تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833160868
شناخت قرآن
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شناخت قرآن نويسنده: شهيد مرتضي مطهري شناخت قرآن، براي هر فر د عالم به عنوان يك فرد عالم، و براي هر فرد مؤمن به عنوان يك فرد مؤمن، امري ضروري و واجب است. اما براي يك عالم انسانشناس و جامعهشناس، شناخت قرآن از آن جهت ضروري است كه اين كتاب در تكوين سرنوشت جوامع اسلامي و بلكه در تكوين سرنوشت بشريت مؤثر بوده است. نگاهي به تاريخ، اين نكته را روشن ميكند كه عملاً هيچ كتابي به اندازه قرآن بر جوامع بشري و بر زندگي انسانها تأثير نگذاشته است.1 و به همين جهت است كه قرآن خود بخود وارد حوزه بحث جامعهشناسي ميشود و جزو موضوعات مورد بررسي اين علم قرار ميگيرد. معناي اين سخن اين است كه بررسي و تحقيق پيرامون تاريخ جهان در اين چهارده قرن عموماً، و شناختن جوامع اسلامي خصوصاً، بدون شناخت قرآن ميسر نيست. و اما ضروي بودن شناخت قرآن براي يك مؤمن مسلمان از آن جهت است كه منبع اصلي و اساسي دين و ايمان و انديشه يك مسلمان وآنچه كه به زندگي او حرارت و معني و حرمت و روح ميدهد قرآن است. قرآن مثل بعضي كتابهاي مذهبي نيست كه يك سلسله مسائل رمزآسا در مورد خدا و خلقت و تكوين مطرح كرده باشد و حداكثر يك سلسله اندرزهاي ساده اخلاقي هم ضميمه كرده باشدو بس، به طوري كه مؤمنين ناچار باشند دستورها و انديشهها را از منابع ديگر اخذ كنند قرآن اصول معتقدات و افكار و انديشههايي را كه براي يك انسان به عنوان يك موجود «باايمان» و صاحب عقيده لازم و ضروري است و همچنين اصول تربيت و اخلاق و نظامات اجتماعي و خانوادگي را بيان كرده و تنها توضيح و تفسير و تشريح و احياناً اجتهاد و تطبيق اصول بر فروع را بر عهده سنت و يا برعهده اجتهاد گذاشته است. اينست كه استفاده از هر منبع ديگر موقوف به شناخت قبلي قرآن است. قرآن مقياس و معيار همه منابع ديگر است. ما حديث و سنت را بايد با معيار قرآن بسنجيم تا اگر با قرآن مطابق بود بپذيريم و اگر نه نپذيريم. معتبرترين و مقدسترين منابع ما، بعد از قرآن، در حديث، كتب اربعه است، يعني كافي، من لايحضره الفقيه، تهذيب، استبصار، و در خُطَب؛ نهجالبلاغه، و در ادعيه؛ صحيفه سجاديه است. اما همه اينها فرع بر قرآنند و به اندازه قرآن قطعيت صدور ندارند. يعني حديث كافي آنقدر ميتواند معتبر باشد كه با قرآن منطبق باشد و با تعليمات آن جور درآيد و اختلاف نداشته باشد. رسول اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه اطهار ميگفتند احاديث ما را بر قرآن عرضه بداريد اگر بر قرآن منطبق نبود، بدانيد كه ساختگي و جعلي است و آن را بر ما بستهاند. ما چيزي خلاف قرآن نميگوييم. اقسام شناخت قرآن: حالا كه ضرورت شناخت قرآن مشخص شد بايد ببينيم راه شناخت اين كتاب چيست؟ بطوركلي در بررسي و مطالعه هركتابي سه نوع شناخت ضروريست. اول: شناخت سندي يا انتسابي: در اين مرحله ميخواهيم بدانيم انتساب كتاب به نويسنده آن تا چه اندازه قطعي است؟ مثلاً فرض كنيد كه ميخواهيم ديوان حافظ و يا خيام را بشناسيم. اول كاري كه بايد بكنيم اين است كه ببينيم آيا آنچه كه به نام ديوان حافظ مشهور شده همهاش مال حافظ است و يا تنها بعضي از قسمتهايش به حافظ تعلق دارد و بقيهاش الحاقي است. و همچنين در مورد خيام و ديگران. اينجاست كه پاي نسخهها در ميان ميآيد، آنهم قديمي ترين و معتبرترين نسخهها، و ميبينيم كه هيچيك از اين كتابها از اين نوع شناخت بينياز نيست. حافظي كه مرحوم قزويني چاپ كرده و در آن معتبرترين نسخهها را ملاك قرار داده با حافظهاي معمولي كه در ايران يا بمبئي چاپ ميشد و در خانوادهها وجود داشت، بسيار متفاوت است. حافظهايي كه 30-40 سال پيش چاپ كرده بودند در حدود دو برابر حافظهايي است كه امروز نسخه شناسها معتبر ميدانند، در حاليكه ميان اشعاري كه نسخهشناسها آنها را به اصطلاح «منحول»2 و مجعول ميدانند احياناً اشعاري يافت ميشود در سطح اشعار عالي حافظ، يا وقتي به رباعيات منسوب به خيام نگاه ميكنيد شايد حدود 200 رباعي پيدا كنيد كه همه تقريباً در يك سطح قرار دارند و اگر اختلافي هست در همان حدودي است كه ميان اشعار همه شاعران است. حال آنكه هرچه از نظر تاريخي به عقب برويد و به عصر خيام نزديكتر شويد ميبينيد كه از اين تعداد آنچه قطعاً منسوب به اوست شايد كمتر از 20 رباعي باشد. و باقي يا در صحت انتسابشان ترديد هست يا آنكه قطعاً به ديگران تعلق دارد. بنابراين اولين مرحله در شناخت يك كتاب اينست كه ببينيم اينكه در دست ماست از نظر اسناد به گوينده و آورندهاش چقدر اعتبار دارد؟ آيا اسناد همه آن درست است يا آنكه قسمتي درست است و قسمتي نادرست؟ در اين صورت چه درصدي از مطالب را ميتوانيم از نظر انتساب تأييد كنيم؟ به علاوه به چه دليل ميتوانيم بعضي را قطعاً نفي و برخي را قطعاً اثبات و پارهاي را مشكوك تلقي كنيم؟ اين نوع شناخت آن چيزي است كه قرآن از آن بي نياز است و از اين نظر كتاب منحصر به فرد جهان قديم محسوب ميشود. در ميان كتابهاي قديمي كتاب ديگري نتوان يافت كه قرنها بر آن گذشته باشد و تا اين حد بلاشبهه باقي مانده باشد. مسائلي از اين قبيل كه فلان سوره مشكوك است، فلان آيه در فلان نسخه هست و در فلان نسخه نيست و ... در مورد قرآن اساساً مطرح نيست. قرآن بر نسخه و نسخهشناسي پيشي گرفت. جاي كوچكترين ترديدي نيست كه آورنده همه اين آيات موجود حضرت محمدبنعبدالله(صلی الله علیه وآله وسلم) است، كه آنها را به عنوان معجزه و كلام الهي آورد، و احدي نميتواند ادعا كند و يا احتمال بدهد كه نسخه ديگري از قرآن وجود داشته و يا دارد. هيچ مستشرقي هم در دنيا پيدا نشده كه قرآنشناسي را بخواهد از اينجا شروع كند كه بگويد بايد به سراغ نسخههاي قديمي و قديميترين نسخههاي قرآن برويم و ببينيم در آنها چه چيزهايي هست و چه چيزهايي نيست. اگر در مورد تورات و انجيل و اوستا و يا شاهنامه فردوسي و گلستان سعدي و هركتاب ديگر اين نياز هست، براي قرآن چنين نيازي نيست. سر اين مطلب همانطور كه گفته شد پيشي گرفتن قرآن بر نسخه و نسخهشناسي است. قرآن گذشته از اينكه يك كتاب مقدس آسماني بود و پيروان با اين چشم بدان مينگريستند، اساسي ترين دليل و برهان صدق دعوي پيامبر و بزرگترين معجزه او محسوب ميشد. به علاوه قرآن مانند تورات نبود كه يكباره نازل شود و بعد اين اشكال بوجود بيايد كه نسخه اصلي كدامست، بلكه آيات قرآن به تدريج و در طول بيست و سه سال نازل شد و از همان روز اول نزول، مسلمين مانند تشنه بسيار سوزاني كه به آب گوارايي برسد، آيات قرآن را فرا ميگرفتند و حفظ و ضبط ميكردند، بخصوص كه جامعه آن روز مسلمين جامعهاي بسيط بود و كتاب ديگري وجود نداشت تا مسلمانان هم ناگزير به حفظ آن باشند و هم ناچار از ضبط اين. ذهن خالي و حافظه قوي و نداشتن سواد خواندن و نوشتن سبب شده بود تا مسلمانان تنها، اطلاعاتشان را از راه آنچه كه ميديدند و ميشنيدند كسب كنند، از اين رو، پيام قرآن كه با احساس و عاطفه آنان سازگار بود همچون نقشي كه در سنگ كنده شود در قلب آنان نقش ميبست. و چون آن را كلام خدا ميدانستند نه سخن بشر، برايشان مقدس بود و به خود اجازه نميدادند تا حتي يك كلمه يا يك حرف را در آن تغيير دهند و يا پس و پيش كنند و پيوسته تلاششان اين بود كه با تلاوت اين آيات به خدا نزديكتر شوند. مزيد بر همه اينها ذكر اين نكته ضروريست كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) از همان روزهاي اول عدهاي نويسندگان خاص براي قرآن انتخاب كرد كه به«كتاب وحي» معروفند. اين امتيازي براي قرآن محسوب ميشود كه هيچكدام از كتابهاي قديمي از آن برخوردار نبودهاند. نگارش كلام خدا از همان آغاز از جمله علل قطعي حفظ و مصون ماندن آن از تحريف بود. يكي ديگر از جهاتي كه سبب حسن پذيرش قرآن در ميان مردم ميگرديد، جنبه ادبي و هنري فوقالعاده قوي آن بود كه از آن به فصاحت و بلاغت تعبير ميشود. جاذبه ادبي شديد قرآن باعث ميشد مردم توجهشان به آن جلب شود و آن را به سرعت فراگيرند و اما برخلاف ساير كتابهاي ادبي نظير ديوان حافظ و اشعار مولوي و ... كه علاقمندان به دلخواه در آن دست ميبرند تا آن را به خيال خود كاملتر كنند، احدي به خود اجازه دست بردن در قرآن را نميداد زيرا بلافاصله آيه: ولو تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ اْلاَقاويل لاَخذنا مِنه بِاْليَمين ثُمَ لَقَطْعنا مِنه الْوَتين3 و آيات ديگري كه عظمت دروغ بستن بر خدا را آشكار ميكند، در ذهنش نقش ميبست و از آن امر منصرف ميشد. به اين ترتيب قبل از آنكه تحريف در اين كتاب آسماني راه پيدا كند آيات آن متواتر شد و به مرحلهاي رسيد كه ديگر انكار و يا كم و زيادكردن حتي يك حرف از آن، غيرممكن شد. بنابراين درباره قرآن نيازي نداريم كه از اين جهت بحثي بكنيم. همچنان كه هيچ قرآن شناسي در دنيا خود را نيازمند به اينگونه بحث نميبيند. اما يك نكته لازم است كه يادآوري شود و آن اينكه در اثر توسعه سريع قلمرو اسلام و اقبال چشمگير مردم جهان به قرآن و نيز بواسطه دوربودن عامه مسلمين از مدينه كه مركز صحابه و حافظان قرآن بود اين خطر وجود داشت كه تدريجاً لااقل در نقاط دورافتاده به عمد يا اشتباه كم و زيادها و تغييراتي در نسخههاي قرآن رخ دهد، ولي هوشياري و موقعسنجي مسلمين مانع اين كار شد. مسلمانان در همان نيم قرن اول متوجه اين خطر شدند و لهذا از حضور صحابه و حافظان قرآن استفاده كردند و براي جلوگيري از كم و زيادهاي سهوي يا عمدي در نقاط دورافتاده، نسخههايي تصديق شده از مدينه به اطراف پراكندند و براي هميشه جلو اشتباهكاري را مخصوصاً از طرف يهود كه قهرمان چنين كارهايي به حساب ميآيند گرفتند. دوم: شناخت تحليلي: در اين مرحله بررسي تحليلي كتاب، موردنظر، يعني تشخيص اينكه اين كتاب مشتمل بر چه مطالبي است و چه هدفي را تعقيب ميكند؟ راجع به جهان چه نظري دارد؟ نظرش درباره انسان چيست؟ چه ديدي درباره جامعه دارد؟ سبك ارائه مطالب در آن و شيوه برخورد آن با مسائل چگونه است؟ آيا ديدي فيلسوفانه و يا به اصطلاح امروز عالمانه دارد؟ آيا قضايا را از دريچه چشم يك عارف نگاه ميكند و يا آنكه سبكش مخصوص به خود است؟ و باز سؤال ديگري در اين مورد كه آيا اين كتاب پيامي و رهنمودي براي بشريت دارد يا نه؟ واگر پاسخ مثبت است آن پيام چيست؟ در واقع دسته اول اين پرسشها مربوط ميشود به نگرش و ديد اين كتاب نسبت به جهان و انسان و حيات و مرگ و ... يا به عبارت جامعتر مربوط ميشود به جهانبيني كتاب و به اصطلاح فلاسفه خودمان حكمت نظري آن، ولي دسته دوم سؤالها در خصوص اينست كه كتاب چه طرحي براي آينده انسان دارد؟ انسان و جامعه انساني را براساس چه الگويي ميخواهد بسازد؟ كه اين را ما به«پيام» كتاب تعبير ميكنيم. در هر حال اين نوع شناخت مربوط به محتواست و درباره هركتاب ميتوان از اين نظر بحث كرد خواه آن كتاب شفاي بوعلي باشد و يا گلستان سعدي. ممكن است كتابي از«ديد» و«پيام» هر دو خالي باشد و يا تنها «ديد» داشته باشد و نه پيام، يا آنكه هر دو را دارا باشد. در باب شناخت تحليلي قرآن بايد ببينيم قرآن مجموعاً مشتمل بر چه مسائلي است و آن مسائل را چگونه عرضه كرده است. استدلالات و احتجاجات قرآني در زمينههاي مختلف چگونه است؟ آيا چون قرآن حافظ و حارس و نگهبان ايمان است و پيامش يك پيام ايماني است، به عقل به چشم يك رقيب نگاه ميكند و ميكوشد تا جلو تهاجم عقل را بگيرد و دست و پاي رقيب را ببندد و يا بعكس همواره به چشم يك حامي و يك مدافع به عقل نگاه ميكند و از نيروي آن استمداد ميكند؟ اين سؤالات و صدها سؤال نظيرآن، كه ضمن شناخت تحليلي طرح ميگردد، ما را با ماهيت قرآن آشنا ميسازد. سوم: شناخت ريشهاي: در اين مرحله، بعد از آنكه صحت استناد و انتساب يك كتاب به نويسندهاش محرز شد و بعد از اينكه محتواي كتاب به خوبي تحليل و بررسي شد، بايد به تحقيق در اين مورد بپردازيم كه آيا مطالب و محتويات كتاب فكر بديم نويسنده آن است يا آنكه از انديشه ديگران وام گرفته شده است. مثلاً در مورد ديوان حافظ بعد از طي مراحل شناخت سندي و شناخت تحليلي تازه بايد ببينيم، آيا حافظ، اين مطالب و افكار و انديشههايي را كه در قالب كلمات و جملهها و اشعار آورده و با زبان مخصوص خودش بيان كرده، از پيش خود ابداع نموده يا آنكه فقط الفاظ و كلمات و زيباييها و هنرمنديها از حافظ است، اما فكر و انديشه از ديگري يا ديگران. به عبارت ديگر پس از آنكه اصالت هنري حافظ محرز شد، بايد اصالت فكري او محرز شود. اين نوع شناخت درباره حافظ و يا هر مؤلف ديگري، شناختي است از نظر ريشه افكار و انديشههاي مؤلف. چنين شناختي فرع بر شناخت تحليلي است. يعني اول بايد محتواي انديشه مؤلف دقيقاً شناخته شود، آنگاه به شناخت ريشهاي اقدام گردد. در غير اين صورت حاصل كار نظير آثار برخي از نويسندگان تاريخ علوم مي شود كه از علوم سررشتهاي ندارند و با اين حال تاريخ علوم مينويسند. يا ميتوان از بعضي نويسندگان كتابهاي فلسفي نام برد كه مثلاً ميخواهند درباره ابنسينا و ارسطو و وجه تشابه و تمايز آن بنويسند، اما متأسفانه نه ابنسينا را ميشناسند و نه ارسطو را. اينان با اندك مقايسه به محض اينكه بعضي مشابهتهاي لفظي پيدا كردند فوراً به قضاوت ميپردازند، حال آنكه در مقايسه بايد به عمق انديشه پيبرده شود و براي اينكه عمق انديشه متفكراني چون ابنسينا و ارسطو درك گردد يك عمر وقت لازم است. وگرنه هر چه گفته شود تخميني و تقليدي و عليالعمياء [كوركورانه] خواهد بود. در بررسي قرآن و شناخت آن، بعد از آنكه مطالعهاي تحليلي درباره قرآن بعمل آورديم، آن وقت پاي مقايسه و شناخت تاريخي به ميان ميآيد به اين معني كه ميبايد قرآن را با تمام محتوياتش با كتابهاي ديگري كه در آن زمان وجود داشته و بخصوص كتابهاي مذهبي آن زمان مقايسه كنيم. در اين مقايسه لازمست همه شرايط و امكانات از قبيل ميزان ارتباط شبه جزيره عربستان با ساير نقاط، تعداد آدمهاي باسواد كه در آن هنگام در مكه زندگي ميكردند و ... را در نظر گرفت. آن وقت ارزيابي كرد كه آيا آنچه كه در قرآن هست در كتابهاي ديگر پيدا مي شود يا نه؟ واگر پيدا ميشود به چه نسبت است؟ و آيا آن مطالبي كه مشابه ساير كتابهاست شكل اقتباس دارد يا آنكه مستقل است و حتي نقش تصحيح اغلاط آن كتابها و روشن كردن تحريفات آنها را ايفا ميكند؟4 پينوشتها: 1. اينكه اين تأثير در چه جهتي بوده؛ آيا مسير تاريخ را در جهت سعادت و رفاه بشريت تغيير داده است و يا به سمت نقص و انحطاط؟ و اينكه آيا به سبب تأثير اين كتاب جهش و حركت در تاريخ پديد آمد و خون تازه در رگهاي جوامع بشري جاري شد و يا برعكس؟ موضوعي است كه از حدود بحث فعلي ما خارج است. 2. سخن يا شعر ديگري كه به خود بربسته باشند. 3. واگر محمد به دروغ سخناني به ما نسبت ميداد، محققاً او را به قهر و انتقام برميگرفتيم و رگش را قطع ميكرديم؛ الحاقه/ 44 تا 46. 4. آشنايي با قرآن، ج1، 1- دي و بهمن 1384. منبع:راه قرآن
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]
صفحات پیشنهادی
شناخت قرآن
شناخت قرآن نويسنده: شهيد مرتضي مطهري شناخت قرآن، براي هر فر د عالم به عنوان يك فرد عالم، و براي هر فرد مؤمن به عنوان يك فرد مؤمن، امري ضروري و واجب است. اما براي ...
شناخت قرآن نويسنده: شهيد مرتضي مطهري شناخت قرآن، براي هر فر د عالم به عنوان يك فرد عالم، و براي هر فرد مؤمن به عنوان يك فرد مؤمن، امري ضروري و واجب است. اما براي ...
شناخت قرآن در پرتو عرفان
شناخت قرآن در پرتو عرفان-شناخت قرآن در پرتو عرفانکتاب شناخت قرآن پژوهشی در پرتو مکتب عرفانی نخستین کتاب از مجموعه «امام خمینی(ره) انقلاب و روش» است که ...
شناخت قرآن در پرتو عرفان-شناخت قرآن در پرتو عرفانکتاب شناخت قرآن پژوهشی در پرتو مکتب عرفانی نخستین کتاب از مجموعه «امام خمینی(ره) انقلاب و روش» است که ...
اقسام شناخت قرآن
اقسام شناخت قرآن. به طور كلى در بررسى و مطالعه هر كتابى سه نوع شناخت ضروري است: اول : شناخت سندى يا انتسابى در اين مرحله مى خواهيم بدانيم انتساب كتاببه ...
اقسام شناخت قرآن. به طور كلى در بررسى و مطالعه هر كتابى سه نوع شناخت ضروري است: اول : شناخت سندى يا انتسابى در اين مرحله مى خواهيم بدانيم انتساب كتاببه ...
شناخت قرآن و اهل بيت لازمه مديحه سرايي و هم خواني قرآن کريم است
شناخت قرآن و اهل بيت لازمه مديحه سرايي و هم خواني قرآن کريم است- شناخت قرآن و اهل بيت (ع)، لازمه مديحه سرايي و هم خواني قرآن کريم است. حجت السلام و المسلمين حيدر ...
شناخت قرآن و اهل بيت لازمه مديحه سرايي و هم خواني قرآن کريم است- شناخت قرآن و اهل بيت (ع)، لازمه مديحه سرايي و هم خواني قرآن کريم است. حجت السلام و المسلمين حيدر ...
بزرگترین مانع در شناخت قرآن
بزرگترین مانع در شناخت قرآن-بزرگترین مانع در شناخت قرآناز آنجا كه در قرآن ، معجزه جاودانه الهی ، همه چیز نشان از بی نهایت دارد و حد و مرزی برای معانی آن وجود ندارد ...
بزرگترین مانع در شناخت قرآن-بزرگترین مانع در شناخت قرآناز آنجا كه در قرآن ، معجزه جاودانه الهی ، همه چیز نشان از بی نهایت دارد و حد و مرزی برای معانی آن وجود ندارد ...
نمايشگاه قرآن مقدمهاي براي شناخت قرآن است
نمايشگاه قرآن مقدمهاي براي شناخت قرآن است-خبرگزاري فارس: نماينده ولي فقيه در استان مركزي با اشاره به اهميت برنامههاي قرآني گفت: برگزاري نمايشگاه قرآن مقدمهاي ...
نمايشگاه قرآن مقدمهاي براي شناخت قرآن است-خبرگزاري فارس: نماينده ولي فقيه در استان مركزي با اشاره به اهميت برنامههاي قرآني گفت: برگزاري نمايشگاه قرآن مقدمهاي ...
سرپرست سازمان اوقاف وامور خيريه : شناخت قرآن و اهل بيت (ع ...
سرپرست سازمان اوقاف وامور خيريه : شناخت قرآن و اهل بيت (ع)لازمه مديحه سرايي وهمخواني قرآن كريم است-سرپرست سازمان اوقاف وامور خيريه : شناخت قرآن و اهل بيت (ع)لازمه ...
سرپرست سازمان اوقاف وامور خيريه : شناخت قرآن و اهل بيت (ع)لازمه مديحه سرايي وهمخواني قرآن كريم است-سرپرست سازمان اوقاف وامور خيريه : شناخت قرآن و اهل بيت (ع)لازمه ...
شناخت قرآن و اسلام از ديدگاه دانشمندان غربي
شناخت قرآن و اسلام از ديدگاه دانشمندان غربي-شناخت قرآن و اسلام از ديدگاه دانشمندان غربي امروزه مسلمانان به علت دوري از قرآن وتعاليم آن، از قافله ي تمدن بشري عقب ...
شناخت قرآن و اسلام از ديدگاه دانشمندان غربي-شناخت قرآن و اسلام از ديدگاه دانشمندان غربي امروزه مسلمانان به علت دوري از قرآن وتعاليم آن، از قافله ي تمدن بشري عقب ...
شناخت و درك حقايق قرآن
شناخت و درك حقايق قرآن نويسنده: سيد جواد حسيني منبع: سایت اندیشه قم قرآن كلام خدا و تجلي اسم جامع و اعظم الهي كه همة بشريت و انديشههاي حقيقت جو را به تدبر در آن ...
شناخت و درك حقايق قرآن نويسنده: سيد جواد حسيني منبع: سایت اندیشه قم قرآن كلام خدا و تجلي اسم جامع و اعظم الهي كه همة بشريت و انديشههاي حقيقت جو را به تدبر در آن ...
با تازههاي نشركتاب «شناخت قرآن» منتشر شد
با تازههاي نشركتاب «شناخت قرآن» منتشر شد-با تازههاي نشركتاب «شناخت قرآن» منتشر شد گروه انديشه: كتاب «شناخت قرآن» تأليف «امنالله طايران» به همت انتشارات ...
با تازههاي نشركتاب «شناخت قرآن» منتشر شد-با تازههاي نشركتاب «شناخت قرآن» منتشر شد گروه انديشه: كتاب «شناخت قرآن» تأليف «امنالله طايران» به همت انتشارات ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها