تر سكولاریسم این است كه دین تنها به امور عبادی و معنوی منحصر شده است و یا فاقد احكام اجتماعی و سیاسی است‏یا اینكه احكام اجتماعی دین مانند تشكیل حكومت توسط پیامبر صلی الله علیه و آله نه به عنوان امر دینی كه به عنوان امر دنیوی و اتفاقی صورت گرفته است، این رویكرد به دین در چهار سده پیش در ایران آغاز شده بود; استاد در آن عصر با نقد این رویكرد می‏نویسد: «من نمی‏توانم باور كنم یك نفر در یك كشور اسلامی زندگی كند و این اندازه از منطق اسلام بی خبر باشد، ما با این نغمه كه اسلام خوب است اما به شرط اینكه محدود به مساجد و معابد بوده و با اجتماع كاری نداشته باشد، حدود نیم قرن است كه آشناییم .» (۷) استاد در ادامه جملات فوق، خاستگاه سكولاریسم را «جهان غرب‏» می‏خواند . «این نغمه از ماورای مرزهای كشورهای اسلامی بلند شده و در همه كشورهای اسلامی تبلیغ شده است .» (۸) «علمانیت‏» واژگان عربی سكولاریسم است كه در محاورات عربی معادل سكولاریسم به كار می‏رود . این واژه اصطلاح جدیدی است كه در ادبیات عرب سابقه‏ای ندارد . (۹) تلفظ این واژه، دوگونه - با فتح یا كسر حرف اول قرائت‏شده است، با فتح آن «علمانیت‏» ، از عالم به معنای دنیا، مشتق شده است كه به معنای دنیوی است . با كسر آن «علمانیت‏» ، از علم اشتقاق یافته كه به معنای علم گرایی در مقابل دین‏گرایی به كار می‏رود . ● نقد مبانی نظری سكولاریسم سكولاریسم در ابتدا به عنوان یك پروسه تاریخی، معلول عوامل و علل تاریخی است كه با مرور زمان علل و عوامل دینی نیز در پایایی و رشد آن در مسیحیت مؤثر بودند كه مجموع آن دو، «علل دینی و تاریخی‏» سكولاریسم در مسیحیت را تركیب می‏دهند كه نگارنده تفصیل آن را در موضع دیگر تبیین كرده است . (۱۰) آنچه از مبانی در این مقال بدان می‏پردازیم، مهم‏ترین مبانی نظری و مكاتبی است در بعد معرفتی كه در رشد و نمو سكولاریسم نقش ایفا كردند . ● مبنای اول: تئوری الهی حكومت (۱۱) در صفحات پیشین اشاره شد كه در سده‏های متمادی، حاكمیت كلیسا و نفوذ آن بر قطب حكومت، كلیسا مدعی تفویض حكومت الهی به خود بود و كسی كه از حاكمیت كلیسا تبعیت نمی‏كرد . در آموزه دینی كلیسا وی در حقیقت از حكومت الهی استنكاف می‏نمود . كلیسا از این رو معتقد بود كه مشروعیت‏حكومت‏سلاطین باید توسط آنان به حاكمان و سلاطین تفویض و اعطا شود و لذا نقش كلیسا در این میان، برتر از حاكم خواهد بود . كلیسا از این مبنا استفاده كرد و در طول قرون وسطی به اعمال برتری خود بر قطب حكومت پرداخت . در این دیدگاه كلیسا، به حقوق مردم و حق انتخاب آنان هیچ توجهی نشده بود; به دیگر سخن، كلیسا از یك ملازمه پیش ساخته خود دفاع می‏كرد كه بر مبنای آن اعتقاد به دین و خدا با پذیرفتن حاكمیت مطلق كیسا و انكار حقوق مردم ملازم است، استاد شهید در این باره می‏نویسد: «ارباب كلیسا و همچنین برخی فیلسوفان اروپایی، نوعی پیوند تصنعی میان اعتقاد به خدا از یك طرف و سلب حقوق سیاسی و تثبیت‏حكومت‏های استبدادی از طرف دیگر، برقرار كردند . طبعا نوعی ارتباط مثبت میان دموكراسی و حكومت مردم بر مردم و بی‏خدایی فرض شد . چنین فرض شد كه یا باید خدا را بپذیریم و حق حكومت را از طرف او تفویض شده به افراد معینی كه هیچ نوع امتیاز روشنی ندارند، تلقی كنیم و یا خدا را نفی كنیم تا بتوانیم خود را ذیحق بدانیم ... كلیسا یا طرفداران كلیسا و یا با اتكا به افكار كلیسا، این فكر عرضه شد كه مردم در زمینه حكومت، فقط تكلیف و وظیفه دارند نه حق، همین كافی بود كه تشنگان آزادی و دموكراسی و حكومت را بر ضد كلیسا، بلكه بر ضد دین و خدا به طور كلی برانگیزد .» (۱۲) این اندیشه وآموزه كلیسا با مخالفت جمعی از آزادی خواهان از یك سو و نیز قطب حكومت و متفكران متمایل به حكومت از سوی دیگر، مواجه شد كه بستر عقب نشینی كلیسا را از عرصه سیاست و حكومت مهیا می‏كرد . (۱۳) ● نقد نظریه استاد در نقد آن به چند نكته اشاره می‏كند: ۱ . ایمان به خدا، پشتوانه حقوق مردم; استاد نخست منكر ملازمه ادعایی است، بلكه عكس آن را معتقد است كه دیانت و ایمان به خدا پشتوانه و مبنای نظری و دینی حقوق مردم از جمله حق آنان در عرصه سیاست و حكومت است; چنانكه با اشاره به فلسفه سیاسی نظریه الهی حكومت كلیسا می‏گوید: «آنچه در این فلسفه‏ها دیده نمی‏شود این است كه اعتقاد و ایمان به خداوند، پشتوانه عدالت و حقوق مردم تلقی شود . حقیقت این است كه ایمان به خداوند از طرفی زیر بنای اندیشه عدالت و حقوق ذاتی مردم است و تنها با اصل قبول وجود خداوند است كه می‏توان وجود حقوق ذاتی و عدالت واقعی را به عنوان دو حقیقت مستقل از فرضیه‏ها و قراردادها پذیرفت و از طرف دیگر، بهترین ضامن اجرای آن‏هاست .» (۱۴) استاد با اشاره به خطبه امام علی علیه السلام مبنی بر وجود حقوق متقابل حكومت و مردم (۱۵) ، می‏گوید: «در این بیان، همه سخن از خدا است و حق و عدالت و تكلیف و وظیفه، اما نه به این شكل كه خداوند به بعضی از افراد مردم فقط حق اعطا فرموده است و آن‏ها را در مقابل خودش و صاحبان حقوق، بی حد و نهایت مسؤول قرار داده است و در نتیجه عدالت و ضلع میان حاكم و محكوم مفهوم ندارد .» (۱۶) استاد در ادامه به بخش‏های دیگر نهج البلاغه اشاره می‏كند . ۲ . حكومت امانت مردم; استاد در نقد دیدگاه كلیسا تاكید دارد كه حكومت در اسلام، امانتی از سوی مردم در دست‏حاكم است و حاكم، امین و حافظ منافع و حقوق شهروندان است . ایشان با اشاره به وجود دو دیدگاه در نسبت «حاكم و مردم‏» ، «مالك و مملوك‏» و «امین و ذی‏حق‏» ، دیدگاه نخست را اندیشه خطرناك می‏خواند كه توسط كلیسا در قرون وسطی گسترش یافت . وی نظر اسلام و نهج البلاغه را چنین تشریح می‏كند: «از نظر اسلام، درست امر به عكس آن اندیشه است ... در منطق این كتاب شریف، امام و حكمران، امین و پاسبان حقوق مردم و مسؤول در برابر آنهاست . از این دو - حكمران و مردم - اگر بناست‏یكی برای دیگری باشد، این حكمران است كه برای توده مردم محكوم است، نه توده محكوم برای حكمران‏» (۱۷) استاد در مواضع دیگر، از حكومت مردمی و به شكل خاص آن «مردم سالاری دینی‏» و به تعبیری «جمهوری اسلامی‏» حمایت كرده است و در آن از حقوق ذاتی و طبیعی مردم; از جمله حق انتخاب حاكم، حق نظارت و انتقاد، صریحا دفاع كرده است كه تبیین آن در این مختصر نمی‏گنجد . (۱۸)
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 576]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن