واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
انتظار فرج در احاديث و روايات نويسنده:علي. م منبع:روزنامه رسالت رسول اکرم (صلىالله عليه و آله و سلم:) “طوبى للصابرين فى غيبته، طوبى للمقيمين على محبته”. ينابيع الموده، ج 3، ص 101 .خوشا به حال صبر کنندگان در ايام غيبتش، خوشا به حال پايداران بر دوستى و محبتش.اميرالمومنين (عليهالسلام:) “انتظروا الفرج ولا تياسوا من روحالله، فان احب الاعمال الى الله عزوجل انتظار الفرج... و المنتظر للفرج کالمتشحط بدمه فى سبيل الله”.بحارالانوار، ج 52، ص 123. انتظار فرج بکشيد و از رحمت خدا نااميد نگرديد، زيرا محبوبترين اعمال نزد خداى عزوجل، انتظار فرج است و همانا منتظران فرج مانند شهيدانى هستند که در راه خدا، در خون خود مىغلتند.امام حسين (عليهالسلام:) “... اما ان الصابر فى غيبته على الاذى و التکذيب، بمنزله المجاهد بالسيف بين يدى رسولالله صلىالله عليه و آله”. اعلام الوري، ص384 ... به تحقيق که صبر کنندگان در غيبتش بر اذيتها و تکذيبها مانند مجاهدان با شمشير در سپاه پيامبر (صلىالله عليه و آله و سلم) هستند.امام زينالعابدين (عليهالسلام:) “من ثبت على و لايتنا فى غيبه قائمنا، اعطاه الله اجر الف شهيد مثل شهداء بدر و احد”. کشف الغمه، ج 3، ص 312. هرکه در دوران غيبت قائم ما، بر ولايت ما ثابت قدم باشد، خداوند پاداش هزار شهيد مانند شهداى بدر و احد را به او عطا مىفرمايد.امام صادق (عليهالسلام:) “المنتظر للثانى عشر کالشاهر سيفه بين يدى رسولالله صلىالله عليه و آله يذب عنه”. غيبت نعماني، ص 41. کسى که منتظر امام دوازدهم است مانند کسى است که در کنار رسول خدا (صلىالله عليه و آله و سلم) و براى دفاع از آن حضرت شمشير مىزند.امام موسى کاظم (عليهالسلام:) “طوبى لشيعتنا المتمسکين بجبنا فى غيبه قائمنا، الثابتين على موالاتنا و البراءه من اعدائنا، اولئک منا و نحن منهم و قد رضوا بنا ائمه و رضينا بهم شيعه، طوبى لهم ثم طوبى لهم، هم والله معنا فى درجتنا يوم القيامه”. الزام الناصب، ص 68. خوشا به به حال شيعيان ما که در غيبت قائم ما بر ما محبت و ولايت و بيزارى از دشمنان ما پايدار ماندند، آنها از ما و ما از آنهاييم و همانا آنان امامت ما را پذيرفتند، ما هم آنها را به عنوان شيعيان خود پذيرفتيم. خوشا به حال آنها و باز هم خوشا به حال آنها، آنها به خدا قسم در درجه ما و در کنار ما در روز قيامتاند.امام رضا (عليهالسلام:) “ما احسن الصبر و انتظار الفرج” منتخب الاثر، ص 496. چه بهتر است صبر کردن و انتظار فرج کشيدن. 1 امام جواد (عليهالسلام:) “افضل اعمال شيعتنا انتظار الفرج” غيبت نعماني، ص 180. برترين اعمال شيعيانمان، انتظار فرج است.امام هادى (عليهالسلام:) “لولا من يبقى بعد غيبه قائمکم من العلماء الداعين اليه، و الدالين عليه، و الذابين عن دينه بحجج الله و المنقذين للضعفاء من عبادالله من شباک ابليس و مردته، لما بقى احد الا ارتد عن دين الله. ولکنهم يمسکون ازمه قلوب ضعفاء الشيعه کما يمسک صاحب السفينه سکانها، اولئک هم الافضلون عندالله عزوجل”. بحارالانوار، ج 51، ص156 . اگر نه اين بود که پس از غيبت قائم آل محمد، برخى از علما وجود دارند که به سوى او دعوت مىکنند و مردم را به حضرتش سوق مىدهند و از دينش با استدلالهاى الهى حمايت مىکنند و ضعيفان از بندگان خدا را از افتادن در دام ابليس و يارانش، رهايى مىبخشند، پس به تحقيق هيچکس نمىماند جز اينکه از دين خدا بر مىگشت. ولى آن عالمان زمان قلوب ضعفاى شيعه را مىگيرند همان گونه که ناخداى کشتي، سکان و فرمان کشتى را مىگيرد و پس آنها نزد خداى عزوجل از همه برترند.ديدگاه امام خميني(ره) در مورد انتظار و مهدويتديدگاه امام خميني(ره) درباره منتظران الف) يک دسته مىگفتند ... که ما کار نداشته باشيم به اينکه در جهان چه مىگذرد، براى جلوگيرى از اين امور هم خود حضرت بيايند انشاءالله درست مىکنند.ب) بعضىها انتظار فرج را به اين مىدانند که ... بنشينند و دعا کنند و فرج امام زمان(عج) را از خداوند بخواهند.ج) يک دستهاى مىگفتند بايد عالم پر از معصيت بشود تا آن حضرت بيايد. يک دستهاى از اين بالاتر بودند، مىگفتند بايد دامن زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنيا پراز جور و ظلم بشود و حضرت(عج) تشريف بياورند.هـ)يک دسته ديگرى بودند که مىگفتند هر حکومتى اگر در زمان غيبت محقق بشود، اين حکومت باطل است ... در صورتى که آن روايات که هرکس علم بلند کند علم مهدى به عنوان مهدويت بلند کند انتظار از نظر امام خميني(ره) زمانى مفهوم واقعى و اساسى مىيابد که با اميد به قدرت رسيدن اسلام معنا شود. ايشان مىفرمايد: انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، بايد کوشش کنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا کند و مقدمات ظهور انشاءالله تهيه شود منتظر از نظر ايشان بايد در جهت منويات حضرت ولىعصر(عج) تلاش کند. امام مىفرمايند: البته اين پر کردن دنيا از عدالت، اگر مىتوانستيم مىکرديم، اما چون نمىتوانيم بکنيم ايشان بايد بيايد. بنابراين از نظر امام (ره) وظيفه منتظران واقعى تلاش براى تحقق اهدافى است که با ظهور آن امام معصوم به طور کامل، محقق مىشود. حضرت امام(ره) در سراسر دوران مبارزه هرگز هدف خود را محدود به از بين بردن استبداد داخلى و مبارزه با استعمار خارجى در کشور نکرده بودند، بلکه به دنبال حاکميت اسلام در سراسرجهان و کوتاه کردن دست ابرقدرتها از همه کشورهاى اسلامى بودند. ايشان حرکت خود را در راستاى قيام جهانى موعود(ع) مىديدند و انقلاب اسلامى ايران را مقدمهاى براى انقلاب عظيم مهدوى ارزيابى مىکردند. حضرت امام خميني(ره) مىفرمودند: مسئولان بايد بدانند که انقلاب محدود به ايران نيست، انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان به پرچمدارى حضرت حجت (ارواحنا فداه) است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد، مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظهاى مسئولين را از وظيفهاى که برعهده دارند، منصرف کند، خطرى بزرگ و خيانتى سهمگين را به دنبال دارد، بايد دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنمايد و اين بدان معنا نيست که آنها را از اهداف عظيم انقلاب که ايجاد حکومت جهانى اسلام است، منصرف کند بنابراين، انتظار در قاموس امام خميني(ره) مفهومى جز آمادگى فردى و اجتماعى براى برپايى دولت کريمه حضرت ولىعصر (ارواحنا فدا) ندارد. حضرت امام واژه انتظار را که سالها با سکون و سکوت، تحمل ظلم، دم فروبستن و در يک کلمه ماندن و در جا زدن به اميد بر آمدن دستى از غيب، مرادف شده بود، از اين معنا خارج کرد و اين بار “انتظار” نه به عنوان عاملى براى خاموش ساختن روح سرکش اجتماع، بلکه به عنوان ابزارى براى دگرگون کردن وضع موجود و حرکت به سوى آينده موعود به کار گرفته شد.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]