تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 13 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1848778073




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كجاست فصل رهايي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
كجاست فصل رهايي
كجاست فصل رهايي منبع:ماهنامه موعود در چشم بر هم زدني دريا از جاي خويش برخاست. با غرشي هولناك، قد بر افراشته و خشمگين، قيرگون و کوبنده. بناگاه بخش عظيمي از هفت كشور، هزاران خانه و میلیونها انسان اسیر خشم دریا شدند.براي هيچكس مجال جستن نبود. وقتي كه دريا به جاي خويش باز مي گشت، ديگر خبري و نشاني از صدها جزيره، دهها شهر، هزاران خانه و كوچه و خيابان نبود و از هزاران انسان، كه هيچگاه از جا جستن اينچنين دريا را در تصور خويش نمي آوردند.عبرةً لاولي الالبابدر چشم بر هم زدني دريا از جاي خويش برخاست. وقتي كه بر مي گشت، ميليونها خيال و وهم و گمان را با خود برده بود. هزاران انديشه بي اتكا، هزاران لاف گزاف و ميليونها «من» كه خود را رها ويله و آسمان و زمين را بي حاكم و حكم مي پنداشت و انسان را تنها مالك و سلطان بي منازع در عرصة هستي مي شناخت. با تصوري خام از «اراده هاي مستقل» انسانها.عبرةً لاولي الالبابدر چشم بر هم زدني دريا از جاي خويش برخاست. وقتي كه بر مي گشت جز سوگ و حيرت و حسرت بر جاي نمانده بود. چشمهاي سوگوار در عزاي رفته ها. لبهاي فرو بسته در حيرت و دلهاي گرفتار آمده در حسرت. حيراني ديدار قدرتي فرادست، و حيراني عظمت تازيانه اي كه به ناگاه فرود آمده و همه را در خود فرو برده بود؛ چنانكه حسرت همة صفحة دل را پوشاند. بسان امواج سياهي كه بناگاه فرود آمده بود.حسرت ايام رفته، عزيزان رفته. اموال رفته و آنهمه گمان و وهم كه پرده هاي چشم را پوشانده بود تا آدمي فرود ناگهان تازيانة خشم را ناديده انگارد.عبرةً لاولي الالبابدر چشم بر هم زدني دريا از جاي خويش برخاست. وقتي كه بر مي گشت معذور بود، چنانكه در آمدن نيز معذور بود. مأموري كه اراده اي از خود نداشت؛ زمين و آسمان نيز در غرش و لرزش معذور و بستة حكم حاكمي فرادست بودند. آمده بود. تا با بلندترين صدا و خواناترين خط، ماندگان در خامي و اسيران در بند خودكامي را ندا در دهد كه: آسمان را، زمين را و دريا را حاكمي است كه اگر اراده كند در چشم بر هم زدني بر پهنة آسمان و زمين و دريا هيچ نمي ماند جز سوگ و حيرت و حسرت.در چشم بر هم زدني دريا از جاي خويش برخاست. وقتي كه بر مي گشت زمين را از هر آلودگي شسته بود، از همة ناپاكي، از همة آنچه با دريا، با آب، با رنگ آبي آسمان نسبتي نداشت و از همة آنچه آسماني نبود. گوئي به يكباره دريا همه خشم فرو خورده را فرو ريخته بود، همة صبر مانده در سينه و بغض گره خورده در گلو را؛ تا فرزند آدمي بداند كه جفا بر زمين كيفر سخت دريا و جفا بر دريا كيفر سنگين آسمان را در پي خواهد داشت.در چشم بر هم زدني دريا از جاي خويش برخاست. وقتي كه بر مي گشت چشمهاي مبهوت و دلهاي حيران را نظاره گر بود و سرگرداني انسانها را در ميان تلاطم آب و سقفهاي آوار. همة حسابهاي در هم ريخته، تدبيرهاي بي سرانجام، اميدهاي نا اميد و مرگ ناگهان، كه جملة فرصت را به يكباره بلعيده بود تا شايد بازماندگان بر فرش زمين بدانند اين اجل محتومي است كه دلبستگان به تدبير و حيلة بريده از مالك آسمان و دريا را به كام خويش مي كشد.در چشم بر هم زدني دريا، حقيقت ناپايدار دنيا را در خيزش و ريزش خويش نمودار ساخت تا آدمي بداند در گسترة اين گرداب هيچ مإمني نيست كه بتوان بدان دلخوش داشت و هيچ پناهگاه و دستگيري كه بتوان در وقت خيزش دريا و خشم آسمان در پناه آن غنود.وقتي كه بر مي گشت تنها ديوارها و گنبد مسجد سر از گرداب بدر كردند و طلوع دوبارة خورشيد را نظاره گر شدند. شايد دانسته شود كه تنها مأمن، آسمان است و همة آنچه كه آسماني است. چه زيبا فرمود: كل شيء هالك الا وجهه.در چشم بر هم زدني زمين لرزيد، دريا خروشيد و امواج از پهنة دريا تند و بي قرار بال گشود، چونان شاهيني تيزچنگ و تيز تك همة آنچه را در پهنة ساحل به غفلت غنوده بود در چنگال خويش گرفتار آورد. گويي فرياد بر مي آورد كه: ديگر آسمان و زمين و دريا را تاب اينهمه بيداد آدمي نيست. در چشم بر هم زدني همة خشم فروخورده، غيظ پنهان در سينه، بغض پيچيده در گلوي و صبر پنهان آسمان آشكار شده بود.زمين و آسمان را ديگر تاب اينهمه بيداد نمانده است. دورنيست كه جملة عبرت ناگيرندگان خود عبرت آيندگان شوند. بيداد، تاب آسمان و زمين را مي برد بهمان سان كه غرش دريا و لرزش زمين تاب و امان را از سكني گزيدگان بر پهنة زمين، بسان آتشي كه خشك را و تر را با هم مي سوزد. هيهات از آه سينه هاي سوخته؛هيهات از چشمهاي گريان و دلهاي افسرده؛هيهات از كبوتران بال شكسته و اشك آهوان مانده در دام صياد؛هيهات از مادران نالان و اشك ريزان؛و هيهات .... ***آيا هنگام آن نرسيده است كه قبل از خروج دريا از بستر خويش، از بستر غفلت خويش برخيزيم؟هنگام آن نرسيده كه قبل از لرزش بي امان زمين از اينهمه بي داد بر جاي خويش بلرزيم؟هنگام آن نرسيده كه دست از «لاف اناالحق» و «لمن الملك اليوم» گفتن بشوييم؟و هنگام آن نرسيده كه بنده وار از جان بخوانيم:كه يكي هست و هيچ نيست جز اووحده لا اله الا هوكجاست فصل مهرباني؟كجاست فصل سخا؟كجاست فصل پاكي؟كجاست فصل دادگري؟فصلي كه زمين و آسمان و دريا را بر سر لطف مي‌آورد تا جز براي بخشيدن، شستن و زندگي از جاي نجنبد.چه زيباست آن مسجد كه چون نگين در حلقه زمين مي درخشد. با بودنش آدميان را متذكر رنگ آسمان مي شود.كجاست فصل از او شدن و ديدار «وجهي از خدا» كه مي ماند و ماندگاري را سبب مي شود؟كجاست؟...
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 326]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن