تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  حضرت مهدی (عج):علم ما به شما احاطه دارد و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798525091




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام خمينى (ره) و مبانى مبارزه با كفر جهانى


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مبانى فقهى - عقيدتى مبارزه با كفر جهانى با رويكردى به انديشه‏هاى امام خمينى (قدس سر ه الشریف)
امام خمینی (ره) و مبانى مبارزه با كفر جهانى (ره) نويسنده: محمد مهدى بهداروند مبانى فقهى - عقيدتى مبارزه با كفر جهانى با رويكردى به انديشه‏هاى امام خمينىاشاره: حكومت كفر و شرك امريكا از ديرباز در صحنه‏ى رويارويى با ملل مستضعف، تحت‏يك تشكيلات واحد و منسجمى در تمامى عرصه‏ها عمل نموده، تا امكان ادامه حيات داشته باشد. امام خمينى‏قدس سره، ابراهيم بت‏شكن و سنت‏شكن قرن مدرنيزم، با راه‏اندازى انقلابى اسلامى كه به فرموده‏ى ايشان حقا انفجار نور بود، پيام آزادى از تمامى حلقه‏هاى اسارت و بندگى ماديت و ظلم‏هاى بى حدوحصر قدرت‏هاى پوشالى استكبارى را به همراه آورد و همه‏ى مظلومان عالم را اميدوار و همه‏ى مستكبران و زورمداران را نا اميد ساخت. انقلابى كه نظام كفر جهانى را به لرزه درآورده و پايه‏هاى آن را سست نموده و موجبات اضمحلال آن را (هم چون فروپاشى امپراطورى شرق) فراهم نمود و انشاءالله در آينده‏اى نه چندان دور شاهد از هم پاشيده شدن و محو كامل نظام استكبارى غرب نيز خواهيم بود. امام اصل مبارزه و دفاع را بر اساس مبانى فقهى، عقيدتى كه اصلى متفق و مجمع عليه تمامى فقهاى اسلام است‏شروع نمود و تنها در عرصه‏ى مبارزه به بعد نظامى آن بسنده ننموده، بلكه در تمامى عرصه‏هاى «فرهنگى، سياسى، اقتصادى‏» رهنمودهاى محورى خويش را به سربازان خود ارايه نمود. گرچه در اين راه نتوانستيم تمامى اهداف و ايده‏آل حضرت امام‏قدس سره را محقق نماييم، اما بر ما همين مطلب تمام است كه ايشان در راه مبارزه با غرب از ارايه‏ى هيچ رهنمود و راه‏حلى بر مبناى فقه، كوتاهى ننمود. نگاه به مساله‏ى دفاع در امر مبارزه از شيوه‏هاى منحصر به فردى است كه در آرا و ديدگاه‏هاى سياسى - فقهى امام مشهود و مشخص است. مبارزه در قالب دو پرچم و نظام و اكتفا به محو جوهره و ماهيت امريكا در تمامى اوصاف جامعه، جديدترين رويكرد اجتماعى در قرن 20 ميلادى بود كه در سراسر بين‏الملل به «بنيادگرايى اسلامى‏» لقب يافت. امروزه نفوذ دو گستره‏ى شعاع انقلاب اسلامى در سراسر عالم هستى به يمن توجهات جدى حضرت امام‏قدس سره در امر مبارزه با امريكا برمى‏گردد، كه امريكا را بايد درتمام صحنه‏هاى سرپرستى عالم (فرهنگ، سياست، اقتصاد) مورد هجوم قرار داد و از تجاوز او جلوگيرى نمود. اين مقاله از آراى فقهى حضرت امام‏قدس سره در تحريرالوسيله و حاشيه بر عروة الوثقى مرحوم آية‏الله سيد كاظم يزدى و استنادات روايى و قرآنى ايشان اقتباس گرديده است. بررسى مبانى فقهى حضرت امام‏قدس سره در امر مبارزه با استكبار جهانى از ضرورت‏هاى تحقيقى در مسايل سياسى انقلاب اسلامى است. ايشان تمامى امورات فردى و حكومتى خود را دقيقا بر اساس مبانى فقهى خود انجام مى‏داد و حاضر به كمترين عقب‏نشينى در اين امر نبود. تعبد و تبعيت و اعتماد جامعه به آراى سياسى ايشان به همين نقطه‏ى محورى برمى‏گردد. با توجه به حوادثى كه در قرون اخير براى جهان اسلام پديد آمده و اسلام و مسلمين مورد هجوم كفر جهانى قرار گرفته‏اند و «اصل اسلام‏» در خطر قرار گرفته است، ضرورت بيان و شناخت‏حكم جهاد دفاعى و مبانى فقهى در اسلام بديهى به نظر مى‏رسد. دفاع از كيان اسلام، مورد اتفاق تمام ملل عالم است زيرا اگر مكتب و مرامشان مورد هجوم قرار بگيرد در اين زمان بذل جان و مال را واجب دانسته و با تمام توان در مقابل دشمن متجاوز مقاومت مى‏نمايند. اين حالت تدافعى، سيره‏ى عقلاى جهان است كه در تمام ادوار تاريخ و هم اكنون، حتى آن‏ها كه داراى مكتب و مرام مادى هستند، آن را ضرورى مى‏دانند. وجوب دفاع و جهاد مساله‏ى وجوب دفاع و مبارزه با استكبار از اهم ضروريات اسلام و از اوجب واجبات و از بزرگ‏ترين مسؤوليت‏هاى مسلمين مى‏باشد. براى اين كه به عظمت اين مسؤوليت پى‏ببريم لازم است‏بدانيم كه مساله‏ى دفاع در كلمات فقها بدون قيد و شرط بر همگان واجب مى‏باشد، يعنى تمام آن شرايطى كه در واجب شدن واجبات ديگر وجود دارد در اين‏جا وجود ندارد. به عنوان مثال در جهاد ابتدايى شرايطى از قبيل ذيل وجود دارد: 1- اذن امام فقيه عادل 2- حضور امام (طبق نظر جمعى از فقها) 3- مرد بودن 4- بالغ بودن 5- رضايت پدر و مادر و سلامت جسمى و ... كه بدون اين شرايط، واجب نمى‏شود. ولى جهاد دفاعى بدون قيد و شرط بر همه‏ى آحاد مسلمين واجب است، يعنى چه با اذن امام و فقيه باشد و چه بدون اذن آن‏ها، چه در زمان حضور امام باشد و چه در غيبتش، چه مرد باشد يا زن، چه سالم باشد يا مريض، بر همه واجب است، هنگامى كه اسلام مورد هجوم قرار گرفت از آن دفاع نمايند. با نگاهى به كلمات فقهى امام‏قدس سره در آثار گران‏سنگ و گهربارشان به خوبى اين «لوغشى بلاد المسلمين او ثغورها عدو يخشى منه على بيضة الاسلام و مجتمعهم يجب عليهم الدفاع عنها باية وسيلة ممكنة من ‹رس‏ث/››ح :دسيونى‏م دوخ ى‏هقف ى‏نابم س‏اسا رب ن‏آرق و ن‏يد ن‏ايك زا ع‏افد و رابكتسا اب ه‏زرابم ى‏ه‏لاسم رد ،)569 -119( )6( ى‏ناث ديهش و )1301 -359( )5( ى‏ياهب خ‏يش و )1331( )4( ى‏مق ى‏ازريم ق‏قحم و )1321 -1611( )3( ى‏يابطابط ى‏لع ديس ،ض‏اير ب‏حاص و )6621 -0021( )2( رهاوج ب‏حاص و )7331 -7421( )1( هرگاه دشمنى بر سرزمين‏هاى مسلمين و يا به مرزهاى آن‏ها حمله آورد كه ترس از بين بردن اصل اسلام و جامعه‏ى اسلامى از آن بذل النفوس و الاموال‏» . (7) برود بر همه‏ى مسلمين واجب است‏با هر وسيله‏ى ممكن به دفاع برخيزند و در اين راه از بذل مال و جان دريغ نكنند. و در مساله‏ى دوم همين فصل مى‏نويسد: «لايشترط ذلك بحضور الامام و اذنه و لا اذن نائبه الخاص اوالعالم فيجب على كل مكلف باية وسيلة بلا قيد و شرط‏» و در وجوب دفاع، حضور امام عليه السلام و اذن او و هم چنين اذن نايب خاص يا نايب عام آن حضرت شرط نيست، بنابراين بر هر مكلفى با هر از مجموع موارد درمى‏يابيم كه بزرگان فقها نظير حضرت امام‏قدس سره در تمام طول تاريخ اسلام همه برآنند كه درصورت (8) هجوم به اصل اسلام دفاع و مبارزه واجب است و همگان وظيفه دارند بر آن قيام كنند. آن چه پيش از آوردن كلمات امام عليه السلام در امر مبارزه با امريكا و اسراييل و ... لازم است توضيح دهيم، اين است كه آيا اين دفاع در مورد هجوم نظامى امريكا است‏يا هجوم فرهنگى و سياسى و اقتصادى را كه اگر منجر به هدم و يا مدهون شدن اسلام گردد نيز شامل مى‏شود؟ در پاسخ به اين سؤال بايد توجه داشت كه تكيه‏ى فتاواى امام و باقى فقها روى هجوم و هدم اصل و جوهره‏ى اسلام است و هر چند ظاهر بعضى از فتواها نظر به هجوم نظامى دارد، ولى در عين حال آن هجوم نظامى مورد نظر است كه اساس آن بر هدم اسلام باشد. بنابراين با اين وصف معلوم مى‏شود كه هجوم بر اسلام به هر طريقى اعم از هجوم و تجاوز سياسى، فرهنگى و اقتصادى و نظامى باشد، دفاع در برابر آن واجب است. به همين دليل حتى در موردى هم كه قصد تجاوز و هجوم نباشد ولى هجوم صدق كند، باز هم دفاع از اسلام بر آحاد مردم واجب مى‏شود و بايد جلوى هجوم بر اسلام را بگيرند. اگر به آيات و رواياتى كه در مورد ضرورت دفاع و مبارزه وارد شده است رجوع كنيم ديگر جاى هيچ‏گونه شك و شبهه و عذرى باقى نمى‏ماند كه هر نوع هجومى كه منجر به هدم و يا وهن اسلام گردد، دفع آن واجب است. به اين عبارت‏هاى حضرت امام‏قدس سره قدرى به ديده‏ى تامل نظر بياندازيم: تمامى گرفتارى ما از اين امريكاست، تمام گرفتارى ما از اين اسراييل است. (9) همه‏ى مصيبت‏هاى ما زير سر امريكاست. خوشوقتى كامل ما آن روزى است كه سلطه‏ى همه‏ى استعمارگران شرق و غرب به خصوص امريكاى جهان‏خوار از سر مسلمانان قطع شود. امريكا از ساليان قبل بر پيكره‏ى ملت و دولت ايران به ناحق چنگ نهاده بود و نظام‏هاى جيره‏خور گذشته هم با ايجاد و گسترش و استفاده از امكانات متناسب با روابط غيرالهى توفيق مى‏يافت كه عمال گرداننده‏ى نظام، از مديران اقتصادى گرفته تا زمامداران سياسى، فرهنگى و صاحب منصبان قضايى و نظامى را تربيت نموده و با به كارگيرى هركس در موضع خاص، در تحكيم و تثبيت پايه‏هاى نظام نوكر امريكا كوشا باشد. انقلاب اسلامى ايران پس از پيروزى بر طاغوتيان داخلى و درگيرشدن با استكبار جهانى و واژگون نمودن نظام شاهنشاهى با چنين مجموعه امكانات به جا مانده از آنان روبه‏رو بود، مجموعه امكاناتى كه در جميع ابعاد فرهنگى، سياسى، اقتصادى، اعم از بخش‏هاى كشاورزى و صنعتى، عمرانى، نظام‏هاى پولى و مالى، دستگاه‏هاى تربيتى بهداشتى و درمانى، امكانات آموزشى و تحقيقاتى و هنرى ... دقيقا هماهنگ با روابط انسانى ديگر حاكم بر جامعه‏ى طاغوتى و متناسب با تحقق ارزش‏هاى ويران‏گر و ضد اسلامى چنان جامعه‏اى ساخته و پرداخته شده است. آن چه نگرانى امام‏قدس سره محسوب مى‏شد و از سهم تاثير بالايى برخوردار بود اين كه مجموعه‏ى امكانات در مقابل ملتى عزيز قرار گرفته كه حاكميت نظام الهى را به جان پذيرفته و در به دست آوردن چنين حاكميتى از بذل جان و مال خود امتناع نكرد، اما جريان يافتن احكام الهى در اجتماع و تحقق يك جامعه‏ى اسلامى در همه‏ى ابعاد به صرف اراده‏ى انسان‏ها انجام نمى‏گيرد; زيرا جامعه صرفا مجموعه‏اى متشكل از افراد نيست كه چون اراده‏ها تغيير كند جامعه هم متحول شود، بلكه تحقق يك جامعه‏ى اسلامى كه در آن جميع وجوه رفتار اجتماعى و فردى بر اساس احكام الهى تنظيم شود مستلزم هماهنگى و سازگارى مجموعه امكاناتى است كه زمينه‏ى تحقق اراده‏ى انسان‏ها را فراهم مى‏سازد. دقت در كلام امام خمينى‏قدس سره كه «تمام بدبختى‏هاى ما زير سر امريكاست‏» ، بيان‏گر اين نكته است كه امريكا در امر سلطه‏گرى بر ملل و دولت‏ها تمامى ابعاد فردى و اجتماعى آن‏ها را مورد دقت قرار داده و بر آن‏ها حكومت مى‏كند. اين لايت‏شيطانى را با رويكردى به كلام امام در ابعاد سياسى، فرهنگى و اقتصادى عنوان مى‏نماييم. ولايت و تسلط در مديريت فرهنگى «صدماتى كه كشور ما از فرهنگ رژيم شاه خورده است قابل مقايسه با ضررهاى اقتصادى و غيره نبوده است. متاسفانه در زمان اين پدر و پسر دست اجانب بازگرديد و مراكز آموزشى كه بايد تكيه گاه ملت‏باشد به ضدش تبديل شد» . (10) «ما الان در همه چيز به گمان همه يك نحو وابستگى داريم كه بالاتر از همه، وابستگى افكار است، افكار جوان‏هاى ما، پيرمردهاى ما، تحصيل‏كرده‏هاى ما، روشن‏فكران ما، بسيارى از اين افكار وابسته به غرب است‏» . (11) امريكا با راه‏اندازى سازمانى تحت عنوان «يونسكو» در بخش فرهنگى شروع به فعاليت گسترده نمود كه در حقيقت اين سازمان به عنوان هماهنگ و ايجاد كننده‏ى فرهنگ يكسان جهانى و سياست‏گذارى آموزشى، علمى و تحقيقاتى به ايفاى وظيفه مى‏پردازد. اين سازمان موظف است كليه‏ى مسايل مربوط به آموزش و پرورش، از ريشه‏كنى بى‏سوادى گرفته تا نظام آموزشى و مواد درسى و تربيت معلمان و نيز محيطهاى آموزشى را با به دست آوردن اطلاعات و آمار از طريق مركز اطلاعات آموزشى خود سازمان‏دهى نمايد. علاوه بر اين امور، يونسكو بايستى مساله‏ى علوم طبيعى و رشد و توسعه‏ى آن‏ها را از طريق فراهم نمودن همكارى بين دانشمندان به وجود آورد. امام‏قدس سره بر اساس مستندات فقهى خويش نظير «ولن يجعل‏الله للكافرين على المؤمنين سبيلا» (12) اين نحوه مديريت را نفى كرده و در دستورات و بيانيه‏ها و سخنرانى خويش بر حذف و هدم آن تاكيد مى‏نمود و مى‏فرمود : «ببينيم فرهنگ وارداتى با ما چه كرد و ما در مقابلش چه بايد بكنيم؟ خروج از فرهنگ بدآموز غربى و نفوذ و جايگزين‏شدن فرهنگ آموزنده‏ى اسلامى ملى و انقلاب فرهنگى در تمام زمينه در سطح كشور آن چنان محتاج تلاش و كوشش است كه براى تحقق آن ساليان دراز بايد زحمت كشيد و با نفوذ عميق ريشه دار غرب مبارزه كرد» . (13) آن چه در نوع بيانات و موضع‏گيرى‏هاى امام مشهود است اين كه آن چه ايشان در تقدس جنگ و مبارزه با امريكا و در يك كلمه استكبار و ثمرات و دستاوردهاى مهم آن بيان مى‏فرمايند، نه از خود كه برخاسته از درك عميق و دقيق ايشان از سنت معصومين و كتاب الهى است كه در جاى جاى آن اين رفعت جايگاه را با صراحت‏يا اشارت به تصوير كشيده است و تن پروران و بهانه‏جويان رويگردان از اين نعمت‏بزرگ را به افرادى كه در كنار پيران فرتوت و كودكان نورس محكوم ساخته است و اين كلام برگرفته از كلام خداوند متعال است كه فرمود: «ولو ارادوا الخروج لاعدوا له عدة ولكن كره الله انبعاثهم فثبطهم و قيل اقعدوا مع القاعدين‏» (14) «و لن تقاتلوا معى عدوا انكم رضيتم بالقعود اول مرة فاقعدوا مع الخالقين‏» (15) بنابراين در امر فرهنگ امريكا در جهت‏برقرارى نظام سلطه و سيطره و سبيل با نفوذ در نظام آموزشى كه يكى از مهم‏ترين راه‏هاى سلطه‏ى فرهنگى است، توانسته است نيروى انسانى مورد نياز براى چرخش چرخ‏هاى ماشينيزم مبتنى بر اصالت ماده و حاكميت كافرانه خويش را دقيقا متناسب با اداره‏ى مجموعه‏ى جهانى آموزش داده و تربيت نمايد. و به همين دليل شايد بد نباشد كه نتيجه‏ى اين كار دردآور را از زبان يكى از همين دردآوران، اين دزدان فكر و چپاول‏گران شخصيت‏ها بشنويم. ژان پل سارتر در اين مورد مى‏گويد: «روشن‏فكران جهان سوم را براى نشخوار كردن خط فكرى خودمان تربيت كرده‏ايم و به همين دليل مى‏بينيد كه براى رسيدن به اهدافمان اين‏ها بيشتر از نيروى خودمان در آن مناطق مفيد هستند» . (16) امام‏قدس سره با خواندن نهايت اهداف شوم امريكا در امر سلطه‏ى فرهنگى، درصدد مقابله‏ى جدى برآمد و ضمن تعطيلى دانشگاه‏ها، خواهان راه‏اندازى انقلاب فرهنگى و يا اسلامى شدن دانشگاه‏ها گرديد كه متاسفانه در كشاكش مسايل سياسى اين آرزوى امام تحقق نيافت. تبعيت از الگوى آموزشى - تربيتى دانشجويان در امر فرهنگ منجر به تبعيت از ديگر ابعاد جامعه گرديد و امام هم به استناد آيات قرآن در مباحث فقهى خود، خطر وابستگى را گوش زد فرمودند كه اساس اين كار اعراض از قرآن كريم است كه: «يا ايها الذين امنوا ان تطيعوا الذين كفروا يردوكم على اعقابكم فتنقلبوا خاسرين‏» ; اى كسانى كه ايمان آورديد اگر از كافران پيروى كنيد آنان شما را به گذشته‏هايتان (زمان كفر) بازمى‏گردانند و در آن شما نيز زيان‏كاريد. (17) اين قسمت از مديريت غرب در امر فرهنگ را با كلام نغز امام به پايان مى‏بريم كه فرمود: «از جمله تبليغاتشان اين مى‏شود كه علم و پيشرفت مختص به دو جناح امپرياليزم و كمونيزم است و آنان خصوصا غربى‏ها و اخيرا امريكايى‏ها نژاد برتر و ديگران نژاد پست و ناقص هستند» . (18) مديريت و ولايت در مسايل اقتصادى در امريكا، در بخش سرپرستى اقتصادى، از 13 سازمانى كه متكفل كارگذارى‏هاى بين‏الدولى هستند 12 سازمان به صورت مستقيم و غيرمستقيم عهده‏دار امور اقتصادى‏اند و از اين تعداد 8 سازمان در برگيرنده‏ى موضوعات كار، خواروبار و كشاورزى، نظام بانكى و تجارت و حمل و نقل، عهده‏دار اجراى اصلى‏ترين سياست‏هاى مادى هستند. در اين جا به عنوان نمونه، تعدادى از شبكه‏هاى مرتبط به هم را ذكر مى‏نماييم: 1- بانك بين‏المللى ترميم و توسعه يا بانك جهانى) I.B.R.D (و نيز صندوق بين‏المللى پول) I.M.E (مسؤوليت تعيين و اعمال سياست‏هاى پولى و ارزى و كيفيت ثبات آن‏ها و ارزش‏گذارى و تعيين نرخ ربا و ..... و زمينه سازى اجراى طرح‏هاى عمرانى هماهنگ با سياست‏هاى جهانى در كشورهاى گوناگون را برعهده دارد. 2- سازمان جهانى خواروبار و كشاورزى (فائو) كه برنامه‏ريزى كشاورزى و مسايل مربوط به تغذيه‏ى كشورهاى تحت اشراف خويش را زير نظر دارد. 3- در بخش تجارت هم موافقت نامه‏ى عمومى تعرفه و تجارت موسوم به (گات) مى‏باشد. 4- سازمان بين‏المللى كار معروف به (آيلو) . 5- سازمان مشورتى دريايى (ايمكو) و هواپيمايى (ايكائو) و سازمان بهداشت (W.H.O) و اتحاديه‏ى پست جهانى) U.P.U (و اتحاديه‏ى بين‏المللى مخابرات دور (L.T.V) و سازمان هواشناسى (W.M.O) . تمام اين سازمان‏ها در اداره‏ى اقتصاد دنيا براى ايجاد نظم نوين جهانى و پيوند زدن كشورها بر حول محور ماده پرستى و تشكيل دهكده‏ى جهانى عهده‏دار ماموريت و مسؤوليت‏هاى ويژه‏ى خاص خود هستند. امام خمينى‏قدس سره با توجه به ديدگاه‏هاى اقتصادى خويش معتقد بود كه پيدايش و رواج مستمر «ربا» به عنوان شاهرگ حيات سرمايه‏دارى و زيربناى تمامى سازمان‏ها و سيستم‏هاى اداره كننده‏ى امور اقتصادى در جوامع تحت‏سلطه و از آن جمله كشورهاى اسلامى و نيز رسميت و جريان دادن حق «انحصار» به عنوان مكمل ربا و حافظ نظام ربوى در اين جوامع كه به تمركز سرمايه و به تبع آن پيدايش دستگاه سازمان‏دهى اعتبارات و حافظ و رشددهنده‏ى سرمايه يعنى «بانك‏» منجر گرديده است. و اين از مصاديق مبرز مديريت و سلطه‏ى اقتصادى به حساب مى‏آيد. امام‏قدس سره دردمندانه اين خطر را گوش زد مى‏نمايد كه: «جهان‏خواران با ايجاد مراكز انحصارى و چند مليتى عملا نبض اقتصادى جهان را دست گرفته و همه‏ى راه‏هاى صدور و استخراج و توزيع و عرضه و تقاضا و حتى نرخ‏گذارى و بانك‏دارى را به خود منتهى نموده‏اند» . (19) «هر چند كه اين بليه (اقتصاد شرق و غرب) دامن‏گير همه‏ى ملت‏هاى جهان گرديده است و عملا بردگى جديد بر همه‏ى ملت‏ها تحميل شده و اكثريت جوامع بشرى در زندگى روزمره خود به اربابان زر و زور پيوند خورده‏اند و حق تصميم‏گيرى در مسايل اقتصاد جهان از آن‏ها سلب شده است‏» . (20) با نگاهى به اين دو فراز از امام‏قدس سره اين سؤالات در ذهن مخاطب ابراز وجود مى‏نمايد كه: مراكز انحصارى و چند مليتى چه نقشى در اقتصاد جهان دارند و چگونه نبض اقتصادى جهان را به فرموده امام‏قدس سره در دست گرفته‏اند؟ به راستى بانك و بانك‏دارى بر محور چرخش اعتبارات و سود سپرده چه نقشى را در اقتصاد جهان‏خواران بر عهده دارد؟ در اين كلام امام بردگى جديد ملت‏ها چه ويژگى‏هايى دارد؟ و چگونه حق تصميم‏گيرى در مسايل اقتصادى جهان از ملت‏ها سلب شده است.؟ متاسفانه در حوزه‏هاى علميه‏ى ما «پرچم‏داران راستين دين و ديانت‏» به اين سؤالات هنوز به صورت جدى پاسخ نداده‏اند و از اين كلام و امر امام غفلت‏شده است كه : «يكى از مسايل بسيار مهمى كه بر عهده‏ى علما، فقها و روحانيت است مقابله‏ى جدى با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصاد شرق و غرب و مبارزه با سياست‏هاى اقتصاد سرمايه‏دارى و اشتراكى در جامعه است‏» . (21) آن چه بيان‏گر موضع‏گيرى شفاف و قاطع امام در تمامى عرصه‏ها و خصوصا عرصه‏ى اقتصاد است، عمل بر طبق مبانى فقهى و متخذ از كتاب و سنت است. گرچه امروزه تلاش مى‏شود دستگاه كارشناسى در دستگاه فكرى دموكراسى موجود، مديريت اصيل انقلاب يعنى دستگاه مديريت ولايت فقيه «مديريت دينى‏» را در خود منحل نمايد، ولى چه جاى تامل كه امام در تمام عرصه‏ها حجت را بر مسؤولين و سردمداران تمام نموده‏اند. ايشان بر اساس فقه جواهرى و با توجه به كلام قطعى خداى متعال: «فاذنوا بحرب من‏الله و رسوله‏» در كيفيت گردش در عرصه‏ى اقتصاد در بخش توزيع «بانك‏» به خلاف ديدگاه‏هاى منفعل اعلام مى‏نمايد كه : «اگر چنان چه ربا در يك كشورى مثل كشور ما خداى نخواسته باز در بانكش، در تجارتش، در بين مردمش باشد ما نمى‏توانيم بگوييم كه ما جمهورى‏مان، جمهورى اسلامى است. محتوى جمهورى ما اسلامى است از اين جهت كارشناسان، علما در اين مساله بسيار فعاليت كنند، دقت كنند، كه ما را از اين گرفتارى نجات بدهند و ملت هم بايد توجه بكنند به اين كه مواجه هستند با يك هم‏چو چيزى كه قرآن كريم مى‏فرمايد «فاذنوا بحرب من الله و رسوله‏» اعلام جنگ بكنيد با خدا. .... اصلاح بانك هم يكى از امور بسيار مهم است، چنان‏چه اصلاح اقتصاد و ماليات و امثال ذلك هم بسيار اهميت دارد» . (22) بنابراين امريكا در مديريت‏خود بر تمام عالم از هر عرصه‏اى به عنوان رگه‏هاى وابسته نمودن جهان بهره برده و مى‏برد و اين مويد اين كلام متين امام است كه: ساده انگارى است، هجوم به بلاد اسلامى فقط در غالب حمله‏ى نظامى و تهديد ناوهاى جنگى ديده شود و روابط اقتصادى، سياسى و فرهنگى ديگر را به دور از هر گونه خوى و خصلت تجاوزگرى انگاشت. بر اين اساس مبارزه با امريكا و اسراييل در عرصه‏ى نظامى‏گرى محدود نمى‏گردد، زيرا در صحنه‏ى هجوم نظامى يك شيوه مطرح است و در غير هجوم نظامى هزاران شيوه‏ى خطرناك‏تر ديگر امام به جهت پيروزى در اين زمينه در مقابل غرب و غرب‏گرايى راه‏حل‏ها و توصيه‏هايى مى‏نمايد كه : «ما نبايد غفلت كنيم واقعا بايد به سمتى حركت نماييم كه انشاءالله تمام رگه‏هاى وابستگى كشورمان از چنين دنياى متوحشى قطع شود» . (23) ... بايد تفكر اين كه ما بايد از خارج چيز وارد بكنيم از كله‏مان بيرون برود. پس در مى‏يابيم كه امام در تبيين مديريت‏سيطره‏خواه امريكا معتقد بودند كه در مسايل اقتصاد براى رهايى از عبوديت غرب و تبيين از الگوى مادى و منحط آن‏ها، بايد به مسايل مهم و اساسى‏اى چون نحوه مشاركت مردم در امر اقتصاد، جلوگيرى از نفوذ عده‏اى معدود از صاحبان ثروت، اهميت و كيفيت نظارت دولت در اقتصاد را مورد دقت قرارداد تا با توجه به اصل نه شرقى نه غربى امكان سقوط در دام ابرقدرت‏ها از بين برود. آن‏چه مى‏تواند به عنوان يك كار تحقيقى حول اين ديدگاه امام‏قدس سره به خوبى صورت گيرد اين است كه رابطه مبناى نظام منحط غرب با فلسفه مادى مورد دقت قرار گيرد و ناهنجارى‏هاى فلسفى و منطقى اين مبنا تشريح گردد. ولايت و مديريت‏سياسى اين مديريت در حقيقت‏برمى‏گردد به دوران پايان جنگ دوم جهانى. زيرا در اين زمان ابرقدرت‏ها به اين جمع‏بندى رسيدند كه ضرورى است دستگاه‏هايى متناسب براى اجرا و ايفاى نيات آن‏ها فراهم و ايجاد گردد. سازمان ملل متحد از جمله قديمى‏ترين و فراگيرترين اين اهرم‏هاى سيطره‏ى مخوف جهانى است كه با ظاهرى فريبنده در سال 1945 ميلادى به بهانه‏ى حفظ صلح و امنيت‏بين‏المللى و با هدف به ظاهر زيباى توسعه‏ى روابط دوستانه ميان ملل و همكارى در حل مسايل بين‏المللى كه داراى ماهيت اقتصادى، فرهنگى، سياسى و يا بشردوستى است و بالاخره تحت پوشش فريبنده ايجاد وحدت و اتحاد ملل تشكيل گرديد تا از طريق ارگان اصلى و كارگزارى‏هاى بين‏الدولى وابسته به آن، كشورهاى مختلف جهان را در درون هرم تمركز جذب و هضم نمايد. علت تشكيل و نقش اين سازمان در حقيقت‏به عنوان يك سپر و پوشش در پنهان نگه داشتن اهداف پليد بانيان و جهان‏خواران ايفا مى‏نمايد. در جهت عبوديت غرب اين سازمان منحط و مزدور اهداف پنهانى غرب و غرب‏منش‏ها مردم جهان را به وحدت براى افزايش رفاه و امكان بهره‏ورى مادى همه‏ى انسان‏ها دعوت نموده است و در نخستين گام، اصلى‏ترين علت نزاع با دنياپرستى يعنى اعتقاد به خدا را با اصل عقايد گونه‏گون و نيز احترام به عقايد، منزوى نموده و از صحنه كنار گذارد! ! ! در اين ديدگاه همه‏ى عقايد متضاد و متناقص يكسانند، صاحبان آن‏ها خواه كافر يا مؤمن باشند، هر دو برابرند و محترم و همه حق‏اند (پلوراليزم سياسى) . مسلما بر اساس چنين ولايت و سيطره است كه براى تمامى اقوام جهان نياز به ادبياتى مشترك، زبانى واحد و نيز اطلاعاتى هماهنگ و سازمان‏هايى بين‏المللى براى جريان بخشيدن به آن و مديريت كفر جهانى، ضرورت مى‏يابد و اين تنها نمودى است از مبارزه و هجوم امريكا عليه اسلام و به تعبير رساى حضرت امام: قدس سره راستى كلام انسان عاقلى است كه بت پرستى جديد و مدرن را در شكل‏ها و افسون‏ها و ترفندهاى ويژه‏ى خود نشناخته باشد و از سلطه‏اى كه بت‏خانه‏هايى چون كاخ سياه بر ممالك اسلامى و خون و ناموس مسلمين و جهان سوم پيدا كرده‏اند خبر نداشته باشند؟ امام اساس اين تشكيلات و ارگان‏هاى وابسته به آن (ايكائو، فائو، ايمكو و ...) را نفى كرده و مى‏فرمايد: «اصل اساس اين را (سازمان ملل) اين‏ها درست كرده‏اند، اساس اين سازمان‏ها خود اين‏ها هستند، اگر ساخته‏ى خود اين‏ها نبود به چه مناسبت‏بايد يك كشور يا چند كشور قلدر حق وتو داشته باشند؟» اين را درست كردند براى بازى دادن ملت‏هاى كوچك، اين جانب مكرر گفته‏ام كه تمام اين سازمان‏ها و گروه‏ها براى طرفدارى از قدرتمندان به وجود آمده است و اين جمعيت‏ها به دست ثروتمندان براى سلطه‏ى بر ضعيفان و مكيدن خون محرومان جهان به وجود آمده است. (24) ... و آن جا كه به نفع قدرتمندان و سرمايه‏داران بين‏المللى است، حقوق مستضعفين را ناديده گرفته و جز براى سلطه‏ى آنان عملى انجام نمى‏دهند. (25) بنابراين امام‏قدس سره بر مبناى منش فقهى خويش كه مستنبط از آرا و كلمات بزرگان و فقها در تحت لواى كتاب و سنت قرار دارد، مصمم و اميدوار درگيرى و مبارزه با امريكا را به عنوان يك تئورى استراتژيك عنوان نموده و مى‏فرمايد: «نكته‏ى مهمى كه همه‏ى ما بايد به آن توجه كنيم و آن را اصل و اساس سياست‏خود با بيگانگان قرار دهيم اين است كه دشمنان و جهان‏خواران تا كى و تا كجا ما را تحمل مى‏كنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند. به يقين آنان مرزى جز عدول از همه‏ى هويت‏ها و ارزش‏هاى معنوى الهيمان نمى‏شناسند. به گفته‏ى قرآن كريم هرگز دست از مقابله و ستيز با شما برنمى‏دارند مگر اين كه شما را از دينتان برگردانند. ما چه بخواهيم و چه نخواهيم صهيونيست‏ها و امريكا و شوروى در تعقيب‏مان خواهند بود تا هويت دينى و شرافت مكتبى‏مان را لكه‏دار سازند. پس راهى جز مبارزه نمانده است و بايد چنگ و دندان ابرقدرت‏ها و خصوصا امريكا را شكست و الزاما يكى از دو راه را انتخاب نمود: يا شهادت يا پيروزى، كه در مكتب ما هر دوى اين‏ها پيروزى است كه انشاءالله خداوند قدرت شكستن چارچوب سياسى‏هاى حاكم و ظالم جهان‏خواران و نيز جسارت ايجاد داربست‏هايى بر محور كرامت انسانى را به همه‏ى مسلمين عطا فرمايد و همه را از افول ذلت‏به صعود عزت و شكوه همراهى نمايد. ... جنگ ما جنگ عقيده است و جغرافيا و مرز نمى‏شناسد و ما بايد در جنگ اعتقاديمان بسيج‏بزرگ سربازان اسلام را در جهان راه‏اندازيم‏» . (26) استقامت رمز و راز پيروزى بنابراين مشخص شد كه امام با تكيه بر مبانى متقن فقهى و عقيدتى خويش كه در آن لزوم هرگونه سبيل و سلطه‏اى توسط دشمن نفى گرديده است در برابر تمامى تهاجمات سياسى، فرهنگى، اقتصادى ، نظامى امريكا ايستادگى نمود و فرمود : «اين جنگ اگر 20 سال هم طول بكشد ما ايستاده‏ايم‏» ، «ما مرد جنگيم‏» . او فرزند مكتب عاشوراست كه در برابر عظمت عنكبوتى، دشمن آيات وحى را تلاوت مى‏كند كه: «ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما ياتكم مثل الذين خلوا من قبلكم مستهم الباساء و الضرآء و زلزلوا حتى يقول الرسول و الذين امنوا معه متى نصرالله ان نصرالله قريب‏» . (27) او مى‏دانست كه شرط اساسى در مبارزه و فايق آمدن بر همه‏ى مشكلات، صبر و استقامت است و در كنار آن آمادگى و خودباورى در تمام عرصه‏هاست. امام بر اساس آيه‏ى قرآن در تمامى ابعاد طرح مبارزه با غرب و جهان كفر را پى‏گيرى نمود. در بعد نظامى، فرهنگى، سياسى، اقتصادى به حكم: «واعدوا لهم ما استطعتم من قوة من رباط الخيل ترهبون به عدوالله و عدوكم‏» ، (28) ابتدا سپاه پاسداران را به عنوان نيروى مسلح و معتقد در برابر ارتش شكست‏خورده باقيمانده مطرح نمود و در بعد فرهنگ، مساله‏ى انقلاب فرهنگى را عنوان نمود و در عرصه‏ى سياست «سياست نه شرقى نه غربى‏» را در صحنه‏ى ديپلماسى مطرح نمود. با نگاهى به يكايك رفتارهاى اجتماعى حضرت امام‏قدس سره به خوبى ارتباط منطقى آن را با مبانى فقهى و عقيدتى متخذ از قرآن و سنت را در مى‏يابيم. پی نوشت : 1. ر.ك: عروة‏الوثقى و حاشيه بر جامع عباسى شيخ بهايى، بحث دفاع، ص 209. 2. ر.ك: جواهر الكلام، شرح بر شرايع، ج 21، ص 14. 3. ر.ك: شرح بر مختصر النافع، بحث جهاد و رياض، ج 1، ص 497. 4. ر.ك: جامع الشتات، كتاب جهاد، ص 80 . 5. ر.ك: شرح لمعه، ج 2، ص 381 با شرح كلانتر و شرح مسالك، ج 1، ص 148. 6. تحرير الوسيله، روح الله خمينى، فصل دفاع، ج 1، ص 485، انتشارات جامعه‏ى مدرسين حوزه‏ى علميه‏ى قم. 7. همان . 8. همان . 9. كلمات قصار، دفتر نشر و آثار امام قدس سره، ص 156، موسسه‏ى چاپ و نشر عروج، 1376. 10. سخنرانى در تاريخ 24/7/60. 11. صحيفه‏ى نور، ج 10، ص 56. 12. نساء/ 141. 13. ر.ك: سخنرانى در مورخ 28/9/61 و 19/9/63. 14. توبه / 46. 15. توبه / 83. 16. حكومت جهانى، آكادمى علوم، ص 23. 17. آل عمران / 149. 18. حكومت جهانى، ص 23. 19. ر.ك: فرياد برائت. 20. همان . 21. همان . 22. ر.ك: سخنرانى مورخ 25/2/ 1363. 23. ر.ك: سخنرانى در مورخ 3/4/1367 و 26/11/1359. 24. ر.ك: سخنرانى مورخ 4/11/1360 و 6/2/1359. 25. ر.ك: سخنرانى مورخ 4/11/1360 و 6/2/1359. 26. ر.ك: پيام استقامت. 27. بقره /214. 28. انفال /60.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 276]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن