تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834956877
موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه نویسنده : دكتررضا نوربها شاخص وجود انسان بيشتر تفكراوست حركت يا سكون شخصيت اغلب درتحول منطقي اين شاخص ياركود بي دليل آن است بي ترديد مفيد بودن هرحركت ويا مضر بودن هرسكون وابسته به بنياد هاي فردي اجتماعيست ودراين دو اغلب بننيادهاي فردي غالب برشكل اجتماعي آن است وبواسطه دخالت مستقيم يا غير مستقيم فكرخوب يابد، منطقي يا غير منطقي راتوجيه ميكند فراموش نكنيم كه هر فكري باوجود شاخصيت( باتوجه به ساخت شخصيت افراد) نمي تواند هميشه قابل قبول باشدچه تحرك يا ركود دراين حالت بيشتر انتزاعيست اما يك نكته كمتر ابهام دارد وآن اصل اساسي(( لزوم تحول منطقي تفكر درقالب هروجود ويا توجه به گنجايش هرشخصيت درطول زمان است)) كه ميتواند(( رابطه ها)) رابسنجد آنهار ارزيابي كند وبه آنها ارزشي معادل باخواست خود واقعيت آنها بدهد بنحويكه ((وجود)) درخطر اضمحلال قرارنگيرد نه تنها بدين دليل كه ارزش وجود هميشه فوق ارزشهاست بلكه اغلب بلحاظ مكانيسم هاي دفاعي وجود چه درزمينه جسم وچه درزمينه روان . اما سكون غير منطقي تفكر موقعيت بررسي رابطه ها را متزلزل ميكند، ارزشهنامفاهيم خود را ازدست ميدهند ووجوددرمعرض خطر قرارميگيرد تفاوت اين حالت با شكل اول درآن است كه درحالت اول كوششي فعال درزمينه وحدت تفكر وارگانيسم انجام مي گيرد. يعني (( من)) كاري انجام ميدهم كه فكر من آنرابررسي كرده امتيازات و محظورات آنراشناخته وباتوجه به آنها عملي ازمن سرميزند غالبا متوجه وقابل پذيرش درحاليكه درشكل دوم اين وحدت يااصولا وجود ندارد ويا بشكلي كاملا ناقص ظاهر ميشود، ارگانيسم عمل انجام ميدهد دركنار تفكري كه بلحاظ عدم تحرك اغلب فرسوده، غير فعال وحتي گاهي مرده است اين عدم وحدت را بيشتر درجامعه بزهكاران وبخصوص مجرمين غير اتفاقي مي توان ديد. مقدمه بزهكاربيش ازآنچه متفكر باشد متاثر است، متاثر ازتحريكاتي كه بي درنگ ويا با تاخيري( غالبا قابل اغماض) موجب واكنشي خفيف ويا شديد ميشود ومجرم را دردائره (( ناهمرنگان اجتماع)) وگاهي بيماران ((رواني))قرارميدهد مطلب نبايد موجب اين اشتباه شود كه يك رفتار ناهمرنگ بااجتماع از نظر جامعه شناسي حتما رفتاري بيمارگونه است ويا انساني بيمار نميتواند درجامعه به نحوي طبيعي رفتار كند چه درمورد بزهكاران اين دوفرضيه بطور عام نميتواند قابل قبول باشد زيرا اولا جامعه منزه نيست وعدم توافق باآن دليل مجرميت نميتواند باشد بعكس گاهي بزهكاراحتمالي جامعه مقدسيست كه عليه مجرميت آن قيام كرده ثانيا بيمار رواني درحديكه بيماري اش مشهود نيست خود را غالبا با جامعه ( منزه يا آلوده) وفق ميدهد احتياج به زيستن ونياز به ديگران او را عملا وادار به تسليم درمقابل ارزش هاي قراردادي جامعه مينمايد علائم و آثار بيماري زماني آشكار ميگردند كه يا جامعه به نحوي بيمارراميشناسد ويا بيمار به شكلي با درگيري باجامعه بيماري خود را آشكار ميكند. تميز اين دوگاهي بسيار دشوار است بهرحال باتفكيك اين دو حالت كه هميشه امكان اشتباه را فراهم ميكند وبايد بادقت مورد بررسي قرارگيرد ميتوان گفت كه بزهكار غالبا ناهمرنگ بااجتماع است (منحرف از معيارها واصول جامعه خارج ازموارد استثنائي ذكر شده ) واين ناهمرنگي ناشي ازواكنشهاي سريع او درقبال كنشهاي ديگران(واكثرابدون تناسب با آنها) است اساس اين واكنشها عدم تحول تفكر منطقي مجرم درسير عمل مجرمانه است وگاه فعل مجرمانه از هنگام قصد تاعمل دوره اي چنان طولاني مي پيمايد كه مي توان به ظاهر به تفكر كامل ومنطق متعادل مجرم معتقد شد بي آن كه واقتيت اين چنان باشد . بحث را در سه بخش مطرح می نماییم. ( الف) شناخت قلمرو اين عدم تفكر ( ب) آگاهي به عوامل زايل كننده محدودسازنده ويا گسترش دهنده آن (ج) و نتيجه اي كه طرح اين مسئله ايجاد ميكند مورد بحث ماست الف) قلمرو عدم تفكر عدم تفكر گاه به علت بيماري است: بيماري رواني درحدي كه به ياخته هاي مغز وسلسله اعصاب آسيب رسانده باشد( خفيف يا شديد) ويا بيماري جسمي درحدي شديد كه فعاليت مغر وسلسله اعصاب را موقتا متوقف كرده باشد. درمورد مجرم اين دو فرضيه بطور عام قابل قبول نيست: اولا از نظر بيماري رواني- چنانچه بزهكار بيمار رواني بمعناي خاص كلمه باشد اطلاق (( مجرم)) براو بيفايده است بزهكاربيمار به ((بيماربزهكار تغيير پيدا ميكند ومجرميت دربيماري مجو ميگردد. ثانيا از نظر بيماري جسمي – بيماردرحد مقاومت روان را مغشوش نميكند، بدون شك به آن صدمه مي زند ولي درتعادل آن نقش چندان موثري ندارد مگر آنكه ارگانيسم به شدتي درمعرض بيماري قرارگيردكه روان را دستخوش اغتشاشي عميق نمايد. بدين شكل فرضيه عدم تفكر مجرم بلحاظ بيماري درمعناي خاص كلمه منتفي است 1 هرچندبرخي ازجرم شناسان باين مطلب اعتقاد دارند2 اما نفي اين موضوع نافي عدم تفكر بزهكارنيست چرا كه درمورد مجرم مادرمقابل شخصيتي قرارگرفته ايم كه اگر چه بيمار درمعناي خاص آن نيست اما رفتاري به احتمال زياد بيمارگونه دارد بدين معني كه نسبت به(( خويش )) و((محيطي)) كه درآن زندگي ميكند رفتاري منحرف از معيارهاي شناخته شده اي دارد كه غالبا حالات طبيعي را توجيه مي كنند واين ((حالات قبول شده)) را منقياس رفتارهاي طبيعي اجتماعي مي شناسند. اينن انحرافات به دوشكل ممكن است ظاهر شوند. 1- انحراف از معيارهاي طبيعي فردي. 2- انحراف از معيارهاي طبيعي اجتماعي. 1- انحراف از معيارهاي طبيعي فردي بدون ورود به زيربنيادهاي اساسي زيستي – رواني3 رفتاربزهكارمي توان گفت كه مجرم وجود خود ويا بعبارت ديگر به ((من))4 بي توجه است هرچند غالبا جرم نشانه ايست براي حمايت ((من)) كه ازمختصات اين حمايت غيرثابت ونامنظم بودن آن است بعبارت ديگر بزهكار((من)) فعلي را درمخاطره اي قرارميدهد كه درحقيقت با ارزش آن نامساويست اين همان حالتي است كه ميتوان به دوره انتقالي((من)) تعبيرش كرد كه تحول آن بيش از آنكه بنفع بزهكار باشد بضرراوست . بهتر بتوان گفت عدم توجه بزهكار به آينده بنحويست كه دورنگري را از مجرم ميگيرد واورا درقيد زمان ومكان فعلي وهمانطور كه نوشتم حمايت فرضي((من)) قرارميدهد زيرا مجرم با تحريك واكنشي نشان ميدهد كه اصل اين واكنش در((رابطه)) بين تحريك وعكس العمل آن است ونه درخود اين دو واين رابطه بلحاظ وابستگي آن به عوامل زيستي- رواني موجب ارزش دادن بحال وكم اعتباركردن آينده است . رفتاربزهكار شاخص اين رابطه عميق، مبهم وغير مشخص است دراينجاست كه عدم تفكر نسبت به آينده وبه عبارتي كه E –n de Greeff بيان ميكند ((عدم استفاده از قدرت تجربه زندگي بنحوي كه بزهكار نميتواند از عواملي كه موجب لطمه به او ميشوند اجتناب كند)) روشن ميگردد.5 2- انحراف ازمعيارهاي طبيعي اجتماعي بي تفاوتي نسبت به محيط خانواده ، مدرسه، كاروبخصوص اجتماع ميتواند چون انحرافي باشد نسبت به جامعه كه اگر درقالبهاي فلسفي آن به ياس ونوميدي مي انجامد6 ومجازاتي ندارد اگر همراه با اعمالي باشد كه به جامعه خدشه وارد سازد با مجازات پاداش داده مي شود. جامعه بعنوان پناهگاه تصوري ويا حقيقي براي افرادي كه درآن زندگي ميكنند هسته اصلي تمركز است درغير اين صورت وجود آن منتفي است وقتي انسان خود را با جامعه تطبيق ميدهد( به اكراه، اجباريا به ميل) يعني قوانين آنرا( درست ياغلط، رهائي دهنده يا اسيركننده) بنحوي پذيرفته، با معيارهاي آن ( هرچند گاهي غير عادلانه) خوگرفته وبا محدوديتهاي آن ( هرچند نگران كننده) آشناشده درقبال اين گذشت جامعه بعنوان((حامي)) (تصوري يا حقيقي) وجوددارد بعبارت ديگر پذيرش جامعه وتحت حمايت قرارگرفتن اگر چه قرارداديست اما بشكلي طبيعي جلوه ميكند بدين شكل ((فضاي اعتماد)) ايجاد ميشود كه خروج ازاين فضا درحال اجبار به تنفس درآن به رابطه ايجاد شده لطمه ميزند وچنانچه اين ((خروج)) نتواند درتعالي جامعه نقشي داشته باشد ويا بتواند بنيادهاي قراردادي را كه ناچار براي ادامه هستي ضرورت دارند دچار آسيب نمايد انحرافيست كه اعمال ضد اجتماعي نمونه آن است ويا آنرا بشكل جرم دردرقالب هاي قانوني ميريريم . اين انحرافات از منعيارهاي طبيعي فردي- اجتماعي كه بيشتر بزهكاررا درخود ميگيرند وقدم به قدم اورابسوي جرم ميكشانند نتيجه عدم شناخت دقيق ((رابطه ها)) وارزش هاي موجود شخصي واجتماعي است بعبارت ديگر نتيجه نارسائي تفكري كه موجوديت خود وصاحب خود را نميشناسد( بااين موجوديت بلحاظ گوناگون دچار خدشه شده) وازكمك باو درعدم انجام بزه ناتوان است ب) عوامل زايل كننده ، محدود سازنده وگسترش دهنده تفكر اين عوامل عبارتند از: 1- عوامل زايل كننده بيماري رواني به لحاظ آسيب هائي كه برمغز وسلسله عصبي وارد شده فكر را زايل ميسازد دراين مورد پسيكوزها7 كه غالبا ازگانيسم را نيز مورد خطر قرارميدهند ودرحقيقت به ديوانگان بطوراخص اطلاق ميشوند: ميتوانند نقش تفكر را منتفي كنند دراين شكل بزهكاران ديوانه يا درحقيقت ديوانگان بزهكار درمرز مسئوليت متوقف مي شوند وروانپزشك وبيمارستان جاي قاضي وزندان را پرميكنند. 2- عوامل محدود كننده اين دسته از عوامل آنهائي هستند كه بزهكاربظاهر((طبيعي)) وعادي دراجتماع را از نظر تفكر محدود ميسازند بي آنكه آنرا كلا زايل كنند وبيماررا بسوي جرم پيش ميراننداين عوامل ميتوانند دراصل رواني باشند يا اجتماعي: اول: عوامل رواني اين عوامل تفكر را از حالت طبيعي خود خارج ميكنند وآنرا دچاروقفه ميسازند بنحوي كه ارزيابي دچار اختلال مي گردد ودرنتيجه مقاومت فاعل درمقابل عوامل تحريك كننده كم ميگردد. نوروزها8 به عنوان مثال از اين دسته عواملند. دوم : عوامل اجتماعي جامعه به منزله آموزش دهنده اجباري باوسايلي كه دراختياردارد تفكر را محدود مي كند و آن را دراختيار قدرتهاي حاكم قرارميدهد ويا به دليل تراشي براي تثبيت اين قدرتها ميپردازد بعنوان مثال شخص درچنين جامعه اي به فقر برخورد ميكند، قدرت پول اضمحلال دائمي اورا نشان ميدهد وفرسودگي خود را درقبال اين نيروي حاكم ميبيند سقوط اورا غرورديگران آسان ميسازد وبي آنكه بتواند معيارها را بررسي كند به اشكال مادي زندگي خارجي خو ميگيرد وآنهنا را نشانه يا نشانه هائي از سعادت ايده آل خويش مي بيند: فقر رواني وعدم مقاومت او را بي آنكه به ارزش اين قدرت وثبات آن براي خوشبختي بينديشد بسوي اعمالي هدايت ميكند كه اغلب بشكل ((جرم)) ظاهر ميشود .دراينجا مسئله تفكر براي جلوگيري از سقوط بي معناست وآنچه كه هست((عمل)) ونتيجه ايست كه ازآن عايد ميشود بزهكاردراين حالت اجتماع را رد ميكند، معيارهاي آنرا ناديده ميگيرد وارزشها برايش فاقد معني ميشوند9 وآينده نيز بي تفاوت براي او جلوه ميكند.10 سوم: عوامل گسترش دهنده درمان درحد امكان عوامل زايل كننده ، ازبين بردن عوامل محدود كننده يا تخفيف آنها ميتواند غالبا تفكر را از مرحله ركود به مرحله تحرك منتقل كند. ج) نتيجه شناخت ((قابليت ذهني)) بزهكار براي گسترش تفكر او نسبت به مسائلي كه باآن مواجه ميشود وكشف راههائي كه بتواند سدي برانحرافهاي اونسبت به معيارهاي طبيعي فردي واجتماعي باشد ضروريست اين شناخت اجازه خواهد داد كه اولا عوامل زايل كننده يا محدود سازنده شناخته شوند وثانيا عوامل گسترش دهنده يا القاء كننده اورا بيشتر درمتن ((من)) وجامعه اش قراردهند. پي نوشت ها : 1و2- اعتقادبه بيماري بزهكاران بخصوص دراواخر قرن نوزدهم وباپيدايش مكتب تحققي به اوج خود ميرسد. 3-Bio-Psychologique. 4-(( Je)) 5- آ.دو گراف: مفهوم شخصيت درانسان شناسي كيفري نشريه حقوق جزا وجرم شناسي سال 1931. صفحه 455 وبعد. G-E.De Greeff : La notion de Persounolite en anthropologie 6- Criminelle, R.D.D.P.et de crim. 1931, P. 155ets - گاه مابا بي تفاوتيهاي فلسفي ويا شبه فلسفي مواجه ميشويم كه قرن 19 بخصوص شاهد آن است وميتوان از بدبيني ياياس فلسفي بايرون، لئوپاردي، پوشكين وشوپنهاور نام برد كه اين ياس منجر به بي تفاوتي درقبال اجتماع ميگردد بي آنكه مجازاتي عيني براي آن وجودداشته باشد. 7- پسكوزها P eychoses بيماري رواني شديد ند كه آگاهيConscience رادچار خدشه ميسازند وهمچنين احساسات، قدرت داوري وارزيابي دنياي خارجي را دچاراختلال ميكنند. دراين مورد مراجعه كنيد : اي- پليسه، راهنماي روانپزشكي براي روان1زشك صفحات 104 به بعد. Y. PELICIER: Guide Psychiatrique Pour le Praticien, P.104 ets. 8- نوروزها Novroses بيماريهاي رواني نه چندان جدي هستند كه شخصيت را دچار اختلال ميكنند- نبايد فراموش كرد كه دربرخي حالات ممكن است درجه آسيب رساني يك نوروز بيشتر ازيك پسيكوز باشد دراين مورد مراجعه شود به باروك: پسيكوزها ونوروزها. H. BARUK: Paychose et Nevrose 9- اين نوع بيماري همان است كه دكتراسنارد D r A.Hesuard انرا بعنوان (( عدم تطبيق اجتماعي توجيه كرده وميگويد بزهكاران افرادي هستند كه رفتار آنها كم وبيش بامعيارهاي زندگي وحرفه اي غير منطبق است: Dr. A.Hesnard,. Psyehologie du crime , P.96. 10- تجارب داويد، كيدرورايخ ازطرفيA. David C. Kidder. M. Reich وسيگمن Siegman ازطرف ديگر اثبات ميكند كه نه تنها فقدان تشكيلات زمان ورفتاردرزمان براي مجرم وجوددارد بلكه عدم النفع براي آينده وارزشهاي اجتماعي كه به اين آينده مفهومي ميدهند نيز ديده ميشود: A.David- C.Kidder- M. Reich,. Time Orientation in male and female Jnvenile dekinquents. Journ . Abnorm. Soc Psych.1962: P.239-210 A.N, Siegman: the relation ship between fufure timePerspettive, time estimation and inpulse control in a qroup of young offenders and in a control qroup, J. consult. Psych., 1952P.57, 379, 380 منبع: www.lawnet.ir /م
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]
صفحات پیشنهادی
موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه
موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه نویسنده : دكتررضا نوربها شاخص وجود انسان بيشتر تفكراوست حركت يا سكون شخصيت اغلب درتحول منطقي اين شاخص ياركود بي دليل ...
موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه نویسنده : دكتررضا نوربها شاخص وجود انسان بيشتر تفكراوست حركت يا سكون شخصيت اغلب درتحول منطقي اين شاخص ياركود بي دليل ...
مجرمی که بیمار است!
مجرمی که بیمار است! ... ویژگی ها، شرایط و موقعیت هایی را تجربه می کند که از نظر بسیاری افراد توأم با پیامدهای منفی خواهد بود ، او می ... موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه ...
مجرمی که بیمار است! ... ویژگی ها، شرایط و موقعیت هایی را تجربه می کند که از نظر بسیاری افراد توأم با پیامدهای منفی خواهد بود ، او می ... موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه ...
مسئوليت كيفري در قلمرو جرائم مطبوعاتي(3)
به عبارت ديگر تحقق جرم مطبوعاتي منوط به انتشار يك اثر مجرمانه در نشريه توسط مدير مسوول است؛ بنابراين مجرمانه بودن اثر .... موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه ...
به عبارت ديگر تحقق جرم مطبوعاتي منوط به انتشار يك اثر مجرمانه در نشريه توسط مدير مسوول است؛ بنابراين مجرمانه بودن اثر .... موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه ...
مسئوليت كيفري در قلمرو جرائم مطبوعاتي(1)
باعث اهميت خاص مقوله چگونگي پاسخها در قلمرو پديده مجرمانه مطبوعاتي شده است. به دليل تعداد افرادي كه در ..... موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه · پرداخت ضررهای ناشی از ...
باعث اهميت خاص مقوله چگونگي پاسخها در قلمرو پديده مجرمانه مطبوعاتي شده است. به دليل تعداد افرادي كه در ..... موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه · پرداخت ضررهای ناشی از ...
بررسي قوانين كيفري ايران در امر پوشش مردم(2)
تبصره ۲ اين ماده مجرمي را كه كارمند است، علاوه بر مجازاتهاي فوق الذكر به يكي از مجازاتهاي زير محكوم مينمايد: ـ انفصال موقت تا دو سال. ... موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه ...
تبصره ۲ اين ماده مجرمي را كه كارمند است، علاوه بر مجازاتهاي فوق الذكر به يكي از مجازاتهاي زير محكوم مينمايد: ـ انفصال موقت تا دو سال. ... موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه ...
بررسي انتقادي قانون مجازات عمومي ايران مصوب تيرماه 1352- (2)
... زير تكميل گردد: هرگاه فعل واحد داراي عناوين متعدد جرم يا نتايج مجرمانه متعدد باشد, مجازات جرمي داده ميشود كه جزاي آن اشد است. ..... موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه.
... زير تكميل گردد: هرگاه فعل واحد داراي عناوين متعدد جرم يا نتايج مجرمانه متعدد باشد, مجازات جرمي داده ميشود كه جزاي آن اشد است. ..... موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه.
مینا کاری
موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه. . مطالب پیشین. فرهنگ چیست؟ مرگ سفید · نبرد پلاته ایران و یونان خشایار شاه · تاريخچه ي قره داغ ( ارسباران ) · آشنایی با خلیج فارس ...
موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه. . مطالب پیشین. فرهنگ چیست؟ مرگ سفید · نبرد پلاته ایران و یونان خشایار شاه · تاريخچه ي قره داغ ( ارسباران ) · آشنایی با خلیج فارس ...
فقه السيره نويسي؛ شيوه اي نوين در تاريخ نگاري اسلامي(2)
مسئوليت كيفري در قلمرو جرائم مطبوعاتي(2) · مسئوليت كيفري در قلمرو جرائم مطبوعاتي(1) · جرم جاسوسي · موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه · پرداخت ضررهای ناشی از ...
مسئوليت كيفري در قلمرو جرائم مطبوعاتي(2) · مسئوليت كيفري در قلمرو جرائم مطبوعاتي(1) · جرم جاسوسي · موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه · پرداخت ضررهای ناشی از ...
پرداخت ضررهای ناشی از جرم(1)
موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه · جرم جاسوسي · مسئوليت كيفري در قلمرو جرائم مطبوعاتي(1) · مسئوليت كيفري در قلمرو جرائم مطبوعاتي(2) · مسئوليت كيفري در قلمرو ...
موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه · جرم جاسوسي · مسئوليت كيفري در قلمرو جرائم مطبوعاتي(1) · مسئوليت كيفري در قلمرو جرائم مطبوعاتي(2) · مسئوليت كيفري در قلمرو ...
جرم جاسوسي
چارچوب نظري، زوايا و بايسته هاي آن(1) · چارچوب نظري، زوايا و بايسته هاي آن(2) · چارچوب نظري، زوايا و بايسته هاي آن(3). . مطالب پیشین. موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه ...
چارچوب نظري، زوايا و بايسته هاي آن(1) · چارچوب نظري، زوايا و بايسته هاي آن(2) · چارچوب نظري، زوايا و بايسته هاي آن(3). . مطالب پیشین. موقعيت تفكردرسيرعمل مجرمانه ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها