تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس نصيحت را بپذيرد، از رسوايى به سلامت مى ماند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804590805




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عرفان حقيقي، عرفان‌هاي دروغين


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عرفان حقيقي، عرفان‌هاي دروغين
عرفان حقيقي، عرفان‌هاي دروغين ايجاد دكان تصوف و درويشي از دير زمان در جامعة ما رواج داشته و به موازات عرفان ناب جلو آمده است و فرقه‏هاي متعدد دراويش و صوفي در جاي جاي جامعه ما رونق داشته است و چون رسيدن به عرفان ناب سخت است،تصوف حيله‏گرانه از رونق بيشتري برخوردار شده است.ايجاد دكان تصوف و درويشي از دير زمان در جامعة ما رواج داشته و به موازات عرفان ناب جلو آمده است و فرقه‏هاي متعدد دراويش و صوفي در جاي جاي جامعه ما رونق داشته است و چون رسيدن به عرفان ناب سخت است و نياز به تمرين، تلاش شبانه‏روزي و التزام كامل به شريعت داشته است، تصوف حيله‏گرانه از رونق بيشتري برخوردار شده است. چندي است توجه برخي از جوانان به عرفان‏هاي هندي و فرقه‏هاي صوفيانه جلب شده است؛ نظر اسلام درباره اين فرقه‏ها اعم از تصوف، درويشي، هندي و سرخ‏پوستي چيست؟ پيش از پاسخ به اين پرسش، مناسب است در ابتدا تعريف تصوف و عرفان، و شرايط ورود به آن را بيان كنيم و آنگاه درباره فرقه‏هاي جديد و قديم تصوف سخن بگوييم. تصوف به معناي پوشيدن لباس پشمين است و در اصطلاح، پاك كردن دل از آلودگي‏هاي نفساني و آراستگي به پاكي‏هاي باطني است. براي تصوف، تعاريف متعددي بيان شده كه جامع آن تعاريف، از «ابن عربي»، است كه آن را به «وقوف به آداب شريعت، ظاهراً و باطناً» معني كرده است كه «آن عبارت از تخلّق به اخلاق الهي است».1 همچنين عرفان به معناي شناسايي است و در اصطلاح، نام علم الهي است كه هدف و مقصود آن، شناخت حقّ و اسما و صفات آن از طريق كشف و شهود است. جامع‏ترين تعريف از عرفان را «قيصري»، عارف نامي دورة اسلامي ارائه داده است. وي مي‏نويسد: «علم به خداوند سبحان از حيث اسماء، صفات، مظاهر او و شناخت حالات مبدأ، معاد، حقايق عالم و چگونگي رجوع اين حقايق به حقيقتي يگانه ـ ذات احديت ـ و همچنين شناخت راه سلوك و مجاهده براي خلاصي نفس از تنگناهاي قيود جزئي ـ دنيا و شهوات ـ و اتّصاف آن به صفت اطلاق و كليت ـ پاكي كامل و شهود در مرحلة فنا و بقا».2 در تعريف قيصري به خوبي مشخص است كه عرفان داراي دو بال است كه از آن به «عرفان نظري» و «عرفان عملي» تعبير مي‏شود. عرفان نظري، علم به حقايق و معارف ناب است كه همة آنها به شناخت حقّ سبحانه، اسما و صفات باز مي‏گردد و عرفان عملي، سير و سلوك در راه رسيدن به كمالات معنوي، اتصال به خداوند و رهايي از ماديات، با هدف دور كردن دل از انحطاط و رسيدن به تكامل شايستة آن است. با توجه به اين تعريف، عرفان عملي، مقدمة عرفان نظري است؛ زيرا ابتدا بايد با قدم صدق و با اخلاص تمام، قلب را از اغيار پاك كرد تا به مرحلة شهود رسيد تا حقيقت آنگونه كه شايسته است، بر سالك جلوه‏گر شود. از اين ديدگاه، راه عرفان، راه عمل بي‏چون و چرا به همة دستورات شريعت، بالا رفتن از نردبان سلوك ـ از ظاهر به باطن ـ و پاك كردن دل كه حرم الهي است، از بت‏هاي خودساخته. به تعبير ديگر، عرفان هم عمل به ظاهر دستورات الهي است و هم پاك كردن قلب است و هر دو براي عارف لازم و ضروري است. آري، اصل، پاك كردن و نوراني كردن قلب است، تا سالك داراي قلبي صيقل‌خورده و صاف كه حقايق در آن جلوه‏گر است، شود. در اين صورت است كه همة اعمال و رفتار ظاهري و دستورات ريز و درشت شريعت، مفهوم پيدا مي‏كند و به همراه آن اعضا و جوارح عارف نيز نوراني مي‏گردد. اين معنايي است كه همة عارفان و متصوفه بر آن اتّفاق نظر دارند. نمونة آنها «خواجه عبدالله انصاري» است كه در مقدمه كتاب منازل السائرين كه مهم‏ترين و اصلي‏ترين كتاب و دستورالعمل در عرفان عملي است، مي‏گويد: انسان به نهايات ـ فنا و بقا و در نهايت توحيد ناب ـ نمي‏رسد؛ مگر اينكه بدايات را به طور صحيح پشت سر گذارده باشد، و طيّ كردن صحيح بدايات، تنها در صورتي است كه (اولاً) اخلاص كامل باشد و هر كاري تنها براي خدا انجام شود؛ (ثانياً) از سنت و شريعت متابعت كامل شود و هيچ كاري انجام نشود؛ مگر اينكه در سنت وارد شده باشد؛ (ثالثاً) نهي الهي جدي گرفته شود؛ (رابعاً) در مواجهه با مردم، حرمت آنها رعايت شود و با شفت و مهرباني، با آنها سخن گويد و نه تنها كَلّ آنها نباشد كه باري از دوششان بردارد و (خامساً) از هركس و هر چيز كه رقت را از بين مي‏برد، فاصله گيرد و از هركس كه قلب را به فتنه مي‏اندازد، دوري كند.3 با اين مقدمه روشن مي‏شود كه اصل اولي در تصوف و عرفان، عمل خالصانه و كوشش مجدّانه و مستمر در انجام دستورات الهي و شريعت محمدي است كه در اين صورت، قلب نوراني مي‏شود و به حقيقت توحيد مي‏رسد. هر فرقه و نحله‏اي كه ادعاي عرفان و تصوف دارد، بايد با اين عيار محك زده شود. افسوس و صد افسوس كه در برابر عرفان اصيل و تصوف ناب، عرفان دروغين و صوفي‏گري حيله‏گرانه از بازار و رونق خوبي برخوردار است؛ به طوري كه صداي همة عارفان حقيقي را درآورده است. خواجه عبدالله در همين كتاب مي‏نويسد: مردم در اين وادي سه گروهند؛ مردمي كه بين بيم و اميد حركت مي‏كنند ـ اعمال و اشتباهات خود را مي‏بينند؛ بيم بر ايشان مستولي مي‏شود و لطف و رحمت بيكران الهي را مشاهده مي‏كنند؛ اميدوار مي‏شوند ـ بر اين گروه، نسيم محبت وزيدن مي‏گيرد و در عين حال كه در مصاحبت حياء هستند ـ حياء مانع از آن است كه دعوي محبت كنند ـ اين گروه را «مريد» مي‏نامند. گروه دوم، اهل جذبه‏اند كه با جذبة عنايات الهي از وادي تفرقه به خانة امن جمع و قرب الهي رسيده‏اند و آنها «مراد» نام دارند. اما گروه سوم اهل دعوي باطلند و هم خود در فتنه افتاده‏اند و هم ديگران را به فتنه مي‏اندازند.4 آري، سير و سلوك و رسيدن به حقيقت عرفان، سخت و نياز به تمرين، رياضت مستمر و دائمي دارد، اما اداي تصوف درآوردن، بسيار آسان است و متأسفانه همة فرقه‏هاي صوفيانه و درويشي امروزي، حيله‏گري و تزوير و تقليد مضحك است كه نه عارفان حقيقي آن را بر مي‏تابند و نه عقل بر آن صحه مي‏گذارد و نه نقل آن را تأييد مي‏كند و به‏طور كلي، از نظر اسلام مردود هستند. عرفان، تحت تأثير «مواد مخدر»5، رقص‏هاي صوفيانه و آنگاه آب و چاي و نسكافه و ميوه و تجديد آرايش زنان جوان و صحبت از ريمل جديدي كه به تازگي به بازار آمده است كه هر چه گريه كني، سر سوزني اثر در زير چشم‌هايت باقي نمي‏ماند و خلاصه تا صبح خواندن شعر و گوش دادن به موسيقي و سماع (رقص) و از حال رفتن و آنگاه تا ظهر خوابيدن و فرار از بحث‏هاي عقلاني و گريز از سياست6 و انواع تردستي‏هاي ساحرانه و ماهرانه و گرايش به عرفان سرخپوستي و هندي كه وجه مشترك همه، اباحه‏گري، لاابالي‏گري و بي‏قيدي نسبت به ملزومات شريعت و عرفان حقيقي است، از سويي حكايت از عطش فطري بشر به معنويت دارد و از سوي ديگر، انحراف و وارونگي معنويت در دورة جديد است كه شيّاداني از اين عطش سوء استفاده مي‏كنند و جوانان را به سمت محفل‏هايي اين چنيني مي‏كشانند كه نتيجة آن، جز خواب گران و دوري از هدف متعالي عرفان، چيزي نيست. آري، انسان امروزي، تشنة هر چيزي است كه بتواند او را از فضاي تنگ و خفقان آور ماده‏گرايي نجات دهد، اما صد افسوس كه دغل بازان با استفاده از اين عطش، عرفان دروغين و حيله‏گرانه و وارونه را به خورد آنها مي‏دهند. ايجاد دكان تصوف و درويشي از دير زمان در جامعة ما رواج داشته و به موازات عرفان ناب جلو آمده است و فرقه‏هاي متعدد دراويش و صوفي در جاي جاي جامعه ما رونق داشته است و چون رسيدن به عرفان ناب سخت است و نياز به تمرين، تلاش شبانه‏روزي و التزام كامل به شريعت داشته است، تصوف حيله‏گرانه از رونق بيشتري برخوردار شده است؛ زيرا با تنبلي و بيكارگي نسبتي تام داشته و ساده‏انگاران را به خود جلب كرده است و به تعبير صاحب كتاب تبصرة العوام في معرفة مقالات الانام كه در اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم نگارش يافته است: همت ايشان جز شكم نبود...از حرام احتراز نكنند و ايشان را نه علم باشد و نه ديانت...هيچ كس دون همت‏تر از ايشان نباشد.7 خواجه شيراز، آن عارف دل سوخته، در برابر چنين دكان‏هايي مي‏نالد و مي‏گويد: نقد صوفي نه همين صافي بي‏غش باشد اي بسا خرقه كه مستوجب آتش باشد در دورة ما كه معنويت‏گرايي افراطي در تقابل با ماده‏گرايي افراطي در سراسر جهان رواج يافته است و با صفت غرب‏زدگي و مد روز غربي و با الفاظي چون يوگا، ذن، عرفان سرخ پوستي، زرد پوستي و هندي و با مايه‏هايي از اشعار مولوي، حافظ و عطار به جامعه ما سرايت كرده است، پاسخي به بحران معنويت و هويت مي‏باشد و در حقيقت نوعي نيهيليسم منفعلانه است و بلكه نوعي قد علم كردن در برابر دين ناب و عرفان ناب است و اين، صفتي شيطاني است كه سكة تقلبي را به جاي اصل به جوامع بشري عرضه مي‏كند تا عرفان دروغين را كه در حقيقت ضدّ عرفان و معنويت حقيقي است، به جاي اسلام و شريعت محمدي و عرفان برخاسته از آن بنشاند و چه خوش گفت: اين مدعيان در طلبش بي‏خبرانند آن را كه خبر شد، خبري باز نيامد آري، تنها راه چاره، بازگشت به عرفان ناب اسلامي است كه آن از بطن شريعت مي‏گذرد؛ يعني تا زنده هستيم، دوري از همة محرمات، عمل به همة واجبات، دستورات الهي و تلاش در تحصيل اخلاص، با توجه تامّ به اصل ولايت و متابعت تام از امام معصوم(ع)؛ آنگاه است كه توفيق الهي رفيق راه مي‏شود و راه را به همراه راهبر به ما مي‏نماياند؛ «من جاهد فينا لنهدينّهم سبلنا»8 و در هر صورت مقدمة سير و سلوك، شناخت دستورات الهي و متابعت هميشگي تا پايان عمر از آن است كه در زبان عرفا به شريعت تعبير مي‏شود. عارف نامي، سيد حيدر آملي مي‏نويسد: شريعت، اسم موضوع، براي راه‏هاي الهي است كه مشتمل بر اصول و فروع آن، رخصت‏ها و واجبات آن، و نيكويي‏ها و نيك‏ترهاي آن است... پس بدان شريعت، تصديق افعال پيامبران قلباً و عمل به موجب آن است.9 پي نوشت : ?برگرفته از مجله پرسمان، شماره 34، تير 1384. 1. سجادي، سيد جعفر، فرهنگ معارف اسلامي، ج: 2 ص: 77، شركت مؤلفان و مترجمان ايران، چاپ نخست، تهران 1362. 2. پثربي، سيد يحيي، عرفان نظري، مركز انتشارات دفتر تبليغات حوزه علميه قم، چاپ نخست، قم 1372، ص 232. 3. انصاري، خواجه عبدالله، منازل السائرين، با شرح كمال الدين عبدالرزاق قاساني، تصحيح: محسن بيدارفر، انتشارات بيدار، چاپ دوم، قم 1381، ص 18 ـ 19؛ شارح در تعريف اخلاص مي‏گويد: «امتثال امر الهي به آنچه در شريعت آمده، بدون توجه به عمل و بدون چشم‏داشت عوض و غرض، و تنها براي خدا و لوجه الله». 4. همان، ص 19؛ شارح دانشمند كتاب در تفاوت مراد و مريد مي‏گويد: «مراد اهل جذبه است و مريد اهل سير و سلوك. مراد محبوب المراد است كه بدون نياز به سير و سلوك، جذبه او را در مي‏ربايد؛ همانند انبيا و ائمه سلام الله عليهم؛ اما مريد، اول سلوك مي‏كند و آن گاه جذبه او را مي‏ربايد» (همان، ص 17). 5. نصر، سيد حسين، معرفت و معنويت، ترجمه انشاءالله رحمتي، دفتر پژوهش و نشر سهروردي، چاپ نخست، تهران 1380، ص 213. 6. صوفيان آپارتماني، روزنامه شرق، جمعه 26 فروردين 1384. 7. حسني رازي، سيد مرتضي بن داعي، تبصرة العوام في معرفة امقالات الانام، تصحيح عباس اقبال: انتشارات اساطير، چاپ دوم، تهران 1364، ص 132 ـ 133. 8. سورة عنكبوت(29)، آية 69. 9. جامع الاسرار و منبع الانوار، تصحيح هانري كربن و عثمان يحي، انتشارات انستيتو ايران و فرانسه، ص 343 ـ 345.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن