واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: دانشمندان، یکی از عوامل موفّقیت را برخورداری از توان «انتظار کشیدن» دانستهاند و بر این باورند که بدون این عامل، نمیتوان یک زندگی کامیاب را رقم زد. افرادی که توان انتظار کشیدن ندارند و نمیتوانند صبر کنند، کسانی هستند که هم لذتهای آنی و فوری را طلب میکنند و به آینده نمیاندیشند، و هم خواستههایشان باید فوراً ارضا شود. در حالی که زندگی موفّق، نیازمند صبر و گذشت از لذتهای آنی، برای رسیدن به لذّت پایدار آتی است. افراد فاقد این توانایی، هر چند لذتهای آنی را به دست میآورند، امّا آینده و لذتهای پایدار آن را از دست میدهند. به همین دلیل، دانشمندان، توان انتظار کشیدن را عامل اساسی موفّقیت میدانند و در همین زمینه، از اموری همانند توان منع و بازداری، 1 به تأخیر انداختن ارضای خواسته 2 و مقاومت در برابر وسوسه، 3 یاد میکنند. این نظریه پردازان، با آزمایشی که انجام دادند، نشان دادند کسانی که در کودکی، توان انتظار کشیدن و به تأخیر انداختن خواسته را آموختهاند، در بزرگ سالی، زندگی موفّقی داشتهاند و بر عکس، کسانی که فاقد چنین نیرویی بودهاند، در آینده، خلافکار و بزهکار شدهاند. نکته جالبی که در این آزمایش به دست آمد، وجود روشهایی بود که کودکان، برای به تأخیر انداختن خواستههای خود و بالا بردن توان انتظار کشیدن، به کار برده بودند. همه آنها به نوعی (نقاشی کردن، بازی کردن، صحبت کردن با دوست خود و خوابیدن و...)، حواس خود را از موضوعی که باید نسبت به آن انتظار میکشیدند (مثل غذای خوش مزه، پس از یک گرسنگی طولانی)، پرت میکردند. توان انتظار کشیدن و قدرت بازداری از خواستهها، همان چیزی است که در ادبیات دین، تحت عنوان «تقوا» شناخته میشود؛ البته در سطحی بالاتر و متعالیتر. آنچه دانشمندان طرح کردهاند، قاعدهای فراگیر بوده و تمام جنبههای زندگی را در بر میگیرد، که یکی از آنها «غریزه جنسی» است. آنچه در این بحثْ مهم است، روشهای مؤثّر در بالا بردن توانِ انتظار کشیدن و تحقّق خویشتنداری جنسی است. خویشتنداری، در هر امری و از جمله در قلمرو غریزه جنسی، نیاز به کسب «مهارت» دارد. بدون برخورداری از مهارت، نمیتوان به خویشتنداری دست یافت. یکی از علل مهم ناکامی در خویشتنداری، برخوردار نبودن از مهارتهای خویشتنداری است. بنا بر این، یکی از مسائل مهم در بحث عفاف، «مهارتهای خویشتنداری جنسی» است که در متون دینی، فراوان به آن پرداخته شده و در ادامه، به بیان آنها میپردازیم. مهارتهای خویشتنداری جنسی مهارتهای خویشتنداری جنسی را در دو بخش ارائه میکنیم : «مهارتهای شناختی ـ معنوی» و «مهارتهای رفتاری». الف. مهارتهای شناختی ـ معنوی شناخت، منشأ رفتارها و احساسات انسان است. خویشتنداری و بازداری، در هر قلمرویی از جمله در قلمرو جنسی، نیازمند برخورداری از شناخت ها و باورهای لازم است. این جاست که مفاهیمی همانند معرفت، ایمان و باور به خدا معنا مییابند. ایمان و باور به خدا، یکی از مهمترین عوامل در تقویت خویشتنداری جنسی است که کمتر مورد توجّه قرار گرفته و قفل شده، مانده است. نقش ایمان در خویشتنداری جنسی، بحث دامنه داری است که نمیتوان در این نوشتار، به آن پرداخت. اموری همچون محبّت به خدا، شکر، حیا، امید به بهشت، ترس از دوزخ و... از زیرمجموعههای این بحثند. فقط به عنوان نمونه، بحثی کوتاه درباره حیا خواهیم داشت. مراد از کاهش تماس، به حداقل رساندن تماسهای بی دلیل و غیر موجّه است که ممکن است زمینه فساد جنسی را فراهم سازد. تماس زیاد و بدون دلیل با نامحرم، زن و مرد را در معرض تهدید قرار میدهد و امکان شکسته شدن حریم امنیتی آنان را افزایش میدهد عامل خویشتنداری حضرت یوسف، چه بود؟ حضرت یوسف علیه السلام ضربالمثل پاک دامنی و خویشتنداری جنسی است. آنچه حضرت یوسف را نجات داد، این بود که ابتدا به یاد خدا افتاد و سپس شرم کرد. قرآن مجید، هنگام طرح داستان خلوت کردن زلیخا با حضرت یوسف، در بیان علّت امتناع حضرت یوسف علیه السلام میفرماید : و در حقیقت [آن زن] آهنگ وی کرد، و [یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، آهنگ او میکرد. 4 مجموعه تلویزیونی حضرت یوسف (ع) در این آیه شریف، از «برهان پروردگار»، به عنوان عامل بازدارندگی از گناه، اشاره شده است. امام زینالعابدین علیه السلام در تفسیر «برهان پروردگار» میفرماید: همسر عزیز مصر، به سوی بُت رفت و پارچهای روی آن انداخت. یوسف از او پرسید : «برای چه این کار را کردی؟» . پاسخ داد : «شرم دارم از این که این بت، ما را ببیند!» . در این هنگام، یوسف به وی گفت : «آیا تو شرم میکنی از چیزی که نه میشنود و نه میبیند و نه میفهمد و نه میخورد و نه مینوشد، ولی من، شرم نکنم از کسی که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است!؟» . این است معنای سخن خداوند که میفرماید : «[یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، آهنگ او میکرد». 5 آنچه باعث حیای زلیخا شد، ناظر بودن بت بود، هر چند نظارت بُت بر اعمال بشر، خیال باطل است و آنچه مایه شرم حضرت یوسف علیه السلام شد، این بود که خداوند، آگاه و ناظر بر اعمال بشر است. ب. مهارتهای رفتاری. هدف از آموختن مهارتهای رفتاری، کاهش زمینههای خطر جنسی است. برای تحقّق خویشتنداری، باید زمینههای خطر را کاهش داد. این راهبرد، خود، دو بخش دارد : «کاهش تماس» و «کاهش تحریک» که در ادامه، به بررسی آنها میپردازیم : اصل اول : کاهش تماس. مراد از کاهش تماس، به حداقل رساندن تماسهای بی دلیل و غیر موجّه است که ممکن است زمینه فساد جنسی را فراهم سازد. تماس زیاد و بدون دلیل با نامحرم، زن و مرد را در معرض تهدید قرار میدهد و امکان شکسته شدن حریم امنیتی آنان را افزایش میدهد. برای تحقّق این امر، چند راه کار وجود دارد : 1 . کاهش خروج از خانه. در فرهنگ دین، از خانه، به عنوان دژ مستحکم و قلعه نفوذناپذیر زنْ یاد شده است. 6 بدیهی است که خروج «بی دلیل» و «زیاد» از این قلعه امنیتی که به شکل پَرسه زدن و پدیده خیابان گردی بروز میکند، زن را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد و در معرض قرار گرفتن، هم توان بازداری مردان را کاهش میدهد و آنان را تحریک میکند و هم توان بازداری خودِ زن را کاهش میدهد و امکان تمایل او را به رابطه نادرست، افزایش میدهد. بنا بر این، کمتر خارج شدنِ زنان تنها (بدون همراهی مرد مَحرم) از خانه، یکی از مهارتهای لازم برای حفظ و تقویت توان خویشتنداری است. به همین جهت، خداوند متعال به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب میکند : و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم، زینتهای خود را آشکار نکنید. 7 بر همین اساس، رسول خدا میفرماید : در خروج از خانه برای زنان، بهرهای نیست. 8 البته رسول خدا، به مسلمانان توصیه میکردند که اگر زنان شما خواستند به مسجد بیایند، مانع آنها نشوید. 9 به زنان نیز توصیه کرده است که نماز خواندن در خانه، بهتر از نماز خواندن در مسجد است و این، به جهت آن است که کمتر در معرض دید نامحرم قرار گیرند و بر این اساس، نماز خواندن در جایی که کمتر در معرض دید است، بهتر است. در روایات، آمده که نماز خواندن زن درون اتاق، بهتر از نماز خواندن در ایوان خانه است و نماز خواندن در ایوان، بهتر از نماز خواندن در وسط حیاط خانه است و نماز خواندن در وسط حیاط خانه، بهتر از نماز خواندن در مسجد است. 10 2 . جداسازی مکانی مهارت دیگر، جدا کردن محلّ زنان و مردان از یکدیگر، به جهت جلوگیری از اختلاط است. گاهی اختلاط زن و مرد، خواسته یا ناخواسته، صحنههای ناخوشایندی را به وجود میآورد. برای جلوگیری از این امر میتوان مکانهای ویژهای را به بانوان اختصاص داد. امروز در برخی کشورهای توسعه یافته، در مکانهایی مثل اتوبوس و مترو، محل خانمها و آقایان را جدا کردهاند و جالب این که این کار، به خواست زنان و فشار اجتماعی از سوی آنان انجام شده است. رسول خدا، هنگامی که مسجد مدینه را بنا میکرد، دری مخصوص زنان قرار داد و استفاده مردان را از آن ممنوع ساخت. این الگو میتواند در همه جا رعایت شود. 11 خداوند متعال به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب میکند : و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم، زینتهای خود را آشکار نکنید 3 . تأخیر زمانی مهارت دیگر، استفاده از «تأخیر زمانی» است. اگر در اجتماعی مثل مسجد، زن و مرد حضور دارند، هنگام خروج، با استفاده از تأخیر زمانی، میتوان مانع اختلاط آنها شد و زمانِ در دید قرار گرفتن زنان را کاهش داد. رسول خدا، وقتی نمازش تمام میشد، قدری صبر مینمود و از جا حرکت نمیکرد، تا زنان از مسجد خارج شوند؛ زیرا عادت مردان، این بود که تا رسول خدا از جا بر نمیخاست، از مسجد خارج نمیشدند. به همین جهت، صبر رسول خدا، سبب میشد که زنان، بدون این که در معرض دید مردان قرار گیرند، مسجد را ترک کنند و به خانههای خود باز گردند. این نیز روشی است که میتواند به کاهش مدّت زمانی که ممکن است زن، در دید نامحرم قرار گیرد، منجر شود. 12 4 . تقدّم و تأخّر مکانی خویشتنداری مهارت دیگر «تقدّم و تأخّر مکانی» است. قرار گرفتن زنان در پشت سر مردان، آنان را از دید مردان، دور نگه میدارد. این راه کار، در اجتماعات، میتواند مانع اختلاط زن و مرد شود و در عین حال، زنان را از دید مردان خارج سازد. در مسیر حرکت نیز بهتر است زنان، جلوتر از مردان نباشند. وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدند که در راهها و مسیرها، زنان و مردان، در کنار هم حرکت میکنند، توصیه کردند که زنان، پشت سر مردان حرکت نمایند. 13 مردان با حیا، خودشان میدانند که نباید پشت سر زنان حرکت کنند. حضرت داوود علیه السلام به فرزند خود توصیه میکند که : «پشت سر زنان، حرکت نکن». این، نشان از خطری است که چنین کاری میتواند برای طرفین، در پی داشته باشد. 14 در جایی دیگر نیز، وقتی قرار شد حضرت موسی علیه السلام همراه یکی از دختران حضرت شعیب علیه السلام نزد ایشان برود، به وی گفت: همسر عزیز مصر، به سوی بُت رفت و پارچهای روی آن انداخت. یوسف از او پرسید : «برای چه این کار را کردی؟» . پاسخ داد : «شرم دارم از این که این بت، ما را ببیند!» . در این هنگام، یوسف به وی گفت : «آیا تو شرم میکنی از چیزی که نه میشنود و نه میبیند و نه میفهمد و نه میخورد و نه مینوشد، ولی من، شرم نکنم از کسی که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است!؟» . این است معنای سخن خداوند که میفرماید : «[یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، آهنگ او میکرد». 15 آنچه باعث حیای زلیخا شد، ناظر بودن بت بود، هر چند نظارت بُت بر اعمال بشر، خیال باطل است و آنچه مایه شرم حضرت یوسف علیه السلام شد، این بود که خداوند، آگاه و ناظر بر اعمال بشر است. بخش دین تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]