واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ویژگیهای آیت الله سید عبدالکریم کشمیری(ره) (3) اجازه ذکر از اساتید استاد از عده زیادی اجازه شفاهی داشتند، چنانکه وقتی فرمودند:مرحوم سید هاشم حداد به من و به آقا سید محمد حسین حسینی تهرانی اجازه ذکر دادند. از مستور آقا شیرازی و بعضی اساتید دیگر نیز اجازه کتبی داشتند ( که متاسفانه صدامیان آنها را در سر مرز از استاد گرفتند).ایشان نیز به بعضی از شاگردان اجازه کتبی و به عده ای اجازه شفاهی می دادند وقتی می فرمودند:تا کسی قوه اجتهاد پیدا نکند به او اجازه اجتهاد نمیدهند و در سلوک هم به کسانی اجازه می دهند که قابلیت سلوک را داشته باشند. سالک به همت و نفس مرد خدا راه می رود، تا به مقصد برسد.موت اختیاریاز ایشان سؤال شد آیا شما موت اختیاری دارید؟فرمود:الان ندارم، ولی دارنده آن دارای مقامی بس بلند است.معیار علی علیه السلام است عشق به امام علی علیه السلام و علاقه به ساحت ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام بقدری در قلب استاد زیاد بود که کسی نمی توانست آنرا توصیف نماید. یکی از بزرگان در یکی از شهرهای ایران، گاهی خدمت استاد می رسید و محبت می ورزید، حتی خمس مالش را به ایشان می داد و ... روزی یک نفر از اهل دانش، مطلبی را از آن شخص نقل کرد که بوی از تعریف خلیفه دوم می داد . آنقدر ایشان ناراحت شدند و مطلبی را بر علیه آن کلام و گوینده آن گفتند که از زبان و چهره ایشان خشم گویا بود. مسلک ایشان اینطور بود، که معیار علی علیه السلام بود، و هر حرف از هر کس حتی از بهترین شخصیتها صادر می شد، ذره ای بوی نا آشنائی می آمد ناراحت می شد، خشم درون را بشکلی بیان می داشتند.امتحان الهی طبق روایت پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم که فرمودند:« البلاء المؤمن امتحان و للاولیاء کرامهبلاء برای مؤمن امتحان است و برای اولیاء کرامت است» استاد بر اثر عارضه سکته قلبی، به صبر در بلا مشغول و به اکتساب کرامت موفق بودند. در این دوران نقاهت صبحی فرمودند: هر چه امروز صبح فکر کردم نام پسر بزرگم چیست بیادم نیامد، لذا از همسرم، سؤال کردم که نامش چیست!! از این بیان می خواستند بفهمانند که انسان در معرض بلا و امتحان است و فقط بخدا باید پناه ببرد. داعیه ای نداشتند درباره افرادی که ادعای رؤیت امام زمان را می کردند و افرادی را دور خود جمع می نمودند سؤال شد، فرمودند: اینطور مسائل ( با این سر و صدا) در عراق نبود، همه اینها دکان است. وقتی سؤال شد شما امام زمان را دیده اید؛ با اینکه حال و خصوصیت صورت حضرت و بعضی جزئیات دیگر را گاهی بیان می داشت در جواب سؤال می گفتند :خیر. گرچه شواهد و فتوحات در این باره گواهی می دادند؛ ولی هیچ داعیه گفتن برای این مطلب که امام زمان را دیده ام نداشت.!! اقتداء ملائکه استاد می فرمودند: در اطاق به تنهائی مشغول نماز بودم، در رکوع که مستحب است بین دو پا را نگاه کرد، بین دو پایم را نگاه کردم. دیدم عده ای با لباس سفید به من اقتدا کردند. متوجه شدم اینان فرشتگان می باشند ...( در روایت هم آمده است، کسی که برای نماز اذان تنها بگوید یک صف ملائکه اقتداء کننده، و اگر اقامه هم بگوید، دو صف ملائکه به مصلی اقتدا می کنند. )ارادت به بابا رکن الدین استاد می فرمودند: من هر وقت در زندگیم، مشکلی برایم رخ می دهد، یک سوره یاسین برای بابا رکن الدین مدفون در قبرستان تخت فولاد اصفهان می خوانم، مشکلم حل می شود.در محضر استاد مولف کتاب سیری در آفاق می نویسد: در روز هفتم فروردین سال 1373 خدمت آیت الله کشمیری رسیدم ... از حالش پرسیدم، با حالت رضا و خشنودی جواب دادند اما نفس نفس زنان! دستگاه تنفس ( اکسیژن) کنار حیات منزل بود تا در مواقعی از آن استفاده شود کلاهی پشمین بر سر داشت، سر مبارک را پایین انداخت و در سکوت فرو رفت، و گاهی با چشم های پر فروغش نگاهی می کرد و باز سر را به زیر می انداخت... گفتم: اولین بار است خدمت رسیده ام چیزی بفرمایید توشه راهم باشد و شما را بدان یاد کنم با تبسم ملیحی فرمود: چه بگویم و سر را به زیر انداخت و در سکوت عمیقی فرو رفت... عرض کردم: از کجا باید ذکر و یاد را شروع کرد؟فرمود:لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین ( انبیاء : 87) سجده یونسیه و قرآن بخواند. عرض کردم: برای ورود به این وادی استاد لازم است؟فرمود: بدون استاد نمی شود. گفتم : استاد از کجا شروع کنم؟فرمودند: همین نقطه شروع است. عرض کردم: بعضی می گویند: واقعیت اذکار و اوراد و ختومات را ما درک نمی کنیم! آقا نگذاشت سخنم تمام شود، فرمود:باید بگویم و داشته باشیم یعنی اذکار را بگویم و ختومات را داشته باشیم عرض کردم: در نماز امام زمان که صد مرتبه ایاک نعبد و ایاک نستعین می گوئیم، شیطان وسوسه می کند که این انحصار در عبادت او و استعانت و یاری از او دروغ است. فرمود: استعاذه کنید به خدا از شیطان رجیم. عرض کردم: حضرت عالی در نجف اشرف با مرحوم آقای حاج سید جواد قاضی طباطبائی ( برادر سید علی آقا قاضی) هم ارتباطی داشتید؟ فرمود: نه عرض کردم با سید علی آقا قاضی چطور؟با گفتن این جمله، چهره ایشان باز شد و فرمود: هر روز پیش هم بودیم. همیشه، اگر یک روز نمی رفتم، می فرستاد دنبالم که چرا نیامدی؟ عرض کردم:آقا از خدا خواسته ام مورد عنایت حضرت عالی واقع شوم!با ملاطفت و مهربانی فرمود: شما خوبید و خادم اهل بیت، آنها اصل هستند و همه چیز از آنها است، معاصی و گناهان مانع از وصول است. عرض کردم: هر وقت ما توفیق پیدا کنیم برای عرض ادب به ائمه و مخصوصا" امام زمان ( عج) قبل از سلام و عرض ادب مورد عنایت آن بزرگواران واقع شده ایم، که این توفیق نصیبمان شده است؟آقا فرمودند: بله همین طور است، عنایت آنها است ( که آنها ما را یاد می کنند بعد ما یاد آنان می کنیم)...سیره استاد در ادعیه و اذکارسیره استاد نسبت به عموم و تلامذه خاص فرق می کرد.هر کس طلب اوراد و ادعیه و توسلاتی می نمود، عطا می کردند.اما نسبت به خواص دستور تفکر و تعقل می دادند و نکات ضعف و وقت و آثار وصفی و اخروی را متذکر می شدند. برخی که طریق بعضی ... را داشتند خیال می کردند استاد فقط ذکر می دهند، که اینطور نبود، و همیشه می فرمودند:اذکار و ادعیه با شرایط تأثیر می گذارد و مراقبه حرف اول، از شرایط لازم است چنانکه بارها از مرحوم آقای قاضی نقل نمودند.استاد نوع اذکار، از نظر کمی و کیفی، لفظی و قلبی، زمانی و مکانی، روحی و جسمی، دنیوی و اخروی را برای خواص متذکر می شدند و این رشته کار ساده و آسانی نیست و کسی می تواند که هم خود راه را رفته و هم حاذق به طالبان باشد.مثلا" بعضی اوراد برای قوی شدن اراده، و بعضی برای رؤیت ارواح و عده ای برای زیاد شدن رزق، و دسته ای بریا توحید و فناء فی الله، و تعدادی برای محبت می باشد.از نظر استاد مثلا" برای توحید بعضی اذکار فقر ظاهری می آورد و بعضی ها نمی توانند تحمل کنند، لذا متذکر آثار می شدند. استاد میان افراد مجذوب و غیر مجذوب فرق می گذاشتندو چه میل کلی و جزئی فاصلة بسیار دارد و ثمرات روحی و مزاجی هم تفاوت اندک ندارند.سه چیز با برکتاز چیزهایی که برای برآمدن حاجت دنیایی و آخرتی، اجازه نمی خواهد و آثار هم دارد، استاد در موارد مختلف به افراد می فرمودند سه چیز است: اول: ذکر استغفار، استغرالله ربی و اتوب الیه.دوم: ذکر صلوات: اللهم صلی علی محمد و آل محمد.سوم: صدقه دادن.ذکر به اندازه و نظر استادسیره استاد بر این بود که هر چه استاد طریق گفت به همان اندازه باید ذکر گفت.از پیش خود و با خواندن از کتابی، نباید اذکار را گفت.ظرف و مظروف چون تطابق نداشته باشند عوارض پیدا می کند. می فرمودند: فلان اهل دانش در نجف اشرف عدد ذکر محبت را بیشتر گفته بود و ستون ( مسجد یا تکیه ای را ) می بوسید.فلان عوام ، ذکری در این باره می خواند و دیدند الاغی را می بوسید.فرمودند نباید از دستور استاد بیشتر گفت و تجاوز کرد ( که افراد ناقابل و بی ظرفیت برای آنان مشکل ایجاد می شود).شب زنده داری و نماز شبامام عسکری علیه السلام فرمود: ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الا بامتطاء الیل: اتصال و وصول به خداوند سفری است که جز با شب زنده داری طی نمی شود.در دستورالعمل های استاد نسبت به سالکین، مسئله بیداری شب و ریاضت در سحر بوده، و سحر را أفضل از بین الطلوعین می دانستند.امر به نماز شب از سفارشات اکید ایشان بوده که رمز موفقت سالک می دانستند.منبع: کتابهای آفتاب خوبان ، روح و ریحان ، صحبت جانان
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8532]