تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1847275834




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دعاهاى قرآنى (3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دعاهاى قرآنى (3)
دعاهاى قرآنى (3) نويسنده:حسين واثقى چند حديث1 . در تاريخ آمده است: «رسول خدا(صلی الله علیه واله) هر گاه حضرت على(علیه السلام)را در جنگ‏ها به ميدان مى‏فرستاد دعا مى‏كرد و مى‏گفت: «رَبِّ لا تَذَرْنى فَرْداً وَأَنْتَ خيْرُ الوارِثينَ» ؛ بارالها مرا تنها مگذار - يعنى على را از من مگير - و تو بهترين وارثانى.» (1)2 . مرحوم كلينى از حارث نصرى حكايت مى‏كند كه او گويد: «به امام صادق(ع) گفتم: خاندان من همه منقرض شده‏اند و من هم فرزندى ندارم. (كنايه از اين كه به من دعايى تعليم كن تا به بركت آن فرزنددار شوم).حضرت فرمود: در سجده بگو: «رَبِّ هَبْ لى‏ مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَةً طَيِّبَةً إنَّكَ سَميعُ الدُّعاء»، «رَبِّ لا تَذَرْنى فَرْداً وَانْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ».حارث گويد: من به دستور حضرت عمل كردم و در سجده‏ام اين دو آيه را خواندم. خداوند به من دو پسر به نام‏هاى على و حسين عطاكرد.»(2)3 . على بن محمد صيمرى كاتب گويد: «با دختر جعفر بن محمد كاتب ازدواج كردم و او را بسيار دوست داشتم، اما از اين ازدواج فرزندى نصيبم نشد. به سراغ امام هادى(ع) رفتم و داستان خود را براى او باز گفتم. او تبسّم كرد و فرمود: انگشترى فراهم كن كه نگينش فيروزه باشد و بر آن بنويس: «رَبِّ لا تَذَرْنى فَرْداً وَأنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ». صيمرى گويد: به دستور حضرت عمل كردم، يك سال نگذشت كه از آن همسر پسرى روزى‏ام شد.»(3)روايات ديگرى هم درباره نحوه طلب فرزند از خداوند آمده است.(4)دعاى مادر مريمحنّه همسر عمران بود و هردو از موحّدان و از خاندان بزرگ توحيد و يكتا پرستى بودند. هنگامى كه حنّه باردار شد نذر كرد كه فرزندى كه در راه دارد خدمتگزار بيت المقدس شود. او كه انتظار داشت فرزندش پسر باشد، به هنگام زايمان دريافت نوزادش دختر است. او را مريم ناميد و زكرياى پيامبر، بزرگ بيت المقدس و شوهرخاله مريم سرپرستى او را به عهده گرفت.مريم همراه با رشد جسمى، جانش نيز در پرتو تعليمات الهى پرورش يافت و بدون همسر با نفخ روح الهى عيسى را بزاد.خداوند از دعاى حنّه مادر مريم و همسر عمران چنين ياد مى‏كند: او گفت: رَبِّ إِنِّى نَذَرْتُ لَكَ ما فِى بَطْنِى مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّى إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ العَلِيمُ؛(5)بارالها، من فرزندى كه در شكم دارم نذر كردم براى تو آزاد باشد، از من بپذير، به درستى كه تو شنوا و دانايى.در آيه ديگر مى‏فرمايد: خداوندش به نيكو قبولى از او پذيرفت.(6)دعاى حواريون عيسى(ع)حضرت عيسى در ميان بنى‏اسرائيل به پيامبرى برانگيخته شد. بنى‏اسرائيل كه مردمى بهانه گير و لجوج بودند حضرت عيسى را مى‏آزردند. معجزاتى كه عيسى(ع) در معرض ديد آنان قرار مى‏داد، آنان را بيدار نكرد و همچنان بر كفر خود اصرار مى‏ورزيدند.عيسى(ع) كه بى‏خردى آنان را ديد در ميان مردم ندا داد: «چه كسانى مرا در راه خدا يارى مى‏كنند؟»حواريون گفتند: ما ياوران الهى هستيم، به خداوند ايمان آورديم، وگواه باش كه ما تسليم اوييم. و سپس دست به دعا برداشتند و چنين دعاكردند: رَبَّنا ءامَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشاهِدينَ؛(7)بارالها، به آنچه نازل فرمودى ايمان آورديم، و پيامبرت را پيروى كرديم، پس ما را از گواهان قرارده.دعاى حضرت عيسى(ع)در دعاى پيشين گفتيم وقتى كه عيسى(ع) كفر و لجاجت بنى‏اسرائيل را ديد از ميان مردم ياورانى طلبيد. حواريون اعلام كردند: ماياوران الهى هستيم و تو را در برابر كافران يارى مى‏دهيم. اما اينان نيز به‏راحتى عيسى را همراهى نمى‏كردند، بلكه سخنان و خواسته‏هاى ناروايى داشتند. يكى از خواسته‏هاى آنان مائده آسمانى بود. عيسى به آنان گفت: «اگر به‏راستى ايمان آورنده‏ايد از خدا پروا كنيد و بهانه‏جويى نكنيد.» آنان گفتند: ما مى‏خواهيم از مائده آسمانى بخوريم تا قلب ما به پيام و پيامبرى تو اطمينان يابد و بدانيم تو با ما صادقانه سخن مى‏گويى. در اين هنگام عيسى(ع) دست به دعا برداشت و چنين گفت: اللّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عِيداً لِأَوَّلِنا وَآخِرِنا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنا وَأَنْتَ خَيْرُ الرّازِقِينَ؛(8)بارالها، پروردگارا! برما مائده آسمانى فرو فرست تا براى اول و آخر ما عيد شود، و نشانه‏اى از تو باشد، و ما را روزى‏ده كه تو بهترين روزى‏دهندگانى.خداوند در پاسخ فرمود: «من آن را بر شما فرو مى‏فرستم، هر كدام از شما، پس از اين معجزه باز هم كفر ورزد او را به گونه‏اى عذاب كنم كه هيچ كس از جهانيان را بدان گونه عذاب نكنم.»دعاى مجاهدانى كه در ركاب پيامبران جهاد كردندخداوند متعال وقتى مى‏خواهد مؤمنان مجاهد را قوت قلب دهد و راه و رسم صحيح جهاد را به آنان آموزد و توكل و تعبّد را در آنان زنده‏كند و شيوه پايدارى و صبر و ثبات را براى آنان ترسيم كند و طريقه دعا و نيايش مردان جهاد و شهادت را بازگو كند مى‏فرمايد: «چه‏بسيار پيامبرانى كه توده‏هاى انبوه همراه آنان با دشمنان پيكار كردند و به خاطر رنج و مصيبتى كه در راه خدا ديدند سست نشدند و به ضعف نگراييدند و در برابر دشمن تسليم نشدند، و خداوند صابران را دوست مى‏دارد.» خواسته و دعايشان تنها اين بود: رَبَّنا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَإِسْرافَنا فِى أَمْرِنا وَثَبِّتْ أَقْدامَنا وَانْصُرْنا عَلى‏ القَوْمِ الكافِرِينَ؛(9)پروردگارا، گناهان و كوتاهى و تندروى ما را در كار خود بيامرز، وگام‏هاى ما را ثابت دار، و ما را بر كفار پيروز فرما.خداوند در پاسخ، پاداش دنيايى كه پيروزى و سربلندى آنهاست وپاداش نيكوى آخرت را كه بهشت و مقام قرب خداست به ايشان عطا فرمود.در زمان ما هر گاه جنگى بين مسلمين و كفار در گيرد و نيز، در نبرد دائمى فرهنگى، عقيدتى، سياسى، ميان اهل ايمان و پيروان شرك و شيطان در هر نقطه جهان؛ به منظور پيمودن مسير صحيح و صبر و پايدارى و طلب هدايت و پيروزى از خداوند، شايسته است اين دعا را زياد بخوانيم.دعاى صاحبان باغ سوختهدر زمان‏هاى دور، در سرزمين يمن مرد با ايمانى زندگى مى‏كرد. او باغ و بستان بزرگ و آبادى داشت و به هنگام برداشت محصول، فقيران و تهى‏دستان به باغ او مى‏آمدند و بهره مى‏بردند. وقتى كه پدر از جهان رخت بر بست پسران مالك باغ شدند و تصميم گرفتند از ميوه و ثمره باغ به مستمندان چيزى ندهند. زمان برداشت محصول فرارسيد، آنان با خود گفتند:فردا صبح بى سر و صدا به باغ مى‏رويم و به سرعت محصول را جمع مى‏كنيم و تا تهى دستان از شروع برداشت محصول بى‏خبر هستند ما كار را تمام كرده و آن را به خانه و انبار مى‏آوريم. آنان بدون آن‏كه توجه كنند كه نعمت‏ها همه از خداست و خداوند در محصول آنان براى فقرا سهمى قرار داده است، با اين تصميم، شب خوابيدند تا پگاه به باغ روند.همان شب آتش الهى، باغ را سوزاند به گونه‏اى كه صبحگاهان وقتى كه آنان به باغ رسيدند با خود گفتند: اشتباه آمديم، اين باغ ما نيست. برادر عاقل‏تر گفت: مگر به شما نگفتم تسبيح الهى گوييد و به‏ياد خداوند باشيد و جانب حق را پاس داريد!آنان از غفلت به‏در آمدند و هشيار شدند و به اشتباه خود پى بردند وگفتند: سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا ظالمِين؛(10) منزّه است پروردگار ما، همانا ما ستمكارانيم.آنان يكديگر را ملامت كردند و به گناه خود اقرار و اعتراف كردند و تصميم گرفتند راه راست و درست، و روش پدر خردمند خود را در پيش گيرند و گفتند: عَسى‏ رَبُّنا أَنْ يُبْدِلنا خَيْراً منْها إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا راغِبُونَ؛(11)اميدواريم پروردگار ما بهتر از آن باغ به ما دهد، ما به سوى پروردگار خود رو مى‏كنيم.دعاهايى كه خداوند به حضرت محمد(صلی الله علیه واله) آموزش داد1 . در سوره زمر، خداوند متعال به پيامبرش حضرت محمّد(ص) آموزش‏هاى متعددى مى‏دهد. يكى از آن تعليمات اين دعاست كه اى‏ محمد بگو:اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّمواتِ وَالأَرْضِ عالِمَ الغَيْبِ وَالشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ؛(12)اى پروردگار آفريننده آسمان‏ها و زمين، داناى پنهان و پيدا، تو حكم مى‏كنى بين بندگانت در آنچه كه در آن اختلاف كنند.2 . دشمنان حضرت محمد(ص) افراد عنود و لجوجى بودند و هر روز براى گريز از پيام حق و گمراه كردن مردم، نغمه‏اى ساز مى‏كردند. اما در برابر هر سخن و بهانه‏اى، جواب شايسته‏اى از پيامبر دريافت مى‏كردند. و چه بسا پيامبر در انتظار مى‏ماند تا از سوى خداوند جواب مناسبى صادر شود، تا هم به دشمنان پاسخ دهد و هم بر عزم و اراده آن جناب بيفزايد. در پايان سوره انبياء ضمن جواب به منكران توحيد، خداوند به حضرت محمد(ص) آموزش مى‏دهد كه اين گونه بگو: رَبِّ احْكُمْ بِالحَقِّ وَرَبُّنا الرَّحْمنُ المُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُونَ؛(13)پروردگارم، به حق داورى كن، و پروردگار ما بخشنده‏اى است كه از او يارى جويند بر آنچه شما (از دروغ و باطل) گوييد.3 . خداوند متعال به پيامبر گرامى‏اش حضرت محمد(ص) اين‏گونه تعليم و آموزش مى‏دهد كه بگو: رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمينَ؛(14) خداوندا! بيامرز، و رحم كن، تو بهترين رحم كنندگانى.گرچه در اين آيه نفرمود چه كسى را بيامرز و به چه كسى رحم كن، اما به كمك آيات و ادلّه ديگر درمى‏يابيم كه رسول خدا(ص) براى خود و براى همه مسلمانان از حق تعالى آمرزش و رحمت طلب مى‏كند. وچون رسول اللَّه(ص) الگوى همگان است، ما هم به آن جناب اقتدا مى‏كنيم و مى‏گوييم: « رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمينَ.»4 . خداوند بزرگ به پيامبر اسلام(صلی الله علیه واله) دستور مى‏دهد كه براى قرائت آن بخش از قرآن كه در حال وحى بر آن حضرت است پيش از پايان يافتن وحى، شتاب نكند. به آن حضرت فرمان مى‏دهد كه بگو:رَبِّ زِدْنى‏ عِلْماً؛(15) پروردگارا، دانش مرا بيشتر فرما.با توجه به اين نكته كه پيامبر ما داناترين آفريدگان خداست در عين حال حق تعالى به او چنين دستورى مى‏دهد، بر ما كه از علم و دانش ذرّه‏اى بيش نداريم ضرورى‏تر و لازم‏تر است كه اين دعا را تكرار و از خداوند حكيم دانش فراوان طلب كنيم.پيامبر ما فرمود: «هر گاه روزى بر من بگذرد كه در آن بر دانشم نيفزايم، طلوع خورشيد در چنين روزى بر من مبارك مباد.»(16)5 . ما مسلمان و پيرو قرآنيم. قرآن كريم با « بِسم اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» و سپس با « الحَمْدُ للَّهِ رَبِّ العَالَمِينَ» آغاز مى‏شود.پيامبر اسلام فرموده است: هر كار با نام خدا و حمد الهى آغاز نشود پايان خوش و كاملى ندارد.در سوره اسراء خداوند دعايى را به حضرت محمد(صلی الله علیه واله) تعليم مى‏دهد كه هر وقت بر كارى تصميم گرفتى براى موفقيت در آن اين‏طور دعا كن:رَبِّ أَدْخِلْنِى مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِى مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِى مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً؛(17)بارالها، مرا با صدق و استوارى داخل كن، و با صدق و درستى بيرون آر، و براى من از جانب خود تسلّطى يارى‏بخش قرار ده.اين دعاى قرآنى در آغاز هر كار، شايسته و مناسب است تا شروع و پايان آن به درستى و استوارى باشد و در هنگامه كار يارى الهى همراهى‏كند. در تاريخ آمده است: پيامبر گرامى اسلام(ص) هنگام فتح‏مكه اين دعا را خواندند.و از امام(ع) نقل شده كه فرمود: «هر گاه در شرايط ترسناك قرارگرفتى اين آيه را بخوان.»(18)6 . حضرت محمّد(ص) فرمود: « نه من و نه هيچ پيامبرى پيش از من، پيامى به عظمت و سنگينى توحيد نياورده‏اند.»چون پيام توحيد بزرگ و عظيم بود، بيشترين فرصت‏هاى تبليغى پيامبران را به خود اختصاص داد، پيامبر ما هم براى معرفى توحيد، گفت‏وگوهاى بسيار با مردم داشت. آيات و نشانه‏هاى خداوند را براى مردم باز مى‏گفت و از آنان مى‏خواست به تأمل و دقت نشينند. در آغاز سوره شورا، خداوند موادّ لازم را براى اين گفت‏وگوها به پيامبرش مى‏آموزد و در ضمن به او تعليم مى‏دهد تا بگويد:اللَّهُ رَبّى عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنيبُ؛(19) اللَّه پروردگار من است، بر او توكل كردم و به سوى او باز مى‏گردم.7 . يكى از آموزش‏هاى الهى و قرآنى حمد و سپاس الهى است، وديگرى ياد نيك و شايسته از برگزيدگان وادى توحيد، يعنى پيامبران و اولياى الهى كه راهنمايان بشر به سوى تقوا و پاكى و عدالت و توحيد بودند. آنانى كه خداوندشان برگزيد تا مشعل هدايت ديگران به سوى خدا و آخرت باشند. خداوند به حضرت محمد(ص) فرمان مى‏دهد كه ‏بگو: الْحَمْدُ للَّهِ وَسَلامٌ عَلى‏ عِبادِهِ الَّذينَ اصْطَفى‏؛(20) تمام‏حمد و سپاس براى خداست، و سلام بر بندگانش، آنان كه برگزيد.8 . مهم‏ترين پيام پيامبران الهى، توحيد و خدا پرستى بوده است. پيامبر ما هم به‏سان ديگر پيامبران پايه و شالوده دعوتش يكتاپرستى بود و سعى مى‏كرد تصوير درستى از توحيد ذات و صفات و افعال به بشر ارائه‏دهد، و به دور از خرافات و پندارها، توحيد ناب و خالص را تبيين‏كند. در قرآن كريم آياتى كه مربوط به توحيد است از آيات ديگر بيشتر است. هر بار كه مردم نادان براى كجروى خود بهانه‏اى مى‏تراشند و بر پايه انديشه‏هاى جاهلى، اعتراض مى‏كنند پيامبر با صبر و سعه‏صدر به‏آنان پاسخ سنجيده مى‏دهد. يك بار پس از پاسخ به آنان به‏فرمان‏الهى چنين مى‏گويد: الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذ وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِى المُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيراً؛(21)حمد و سپاس خدايى‏راست كه فرزندى نگرفته و در حكومت شريكى براى او نيست، و هم پيمانى براى يارى او در مشكلات نيست (چرا كه احتياج ندارد) و بزرگ دار او را برترين بزرگ داشتن.رسول خدا(ص) فرمود: «آيه عزّت را بسيار بخوانيد.» پرسيدند: آيه‏عزت كدام است؟ فرمود: «الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذ وَلَداً...»9 . پيامبر ما در راه ابلاغ پيام الهى، از ناكسان آزار بسيار ديد. و هر گاه كه فشار روحى و روانى و تبليغاتى دشمن اوج مى‏گرفت، خداوند پيامبرش را دل دارى و روحيه مى‏داد.در صلح حديبيه به هنگام نوشتن صلحنامه، يكبار به گاه نوشتن بسم‏اللَّه الرحمن الرحيم در آغاز صلحنامه، و بار ديگر به وقت نوشتن كلمه «رسول اللَّه» درپى نام آن حضرت، قريشيان اعتراض كردند و نتيجه آن شد كه به جاى بسم اللَّه الرحمن الرحيم، باسمك اللهمّ بنويسند، همان طور كه در جاهليت مى‏نوشتند، ولقب «رسول اللَّه» را هم از پى نام آن حضرت حذف كنند. از آن‏جا كه اين دشمنى و عناد آنان روحيه پيامبر را مى‏آزرد خداوند براى حمايت و دلدارى به آن حضرت فرمود بگو: هوَ رَبّى‏ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ مَتابِ؛(22)او پروردگار من است، به جز او خدايى نيست، بر او توكل كردم و به‏سوى او باز مى‏گردم.10 . يكى از تعليمات خدا به پيامبرش حضرت محمّد(ص) اين است كه بگو: إِنَّ صَلاتى‏ وَنُسُكى‏ وَمَحْياىَ وَمَماتى‏ للَّهِ‏ِ رَبِّ العالَمينَ؛(23)به درستى كه نماز من، عبادات من، زندگى من و مرگ من براى خداوند است كه پروردگار جهان‏هاست.11 . پيامبر ما از منافقان رنج بسيار ديد؛ آنان كه به زبان تظاهر به اسلام مى‏كردند و در دل اعتقاد به آن نداشتند بلكه درپى كارشكنى و شيطنت و عيب‏جويى بودند. خداوند هم از درون و شيوه آنان، پيامبرش را آگاه مى‏كرد. به همين سبب درجاى‏جاى قرآن كريم از منافقان و كج‏رفتارى آنان ياد مى‏شود. آنان كه مى‏ديدند از گفت‏وگوها و محفل آنان، پيامبر خبردار مى‏شود، به جاى اصلاح كار و برنامه خود و آمدن به راه راست، شيوه خود را عوض كردند و اين بار با زبان ايما و اشاره پيام‏هاى خود را به يكديگر مى‏رساندند. اين بار هم خداوند پيامبرش را از روش آنان آگاه ساخت و ضمن تجليل از آن حضرت به وى فرمود: در برخورد با چنين مشكلات بگو: حَسْبِىَ اللَّه لا إِلهَ إلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ العَرْشِ العَظيم؛(24)خداوند مرا بس است، به جز او خدايى نيست، بر او توكل كردم، او كه صاحب عرش عظيم است.پيامبر گرامى فرمود: «هر كس صبح و شب هفت بار اين دعا را بخواند خداوند كارهاى مهمش را كفايت كند.»(25)عبداللَّه بن عباس گويد: «اين دعاى ابراهيم(ع) بود هنگامى كه او را در آتش افكندند، و دعاى حضرت محمد(ص) هنگامى كه دشمنان عليه آن حضرت گرد آمدند.»(26)12 . در قرآن كريم گاهى ملاحظه مى‏شود دعاهايى را خداوند به پيامبرش ياد مى‏دهد. گرچه در اين نوع جملات طرف خطاب حضرت محمد(ص) است، اما از آن‏جا كه پيامبر براى همگان اسوه و الگوست، پيداست كه اين گونه خطاب‏ها شامل حال ديگران نيز مى‏شود.يكى از آموزش‏هاى خداى متعال به حضرت محمد(ص)اين‏دعاست:قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ المُلْكِ‏تُؤْتِى المُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَتَنْزِعُ المُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُوَتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الخَيْرُإِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَي‏ءٍ قَدِيرٌ تُولِجُ اللَّيلَ فِى النَّهارِ وَتُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الحَيَّ مِنَ المَيِّتِ وَتُخْرِجُ المَيِّتَ مِنَ الحَيِ‏وَتَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ؛(27)اى محمد، بگو بارالها، صاحب حقيقى حكومت تويى، به هر كه خواهى حكومت دهى و از هر كه خواهى باز ستانى، هر كه خواهى عزيز و گرامى دارى و هر كه را خواهى ذليل و پست گردانى، تمام خيرات به‏دست تواست، به درستى كه تو بر هر چيز توانايى. شب را درروز فرومى‏برى و روز را درشب فرومى‏برى، زنده را از مرده برآورى و مرده را از زنده خارج سازى، و هر كه را خواهى بى‏شمارروزى مى‏دهى.پی نوشت :1 . مروج الذهب، ج‏2، ص‏422.2 . كافى، ج‏6، ص‏8 و نيز مجمع البيان، ج‏7، ص‏61.3 . نور الثقلين، ج‏3، ص‏456.4 . كافى، ج‏6، ص‏7 - 10؛ نور الثقلين، ج‏3، ص‏456.5 . آل عمران (3) آيه 35.6 . آل عمران (3) آيه 37.7 . آل عمران (3) آيه 53.8 . مائده (5) آيه 114.9 . آل عمران (3) آيه 147.10 . قلم (68) آيه 29.11 . قلم (68) آيه 32.12 . زمر (39) آيه 46.13 . انبياء (21) آيه 112.14 . مؤمنون (23) آيه 118.15 . طه (20) آيه 114.16 . تفسير صافى، ج‏3، ص‏322.17 . اسراء (17) آيه 80.18 . تفسير صافى، ج‏3، ص‏212.19 . شورى (42) آيه 10.20 . نمل (27) آيه 59.21 . اسراء (17) آيه 111.22 . رعد (13) آيه 30.23 . انعام (6) آيه 162.24 . توبه (9) آيه 129.25 . لكل دعاء فى القرآن قصة وإجابة، ص 69.26 . لكل دعاء فى القرآن قصة وإجابة، ص 69.27 . آل عمران (3) آيات 26 - 27.پایگاه بلاغ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن