واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: كاركردهاي اجتماعي توبه
¤ حسين فرهمنددر مقاله حاضر نويسنده با تحليل جنبه هاي اجتماعي توبه -كه به ظاهر امري فردي تلقي مي شود- تأثيرات مثبت آن رابر فرد و جامعه و در زمينه ايجاد همدلي اجتماعي و تقويت بنيانهاي جامعه مورد بررسي قرار مي دهد كه با هم آن را از نظر مي گذرانيمزاويه ديد، عامل برداشتهاي متفاوت هرچيزي را مي توان از نگاهي ديگر ديد. بسيار شده است كه تحليل هاي متفاوتي از يك موضوع و يا رويداد ارائه مي شود. هركسي يك موضوع را به گونه اي مي نگرد كه با نگرش و ديدگاه ديگري گاه به كلي متفاوت است. گاه نيز يك شخص از يك موضوع و مساله تحليل هاي متفاوت و گاه متضاد و متناقضي ارايه مي دهد. حضرت آيت الله مرتضوي لنگرودي درباره يكي از اساتيد به نام حوزه نجف كه به درس وي مي رفتند نقل مي كرد كه ايشان از يك آيه تفاسير متعددي ارايه مي داد و هر روز مطالب و تحليلي را بيان مي كرد كه گاه با تفسير پيشين به كلي متناقض مي نمود. اين تناقض نمايي از آن جايي به نظر مي آمد كه واژگان و گزاره هاي قرآني از قابليت بسيار بالايي برخوردار است.در روايتي از امام موسي كاظم(ع) نقل شده كه مي فرمايد براي هر واژه قرآني معنايي است و براي هر جمله اش معنايي و هرگاه در كنار جمله ديگري قرار مي گيرد مفاهيم و معاني ديگري را بيان مي كند كه به تنهايي به ذهن نمي آيد. بنابراين، زاويه ديد از سوئي و قابليت هاي زباني از سوي ديگر موجب شده تا از آيات قرآني برداشت هاي علمي و فني متفاوتي ارايه گردد. اين برداشت ها همه براساس متدلوژي تفسير و روش و اصول شناخته شده تفسيري ارايه مي شود وبيرون از معيارهاي پذيرفته شده تفسير و مباني آن نيست.توبه اجتماعي بسياري از تحليل ها و تفسيرهاي ارايه شده درباره موضوع توبه، از زاويه ديدي خاص ارايه شده است. همان مشكلي كه علامه شهيد سيدمحمد باقر صدر درباره فقه شيعي بيان مي كند در تفاسير شيعي نيز بروز كرده است. فقهاي شيعه در طي قرنهاي گذشته به لحاظ در دست نداشتن زمام حكومت و حاكميت پيش از آنكه در ابعاد اجتماعي و از زاويه اجتماعي به مسائل بنگرند از زاويه ديد فردي به مسائل مي نگريستند از اين رو فقه شيعي، عمدتا و در اكثر ابواب و مسائل فقهي، فردي است.فقه فردي شيعه انباشته از احتياطات است. احتياطاتي كه به دولت مردان و مردان حوزه اجتماع و سياست، اين اجازه را نمي دهد تا بتوانند جامعه را اداره و مديريت كنند. از اين رو شهيد صدر پيشنهاد مي دهد كه فقه شيعي با نگاهي ديگر و از زاويه ديد ديگري به مسايل بنگرد و از زاويه اجتماعي بازسازي شود تا قابليت اداره و مديريت جامعه را بيابد.در حوزه تفسير نيز بازسازي مسايل مطرح شده مي بايست از همين زاويه صورت گيرد. بسياري از مسايلي كه به نظر مي رسد فردي و در حوزه عباديات محض و ارتباط انسان با خداست، از زاويه ديد ديگر در حوزه اجتماعي قرار مي گيرد و به طور مستقيم و يا غيرمستقيم به مساله ارتباط انسان با انسان توجه دارد با اين تفاوت كه در اين تفسير هيچ گاه خدا ناديده گرفته نمي شود و نگرش به مسايل در ارتباط انسان با انسان به معناي فراموشي خدا در اين مساله نيست. چنان كه خداوند بيان مي كند كه هرگاه انسان حضور داشته باشد خدا نيز حاضر است و تفاوتي ندارد كه اين شخص يك نفر و يا چند نفر باشد. خداوند در هر جايي حضور دارد و در همه مسايل به عناوين مختلف و متفاوتي نقش خود را ايفا مي كند. اگر به نظر مي رسد كه توبه يك مساله فردي است و به ارتباط انسان با خدا مربوط مي شود اما همين مساله با توجه به رويكردهاي قرآني مي نماياند كه امري اجتماعي است. موارد بسياري كه مساله توبه در قرآن مطرح شده بيش از آن كه مرتبط با مسايل شخصي باشد، ارتباط مستقيم و تنگاتنگي با مسايل اجتماعي دارد. از آن ميان مي توان به موارد توبه از غيبت و تهمت و جاسوسي اشاره كرد. اگر توبه از ترك نماز و عبادت مطرح است، اين تنها موردي از ده ها موردي است كه قرآن فرمان داده است كه مي بايست از آن ها توبه كرد و به خدا بازگشت.جنبه اجتماعي امور عباديبه سخن ديگر بسياري از امور عبادي در حقيقت بازسازي رفتار اجتماعي انسان و هنجارسازي است. نقش عباديات اسلامي و شريعت، بيش از آن كه به مسئله ارتباط انسان با خدا توجه داشته باشد از روزنه ارتباط انسان با انسان مي گذرد.عباديات به عنوان آن چيزي مطرح است كه در جامعه شناسي از آن به جامعه پذيري ياد مي كنند. حتي نماز كه مهم ترين شكل عبادي ارتباط انسان و خداست، به شكل جماعت مورد تاكيد قرار گرفته تا انسان را براي جامعه پذيري آماده سازد. به يك معنا راه خدا از ميان خلق خدا مي گذرد.در تفاسير عرفاني سخن از سفرهاي چهارگانه اي است كه به سفر از خود به خدا، از خدا به خدا، از خدا به خلق خدا همراه خدا و سفر از خلق خدا به خدا همراه خدا (پيامبري) ياد مي كنند. در همه اين سفرها آن چه مهم است خلق و جماعت است. هيچ گاه نمي توان بدون خلق و آفريده هاي خدا سفري درست داشت. بنابراين گوشه نشيني و عزلت به يك معنا امري مذموم و ناپسند است. اگر سخن از چله عرفاني است، به معناي جدا شدن از خلق نيست، بلكه به معناي سير آفاق و انفس است كه همان حركت همراه و در ميان خلق و آفريده هاست كه نفس انساني نيز يكي از همان هاست.عارف كامل آن است كه در ميان خلق باشد ولي با خدا باشد. تن با تن ها است ولي تنهاست و اين تنهايي را با خدايش دارد و براي خلق خدا كار مي كند. به هرحال راه خدا از ميان مردم مي گذرد و حتي عرفان به معناي درست آن در نگرش و بينش قرآني و آموزه هاي آن، عرفان اجتماعي است.كاركردهاي اجتماعي توبهبراي توبه از اين زاويه ديد مي توان كاركردهاي چندي بيان داشت.يكي از مهم ترين كاركردهاي توبه در حوزه اجتماع آن است كه ارتباط ميان مردم را به شكل ارتباط عاطفي تقويت مي كند و همدلي و مهرباني را در ميان ايشان افزايش مي دهد.جامعه اي كه از نابهنجاري هايي چون غيبت و تهمت و افترا پرشده است و ارتباط ميان مردمانش بر پايه بخل و خودداري از كمك مالي و معنوي نيست به يكديگر مي باشد، به جاي رقابت در كارهاي خير،به سوي رقابت منفعت جويي فردي كشيده مي شود. مردم به جاي آن كه دستگير يك ديگر باشند مي كوشند تا افتاده را از خود برانند و كسي كه به سوي پايين سقوط مي كند به آن سو هل مي دهند. چنين جامعه اي دچار بحران مي شود و اتحاد و همبستگي و همگرايي از آن رخت برمي بندد.توبه كوششي از سوي افراد جامعه براي افزايش همدلي و همگرايي است؛ زيرا كسي كه پيش از توبه گرايشي شديد نابهنجار هاي اجتماعي دارد، با توبه خويش با خود عهد مي بندد كه از اين پس رفتاري را در راستاي اهداف مردم در پيش گيرد. از تهمت، غيبت، افترا، سوء ظن، سرقت، ستم، بخل، افشاي اسرار مردم خودداري كند. اين گونه رفتار موجب مي شود كه امنيت اجتماعي و رواني جامعه افزايش يابد. (حجرات آيه 11 و 12).قرآن بيان مي كند كه توبه نه تنها آثار رواني و اجتماعي در جامعه به جا مي گذارد، بلكه موجب مي شود تا نعمت هاي الهي بر جامعه سرازير شود. خداوند در آيه 52 سوره هود مي فرمايد كه يكي از عوامل نزول باران هاي سودمند و مستمر توبه است.«اي مردم به سوي پروردگارتان بازگرديد و استغفار كنيد تا خداوند از آسمان باران هاي سودمند و پياپي فرو فرستد و قدرت و نيروي شما را بيش از پيش بيافزايد به شرط آن كه ولايت مجرمان را نپذيرند.دراين آيه به خوبي بيان شده كه توبه به عنوان عامل ريزش باران و فراواني نعمت و درنتيجه قدرت و توان جامعه است. به سخن ديگر توبه افزون بر افزايش نعمت و فراواني آن، عاملي مهم براي قدرت يابي جامعه است و امت مي تواند با توبه، قدرت سياسي و اجتماعي خويش را در برابر دشمنان بيافزايد.علت آن كه قرآن توبه را عامل قدرت مي شمارد و در تحليل و تبيين قرآني، توبه يكي از علل قدرت سياسي و اجتماعي جامعه شمرده مي شود، به اين جهت است كه با توبه، همگرايي و همبستگي و همدلي در سطح جامعه افزايش مي يابد و الفتي كه با همه سرمايه هاي زميني امكان آن براي پيامبر و غيرپيامبر فراهم نيست با عنايت الهي كه از طريق توبه جلب و جذب شده است، پديدار مي شود. افزايش همبستگي و اتحاد مردم به معناي افزايش قدرت است.به سخني ديگر همبستگي اجتماعي و همدلي ميان مردم موجب مي شود كه دولت و قدرت از مشروعيت سياسي به معناي علوم سياسي آن برخوردار گردد و از مشكلي به نام بحران مشروعيت رهايي يابد. اين گونه است كه افزايش توبه در موارد پيش گفته، به معناي افزايش قدرت و توان جامعه از ديدگاه قرآن ارزيابي و تحليل شده است. در تحليل قرآني، توبه به جهت كاركرد اجتماعي آن توصيه مي شود و قرآن پس از تبيين و تجزيه و تحليل وضعيت و جايگاه و ارزش توبه به جامعه اسلامي و ايماني توصيه مي كند كه براي دست يابي به قدرت و آسايش و آرامش از سازوكار توبه بهره گيرد.به هرحال، درنظر گرفتن كاركرد اجتماعي توبه در حوزه عمل سياسي مي بايست در دستور و برنامه دولت و نخبگان علمي و سياسي دولت اسلامي قرار گيرد.سازوكاري كه مي تواند اتحاد ملي و انسجام اسلامي را تقويت كند و جامعه را به جامعه قرآني و ايماني آرماني نزديك سازد.
سه شنبه 21 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 361]