واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گدایی فقیر کسی است که به علل مختلف دارایی خود را از دست داده و قادر به اداره زندگی خود نیز نمی باشد و وظیفه ثروتمندان است که به چنین شخصی کمک کنند تا از ناداری و بی مایگی رهایی یابد، اما آیا از دیدگاه اسلام شخص فقیر می تواند برای کسب روزی دست تکدی در مقابل دیگران دراز کند یا نه؟ از لحاظ اسلام تکدی گری زشت شمرده شده و تأکید دارد که افراد مستحق و نیازمند نباید دست تکدی در پیش این و آن دراز کنند تا فقرشان تبدیل به غنا شود و در فرع احکام در قسمت زکات و خمس نیز که مستحقان آن اشاره شده، افراد سائل و متکدی را از دریافت وجوه خمس و زکات ممنوع داشته است، بویژه افرادی که ناداری خود را وسیله کسب و امرار معاش قرار می دهند، اما بر عهده ثروتمندان است که به هر نحوی که می توانند از مال خود به فقرا و مستمندان کمک نمایند. موضع خدا (قرآن مجید) در باب تکدی صریح و واقع بینانه است. قرآن علاوه بر این که توصیه های مؤکد در مورد کمک به مستمندان و شیوه ها و کیفیت آن نموده است، بدین نکته نیز بصراحت اذعان دارد که در جامعه افرادی هستند که به علل مختلف مانند شرایط نامساعد جسمانی و معلولیت قادر به تأمین معاش خود نیستند و یا توانایی خود را از دست داده اند، باید قبل از این که ناچار به تکدی گری شوند به آنها کمک کنیم و بخصوص تأکید دارد اگر می خواهید به فقرا کمک کنید، ابتدا نیازمندان فامیل و همسایگان خود را دریابید و سپس به مستحقان عیالوار و آبرومند رسیدگی نمایید. ولی سؤال کردن و تکدی گری را نهی کرده است. البته اسلام برای مستمندان و نیازمندان واقعی زکات و صدقات را مقرر داشته و چه بهتر که این بودجه منسجم باشد و از طریق مراکز خیریه در اختیار نیازمندان قرار گیرد تا ضمن این که آبروی آنان حفظ می شود از تکدی گری و سؤال هم که در اسلام حرام شمرده شده، پیشگیری شود. چرا تکدی گری حرام است؟ در اسلام از تکدی گری و گدایی کردن به شدت مذمت شده است. از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده است: "هر کس دری از سؤال و خواهش به روی خود بگشاید خداوند متعال هفتاد در فقر و تنگدستی بر او باز می کند که هیچ چیزی نتواند آن را ببندد".[1] امام صادق(ع) فرمود:"مؤمن اظهار فقر و تنگدستی پیش مردم نمی کند".[2] باز حضرت فرمود: "اگر سائل بداند که در سؤال کردن چقدر وزر و وبال است، هیچ کس از دیگری چیزی نخواهد خواست".[3] امام صادق(ع) فرمود: "هر کس بدون نیاز چیزی را از دیگری درخواست کند همانا پاره های آتش می خورد".[4] بنابراین مؤمن برای حفظ آبروی خویش باید تا آن جا که مقدور است که از دست دراز کردن پیش این و آن حذر کند، تا شخصیت خود را لکّه دار و معیوب نسازد. در روایات آمده که اگر در بین فقیران، افراد دروغگو نبودند، هیچ گاه کسانی که آنها را سائلی را رد می کنند، به سعادت و فلاح نمی رسیدند. در کشور ما به خاطر برخی از مشکلات اقتصادی و کم توجهی به مسئله نظارت دقیق بر بیت المال، افرادی دچار فقر و ناتوانی می شوند. البته در بسیاری از کشورها فقیر وجود دارد و شاید در برخی کشورها آمار متکدیان بیش از مقدار موجود در کشور ما باشد ولی در نظام اسلامی باید به گونه ای عمل شود که اصلاً فقیری در جامعه وجود نداشته باشد. باید با نظارت دقیق بر اموال مسلمان و با پرهیز و جلوگیری از صرف هزینه های هنگفت در موارد غیر ضروری مانند حذف سفرهای غیر ضروری مسئولان، پرهیز از تشکیل همایش ها و جشن ها و کنسرت های مخرّب و سعی و تلاش گسترده دولت در بکارگیری نیروهای توانمند و رونق بخشیدن به اقتصاد کشور جلوی فقر و فقیران گرفته شود. تکدی گری عوامل موثر در ایجاد تکدی گری غالباً وجود تکدی گری در پهنه روابط متقابل و تعاملات اجتماعی اشخاص، از نظر جامعه شناسان ناشی از عدم رشد و عدم تقسیم کار و تفاوت پذیری نقشهای اجتماعی نمودار میشود زیرا که تحول ناموزون فرصتهای اشتغال در جریان توزیع کار، مانع از بکارگیری دستههای ضعیف و بدون رابطه در فعالیتهای سالم میشود که شالوده اساسی زندگی در همبستگی اجتماعی معنا مییابد. متکدیان به معنای واقعی از آسیب دیدگان اجتماعی هستند از عوامل و مشکلاتی به وجود آمدهاند که فهرستی از آنها به این ترتیب است: جنگ، سیل، زلزله، فقر و بیکاری، مهاجرت به شهرهای بزرگ، پایین آمدن درآمد که جز با تکدی گری جبران نشود، داشتن بیماری و تهیه درمان، فرار از خانه و متوسل شدن به گدایی، معلولیت جسمی- روحی ازدیاد سن و عدم توانایی در کسب و کار، اعتیاد و بیماری ناشی از آن، به جای ماندن از نتایج طلاق و ... اگر مهمترین عامل گسترس تکدی گری را فقر اجتماعی بدانیم که به معضلی در جامعه تبدیل شده و به وفور در بافتهای امروزی شهرهای بزرگ دیده میشود شاهد فریب برخی مردم ضعیف توسط سودجویان هستیم که به گسترش این معضل دامن میزنند، شاید این سوال برای همه ما پیش آمده باشد، چرا با وجود هجوم فراوان این پدیده و مشکل اجتماعی در سطح شهرهای بزرگ و تغییر نامطلوب خیابانها و محیطهای شهری، در این زمینه اقدام موثری توسط مسوولین مربوطه با این پدیده شوم به عمل نیامده است؟ و با حضور نهادهای مشترک کمیته امداد و بهزیستی، چرا در یاری رساندن به این طبقه که مشکلات مالی دارند و یا بیسرپرست و یا بدسرپرست هستند کوتاهی میشود؟! موضع اسلام در مقابل تکدی گری یکی از شعارهای دین اسلام مبارزه با فقر است و بنابر عقاید علمای شیعه، شکم گرسنه کفر میآورد و بنابراین، برای مقابله با پدیده فقر راهحلهایی را ارائه داده است و در این میان رسیدگی و مراقبت از کار افتادگان و معلولان، زنان بیسرپرست، و محرومان را سرلوحه نماز حکومت قرار داده است و از طرف دیگر با تکدی گری با عنوان یک حرفه کاذب برخورد نموده و آن را فعل حرام میداند و بزرگان دین اسلام توصیه میکنند که شایسته است مومن تا ممکن است از کسی چیزی خواهش نکند و سائل نباشد که موجب حقارت خود و مخاطب شود، در نتیجه برای حفظ آبروی محرومان جامعه اسلامی در جمهوری اسلامی سازمان بهزیستی و کمیته امداد و ارگانهای هم عرض آنها تاسیس گردیده است و برای مبارزه با سودجویان نیز مقرراتی وضع کرده است. اگر سائل بداند که در سؤال کردن چقدر وزر و وبال است، هیچ کس از دیگری چیزی نخواهد خواست. از آنجا که نمی دانیم در این دوره افرادی که به عنوان گدا تکدی گری می کنند گدا هستند و یا خیر در برخورد با آنها باید چه کنیم؟ در مجامع روایی اهل بیت(ع) روایاتی وجود دارد تحت عنوان "لاتحل الصدقة لهؤلاء" ـ یعنی صدقه گرفتن این افراد جائز نیست ... ـ و در ذیل آن برخی افراد از جمله افراد غنی و کسی که توانایی کار و فعالیت دارد، ذکر شده اند.(5) صدقه بر این افراد حلال نیست، یعنی اگر اینها از راه تکدی گری و درخواست از دیگران، امرار معاش کنند، روزی حلال به دست نیاورده اند. با این حال، در تعالیم اسلامی روی مسأله صدقه دادن بسیار تأکید شده است، به نحوی که در حال تردید در استحقاق هم توصیه شده که بهتر است صدقه دهید. این سؤال برای اصحاب ائمه(ع) نیز بوده است؛ کما این که از امام صادق(ع) در همین زمینه سؤال می شود که در موارد تردید در استحقاق طرف چه کنیم؟ حضرت می فرمایند: به هر کدام که در دلتان نسبت به او احساس ترحم و رأفت گردید صدقه بدهید.(6) پس در این مورد توصیه بر صدقه دادن است. البته اگر مطمئن هستیم که سائل دروغگو است، و خود را به فقیری می زند، صدقه دادن صحیح نیست. البته آنچه گذشت یک توصیه اخلاقی است، و نه یک واجب فقهی. در روایات آمده که اگر در بین فقیران، افراد دروغگو نبودند، هیچ گاه کسانی که آنها را سائلی را رد می کنند، به سعادت و فلاح نمی رسیدند.(7) یعنی بودن افراد دروغگو در بین فقیران، عذری است برای کسانی که می توانند صدقه بدهند، ولی چون نسبت به آن فقیر شناختی نداشته و احتمال دروغ می دهند صدقه نمی دهند. این نشان می دهد که در موارد تردید در استحقاق طرف، دادن صدقه آن تأکید را ندارد. بسیاری از این گدایان اسماء مبارک ائمه اطهار را دست اندازی قرار داده اند برای کسب در آمد و از عشق مردم به آن عزیزان سوء استفاده میکنند . در این جا به شما عزیزان توصیه میکنم در صدقه دادنتان دقت داشته باشید و سنجیده عمل کنید تا مبادا در ترویج تکدی گری قدمی برداشته باشید. میتوانیم آنها را توصیه به انجام کاری در حد توانشان کنیم و اگر کاری جایی سراغ داریم به آنها معرفی کنیم یا تشکل هایی تشکیل دهیم که به صورت مفید و سازمان دهی شده در یاری رساندن به آنها بکوشیم از علممان صدقه دهیم از محبتمان و انسانیتمان به قول معروف ماهیگیری را نشان شان دهیم نه ماهی به دستشان. یا اگر راهی نداشتیم برایشان دعا کنیم. باشد که بیاموزند شرافت یک انسان را به خاطر لقمه ای چرب تر به این نازیبایی به حراج نگذارند. با امید یاری حق تعالی . گروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 553]