واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: اصلا چرا اين مسجد ساخته شد و چرا اينجا و چه سنديتي دارد ؟ پاسخ : سلام دوست محترم امیدوارم نماز و روزه هامون مورد قبول درگاه حق باشه...عرضم به خدمت شما که ، مسجد مقدس جمکران در نزدیکی شهر مقدس قم واقع شده . اين مکان مقدس، تحت توجهات خاصه حضرت بقيه الله الاعظم(اوراحنا فداه) قرار دارد و آن حضرت از شيعيانشان خواسته اند که به اين مکان مقدس روى آورند، چرا که اين مکان، داراى زمين شريفى است و حق تعالی آن را از زمين های ديگر برگزيده است. شايان توجه که علما و شيفتگان آن حضرت استفاده هاى فراوانی از اين مسجد مقدس کرده اند. اين مکان مقدس، از بهترین مکان ها است که باید در آن، خالصانه براى ظهور مقدس حضرتش دعا کرد. تــاريــخــچــه شيخ حسن بن مثله جمکرانى می گويد: من شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارک رمضان سال 373 هجرى قمرى در خانه خود خوابيده بودم که ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بيدار کردند و گفتند: برخيز و مولاى خود حضرت مهدى (عليه السلام) را اجابت کن که تو را طلب نموده است. آن ها مرا به محلى که اکنون مسجد جمکران است، آوردند، چون نيک نگاه کردم، تختى ديدم که فرشى نيکو بر آن تخت گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت، تکيه بر بالش کرده و پيرمردى هم نزد او نشسته است، آن پير، حضرت خضر (عليه السلام) بود که مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدى (عليه السلام (مرا به نام خودم خواند و فرمود: برو به حسن مسلم (که در اين زمين کشاورزى می کند) بگو: اين زمين شريفى است و حق تعالى آن را از زمين هاى ديگر برگزيده است، و ديگر نبايد در آن کشاورزى کند. عرض کردم: يا سيدى و مولاى! لازم است که من دليل و نشانه اى داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمی کنند، آقا فرمود: تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه هايى براى آن قرار می دهيم، و همچنين نزد سيد ابوالحسن (يکى از علماى قم ) برو و به او بگو: حسن را احضار کند و سود چند ساله را که از زمين به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در اين زمين مسجدى بنا نماید. سپس فرمود: به مردم بگو: به اين مکان رغبت کنند و آن را عزيز دارند و چهار رکعت نماز در آن گذارند. و نماز تحیت مسجد و نماز امام زمان را تعلیم فرمود. آنگاه امام (عليه السلام) فرمودند: هر که اين دو رکعت نماز را در اين مکان (مسجد مقدس جمکران) بخواند مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد. چون به راه افتادم، چند قدمى هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند: بزى در گله جعفر کاشانى است، آن را خريدارى کن و بدين مکان آور و آن را بکش و بين بيماران انقاق کن، هر بيمار و مريضى که از گوشت آن بخورد، حق تعالى او را شفا دهد. حسن بن مثله جمکرانى می گويد: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در انديشه بودم، تا اين که نماز صبح را خوانده و به سراغ على المنذر رفتم و ماجراى شب گذشته را براى او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتيم، و در آن جا زنجيرهايى را ديديم که طبق فرموده امام (عليه السلام) حدود بناى مسجد را نشان می داد. سپس به قم نزد سيد ابوالحسن رضا رفتيم و چون به در خانه او رسيديم، خادم او گفت: آيا تو از جمکران هستى؟ به او گفتم: بلى! خادم گفت: سيد از سحر در انتظار تو است. آن گاه به درون خانه رفتيم و سيد مرا گرامى داشت و گفت: اى حسن بن مثله من در خواب بودم که شخصى به من گفت: حسن به مثله، از جمکران نزد تو می آيد، هر چه او گويد، تصديق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ما است و قول او را رد نکن. از هنگام بيدار شدن تا اين ساعت منتظر تو بودم، آن گاه من ماجراى شب گذشته را براى وى تعريف کردم، سيد بلافاصله فرمود تا اسب ها را زين نهادند و بيرون آوردند و سوار شديم، چون به نزديک روستاى جمکران رسيديم، گله جعفر کاشانی را ديديم، آن بز از پس همه گوسفندان می آمد، چون به ميان گله رفتم، همين که بز مرا ديد به طرف من دويد، جعفر سوگند ياد کرد که اين بز در گله من نبوده و تاکنون آنرا نديده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بيمارى که گوشت آن را تناول کرد، با عنايت خداوند تبارک و تعالى و حضرت بقيه الله (ارواحنا فداه) شفا يافت. ابو الحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمين را از او گرفت و مسجد جمکران را بنا کرد. این ماجرا در کتاب بحارالانوار علامه مجلسي ، ج 53، ص 230 ـ 234 بیان شده است. باز هم اگه سوالی بود در خدمتت هستم. موفق باشی. 056 مشاور : احمدي مرکز اطلاع رسانی حضرت امام مهدی س
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1462]