تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به زيادى نماز و روزه و حج و احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نكنيد، بلكه به راستگويى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814799115




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سيماى معصومان عليهم السلام در انديشه ‏امام خمينى رحمت الله علیه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سيماى معصومان عليهم السلام در انديشه ‏امام خمينى رحمت الله علیه
سيماى معصومان عليهم السلام در انديشه ‏امام خمينى رحمت الله علیه نويسنده:ع. امين امام راحل به اهل‏بيت(ع) عشق مى‏ورزيد و اين كار را افتخارى‏بزرگ مى‏شمرد. نظرهاى آن بزرگوار در باره هريك از معصومان‏عليهم‏السلام شنيدنى و جالب توجه مى‏نمايد. بنابراين، بى‏هيچ توضيحى،به مرور اين بخش از سخنان امام مى‏پردازيم: حضرت زهرا(س) امام، حضرت زهرا را زنى مى‏داند كه عالم به وى افتخار مى‏كند. او كسى است كه در مقابل حكومتهاى جبار ايستاد و خطبه‏خواند. امام روز ولادت فاطمه زهرا(س) را روز بزرگى مى‏شمارد و او رازنى برابر با همه مردان مى‏داند. زنى كه انسان نمونه شمرده‏مى‏شود و تمام هويت انسان در او جلوه‏گر است. زنى كه افتخارخاندان وحى است و چون خورشيدى بر تارك اسلام مى‏درخشد. امام ازاحترام بى‏حد رسول خدا(ص) به اين مولود شريف ياد مى‏كند و آن رانشانه جايگاه ويژه زن در جامعه مى‏داند كه اگر برتر از مردنباشد، كمتر نيست. از نظر امام، حضرت فاطمه(س) عنصر تابناكى است كه زيربناى‏فضيلتهاى انسانى و ارزشهاى والاى خليفه‏الله در جهان است. او ازمعجزه‏هاى تاريخ و افتخارهاى عالم وجود است. امام معتقد است‏تاويل «ليله مباركه‏» در آيه (اناانزلناه فى‏ليله مباركه) فاطمه(س) است. رهبر راحل انقلاب تسبيحات حضرت زهرا(س) را ازتعقيبات شريفه و از افضل تعقيبات مى‏داند و بر اين باور است كه‏اگر چيزى بهتر از آن بود، رسول خدا(ص) آن را به فاطمه(س) عطامى‏فرمود. حضرت على(ع) حضرت امام در باره منزلت امام على(ع) مى‏فرمايد: «ملائكه‏بالشان را زير پاى اميرالمومنين(ع) پهن مى‏كنند، چون مردى است‏كه به درداسلام مى‏خورد; اسلام را بزرگ مى‏كند; اسلام به واسطه اودر دنيا منتشر مى‏شود و شهرت جهانى پيدا مى‏كند; با زمامدارى آن‏حضرت جامعه‏اى خوشنام و آزاد و پرحركت و پرفضيلت‏به وجودمى‏آيد. البته ملائكه براى حضرتش خضوع مى‏كنند و همه براى اوخضوع و خشوع مى‏كنند. حتى دشمن در برابر عظمتش تعظيم مى‏كند.» امام خمينى(ره) اميرمومنان را ظل الله (سايه خدا) مى‏داند،سايه‏اى كه هيچ حركتى از خودش ندارد و هرچه هست از خداست. بنيانگذار جمهورى اسلامى، حضرت امير(ع) را معلم همه بشر و مردى‏كه معجزه بود و كسى نمى‏تواند مثل او باشد مى‏داند. شخصيتى‏بى‏نظير كه امور متضاد را در خودش جمع كرده است; همراه با قوه‏بازو، اهل زهد است. جنگجو و در همان حال اهل عبادت است. شمشيرمى‏كشد و اشخاص منحرف را درو مى‏كند، ولى با عاطفه است. روزهاروزه‏دار و شبها مشغول به عبادت است و شبى هزار ركعت نمازمى‏خواند. غذايش از نان و سركه يا حداكثر زيت و نمك است، ولى‏در عين حال آن قدر قدرت بدنى دارد كه در خيبر را مى‏كند وچندين ذراع دور مى‏اندازد; كارى كه چهل نفر نمى‏توانستند بكنند. امام حسن(ع) امام خمينى(ره) در باره قيام امام حسن(ع) عليه معاويه مى‏گويد: در وقتى كه همه با آن مردك (معاويه) بيعت كرده بودند و سلطانش‏حساب مى‏كردند، امام حسن(ع) قيام كرد. و وقتى گروهى نگذاشتندقيام ادامه يابد، با شرايطى صلح كرد كه معاويه را مفتضح نمود;همان قدر كه سيدالشهدا يزيد را مفتضح كرد. امام معقتد است‏گرفتارى امام حسن(ع) از دوستان و اصحابش بيشتر از ديگران بود. آنها به نقشه‏هاى امام توجه نداشتند و افكارشان ناقص بود وامام را اذيت و با دشمنش معاهده كردند. امام حسين(ع) امام خمينى(ره) در باره قيام سيدالشهدا(ع) و اصحاب و بستگانش‏معتقد است: چون قيام لله بود، اساس سلطنت‏يزيد خبيث راشكستند. اساس سلطنتى كه مى‏خواست اسلام را به صورت سلطنت طاغوتى‏در آورد، نابود كردند. سيدالشهدا(ع) تمام اصحاب و جوانان و مال و منال و هرچه راداشت، در راه خدا و براى تقويت اسلام و خالفت‏با ظلم وامپراتورى قدرتمندتر از امپراتوريهاى امروزى داد، و اسلام‏و مذهب را بيمه كرد. امام حسين(ع)، در نظر بنيانگذار جمهورى اسلامى، شخصيت عظيمى‏است كه از عصاره وحى الهى تغذيه كرد و در خاندان سيد رسل محمدمصطفى و سيد اوليا على مرتضى تربيت‏شد و در دامن صديقه طاهره‏بزرگ گرديد و با فداكارى بى‏نظير و نهضت الهى خود، واقعه بزرگى‏به وجود آورد كه كاخ ستمكاران را فرو ريخت و مكتب اسلام رانجات بخشيد. امام خمينى(ره) قيام امام حسين(ع) را نهى از منكر و استنكارظالمان مى‏داند و معتقد است: سيدالشهدا همه عمر و زندگى‏اش رابراى رفع منكر و جلوگيرى از حكومت ظلم و مفاسدى كه ايجادمى‏كنند، صرف كرد. امام سجاد(ع) امام خمينى(ره) به گريه‏ها و مناجات و ناله‏هاى على‏بن الحسين(ع) توجه مى‏كند و مى‏گويد: اين ادعيه و مناجاتها، قيام به وظيفه بندگى در مقام عبوديت‏است. ... سيدالساجدين و زين العابدين شبيه‏ترين مردم به حضرت‏على(ع) در فقه و ظواهر بود و رنگش از بيدارى شبانه، زرد شده وچشمانش از گريه سوخته بود. پيشانى مباركش از سجده بسيار مجروح‏شده و ساقها و قدمهايش از نماز ورم كرده بود. ولى باز معتقدبود به اندازه على(ع) عبادت نكرده است. در باره عبادت و تلاوت قرآن حضرت سجاد(ع) مى‏گويد: بعضى از شنيدن آن (تلاوت قران حضرت سجاد(ع‏» غش مى‏كردند. وقتى حضرت على بن الحسين به نماز مى‏ايستاد، رنگش متغير مى‏شد;و وقتى سجده مى‏كرد، سرش را بلند نمى‏كرد تا آن كه عرق از اومى‏ريخت; و به هنگام نماز مثل، ساقه درختى بود كه حركت نمى‏كرد. امام، حضرت سجاد(ع) را از بزرگترين نعمتهايى مى‏داند كه ذات‏مقدس حق بربندگانش منت نهاده، تا طريق عبوديت را به آنان‏بفهماند. امام از همگان مى‏خواهد در حالات آن حضرت و مناجات آن‏بزرگوار با حضرت حق و دعاهاى لطيف آن سرور، كه كيفيت آداب‏عبوديت را به بندگان خدا تعليم مى‏دهد، بينديشند. در باورامام، مناجات آن بزرگواران براى تعليم بندگان نبوده; و اين‏كلامى بى‏مغز و باطل است كه از جهل به مقام ربوبيت و معارف‏اهل‏بيت صادر شده; بلكه خوف و خشيت آنها بيشتر بوده و عظمت وجلال حق در قلب آنها بيشتر تجلى نموده است. امام(ره)، ادعيه حضرت سجاد(ع) را سازنده مى‏داند و معتقد است: اگر مردمان بفمهند اين ادعيه چه كرده و چطور مى‏تواند تجهيزكند، نمى‏گفتند ادعيه براى چيست. امام منبر حضرت سجاد(ع) را در حضور يزيد افشاگرانه و روشنگرمى‏داند. امام باقر(ع) امام(ره)، حضرت باقر(ع) را عالم آل محمد(ص) و عاشق جمال حق‏مى‏خواند و مى‏فرمايد: «صدقه را پس از وقوع در دست‏سائل، مى‏بوييد و مى‏بوسيد واستشمام رايحه طيبه محبوب از آن مى‏كرد. و خدا مى‏داند براى آن‏ذات مقدس و عاشق مجذوب چه راحت نفس و سكونت‏خاطرى پيدا مى‏شد;و چطور آن اشتعالات قلبيه و احتراقات شوقيه باطنيه (را) اين‏عشقبازى خاموش مى‏كرد.» امام مى‏گويد: آن حضرت در محلى كه داشتند كار مى‏كردند، به رغم‏اين كه مسووليت معنويشان و كار تبليغى و تعليمى‏شان زياد بود،به ايشان عرض كردند: اين كار را به ما واگذار كن. حضرت فرمود: ميل دارم خودم كار كنم، حرارت آفتاب را در بدنم حس كنم. و اين‏ارزش است كه شخص اول عالم اسلام و داراى آن مقامات، كار كند وبياموزد ارزش كار چقدر است. امام خمينى باقرالعلوم(ع) را بالاترين شخصيت تاريخ مى‏داند;شخصيتى كه جز خدا و رسول(ص) و امامان‏عليهم السلام كسى نمى‏تواندمقامش را درك كند. امام صادق(ع) امام خمينى(ره) معتقد است: آنچه از عبادت براى حضرت صادق(ع) حاصل شده، براى ديگران ممكن نيست. او مى‏گويد: آن حضرت براى‏شكرگزارى صدقه مى‏داد و شكرگزارى را محبوبترين كارها مى‏دانست. آن حضرت در وضعى كه زير فشار حكام ستمكار بود و در حال تقيه‏به سر مى‏برد و قدرت اجرايى نداشت و بسيارى از اوقات تحت‏مراقبت و محاصره بود، براى مسلمانان تكليف معين مى‏كرد. و حاكم‏و قاضى نصب مى‏فرمود; زيرا مردانى كه داراى سطح فكر وسيع‏باشند، هيچ‏گاه ماءيوس نگرديده و به وضع فعلى خود كه درزندان و اسارت به سر مى‏برند و معلوم نيست آزاد شوند. نمى‏انديشند. آنها براى پيشبرد هدف خويش در هر وضع كه باشندنقشه مى‏كشند، تا بعدا اگر توانستند آن را اجرا كنند يا ديگران‏كه بعد از دويست، سيصدسال مى‏آيند، دنبال اين طرح بروند. امام‏صادق(ع) با اين عمل خويش به فكر آينده امت و بشر و همه عالم‏بود و مى‏خواست‏بشر را اصلاح و قانون عادلانه را اجرا كند. امام‏خمينى(ره) طرحهاى امام صادق(ع) را درجهت آگاهى ملت اسلام وروشن ساختن وضع حكومت اسلامى مى‏داند. امام كاظم(ع) امام خمينى(ره) دستگيرى و حبس حضرت موسى بن جعفر(ع) به دست‏هارون‏الرشيد را به خاطر قدرت طلبى خلفاى عباسى مى‏داند. (الملك‏عقيم) و معتقد است: خلفا مى‏دانستند اولاد على(ع) داعيه خلافت وتشكيل حكومت اسلامى را دارند و خلافت و حكومت را وظيفه خودمى‏دانند; زيرا وقتى از آنها خواسته شد حدود «فدك‏» را تعيين‏كنند، حدود كشور اسلامى را تعيين كردند، يعنى اين حدود حق آنهابود و مى‏بايست‏بر آن حكومت داشته باشند. حكام جائر مى‏دانستنداگر امام موسى‏بن جعفر(ع) آزاد باشد، زندگى را بر آنها حرام‏خواهد كرد و ممكن است زمينه‏اى فراهم شود كه حضرت قيام كند وسلطنت را براندازد. امام راحل(ره) مى‏فرمايد: موسى بن جعفر در حبس هم مقابله مى‏كردو مخالف با رژيم طاغوتى بود. مسلما هفت‏سال و احتمالا چهارده سال امام در حبس بود; زيرا اين‏راهى است كه همه اولياى خدا پيمودند. امام رضا(ع) امام خمينى(ره) توصيه امام رضا(ع) به فرزندش حضرت جواد(ع) راذكر مى‏كند كه به وى فرمود: همراه خود اموالى بردار و هركس ازتوچيزى خواست، انفاق كند. امام خمينى(ره) تزوير ماءمون و گفتن «يابن عم‏» و «يابن‏رسول الله‏» به امام رضا(ع) را به خاطر بازداشتن آن حضرت ازقيام و حفظ سلطنت‏خود مى‏داند و معتقد است: اگر امام(ع) دربارى مى‏شد، كمال عزت و احترام را به او مى‏گذاشتند و دستش راهم مى‏بوسيدند. او مى‏گويد: حضرت رضا به رغم ابتلائات و مصيبتهاى معنوى كه‏داشتند، اختلافى در امت ايجاد نكردند و با آرامش راه خود را به‏پيش بردند و آرامش ملت را حفظ كردند. در نگاه امام راحل،آستان قدس رضوى محل تجلى نور و مكان توجه ملائكه‏الله است. آن‏بزرگوار همواره مشتاق بود به پاى بوسى امام هشتم(ع) مشرف شود. او مركز ايران را حرم حضرت رضا(ع) مى‏دانست و اميدوار بود همه‏خدمتگزار آستان قدس رضوى باشند. امام خدمتگزارى به آن آستان‏را باعث‏خوشبختى و همه را محتاج توجه خاص حضرت رضا(ع)به شمارمى‏آورد. او مى‏فرمود: همه در آن مركز بايد آستان بوسى كنيم و بايد اظهار تاسف كنيم‏دستمان از آن جا كوتاه است. همه حضرات ائمه (ع) از ديدگاه امام خمينى قدس سره داراى جايگاهى رفيع بوده‏اند. حضرت امام خمينى به تناسب مباحث مطروحه درباره آن حضرات و يا از چشمه جوشان معرفت آن مطالبى بيان فرموده‏اند. در اين نوشتار قطره‏اى از درياى معارف امام خمينى در ارتباط به حضرات امام جواد، امام هادى و امام عسگرى (ع) ذكر مى‏شود. سفارش امام رضا (ع) به امام جواد (ع) در حديث است كه حضرت رضا (ع)به حضرت جواد (ع)مرقوم فرمود:«شنيدم غلامان تو وقتى سوار مى‏شوى تو را خارج مى‏كنند از در كوچك آنها بخل مى‏كنند و مى‏خواهند تو به كسى چيزى ندهى. به حق من بر تو كه بيرون رفتن و داخل شدنت نباشد مگر از در بزرگ. و وقتى سوار شدى همراه خود طلا و نقره بردار و هيچ كس از تو سؤالى نكند مگر آنكه به او عطا نمايى. و از عموهاى تو هر كس از تو سؤالى كرد، كمتر از پنجاه دينار به او مده و اگر بيشتر خواستى بدهى اختيار با توست و من اراده كردم به اين امر اينكه خداوند مقام تو را رفيع فرمايد پس انفاق كن و ترس مكن كه خداوند بر تو سخت گيرى فرمايد.» مالكيت‏خداوند از نگاه امام (ره) حضرت امام در توضيحى پيرامون مالكيت‏خداوند مى‏فرمايد: بدان كه مالكيت‏حق تعالى مثل مالكيت‏بندگان نيست. مملوكات خود را; و مثل مالكيت‏سلاطين نيست مملكت‏خود را چه كه اين‏ها اضافاتى است اعتباريه و اضافه حق به خلق از اين قبيل نيست گر چه در نزد علماى فقه اين طور مالكيت‏براى حق تعالى طولا ثابت است و آن نيز منافات با آن چه در اين نظر ملحوظ و مذكور است ندارد ... و اما مالكيت‏حق تعالى كه به اضافه اشراقيه و احاطه قيوميه است مالكيت ذاته حقه است كه به هيچ وجه شائبه تباين ازلى در ذات و صفاتش با موجودى از موجودات نيست ... چنانچه اشاره به اين معنى ممكن است‏باشد،... و قول حضرت امام على النقى (ع):«و اعلم انه اذا كان فى السماء الدنيا فهو كما هو على العرش و الاشياء كلها له سواء علما و قدرة و ملكا و احاطة‏» نشاط در نماز حضرت امام خمينى در كتاب «آداب نماز» آدابى را كه براى تمام حالات نماز بلكه در تمام عبادات و مناسك ضرورى است مى‏شمارد. از جمله آن آداب «نشاط و بهجت‏» است در اين فصل امام خمينى قدس سره حديثى را از امام حسن عسگرى (ع) نقل مى‏فرمايد كه چنين است: «اذا نشطت القلوب فاودعوها و اذا نفرت فودعوها» و اين دستور جامعى است كه فرموده‏اند در هنگام نشاط و بهجت قلوب وديعه به آنها بسپاريد. و در وقت نفار و گريز آنها را راحت‏بگذاريد پس در كسب معارف و علوم نيز اين آدب را بايد منظور داشت و قلوب را با كراهت و تنفر وادار به كسب نكرد. امام زمان(ع) امام خمينى(ره) امام زمان را بزرگ مجاهد عالم بشريت مى‏داند ومعتقد است: براى اجراى عدالت، كسى جز مهدى موعود نبوده است... هريك از انبيا كه آمدند، براى اجراى عدالت آمدند و مقصود آنهااجراى عدالت در همه عالم بود، ولى موفق نشدند. حتى رسول‏الله(ص) كه براى اصلاح و تربيت‏بشر و اجراى عدالت آمده بود،موفق نشد و كسى كه موفق خواهد شد عدالت را در تمام دنيا اجراكند، چه عدالت در زمين براى رفاه مردم و چه عدالت در تمام‏مراتب انسانيت، حضرت مهدى موعود است كه ذخيره الهى است. «او ابر مردى است كه جهان را از شرستمگران و دغلبازان تطهيرمى‏نمايد; و زمين را پس از آن كه ظلم و جور آن را فراگرفته، پراز عدل و داد مى‏نمايد و مستكبران جهان را سركوب و مستضعفان‏جهان را وارثان ارض مى‏نمايد. و چه مسعود و مبارك است روزى كه‏جهان از دغلبازى‏ها و فتنه‏انگيزى‏ها پاك شود و حكومت عدل الهى‏بر سراسر گيتى گسترش يابد و منافقان و حيله‏گران از صحنه خارج‏شوند و پرچم عدالت و رحمت‏حق تعالى بر بسيط زمين افراشته گرددو تنها قانون عدل اسلامى بر بشريت‏حاكم شود و كاخهاى ستم وكنگره‏هاى بيداد فروريزد و آنچه غايت‏بعثت انبيا عليهم‏صلواه‏الله و حاميان اولياعليهم السلام بوده، تحقق يابد وبركات حق تعالى بر زمين نازل شود و قلمهاى ننگين و زبانهاى‏نفاق افكن شكسته و بريده شود و سلطان حق تعالى بر عالم پرتوافكن گردد و شياطين و شيطان صفتان به انزوا گرايند وسازمانهاى دروغين حقوق بشر از دنيا برچيده شوند; و اميد است‏كه خداوند متعال آن روز فرخنده را به ظهور اين مولود فرخنده‏هرچه زودتر فرا رساند و خورشيد هدايت و امامت را طالع‏فرمايد.» امام خمينى(ره) صاحب اصلى انقلاب اسلامى را حضرت‏مهدى(عج) مى‏داند. تقويت ايمان ملت ايران را يكى از علائم ظهوربقيه‏الله - ارواحناله الفداء بر مى‏شمرد. نيمه شعبان رابزرگترين عيد مسلمانان و بلكه بشر مى‏خواند و مى‏فرمايد: بايدخود را براى آمدن آن حضرت آماده كنيم. پيامبر اكرم(ص) در پايان اين مقاله و در بخش ويژه به ذكر گفتار و نوشتار امام‏خمينى(ره) در باره پيامبر اكرم(ص) مى‏پردازيم: آن بزرگوار ولادت پيامبر(ص) را ولادت خيرات و بركات و كوبيدن‏ظلم و خاموش شدن بتكده‏ها و آتشكده‏ها مى‏شمارد. و گسترش توحيد وعدل در عالم را به واسطه پيامبر(ص) مى‏داند. امام در باره منزلت اجتماعى پيامبر(ص) مى‏فرمايد: ايشان ازميان مستضعفان برخاست و از طبقه سه، و از توده بود. ايشان شبانى كرده بود، ولى به سبب لياقت ذاتى كه داشت، خداونداو را انتخاب كرد. در نگاه امام راحل(ره)، پيامبر(ص) عابدى مقيد به نماز،خيرخواه مردم، فروتن و خوش اخلاق و زاهد بود: به قدرى رياضت كشيد و قيام براى حق كرد كه قدمهايش ورم كرد واز سوى خدا آيه (ماانزلنا عليك القرآن لتشقى) نازل گشت. جبرئيل كليد خزائن ارض را براى ايشان آورد، ولى آن حضرت تواضع‏كرد و فقر را فخر خود دانست. از بعضى زنهاى رسول خدا نقل شده است: رسول الله(ص) با ما صحبت‏مى‏كرد و ما با او صحبت مى‏كرديم چون وقت نماز مى‏شد، گويى او مارا نمى‏شناخت و ما او را نمى‏شناختيم; زيرا به خدا اشتغال پيدامى‏كرد. ايشان وقتى كفار را ملاحظه مى‏كرد مسلمان نمى‏شوند، غصه مى‏خورد. مى‏خواست همه به عالم نور برسند و مبعوث شده بود براى اين كه‏هياهوهايى را كه در دنيا براى رسيدن به قدرت هست، از بين ببردو خدا خواهى در مردم ايجاد كند. پيغمبر اكرم خدمتگزار مردم بود. با آن كه مقامش آن گونه بود،ولى خدمتگزار بود و خدمت مى‏كرد. پيغمبر اكرم، كه شخص اول وبنيانگذار اسلام و هدايت مردم بود، آيا هيچ وقت‏سلطه‏جو بود؟ باهمين اشخاصى كه رفقايش بودند، همه باهم دور هم مى‏نشستند. سياه‏و سفيد مطرح نبود. از طريق عامه منقول است كه پيغمبرخدا(ص) وقتى غضب مى‏فرمود اگرايستاده بود، مى‏نشست; و اگر نشسته بود، به پشت مى‏خوابيد، غضبش‏ساكن مى‏شد. در صورتى كه محارم الهى هتك مى‏شد، يارى مى‏جست وفقط براى خدا غضب مى‏نمود. امام شيوه امامان‏عليهم السلام و اولياى خدا و انبيا را حسن‏معاشرت و رفتار انسانى و الهى مى‏داند و مى‏فرمايد: آنها خود راخدمتگزار مردم مى‏ديدند و كارهايى را كه بايد انجام دهند، باحسن رفتار انجام مى‏دادند.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 308]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن