واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بانوان نمونه هنگام ظهور روايات ديگري هم وجود دارد که مفهومش اين است : در هنگام ظهور امام زمان (ع) شخصيت هاي برجسته اي از ميان بانوان که در اعصار گذشته ، نقش نمونه ، داشتند به دنيا بر مي گردند و در رکاب امام زمان (ع) حاضر مي شوند و نقش اساسي خود را ايفا مي کنند . اسامي بعضي از زنان در روايات ذکر شده که عبارتند از :1) ام ايمن ؛ همان کسي که مربي و دايه وجود مقدس پيغمبر اکرم (ص) بود. (1)2) حبابه واليه ؛ ان بانوي والا معتقد به امر ولايت و امامت ائمه معصومين (ع) که از کهنسالان در ميان انسان ها بود . و نقل است که از زمان اميرالمومنين (ع) تا زمان امام رضا (ع) زندگي کرده و با اعجاز وجود مقدس امام سجاد (ع) به يکباره به جواني بازگشت و آثاري از اعجاز تأييد امامت ائمه را هم به همراه خود داشت . (2)3) سميه مادر عمار ؛ وي نيز يکي از آنان است که به عنوان يکي از ياران امام زمان (ع) نام برده مي شود که هم خود اولين شهيد در ميان بانوان در اسلام است و هم همسرش شهيد است و هم فرزندش عمار ياسر در رکاب اميرالمومنين (ع) در جنگ صفين به شهادت رسيده است . (3)4) نفر بعدي « زبيده » است ، زبيده ظاهرا همسر هارون الرشيد است ، بانويي در خاندان خلافت غاصبانه عباسي ، قدرتي دارد ، اما از اين قدرت خودش بهره اي سود نمي گيرد ، جنبه هاي مثبت زيادي دارد ، از جمله خدمات او تکميل آب آشاميدني مکه براي حاجيان است . 5) بانوي ديگر به نام « ام خالد ( ام خالد احميسة ) » که از جمله بانوان مبارز و مجاهدي است که زمان قيام « زيد بن علي بن حسين (ع) » به عنوان جانباز آن جهاد و مبارزه است و دست او را به عنوان محب اميرالمومنين (ع) از بدن جدا مي کنند . (4)6) صيانه شخصيت ديگري که باز در تاريخ ذکر شده ، « صيانه ماشطه » است مشاطه و آرايشگر دربار فرعون بود که حرم سراي فرعوني را مشاطگي مي کرد . علت حضور اين خانم ها در رکاب امام زمان (ع) به خاطر ويژگي هاي اين هاست که چنين لياقتي پيدا مي کنند . هر يک از اين ها داراي نقاط مهم و مثبتي در زندگي خود هستند . پس يکي ام ايمن است ، مربي نمونه ، يکي سميه است ، همسر و مادر و بانوي نمونه ، و ام خالد است بانوي مجاهد في سبيل الله و جانباز در راه اسلام ، يکي زبيده بانوي باکياست و فراست و مقتدري که انواع قدرت را در اختيار دارد ، اما جذب شيطان نمي شود . اين بانويي هم که درباره ي او صحبت مي کنم « صيانه » بانويي است که همسر او به نام حزقيل خزانه دار اموال فرعون و پسر عموي اوست . در کاخ فرعون از جايگاه مثبت برخوردار است اما وقتي حضرت موسي - علي نبينا و آله و عليه الصلاة و السلام - مبعوث مي شود ، او و همسرش در آن محيط جرم و جنايت معتقد به خداي يکتا مي شوند ، با آن که خزانه دار اموال آل فرعون لقب مي گيرد ، اين خانم ديانتش را مخفي نگه مي دارد ، روزي بر حسب تصادف در حال آرايشگري دختر فرعون شانه از دستش به زمين مي افتد و او بر حسب اعتقاد خود بسم الله را به زبان مي آورد و شانه را از زمين بر مي دارد . دختر فرعون به زيرکي در مي يابد که او چيزي به زبان آورده که متداول نيست . از او مي پرسد : نام پدر مرا برده اي ؟ فرمود: نه ، نام خدا را برده ام که او خداي من و خداي تو و خداي پدر تو ، و خداي همه است . دختر اطلاعات را به پدرش مي رساند که اين بانويي که در خانه ما نفوذ دارد ، به موسي کليم (ع) ايمان آورده است . در نتيجه او را به حضور فرعون حاضر مي کنند و تحت فشار قرار مي دهند که از عقيد اش بر گردد . ولي او ثابت و استوار بر عقيده حق خود پايدار مي ماند ، در نتيجه فرعون دستور مي دهد ، تنوري از مس درست کنند که از نظر حرارت فوق العاده است و در جلوي چشمان اين خانم چند تا از بچه هايش را يکي پس از ديگري در درون آتش و تنور مسين انداختند که او ببيند تا بلکه از عقيده اش به خدا برگردد ، اما او همچنان ثابت بود ، سرانجام آمدند از آغوش او کودک شيرخواره اش را گرفتند و مي خواستند او را داخل آتش بيندازند ، جذابيت فرزند شيرخواره ، مادر را به خودش کشاند ، نزديک بود از عقيده خود به ظاهر تبري کند که آن کودک با زبان فصيح گفت : « اصبري يا اماه فانک علي الحق ؛ شکيبا باش اي مادر ، تو در راه حقي » . او شکيبايي کرد و شاهد شهادت آخرين فرزندش هم بود اما دين خودش را فدا نکرد . آن گاه او را بعد از فرزندانش در درون آتش انداختند و سوزاندند . در حديث وارد شده است که شب معراج ، رسول خدا (ص) ، ناگهان بوي خوشي را استشمام کرد ، از جبرئيل امين پرسيد : اين بوي خوش استثنايي چيست ؟ عرض کرد ، از سرزميني عبور کرديم که خاکستر جسم پاک و مطهر « صيانه» آن بانوي نمونه و فرزندانش را پس از سوزاندن ، در اين بيابان ريختند و الي الابد اين بوي خوش به مشام مي رسد . (5)اين ها بانوان نمونه اي هستند که در رکاب امام زمان (ع) حاضر مي شوند . البته نقش بانوان در مرحله ي قبل از ظهور نيز قابل توجه است که قبلا اشاره اي به آن شده است ؛ به عنوان نمونه ابو سعيد خدري مي گويد : زني است که بنام لئيبه يا طيبه که در هنگام خروج دجال ، هر جا که دجال مي رود ، پيش از او به آنجا مي رود و به مردم هشدار مي دهد و مي گويد دجال به سوي شما مي آيد ، از او دوري کنيد و از عواقب کارش برحذر باشيد . (6)بانوان محترم ! خواهران و برادران و خانواده هايي که منتظر ظهور امام زمان (ع) هستيم ، بايد در راه آماده سازي خويش ، جهت درک شخصيتي که لياقت حضور در محضر امام زمان (ع) و سربازي در اردوگاه و ارتش الهي امام زمان (ع) را پيدا کنيم آمادگي در خود فراهم کنيم ، غفلت سزاوار نيست ، هر چه زودتر بايد هر کسي در جهت اصلاح خود و خانواده خود برآيد تا بتواند انشاءالله در اردوگاه نظامي و الهي امام زمان (ع) لياقت عضويت را پيدا کند. ماه مبارک رمضان براي چنين امر مهمي مناسب ترين اوقات است ، توسل به مولي الموحدين (ع) يکي از ابزارهاي کارآمد است ، آن روح بلند مي تواند دگرگوني الهي در ما ايجاد کند ، اين ايام همه ي شما عزاداري کرديد ، امروزه روز عزاي اميرالمومنين (ع) است ، روز عزاي بشريت است ، چرا که به دست اشقي الاشقياء ، يکي از بهترين فرزندان آدم در محراب عبادت و بندگي با زبان نماز ودهان روزه ، شمشير بر فرق مبارکش فرود آمد و او را تا عرش اعلي بالا برد و به لقاء و فوز عظيم شهادت نايل آورد . جان عالمي به قربان مظلوميتت يا علي جان . اين چه سري است که اميرالمومنين (ع) در تمام عمر خودش خاصه در دوران 30 ساله بعد از پيغمبر اکرم (ص) و شهادت حضرت زهرا (س) اين مظلوميت جانکاه را احساس کند ، چرا تا زمان هارون الرشيد ، کسي از قبر اين شاخص ترين مرد خدا ، اولين مؤمن به پيامبر اکرم (ص) اولين انسان بعد از رسول خدا (ص) ، اطلاعي نداشته باشد ؟ به خاطر دشمني هاي دشمنان کينه توز و جاهل ، يعني خوارج نهروان.فرمود: حسن جان ، حسين جان ! شما را به تقواي الهي و نظم در کارهايتان سفارش مي کنم . فرصت نيست که در باره ي آخرين وصيت اميرالمومنين (ع) صحبت کنم اما از جمله وصيت هايي که فرمود: مرا شبانه و مخفيانه ، تشيع جنازه کنيد . در دل شب امام حسن (ع) عهده دار غسل بابا مي شود ، امام حسين (ع) و قمر بني هاشم (ع) بر روي بدن مطهر بابا آب مي ريزند . اگر بناست تسلي دهيد خاطر منبراي قاتل سنگين دلم غذا ببريددلم براي يتيمان کوفه تنگ شدهکمک کنيد مرا در خرابه ها ببريد جنازه من مظلوم را چون مادرتانشبانه مخفي و آرام و بي صدا ببريد سلام گرم مرا در خرابه در دل شببه آن يتيم که خوابيده غذا ببريد سلام من به شما اي فرشتگان خدانبرد فاطمه با خود مرا شما ببريد . پي نوشت :1. تاريخ طبري : 7/2.2. تنقيح المقال : 75/23.3. اسدالغابه : 481/5.4. معجم الرجال الحديث : 23/14 و 108 و 176 : رياحين الشريعه : 381/3.5. منهاج الدعوع ، ص 93: رياحين الشريعه : 153/5 . 6. کنزالعمال : 602/14.منبع: کتاب ذکر نور در حضور مشتاقان ظهور
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 541]