محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827880544
ويژگيهاي بيان معارف در قرآن(3)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ويژگيهاي بيان معارف در قرآن(3) نويسنده: آيت الله جوادي آملي 6ـ خروج از نظم رايج در كتب علمي قرآن، كتابي علمي نظير فلسفه و فقه و اصول و اخلاق نيست كه هميشه روي نظم و ترتيب سخن بگويد. مثلاً در همهي كتابهاي علم اخلاق كه بزرگان نوشتهاند، وقتي ميخواهند عدالت و تقوا را معنا كنند، خود تقوا و عدالت را تجزيه و تحليل و تعريف ميكنند و در هيچ كتابي مرسوم نيست كه وقتي ميخواهد عدالت را تعريف كند، عادل را معرّفي كند و اين كار را خارج شدن از بحث ميدانند ولي قرآن كريم نه تنها اين كار را روا ميداند بلكه يكي از ارزشهاي رايج قرآن در بيان معارف همين گونه سخن گفتن است. قرآن نميخواهد ادبيات رايج عصر جاهلي يا غير جاهلي را تماماً به رسميّت بشناسد و به همان سبك سخن بگويد و از آن عدول نكند بلكه قصد دارد ادبيات عصر بت پرستي را رنگ الهي دهد و آن را متعالي سازد و لذا در قرآن عدم هماهنگي «مستثني» و «مستثني منه» و مُعرّف» و «تعريف» مكرر ديده ميشود مثلاً خداي سبحان در تعريف «بِرّ» (به كسر) به معناي نيكي ميفرمايد « لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ اَلْمَغْرِبِ وَ الْمَشْرِقِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ و ...»[1] «بِرّ» و نيكي آن نيست كه چهرههاي خود را به طرف شرق و غرب برگردانيد وليكن «برّ»، كسي است كه ايمان به خدا آورد و ... . در اين آيه سخن از تعريف «بِرّ» (به كسر) است ولي خداي سبحان با خروج از نظم رايج در تعريفات، «بارّ» يعني كسي كه داراي «بِرّ» است را معرّفي ميكند. به دليل اين شيوهي بيان قرآن، گروهي از مفسّران از ظاهر آيه عدول كردهاند و برخي گفتهاند: تلفّظ آيه «لكن البَرّ» (به فتح) است و برخي گفتهند: كلمه «ذو» را بايد در تقدير بگيريم «ولكن ذو البّر ...». اينها به دليل آن است كه روش قرآن در بيان معارف شناخته شده نيست. نمونه ديگر آن است كه فرمود: « يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ* إِلاَّ مَنْ أَتَي اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»[2] اقتضاي نظم رايج آن است كه بفرمايد «إلا سلامة القلب» يعني در آن روز مال و فرزند نفعي براي انسان ندارد مگر سلامت قلب ولي «مستثني» را مطابق «مستثني منه» نياورده و از كسي كه داراي قلب سليم است سخن ميگويد، نه سلامت دل. قرآن كريم در شمارش صفتها آنگاه كه به جاي حساس ميرسد، از موصوفين سخن ميگويد تا بفهماند كه هدف علم بايد به عمل منتهي شود و صفتها بايد به موصوفين برسد و تئوري و علم تنها، كاري را از پيش نميبرد بلكه بايد در كنار اخلاق و عمل باشد. اين ويژگي براي آن است كه قرآن كتاب هدايت و اخلاق و نور است نه كتاب علمي و تعليمي محض، و از طرف ديگر، وصف در تحقق عيني خود به مبدأ قريب كه همان موصوف باشد متّكي است و بيان موصوف راجع به علّت وجودي آن وصف خواهد بود كه ذكر علّت وجودْ همانند ذكر علّتِ قوام در تحليل عميق تعريف چيزي مؤثر است. 7ـ جلب توجّه و ايجاد سؤال يكي از ظرافتكاريهاي ادبي و هنري قرآن كريم همين است كه نظم را عمداً به هم ميزند تا توجّه مخاطب را جلب و اين سؤال را در ذهن او ايجاد كند كه چرا كتابي كه سراسر فصيح و بليغ است. نظم كلام را بر هم زده و از اين طريق به جستجوي علّت بپردازد و از معارف نهفتهأي بهرهمند شود. مثلاً خداي سبحان دربارهي شكر نعمت و كفران آن ميفرمايد: « لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ»[3] نظم ظاهري اقتضا ميكرد كه بفرمايد: « لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ لا عَذبنكم» ولي نظم ظاهري را رعايت نميكند تا پس از جلب توجّه و ايجاد سؤال اين نكته را به مخاطب بفهماند كه زيادي نعمت براي شكرگذاران وعدهي سريح قطعي است امّا عذاب پس از ناسپاسي، ممكن است در سايهي رحمت الهي عفو شود گذشته از آنكه خلاف «وعده» از خداوند قبيح است، ولي خلاف وعده «تهديد» نه؛ و ممكن است به دليل سبقت رحمت الهي بر غضبش واقع شود. افزون بر اين، در اين نوع از تعبيرهاي كنايي لطايف علمي و ظرافتكاريهاي تربيتي نيز وجود دارد، پس گذشته از ظرافتكاريهاي پوشيده سه نكتهي محوري بايد مورد نظر باشد: اول اينكه وعدهي خدا تصريحي است و تهديد آن با اشاره. دوّم آنكه تهديد الهي بر فرض تصريحي باشد قابل تخلّف است چون خلاف وعده مخالف حكمت است نه خلاف وعيد بلكه خلاف تهديد مطابق با وسعت رحمت خداست. سوّم آنكه چون تهديد، انشاء است نه اِخبار، لذا تخلّف آن مستلزم كذب نخواهد بود. در تبليغات امروزي همين روش بزرگ نمايي با ايجاد سؤال كه قرآن كريم در چهارده قرن پيش با ادبيات ويژهي خود آن را اختراع نموده، رايج است مثلاً در پلاكاردها، همهي جملات را با يك رنگ مينويسند، ولي كلمهي شهيد را با رنگ سرخ يا با خط درشت مينويسند. در سخنرانيها سخنرانان گاهي به بعضي از كلمات كه ميرسند آن را با صداي بلندتر و شدّت بيشتري ادا ميكنند تا اهميّت آن را به مخاطبين گوشزد كنند. قرآن كريم گاهي در ميان جملهأي كه همهي كلماتش را مرفوع آورده است، يكباره نظم را بر هم ميزند و كلمهأي را منصوب ميآورد تا انسان توقّف كند و به نكتهي لطيف و ظريف آن آيه پي برد. همگي اينها از اعجاز قرآن سرچشمه ميگيرد كه در هزار و چهارصد سال پيش مردي امّي و درس نخوانده كتابي جاودانه را به ارمغان بياورد كه مملوّ از ابتكارات و دقايق علمي و هنري باشد، مانند آيهي، «لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْراً عَظِيماً»[4] در اين آيهي كريمه همهي عنوانهاي وصفي، به صورت رفع، ذكر شده و فقط وصف «مقيمين» به صورت نصب آمده است تا اهميّت برپايي نماز، كه ستون دين است روشن شود. 8ـ كامل پروري در بيان معارف يكي ديگر از ويژگيهاي قرآن كريم آن است كه خداي سبحان معارف اعتقادي، اخلاقي، فقهي و سياسي را به طور مجزّا در قرآن ذكر فرموده و بسيار ديده ميشود كه آنها را در كنار يكديگر ميآورد تا هدايتي همه جانبه نسبت به آنها داشته باشد و جامعهي انساني را از يكسونگري در عالم و نقصان در عمل باز دارد و درس همه بُعدي بودن و عمل نمودن به همهي معارف ديني را به امّت اسلامي بياموزد، تا جامعهأي جامع و كامل بپروراند. قرآن مانند كتابهاي تخصّصي فلسفه و اخلاق و فقه و سياست نيست كه فقط در يك زمينه سخن بگويد و بس. قرآن به دليل آنكه نور است و براي هدايت جامعه با همهي ابعادش مايهي سعادتْ شده، همراه تعليم مطلبي فقهي نكتههاي اخلاقي و معارف ديگر را كه ضامن اجراي حكم فقهي است بيان ميكند. اگر مطيع بودن را نشان ميدهد، تعقل و تحليل را كنارش ميآموزد. سراسر قرآن مملوّ از اين ويژگي قرآني است. براي نمونه ميتوان به سورهي مباركهي «نساء» اشاره كرد؛ آنجا كه قانون ارث را به عنوان حكمي فقهي بيان فرموده، مسائل عاطفي و اخلاقي را براي پشتوانهي اجرايي احكام و قوانين آن بيان ميفرمايد: «وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً * وَ لْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً * إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامي ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً»[5] يعني اگر بستگان نزديك مُتَوفّي و يتيمان و درماندگان در زمان تقسيم ارث حاضر بودند، چيزي از ارث هم به آنها بدهيد و با آنها به گفتار نيكو سخن بگوييد و بايد بترسند كساني كه براي آيندهي فرزندانشان بيمناكند (كه اگر به خردسالان افراد فوت كرده بيمهري كردهاند، يتيمان آنان پس از مرگشان مورد بيمهري ديگران قرار ميگيرند)، و دربارهي يتيمان ديگران سخن درست و حق بگويند و آنان كه اموال يتيمان را به ستم ميخورند بيشك در شكمهاي خود آتش ميخورند و تحقيقاً در آتش سوزان انداخته خواهند شد. 9ـ بيان اجماليِ علوم طبيعي قرآن كريم گاهي براي تعليم و تزكيهي جانها از مسائل علمي و طبيعي سخن ميگويد. دربارهي مراحل خلقت انسان از خاك و نطفه و مضغه و علقه تا دميدن روح و جنين ميفرمايد: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ* ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ* ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ»[6] و از آسمان و ستارگانش: « وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ»[7] از زمين و كوههايش: « وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ»[8] از نزول به اندازهي باران: « وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ»[9] از رويش بستانها و درختان خرما و انگور: « فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ»[10] از مايهكوبي گياهان توسط باد: « وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ»[11] و بسياري از نكات علمي ديگر سخن گفته است ليكن نه به طور جامع و روشن، بلكه با بيان اجمالي، الهام بخش سالكان و ترغيب كنندهي انديشمندان شده تا به تفكّر در پديدههاي جهان و آيات الهي بپردازند و راه كشف طبيعت و ابتكار و اختراع را با پاي پُر توان احساس، تجربه و عقل بپيمايند. قرآن كريم براي انديشه و كاوشهاي علمي بشر ارزش فراواني قايل است و جامعهي انساني را بدان ترغيب ميكند. آن زمان كه برخي از رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميخواستند تا با اعجاز، كاري كند كه كوههاي مكّه كنار بروند و دشت وسيعي براي كشاورزي در اختيار آنان قرار گيرد، آن حضرت ـ صلّي الله عليه و آله ـ نميپذيرفتند؛ يكي از دلايل اين عدم پذيرش عنايت وحي الهي و دين خدا به ترغيب امت اسلامي به رشد و تكامل عقلي بشر در امور زندگي و طبيعي آنان بوده است. البتّه در رواياتي نيز كه از امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ رسيده و در كتابهايي مانند «علل الشرايع» نقل شده كه اهل بيت ـ سلام الله عليهم ـ به سؤالاتي دربارهي اسرار عالم، پاسخ ميدادند امّا كار اصلي قرآن و عترت ـ عليهم السّلام ـ تربيت انسانهاست نه بازگويي مسائل طبيعي و علمي، بلكه در آنها به ذكر ضابطهها و اصول جامع اكتفا ميشد و تفصيل و تحليل و استنباط از آنها به عهدهي احساس، تجربه و انديشهي بشري واگذار شده كه محصول برهان عقلي ميتواند به جاي خود جزء علوم اسلامي قرار گيرد؛ زيرا عقل در مقابل نقل است نه در برابر دين. 10ـ شيوهي قرآن در بيان اسرار قرآن كريم گاهي معارف بسيار بلندي را در آيات كوتاهي بيان ميدارد كه جز افراد كمي از خواص اهل تفسيرْ نميتوانند به فهم آن برسند، مانند: « هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ»[12] يا « هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ»[13] كه محتواي اين آيات چنان سنگين و دقيق است كه اگر انسان بخواهد اين معارف را به عنوان «يكون فيها لابالممازجه»[14] بيان كند، با كمبود الفاظ از يك سو، و قصور مفاهيم از سوي ديگر روبرو ميشود. يكي از روشهاي قرآن كريم آن است كه پس از نشان دادن مطالب قابل گفتن، اشارهأي ميكند كه مطلب ديگري هم در اينجا هست كه ما نگفتيم. به عنوان مثال دربارهي ابراهيم خليل ـ سلام الله عليه ـ كه به او ملكوت آسمانها و زمين نشان داده شد چنين آمده است: « وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ»[15] يعني ما اين چنين به ابراهيم ملكوت آسمانها و زمين را نشان داديم و براي اينكه از يقين داران باشد. بيان عادي مسئله اين بود كه بفرمايد ملكوت را به او نشان داديم تا از يقينداران باشد ولي قرآن كريم با آوردن «واو» پيش از « لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ» ميفهماند كه مقصودها و هدفهاي ديگري هم در نشان دادن ملكوت وجود دارد كه خداوند آن را بازگو نكرده است و از اين طريقْ محقّقِ جستجوگر را براي كشف آن هدفها و فهم معارف ترغيب ميكند. غرض آنكه: حذف آغاز كلام كه «معطوف عليه» است و مطلب را از وسط بازگو كردن، براي تشويق به پي بردن به نكات اسرار آميز آن قسمت حذف شده است. پی نوشت: [1] ـ سورة بقره، آية 177. [2] ـ سورة شعراء، آيات 88 و 89. [3] ـ سورة ابراهيم، آية 7؛ اگر شكرگذاري كنيد، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسي كنيد مجازاتم شديد است. [4] ـ سورة نساء، آية 162؛ ولي راسخان در علم از آنها، و مؤمنان (از امت اسلام) به تمام آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پيش از تو نازل گرديده، ايمان ميآورند. (همچنين) نمازگذاران و زكات دهندگان و ايمان آورندگان به خدا و روز قيامت، بزودي به همة آنان پاداش عظيمي خواهيم داد. [5] ـ سورة نساء، آيات 8 تا 10. [6] ـ سورة مؤمنون، آيات 12ـ14؛ و ما انسان را از عصارهاي از گل آفريديم، پس او را نطفهاي در قرارگاه مطمئن (رحم) قرار داديم؛ پس نطفه را به صورت علقه (خون بسته) و علقه را به صورت مغضه (چيزي شبيه گوشت جويده شده)، و مضغه را به صورت استخوانهايي درآورديم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانديم، پس آن را آفرينش تازهاي داديم؛ پس بزرگ است خدايي كه بهترين آفرينندگان است. [7] ـ سورة حجر، آية 16؛ ما در آسمان برجهايي قرار داديم؛ و آن را براي بينندگان آراستيم. [8] ـ سورة حجر، آية 19؛ و زمين را گسترديم؛ و در آن كوههاي ثابتي افكنديم. [9] ـ سورة مؤمنون، آية 18؛ و از آسمان، آبي به اندازة معين نازل كرديم؛ و آن را در زمين (در جايگاه مخصوص) ساكن نموديم. [10] ـ سورة مؤمنون، آية 19؛ پس به وسيلة آن باغهايي از درختان نخل و انگور براي شما ايجاد كرديم؛ باغهايي كه در آن ميوههاي بسيار است، و از آن ميخوريد. [11] ـ سورة حجر، آية 22؛ ما بادها را براي بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم. [12] ـ سورة حديد، آية 3؛ اول و آخر و پيدا و پنهان اوست. [13] ـ سورة حديد، آية 4؛ و هر جا باشيد او با شماست. [14] ـ بحار، ج 77، ص 283؛ خداوند داخل در اشياء است ولي نه به صورت مخلوط بودن. [15] ـ سورة انعام، آية 75. منبع:قرآن در قرآن
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]
صفحات پیشنهادی
ويژگيهاي بيان معارف در قرآن(3)
ويژگيهاي بيان معارف در قرآن(3) نويسنده: آيت الله جوادي آملي 6ـ خروج از نظم رايج در كتب علمي قرآن، كتابي علمي نظير فلسفه و فقه و اصول و اخلاق نيست كه هميشه روي ...
ويژگيهاي بيان معارف در قرآن(3) نويسنده: آيت الله جوادي آملي 6ـ خروج از نظم رايج در كتب علمي قرآن، كتابي علمي نظير فلسفه و فقه و اصول و اخلاق نيست كه هميشه روي ...
ويژگيهاي بيان معارف در قرآن(2)
ويژگيهاي بيان معارف در قرآن(2) نويسنده: آيت الله جوادي آملي 3ـ بيان قصص و شيوهي آن قرآن كريم داستان پيامبران و تاريخ ملّتهاي گذشته را نقل كرده ليكن نه چون تاريخ ...
ويژگيهاي بيان معارف در قرآن(2) نويسنده: آيت الله جوادي آملي 3ـ بيان قصص و شيوهي آن قرآن كريم داستان پيامبران و تاريخ ملّتهاي گذشته را نقل كرده ليكن نه چون تاريخ ...
ویژگیهای بیان معارف در قرآن
ویژگیهای بیان معارف در قرآن-براي فهم محتواي هر كتابي نخست لازم است ... و بُعد السفر و طول الطريق»[3] و با مشاهدهي مقصود و حيرت ممدوح «ربّ زدْني فيك تحيّراً» ادامه دهد ...
ویژگیهای بیان معارف در قرآن-براي فهم محتواي هر كتابي نخست لازم است ... و بُعد السفر و طول الطريق»[3] و با مشاهدهي مقصود و حيرت ممدوح «ربّ زدْني فيك تحيّراً» ادامه دهد ...
ویژگیهای قرآن
3. كتاب انديشه و عمل 4. پيوستگي مطالب قرآن 5. جهاني بودن قرآن 6. جاذبة قرآن 7. ... يكي از ويژگيهاي قرآن اختصار در عين جامعيّت در بيان حقايق و معارف است، مثلاً آيه: ...
3. كتاب انديشه و عمل 4. پيوستگي مطالب قرآن 5. جهاني بودن قرآن 6. جاذبة قرآن 7. ... يكي از ويژگيهاي قرآن اختصار در عين جامعيّت در بيان حقايق و معارف است، مثلاً آيه: ...
قرآن و فرهنگ زمان
قرآن و فرهنگ زمان نويسنده:عليرضا عظيمي فر قرآن كریم كتابی است با سندی استوار و ... از ویژگی های انحصاری چون كوتاهی الفاظ و فراخی و ژرفناكی معانی برخوردار است. ... [3]برخی پژوهندگان معارف قرآن گاه با بیان سؤالاتی یا شبهاتی در صدد تبیین ...
قرآن و فرهنگ زمان نويسنده:عليرضا عظيمي فر قرآن كریم كتابی است با سندی استوار و ... از ویژگی های انحصاری چون كوتاهی الفاظ و فراخی و ژرفناكی معانی برخوردار است. ... [3]برخی پژوهندگان معارف قرآن گاه با بیان سؤالاتی یا شبهاتی در صدد تبیین ...
«دايرةالمعارف قرآنكريم» ويژه نوجوانان منتشر ميشود
10 ا کتبر 2008 – او ادامه داد: گستردگي معارف قرآني و دسترسي سريع به آنها، ضرورت ايجاد اين دائرةالمعارف را ... مسئول سابق مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم با اشاره به ويژگيهاي طرح بيان كرد: از ويژگيهاي اين دايرةالمعارف، ... [تعداد بازديد از اين مطلب: 3] ...
10 ا کتبر 2008 – او ادامه داد: گستردگي معارف قرآني و دسترسي سريع به آنها، ضرورت ايجاد اين دائرةالمعارف را ... مسئول سابق مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم با اشاره به ويژگيهاي طرح بيان كرد: از ويژگيهاي اين دايرةالمعارف، ... [تعداد بازديد از اين مطلب: 3] ...
تأملي در آفاق اعجاز قرآن
علا مه طباطبايي نيز در اين خصوص ميفرمايد: اعجاز براي اثبات معارف الاهي نيست؛ ... 3. معجزه ميبايد به واسطة مدعي رسالت انجام شود؛ بنابراين، اموري كه بشر گرچه از انجام ... قرآن همانطور كه در معناشناسي معجزه بيان شد، از جمله شروط و ويژگيهاي هر معجزهاي، ...
علا مه طباطبايي نيز در اين خصوص ميفرمايد: اعجاز براي اثبات معارف الاهي نيست؛ ... 3. معجزه ميبايد به واسطة مدعي رسالت انجام شود؛ بنابراين، اموري كه بشر گرچه از انجام ... قرآن همانطور كه در معناشناسي معجزه بيان شد، از جمله شروط و ويژگيهاي هر معجزهاي، ...
براي نخستينبار در جهان اسلام «دايرةالمعارف قرآن كريم» بهزبان ...
15 ا کتبر 2008 – براي نخستينبار در جهان اسلام «دايرةالمعارف قرآن كريم» بهزبان عربي تدوين ميشود-براي ... رئيس سابق مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم، ديگر ويژگي اين دايرةالمعارف را چنين بيان كرد: اين دايرةالمعارف ... [تعداد بازديد از اين مطلب: 3] ...
15 ا کتبر 2008 – براي نخستينبار در جهان اسلام «دايرةالمعارف قرآن كريم» بهزبان عربي تدوين ميشود-براي ... رئيس سابق مركز فرهنگ و معارف قرآن كريم، ديگر ويژگي اين دايرةالمعارف را چنين بيان كرد: اين دايرةالمعارف ... [تعداد بازديد از اين مطلب: 3] ...
ویژگی های قرآن :
ویژگی های قرآن : نويسنده: علامه طباطبايى قرآن كتابى است جهانى قرآن مجيد در ... و با هر طائفهاى از اين طوائف باحتجاج پرداخته آنان را بسوى معارف حقه خود دعوت ميكند. ... من دون الله» (3) ترجمه:بگو اى اهل كتاب بيائيد بسوى كلمهاى كه در ميان ما و شما بطور ... استبر هدف كامل انسانيت و آنرا بكاملترين وجهى بيان ميكند زيرا هدف انسانيت كه با ...
ویژگی های قرآن : نويسنده: علامه طباطبايى قرآن كتابى است جهانى قرآن مجيد در ... و با هر طائفهاى از اين طوائف باحتجاج پرداخته آنان را بسوى معارف حقه خود دعوت ميكند. ... من دون الله» (3) ترجمه:بگو اى اهل كتاب بيائيد بسوى كلمهاى كه در ميان ما و شما بطور ... استبر هدف كامل انسانيت و آنرا بكاملترين وجهى بيان ميكند زيرا هدف انسانيت كه با ...
نقش روايات در فهم قرآن
كه در چند نكته بيان ميشود: يك ـ حجّيت روايات، به حجيّت قرآن برميگردد اگر از ما ... وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»[3] در اينجا ديگر سؤال قطع ميشود؛ زيرا قول خداوند كه ... و معارف اصيل را خيلي باز و روشن براي جوامع بشري بيان كرده است؛ به همين دليل در ...
كه در چند نكته بيان ميشود: يك ـ حجّيت روايات، به حجيّت قرآن برميگردد اگر از ما ... وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»[3] در اينجا ديگر سؤال قطع ميشود؛ زيرا قول خداوند كه ... و معارف اصيل را خيلي باز و روشن براي جوامع بشري بيان كرده است؛ به همين دليل در ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها