واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: اشاره: هر چیزی را می توان از نگاهی دیگری دید. بسیار شده است که تحلیل های متفاوتی از یک موضوع و یا رویداد به دست داده می شود. هر کسی یک موضوع را به گونه ای می نگرد که با نگرش و دیدگاهی دیگری گاه به کلی متفاوت است. گاه نیز یک شخص از یک موضوع و مساله تحلیل های متفاوت و گاه متضاد و متناقضی ارایه می دهد. حضرت آیت الله مرتضوی لنگرودی از یکی از اساتید به نام حوزه نجف نقل می کرد که ..... به درس وی می رفتند از یک آیه تفاسیر متعددی ارایه می داد و هر روز مطالب و تحلیلی را ارایه می داد که گاه با تفسیر پیشین به کلی متناقض می نمود. این تناقض نمایی از آن جایی به نظر می آمد که واژگان و گزاره های قرآنی از قابلیت بسیار بالایی برخوردار است. در روایتی از امام موسی کاظم (ع) نقل شده است که وی می فرماید برای هر واژه قرآنی معانی است و برای هر جمله اش معنایی و هر گاه در کنار جمله دیگری قرار می گیرد مفاهیم و معانی دیگری را بیان می کند که به تنهایی به ذهن نمی آید. بنابراین زاویه دید از سوی و قابلیت های زبانی از سوی دیگر موجب شده است که بتوان از آیات قرآنی برداشت های علمی و فنی متفاوتی را ارایه داد. این برداشت ها همه بر اساس متدلوژی تفسیر و روش و اصول شناخته شده تفسیری ارایه می شود و بیرون از معیارهای پذیرفته شده تفسیر و مبانی آن نیست. توبه اجتماعی بسیاری از تحلیل ها و تفسیرهای ارایه شده درباره موضوع توبه، از زاویه دیدی خاص ارایه شده است. همان مشکلی که علامه شهید سید محمد باقر صدر در باره فقه شیعی بیان می کند در تفاسیر شیعی نیز بروز کرده است. فقه شیعی بیش از آن که اجتماعی و از زاویه اجتماعی به مسایل توجه داشته باشد، از زاویه دید فردی بوده است. از این رو فقه شیعی، فقهی فردی است که آسیب های جدی نسبت به تاثیر گذار در حوزه اجتماع و سیاست از خود بروز و ظهور می دهد. فقه فردی شیعی انباشته از احتیاطات است. احتیاطاتی که به دولت مردان و مردان حوزه اجتماع و سیاست، این اجازه را نمی دهد تا بتوانند جامعه را اداره و مدیریت کنند. از این رو شهید صدر پیشنهاد می دهد که فقه شیعی با نگاهی دیگر و از زاویه دید دیگری به مسایل بنگرد و از زاویه اجتماعی بازسازی شود تا قابلیت اداره و مدیریت جامعه را بیابد. در حوزه تفسیر نیز بازسازی مسایل مطرح شده می بایست از همین زاویه صورت گیرد. بسیاری از مسایلی که به نظر می رسد فردی و در حوزه عبادیات محض و ارتباط انسان با خداست، از زاویه دید دیگر درحوزه اجتماعی قرار می گیرد و به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به مساله ارتباط انسان با انسان توجه دارد با این تفاوت که در این تفسیر هیچ گاه خدا نادیده گرفته نمی شود و نگرش به مسایل در ارتباط انسان با انسان به معنای فراموشی خدا در این مساله نیست. چنان که خداوند بیان می کند که هر گاه انسان حضور داشته باشد خدا نیز حاضر است و تفاوتی ندارد که این شخص یک نفر و یا چند نفر باشد. خداوند در هر جایی حضور دارد و در همه مسایل به عناوین مختلف و متفاوتی نقش خود را ایفا می کند. اگر به نظر می رسد که توبه یک مساله فردی و مرتبط به ارتباط انسان با خداست، اما همین مساله با توجه به رویکردهای قرآنی می نمایاند که امری اجتماعی است. موارد بسیاری که در قرآن به مساله توبه از آن ها مطرح شده است بیش از آن که مرتبط به موارد و مسایل شخصی باشد، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با مسایل اجتماعی دارد. از آن میان می توان به موارد توبه از غیبت و تهمت و جاسوسی اشاره کرد. اگر توبه از ترک نماز و عبادت مطرح است، این تنها موردی از ده ها موردی است که قرآن فرمان داده است که می بایست از آن ها توبه کرد و به خدا بازگشت. به سخن دیگر بسیاری از امور عبادی در حقیقت بازسازی رفتار اجتماعی انسان و هنجار سازی است. نقش عبادیات اسلامی و شریعت، بیش از آن که به مساله ارتباط انسان با خدا توجه داشته باشد از روزنه ارتباط انسان با انسان می گذرد. عبادیات به عنوان آن چیزی عمل می کنند که در جامعه شناسی از آن به جامعه پذیری یاد می کنند. حتی نماز که مهم ترین شکل عبادی ارتباط انسان و خداست، به شکل جماعت مورد تاکید قرار گرفته است تا انسان را برای جامعه پذیری آماده است. به یک معنا راه خدا از میان خلق خدا می گذرد. در تفاسیر عرفانی سخن از سفرهای چهارگانه ای است که به سفر از خود به خدا، از خدا به خدا، از خدا به خلق خدا همراه خدا و سفر از خلق خدا به خدا همراه خدا (پیامبری) یاد می کنند. در همه این سفرها آن چه مهم است خلق و جماعت است. هیچ گاه نمی توان بدون خلق و آفریده های خدا سفری درست داشت. بنابراین گوشه نشینی و عزلت به یک معنا امری مذموم و ناپسند است. اگر سخن از چله عرفانی است، به معنا و مفهوم جدا شدن از خلق نیست، بلکه به معنای سیر آفاق و انفس است که همان حرکت همراه و در میان خلق و آفریده هاست که نفس انسانی نیز یکی همان هاست. عارف کامل و مکمل آن است که در میان خلق باشد ولی با خدا باشد. تن با تن ها است ولی تنهاست و این تنهایی را با خدایش دارد و برای خلق خدا کار می کند. به هر حال راه خدا از میان مردم می گذرد و حتی عرفان به معنای درست آن در نگرش و بینش قرآنی و آموزه های آن، عرفان اجتماعی است. کارکردهای اجتماعی برای توبه از این زاویه دید می توان کارکردهای چندی بیان داشت. یکی از مهم ترین کارکردهای توبه در حوزه اجتماع آن است که ارتباط میان مردمان را به شکل ارتباط عاطفی تقویت می کند و همدلی و مهربانی را در میان ایشان افزایش می دهد. جامعه ای که از نابهنجاری هایی چون غیبت و تهمت و افترا پر شده است و ارتباط میان مردمانش بر پایه بخل و خودداری از کمک مالی و معنوی نسبت به یک دیگر می باشد، به جای استباق و رقابت در کارهای خیر به سوی رقابت منفعت جویی فردی کشیده می شود. مردمان به جای آن که دستگیر یک دیگر باشند می کوشند تا افتاده را از خود برانند و کسی که به سوی پایین سقوط می کند به آن سو هل می دهند. چنین جامعه ای دچار بحران می شود و اتحاد و همبستگی و همگرایی از آن رخت بر می بندد. توبه کوششی از سوی افراد جامعه برای افزایش همدلی و همگرایی است؛ زیرا کسی که پیش از توبه گرایشی شدید به نابهنجاری های اجتماعی دارد، با توبه خویش با خود عهد می بندد که از این پس رفتاری را در راستای اهداف مردم در پیش گیرد. از تهمت ، غیبت ، افترا، سوء ظن، سرقت ، ستم، بخل، افشاری راز و اسرار مردم خودداری کند. این گونه رفتار موجب می شود که امنیت اجتماعی و روانی جامعه افزایش یابد. (حجرات آیه 11 و 12) قرآن بیان می دارد توبه نه تنها آثار روانی و اجتماعی در جامعه به جا می گذارد ، بلکه موجب می شود تا نعمت های الهی بر جامعه سرازیر شود. خداوند در آیه 52 سوره هود می فرماید که یکی از عوامل نزول باران های سودمند و مستمر توبه است: و یا قوم استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یرسل السماء مدرارا و یزدکم قوه الی قوتکم و لا تتولوا مجرمین ؛ ای مردم به سوی پروردگارتان بازگردید و استغفار کنید تا خداوند از آسمان باران های سودمند و پیاپی فرو فرستد و قدرت و نیروی شما را بیش از پیش بیافزاید به شرط آن که ولایت مجرمان را نپذیرید. در این آیه به خوبی بیان شده است که توبه به عنوان عامل ریزش باران و فراوانی نعمت و در نتیجه آن قدرت و توان جامعه است. به سخن دیگر توبه افزون بر افزایش نعمت و فراوانی آن ، عاملی مهم برای قدرت یابی جامعه است و امت می تواند با توبه قدرت سیاسی و اجتماعی خویش را در برابر دشمنان بیافزاید. علت آن که قرآن توبه را عامل قدرت می شمارد و در تحلیل و تبیین قرآنی ، توبه یکی از علل قدرت سیاسی و اجتماعی جامعه شمرده می شود ، به این جهت است که با توبه همگرایی و همبستگی و همدلی در سطح جامعه افزایش می یابد و الفتی که با همه سرمایه های زمینی امکان آن برای پیامبر و غیر پیامبر فراهم نیست با عنایت الهی که از طریق توبه جلب و جذب شده است ، پدیدار می شود. افزایش همبستگی و اتحاد مردم به معنای افزایش قدرت است. به سخنی دیگر همبستگی اجتماعی و همدلی میان مردمان موجب می شود که دولت و قدرت از مشروعیت سیاسی به معنا و مفهوم علوم سیاسی آن برخوردار گردد و از مساله و مشکلی به نام بحران مشروعیت رهایی یابد. این گونه است که افزایش توبه در مواردی پیش گفته ، به معنای افزایش قدرت و توان جامعه از دیدگاه قرآن ارزیابی و تحلیل شده است. در تحلیل قرآنی ، توبه به جهت کارکرد اجتماعی آن توصیه می شود و قرآن پس از تبیین و تجزیه و تحلیل وضعیت و جایگاه و ارزش توبه ، به جامعه اسلامی و ایمانی توصیه و سفارش می کند که می بایست برای دست یابی به قدرت و آسایش و آرامش از سازوکار توبه بهره گیرد. به هرحال ، در نظر گرفتن کارکرد اجتماعی توبه در حوزه عمل سیاسی می بایست در دستور و برنامه دولت و نخبگان علمی و سیاسی دولت اسلامی قرار گیرد. سازوکاری که می تواند اتحاد ملی و انسجام اسلامی را تقویت کند و جامعه را به جامعه قرآنی و ایمانی آرمانی نزدیک سازد. http://tebb.blogfa.com/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 486]