محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831344975
جواني پیامبر أعظم (ص)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جواني پیامبر أعظم (ص) صداقت و پاكيش زبانزد بود و همگان او را با نام «محمد امين»ميشناختند. قامتي معتدل داشت و نسبت به جوانان ديگر، ميانه بالاتر و همهاندامش هموار و در يكسطح بود. پيكري ورزيده، سينهاي پهن، شانههايفراخ و مفاصل و استخوانبندي درشت داشت. رنگ پوستش سپيد آميخته باسرخ بود. موهايش نه كاملاً مجعد بود و نه صاف، بلكه چين و شكني اندكداشت. دندانهايش زيبا و درخشان بود و در يك سطح قرار داشت. دارايچشماني سياه بود و پلكهايي پرمژه داشت. گام برداشتن او در حالي كه همراهبا فروتني بود، تند انجام ميگرفت و به هنگام راه رفتن اندكي بهجلو خمميشد، گويي در نشيب حركت ميكند. نگاهش متواضعانه بود و بهزمينبيشتر مينگريست تا به آسمان. هركس او را براي نخستين بار ميديد، تحتتأثير جذبه هيبت و شكوه او قرار ميگرفت. جمال بيمانندي داشت كه ازحُسن يوسف پيشي ميگرفت و خودش ميگفت:«يوسف خوبرو بود، ولي ملاحت من بيشتر است».علي(ع) نيز بيهمتا بودن سيماي محمد(ص) را چنين حكايتميكند:«در زيبايي هيچكس را چون او نديدهام، نه پيش ازآن حضرت و نه پس ازاو».هزار جهد بكردم كه سرّ عشق بپوشمنبود بر سر آتش مسيرم كه نجوشمبه هوش بودم از اول كه دل به كس نسپارمشمايل تو بديدم نه عقل ماند و نه هوشممحمد كه چند ماهي پس از درگذشت پدر پا به گيتي گذاشته بود، به زوديدر سوگ مادر نشست و آنگاه عبدالمطلب، نواده دلبند شش ساله خود را درسايه مهر خود، جاي داد، ليكن تند باد عمر جان جدّ را نيز ستاند و به ناچارفرزند عبدالله كه هشت بهار از عمرش ميگذشت، نزد عموي مهربان خود،«عبدالمطلب» مأوي گرفت و در كنار فرزندان او، چون علي و جعفر و عقيل،دوران پرخاطره كودكي و نوجواني را طي كرد. وي تنها در يك سفر تجاريبه شام، همراه عمو بود كه در «بُصري» ناتمام ماند و با ابوطالب به موطن خودبازگشت.دوران «جواني محمد(ص)» چنانكه بايسته اوست، شناخته نيست وآنچه كه مورخان در اين زمينه آوردهاند، اندك و نارساست. با وجود اين،زواياي زيبايي از نشاط در تلاش و فعاليت و جدّيت در ياوري و مساعدت ازاو به يادگار مانده است كه پرتوي از سيماي جواني او را عيان ساخته وراهنماي جوانان رهپوي او خواهد بود. در اين بخش، گوشههايي از آن دورانبه اختصار بيان ميشود.دوران شبانيآرامش دشت و باديه براي محمد، از ماندن در ميان مشركان و بتپرستانمكّه پسنديدهتر بود و او بهترين پيشه را چوپاني ميدانست، لذا بخش زيادي ازسالهاي جواني را با شباني سپري كرد و گوسفندان را نگهداري نمود. خلوتو تنهايي صحرا، علاوه براين كه برايش دستمايه شكيبايي و بردباري بود،باعث ميشد كه به درستي در طبيعت بنگرد و به راستي بينديشد، در تاريكيشب نجوا كند و سختي روز را به جان بخرد و سستي و نخوت را به بازويتلاش و هنر صبر به زانو درآورد كه پيروزي در اين امتحان شكيبايي،فرايندي چون پيشوايي جهان را به او ارزاني ميداشت. آن گونه پيامبران الهيبا سپري كردن اين دوران، بر مسند راهنمايي امّت تكيه زدند. محمد(ص)در اينباره ميگويد:«خداوند هيچ پيامبري را مبعوث نفرمود، مگر اينكه چوپان گوسفندانبودهاست».از ايشان سؤال شد كه آيا شما نيز شباني كردهايد؟ فرمود:«آري! من مدتي شبان گوسفندان اهل مكه در (سرزمين) قراريط بودهام».وي همچنين از شباني گوسفندان خانواده خود در «اجياد» ياد ميكند.مصطفي فرمود خود كه هر نبيكرد چوپانيش، بَرنا يا صَبيبيشُباني كردن و آن امتحانحق ندادش پيشواييِّ جهانتا شود پيدا وَقار و صبرشانكردشان پيش از نبوّت حق شُبانگفت سايل هم تو نيز اي پهلوان؟گفت من هم بودهام دَهري شُبانهرچند ابنكثير دوره شباني محمد(ص) را تا پيش از ازدواج او باخديجه بيان ميدارد، ليكن با توجه به گفته ذيل، وي تا پيش از بعثت باچوپاني و دشت و باديه نيز مأنوس بوده است. محمد(ص) ميفرمايد:«خداوند موسي را مبعوث فرمود، درحاليكه گوسفندچراني ميكرد، داود رامبعوث فرمود و او هم چوپان بود و من هم هنگامي كه به پيامبري مبعوثشدم، چوپان گوسفندان خانواده خود، در اجياد بودم».ظلم ستيزيعرب جاهل، در طول سال، چهار ماه رجب، ذيقعده، ذيحجه و محرم راپاس داشته و در آن، جنگ را تحريم ميكردند تا در اين مدت بازارهايتجارتي خود را رونق بخشند و به كار و كسب بپردازند و حتي امور عباديخويش را انجام دهند.در تاريخ عرب عصر جاهلي، چهار بار اين احترام نقض شد و جنگهاييميان بعضي از قبايل عرب صورت گرفت و چون اين نبردها در ماههاي حرامواقع ميشد، نام آنها را جنگ فجار نهادند.يعقوبي ميگويد:«در ماه رجب ـ كه نزد آنان ماه حرام بود و در آن، خونريزي نميكردند جنگيدند و بدينعلّت فجار ناميده شد؛ چه در ماه حرام، فجوري (گناهيبزرگ) مرتكب شدند».در پايان دهه دوم پس از عامالفيل، فجار چهارم، ميان دو قبيله متحد قريشو كنانه از يك سو و قبيله هوازن از سوي ديگرانجام شد. جنگ در ماه حرامشروع شد و در ماه شوال به پايان آمد.با طولاني شدن فجار چهارم، ظلم و تعدّيهاي بسياري نيز صورتميگرفت كه وراي انگيزه آغاز آن، مقابله با اين ستمگريها، سرلوحه مرام هرجوانمردي بود و محمد(ص) كه بيست بهار از عمرش ميگذشت، با اينروحيه ظلم ستيزي به دفاع ميپرداخت و از حضور خود، چنين ياد ميكند؛«قَدْ حَضَرْتُهُ مَعَ عمُوَمتِي وَ رَمَيتُ فيهِ بِاسهُم وَ مزا اُحِبُّ اءِنِّيِ لَمْ اَكُنْ فَعَلْتُ»«همراه عموهاي خويش در آن حاضر شدم و چند تير هم انداختم و دوست هم ندارم كه نكرده باشم».با «پيمان فضول»پس از پايان جنگ فجار، مردي از «بني زبيد» وارد مكه شد و كالايي را به«عاصبن وائل» فروخت. عاص كالا را تحويل گرفت و بهاي آن را نميداد.مرد زبيدي ناچار بالاي كوه رفت و رو به افرادي كه در كنار كعبه نشسته بودند،كرد و فرياد برآورد:«اي مردان (قريش)! به داد ستمديدههاي دور از طايفه و كسان خويش برسيدكه در داخل شهر مكه كالاي او را به ستم ميبرند...»سخنان دردمندانه او، قبايل قريش را به تحرّك واداشت و با تحريك وپيشقدمي «زبيربن عبدالمطلب» در خانه «عبدالله بن جدعان» گرد هم آمدند وپيمان بستند كه براي ياري ستمديده و گرفتن حق وي همدستي كنند و اجازه ندهند كه در مكه بر احدي ستم شود.آنگاه به عنوان نخستين اقدام، همگي نزد «عاصبن وائل» آمدند و حقزبيدي را از او ستاندند و به صاحبش برگرداندند.اين پيمان به نام «حلف الفضول» مشهور شد.محمد(ص) كه درآن هنگام جواني بيستساله بود، در اين پيمانشركت جست و نسبت به حضور خود، افتخار ميكرد، او درباره جايگاهحلفالفضول چنين ميفرمود:«در سراي عبدالله بن جدعان در پيماني حضور يافتم كه اگر در اسلام هم بهمانند آن دعوت ميشدم، اجابت ميكردم و اسلام جز استحكام چيزي بر آن،نيفزوده است».محمد(ص) همواره به اين پيمان به ديده احترام مينگريست و براصول آن، كه دفاع از محرومان و ستمديدگان و مبارزه با ستمگري بود،اعتقاد داشت. او ميفرمود:«حاضر نيستم اين پيمان را با شتران سرخ مو عوض كنم».سفر تجارتيدر آستانه حركت كاروان بازرگاني قريش به سوي شام، خديجه بانويپرآوازه، شرافتمند و ثروتمند مكه در پي مرد اميني ميگشت تا سرمايه خودرا براي تجارت بدو بسپارد و به ازاي تلاش او، مزدي پرداخت كند.ابوطالب از اين فرصت بهره جست و به محمد، برادرزاده بيست و پنج سالهخود، پيشنهاد سفر تجارتي را داد و گفت:«مردم با دارايي خديجه تجارت ميكنند».و آنگاه وي را تشويق نمود تا بدان كار مبادرت ورزد.خديجه از گفتگو و پيشنهاد ابوطالب آگاه شد و به سرعت كسي را پيمحمد(ص) فرستاد و به او گفت:«چيزي كه مرا شيفته تو نموده است، همان راستگويي، امانتداري و اخلاقپسنديده تو است. من حاضرم دو برابر آنچه به ديگران ميدادم، به تو بدهم».محمد(ص) پيشنهاد سفر تجارتي را پذيرفت و با «ميسره» ـ غلامخديجه ـ به سمت شام رهسپار شد و در اين سفر، چند برابر ديگران سود برد.فرزند عبدالله، چون به «بُصري» رسيد، «نُسطور» راهب او را ديد و ميسرهرا به پيامبري وي مژده داد. غلام خديجه، خود نيز كرامات و ويژگيهايخاصي را از محمد(ص) در طول اين سفر مشاهده كرد كه پس از بازگشتبه مكه تمام جريانات و رخدادها را به خديجه گزارش داد.آنگاه خديجه، آنچه را كه از غلام خود، شنيده بود و موارد و خصوصياتيرا كه خويش از محمد امين ديده بود، نزد ورقهبن نوفل ـ داناي عرب ـ بازگوكرد، او نيز به خديجه چنين گفت:«اگر اينها درست باشد، او پيامبر اين امّت است».ازدواج با خديجه برجستگي و فزوني نيكيهاي محمد، دلبستگي خديجه را بدو شعلهوركرد و او بيدرنگ علاقهمندي خويش را به ازدواج باوي اظهار داشت و بنابرنقلي، خديجه شخصاً پيشنهاد پيوند را به محمد امين داد و گفت:«... بر اثر خويشي كه ميان من و تو برقرار است و آن عظمت و عزّتي كه ميانقوم خود داري و امانت، حسن خلق و راستگويي كه از تو مشهود است، بجدّ مايلم با تو ازدواج كنم».محمد، اين پيشنهاد را با عموهاي خود، در ميان گذاشت و با ايشانمشورت كرد. آنگاه رضايت خود را از اين ازدواج اعلام داشت.سرانجام ازدواج، دو ماه و بيستوپنج روز پس از بازگشت محمد امين ازسفر تجارتي شام صورت گرفت و در يك مجلس با شكوه خطبه عقدخوانده شد و ابوطالب آن را ايراد كرد و چون خطبه به انجام رسيد «عمرو بناسد» عموي خديجه چنين پاسخ گفت:«محمد پسر عبدالله بن عبدالمطلب، از خديجه دختر خويلد خواستگاريميكند. اين خواستگار بزرگوار را نميتوان رد كرد».سن محمد(ص) بههنگام ازدواج 25 سال بود و گويا خديجه نيزنزديك 40 سال از عمرش ميگذشت.محمد امين از اين پيوند بسيار خرسند بود و همواره جايگاه خديجه راپاس ميداشت و از آن سو، بانوي باسعادت مكه، يار با وفاي او بود و برههايبا وي مباهات ميكرد؛ چراكه خود را در پرتو آن خورشيد درخشندهمييافت. خديجه خود، درباره شوهرش چنين ميگفت:«اگر تمام نعمتهاي دنيا از آن من باشد و جهان و ملك و قدرتش، هموارهبراي من پابرجا باشد، در نظرم با بال پشهاي برابري نميكند (بيارزشاست)، آن هنگام كه نگاهم به ديده تو نيفتد».هركه را ديده بر آن چهره گلگون افتادچون شقايق دلش از داغ تو پرخون افتادباد سرگشته در آفاق شب تيره چو ماههركه از دايره مهر تو بيرون افتاد!عقلم از عشق نه بيهوده به خود سلسله استحكم ديوان قضا بود كه مجنون افتادبر ره عشق، نه من حلقه بگوشم تنهاماه نو نيز، در اين حلقه ز گردون افتادداوري خردمندانهده سال از ازدواج با خديجه ميگذشت و محمد امين 35 ساله بود. طوايفقريش براي تجديد بناي كعبه گرد هم آمدند و كار ساختمان را ميان خود،قسمت كردند تا آنكه بر سرِ نهادن حجرالاسود در جايگاه خود، كشمكشپيش آمد و هر طايفهاي ميخواست افتخار نصب حجرالاسود نصيب ويگردد. آنان پيمان خون بستند كه تا پاي مرگ بايستند. اين نزاع، چهار يا پنجروز به طول انجاميد تا آن كه فردي پيشنهاد كرد كه قريش هركه را نخست ازدر مسجد درآيد، ميان خود حَكَم قرار دهند و هرچه گفت، بپذيرند. همهطوايف اين پيشنهاد را پذيرفتند.نخستين كسي كه از در آمد، محمد امين بود. چون او را ديدند، ناگهان همههم صدا، خشنودي خويش را ابراز داشتند و گفتند:«هَذا الاَْمينُ، رَضينَا، هَذَا مُحَمَّد» «اين امين است، به داوري او تن ميدهيم، اين محمد است».چون محمد(ص) از ماجرا آگاه شد، پارچهاي را درخواست كرد.سپس خود، حجرالاسود را در ميان آن نهاد و فرمود: هر طايفهاي يك گوشهآن را بگيرد و بلند كند. پس نمايندگان طوايف پيش آمده، آن را بلند كردند وبه پاي كار رسانيدند. آنگاه محمد امين، با دست خود، سنگ را برداشت و درجايگاه خاص آن نهاد و بدينسان به ماجرايي كه ميرفت به خونريزيبينجامد، به خوبي پايان داد.در خلوت حرامحمد امين كه همچون نياكان پاك سيرت خود، موحد و خداپرست بودو به شدت از بتهاي عرب بيزاري ميجست، در دوران جواني راهي كوهنور ميشد و همه ساله مدتي را در خلوت غار حرا مأوا ميگرفت و با خدايخويش نجوا ميكرد و در آنجا به اعتكاف و عبادت مشغول بود.اين كوه در شمال شرقي شهر مكه قرار دارد و در بالاترين نقطه، غار حراقرار گرفته است. انتهاي غار كاملاً بهسوي كعبه و دهانه آن تقريباً به سمتبيتالمقدس است. بهطوري كه هنگام طلوع تا غروب آفتاب، روشن است،ولي گرماي سوزان به درون آن راه نمييابد.علي(ع)، برادرزاده كوچك محمد(ص) كه از كودكي در خانه اوجاي گرفت و در آغوش او بزرگ شد، در اين مورد چنين ميفرمايد:«لَقَدْ كانَ يُجاوُر فِي كُلِّ سَنَهٍ بِحَراء فَاَراهُ وَ لا يَراهُ غَيْري «هر سال در حراء خلوت ميگزيد. من او را ميديدم و جز من كسي وي رانميديد». محمد پس از پايان اعتكاف يك ماهه خود ـ كه گويا در ماه رمضان بودهاست ـ به مكه باز ميگشت و به دور كعبه طواف ميكرد و آنگاه به خانهاشميرفت.در حالات عبادي محمد امين(ص) نوشتهاند، او در دوران جوانيحدود ده حج را به جاي آورد.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 508]
صفحات پیشنهادی
جواني پیامبر أعظم (ص)
جواني پیامبر أعظم (ص) صداقت و پاكيش زبانزد بود و همگان او را با نام «محمد امين»ميشناختند. قامتي معتدل داشت و نسبت به جوانان ديگر، ميانه بالاتر و همهاندامش هموار و در ...
جواني پیامبر أعظم (ص) صداقت و پاكيش زبانزد بود و همگان او را با نام «محمد امين»ميشناختند. قامتي معتدل داشت و نسبت به جوانان ديگر، ميانه بالاتر و همهاندامش هموار و در ...
فيلمنامه پيامبر اعظم (ص) آماده شد
جهانگير الماسي گفت: فيلمنامه پيامبر اعظم(ص) آماده است و ف. ... وي افزود: امروزه به دوره جواني پيامبر زياد پرداخته نميشود و جوانان ما اطلاعات كمي درباره نحوه زندگي ايشان ...
جهانگير الماسي گفت: فيلمنامه پيامبر اعظم(ص) آماده است و ف. ... وي افزود: امروزه به دوره جواني پيامبر زياد پرداخته نميشود و جوانان ما اطلاعات كمي درباره نحوه زندگي ايشان ...
دوران جوانی پیامبر اعظم ( صلّی الله علیه و آله و سلم)
دوران جوانی پیامبر اعظم ( صلّی الله علیه و آله و سلم)-دوران جوانی پیامبر اعظم ( صلّی الله علیه و آله و سلم) نويسنده:صفورا حیدری سیره پیامبر ( صلّی الله علیه و آله و ...
دوران جوانی پیامبر اعظم ( صلّی الله علیه و آله و سلم)-دوران جوانی پیامبر اعظم ( صلّی الله علیه و آله و سلم) نويسنده:صفورا حیدری سیره پیامبر ( صلّی الله علیه و آله و ...
جشنواره وبلاگنویسی پیامبر اعظم (ص) برگزار میشود
COM عبارتند از : «آشنا کردن نسل جوان با ابعاد وجودی پیامبر اعظم (ص)» ، « گرامیداشت سال پیامبر اعظم (ص) بر طبق فرمایش مقام معظم رهبری» ، «اقدام در جهت ایجاد ...
COM عبارتند از : «آشنا کردن نسل جوان با ابعاد وجودی پیامبر اعظم (ص)» ، « گرامیداشت سال پیامبر اعظم (ص) بر طبق فرمایش مقام معظم رهبری» ، «اقدام در جهت ایجاد ...
اجرای سمفوني پيامبر اعظم (ص) با دكلمهي مهتاب كرامتي
اجرای سمفوني پيامبر اعظم (ص) با دكلمهي مهتاب كرامتي-اجرای سمفوني پيامبر اعظم (ص) با دكلمهي مهتاب كرامتي شب گذشته اركستر سمفونيك تهران به رهبري نادر ...
اجرای سمفوني پيامبر اعظم (ص) با دكلمهي مهتاب كرامتي-اجرای سمفوني پيامبر اعظم (ص) با دكلمهي مهتاب كرامتي شب گذشته اركستر سمفونيك تهران به رهبري نادر ...
جشن خجسته سالروز بعثت پيامبر اعظم(ص) در جاي جاي ميهن ...
جشن خجسته سالروز بعثت پيامبر اعظم(ص) در جاي جاي ميهن اسلامي برپا شد-مردم ولايتمدار ايران اسلامي از زن و مرد و پير و جوان طي ديشب و امروز با برپايي آيينهاي ويژه ...
جشن خجسته سالروز بعثت پيامبر اعظم(ص) در جاي جاي ميهن اسلامي برپا شد-مردم ولايتمدار ايران اسلامي از زن و مرد و پير و جوان طي ديشب و امروز با برپايي آيينهاي ويژه ...
فراخوان مقالهنویسی با موضوع پیامبر اعظم (ص)
برخورد پیامبر (ص) با سائل · جوان 25 ساله از مجازات قصاص رهايي يافت ... فراخوان مقالهنویسی با موضوع پیامبر اعظم (ص) فراخوان مقالهنویسی با موضوع پیامبر اعظم .
برخورد پیامبر (ص) با سائل · جوان 25 ساله از مجازات قصاص رهايي يافت ... فراخوان مقالهنویسی با موضوع پیامبر اعظم (ص) فراخوان مقالهنویسی با موضوع پیامبر اعظم .
پيامبر اعظم (ص) و جهاني سازي اسلام
پيامبر اعظم (ص) و جهاني سازي اسلام-پيامبر اعظم (ص) و جهاني سازي اسلام نويسنده:حامد ... از اين محقق و پژوهشگر، آثار متعددي چون تفسير جوان 27 جلدي (در پنج مجلد)، ...
پيامبر اعظم (ص) و جهاني سازي اسلام-پيامبر اعظم (ص) و جهاني سازي اسلام نويسنده:حامد ... از اين محقق و پژوهشگر، آثار متعددي چون تفسير جوان 27 جلدي (در پنج مجلد)، ...
از سال پيامبر اعظم(ص) تا اتحادملي و انسجام اسلامي
اعظم(ص) چاپ كرده بودند كه در همايشي با عنوان كتاب سال پيامبر اعظم(ص) در ... گشایش اجلاس فیلمسازان كوتاه كشورهای اسلامی ... و انجمن سینمای جوان افتخار دارد برای سال ...
اعظم(ص) چاپ كرده بودند كه در همايشي با عنوان كتاب سال پيامبر اعظم(ص) در ... گشایش اجلاس فیلمسازان كوتاه كشورهای اسلامی ... و انجمن سینمای جوان افتخار دارد برای سال ...
استقامت در سيره پيامبر اعظم (ص)
استقامت در سيره پيامبر اعظم (ص)-چكيده استقامت در سيرة پيامبر اعظم(ص) در ... ولى رسول خدا(ص) با تكيه بر نيروى عظيم جواني، مسئوليتى به اين مهمى را به اسامه بن ...
استقامت در سيره پيامبر اعظم (ص)-چكيده استقامت در سيرة پيامبر اعظم(ص) در ... ولى رسول خدا(ص) با تكيه بر نيروى عظيم جواني، مسئوليتى به اين مهمى را به اسامه بن ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها