واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سبک دینى حیات جنسى برای جوانانمهارتهاى خویشتندارى (3)
قسمت اول(باید ارضا شود ،اما چگونه ؟) قسمت دوم(مخالفان خویشتن داری، بخوانند!)در مقالات قبل راجع به دوره ای که غرب به نام آزادی جنسی طی کرد و مشکلاتی که برایش بوجود آمد ،صحبت کردیم و گفتیم برنامه ای برای دعوت جوانان به عدم ارتباط پیش از ازدواج طراحی شد به نام فقط خویشتنداری که این برنامه به دلایلی که ذکر شد با شکست مواجه شد. پس آنان شروع به آموزش راه های رسیدن به خویشتن داری کردند که به شرح زیر است.طرّاحان برنامه «فقط خویشتندارى»، به عنوان نمونه در یک مورد، شش مهارت یا شش گام براى رسیدن به خویشتندارى جنسى را مطرح کردهاند که عبارتاند از:1. لباسهاى مناسب بپوش. طرز لباس پوشیدن تو براى دیگران، پیامهایى مىفرستد، حتى اگر تو قصد این کار را نداشته باشى. مردان (بیشتر از زنان) از طرز لباس پوشیدن تأثیر مىپذیرند؛ زیرا آنان طورى آفریده شدهاند که با آنچه مىبینند، تحریک جنسى مىشوند.2. از داروهاى روانگردان و الکل استفاده نکن. این دو، توانایى تصمیمگیرى و رویارویى و «نه گفتن» را کاهش مىدهند.3. براى مدتى طولانى، با هم تنها ننشینید؛ زیرا این کار، به سرعت، به ارتباط فیزیکى (تماس بدنى) منجر مىشود.4. فقط با افرادى که اهداف مشابهى مانند تو دارند، بیرون برو؛ چون حفظ نظام ارزشى را براى تو آسان مىکند.5 . نیاز عشق خود را بشناس. شناخت نقاط آسیبپذیر خود، تو را از اشتباهات جدّى حفظ مىکند.6. معیار خود را در سطحى بالا قرار ده و قبل از آن که اوضاعْ حاد شود، آن را معیّن کن.در موارد ششگانه بالا، به ترتیب از: حجاب و پوشش، مشروبات الکلى، خلوت نکردن با نامحرم، دوستان ناباب، نقطه ضعف شخصى هر فرد، و بالا بردن سطح معیار، سخن به میان آمده است که هر کدام از این مهارتها به نوعى، در دینْ مطرح شدهاند.1در نمونه دیگرى نیز چنین آمده است: «رسانه، دوستان و خودت را نیز فراموش نکن؛ اینها چیزهایى هستند که انسان را به فعالیت جنسى، مجبور مىکنند...». در این توصیه، به نقش رسانههاى مکتوب، شنیدارى و تصویرى در تضعیف خویشتندارى اشاره شده است. مهارتِ نه گفتنبحث مهمّ دیگرى که در همین زمینه در غربْ مطرح شده، آموزش «مهارتهاى نه گفتن (Refusal Skills)» است.2بررسىها نشان داده که بسیارى از افراد، بدین خاطر خویشتندارى خود را از دست مىدهند که نمىتوانند در برابر فشار روانىِ تقاضا براى «ارتباط جنسى» از طرف مقابل، مقاومت کنند و با جدّیت و صراحت، نه بگویند. به همین دلیل، کارشناسان، سناریوهایى را طراحى مىکنند و به جوانان و نوجوانان جامعه خود، آموزش مىدهند که در چنین موقعیتهایى چه باید بگویند و چگونه باید مقاومت کنند. اگر دوستت گفت: رفتار تو مثل یک بچه کوچک است...بگو: اتفاقاً رفتار من مثل آدمهاى با تجربه است. به اطرافت نگاه کن. ببین ارتباط بدون مسئولیتپذیرى و بدون برنامه، چه قدر جوانها را بدبخت کرده است.اگر دوستت گفت: تو کنجکاو نیستى؟ فکر مىکنى به یک بار تجربه کردن، نمىارزد؟بگو: من درباره خیلى چیزها کنجکاو هستم ؛ امّا معنایش این نیست که بخواهم خودم قربانى بشوم یا موش آزمایشگاهى باشم. بالأخره، امکان صدمه دیدن من هست. پس نمىارزد!لاویجن، معتقد است که با گذشت چندین سال از اوج گرفتن فرهنگ خودنمایى و لباسهاى کوتاه و بدننمایى که افراد را در کمترین میزان پوشش قرار مىداد، اکنون مردم به دنبال چیز متفاوتى هستند؛ چیزى که دیگر آن قدر بدننمایانه نباشد.محقّقان این گروه، دلیل دیگر این روى آوردن دختران جوان به پوشش ِبیشتر را تمایل آنها به داشتن کنترل بر خویش و راحت بودن از آزار دیگران مىدانند و اضافه مىکنند: «به طور کلى، گرایش به مذهب، رفتن به کلیسا و رویارویى با فرهنگ عمومىِ بىبند و بارى، علامت آن است که نسل جوان، قصد دارد که خودش بر خود، کنترل بهترى داشته باشد».3 از آنچه تا کنون گفتیم، دو نتیجه مىتوان گرفت: یکى این که عفاف، ضرورت زندگى است و بدون آن، زندگى بشر، به مخاطره مىافتد. بشر غربى ـ که برنامه زندگىاش را از خداى مهربان نگرفت و دست از دامن دین کشید ـ ، رفت و رفت و آن قدر آزمون و خطا کرد تا سرانجام، به همان عفاف یا خویشتندارى جنسى بازگشت؛ امّا با هزینهاى بسیار سنگین و جبرانناپذیر. چه سالهاى زیادى که از بشر غربى تلف شد و چه انسانهایى که در این میان هلاک شدند و چه سرمآیههایى که از دست رفتند! ما باید خداوند متعال را هزاران بار شکر کنیم که دست در دستان مبارک پیامبر اکرم(ص) و خاندان مطهّرش داریم و برنامه زندگىمان را از طریق آنان از خداى مهربان مىگیریم و پشت سر آنان راه زندگى را مىپیماییم. اگر این نعمت بزرگ نبود، ما نیز باید همان قدر هزینه مىپرداختیم تا فقط به یکى از آموزههاى دین، دست یابیم.امّا نتیجه دوم، این که: حفظ عفاف و دست یافتن به برکتهاى آن، نیازمند مهارت است. بدون داشتن مهارت، نمىتوان عفاف را به درستى حفظ کرد. از این رو، بخش مهمى از آموزههاى دین درباره عفاف، مربوط به آموزش مهارتهاى عفاف و خویشتندارى جنسى است. سبک دینى حیات جنسىسبک دینى حیات جنسى، به گونهاى تنظیم شده که هم لذّت جنسى را تأمین مىکند و هم از پیامدهاى منفى آن جلوگیرى مىنماید. دین، از یک سو ارضاى غریزه جنسى را به رسمیت مىشناسد و بر بهرهگیرى از آن تأکید دارد و با کسانى که روش سرکوب غریزه را در پیش گرفتهاند، به مقابله برخاسته است، امّا از سوى دیگر، آزادى جنسى را به رسمیت نمىشناسد و براى ارضاى غریزه جنسى، شیوه «ازدواج ـ خویشتندارى» را طرّاحى کرده است. در این سبک، اولین قدم، ازدواج است و اگر امکان آن نبود، عفاف.دین، از یک سو، براى ارضاى غریزه و تحقّق هدف آن، ازدواج را توصیه مىکند و از سوى دیگر، براى جلوگیرى از پیامدهاى منفىِ آزادى جنسى، آن را مردود مىشمارد و در صورت نبود امکان ازدواج، عفّت را پیشنهاد مىکند. عفّت، فقط مخصوص ازدواج نکردهها نیست. همسران نیز نیازمند عفّت هستند تا به روابط نامشروع، کشیده نشوند و کانون گرم خانوادههایشان از هم نپاشد.
تحقیقات میدانى، نشان داده که یکى از علل طلاق و از هم پاشیده شدن کانون گرم خانوادهها، روابط آزاد پیش از ازدواج است که به صورت عادت در مىآید و به پس از ازدواج نیز کشیده مىشود. علت دیگر آن، اختلاط زن و مرد4 در محیط کار است که افراد را نسبت به همسر خود، سرد و نسبت به همکار خود، جذب مىکند و همین امر، مىتواند سبب طلاق و جدایى گردد.در مجموع، مىتوان بدین نتیجه رسید که بىعفّتى، پیامدهاى زیادى دارد: 1. موجب گسترش بیمارىهاى جسمى مىگردد؛ 2. نگرانىهایى را به وجود مىآورد که بهداشت و سلامت روان را به مخاطره مىاندازند؛ 3. فرزندانى نامشروع را به بار مىآورد که یا باید در پرورشگاهها رشد یابند و یا به دست مادرى خلافکار، تربیت شوند؛ 4. از آمار ازدواج مىکاهد و تداوم نسل را به مخاطره مىاندازد؛ 5. کانون گرم خانوادهها را تهدید مىکند.به همین جهت است که اسلام، بر عفّت، تأکید ویژهاى دارد و براى تحقّق آن، مهارتهاى فراوانى را ارائه کرده است.5 پینوشتها:1. دیدگاه دین را درباره این مهارتها، در کتاب زیر بخوانید: پژوهشى در فرهنگ حیا، عبّاس پسندیده، قم: دار الحدیث، 1383.2. در این باره، رجوع کنید: مشاوره جنسى و نه گفتن در مواقع حسّاس، بهروز بیرشک و نور محمّد بخشانى، تهران: انستیتو روانپزشکى تهران و مرکز همکارىهاى مشترک سازمان جهانى بهداشت در بهداشت روان، 1383.3. درباره این جریان اجتماعى، مطالعه مجموعه مقالات زیر، مفید است: «غرب، بازگشت به عفاف»، وِندى شلیت، ترجمه: ماندانا آجودان، هفتهنامه زن روز، ش 1954 تا 1984. گفتنى است که این مقالات، ترجمهاى است از کتاب:A Return To Modesty, Wendy Shalit.4. مقصود از اختلاط، بودن یا کار کردن در کنار یکدیگر نیست؛ بلکه مقصود، این است که به قلمرو شخصی کسی (از جنس مخالف) وارد شویم و یا اجازه دهیم که وی به قلمرو شخصی ما وارد شود. توضیح بیشتر در این باره، در مقاله «دین و مهارت خویشتنداری» آمده است.5. دیدگاههای اسلام را درباره عفاف و حیا، با تفصیل بیشتر، در کتاب «پژوهشی در فرهنگ حیا» بخوانید. منبع :حدیث زندگی - با تغییر و تلخیصتنظیم برای تبیان :داوودی :غریزه هم مفید است دوستی از دوجنس مخالف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]