واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عدالت از منظر مقام معظم رهبري يكي از مفاهيم كليدي در فلسفه سياسي، مفهوم عدالت مي باشد كه در رابطه با آن بحث هاي مختلفي صورت گرفته است. در اين نوشتار به بررسي اين مفهوم در ديدگاه مقام معظم رهبري پرداخته مي شود كه زواياي مختلف آن در سخنان ايشان مورد بررسي قرار مي گيرد. ايشان درباره عدالت مي فرمايند: تكيه برعدالت،اساسي ترين و محوري ترين اصل يك حركت الهي است؛ ادامه ي كار همه انبيا و مصلحان بزرگ تاريخ است. البته عدالت، دشمناني دارد.همه كساني كه نانشان دربي عدالتي است، با عدالت دشمن اند. همه كساني كه با قلدري وزورگويي- چه درصحنه ي ملي، چه درصحنه ي بين الملي- تغذيه مي شوند، باعدالت مخالفند.عدالت، شعار اصلي وهدف بزرگ انقلاب اسلامي ونظام جمهوري اسلامي بوده وهست. بعضي مي خواهند با عنوان تندروي، عدالت را متهم ومحكوم كنند. عدالت، تندروي نيست؛ حق گرايي است؛ توجه به حقوق آحاد مردم است؛ جلوگيري ازويژه خواري است؛ جلوگيري از تجاوز وتعدي به حقوق مظلومان است. دريك كشور، كسان زيادي پيدا مي شوند كه اگر دستگاه مسئوول قانوني به مدد آنها نشتابد، در امواج درگيري هاي گوناگون لگد مال مي شوند. وظيفه ي دولت عدالت مدار، توجه ويژه به قشر محرومين است. عدالت را نبايد تندروي ومخالفت با شيوه هاي علمي دانست. با استفاده از همه ي شيوه هاي عالمانه وبا تدبير مي توان عدالت را در جامعه مستقر كرد. (1)مقام معظم رهبري، عدالت را درهم تنيده با دو مفهوم كليدي ديگر دانسته و شرط تحقق عدالت را در پيوند آنها با يك ديگر مي داند: من مي خواهم اين نكته را عرض كنم كه اگر بخواهيم عدالت به معناي حقيقي خودش در جامعه تحقق پيدا كند، با دو مفهوم ديگر به شدت درهم تنيده است؛ يكي مفهوم عقلانيت است؛ ديگر معنويت. اگر عدالت ازعقلانيت ومعنويت جداشد، ديگر عدالتي كه شما دنبالش هستيد، نخواهد بود؛ اصلاعدالت نخواهد بود.عقلانيت به خاطر اين است كه اگر عقل وخرد درتشخيص مصاديق عدالت به كار گرفته نشود، انسان به گمراهي واشتباه دچار مي شود؛ خيال مي كند چيزهايي عدالت است، درحالي كه نيست؛ وچيزهايي را هم كه عدالت است، گاهي نمي بيند.بنابراين عقلانيت ومحابسه، يكي ازشرايط لازم رسيدن به عدالت است. تا مي گوييم محاسبه وعقلانيت، عده يي مي گويند مواظب باشيد، دست ازپاخطا نكنيد، عقل را رعايت كنيد؛ مبادا يك حرف آن چناني بزنيد كه دردنيا آن طوري بشود؛ مبادا يك كارآن چناني بكنيد كه دنيا صف آرايي كند.اين ها عقلانيت محافظه كارانه است؛ من به اين اصلااعتقاد ندارم. بنابراين اگر بخواهيد عدالت رابدرستي اجرا كنيد، احتياج داريد به محاسبه ي عقلاني وبه كار گرفتن خرد وعلم در بخشهاي مختلف، تا بفهميد چه چيزي مي تواند عدالت را برقرار كند واعتدالي را كه ما بناي زمين و زمان رابراساس آن اعتدال خدادادي مي دانيم ومظهرش در زندگي ماعدالت اجتماعي است،تامين كند.عدالت بايد با معنويت همراه باشد؛ يعني بايد شما براي خدا واجر الهي دنبال عدالت باشيد؛ دراين صورت مي توانيد با دشمنان عدالت مواجهه ومقابله كنيد. البته معنويت هم بدون گرايش به عدالت، يك بعدي است. بنابراين معنويت وعدالت درهم تنيده است.اين كه ما بگوييم عدالت رامطرح نكنيد، توليد ثروت رامطرح كنيد؛ بهانه راهم اين بياوريم كه بعد ازتوليد ثروت سراغ عدالت مي رويم، اين نمي شود. عدالت يعني امكاناتي كه دركشور هست، عادلانه وعاقلانه تقسيم كنيم- نه عادلانه بي حساب وكتاب- وسعي كنيم همين امكانات رابيشتر كنيم تابه همه بيشتر برسد؛ نه اين كه به قشر خاص و به دسته خاصي بيش تر برسد. اين وظيفه ازوظايف دولت اسلامي بود كه شما شعارش داديد؛خيلي هم خوب كرديد؛ دنبالش هم باشيد؛ متعهد به اين هم باشيد؛ واين اساس كار شما ست.عدالت را واقعا محور همه برنامه ريزي هاي خودتان قرار دهيد وببينيد دربخشهاي مختلف چگونه مي شود آن را تامين كرد. دراين زمينه، به خصوص سازمان مديريت وبرنامه ريزي بقش خيلي زيادي دارد و بعد هم بخشهاي مالي واقتصادي دولت وبخش خدماتي وديگر بخش ها. (2)ايشان، اولين انتظار ملت از مسئولين را ملاحظه عدالت مي دانند و مي فرمايند: دولت مردان وظائف سنگيني دارند كه بايد انجام دهند. ملت حق دارد اولين چيزي را كه از مسئولان انتظار دارد و توقع ميرود، ملاحظه ي عدالت باشد.براي تآمين عدالت كه بسيارهم دشوار است، بايد همه كار كنند؛ همه تلاش كنند. من اول سال گفتم: مسئله اقتصادي يك مسئله ي مهم كشور است. مسئله ي جنگ رواني دشمن يك مسئله مهم ديگر است. مسئله پيشرفت علمي هم مسئله سومي است كه براي ملت ما مهم است. (3)مقام معظم رهبري، پاي بندي به عدالت و عدالت محور بودن را مهم دانسته و مي فرمايند: نبايد ارزش عدالت به عنوان يك ارزش درجه ي دو كم كم در مقابل ارزشهاي ديگر به فراموشي سپرده شود؛ در نظام ما اين خطروجودداشته است. ارزشهاي ديگر هم خيلي مهم است؛ مثلاارزش پيشرفت و توسعه، ارزش سازندگي، ارزش آزادي ومردم سالاري. مطرح كردن ارزش عدالت مطلقا به معناي نفي اين ها نيست؛ اما وقتي ما اين ارزش ها را عمده مي كنيم ومساله ي عدالت و نفي تبعيض وتوجه به نيازها ي طبقات محروم در جامعه كمرنگ مي شود، خطر بزرگي است؛ اما با عدالت محور بودن يك دولت، اين خطرازبين مي رود يا ضعيف مي شود. (4)سپس ايشان عدالت را فلسفه وجودي مسئولين دانسته و مي فرمايند: فلسفه ي وجودي ما، عدالت است. رشد اقتصادي بايد هم پاي عدالت پيش برود؛ برنامه ريزي كنند و راهش راه پيدا كنند. حالاعدالت چيست؟ البته ممكن است در معنا كردن عدالت، افرادي، كساني يا گروه هايي اختلاف نظر داشته باشند؛ اما يك قدر مسلم هايي وجود دارد: كم كردن فاصله ها، دادن فرصت هاي برابر، تشويق درستكار ومهارمتجاوزان به ثروت ملي، عدالت را دربدنه حاكميتي رايج كردن- عزل ونصب ها، قضاوت ها، اظهارنظرها- مناطق دوردست كشور ومناطق فقير را مثل مركز كشور زير نظرآوردن، منابع مالي كشوررابه همه رساندن، همه را صاحب و مالك اين منابع دانستن، ازقدر مسلم ها ومورد اتفاق هاي عدالت است كه بايد انجام بگيرد. بنابراين، عدالت يك اصل است و نيازمند قاطعيت عدالت، با تعارف درست نمي شود؛ اولاقاطعيت مي خواهد، ثانيا ارتباط با مردم ميخواهد، ثالثا ساده زيستي ومردمي بودن لازم دارد و بالاتراز همه، خودسازي وتهذيب مي خواهد؛ اين هم جزو پيش شرط ها و پيش نياز ها ي اجراي عدالت است. اول، بايد خودمان را درست كنيم و يك دستي به سروصورت خودمان بكشيم، تا بتوانيم عدالت راجرا كنيم؛ وظيفه ي من وشما اينهاست. واقعا بايد با ويژه خواران و فساد مبارزه كنيم. (5) منابع:1. بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوري دكتر محمود احمدي نژاد 12/5/842. بیانات مقام معظم رهبری در ديدار با رئيس جمهور و هيأت وزيران 8/6/843. بیانات مقام معظم رهبری در مراسم هجدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) 14/3/864. بیانات مقام معظم رهبری درديدار با رئيس جمهور و هيئت وزيران 8/6/845. بیانات مقام معظم رهبری در ديدار با مسئولين و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي 29/3/85
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]