محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826553571
عبادت بجز خدمت خلق نيست
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عبادت بجز خدمت خلق نيست نویسنده: سيّدمحمّد دلّال موسوى در اخبار شاهان پيشينه هستكه چون تُكله(1) بر تخت زنگى نشستبه دورانش از كس نيازرد كسسَبَق بُرد(2) اگر خود همين بود و بسچنين گفت يك ره(3) به صاحبدلىكه عمرم به سر رفت، بىحاصلىبخواهم به كُنج عبادت نشستكه دريابم اين پنج روزى كه هستچو مىبگذرد مُلك و جاه و سريرنبُرد از جهانْ دولت، الّا فقيرچو بشنيد داناى روشن نَفَسبه تندى برآشفت كاى تُكله، بس!عبادت(4) بجز خدمت خلق نيستبه تسبيح و سجّاده و دلق نيستتو بر تخت سلطانى خويش باشبه اخلاق پاكيزه، درويش باشبه صدق و ارادت، ميان بستهدار(5)ز طامات(6) و دعوى، زبان بستهدارقدم(7) بايد اندر طريقت، نه دَمكه اصلى ندارد دَمِ بىقدم(8)بزرگان كه نقد صفا داشتندچنين خرقه زير قبا داشتند.(9)خداوند در قرآن كريم، هدف از خلقت انسان را عبادت خود ذكر كرده است، آنجا كه مىفرمايد:ما خلقت الجن و النس إلا لیعبدون: و جِنّ و اِنس را نيافريدم، جز براى آنكه مرا بپرستند.(10)اسلام، دينى است كامل و همه جانبهنگر كه همه نيازهاى فردى و اجتماعى انسان را در نظر داشته است و اگر به دستورات آن عمل شود، سعادت دنيا و عقبی را در پى دارد. عبادت نيز همچون ديگر دستورات آيين اسلام، هم جنبه فردى دارد و هم جنبه اجتماعى. اسلام، زُهد صوفيانه به معناى از مردم بُريدن و كُنج عبادت گُزيدن را به شدّت رد كرده و مسلمانان را از آن باز داشته است.(11) لذا مىبينيم كه به جا آوردن نماز نيز - كه بهترين و نزديكترين راه ارتباط با معبود است - به صورت دستهجمعى توصيه شده است و فرد در كنار جمع، با خداى خويش خلوت كرده، راز و نياز مىكند.بارزترين جنبه اجتماعى عبادت، خدمت به مردم و برآوردن نيازهاى آنان است. پيامبران الهى و امامان معصوم، دلسوزترين و خدمتگزارترين انسانها نسبت به جامعه بودهاند و براى هدايت مردم و در آسايش بودن آنها مشكلات طاقتفرسايى را به جان مىخريدهاند. قرآن كريم، درباره پيامبر اسلام صلی الله علیه واله مىفرمايد:به درستى كه براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد، به (هدايت) شما حريص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز و مهربان است.(12)در روايات مختلف نيز بر اهتمام ورزيدن بر امور مسلمانان و رفع گرفتاريهاى آنها تأكيد فراوان شده است. پيامبر خدا در اين باره فرموده است: كسى كه هر روز به امور مسلمانان همّت نگمارد، مسلمان نيست.(13)همچنين از ايشان درباره محبوبترينِ بندگان نزد خداوند، سؤال شد. فرمود: «محبوبترين بندگان نزد خداوند، آن كسى است كه سودش بيشتر به مردم برسد».(14)مولانا جلالالدين محمد بلخى در مثنوى اين چنين به اين روايت اشاره كرده است:از تَرَهُّب(15) نهى كردهست آن رسولبدعتى چون درگرفتى اى فضول!جمعه شرط است و جماعت در نمازامر معروف و ز منكر احترازرنج بدخويان كشيدن زير صبرمنفعت دادن به خلقان همچو ابرخير ناس آن ينفعُ الناس اى پدرگرنه، سنگى، چه حريفى با مَدَر(16) . (17)همچنين از آن حضرت روايت شده است:هر مسلمانى كه گروهى از مسلمانان را خدمت كند، خداوند به تعداد آنها در بهشت به او خدمتكار مىدهد.(18)عبادتى نبُود در جهان از آن بيشىكه مرهمى نهى از لطف بر دل ريشىبه زير پاى تو جبريل، بالْ فرش كنداگر پياده شتابى به كار درويشى.در اسرار التوحيد، در احوال شيخ ابو سعيد ابوالخير آمده است:شيخ را گفتند: فلان كس بر روى آب، راه مىرود. گفت: «سهل است. بَزَغى(19) و صعوهاى(20) نير برود». گفتند: فلان كس در هواى پرّد. گفت: « مگسى و زغنهاى(21) (هم )مىپرد». گفتند: فلان كس در يك لحظه از شهرى به شهرى مىشود. شيخ گفت: « شيطان نيز در يك نَفَس از مشرق به مغرب مىشود. اين چنين چيزها را بس قيمتى نيست. مرد، آن بُود كه در ميان خلق بنشيند و برخيزد و بخُسبَد و بخورَد و در ميان بازار، در ميان خلق، داد و ستد كند و با خلق بياميزد و يك لحظه به دل از خداى غافل نباشد».(22)در روايتى از امام صادق(علیه السلام) آمده است كه فرمود: «مؤمنان، خدمتكار يكديگرند». سؤال شد: چگونه خدمتكار يكديگرند؟ فرمود: « به يكديگر سود مىرسانند».(23)در روايت ديگرى مىخوانيم: مردم، خانواده خدايند. هر كس براى اين خانواده سودمندتر باشد، ادّعايش در دوستى خدا، صادقتر است.(24)مولانا در مثنوى، اينگونه به اين روايت، اشاره كرده است:ما عيال حضرتيم و شيرخواهگفت: الخلق عيالٌ للإله.(25)مولاى متّقيان على(علیه السلام)، كه خود نمونه والاى ايثار و گذشت و خدمتگزارى به مردم بود و بزرگواريها و احسان ايشان به ديگران باعث شد تا سوره «هل أتى» در شأن او نازل شود، در سفارش به يكى از فرزندانش مىگويد: براى دوستت، جان و مالت را ببخش.(26)عبادتى بىرقيباكنون، پس از توضيحاتى كه گذشت، به شعر آغازين بحث برمىگرديم و مصراع مورد نظرمان كه: «عبادت، بجز خدمت خلق نيست».هرچند بايد گفت كه سعدى در اينجا اغراق ادبى كرده است و حقيقت اين است كه خدمت كردن به خلق، يكى از مصاديق بارز عبادت است ، ولى روايات متعدّدى كه درباره حقوق برادران (انسانها) بر گردن يكديگر در متون دينى آمده و مراجعه به سنّت و سيره پيامبر خدا و ائمه اطهار، از شدّت اين اغراق، بسيار مىكاهند كه به برخى از آنها اشاره شد.وقتى مىبينيم كه در روايتى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: « رفتن مسلمان در پىِ كار برادر مسلمان خويش، از هفتاد بار طوافِ خانه خدا بهتر است»(27) و يا در نقل ديگرى از ايشان مىخوانيم كه: «اگر كسى نسبت به حقوق برادران دينى خود، كوتاهى كند و آنان را در اموال خود، شريك نسازد و آشكار و نهان امر خود را با ايشان در ميان ننهد و در مال و منال دنيا، تنها خود بهره گيرد، به جُرم آنكه در احسان نسبت به برادران خود تقصير كرده، معرفت از او سلب مىشود»،(28) جاى ترديدى باقى نمىمانَد كه احسان و خدمت به خلق، در واقع عبادتِ خداست و هر كس به مردم و خصوصاً به مردم محروم، بيشتر خدمت كند، به خالق خود نزديكتر شده و به بساط اُنس و قرب و محبّت او بيشتر راه مىيابد.بر اين اساس است كه مىبينيم در آثار سعدى و خصوصاً در بوستان - كه سعدى در آن، مدينه فاضله خويش را ترسيم كرده است - ، احسان و نيكوكارى، بسيار شريف و ستودنى و والاست، چنان كه به پيرى كه در راه حجاز، در اثر زيادى عبادت، دچار عُجب شده، ندا مىرسد:مپندار اگر طاعتى كردهاىكه نُزْلى(29) بدين حضرت آوردهاىبه احسانى آسوده كردن دلىبِه از اَلف ركعت(30) به هر منزلى.(31)از نگاه او ارزش و فضيلت انسان، به سود و خدمتى است كه از او به ديگران رسيده است. آنكه زر مىاندوزد و دلش بر احوال آدميان نمىسوزد، از انسانيت بىبهره است و به قول سعدى:اگر نفع كس در نهاد تو نيستچنين جوهر و سنگ خارا يكى است.(32)در عالم بوستان، همه افراد با يكديگر همدلى مىورزند و همدردى. به همين سبب در قحطسال دمشق، مردى با آنكه خود نيازمند نيست، به خاطر رنج ديگران، از او استخوانى مانده و پوستى و غم بينوايان، رُخ او را زرد كرده است و در خشكسالى، عمر بن عبدالعزيز، نگين انگشترىاش را به سيم مىفروشد، بدان دليل:كه زشت است پيرايه بر شهرياردلِ شهرى از ناتوانى فگار(33)مرا شايد انگشترى بىنگيننشايد دل خلقى اندوهگين.(34)حقوق برادرانرعايت حقوق برادران دينى، از چنان اهمّيتى برخوردار است كه اگر كسى آنها را رعايت نكند، از دين خارج مىشود. براى روشن شدن مطلب، روايتى را كه از امام صادق(علیه السلام) در اينباره نقل شده، به اختصار از داستان راستان مىآوريم.حكايت بدين گونه است كه عبدالأعلى نامى، از كوفه عازم مدينه مىشود و سؤالاتى را به صورت مكتوب خدمت امام صادق(علیه السلام) عرضه مىدارد و پاسخ آنها را دريافت مىكند ؛ امّا حضرت، پاسخ سؤال شفاهى او را در مورد حقوق مسلمان بر مسلمان ديگر، بدون پاسخ مىگذارد. عبدالأعلى، هنگام برگشت به كوفه، مجدداً خدمت امام صادق(علیه السلام) مىرسد و سؤال را دوباره مطرح مىكند. حضرت مىفرمايد: «من عمداً به آن پاسخ ندادم!» و وقتى دليل آن را مىپرسد، مىفرمايد: «زيرا مىترسم حقيقت را بگويم و شما بدان عمل نكنيد و از دين خدا خارج شويد».آنگاه ايشان چنين به سخنان خود ادامه مىدهد: «همانا از سختترين تكاليف الهى درباره بندگان، سه چيز است: يكى رعايت عدل و انصاف ميان خود و ديگران، آن اندازه كه با برادر خود چنان رفتار كند كه دوست دارد با خودش چنان رفتار شود ؛ دوم اينكه مال خود را از برادران مسلمان، مضايقه نكند... سوم، ياد خداست...».(35)مَرام اهل معرفتبه گواهى تاريخ، پس از انبيا و امامان معصوم، كوشاترينِ افراد در اهتمام ورزيدن به امور جامعه انسانى، علما و بزرگان عرصه دين و عرفان و معرفت بودهاند كه همواره در دلِ جامعه و با مردم زيستهاند و در رهانيدن آنها از قيد و بند مشكلات زندگى، بزرگترين رنجها و مصائب را به جان خريدهاند و به ديگران نيز توصيه كردهاند.پير و مراد ما حضرت امام خمينى(ره) در وصيّتنامه اخلاقى خويش به فرزندشان فرمودهاند:پسرم! از زير بار مسئوليت انسانى كه خدمت به حق و در صورتِ خدمت به خلق است، شانى خالى مكن.(36)يكى از دغدغههاى هميشگى ايشان در زمان حياتشان، رفع گرفتارى مردم بود و همواره مسئولان را بدين امر، فرامىخواندند.كم نبودهاند عالمان عارفى كه تمام عمر را در نهايت قناعتپيشگى گذراندهاند تا همسايگان و اطرافيان آنها رنج و فقر كمترى تحمّل كنند. درباره حاج ميرزا علىآقا قاضى، استاد عرفان علامه طباطبايى، نقل شده كه در نزديكى خانه ايشان، ميوهفروش بىبضاعتى بوده است و مرحوم قاضى، هميشه ميوهها و سبزيجات پلاسيده وى را خريدارى و مصرف مىكرده است.روزى يكى از شاگردان وى كه شاهد جدا كردن كاهوهاى نامرغوب توسط ايشان بوده، از علّت آن مىپرسد. ايشان مىگويد: «آقاجان! اين مرد فروشنده، شخص بىبضاعت و فقيرى است. گاه گاهى به او كمك مىكنم و نمىخواهم به او چيزى بلاعوض داده شود تا عزّت و آبرويش از بين برود و در ضمن، خداى ناخواسته به مجّانى گرفتن هم عادت كند. براى ما هم فرقى نمىكند كه كاهوى لطيف و نازك بخوريم يا از اين كاهوها!».(37)در شرح زندگى شيخ جعفر كاشف الغطا نوشتهاند كه آن قدر به مستمندان رسيدگى مىكرد و در رفع مشكلات آنان فعّال بود كه گاه ديده مىشد هرچه داشت، انفاق كرده و وقتى از همه جا دستش كوتاه مىشد، خانه مسكونى خويش را رهن مىگذاشت و پولش را به فقرا مىبخشيد.(38)در شرح حال شيخ انصارى آمده است كه دستگيرى از فقرا و بينوايان را جزء وظايف حتمى خود مىدانست و با لباس مبدّل به درِ خانه آنان مىرفت. از افراد مختلف نقل شده كه در يكى از محلاّت دزفول، مستمند عاجزى بود كه شيخ، هر شب شام خود را به آن فقير مىداد و با شكم گرسنه مىخوابيد.يكى از علما مىگويد نزد شيخ انصارى رفتم و براى سيّد فاضلى كه مستمند بود و همسرش بيمار شده بود، كمك خواستم. گفت: «چيزى ندارم، جز مبلغى براى نماز و روزه استيجارى. خوب است دو سال عبادت استيجارى به او بدهم». گفتم كه فلانى از خانواده شريفى است و تاكنون چنين كارهايى نكرده است. شيخ، تأمّلى كرد و گفت: «پس من خودم دو سال عبادت به جا مىآورم و اُجرتش را به شما مىدهم به آن سيّد بدهيد!»، و چنين كرد.(39)پی نوشت 1 . پسر اتابك زنگى، از سلسله اتابكان سلغُرى فارس. 2 . سَبَق بردن: سبقت جُستن و بر ديگران پيشى گرفتن. 3 . يك ره: يكبار . 4 . در بعضى نسخ به جاى عبادت، طريقت آمده است. 5 . ميان بستهدار: آماده باش . 6 . طامات: سخنان گزافه و بيهوده . 7 . قدم: اقدام، عمل . 8 . دَم: سخن، حرف . 9 . بوستان سعدى، تصحيح: غلامحسين يوسفى، تهران: خوارزمى، 1369، اوّل، ص 55 . 10 . ذاريات، آيه 56 . 11 . لا رَهبانية في الإسلام. (دعائم الاسلام، ج 1، ص 193) 12 . توبه، آيه 128 . 13 . أصول الكافى، ج 3، ص 238 . 14 . همان، ص 239 . 15 . ترهّب: زهدپيشگى، راهب شدن. 16 . مَدَر: كلوخ. چه حريفى با مَدَر: چرا كه با كلوخ برابرى . 17 . مثنوى، دفتر ششم، بيت 479 - 482 . 18 . ميزان الحكمة، محمّد محمدى رىشهرى، ح 4630 . 19 . بَزَغ: قورباغه، وَزَغ . 20 . صعوه: مرغى كوچك . 21 . زغنه: مرغى شكارى . 23 . ميزان الحكمة، ح 4632 . 22 . اسرار التوحيد، محمّد بن منوّر مِيهنى، تصحيح: محمّدرضا شفيعى كَدكَنى، تهران: آگاه، 1366، اوّل، ص 99 . 24 . الجامع الصغير، ج 2، ص 11؛ دعائم الاسلام، ج 1، ص 320 . 25 . مثنوى، دفتر اوّل، بيت 2295 . 26 . الخصال، ص 147 . 27 . مصادقة الأخوان، شيخ صدوق، ترجمه: سيّد محمّد مشكوة، ص 39 . 28 . قسمتى از حديثى طولانى درباره حقوق برادران دينى است. براى اطّلاع بيشتر، ر.ك: بحارالأنوار، ج 7، باب 85 .29 . نزل: غذا و جز آنكه براى ميهمان آورند. در اينجا يعنى: تحفه و توشه راه . 30 . اَلف ركعت: هزار ركعت نماز. 31 . بوستان، ص 83 - 84 . 32 . همان، ص 62 . 33 . فگار: آزرده . 34 . بوستان، ص 54 . 35 . ر.ك: داستان راستان، مرتضى مطهرى، ج 2، ص 207 - 209 . 36 . صحيفه نور، ج 22، ص 359 . 37 . ر.ك: سيماى فرزانگان، رضا مختارى، ص 349 . 38 . همان، ص 358 - 359 . 39 . همان، ص 260 . معرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11836]
صفحات پیشنهادی
عبادت بجز خدمت خلق نيست
عبادت بجز خدمت خلق نيست نویسنده: سيّدمحمّد دلّال موسوى در اخبار شاهان پيشينه هستكه چون تُكله(1) بر تخت زنگى نشستبه دورانش از كس نيازرد كسسَبَق بُرد(2) اگر ...
عبادت بجز خدمت خلق نيست نویسنده: سيّدمحمّد دلّال موسوى در اخبار شاهان پيشينه هستكه چون تُكله(1) بر تخت زنگى نشستبه دورانش از كس نيازرد كسسَبَق بُرد(2) اگر ...
گذري بر خدمات شهرداري تهران؛ عبادت به جز خدمت خلق نيست...
گذري بر خدمات شهرداري تهران؛ عبادت به جز خدمت خلق نيست... از قديم الايام واژه بسيار ارزشمند و مشهوري است كه مي گويد، " عبادت به جز خدمت خلق نيست" و در فرهنگ ...
گذري بر خدمات شهرداري تهران؛ عبادت به جز خدمت خلق نيست... از قديم الايام واژه بسيار ارزشمند و مشهوري است كه مي گويد، " عبادت به جز خدمت خلق نيست" و در فرهنگ ...
عبادت بجز خدمت خلق نيست
عبادت بجز خدمت خلق نيست-عبادت بجز خدمت خلق نيست بسياري از مردم در كشور ما به دليل مشكلا ت مالي و اقتصادي، چاره اي جز دريافت وام ندارند تا بخشي از مشكلا ت خود ...
عبادت بجز خدمت خلق نيست-عبادت بجز خدمت خلق نيست بسياري از مردم در كشور ما به دليل مشكلا ت مالي و اقتصادي، چاره اي جز دريافت وام ندارند تا بخشي از مشكلا ت خود ...
عاشقان را همه گر آب برد --- خوبرويان همه را خواب برد . (( ايرج ميرزا ))
عبادت بجز خدمت خلق نيست --- به تسبيح و سجاده و دلق نيست ! (( سعدي )) عجب كشگي سابيديم كه همش دوغ پتي بود ! عجله، كار شيطونه ! عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد !
عبادت بجز خدمت خلق نيست --- به تسبيح و سجاده و دلق نيست ! (( سعدي )) عجب كشگي سابيديم كه همش دوغ پتي بود ! عجله، كار شيطونه ! عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد !
ع
14 عبادت بجز خدمت خلق نيست به تسبيح و سجاده و دلق نيست (سعدي) 15 عجب کشکي ساييديم که همش دوغ شد! 16 عجله، کار شيطان است! 17 عجله و عقل با هم جور در نمي ...
14 عبادت بجز خدمت خلق نيست به تسبيح و سجاده و دلق نيست (سعدي) 15 عجب کشکي ساييديم که همش دوغ شد! 16 عجله، کار شيطان است! 17 عجله و عقل با هم جور در نمي ...
مرهمی بر زخم های پینه بسته اش
مرهمی بر زخم های پینه بسته اش-عبادت به جز خدمت خلق نیست بخشش و گشاده دستی مرهم دردها و رنج های روح ، چه برای بخشنده و چه برای ستاننده است.بخشش قاعده و قانون ...
مرهمی بر زخم های پینه بسته اش-عبادت به جز خدمت خلق نیست بخشش و گشاده دستی مرهم دردها و رنج های روح ، چه برای بخشنده و چه برای ستاننده است.بخشش قاعده و قانون ...
چرا و چگونه عبادت كنيم؟
بر اين اساس در تعريف عبادت مي توان ادعا كرد كه: عبادت به جز خدمت خلق نيست؛ زيرا در خدمت خلق خداست كه انسان به وظيفه خلافت از ربوبيت خداوندي اقدام مي كند و هر ...
بر اين اساس در تعريف عبادت مي توان ادعا كرد كه: عبادت به جز خدمت خلق نيست؛ زيرا در خدمت خلق خداست كه انسان به وظيفه خلافت از ربوبيت خداوندي اقدام مي كند و هر ...
مگر نماز «جعفرطیّار» می خوانی؟
عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست (سعدی)4. روز محشر که جانگداز بود اولین پرسش از نماز بود (سعدی)5. صُراحی می ناب، (ارسال المثل در دیوان ...
عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست (سعدی)4. روز محشر که جانگداز بود اولین پرسش از نماز بود (سعدی)5. صُراحی می ناب، (ارسال المثل در دیوان ...
جستاری در نیكی و نیك نامی در ادب فارسی ( قسمت اول )
روزی به صاحب دلی می گوید: " اكنون می خواهم به كنجی رفته و عبادت كنم" . دانای روشن ضمیر بر می آشوبد كه:طریقت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق ...
روزی به صاحب دلی می گوید: " اكنون می خواهم به كنجی رفته و عبادت كنم" . دانای روشن ضمیر بر می آشوبد كه:طریقت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق ...
یک عبادت جدید و راحت!
و براي هم ميهنان عزيز ارائه نمايد چرا كه عبادت به جز خدمت به خلق نيست نه تسبيح و ... یک عالمه sms عاشقانه یک عالمه sms عاشقانه-شادی را علت باش ، نه شریک ... و غم را .
و براي هم ميهنان عزيز ارائه نمايد چرا كه عبادت به جز خدمت به خلق نيست نه تسبيح و ... یک عالمه sms عاشقانه یک عالمه sms عاشقانه-شادی را علت باش ، نه شریک ... و غم را .
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها