پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849271542
آغاز امامت حضرت مهدي (عليه السلام)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آغاز امامت حضرت مهدي (عليه السلام) نويسنده:خدامراد سلیمیانمنبع: درسنامه 2-ص16 تا ص25 پيشدرآمد شيعه با بهرهمندي از برهانهاي عقلي و آموزههاي آفتابگون پيشوايان معصوم ، بر اين باور است که در هر زمان، براي انسانها، ناگزير بايد حجّتي1 از طرف خداوند نصب شود.2 بر اساس روايات قابل اعتماد، اين حجّتها، پس از پيامبر اسلام ، در دوازده پيشوا منحصرند، که با گزينش خداوند و گزارش آن آخرين سفير الهي، امامت مردم را بر عهده گرفتند. هم آنان که يازدهمين ايشان امام حسن عسکري و آخرين آنها، حضرت مهدي است و ديگري شايستگي چنين جايگاهي را ندارد؛ بدون ترديد.امّا آنچه اينجا بيشتر محل بحث و نظر است، به امامت رسيدن آخرين حجّت خداوند، در سنّ خردسالي است. اگر چه اين مسأله، افزون بر برخي پيامبران در برخي پيشوايان معصوم پيش از آن، رخ نموده بود، همواره از طرف مخالفان، به صورت چالشي در مباحث مهدويّت مطرح شده است.از روايتها و حکايتهاي تاريخي به روشني به دست ميآيد، سالها پيش از آن که نهم ربيع الاول سال260ق فرا رسد، پيشوايان معصوم و به ويژه واپسين فرستادة خداوند، پيامبر خاتم امامت آخرين حجّت الهي، حضرت مهدي را نويد داده بودند. نه فقط پيروان مکتب اهل بيت که برخي از دانشوران اهل سنّت، در رواياتي چند به اين حقيقت بزرگ اشاره کردهاند.3تأکيد بر پيشوايي آخرين امام معصوم از آنجا که شرايط امامت آخرين امام، با پيشوايان پيشين ديگرگون بود، پافشاريهاي فراواني بر آگاهيبخشي امامت ايشان شده است.برخي روايتها که بر اين امر اصرار داشت، بدين قرار است:1. حديث معراجرسول اکرم دربارة آنچه در شب معراج ديده بود، پس از بيان ديدن نور پيشوايان معصوم و آخرين جانشين خود ميان آنها، ميفرمايد: ...فَقُلْتُ: «يَا رَبِّ مَنْ هَؤُلَاءِ؟ فَقَالَ: «هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ وَ هَذَا الْقَائِمُ يُحِلُّ حَلَالِي وَ يُحَرِّمُ حَرَامِي وَ يَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي. يَا مُحَمَّدُ! أَحْبِبْهُ فَإِنِّي أُحِبُّهُ وَ أُحِبُّ مَنْ يُحِبُّه...»؛4...عرض کردم: «پروردگارا! اينان چه کساني هستند؟» فرمود: ايشان پيشوايانند و اين قائم است؛ همو که حلال مرا حلال ميکند و حرام مرا را حرام ميسازد و از دشمنان من انتقام ميگيرد. اي محمد! او را دوست بدار. پس همانا من او را دوست ميدارم و هر کس که او را دوست بدارد، نيز دوست ميدارم...».2. حديث لوح حضرت زهرالوح حضرت زهرا که هدية خداوند به آن بانوي بزرگوار است. اسامي همة پيشوايان معصوم را ذکر کرده است. در پايان اين لوح پس از ياد از امامت امام عسکري ، چنين ميخوانيم: ...أُكْمِلُ ذَلِكَ بِابْنِهِ محمد رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ... ؛5...]امر امامت[را با فرزندش، محمد که رحمت براي جهانيان است، کامل خواهم کرد. 3. حديث غديرپيامبر اسلام در واپسين ماههاي عمر خود ضمن پافشاري بر امامت نخستين پيشواي مسلمانان، دربارة آخرين پيشوا چنين فرمود: ...مَعَاشِرَ النَّاسِ! إِنِّي نَبِيٌّ وَ عَلِيٌّ وَصِيِّي. أَلَا إِنَّ خَاتَمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِيُّ. أَلَا إِنَّهُ الظَّاهِرُ عَلَي الدِّينِ. أَلَا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظَّالِمِينَ؛6 ...اي مردمان! همانا به درستي که من پيامبرم و علي جانشين من است. آگاه باشيد! ختمکنندة پيشوايان از ما است. او قائم مهدي است. آگاه باشيد! همو است که دين را برتري خواهد بخشيد و انتقامگيرنده از ستمگران است.4. حديث رسول گرامي اسلام از ديگر سخناني که در آن به روشني به شمار پيشوايان معصوم اشاره شده، بيان نوراني رسول اکرم است که فرمود: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ فَهُمْ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ أَوْلِيَائِي وَحُجَجُ اللَّهِ عَلَي أُمَّتِي بَعْدِي الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْكِرُ لَهُمْ كَافِرٌ؛7 پيشوايان پس از من، دوازده نفرند. نخستين ايشان، علي بن ابي طالب، و آخرين آنها قائم است. آنها جانشينان و اوصياي و اولياي من و حجتهاي خداوند پس از من، بر امت من هستند. اقرارکنندة به آنها مؤمن و انکارکنندة ايشان کافر است.5. حديث امام علي پيشوايان معصوم نيز به پيروي از رسول گرامي اسلام همواره به زنجيره امامان دوازدهگانه اشاره کردهاند؛ به روشني از دوازدهمين ايشان ياد نموده، شيعيان را از افتادن در دام انحراف و مدعيان، برحذر داشتهاند.آنگاه که از حضرت علي دربارة معناي روايت پيامبر اکرم که فرموده بود: «إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي» پرسيده شد «عترت» چه کساني هستند؟ فرمود: أَنَا وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ مَهْدِيُّهُمْ وَ قَائِمُهُمْ لَا يُفَارِقُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَ لَا يُفَارِقُهُمْ حَتَّي يَرِدُوا عَلَي رَسُولِ اللَّهِ حَوْضَهُ؛8 من و حسن و حسين و پيشوايان نهگانه از فرزندان حسين. نهمين آنها مهدي آنها است. هرگز از کتاب خدا جدا نميشوند و کتاب خدا نيز از آنها جدا نميشود. تا آن که کنار حوض پيامبر، بر او بازگردند.افزون بر روايتهاي ياد شده که از مهمترين دليلها بر امامت حضرت مهدي است، ديگر پيشوايان معصوم نيز سخنان ارزشمندي در اينباره فرمودهاند. که برخي بدين قرار است: دومين پيشواي شيعيان، امام حسن مجتبي ، حضرت مهدي را نهمين فرزند برادر خود حسين و پسر سرور کنيزان دانسته است.9امام حسين در اشاره به امامت نهمين پيشواي هدايتگر از نسل خود، از وي با «قائم به حق» ياد کرده است.10امام سجّاد نيز در سخني ارزشمند به امامت حضرت مهدي اشاره کرده، آن حضرت را دوازدهمين جانشينان پيامبر و پيشوايان پس از او دانسته است.11امام باقر حضرت مهدي را نهمين پيشواي پس از حسين بن علي و قائم آنها خوانده است.12ششمين پيشواي شيعيان، به روشني حضرت مهدي را دوازدهمين از پيشوايان هدايت پس از پيامبر گرامي اسلام ذکر کرده است.13 هفتمين امام معصوم نيز آن حضرت را پنجمين از فرزندان خود دانسته، فرمود: براي او غيبتي است که مدتش طولاني خواهد شد.14امام رضا پس از اشاره به دوران غيبت و سختيهاي آن، سبب آن سختيها را پنهان بودن پيشواي ايشان ذکر کرده است. 15امام جواد نيز دربارة آن حضرت، وي را سومين از فرزندان خود دانسته است.16امام هادي ، جدّ بزرگوار آن حضرت نيز به پيشوايي آن حضرت پس از فرزند خود امام عسکري تأکيد كرده است.17و سرانجام اين تلاش پيوسته، به دست يازدهمين پيشواي معصوم به اوج خود رسيد که در آن، آخرين ذخيرة الهي به نيکوترين صورت ممکن، معرفي شده است. آنجا که از آن حضرت دربارة درستي يا چگونگي اين خبر که به نقل از پدران بزرگوارش رسيده است، پرسيدند که: أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَي خَلْقِهِ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَنَّ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ زمين، هيچگاه از حجت خدا بر خلقش خالي نيست. هر کس بميرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهليّت مرده است.آن حضرت فرمود: إِنَّ هَذَا حَقٌّ كَمَا أَنَّ النَّهَارَ حَقٌّ؛ اين مطلب حق است؛ آنگونه که روز، حق است. سپس از آن حضرت سؤال شد: «اي پسر پيامبر! حجت و امام پس از شما کيست؟» فرمود: ابْنِي محمد وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛18 فرزندم محمّد. او امام و حجّت پس از من است. هر کس بميرد و او را نشناسد، به مرگ جاهليّت مرده است.تا اين که با شهادت يازدهمين پيشواي شيعيان در هشتم ربيع الاول سال 260ق19، در حالي که بيش از پنج بهار20 از عمر آخرين ذخيرة الهي سپري نشده بود، فصل بهرهمندي مستقيم انسانها از امام ظاهر به پايان رسيد و در پي آن، دوراني بسيار مهّم در زندگي پيروان اهل بيت پيش آمد. اين دوران، همزمان با دو رخداد مهم آغاز شد: نخست: رسيدن آخرين حجّت الهي به مقام امامت؛ديگر: قرار گرفتن آن حضرت در پرده پنهانزيستي.اگر چه برگزيدگاني از شيعه براي اين مرحله آمادگي کامل داشتند، ميبايست هر دو رخداد (امامت و غيبت)، براي عموم شيعيان به اثبات برسد؛ چرا که حضرت مهدي نخستين روز امامت را در حالي آغاز کرد که جز افرادي اندک که پيش از آن، در دورة امام عسکري آن حضرت را ديده بودند21، كسي او را نديده بود. نخستين اقدام حضرت مهدي در آغاز امامت بنابراين، روزِ در گذشتِ امام يازدهم و نخستين روز امامت حضرت مهدي ، فرا رسيد وآن حضرت، ناگزير ميان مردم آمده، بر پيکر پدر نماز گزارد. اين رخداد، به گونههايي چند روايت شده است. در يک روايت، شيخ صدوق، آن را به صورت مفصل از زبان ابوالاديان يکي از خدمتكاران خانه و متصدي امور نامههاي امام عسكري گزارش کرده است.22به نظر ميرسد حضرت مهدي پس از شهادت پدر، در نخستين ساعتهاي غيبت با حضور در کنار بدن پدر و اقامه نماز بر آن حضرت، مسايلي را مورد توجه قرار داد که همگي به نوعي در ارتباط با بحث امامت خود بود:1. اجراي سنّت الهي در اقامة نماز امام بر امام؛2. پيشگيري از اعلام ختم امامت؛ 3. پيشگيري از انحراف داخلي در قضيه امامت؛4. تثبيت ادامة جريان امامتِ بر حق و اعلام استمرار امامت در امام زنده.23آغاز پيشوايي در خردسالي در اين رخداد آنچه براي مردم، از همه شگفتآورتر بود، اين بود که با کودکي پنج ساله روبه رو بودند که ميگفت جانشين امام عسکري است. همانگونه که ياد شد، پيش از آن، با هدايتهاي پيوستة پيامبر و امامان نور شيعه به اين نکته باور پيدا کرده بود که خداوند متعال، از طريق آخرين پيامبر خود، مقام امامت و ولايت را به سبب قابليتهاي ذاتي به افرادي خاص عطا فرموده و فقط از طرف او است که براي جامعه امام نصب ميشود. نيز اين که اين قابليت، هيچ ارتباطي به کمي يا زيادي سن ندارد.جالب اين که اينگونه پيشوايي، پيش از آن، هم بين امامان و هم در زنجيرة پيامبران داراي سابقه بود.يکي از دانشوران معاصر، امامت در سنين کم را پديدهاي واقعي دانسته، چنين استدلال کرده است: ... امامي که در کودکي به پيشوايي روحي و فکري مردم رسيده، و مسلمانان حتي در کشاکش آن همه موج ويرانگر، باز خويشتنِ خويش را به پيروي و دوستي او گماشتند، به طور مسلّم بايد از دانش و آگاهي و گستردگي ديد و دانا بودن به فقه و تفسير و عقايد، بهرهاي آشکار و چشمگير داشته باشد؛ چون در غير اين صورت نميتوانسته مردم را به پيروي از خويش وادارد...به فرض محال که مردم نتوانستند حقيقت و واقعيت امر را دريابند، دستگاه خلافت و نيروي حاکم که آن همه دشمني علني با امام داشته، چرا بر نخاسته و پرده از رخسار حقيقت نينداخته است؟اگر امام خردسال، از دانش و سطح تفکر عالي برخوردار نبود، خلفاي معاصر، خيلي خوب ميتوانستند جنجال به پا کنند؛ امّا سکوت آنها و سکوت تاريخ، گواه است که امامت در سنين کم، پديدهاي حقيقي بوده است، نه ساختگي.24البته پيش از آن که در مسير هدايت جامعه، نوبت به پيشوايي جانشينان آخرين فرستادة الهي برسد، خداوند متعال، پيامبراني را در كودكي به مقام نبوّت مفتخر ساخته بود؛ بدين قرار:پيامبري حضرت عيسي از هنگام ولادتاز ميان پيامبران اولوالعزم، يگانه پيامبري که از هنگام ولادت، به نبوّت خويش به طور آشکار تصريح کرده، حضرت عيسي بن مريم است. خداوند در آيات قرآن، در بخشي از داستان حضرت مسيح از زبان پيامبر خود در پاسخ منكران چنين ميفرمايد:قَالَ اِنّي عَبْدُاللّه آتَانِي الكِتابَ وَجَعَلَنِي نَبيّاً؛25 ]كودك[ گفت: من بنده خدا هستم، به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است.يزيد کناسي ميگويد: از امام باقر پرسيدم: «آيا عيسي بن مريم ، هنگامي كه در گهواره سخن گفت، حجّت خدا بر اهل زمان خود بود؟» حضرت فرمود: «او آن زمان پيغمبر و حجت غير مرسل خدا بود ]=يعني در آن زمان، مأمور به تبليغ و دعوت نبود[. مگر نميشنوي گفته خود او را که ميگويد: «من بندة خدايم. خدا به من کتاب داده و پيغمبر ساخته و هر جا باشم پر برکتم قرار داده و تا زنده باشم، مرا به نماز و زکات سفارش کرده است».عرض کردم: «در آن زمان و در همان حالي که درگهواره بود، حجّت خدا بود بر زکريا؟». فرمود: «...چون عيسي هفت ساله شد و خداي تعالي به او وحي فرستاد، از نبوت و رسالت خود سخن گفت و بر يحيي و همه مردم حجّت شد...».26 پيامبري حضرت يحيي در كودكيحضرت يحيي يکي ديگر از پيامبراني است که در کودکي به مقام نبوّت رسيد. خداوند در اينباره خطاب به وي ميفرمايد: يا يَحْيي خُذِالكِتابَ بِقُوَةٍ وَآتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً27 اي يحيي! كتاب خدا را به جدّ و جهد بگير. ما از كودكي به وي حكم ]نبوّت[ داديم.يکي از مفسران اهل سنّت، حكمي را كه خداوند به حضرت يحيي داد، همان نبوّت دانسته، بر اين باور است که خداوند متعال، عقل او را در سنين كودكي محكم و كامل كرد و به او وحي فرستاد.28در يکي از تفسيرهاي معاصر، پس از آية پيشين ميخوانيم: درست است که دوران شکوفايي عقل انسان به صورت معمول حد و مرز خاصي دارد؛ ولي ميدانيم هميشه در انسانها افرادي استثنايي وجود داشتهاند. چه مانعي دارد که خداوند اين دوران را براي بعضي از بندگانش به خاطر مصالحي فشردهتر کند و در سالهاي کمتري چکيده نمايد؛ همانگونه که براي سخن گفتن، به صورت معمول گذشتن يکي دو سال از تولد لازم است؛ در حالي که ميدانيم حضرت عيسي در همان روزهاي نخست زبان به سخن گشود؛ آن هم سخني پر محتوا که طبق روال عادي در شأن انسانهاي بزرگسال بود.29در ادامه، اين آيه را دليل روشني بر درست بودن امامت برخي ائمه در خردسالي دانسته است.بنابراين، همانگونه كه خداوند متعال، مقام نبوّت را به كودك خردسالي داد، ميتواند مقام امامت را نيز با تمام ويژگيهاي لازم، به كودكي عطا فرمايد.پي نوشت1. شيخ كليني، كافي، ج1، ص178 (باب ان الارض لاتخلو من حجة).2. بقره (2): 124.3. ر.ك: صافي گلپايگاني، لطف الله، منتخب الاثر، (الفصل الاوّل فيما يدّل علي انّ الائمة اثنا عشر...).4. نعمانی, الغيبة؛ ص93؛ شيخ صدوق, كمال الدين و تمام النعمة، ج1, ص252.5. شيخ کلينی, کافی, ج1, ص527.6. علامه مجلسی, بحار الانوار, ج37, ص213.7. شيخ صدوق, منلايحضره الفقيه, ج 4, 179. 8. شيخ صدوق, كمال الدين و تمام النعمة، ج1, ص240.9. همان، ص 315.10. همان، ص317.11. همان، ص319.12. شيخ کلينی, كافي، ج1, ص 533 , ح15.13.شيخ صدوق, كمال الدين و تمام النعمة، ج2, ص342.14. همان، ص361.15. شيخ صدوق, عيون اخبار الرضا , ج1, ص273.16. شيخ صدوق, كمال الدين و تمام النعمة، ج2, ص377.17. همان، ص383.18. همان, ص409, باب 38, ح9.19. شيخ كليني، كافي، ج1، ص503.20. شيخ مفيد, الارشاد, ج2, ص339.21. ر.ك: شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج2, ص 384 و 457.22. شيخ صدوق، كمالالدين و تمام النعمة، ج 2، ص 475، باب 43، ح 25. همچنين ر.ك: نيلی نجفی, منتخب الانوار المضيئة، ص 157؛ راوندي، قطبالدين، الخرائج والجرائح، ج 3، ص1101.23. ر.ک: حکيمی، محمد رضا, خورشيد مغرب، ص24ـ 25.24. صدر، سيّد محمد باقر, جست و جو و گفت و گو پيرامون امام مهدی , ص47ـ48.25. مريم (19): 30. 26. شيخ کلينی, کافی, ج1, باب حالات الأئمة فی السّن.27. مريم (19): 12.28. فخر رازی, تفسير فخر رازی، ج 11، ص 192.29. مکارم شيرازی، ناصر و ديگران, تفسير نمونه, ج13, ص27.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
آغاز امامت حضرت مهدي (عليه السلام) نويسنده:خدامراد سلیمیانمنبع: درسنامه 2-ص16 تا ص25 پيشدرآمد شيعه با بهرهمندي از برهانهاي عقلي و آموزههاي آفتابگون پيشوايان ...
فرمايشات حضرت مهدي (عليه السلام) (از ولادت تا آغاز امامت)-فرمايشات حضرت مهدي (عليه السلام) (از ولادت تا آغاز امامت) نويسنده:خدامرلد سلیمیانمنبع:درسنامه ...
حضرت مهدىعليه السلام خردسالترين پيشواى معصوم-حضرت مهدىعليه السلام ... مباحث مربوط به حضرت مهدىعليه السلام پرسيده مىشود، درباره آغاز امامت آن حضرت در سن و ...
مسأله ي امامت و امام زمان عليه السلام و پيدايش انشعابات فرقه اي-مسأله ي امامت و امام زمان ... امام عسکري عليه السلام و آغاز دوره غيبت، مهم ترين مسأله براي شيعيان، شناخت امام و ... براي آن حضرت، شمار اندکي از شيعيان را که از ولادت و امامت حضرت مهدي (عج)آگاه ...
دوران امامت امام زمان (عليه السلام) تا قبل از غيبت-دوران امامت امام زمان (عليه السلام) تا ... امام مهدي (عج) و دشمن خانه زاداز جمله چهره هاي فعالي که همزمان با آغاز امامت حضرت مهدي ...
اين سياست از اواخر دوران امامت امام صادق عليه السلام آغاز شد و در زمان امامت موسي بن ... امامت امام کاظم عليه السلام هرچند از سوي دستگاه خلافت عباسي بويژه مهدي و هادي با ...
بر طبق اين ديدگاه چون حضرت مهدى عليه السلام مردم را به حقايق پنهان شده دينى ... به امامت آن حضرت از دين خدا و اعتقاد به امامت حضرت مهدى عليه السلام رويگردان شوند ... باور مهدوی در کلام رضوی مژده به ظهور امام مهدی(ع) از همان سالهای آغازین ظهور اسلام آغاز شد و .
تصريحات امام هادي عليه السلام نسبت به امامت فرزندش در کتاب هاي تاريخ و حديث شيعه ... آنان با اطلاعاتي که درباره فرزند آن حضرت داشتند و مي دانستند مهدي موعود از نسل او ... (10)معتمد در آغاز در برابر حضرت، سياستي جديد در پيش گرفت؛ زيرا در مقايسه ...
آماده سازى امر ظهور حضرت مهدى عليه السلام در يك شب-آماده سازى امر ظهور حضرت مهدى علیه ... علیه و آله و سلم را به پیامبرى برانگیخت ، و ما خاندان رسالت را به امامت برگزید، ... هاى ظهور حضرت مهدى علیه السلام است - از آن جا آغاز مى شود.2چگونگى ظهور و شماره ى ...
مهدي قائم عليه السلام ،منجي و امام دوازدهم (1)-مهدي قائم عليه السلام ،منجي و امام دوازدهم (1) ... بنابر اعتقاد اينان، امامت از همان آغاز حق جعفر بوده واز اين رو به وي بازگشته است.
-