تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس نيّتش خوب باشد، توفيق ياريش خواهد نمود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853141418




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شيوه رفتار امام زمان(علیه السلام) با دشمنان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شيوه رفتار امام زمان(علیه السلام) با دشمنان
شيوه رفتار امام زمان(علیه السلام) با دشمنان نويسنده: نجم الدين طبسى پس از قرن‏ها انتظار و تحمّل رنج، سرانجام روزگار ستم وتاريكى‏ها به سر آمده، پرتو خورشيد سعادت، نمايان مى‏گردد و شخصيت بزرگى كه با يارى الهى، بناى زدودن آثار ستم و جور را دارد، ظهور مى‏كند. آن حضرت، دست به اصلاحات گسترده و دگرگونى‏هاى بنيادى در دو بُعد معنوى و مادى مى‏زند و جامعه بشرى را چنان سامان مى‏بخشد كه خشنودى خداوند را در پى داشته باشد.در اين ميان، اگر اشخاص، احزاب و گروه‏هايى بخواهند با ايجاد مشكلات، مانع اين قيام عظيم شوند يا با اخلالگرى حركت قيام او را كند نمايند، دشمنان سرسخت بشريّت و دين الهى محسوب مى‏شوند و كيفر آنان جز نابودى به دست قدرتمند حضرت مهدى نخواهد بود.افراد اخلالگر در انقلاب امام، كسانى هستند كه دستشان به خون بشريّت آلوده است يا انسان‏هاى بى‏تفاوتى هستند كه در برابر جنايات تجاوز گران، سكوت پيشه كرده، ولى در برابر حضرت، پرچم مخالفت بر مى‏دارند و يا كج فهمانى هستند كه درك خود را بر سخن حضرت برترى مى‏دهند. طبيعى است كه بايد آنان با قاطعيت تمام سركوب شوند تا جامعه بشرى براى هميشه از شرّ آنان مصون بماند. از اين رو، روش و سياست حضرت مهدى(عج) با آنان بسيار قاطعانه و بدون اغماض است.در اين مقاله به بررسى دو مطلب اساسى كه از روايات فهميده مى‏شود، مى‏پردازيم:الف) قاطعيت امام(ع) در رويارويى با دشمنانآن‏چه در اين قسمت مورد نظر است، اين كه حضرت در برخورد با دشمنان، ازيك‏نوع مجازات استفاده نمى‏كند؛ بلكه برخى از آنان را در جنگ نابود مى‏سازد و حتى فراريان و زخميان آنان را نيز تعقيب مى‏كند. گروهى را اعدام نموده، خانه‏هاى‏شان را ويران مى‏كند و گروهى را تبعيد مى‏نمايد و دست برخى را قطع مى‏كند.1. جنگ و كشتارزراره از امام صادق(ع) پرسيد: آيا روش و سياست حضرت قائم(عج) همانند روش پيامبر(ص) خواهد بود؟ امام(ع) فرمود: «هرگز، هرگز؛ اى زراره! او سياست پيامبر(ص) (دربرخورد با دشمنان) را در پيش نمى‏گيرد. پيامبر(ص) با ملايمت و نرمى و مهربانى رفتارمى‏كرد تا دل‏ها را به دست آورد و مردم با آن حضرت اُلفت گيرند؛ ولى حضرت‏قائم(عج)، سياست قتل را در پيش مى‏گيرد و طبق دستورى كه دارد، رفتار مى‏كند و توبه كسى را نمى‏پذيرد. پس واى بر كسى كه با او مخالفت كند».(1)حسن بن هارون مى‏گويد: در محضر امام صادق(ع) بودم. معلّى بن خنيس از حضرت پرسيد: آيا هنگامى كه حضرت قائم(عج) ظهور كند، برخلاف روش اميرمؤمنان(ع) در برخورد با مخالفان رفتار مى‏كند؟ امام(ع) فرمود: «آرى؛ على(ع) ملايمت و نرمش را در پيش گرفت؛ چون مى‏دانست پس از او دشمنان بر ياران و شيعيانش چيرگى پيدا مى‏كنند؛ ولى سياست حضرت قائم(عج) قهر و غلبه و به اسارت گرفتن آنان است؛ زيرا مى‏داند كه پس از او كسى بر شيعيان تسلّط نخواهد يافت».(2)حضرت رضا(ع) مى‏فرمايد: «هنگامى كه قائم ما ظهور كند، جز خون ريختن (و كشتن دشمنان) و عرق كردن‏(3) (در اثر جنگ و تلاش زياد) و خوابيدن بر زين اسب‏ها (به سبب پيكارهاى فراوان) نخواهد بود».(4)مفضل مى‏گويد: امام‏صادق(ع) يادى از حضرت قائم(عج) به‏ميان‏آورد. من عرض كردم: اميدوارم كه برنامه و حكومت حضرت به آسانى برقرار شود. حضرت فرمود: «خير؛ چنان نمى‏شود مگر آن كه سختى‏هاى بسيارى را ببينيد».(5)امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «على(ع) فرمود: براى من روا بود كه فراريان را به قتل برسانم و زخميان را بكشم؛ ولى دست به اين كار نزدم؛ براى اين كه اگر شيعيان قيام كردند، زخميانشان را به قتل نرسانند؛ ولى براى حضرت قائم(عج) جايز و رواست و زمينه وجود دارد كه فراريان را به قتل برساند و زخميان را نابود گرداند».(6)امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «اگر مردم مى‏دانستند كه حضرت قائم(عج) چه برنامه‏اى دارد و چه كارهايى انجام مى‏دهد، اكثر آنان آرزو مى‏كردند كه هرگز آن حضرت را نبينند؛ زيرا حضرت كشتار زيادى مى‏كند و به يقين اوّلين كشتار را در قبيله قريش خواهد داشت. پس از قريش نخواهد گرفت جز شمشير و به آنان نخواهد داد مگر شمشير. حضرت مهدى(عج) كار را به جايى مى‏رساند كه بسيارى از مردم مى‏گويند. اين شخص از آل‏محمد(ص) نيست و اگر از اهل بيت پيامبر(ص) بود، رحم مى‏كرد».(7)نيز آن حضرت مى‏فرمايد: «حضرت مهدى(عج) با برنامه‏اى نو، سنّتى جديد و قضاوتى تازه قيام مى‏كند. بر عرب‏ها روزگار بسيار سختى خواهد بود و شايسته شأن و موقعيت او جز كشتن دشمنان نيست».(8)2. اعدام و تبعيدعبداللَّه مغيره مى‏گويد: امام صادق(ع) فرمود: «هنگامى كه قائم آل محمد(ص) ظهور كند، پانصد نفر از قريش را ايستاده اعدام مى‏كند. سپس پانصد نفر ديگر را به همين‏گونه اعدام‏مى‏نمايد و اين كار شش‏بار تكرار مى‏شود». عبداللَّه مى‏پرسد: آيا تعدادشان به اين اندازه مى‏رسد؟ حضرت فرمود: «آرى؛ خودشان و دوستانشان».(9)امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم(عج) قيام كند، بر يك يك ناصبيان، ايمان را عرضه مى‏كند، اگر به حقيقت، آن را بپذيرند، آنان را رها مى‏سازد و گرنه هر كس كه ايمان را نپذيرفت، گردنش را مى‏زند يا از او جزيه مى‏گيرد - چنان‏كه امروز از اهل ذمّه مى‏گيرند - و او را به روستاها و آبادى‏هاى دور تبعيد مى‏كند».(10)امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «هنگامى كه قائم ما ظهور كند، دشمنان ما را از چهره‏هاى‏شان تشخيص مى‏دهد. آن‏گاه آنان را از سر و پاهاى‏شان مى‏گيرد و با شمشير به آنان مى‏زند (وآنان را نابود مى‏كند)».(11)3. قطع دستهروى مى‏گويد: از امام رضا(ع) پرسيدم: حضرت قائم پيش از هر كارى به چه چيز خواهد پرداخت؟ حضرت فرمود: «در آغاز به سراغ بنى شيبه مى‏رود و دست‏هاى آنان را قطع مى‏كند؛ چون آنان دزدان خانه خدايند».(12)امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «هنگامى كه قائم ما قيام كند، بنى شيبه را دستگير كرده، دست‏هاى‏شان را قطع مى‏كند و آنان را در ميان مردم مى‏گرداند و اعلام مى‏كند كه اينان دزدان خانه خدا هستند».(13)نيز مى‏فرمايد: «نخستين رويارويى، برخورد حضرت با بنى شيبه است. دست‏هاى آنان را قطع مى‏كند و بر كعبه مى‏آويزد و از سوى حضرت اعلام مى‏شود كه اينان دزدان خانه خدايند».(14)شيبه، در فتح مكه مسلمان گشت و پيامبر(ص) او را كليددار خانه كعبه كرد و طايفه بنى‏شيبه تا مدّت‏ها كليددار و پرده دار خانه خدا بودند.(15)مرحوم مامقانى مى‏گويد: بنى شيبه از دزدان خانه خدايند و إن شاء اللَّه دست‏هاى‏شان به اين جُرم، قطع مى‏شود و بر ديوار كعبه آويزان مى‏گردد.(16)ب) برخورد با گروه‏هاى مختلفهنگامى كه حضرت مهدى(عج) قيام مى‏كند، با گروه‏ها و دسته‏هاى گوناگونى برخوردخواهد كرد. برخى از آنان قوم و نژاد خاصى هستند، گروهى پيرو اديان ديگرى‏غير از اسلامند و گروهى هر چند به ظاهر مسلمانند، ولى منافقانه رفتار مى‏كنندويا از مقدس نماهاى كج فهمى هستند كه با حضرت مخالفت مى‏نمايند و يا پيروفرقه‏هاى باطل مى‏باشند. امام(ع) با هر يك ستيز خاصى دارد كه با نقل رواياتى آن را بازگو مى‏كنيم:1. قوم عربامام صادق(ع) مى‏فرمايد: «آن‏گاه كه قائم ما قيام كند، بين او وعرب و قريش راهى جز شمشير (و جنگ نظامى) نخواهد بود».(17)نيز آن حضرت در حالى كه با دست به گلوى خود اشاره مى‏كرد، فرمود: «ميان ما و عرب راهى جز بريدن سرها نمانده است».(18) شايد مراد، زمامداران و فرمانروايان خود سر آنان است و يا مراد پيروان مذهب ديگر اسلامى باشد.امام صادق(ع) در زمينه ستيز با قريش مى‏فرمايد: «هنگامى كه حضرت قيام كند ... قريش را هدف قرار مى‏دهد. از آنان نمى‏ستاند جز شمشير و به آنان نمى‏دهد جز شمشير».(19)شايد مراد از «از قريش نمى‏گيرد مگر شمشير» اين باشد كه قريش از حضرت فرمانبردارى نمى‏كنند و در اخلالگرى وايجاد مشكلات مى‏كوشند و به‏طور مستقيم و غير مستقيم سبب پيكار و جنگ با حضرت مى‏شوند و حضرت نيز جز اسلحه، روش ديگرى را مناسب نمى‏بيند.2. اهل كتابعبداللَّه بن بكير از امام كاظم(ع) درباره تفسير آيه (وَلَهُ أسْلَمُ مَنْ فى السَّمواتِ و الأرض طَوْعاًوكرْهاً؛(20) هر آن كه در آسمان و زمين است چه از روى اختيار يا اجبار مطيع فرمان خداست) سؤال كرد.امام فرمود: «اين آيه درباره قائم(عج) فرود آمده است؛ هنگامى كه عليه يهود، نصارا،صابئيان، مادى گرايان و برگشتگان از اسلام و كافران در شرق و غرب كره زمين قيام‏مى‏كند و اسلام را به آنان پيشنهاد مى‏نمايد. هر كس از روى ميل پذيرفت، دستور مى‏دهد كه نماز بخواند وزكات بدهد وبر طبق آن چه فرد مسلمان مأمور به انجام آن است، رفتار نمايد و هر كس مسلمان نشود، گردنش را مى‏زند تا آن كه در شرق و غرب جهان، يك كافر برجاى‏نماند».عبداللَّه بن بكير پرسيد: قربانت گردم، در روى زمين مردم بسيارى هستند؛ چگونه حضرت مى‏تواند همه آنان را مسلمان كند يا گردن بزند؟امام كاظم(ع) فرمود: «وقتى خداوند چيزى را اراده كند، چيز اندك را بسيار و بسيار اندك مى‏گرداند».(21)شهر بن حوشب مى‏گويد: حجاج به من گفت: اى شهر! در قرآن آيه‏اى است كه مرا خسته كرده است (و معناى آن را نمى‏فهمم). گفتم: كدام آيه؟ گفت: آن‏جا كه خداوند مى‏فرمايد: (وإن من أهل الكتاب إلاّ ليؤمننّ به قبل موته؛(22) هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر آن كه قبل از مرگش ايمان مى‏آورد) و مكرر اتفاق افتاده است كه فردى نصرانى يا يهودى را پيش من مى‏آورند وگردنش را مى‏زنم و آن‏گاه به لب‏هايش خيره مى‏شوم، ولى حركتى نمى‏كند تا اين كه نفس او قطع مى‏شود.شهر بن حوشب مى‏گويد: به او گفتم: معناى آيه، اين نيست كه تو پنداشتى؛ بلكه مراداين است كه وقتى پيش از قيامت، عيسى بن مريم از آسمان فرود آيد و به حضرت‏قائم(عج) اقتدا كند، در آن هنگام هيچ يهودى و نصرانى نمى‏ماند، مگر آن كه پيش از مرگ به او ايمان مى‏آورد.حجاج پرسيد: اين تفسير را از كجا فرا گرفته‏اى و چه كسى آن را به تو آموخته است؟ گفتم: اين تفسير را امام باقر(ع) فرمود. حجاج گفت: از چشمه‏اى زلال به دست آورده‏اى.(23)رسول خدا(ص) مى‏فرمايد: «قيامت برپا نمى‏شود، مگر آن كه با يهود بجنگيد. آن‏گاه يهوديان (شكست خورده) مى‏گريزند و پشت سنگ‏ها پنهان مى‏شوند؛ ولى سنگ فرياد مى‏زند: اى مسلمان! اى بنده خدا! اين يهودى پشت من پنهان شده است».(24)رسول خدا(ص) مى‏فرمايد: «... يهوديانى كه با دجّال هستند، مى‏گريزند و پنهان مى‏شوند؛ ولى درختان و سنگ‏ها فرياد برمى‏آورند: اى روح اللَّه! اين يهودى است. حضرت نيز آنان را مى‏كشد و كسى را بر جاى نمى‏گذارد».(25)البته از روايات ديگرى فهميده مى‏شود كه ستيز و رويارويى حضرت با اهل كتاب هميشه يكسان نبوده، بلكه در مواردى با دريافت جزيه به آنان اجازه مى‏دهد به دين خودشان بر جاى بمانند و با گروهى به بحث و مناظره بپردازد و آنان را با اين روش به اسلام دعوت مى‏كند و ممكن است بگوييم در آغاز قيام با آنان به بحث مى‏پردازد و با كسانى كه حق را پنهان سازند، مى‏جنگد.ابوبصير مى‏گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: حضرت قائم(عج) تا پايان زندگانى در مسجد سهله (كوفه) خواهد ماند؟ فرمود: «آرى». پرسيدم: اهل ذمّه، در نظرش چگونه خواهند بود؟ فرمود: «با آنان از راه مسالمت‏آميز وارد مى‏شود؛ هم‏چنان‏كه پيامبر(ص) رفتار مى‏كرد. آنان در حال خوارى جزيه مى‏پردازند».(26)ابن اثير مى‏گويد: در آن روزگار هيچ اهل ذمّه‏اى نمى‏ماند كه جزيه بپردازد.(27)ابن‏شوذب مى‏گويد: بدين علّت به حضرت قائم(عج) مهدى مى‏گويند كه به سوى يكى از كوه‏هاى شام هدايت مى‏شود و در آن‏جا اسفار تورات را خارج مى‏سازد و با آن با يهوديان به بحث و مناظره مى‏پردازد و گروهى از آنان به دست حضرت اسلام مى‏آورند».(28)3. فرقه‏هاى باطل و منحرفامام باقر(ع) مى‏فرمايد: «واى به حال مرجئه! فردا هنگامى كه قائم ما قيام كند. به چه كسى پناه خواهند برد؟» راوى گفت: مى‏گويند، در آن هنگام كه ما و شما در برابر عدالت يكسان خواهيم بود؟ فرمود: «هر يك از آنان توبه كند، خدا از او مى‏گذرد و اگر در درون خود نفاق و دورويى داشته باشد، خداوند جز او كسى را تبعيد و آواره نمى‏كند و اگر چيزى از آن نفاق را آشكار سازد، خداوند خونش را خواهد ريخت». سپس فرمود: «سوگند به آن كه جانم در دست اوست، هم‏چنان‏كه قصاب، گوسفندش را سر مى‏برد، آنان را خواهد كشت و با دست به گردن مباركش اشاره كرد».راوى گفت: مى‏گويند كه اگر حضرت ظهور كند، همه كارها و فعّاليت‏ها به نفع حضرت خواهد بود و ايشان خونى نمى‏ريزد. امام(ع) فرمود: «خير؛ به خدا سوگند (اين‏چنين نخواهدشد) تا اين كه ما وشما خون آنان را بريزيم و عرق را از خويش پاك كنيم» و با دست مبارك به پيشانى اشاره كرد.(29)اميرمؤمنان(ع) پس از شكست خوارج به هنگام گذشتن از كشتگان آنان فرمود: «آن كس شما را به كشتن داد كه شما را فريفت».پرسيده شد: او كيست؟ فرمود: «شيطان و نفس‏هاى پليد» اصحاب گفتند: خداوند، ريشه آنان را تا پايان دنيا قطع كرد.حضرت پاسخ داد: «خير؛ سوگند به آن كه جانم در دست اوست، آنان در صلب‏هاى مردان و رحم زنان خواهند بود و پى در پى خروج خواهند كرد تا آن‏كه به سركردگى شخصى به نام اشمط بين رودهاى دجله و فرات خروج كنند. در آن روزگار مردى از اهل‏بيت ما به جنگ او مى‏رود و او را به هلاكت مى‏رساند و از آن پس هيچ قيامى از خوارج تا روز قيامت نخواهد بود».(30)نيز آن حضرت درباره فرقه بتريه‏(31) مى‏فرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم(عج) قيام كند، به سوى كوفه رهسپار مى‏شود. در آن‏جا تعداد ده هزار نفر - كه آنان را بتريه مى‏نامند، در حالى كه سلاح بر دوش گرفته‏اند - جلوِ حضرت را مى‏گيرند و مى‏گويند: از همان‏جا كه آمده‏اى، بازگرد؛ زيرا ما به فرزندان فاطمه نيازى نداريم. حضرت شمشير مى‏كشد و همگى را از دم تيغ مى‏گذراند».(32)4. مقدس نماهاامام باقر(ع) مى‏فرمايد: «... حضرت مهدى(عج) به سوى كوفه رهسپار مى‏شود. در آن جا شانزده هزار نفر از بتريه مجهز به سلاح در برابر حضرت مى‏ايستند؛ آنان قاريان قرآن و دانشمندان دينى هستند كه پيشانى‏هاى آنان از عبادت زياد پينه بسته، چهره‏هاى‏شان در اثر شب زنده دارى زرد شده است و نفاق سراپاى‏شان را پوشانده است. آنان يك صدا فرياد برمى‏آورند: اى فرزند فاطمه! از همان راه كه آمده‏اى بازگرد، زيرا به تو نيازى نداريم.حضرت مهدى(عج) در پشت شهر نجف، از ظهر روز دوشنه تا شامگاه بر آنان شمشير مى‏كشد و همه را از دم تيغ مى‏گذراند. در اين نبرد از ياران حضرت حتى يك نفر زخمى نمى‏شود».(33)ابوحمزه ثمالى مى‏گويد: امام باقر(ع) مى‏فرمود: «مشكلاتى كه صاحب اين امر، هنگام ظهور، از مردم مى‏بيند، به اندازه‏اى مشكلات پيامبر(ص) يا بيش‏تر از آن است».(34)فضيل مى‏گويد، امام صادق(ع) فرمود: «هنگامى كه قائم ما قيام كند، بيش از آن چه پيامبر(ص) از جاهلان دوران جاهليت ناراحتى ديد، از جاهلان رنج و ناراحتى خواهد ديد».پرسيدم: چگونه و چرا؟ فرمود: «پيامبر(ص) در روزگارى مبعوث شد كه مردم سنگ و چوب و بت‏هاى تراشيده شده را مى‏پرستيدند، ولى قائم ما در روزگارى قيام مى‏كند كه با قرآن عليه حضرت احتجاج مى‏كنند و آيات را عليه آن حضرت تأويل مى‏نمايند».(35)نيز آن حضرت مى‏فرمايد: «حضرت قائم(عج) آن قدر از انسان‏ها مى‏كشد تا ساق پا را خون فرا مى‏گيرد. شخصى از فرزندان پدرش به حضرت اعتراض شديد مى‏كند و مى‏گويد: مردم را از خود دور مى‏كنى؛ هم‏چنان‏كه گوسفندان را رم مى‏دهند! آيا اين روش، طبق دستور رسول خدا(ص) است؟يكى از ياران حضرت از جاى برمى خيزد و مى‏گويد: سكوت مى‏كنى يا گردنت رابزنم!؟حضرت عهد و پيمانى را كه از رسول خدا(ص) همراه دارد، بيرون مى‏آورد و ارائه‏مى‏كند».(36)امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم(عج) قيام كند، گروهى از دين و ولايت خارج مى‏شوند؛ در صورتى كه پنداشته مى‏شد كه آنان از پيروان حضرت مى‏باشند. نيز افرادى ولايت حضرت را مى‏پذيرند؛ در صورتى كه مانند آفتاب‏پرستان و ماه‏پرستان بودند».(37)5. ناصبى‏هاامام صادق(ع) مى‏فرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم(عج) قيام كند، همه ناصبيان و دشمنان اهل بيت را بر آن حضرت عرضه مى‏كنند. اگر به اسلام - كه همان ولايت اهل بيت است - اقرار كردند، آنان را رها مى‏كند و گرنه به قتل مى‏رسند، يا آنان را به پرداخت جزيه - هم‏چنان‏كه اهل ذمّه مى‏پردازند - ملزم مى‏كند».(38)امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم(عج) قيام كند، بر يك يك ناصبيان ايمان را عرضه مى‏كند؛ اگر پذيرفتند، آنان را رها مى‏سازد و گرنه گردنشان را مى‏زند، يا از آنان جزيه مى‏گيرد. چنان‏كه امروز از اهل ذمّه جزيه مى‏گيرند و آنان را از شهرها به روستاها (و كشتزارها) تبعيد مى‏كنند».(39)مرحوم مجلسى مى‏گويد: شايد اين حكم مربوط به آغاز قيام باشد؛ زيرا ظاهر روايات اين است كه از آنان جز ايمان پذيرفته نمى‏شود و اگر نپذيرند، كشته مى‏شوند.(40)ابوبصير مى‏گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: رفتار امام مهدى(عج) با ناصبى‏ها و كسانى كه با شما دشمنى دارند، چگونه خواهد بود؟ فرمود: «اى ابا محمد! در دولت و حكومت ما، مخالفان بهره‏اى نخواهند داشت. خداوند براى ما خون‏هاى‏شان را در آن هنگام حلال خواهد كرد؛ ولى امروز خونشان بر ما و شما حرام است. پس كسى تو را فريب ندهد و بدان روزگارى كه قائم ما قيام كرد، حضرت براى خدا و رسولش و براى ما انتقام خواهد گرفت».(41)6. منافقاندر تفسير آيه (لَوْتَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنا الَّذينَ كفَروا مِنْهُم عَذاباً أليماً؛(42) اگر شما عناصر كفر و ايمان از يك ديگر جدا مى‏گشتيد، همانا آنان كه كافرند را به عذاب دردناك معذّب مى‏ساختيم)، امام صادق(ع) فرمود: «خداوند، در صُلْب كافران و منافقان، امانت‏هايى از مؤمنان دارد. حضرت قائم ما ظهور نمى‏كند، مگر آن كه آن امانت‏ها را خداوند از صُلب آنان بيرون آورد (و آن مؤمنان متولد شوند). پس از آن، حضرت كافران و منافقان را به قتل مى‏رساند».(43)امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم(عج) قيام كند، نيازى ندارد كه از شما درخواست يارى كند و نسبت به بسيارى از شما منافقان، حدّ خدا را جارى مى‏كند».(44)امام حسين(ع) به فرزندش امام سجاد(ع) مى‏فرمايد: «سوگند به خدا كه خون من از جوشش باز نمى‏ايستد تا اين كه خداوند، مهدى(عج) را برانگيزد. آن حضرت به انتقام خون من از منافقان فاسق و كافر، هفتاد هزار نفر را مى‏كشد».(45)امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «چون حضرت قائم قيام كند ... به كوفه مى‏آيد و در آن‏جا همه منافقان را (كه به امامت حضرت عقيده ندارند) به قتل مى‏رساند و كاخ‏هاى آنان را ويران مى‏كند و با جنگجويان آنان مى‏جنگد و آن قدر از آنان مى‏كشد تا خداوند خشنود گردد».(46)7. شيطانوهب بن جميع مى‏گويد: از حضرت صادق(ع) پرسيدم: اين كه خداوند به شيطان فرمود: (فإنَّكَ من المُنظرينَ إلى يَوْمِ الوَقْتِ الْمَعلُوم؛(47) (خداوند فرمود): آرى، به تو (شيطان) مهلت داده خواهد شد تا به وقت معيّن و روز معلوم)، اين وقت معلوم چه زمانى خواهدبود؟ فرمود: «آيا پنداشته‏اى اين روز، روز قيامت است؟ خداوند تا روز قيام قائم‏ما، به شيطان مهلت داده است. وقتى خداوند او را مبعوث مى‏كند (و اجازه قيام مى‏دهد)، حضرت به مسجد كوفه مى‏رود. در آن هنگام شيطان در حالى كه با زانوان خود راه مى‏رود، به آن‏جا مى‏آيد و مى‏گويد: اى واى بر من از امروز!حضرت مهدى پيشانى او را مى‏گيرد و گردنش را مى‏زند و آن هنگام، روز وقت معلوم است كه مهلت شيطان به پايان مى‏رسد».(48)پي نوشت : 1. نعمانى، غيبة، ص‏231؛ عقد الدرر، ص‏226؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏539؛ حلية الابرار، ج‏2، ص‏628؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏353.2. برقى، محاسن، ص‏320؛ كافى، ج‏5، ص‏33؛ علل الشرائع، ص‏150؛ التهذيب، ج‏6، ص‏155؛ وسائل الشيعه، ج‏11، ص‏57؛ مستدرك الوسائل، ج‏11، ص‏58؛ جامع احاديث الشيعه، ج‏13، ص‏101.3. شايد مراد از «العرق» رگ، و كنايه از گردن زدن باشد.4. نعمانى، غيبة، ص‏285؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏543.5. نعمانى، غيبة، ص‏284؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏543.6. نعمانى، غيبة، ص‏231؛ ر. ك: التهذيب، ج‏6، ص‏154؛ وسائل الشيعه، ج‏11، ص‏57؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏353؛ مستدرك الوسائل، ج‏11، ص‏54.7. نعمانى، غيبة، ص‏231؛ عقد الدرر، ص‏227؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏539؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏354.8. بحارالانوار، ج‏52، ص‏349.9. مفيد، ارشاد، ص‏364؛ روضة الواعظين، ج‏2، ص‏265؛ كشف الغمّه، ج‏3، ص‏255؛ صراط المستقيم، ج‏2، ص‏253؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏527؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏338، 349.10. كافى، ج‏8، ص‏227؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏450؛ مرآة العقول، ج‏26، ص‏160؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏375.11. احقاق الحق، ج‏13، ص‏357؛ المحجّه، ص‏429.12. عيون اخبار الرضا، ج‏1، ص‏273؛ علل الشرائع، ج‏1، ص‏219؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏313.13. علل الشرائع، ج‏2، ص‏96؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏317.14. نعمانى، غيبة، ص‏165؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏351، 361.15. اسد الغابة، ج‏3، ص‏7، 372.16. تنقيح المقال، ج‏2، ص‏246.17. نعمانى، غيبة، ص‏122؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏355.18. نعمانى، غيبة، ص‏122؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏355.19. نعمانى، غيبة، ص‏165؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏355.20. آل عمران (3) آيه 84.21. عياشى، تفسير، ج‏1، ص‏183؛ نورالثقلين، ج‏1، ص‏362؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏549؛ تفسير صافى، ج‏1، ص‏267؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏340.22. نساء (4) آيه 159.23. تفسير قمى، ص‏146؛ احقاق الحق، ج‏13، ص‏332؛ العرائس الواضحه، ص‏209؛ بحارالانوار، ج‏14، ص‏349.ابن‏اثير مى‏گويد: در آن روزگار هيچ اهل ذمّه‏اى نمى‏ماند كه جزيه بپردازد. شايد مراد اين باشد كه اهل ذمّه يا اسلام‏مى‏آوردند يا كشته مى‏شدند. البته رواياتى نيز برخلاف اين معنا وارد شده است ؛ نهايه، ج‏5، ص‏197.24. احمد، مسند، ج‏2، ص‏398، 520.25. احمد، مسند، ج‏3، ص‏367؛ حاكم، مستدرك، ج‏4، ص‏503؛ ر. ك: ابن‏حمّاد، فتن، ص‏159؛ ابن‏ماجه، سنن، ج‏2، ص‏1359.26. بحارالانوار، ج‏52، ص‏376.27. نهايه، ج‏5، ص‏197.28. عقد الدرر، ص‏40.29. نعمانى، غيبة، ص‏283؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏357.30. مروج الذهب، ج‏2، ص‏418.31. بتريه يكى از فرقه‏هاى زيديه از پيروان كثيرالنوى مى‏باشند. آنان عقايد مشابهى با سليمانيه يكى ديگر از فرقه‏هاى زيديه دارند. در اسلام و كفر عثمان توقف و ترديد دارند. در مسائل اعتقادى مشرب اعتزال و در فروع فقهى بيش‏تر پيرو ابوحنيفه هستند. گروهى از آنان نيز پيرو شافعى يا مذهب شيعه مى‏باشند؛ بهجة الآمال، ج‏1، ص‏95؛ ملل و نحل، ج‏1، ص‏161.32. ارشاد، ص‏364؛ كشف الغمّه، ج‏3، ص‏255؛ صراط المستقيم، ج‏2، ص‏354، روضة الواعظين، ج‏2، ص‏265؛ اعلام‏الورى، ص‏431؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏328.33. دلائل الامامه، ص‏241؛ طوسى، غيبة، ص‏283؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏516؛ بحارالانوار، ج‏2، ص‏598.34. نعمانى، غيبة، ص‏297؛ حلية الابرار، ج‏2، ص‏361؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏362؛ بشارة الاسلام، ص‏222.35. همان جا.36. اثبات الهداة، ج‏3، ص‏585؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏387.37. نعمانى، غيبة، ص‏317؛ طوسى، غيبة، ص‏273؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏363، 329.38. تفسير فرات، ص‏100؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏372.39. كافى، ج‏8، ص‏227؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏450؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏375؛ تنقيح المقال، ج‏2، ص‏43.40. مرآة العقول، ج‏26، ص‏160.41. بحارالانوار، ج‏52، ص‏376.42. فتح (48) آيه 25.43. كمال الدين، ج‏2، ص‏461؛ المحجّه، ص‏206؛ احقاق الحق، ج‏13، ص‏357.44. التهذيب، ج‏6، ص‏172؛ وسائل الشيعه، ج‏11، ص‏382؛ ملاذ الاخيار، ج‏9، ص‏455.45. ابن‏شهرآشوب، مناقب، ج‏4، ص‏85؛ بحارالانوار، ج‏45، ص‏299.46. اثبات الهداة، ج‏3، ص‏528؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏338.47. حجر (15) آيه 38.48. عياشى، تفسير، ج‏2، ص‏243؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏551؛ تفسير صافى، ج‏1، ص‏906؛ تفسير برهان، ج‏2، ص‏343؛ بحارالانوار، ج‏60، ص‏254.علاّمه سيد محمد حسين طباطبائى، روايت ديگرى را به همين مضمون از تفسير قمى آورده، در دنباله آن مى‏فرمايد: روايات وارد شده از اهل بيت(ع) در تفسير اكثر آيات قيامت كه گاهى آيات را به ظهور حضرت مهدى(عج) و گاهى به رجعت و گاهى به قيامت تفسير مى‏كند، شايد بدين لحاظ است كه اين سه روز در ظاهر شدن حقايق شريكند؛ هر چند از حيث شدت و ضعف با هم اختلاف دارند؛ الميزان فى تفسير القرآن، ج‏12، ص‏184؛ الرجعة فى احاديث الفريقين.منبع: چشم اندازى به حكومت حضرت مهدى (علیه السلام)
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن