تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826054089




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وضعیت زنان در جامعه عرب هنگام نزول قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وضعیت زنان در جامعه عرب هنگام نزول قرآن

نویسنده: علامه سید محمد حسین طباطبائىعرب از همان زمانهاى قدیم در شبه جزیره عربستان زندگى مى‏كرد، سرزمینى بى‏آب و علف و خشك و سوزان، و بیشتر سكنه این سرزمین، از قبائل صحرانشین و دور از تمدن بودند، و زندگیشان با غارت و شبیخون، اداره مى‏شده عرب از یك سو، یعنى از طرف شمال شرقى به ایران و از طرف شمال به روم و از ناحیه جنوب به شهرهاى حبشه و از طرف غرب به مصر و سودان متصل بودند، و به همین جهت عمده رسومشان رسوم توحش بود، كه در بین آن رسوم، احیانا اثرى از عادات روم و ایران و هند و مصر قدیم هم دیده مى‏شد.عرب براى زن نه استقلالى در زندگى قائل بود و نه حرمت و شرافتى، بلكه حرمتى كه قائل بود براى بیت و خاندان بود، زنان در عرب ارث نمى‏بردند، و تعدد زوجات آن هم بدون حدى معین، جائز بود، همچنانكه در یهود نیز چنین است، و همچنین در مساله طلاق براى زن اختیارى قائل نبود، و دختران را زنده به گور مى‏كرد، اولین قبیله‏اى كه دست‏به چنین جنایتى زد، قبیله بنو تمیم بود، و به خاطر پیشامدى بود كه در آن قبیله رخ داد، و آن این بود كه با نعمان بن منذر جنگ كردند، و عده‏اى از دخترانشان اسیر شدند كه داستانشان معروف است، و از شدت خشم تصمیم گرفتند دختران خود را خود به قتل برسانند، و زنده دفن كنند و این رسم ناپسند به تدریج در قبائل دیگر عرب نیز معمول گردید، و عرب هر گاه دخترى برایش متولد مى‏شد به فال بد گرفته و داشتن چنین فرزندى را ننگ مى‏دانست‏بطورى كه قرآن مى‏فرماید:"یتوارى من القوم من سوء ما بشر به" (1)یعنى پدر دختر از شنیدن خبر ولادت دخترش خود را از مردم پنهان مى‏كرد و بر عكس هر چه بیشتر داراى پسر مى‏شد(هر چند پسر خوانده) خوشحال‏تر مى‏گردید، و حتى بچه زن شوهردارى را كه با او زنا كرده بود، به خود ملحق مى‏كرد و چه بسا اتفاق مى‏افتاد كه سران قوم و زورمندان، بر سر یك پسرى كه با مادرش زنا كرده بودند نزاع مى‏كردند، و هر یك آن پسر را براى خود ادعا مى‏نمودند.البته از بعضى خانواده‏هاى عرب این رفتار هم سرزده، كه به زنان و مخصوصا دختران خود در امر ازدواج استقلال داده، و رعایت رضایت و انتخاب خود او را كرده باشند، كه این رفتار از عرب، شبیه همان عادتى است كه گفتیم در اشراف ایرانیان معمول بود، و خود یكى از آثار امتیاز طبقاتى در جامعه است.و به هر حال رفتارى كه عرب با زنان داشت، تركیبى بود از رفتار اقوام متمدن و رفتار اقوام متوحش، ندادن استقلال به زنان در حقوق، و شركت ندادن آنان در امور اجتماعى از قبیل حكومت و جنگ و مساله ازدواج و اختیار دادن امر ازدواج به زنان اشراف را از ایران و روم گرفته بودند، و كشتن آنان و زنده به گور كردن و شكنجه دادن را از اقوام بربرى و وحشى اقتباس كرده بودند، پس محرومیت زنان عرب از مزایاى زندگى مستند به تقدیس و پرستش رئیس خانه نبود، بلكه از باب غلبه قوى و استخدام ضعیف بود.و زنان محرومیت و تیره‏بختى‏هائى كه در این جوامع داشتند در دل و فكر آنان ضعفى ایجاد كرد، و این ضعف فكرى اوهام و خرافات عجیب و غریبى در مورد حوادث و وقایع مختلف در آنان پدید آورد، كه كتب تاریخى این خرافات و اوهام را ضبط كرده است.و این بود خلاصه‏اى از احوال زن در مجتمع انسانى در ادوار مختلف قبل از اسلام، و در عصر ظهور اسلام.همانطور كه در اول بحث وعده داده بودیم، تمامى سعى خود را در اختصار گوئى بكار بردیم، و از همه آنچه كه گفتیم، چند نتیجه به دست مى‏آید:نتایجى كه از آنچه گفته شد به دست مى‏آیداول اینكه: بشر در آن دوران در باره زن دو طرز تفكر داشت، یكى اینكه زن را انسانى در سطح حیوانات بى‏زبان مى‏دانست، و دیگر اینكه او را انسانى پست و ضعیف در انسانیت مى‏پنداشت، انسانى كه مردان، یعنى انسان‏هاى كامل در صورت آزادى او از شر و فسادش ایمن نیستند، و به همین جهت‏باید همیشه در قید تبعیت مردان بماند، و مردان اجازه ندهند كه زنان آزادى و حریتى در زندگى خود كسب كنند، نظریه اول با سیره اقوام وحشى و نظریه دوم با روش اقوام متمدن آن روز مناسب‏تر است.دوم اینكه: بشر قبل از اسلام نسبت‏به زن از نظر وضع اجتماعى نیز دو نوع طرز تفكر داشت، بعضى از جوامع زن را خارج از افراد اجتماع انسانى مى‏دانستند، و معتقد بودند زن جزء این هیكل تركیب یافته از افراد نیست، بلكه از شرایط زندگى او است، شرایطى كه بشر بى‏نیاز از آن نمى‏باشد، مانند خانه كه از داشتن و پناه بردن در آن چاره‏اى ندارد، و بعضى دیگر معتقد بودند زن مانند اسیرى است كه به بردگى گرفته مى‏شود، و از پیروان اجتماع غالب است، و اجتماعى كه او را اسیر كرده، از نیروى كار او استفاده مى‏كند، و از ضربه زدنش هم جلوگیرى مى‏نماید.سوم اینكه: محرومیت زن در این جوامع همه جانبه بود، و زن را از تمامى حقوقى كه ممكن بود از آن بهره‏مند شود، محروم مى‏دانستند، مگر به آن مقدارى كه بهره‏مندى زن در حقیقت‏به سود مردان بود، كه قیم زنان بودند.چهارم اینكه:اساس رفتار مردان با زنان عبارت بود از غلبه قوى بر ضعیف و به عبارت دیگر هر معامله‏اى كه با زنان مى‏كردند بر اساس قریحه استخدام و بهره‏كشى بود، این روش امت‏هاى غیر متمدن بود، و اما امت‏هاى متمدن علاوه بر آنچه كه گفته شد این طرز تفكر را هم داشتند كه زن انسانى است ضعیف الخلقه، كه توانائى آن را ندارد كه در امور خود مستقل باشد، و نیز موجودى است‏خطرناك كه بشر از شر و فساد او ایمن نیست و چه بسا كه این طرز تفكرها در اثر اختلاط امت‏ها و زمان‏ها در یكدیگر اثر گذاشته باشند.پى‏نوشت:1. سوره نحل آیه 59





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 880]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن