تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 28 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):صله رحم، اعمال را پاكيزه، اموال را بسيار، بلا را برطرف و حساب (قيامت) را آسان مى‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1854156729




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نظام خدا و بنده


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: دین - فروزان آصف ‌نخعي: دكتر يثربي درباره طراحي‌ فلسفه سياسي خود در خلال صحبت‌هايش توصيه‌اي عميق مي‌‌كندو مي‌‌گويد:« من در حال طراحي نظام «بنده و پروردگار» هستم. اگر عمري بود، خود من و اگر من نبودم، دلسوزان ديگري اگر اين طرح را پسنديدند، پيگيري كنند تا اجرا شود و از طريق آزمون و خطا با كاستي‌هاي آن آشنا شوند تا براي آينده يك نظام كارآمد اسلامي برقرار كنيم.» گفت‌وگوي حاضر پيرامون آخرين ديدگاه‌هاي دكتر يثربي يعني نظام «عبد و رب» صورت گرفته است. او مي‌‌گويد متن كامل اين بحث را طي دو الي سه ماه آينده منتشر مي‌‌كند. با هم مي‌‌خوانيم. ما در حوزه فلسفه سياسي چه دستاوردي داريم؟ - در حوزه فلسفه سياست ما طراحي خاصي را به سرانجام نرسانده‌ايم. آنچه در دسترس ما قرار دارد يا سياست‌هاي سنتي است كه در حاكميت‌هاي عباسيان و امويان و سلاطين سلجوقي و صفوي متبلور بود يا فلسفه سياسي شرق را داريم كه تا حدودي شناخته شده است و يا فلسفه سياسي غرب را مطرح مي‌‌كنيم كه از دوران مشروطيت با آن نيز آشنايي داريم. در حال حاضر برخي نگرش‌ها به فلسفه سياسي اسلام يا تشيع، براساس همين عينك‌ها شكل گرفته است. بر اين اساس مي‌‌خواهيم حاكميتي داشته باشيم مانند صفويه يا بني‌عباس ولي با اين تفاوت كه حاكم‌اش به جاي يك آدم شراب‌خوار و فاسد يك آدم نمازخوان و مومن باشد. از طرف ديگر مي‌‌گوييم در حاكميت اسلامي بايد حاكميت سرمايه را برداريم تا طبقه مستضعف روي كار بيايد.يا بايد با غرب مبارزه كنيم. اين صحبت‌برخي روشنفكران، بيشتر تحت تاثير فرهنگ چپ، در اين جا مطرح شده است. به عبارت ديگر در اين بخش اين گروه تحت تاثير فرهنگ چپ بوده و هستيم. فلسفه سياسي مستقل شما در اين بحث چيست؟ يعني متناسب با شرايط زماني و مكاني حاضر، بر روي چه مواردي تاكيد مي‌‌كنيد؟ - ببينيد ما به تدريج و آرام‌آرام از تئوري‌هاي چپ عدول كرده‌ايم. كمااينكه زماني اگر كسي دو قران داشت، ما به چشم بد به او نگاه مي‌‌كرديم، اما الان مي‌‌گوييم سرمايه خوب است و بايد حمايت بشود. از همان طبقات مستضعفي كه زماني حمايت مي‌‌كرديم و در حال حاضر تحت فشار قرار دارند، اكنون هيچ حساسيتي به آنها نداريم. در صورتي كه حتي دو سه سال پيش به همين طبقات خيلي بيشتر حساس بوديم و فاصله طبقات نيز از الان بسيار كمتر بود. از نظر حاكميت نيز، انتقال قدرت براساس مباني ليبرال دموكراسي در ايران انجام مي‌‌شود. در ايران انتقال قدرت در مجلس و رياست جمهوري با انتخابات و راي مردم صورت مي‌‌گيرد و.... در اين ميان عده‌اي از آقايان كه نامشان را نمي‌برم، اين‌گونه اظهار كرده‌اند كه اسلام مدل خاص حاكميت ندارد. بنابراين با هر مدلي سازگار است.يعني شما مي‌توانيد نظام سوسياليستي، سرمايه‌داري و حاكميت مطلقه (حاكميت يك فرد) را داشته باشيد و اسلامي هم باشيد، در صورتي كه چنين موضوعي كاملا غلط است. به عبارت ديگر شما معتقديد كه اسلام علاوه بر ارائه جهت‌گيري،‌ روش يا مدل حكومتي خاص خود را هم دارا بوده شكل را نيز ارائه مي‌‌دهد؟ - بله اسلام مدل مخصوص به خود را داراست و بر روي همه چيز از جمله مسائل تربيت و هنر نيز نظر داده است. اما نظام آن را تاكنون كشف نكرده‌ايم و به دنبال‌اش نبوده‌ايم. به عبارت ديگر ما با سيستم‌هايي آشنا هستيم كه عملا مي‌‌دانيم هيچ‌يك از آنها، سيستم اسلامي نيست، ولي مجموعه‌اي از حاكميت‌هاي فردي، يك مقدار از چپ‌، يك مقدار از راست، روي هم جمع مي‌‌كنيم و نامش را حكومت اسلامي مي‌‌گذاريم. اما امام(ره) مي‌گفت كه اگر نام جمهوري اسلامي باشد دردي را دوا نمي‌كند، بلكه محتوا مهم است. اما تنظيم اين محتوا نياز به كار فكري دارد. در حالي كه ما در اين حوزه كار فكري چنداني نكرده‌ايم. من هنوز نديده‌ام كه مراكز حوزه‌اي و دانشگاهي ما در اين باره حرف جدي بزنند. از اين‌رو دانش موجود را دائما تكرار مي‌‌كنند. بنابراين به نظر من درباره فلسفه سياسي اسلام نظريه‌پردازي نكرده‌ايم. مسئله دوم اين است كه اگر دين باطل باشدكارآيي خود را به ويژه براي مردم از دست مي دهد و بالعكس منافع آنان را به خطر مي اندازد . منظور شما طرد دين كشيشان مسيحي در زمان رنسانس است؟ - بله، آنها مي‌‌گويند آن دين تحريف شده و هرچه كشيش‌ها، پاپ‌ها و شوراهاي پاپ درست كرده‌اند، به درد ما نمي‌خورد. ما آن را كنار مي‌‌گذاريم و با عقل خودمان جامعه را اداره مي‌‌كنيم. با دين باطل، حق اين است كه اين‌گونه رفتار شود. نام نظام طراحي شده شما چيست؟ - نظامي را كه من طراحي كرده‌ام نظام «عبد و رب» يا نظام «بنده و پروردگار» نام دارد. يعني يك قدرت منحصر به فردي در آسمان است كه مي‌‌خواهد مجموعه انسان‌ها همه در يك صف از او پيروي كنند. آن‌هم با آزادي، انتخاب و اراده خودشان و نه با «بايد» تحميلي. بايد تحميلي نداريم. به عبارت ديگر همچنان‌كه با انتخاب خودش از ماشين استفاده مي‌‌كند با همان انتخاب نيزمي تواند از دين استفاده كند. آيا غرب استفاده از ماشين را به كسي تحميل كرده است؟ با آن‌كه ماشين تلفاتش زياد است با اين همه از آنجا كه از وسايل قديمي مفيدتر است از آن استفاده مي‌‌كنيم. در نظام «عبد و رب» يا نظام «بنده و پروردگار»، رابطه انسان با انسان چگونه است؟ - در اين نظام رابطه انسان با انسان برابر است و رابطه همه انسان‌ها با خدا رابطه بندگي است. اين‌گونه نيست كه يكي بنده و ديگري بنده‌تر باشد. خير. همه حتي پيامبر نيز در يك صف قرار مي‌‌گيرند زيرا «عبد» (بنده) خداست. اين‌كه مي‌‌فرماييد همه در يك صف قرار مي‌‌گيرند، به معني اين است كه در عرض يكديگر قرار دارند؟ - در عرض هم هستند. آن قدرت يگانه نيز هيچ شريكي ندارد. به عبارت ديگر شما مي‌‌خواهيد تحليل عمودي رابطه بنده و خداوند و رابطه سلسله مراتبي را رد كنيد؟ - ببينيد من اين موضوع را رد نمي‌كنم. بلكه من فهم‌ام اين است كه در اسلام چنين رابطه‌اي وجود ندارد. پيامبر اسلام، رسول است و رسول كسي است كه تصميم‌گير نيست. تنها پيام يك طرف را (پروردگار) به طرف ديگر (مردم) ابلاغ مي‌‌كند و خود نيز به سوي طرف دوم (مردم) مي‌‌رود و در صف طرف اول باقي نمي‌ماند، تا مبادا مردم فكر كنند چون پيام را از طرف اول (خدا) آورده لذا از جنس همان طرف است. نه، به همين دليل تاكيد مي‌‌كند كه« انا بشر مثلكم» و تصميم‌گير هم نيستم. در ماجراي جنگ احد شايع‌ شد كه پيامبر اكرم(ص) فوت شده است. اين شرايط جنگي بهترين جايي بود كه پيامبر مي‌توانست خود را تثبيت كرده و بگويد كه به كوري چشم دشمنان من نمي‌ميرم و ... در حالي كه آيه (پروردگار) تاكيد دارد كه پيامبر تنها رسول است. مضمون آيه اين است كه محمد(ص) جز رسول خدا، چيز ديگري نيست. سپس براي اينكه حضرت رسول را در سلك طرف اول قرار ندهند آيه تاكيد مي‌كند قبل از اين، هزاران نفر مثل پيامبر آمده و رفته‌اند و پيامبر هم يكي از آنها است. بنابراين در اينجا اصل مردم هستند، حال اگر پيامبر كشته شود(‌در جنگ احد) آيا به حال شما فرقي مي‌‌كند؟ و ما محمدالارسول‌قدخلت من قبله الرسل... به عبارت ديگر مي‌‌خواهيد بفرماييد كه براساس مسيحيت تحريف شده، خداوند در پيامبر تجسد نيافته تا تحليلي طولي انجام دهيم؟ - بله، مسيحيت قدرت را از آسمان پايين مي‌‌كشد و در عيسي(ع) متبلور مي‌‌سازد، عيسي(ع) را حلقه اتصال ميان خدا و انسان و سپس او را در كليسا قرار مي‌‌دهد. يكي از معجزات اسلام اين است كه اجازه نداد ذره‌اي از الوهيت به زمين بيايد. حتي زماني كه فردي مي‌‌خواهد به حضرت كمك كند تا ايشان سنگ را بردارند، حضرت مي‌‌فرمايند بگذاريد من كار خودم را خودم انجام بدهم، فكر نكنيد كه من از تو كمتر احتياج دارم و در آخر از ما طلب دعا مي‌‌كند. به عبارت ديگر مي‌‌گويد به من درود نگوييد، جاويد باد نگوييد، شما به درگاه خداوند دست بلند كنيد و بگوييد اين بنده را ببخش. براين اساس منشأ قدرت از نظر شما در حكومت الهي و اسلامي چيست؟ - براين اساس در حكومت الهي، من منشأ قدرت را خدا، قانون الهي و يك مخاطب (ناس- مردم) قرار مي‌‌دهم كه بايد با عقل خود آن دين را بپذيرد. نه اين‌كه كسي افساري به گردنش بزند. همان‌گونه كه مردم دموكراسي را در غرب با عقل خود انتخاب كردند، يك جامعه مسلمان هم خدا و دين را با عقل خود انتخاب مي‌‌كند. وقتي با عقل خود انتخاب كرد، تحميل از ميان مي‌‌رود لذا اگر دين كارايي داشته باشد، بشر آن را آزادانه قبول مي‌‌كند. بنابراين در چنين نظامي، ولايت به معني شرقي، غربي و سنتي آن نيست. ولايت در اينجا به معني همراهي دلسوزانه است؛ مانند رابطه والدين با فرزندانشان. پدر و مادر دلشان مي‌‌خواهد فرزندانشان راه درست را انتخاب كنند. آگاهان، عالمان و بافرهنگان جامعه كه جانشينان انبيا و اوليا هستند، همان نقش آغوش باز والدين را نسبت به افراد جامعه دارند. در سيستمي كه من طراحي كرده‌ام حاكميت را به انسان نمي‌دهيم تا ابزار قدرت بلا منازع اش شود. حاكميت مال خدا است اما انسان مي‌‌تواند از آن بهره‌برداري كند. انسان به طور عام يا خاص؟ -انسان به طور عام، يعني ما با هم گنجي پيدا مي‌‌كنيم ولي در بهره‌برداري از اين گنج، تشخيص مي‌‌دهيم كه فلان آقا بهتر بلدوزر مي‌‌راند. فلان آقا بهتر خاكبرداري مي‌‌كند، فلان آقا بهتر مي‌‌تواند طلا را ذوب كند. از اين رو منابعي از وحي در اختيار ما قرار مي‌‌گيرد و با آن يك نظام وحياني تنظيم مي‌‌كنيم. ولي مسلما در اين نظام همه در يك سطح نيستند. آن افرادي كه از خدا بيشتر مي‌‌ترسند، درستكارتر و پيش‌روترند. اما اين به آن معنا نيست كه او براساس خداترسي‌‌اش نسبت به ديگران از حق بيشتري برخوردار باشد و سلطه خود را مستقر سازد. مكانيسم كنترل اين حاكميت چيست تا افرادي دلسوز سركار بيايند و سلطه‌گرها دستشان از حاكميت دور بماند؟ - مكانيسم كنترل اين قضيه، همان كنترل موجود در مدينه‌النبي است كه همه با هم دست به دست هم مي‌‌دادند و از منطق و عقلي كه ايجاب مي‌‌كرد پيروي مي‌‌كردند. نبي‌اكرم ( ص )‌ در جنگ احد نظرشان بر اين بود كه از مدينه بيرون نروند. ولي يك عده گفتند بيرون برويم. توجيه آنان به گونه‌اي بود كه اكثريت آن را پذيرفتند. صبح ديدند حضرت جلوتر از همه سوار اسب شده‌ و دارد مي‌‌رود. به ايشان گفتند كه شما مخالف جنگ در بيرون از مدينه بوديد، ايشان گفت نه برويم و به اين طريق به راي عقلا عمل كردند. ببينيد هنگامي كه از منابع جامعه‌مان يعني عقل، منطق و كار كارشناسي و مديريت استفاده مي‌‌كنيم با توسل به يك عنصر عقلاني از يك عنصر حيواني (كار غيركارشناسي) عبور مي‌‌كنيم.اين عنصر عقلاني ملاك اسلاميت جامعه مي‌‌شود. شما به اين عنصر چگونه رسيده‌ايد؟ - به اين شكل كه به هر ميزاني كه تزوير و سيطره در كار باشد، سلطنت است و حاكميت اسلامي نيست، هر ميزاني كه تدبير در كار باشد. يعني ببينيم كه كار چگونه مي‌‌چرخد، اين اسلامي است. اين بحث چه فرقي با ليبراليسم غربي دارد؟ - ما خيلي راحت مي‌‌توانيم اين موضوع را ارزيابي كنيم. مثلا ببينيد آيا وزير محترم آموزش‌ عالي به اين دلخوش است كه يكي رفته و من آمده‌ام، يا به اين فكر مي‌‌كند كه يك نفر كاستي‌هايي در مديريت‌اش وجود داشت، من مي‌‌خواهم آن كاستي‌ها را جبران كنم. اين موضوع را مردم به راحتي درك مي‌‌كنند. چرا؟ چون اگر قصدش تدبير باشد، خود‌محور نمي‌شود، بلكه به نظر كارشناسي توجه مي‌‌كند. در حوزه اسلامي، كارشناس، همان اهل حل و عقد است. لذا كار مي‌‌رود به دست كارشناس. كارشناسان جامعه تعيين مي‌‌كنند، سپس همه جامعه براي تحقق آن هماهنگ مي‌‌شوند. آن كسي كه خودش را از همه باسوادتر، مومن‌‌تر و جلوتر مي‌‌داند، در اجرا از همه پيش‌قدم‌تر است. شيوه حل اختلاف عقيدتي و سياسي احزاب و گروه‌ها در حاكميت امامتي كه شما مطرح مي‌‌كنيد چگونه است؟ - من معتقدم تدبير امور سياسي مملكت با اختلافات مذهبي درگير نمي‌شود. به عبارت ديگر حاكميت به معني آن است كه مي‌‌خواهيم بيكار نداشته باشيم، اشتغالزايي كنيم، عدالت اجتماعي را محقق سازيم، مي‌‌خواهيم سرمايه‌هايمان فرار نكند، مي‌‌خواهيم بازار دلالي كم شود و توليد را افزايش بدهيم. اينها در نظام سلطنتي انگليس، جمهوري فرانسه و آمريكا هم اجرا مي‌‌شود. در نظام سني و شيعه هم قابل اجرا است. از قضا من معتقدم وارد شدن به اين‌گونه مسائل كه متاسفانه هميشه در جامعه ما مطرح است، ما را از كار باز مي‌‌دارد. من معتقدم حاكميت مربوط به كارهاي اجرايي است. در كار اعتقادي هم بايد فضايي ايجاد كنيم تا مردم كه قرار است انتخاب كنند، آزادانه به اين كار اقدام كنند. حاكميت را بايد براساس عقلانيت جاري كنيم، دين و مذهب و مردم را جزو مباني آن قرار دهيم و كاري كنيم تا اقليت‌ها راحت باشند. راحت دلايلشان را بگويند. مذاهب ديگر هم همين‌طور. با اين همه مسائل اعتقادي به محافل آكادميك و... مي‌‌رود. لذا نبايد با مسائل اجرايي خلط شوند. آيا اين موضوع به معناي پلوراليسم ديني نيست؟ - خير من به پلوراليسم در اينجا معتقد نيستم. چون نه در فيزيك و نه در شيمي و نه در ستاره‌شناسي و نه در پزشكي، پلوراليسم نداريم. با اين همه بايد دست به دست هم بدهيم و فضا را براي همه انسان‌ها باز كنيم و ببينيم چه چيزي حق و چه چيزي ناحق است و در اين ميان تعصبي به خرج ندهيم ما اسلام را به اين دليل انتخاب كرديم كه تشخيص داديم حق است. خدا انسان را اينگونه مي‌‌خواهد. اسلام و ايمان اگر با سركوب بيايد اسلام نيست. بحث شما در حوزه شهرداري، آيا درباره رياست جمهوري و يا رياست قوه قضائيه كه كمي پيچيده‌تر است نيز صدق مي‌كند؟ - ببينيد من به دو حوزه اعتقادي و ديگري حوزه‌هاي اجرايي قائلم.در حوزه‌هاي اجرايي، با كار كارشناسي علمي پيش مي‌‌رويم. ممكن است فلان كارشناس ما مانند من فكر نكند، ولي چون بهتر از همه كار را بلد است او سزاوارتر به اشغال اين پست است و بايد مزدش را هم بگيرد. ما در اينجا اصول دين را حل نمي‌كنيم. اما در مراكز آكادميك ما بيش از آنچه كه داريم بايد فضا بدهيم تا عقايد حلاجي و طراحي شود؛ حتي اقليت‌ها در آنجا بيايند و كرسي داشته باشند، استدلال‌هايشان را بگويند مانند آنچه در زمان حضرت رضا(ع) بود. اين‌گونه برخورد كه ما به تو كود كشاورزي نمي‌دهيم چون شما مسيحي هستيد نزد اسلام طرد شده است. تا به حال هم البته نشده است. اما همين مسيحي و همين مسلمان بايد انجمن محلي، انجمن شهر و سالن‌هاي بحث عقايد براي حل مسائل مختلفشان داشته باشند. در نظرشما، ملاك بالا آمدن فرد در جامعه، انتخاب افراد است يا اشكال ديگري را جستجو مي‌‌كنيد؟ - در سيستم من افراد اصلا انتخاب نمي‌شوند. بلكه افراد كشف مي‌‌شوند. به عبارت ديگر در اينجا اين كارشناسان هستند كه تشخيص مي‌‌دهند مديريت گروه بايد با چه كسي باشد. مثلاً نه اينكه به دلايل مختلف آدمي مدير موسسه پژوهشي شود كه معني پژوهش واقعي را نداند.يا آقايي اين اختيار را دارد كه موسسه‌اي را باز كند و خودش در موسسه خودش به خودش مدرك ‌دهد. كارشناسان را چگونه بايد انتخاب كنيم؟ - كارشناس با كار خودش، خودش را نشان مي‌‌دهد. در جامعه‌اي كه امور بر منطق كارشناسي بچرخد همه مي‌‌دانند كه چه كسي در امور كارشناس‌‌تر است. اما جامعه‌اي كه امورش بر منطق كارشناسي نباشد و آن را جدي نگيرد و در آن تمرين نكند مانند جامعه ايران مي‌‌شود كه چيزهايي در حوزه معارف ما مطرح مي‌‌شوند كه صحيح نيستند. اين موضوع را آيا دوركيم در تقسيم كار و ايجاد تفكيك ساختي و يا پارتو در گردش نخبگان خود مطرح نكرده بودند؟ - من عرض مي‌‌كنم مبنا را در مباحث معرفت‌شناسي بر كار عقلايي گذاشته‌ام. كار عقلايي جهان نيز رفتارش بر اين مبنا مي‌‌چرخد. هر قدر اگر از امور كارشناسي عدول كنند، در اصل از علم عدول كرده‌اند. من معتقدم كه امور كارشناسي را بايد محور قرار دهيم و براي سليقه‌هاي مختلف كارشناسي و اجرايي‌مان، دو تا گروه كارشناسي مثل دو تا حزب انتخاب كنيم. اين شيوه در غرب كارشناسانه انجام شده، آنها مي‌‌آيند 98 تا 99 درصد روش مساوي انتخاب مي‌‌كنند، چون علم آنقدرها اختلاف ندارد. ما اگر مسائل را به صورت كارشناسي مدنظر قرار بدهيم، اختلاف‌ها 180 درجه نمي‌‌شود. حدود 2 تا 3 درصد خواهد بود كه آن‌هم قابل حل بوده و سپس منتهي به اجرا مي‌‌شود. اين سليقه‌هاي متفاوت را نيز براساس آزمون و خطا جابجا مي‌‌كنيم و انتقال قدرت صورت مي‌‌گيرد، اينها به گروه طرف مقابل انتقاد مي‌‌كنند، اما در كنار يكديگر باقي مي‌‌مانند با هم بحث مي‌‌كنند و خودشان سعي مي‌‌كنند كاستي‌ها را رفع كنند و به عبارت ديگر طرف مقابل چشم بيناي طرف ديگر كه در قدرت است خواهد بود. لذا ما در روند يك حركت مثلا 100 ساله به آنجايي خواهيم رسيد كه بايد برسيم.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 531]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن