تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس خشمش را برطرف سازد، خداوند كيفرش را از او بردارد و هر كس زبانش را نگه دار...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806889265




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شطحیات درتصوف


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شطحیات درتصوف
شطحیات درتصوف     در تعریف لغوی و اصطلاحی شَطَح، اختلافات زیادی وجود دارد. از دیدگاه صوفی، شَطَح در زبان راندن عبارتی است که به ظاهر گزاف و گران و سنگین باشد، مانند «انا الحق» حلاج و «سبحانی ما اعظم شأنی» بایزید بسطامی. و از دیدگاه فقه، یعنی به زبان راندن عبارات کفرآمیز که منع شرعی دارد. صاحب تاج‏العروس كه يكي از دانشمندان به نام لغت است، مي گويد: اكثر ائمه لغت اين كلمه را ذكر نكرده ‏اند؛ تنها بعضي از صرفيون آن را در باب «اسمأ اصوات» ذكر نموده‏اند. او سپس از يكي از استادان خود نقل مي كند كه او گفته: من در كتب لغت بر اين كلمه واقف نگشتم. گويا اين كلمه، عاميانه باشد؛ در عين حال در اصطلاح تصوف به كار مي رود. تفسير اصطلاحي شطح   روزبهان بغلی شیرازی پس از تفسير لغوي شطح می گويد: پس در سخن صوفيان، شطح مأخوذ است از حركات دلشان... از صاحب وجد كلامي صادر شود از تلهب احوال و ارتفاع روح در علّو مقامات كه ظاهر آن متشابه باشد، و عبارتي باشد، آن كلمات را غريب يابند. چون وجهش نشناسند و در رسوم ظاهر و ميزان آن نبينند، به انكار و طعن از قائل مفتون شوند.[1[ وقتی این جریان وارد تصوف شد، بحران شدیدی درست شد و کشته هم داد. حسین بن منصور حلاج، اوّلین مقتول این جریان است و عین القضاة همدانی دومین کشته معروف آن میباشد. بایزید بسطامی، از بزرگ ترین کسانی است که شطحیات زیادی از وی نقل شده است. بایزید را گفتند که جمله خلایق در تحت لوای محمد خواهند بود:گفت بالله که لوای من از لوای محمد عظیم تر است.[2] مولوي حكايت «سبحاني ما اعظم شأني» گفتن بايزيد را آورده و آن را با كرامتي از وي نيز مقرون ساخته است: با مريدان آن فقير محتشم با يزيد آمد كه نك يزدان منم گفت مستانه عيان آن ذوفنون لااله الاانا ها فاعبدون چون گذشت آن حال و گفتندش صباح تو چنين گفتي و اين نبود صلاح گفت اين بار ار كنم اين مشغله كاردها در من زنيد آن دم هله حق منزّه از تن و من با تنم چون چنين گويم ببايد كشتنم چون وصيت كرد آن آزادمرد هرمريدي كاردي آماده كرد مست گشت او باز از آن سغراق زفت آن وصيت هاش از خاطر برفت عقل آمد نقل او آواره شد صبح آمد شمع او بيچاره شد تا آن جا كه مي گويد: چون هماي بيخودي پرواز كرد آن سخن را با يزيد آغاز كرد عقل را سيل تحير در ربود زان قوي تر گفت كاوّل گفته بود نيست اندر جبه‏ام الا خدا چندجويي در زمين و در سما آن مريدان جمله ديوانه شدند كاردها در جسم پاكش مي‏زدند هر يكي چون ملحدان گرد كوه كارد مي‏زد پير خود را بي‏ستوه هر كه اندر شيخ تيغي مي‏خليد باژگونه او تن خود مي‏دريد يك اثر ني بر تن آن ذوفنون وان مريدان خسته در غرقاب خون هر كه او سوي گلويش زخم برد حلق خود ببريده ديد و زار مرد وآن كه او را زخم اندر سينه زد سينه‏اش بشكافت شد مرده ابد وآن كه آگه بود از آن صاحب قران دل ندادش كه زند زخم گران[3[ مشایخ صوفیه به توجیه این شطحیات مبادرت ورزیده اند، از جمله روزبهان بغلی (متوفای 606 ق) بزرگ ترین کتاب را در توجیه شطحیات نوشته است. این جریان تا به امروز ادامه دارد و علمای شیعه با آن مخالفت نموده اند. حضرت امام خمینی(ره) ضمن مخالفت جدی با شطحیات آن را نشانه خودخواهی و وسوسه شیطان و تکبر می داند. ایشان می فرماید: اي مدعي معرفت و جذبه و سلوك و محبّت و فنا، تواگر به راستي اهل الله و از اصحاب قلوب و اهل سابقه حسنایي هنيئاً لك؛ ولي اين قدر شطحيات و تلوينات و دعوي هاي گزاف كه از حب نفس و وسوسه شيطان كشف مي كند، مخالفت با محبّت و جذبه است؛ «ان اوليائي تحت قبائي لايعرفهم غيري». تو اگر از اولياي حق و محبين و مجذوبيني، خداوند مي داند؛ به مردم اين قدر اظهار مقام و مرتبت مكن. و اين قدر قلوب ضعيفه بندگان خدا را از خالق خود به مخلوق متوجه مكن و خانه خدا را غضب مکن! بدان که این بندگان خدا عزیزند و قلوب آن ها پرقیمت است، باید صرف محبّت خدا شود. این قدر با خانه خدا بازی مکن و به ناموس او دست درازی نکن؛ «فان للبیت ربا». پس اگر در دعوی خود صادق نیستی، در زمره دورویان و اهل نفاقی.[4[ و در جایی دیگر می فرمایند: همه شطحيات، از نقص سالك و سلوك و خودي و خودخواهي است.[5[ به هرحال، این جریان باعث بروز درگیری بین تشیع و تصوف و همچنین علمای اهل سنت و تصوف گردید . منصور حلاج   یکی از جنجالی ترین چهره های تصوف، حسین بن منصور حلاج است. وی کسی است که اوّلین شطحیات را گفت و به خاطر بسیاری از انحرافاتی که وارد دین کرد، توسط علمای شیعه وسنی وقت تکفیر و بردار شد. متأسفانه صوفیان همیشه سعی نموده اند تا حلاج را تطهیر نمایند و مخالفان وی را به قشری گری متهم کنند. صوفی ها از جریان کشته شدن حلاج نهایت بهره برداری را کردند و داستان های زیادی در این مورد ساختند که از آن می توان به هلوکاست صوفیه تعبیر کرد. بزرگان علمای شیعه تاکنون از مخالفان حلاج بوده اند. اتهام حلاج فقط این موضوع نبوده و در دادگاه وی مسایل زیادی طرح شده است برخی از اتهامات حلاج به شرح ذیل است: ۱. سحر و جادوگری: عروس حلاج در دادگاه چهل مورد از آن ها را نقل کرده است که در کتاب تراژدی حلاج بسیاری از آن ها مطرح شده است. ۲. ادعای خدایی: نامه ای در منطقه ای به نام دینور کرمانشاه از یکی از مریدان وی به دست آمد که حلاج در آن نوشته بود: از رحمن رحیم، به فلان بن فلان. ۳. تبدیل عبادات به ویژه حج: وی برای مریدانش جایگزین درست کرده بود؛ که به جای رفتن به مکه در خانه احرام کنید و در جایی نیت و به جای حج آن جا را طواف کنید.[6[ ۴. دفاع از شیطان وفرعون: حلاج می گوید، صاحب من و استاد من ابلیس و فرعون است؛ به آتش بترسانیدند ابلیس را، از دعوی خود بازنگشت. فرعون را به دریا غرق کردند و از دعوی بازنگشت. فرعون از روی کشفی که از خدا پیدا کرده بود، ادعای ربوبیت کرد.7 پي نوشت ها:   [1] . شرح شطحيات، ص 57. [2] . شرح شطحیات، ص 131. [3] . مثنوی، دفتر چهارم، ص 249. [4] . چهل حديث، حديث 9. [5] . مصباح الهدايه، ص 207. [6] . مصائب حلاج، 153. [7] . الطوامیس، ص 51.   ارسال توسط کاربر محترم:ehsanesh  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 506]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن