واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سيري در سيره تربيتي علامه شهید مطهري (ره) نويسنده:* سيد صمد موسوي استاد مطهري كه از تربيت يافتگان ممتاز مكتب وحياني قرآن عترت از همان اوان جواني به موازات وارد شدن در عرصه علمي از خودسازي و اهتمام حيات معنوي غافل نشد و توأمان در اين دو عرصه با موفقيت گام برداشت. شهيد مرتضي مطهري چهره اي ارزشمند و بي بديل از زمره پرورش يافتگان مكتب حضرت امام خميني(س) است كه عمر خويش را در مسير كسب و نشر معرفت و احياي كلمه ا... سپري نمود و صدها شاگرد را در راستاي اهداف متعالي اسلام پرورش داد و در يك سخن، او راد مرد اداي تكليف بود. حضورش چنان روحانيتي به مجلس مي بخشيد كه شنونده با تمام وجود معنويت و قداست آن را در مي يافت و به نسبت آمادگي هايش در جذبه هاي الهي آن مستغرق مي گرديد؛ معنويت و قداستي كه نتيجه عمل كردن به درسهاي زندگي اي بود كه خود توصيه مي نمود. به طور مثال، در مدت 24 سالي كه در دانشگاه تهران تدريس داشت، هميشه به دانشجويان توصيه مي كرد دانشگاه به منزله مسجد است؛ سعي كنيد بدون وضو وارد دانشگاه نشويد. از اين رو، خود او هميشه دائم الوضو بود؛ چنانكه به يكي از دانشجويان فرمود :«من هيچ وقت، بدون وضو وارد كلاس درس نمي شوم.» (مطهر انديشه ها/ ج 1/ص 28) در اين نوشتار بر آنيم فرازهايي از آيات نوراني قرآن را در سيره عملي آن معلم و استاد ممتاز جستجو كنيم و پرتو درخشنده آيات اين كتاب زندگي را در سيره اخلاقي آن شهيد يگانه رصد كرده، به گوشه هايي از اوصاف والاي ايشان در طول دوران حياتش نگاه كوتاهي داشته باشيم. اخلاصاخلاص سري است الهي كه تنها در قلب بندگان محبوب الهي قرار مي گيرد. خداوند پيامبران بزرگ خويش را با اين صفت ستوده و آن را سبب عدم سلطه شيطان معرفي نموده است. استاد مطهري درباره اخلاص مي گويد: «كار براي خود كردن نفس پرستي است، كار براي خلق كردن بت پرستي است، كار براي خدا و براي خلق كردن شرك و دوگانه پرستي است، كار خود و كار خلق براي خدا كردن توحيد و خداپرستي است.» در سيره رفتاري ايشان اخلاص در كارها و عبادت جايگاه ويژه اي داشت. او بنده اي مخلص بود. مسأله اي كه براي زندگي استاد مطهري وجود داشت اين بود كه هميشه مي خواست نامش مخفي باشد و اين دليلي بود بر خلوص نيت ايشان و دور بودن از ريا، چرا كه معتقد بود : « كار بايد انجام شود، حال به اسم هركس، مهم هدف ماست كه بايد به آن برسيم. » آية ا... مكارم شيرازي در وصف استاد اين گونه مي گويد: «شجاعت و اخلاص استاد مطهري وي را در زمينه مسايل فكري و اسلامي به يك اسوه تبديل كرد.آن استاد بزرگوار، اسير كساني كه مي خواستند عقايد خود را بر علما و پيشوايان تحميل كنند، نمي شد و بي اعتنا به رضايت اين افراد تلاش مي كرد تا واقعيت مذهب را ارايه كند. استاد مطهري درعمل و آثار خويش تنها به رضايت خداوند مي انديشيد و در اين راستا حاضر بود موقعيت اجتماعي خويش را نيز قرباني كند.» انس با قرآنانس، يعني رابطه گرم، علاقه و محبتِ آميخته با عشق و معرفت و الفت ناگسستني كه موجب اتصال و به هم پيوستگي مي شود. اگر بخواهيم به چنين انسي برسيم، نخست بايد عظمت قرآن را بشناسيم و آن را با تمام وجود درك كنيم كه غذاي كامل روح است و موجب رشد معنوي و تكامل همه جانبه خواهد شد. از اين رو قرآن كريم انس با قرآن و تلاوت مستمر آن، برپايي نماز و انفاق در نهان و آشكار را از اوصاف عالمان راستين و اهل معرفت دانسته و متذكر مي شود كه انس با قرآن، انسان را به تدريج از تاريكي هاي ضلالت به روشنايي هدايت وارد مي كند. استاد مطهري عمر خويش را صرف ترويج و گسترش فرهنگ ناب و اصيل قرآن نمود و انس و الفت خاصي با قرآن داشت. ارتباط استاد مطهري با قرآن، از چند جنبه قابل توجه است. جنبه اول عشق و علاقه شخصي او نسبت به اين كتاب مقدس و انس خاص او به تلاوت و سيراب كردن روح تشنه اش از اقيانوس بي كران و زلال قرآن بود. جنبه دوم، تلاش و فعاليت او براي تفسير اين كتاب مقدس بود و جنبه سوم، مبارزه خستگي ناپذير او با برداشت هاي غلط و انحرافي از قرآن توسط دشمنان و دوستان ناآگاه بود. مجتبي مطهري فرزند شهيد مي گويد: «پدرم قرآن را با آهنگ خوش مي خواند. هر شب بعد از نماز مغرب و عشا يك يا چند سوره از قرآن را با صوتي خوش تلاوت مي كرد. » استاد مطهري در نامه اي به يكي از فرزندانش مي نويسد:«... حتي الامكان از تلاوت روزي يك حزب قرآن كه فقط پنج دقيقه طول مي كشد، مضايقه نكن و ثوابش را هديه روح مبارك حضرت رسول اكرم(ص) بنما كه موجب بركت عمر و موفقيت است ان شاء ا....» فرزند شهيد مي گويد: « استاد مطهري بارها مي گفت : من انس به قرآن و عبادت و ذكر و اخلاق اسلامي را از پدرم ياد گرفتم. » احترام و احسان به والدينخداوند نسب به احترام والدين در قرآن بسيار تأكيد كرده است. به عنوان مثال، در چهار سوره از قرآن مجيد نيكي به والدين بلا فاصله بعد از مساله توحيد قرار گرفته و اين مساله بيانگر آن است كه اسلام تا چه حد براي پدر و مادر احترام قائل است. استاد شهيد عامل پيشرفت خود را احترام و احسان به والدين خود مي دانستند؛ چنان كه فرزند ايشان نقل مي كند: روزي پدرم به من گفت: «گاهي اوقات كه به اسرار وجودي خود و كارهايم مي انديشم، احساس مي كنم يكي از مسايلي كه باعث خير و بركت در زندگي ام شده و همواره عنايت و لطف الهي را شامل حالم كرده، احترام و نيكي فراواني بوده است كه به والدين خودم كرده ام، بويژه در دوران پيري و هنگام بيماري. علاوه بر توجه معنوي و عاطفي، تا آنجا كه توانايي ام اجازه مي داد از نظر هزينه و مخارج زندگي به آنان كمك و مساعدت كرده ام.» و نيز مي فرمايد: پدرم نسبت به پدر بزرگوارش مرحوم آقاي « حاج شيخ محمد حسن مطهري» تواضع و احترام خاصي داشت. هرگاه ما به فريمان سفر مي كرديم، پدرم تأكيد داشت ابتدا به منزل والدين خود برود. هنگام ملاقات با آنان نيز صورت و دست مادرشان را مي بوسيد و به ما توصيه مي كرد دست آنان را ببوسيم. اگر گاهي از صحبتهاي پدر و مادرم دلتنگ مي شدم، ايشان مي فرمود: «مجتبي! انسان هيچ گاه از سخن پدر و مادرش ناراحت نمي شود. والدين هميشه خير و سعادت فرزند خود را مي خواهند. اهتمام به عبادتنماز پيوند مخلوق با خالق و اوج كمال انساني و ايمان به خداوندي است كه نعمات فراواني به ما عطا كرده است. قرآن كريم، نماز را مظهر ايمان دانسته و اقامه نماز را زمينه ساز اميدواري به لطف، پاداش جاويد الهي و هدايت الهي معرفي نموده است. استاد شهيد مطهري با تأسي از رهبران الهي،علاوه بر تقيد به نماز اول وقت و تشويق ديگران به برگزاري نماز اول وقت، اهميت فوق العاده اي براي آداب نماز كه حضور قلب، خشوع و نشاط از جمله آن است، قايل بود. همسر استاد در اين باره مي گويد : « استاد مطهري با لباس خانه نماز نمي خواند. حتي براي نماز صبح لباس مي پوشيد، عمامه بر سر مي گذاشت و خودش را براي نماز، آراسته و آماده مي كرد. اين حالت آمادگي قبل از نماز مسلما تأثير بسزايي دارد.» مناجات و نمازهاي شب استاد مطهري حالت ويژه اي داشت. سروش نيمه شب او هنگام نماز شب اين بود كه: «نخوابيد، شيطان خوشحال مي شود.» مقام معظم رهبري مي فرمايد : «ايشان هنگامي كه به مشهد آمدند، گاهي اوقات به منزل ما وارد مي شدند؛ البته ايشان در مشهد آشنا داشتند و جا و مكان هم داشتند، منتهي به خاطر علاقه اي كه من به ايشان داشتم و خودشان هم اين علاقه را مي دانستند، مستقيما به منزل ما مي آمدند. اتاقي كه ايشان شبها مي خوابيدند، با يك در فاصله داشت با اتاقي كه من شب مي خوابيدم. ايشان هميشه مقيد بود به خواندن قرآن نيمه شب. صداي ايشان را مي شنيدم كه در هنگام تهجد و نماز شب خواندن گريه مي كردند. البته، نماز شب خوان زياد داريم. اما نماز شب خواني كه در آن نيمه شب با آن حال اشك بريزد و گريه كند، كم داريم.» در جاي ديگر مي فرمايند: «اين مرد نيمه شب، تهجد با آه و ناله داشت، نماز شب مي خواند و گريه مي كرد، به طوري كه صداي گريه و مناجات او افراد را از خواب بيدار مي كرد... اتاق ايشان وضعيت خاصي داشت. يك « ا... » بود كه با نئون سبز يا اين شب نماها نوشته شده بود و فقط در شب جلوه داشت و مشخص مي كرد كه استاد همان نيمه شب ها كه مشغول ذكر خدا هستند و ذهنشان هم به ياد خداست، مي خواهد از همه حواس خود نيز استفاده كند.» رعايت بيت المالاستاد مطهري نسبت به رعايت بيت المال اهميت ويژه اي قايل بودند؛ چنانكه نقل مي كنند ايشان اتاقي در كنار اتاق شوراي دانشكده الهيات داشت. استادان دانشگاه هميشه در اتاق شورا تجمع كرده و در موارد ضروري تا بعد از ظهر آنجا مي ماندند و پس از صرف ناهار، كارشان را ادامه مي دادند. اما استاد مطهري هنگام ظهر به اتاق خود مي رفت و پس از اداي نماز، ناهار مختصري را كه از منزل مي آورد، مي خورد. استادان و مسؤولان دانشكده اصرار داشتند كه استاد به اتاق شورا بروند و از ناهار دانشكده استفاده كنند، اما استاد به آنان مي گفت: «غذاي دانشكده با من سازگار نيست.» و زماني كه من علت امتناع ايشان را پرسيدم، گفتند: «اين ناهارها حق خدمتگزاران و از بيت المال است. استادان حقوق خوبي دارند، خودشان بروند و از بازار بخرند و بخورند. اين غذا حق ضعفاست.» توسلتوسل به اهل بيت عصمت و طهارت(ع)، يكي ديگر از ويژگيهاي حيات معنوي استاد مطهري بود. به اهل بيت(ع) عشق مي ورزيد، بلكه عشق خويش به ديگران را بر اين پايه استوار كرده بود. يكي از دوستان شهيد مطهري مي گويد: به او عرض كردم، چرا شما فوق العاده از علامه طباطبايي تجليل مي كنيد و تعبير «روحي فداه» (جانم به فدايش) را در مورد ايشان به كار مي گيريد. استاد مطهري در جواب وي مي گويد: «من فيلسوف و عارف بسيار ديده ام، ولي احترام من از ايشان به خاطر اين است كه او عاشق و دلباخته اهل بيت(ع) است. علامه طباطبايي در ماه رمضان پياده به حرم مشرف مي شد و روزه خود را با بوسه بر ضريح مقدس حضرت معصومه(س) افطار مي كرد، سپس به خانه مي رفت و غذا مي خورد. اين ويژگي علامه طباطبايي مرا به شدت شيفته ايشان نموده است.» پي نوشتها: 1 - مطهر انديشه ها/ ج 1 2 - حاصل عمر 3 - فرهنگ قرآن/ هاشمي رفسنجاني 4 - طهارت روح/ حسين واعظي نژاد منبع:روزنامه قدس
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 626]