تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مهدى طاووس بهشتيان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826097773




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جامعه ي ديني در آينه ي انديشه(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جامعه ي ديني در آينه ي انديشه(1)
جامعه ي ديني در آينه ي انديشه(1)     مجله ي انديشه ي حوزه، در طول پانزده سال پژوهش و مطالعات علمي، همتي سترگ در راستاي تبيين ابعاد مختلف مفهومي، ساختاري و آينده گرايانه ي جامعه ي ديني داشته است. اين مهم که خود نشانگر اهتمام ويژه ي اين نهاد تحقيقاتي ديني به رويکرد سياسي- جامعه شناختي با رهيافت هاي درون ديني و برون ديني به مسائل ضروري روز است، نقش و رسالت موسسات مطالعاتي ديني را در عمل به خوبي بازتابانيده است. ده ها مقاله ي علمي که در اين نوشتار با عنوان «جامعه ي ديني در آينه ي انديشه» جمع آوري شده است، اگرچه هريک به تنهايي قابل توجه و در خور اعتناست، اما حيثيت مجموعي آثار انديشوران انديشه ي حوزه، که در اين نوشتار در دسترس فرهيختگان جامعه قرا رگرفته است، از غنايي کم ياب برخوردار است. بديهي است اصحاب انديشه و قلم که براي انجام پژوهش هاي بنيادي و بلند مدت نياز به ايجاد پرونده هاي علمي مفصل و غني از آثار پيشين در حوزه ي مطالعات اجتماعي دين دارند، به اين مجموعه توجهي مخصوص خواهند داشت. همچنين دانشجويان و طلاب فرزانه که قصد نگارش پايان نامه در عرصه هاي مربوط به دين و جامعه را دارند در اين جا با مجموعه اي از منابع و پاسخ هاي تفصيلي به مسائل اصلي روبرو مي شوند. 1) عنايتي راد، محمد جواد (1375)، نگرشي به فقه شيعه از ديدگاه عدالت اجتماعي 1و2، انديشه ي حوزه، ش 4 و 6. چکيده: عدالت اجتماعي، از ارکان شکل دهنده ي جامعه ي ديني مطلوب است. بسيارند نظام هاي اجتماعي که از عدالت دم مي زنند و شعارشان برابري و آزادي هاي اجتماعي است، اما نگرش اسلام به اين مقوله، متعالي و متکامل است. و مي تواند الهام بخش همه ي نظام هاي اجتماعي در ترسيم الگوي عدالت باشد. در اين مقاله دين يک امر سيستماتيک و داراي نظام ويژه خود تلقي شده است و يک سيستم در صورتي نتيجه ي کامل و مطلوب را ارائه مي دهد که تمامي اجزاء و داده هاي آن متناسب و هماهنگ با هم، در جهت تأمين هدف يا اهداف و آرمان هاي آن باشد. ايده ي اصلي اين مقاله بر اين پايه مبتني است که مجموعه ي دين الهي از سه ضلع مثلث فرد، جامعه و حاکميت تشکيل شده است؛ حکومتي که «عامل بالعدل» باشد و جامعه اي که «قائم بالقسط» باشد و افرادي که حق محور و درستکار باشند. واژگان کليدي: جامعه، عدالت اجتماعي، دين، حکومت، فقه، حقوق. 2) ابراهيمي، تقي (1376)، عدالت اجتماعي دستاورد توسعه ي اسلامي 1 و 2، انديشه ي حوزه، ش 10 و 11 و 12. چکيده، توسعه، به معني ارتقاي مستمر کل جامعه و نظام اجتماعي به سوي زندگي بهتر و انساني تر است. به عبارت ديگر، توسعه بايد نشان دهد که مجموعه ي نظام اجتماعي هماهنگ با نيازهاي متنوع اساسي و خواسته هاي افراد و گروه هاي اجتماعي در داخل نظام از حالت نامطلوب گذشته خارج شده و به سوي وضع يا حالتي از زندگي که از نظر مادي و معنوي بهتر است، سوق مي يابد. زندگي بهتر مفهومي است سيال، که طبق ارزش هاي هر جامعه اي ارزش يابي مي شود و جامعه ي ديني الگوي خاص خودش را در اين زمينه ارائه مي دهد. زندگي انساني تر نيز طبق حاکميت ارزش هاي ديني تعريف مي شود. توسعه، در تعريف ديني، تغييري است همه جانبه و فراگير و نه فقط در بعد اقتصادي، و پديده اي است هدف دار که محور آن تکامل و تعالي انسان و حاکميت خدا محوري در جامعه است. بنابراين جامعه اي توسعه يافته تر است که در آن انسان هاي متعالي تري باشند، لذا اگر جامعه اي به لحاظ ظرفيت هاي توليدي پيشرفت کند و تکنولوژي توليد در آن روز به روز مدرن تر گردد، ليکن روابط انساني در آن جهت تکاملي نداشته باشد، نمي توان گفت که آن جامعه در جهت توسعه حرکت کرده است. واژگان کليدي: دين، توسعه، عدالت، جامعه، روابط اجتماعي، زندگي بهتر، زندگي انساني تر. 3) معرفت، محمد هادي (1377)، جامعه ي ديني يا جامعه ي مدني؟، انديشه ي حوزه، ش 14. چکيده: جامعه ي مدني مفهوم خاصي دارد که متناسب با شرايط حاکم بر غرب يافته است. حال آيا بايد آن را با همان محتوا پذيرفت يا بايد چون دستاورد ما نيست آن را مردود شمرد؟ درست است که اين تعبير از غرب به اين ديار راه يافته است و مفهومي دارد که خود آنان براي آن فرض کرده اند و کاربرد آن با شرايط خودشان سازگار است، ولي اين واژه اساساً ريشه ي تاريخي کهن دارد، و شايد تمامي ملت ها با تمدن هاي گوناگون و فرهنگ هاي متفاوت در آن سهم داشته اند و مفهومي نيست که از لحاظ ساختار ماهوي ابهامي داشته باشد، جز آن که در برخي از جوامع با لحاظ شرايط حاکم، قيد يا تبصره اي بر آن افزوده شده که با اوضاع و احوال همان سامان توافق دارد و اين گونه قيود و يا تبصره ها در ماهيت اصلي آن، تفاوتي ايجاد نمي کند. نظام اسلامي تمامي پيش بيني هاي لازم را براي ايجاد جامعه اي سالم که در آن حقوق آحاد ملت به طور کامل محفوظ باشد و همگي از حقوقي که سنت الهي در آفرينش برايشان فراهم کرده است به خوبي بهره مند شوند، انجام داده و مسؤوليت قدرت حاکم را در راه خدمت به امت معرفي کرده است و راه مهار قدرت سياسي را مشخص نموده است که نشانه هايي از آن در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نمود يافته است. واژگان کليدي: جامعه ي ديني، جامعه ي مدني، مردم سالاري مطلق، مردم سالاري ديني، آزادي. 4) لاريجاني، صادق (1377)، نسبت دين و جامعه ي ديني، انديشه ي حوزه، ش 14. چکيده: نويسنده ي مقاله از جامعه ي اسلامي در مقابل جامعه ي مدني دفاع مي کند و عمده ترين نکته در طرد جامعه ي مدني، بنيان ليبراليستي آن است. ما از جامعه اي دفاع مي کنيم که برخاسته از روح اسلام و ايمان باشد و در آن ارزش هاي اسلامي و ايماني ترويج گردد و قوانين اسلام و اراده ي حق تعالي بر آن حاکم باشد و سطر سطر قرآن و کلمات پيامبر اسلام (ص) و ائمه هدي (ع) که مفسران حقيقي قرآنند در آن پياده شود؛ جامعه اي که در آن روح عبوديت نسبت به حق در همه جا تجلي کند و انسان ها دنبال اين نباشند که حقشان را از خداوند متعال بستانند، بلکه به دنبال آن باشند که تکليفشان را عمل کنند و وظيفه ي عبوديت به جاي آورند. کساني که اصل ايده ي جامعه ي اسلامي را بر نمي تابند و معتقدند ما «جامعه ي اسلامي» نداريم، آن چه هست «جامعه ي مسلمانان» است و همين طور «حکومت اسلامي» نداريم و آن چه هست «حکومت مسلمانان» است. در اين مقاله اصل اين شبهه مطرح و بدان پاسخ داده مي شود و تصريح مي گردد که شبهه ي فوق اختصاص به ما ندارد که از جامعه ي اسلامي در مقابل جامعه ي مدني دفاع کنيم، بلکه کساني هم که از نوع جامعه ي مدني اسلامي سخن مي گويند بايد اين شبهه را دفع کنند. واژگان کليدي: جامعه ي مدني، دين، جامعه ي اسلامي، جامعه ي مسلمانان، حکومت ديني. 5) جلالي، غلامرضا، (1377)، مباني مشترک حقوق جامعه ي مدني و نبوي، انديشه ي حوزه، ش 14. چکيده: چيستي ها و چگونگي هاي جامعه ي مدني، در يک نگاه کلي و بدون توجه به گونه هاي متفاوت عيني آن، از مهم ترين مباحث فلسفه ي سياسي و فقه کلان است. يکي از برجسته ترين ويژگي هاي اين جامعه، حقوقي است که براساس آن وظايف همه ي آحاد جامعه معين شده و آزادي هاي فردي و اجتماعي، امنيت جاني و مالي همه ي شهروندان، توزيع خردمندانه ي قدرت، چگونگي تعادل دولت و ملت، رقابت آزاد ميان گروه هاي خودمختار و داوطلبانه ي اجتماعي و حقوق انحصاري حاکميت، به صورتي شفاف و روشن بيان مي شود. برخي به خطا، جدايي دين از سياست يا تفکرات لائيک را منشأ شکل گيري جامعه ي مدني تلقي کرده اند، در صورتي که اساس جامعه ي مدني را اموري همچون قانون گرايي، مساوات، آزادي، دخالت دادن آحاد انسان در ترميم آرمان ها، تشريک مساعي همگان، تفکيک قوا، پرهيز از پيدايش قدرت هاي فاشيستي و استبداد حاکميت قرون وسطايي اربابان کليسا به وجود آورده است و جامعه ي نبوي نيز با توجه به همين اصول، افزون بر اصول ديگري که داراي ارزش معادل هستند و در عين حال مورد غفلت قرار گرفته اند، به وجود آمده است. واژگان کليدي: جامعه ي نبوي، جامعه ي مدني، حقوق طبيعي، آزادي، استبداد 6) نوايي، علي اکبر (1377)، مقايسه ي جامعه ي مدني و ديني، انديشه ي حوزه، ش 14. چکيده: جامعه ي مدني، عنواني است کهن و به تاريخي دور، حتي قبل از رنسانس، باز مي گردد و در سير تاريخي خويش، تحولاتي يافته تا به شکل امروزين آن در غرب درآمده است. اين عنوان داراي مباني نظري، عملي و اصول رفتاري ويژه است. همچنين جامعه ي ديني، بنيادهاي نظري، عملي و ويژگي ها و اصول رفتاري مخصوص به خود را دارد. در اين نوشتار، اين دو اصطلاح به لحاظ مبنايي، اصولي و بنيادهاي نظري مورد بررسي و مقايسه قرار گرفته اند. آيا پيش فرض هاي معرفت شناختي جامعه ي مدني غرب با فرهنگ سياسي و پيش فرض هاي معرفت شناختي جامعه ي ديني سازگاري دارد يا اين که الگوي جامعه ي مدني غرب، قابليت تکرار پذيري و پيوند خوردگي در بستر يافته هاي اسلامي را ندارد؟ اين پرسشي اساسي است که مقاله بدان پاسخ مي گويد. به اعتقاد نويسنده ي مقاله، مباني جامعه ي مدني غرب با مباني جامعه ي اسلامي سازگاري ندارد. او مي نويسد: 1) ميان دين و ليبراليسم تنافي وجود دارد؛ 2) ميان دين و دموکراسي ليبرال ناسازگاري است؛ 3) عقل شريعت با عقل ليبرال ناساگار است، 4) ميان وحدت دين و تکثرگرايي که از مباني جامعه ي مدني است ناهماهنگي وجود دارد. واژگان کليدي: جامعه ي ديني، جامعه ي مدني، ليبراليسم، دموکراسي، اسلام، عقل شريعت، عقل ليبرال. 7) ديلمي، احمد (1378)، مشارکت سياسي در انديشه ي اسلام و غرب، انديشه ي حوزه، ش 16. چکيده: از آشکارترين و اساسي ترين مظاهر زندگي اين جهاني انسان، حيات اجتماعي و به ويژه رفتار سياسي آن است. اگرچه قلمرو و اهميت اين حوزه در گذشته ي بشري محدودتر بوده است، ولي در سده هاي اخير در نتيجه ي پيچيده تر شدن علوم و روابط اجتماعي انسان ها، هرچه بيشتر وسيع تر گرديده است، به طوري که کم تر قلمروي از زندگي بشر را مي توان يافت که متأثر از عوامل سياسي نباشد. پيوند ناگسستني ميان دين و دنيا همواره مورد تأکيد همه ي اديان الهي بوده است. پيوند بين دين و دولت در حوزه ي انديشه ي اسلامي و به ويژه شيعي در دهه هاي اخير و نيز در پي پيروزي انقلاب اسلامي با اهميت بيشتري مورد گفتگو بوده است. از اساسي ترين مسائلي که فراروي انديشه ي سياسي- احتماعي اسلام وجود دارد، پرداختن به چگونگي و ميزان مشارکت سياسي مردم در نظام اسلامي و جامعه ي ديني است. نويسنده انجام اين مهم را با بررسي محورهاي ذيل سامان داده است. 1) مفاهيم، تعاريف و مبادي مشارکت؛ 2) مباني مشارکت سياسي- اجتماعي در انديشه ي سياسي غرب و اسلام؛ 3) مجاري مشارکت در نظام هاي غرب و جمهوري اسلامي؛ 4) عوامل و موانع مشارکت؛ 5) مشارکت سياسي و اجتماعي مردم از منظر قانون اساسي جموري اسلامي ايران؛ 6) مقايسه ي مشارکت در نظام سياسي اسلام و نظام هاي دموکراتيک. واژگان کليدي: اسلام، غرب، جامعه ي اسلامي، دموکراسي ليبرال، مشارکت سياسي- اجتماعي. 8) ظهيري، سيد مجيد (1378)، نقد نظريه ي افتراق ساختار سياسي از نهاد دين، انديشه ي حوزه، ش 16. چکيده: پيوند دين و دنيا و حضور دين در عرصه ي مسائل اجتماعي از پيش فرض هاي شکل گيري جامعه ي ديني است. با قطع اين پيوند و جدا کردن نهاد دين از عرصه ي اجتماعي و سياسي، جامعه ي ديني مطلوب نه تنها شکل نمي گيرد، بلکه معنا و مفهومي کاملاً صوري پيدا مي کند. جامعه اي ديني است که دين در نظام هاي اجتماعي و سياسي آن نقش داشته باشد. يکي از راهکارهاي انهدام جامعه ي ديني مطلوب، تبليغ و ترويج انديشه جدايي سياست و اجتماع از نهاد دين است. در اين مقاله با انواع انديشه هايي که مبلغ و مروج چنين طرز فکري هستند آشنا مي شويم و به نقد اين نظريه ها مي پردازيم. نحوه ي رويارويي دگرانديشان با مقوله ي دين و سياست، تحليل آراء تفکيک گران دين و دنيا و نگرش نقادانه بر ديدگاه تفکيک گران از عناوين اصلي اين نوشتار هستند. نويسنده در اين مقاله معتقد است که اگر بپذيريم که دين برنامه اي براي کمال آدمي است، از پذيرش اجتماعي بودن اين برنامه ناگزير هستيم، زيرا تکامل انسان با زندگي اجتماعي نسبتي عميق دارد و اگر جامعه، ديني نباشد، تحقق انسان ديني محال است. واژگان کليدي: دين، مديريت اجتماعي، جامعه ي ديني، انسان ديني، هدف دين 9) لاريجاني، محمد جواد (1379)، مدرنيسم، پست مدرنيسم و جامعه ي ديني، انديشه ي حوزه، ش 24. چکيده: محتواي اين نوشتار، که در قالب مصاحبه اي تنظيم شده است به اين سوال اصلي پاسخ مي دهد که «رابطه ي جامعه اسلامي با مدرنيسم و پست مدرنيسم چيست؟». منظور از مدرن سازي جامعه ي اسلامي سازماندهي منطقي آن است. مفهومي که در اين گفتگو پايه قرار گرفته اين است که جامعه ي ديني جامعه اي است که در آن انديشه ي ديني به شکل طبيعي در عقلانيت رفتاري آن جامعه مندرج شده باشد. براي فهم جامعه ي ديني مجبوريم وارد مقوله ي عمل اجتماعي و عقلانيت رفتاري شويم؛ در فهم سنت و مدرنيته هم به اين مفهوم نياز داريم. اگر بنا شود درباره ي چيزي که مدرن است يا چيزي که سنتي است ضابطه ي عقلانيت را اعمال نکنيم هر دو آنها بيهوده خواهند بود. ميل به مدرنيته در دين، به دليل ويژگي عقلانيتي است که در مدرنيته وجود دارد؛ يعني نحوه ي خاصي از عقلانيت که عمل خاصي را در مدرنيته مشخص مي کند، آن ميلي است که نام آن عقلانيت فني است و مقدراي با عقلانيت ابزاري فاصله دارد. انساني مدرن است که اعمالش بر مبناي عقل فني باشد و جامعه اي مدرن است که فعل آن نظم اجتماعي باشد و افعالي که از نظم اجتماعي پيدا مي شود عقلاني و براساس عقل فني باشد. پست مدرنيسم يعني فراتر رفتن از عقل فني. تفاوت پست مدرنيسم با مدرنيسم در عقلانيت است. هر وقت عقل فني کنار گذاشته شد و از آن فراتر رفته شد وارد حوزه ي پست مدرنيسم مي شود. اينک آيا عقل فني به انديشه اسلامي مي سازد يا خير؟ ما صحبت از سعادت انسان مي کنيم، سعادت جامعه و کمال حقيقي انسان. در انديشه ي اسلامي گاهي انسان، کاري را انجام مي دهد که در مقياس عقل فني در دعواي بين جديد و قديم نيست، بلکه بر سر چيزهاي مهم تري است و آن عقلانيت است. در مجموع مي توان چنين نتيجه گيري کرد که مدرنيته به درد جامعه ي ديني نمي خورد و بايد به دوره ي پست مدرنيسم فکر کنيم؛ اگر بخواهيم جامعه ي اسلامي درستي را تحقق بخشيم. واژگان کليدي: جامعه ي ديني، عقلانيت، عقلانيت فني، عقلانيت اصيل، مدرنيسم، پست مدرنيسم. 10) حق پناه، رضا (1380)، فرهنگ آفريني قرآن ودگرگوني اجتماعي، انديشه ي حوزه، ش 29. چکيده: آن چه امروز جامعه ي اسلامي ما بدان نيازمند است، بازگشت عملي به آموزه هاي قرآن تغيير آفرين و تغييرناپذير است. قرآن در جهان عصر نزول با ويژگي هاي محيطي و فرهنگي جاهلي انقلاب و دگرگوني هاي عميق به وجود آورد و بر تمام عقايد، اعمال و اخلاق نادرست عرب و غير عرب خط بطلان کشيد و فصلي نوين از معارف و ارزش هاي الهي در جامعه ي بشري گشود. قرآن تغيير دهنده ي بينش هاي غلط و دگرگون کننده ي ارزش هاي ناپسند در جامعه است. کار قرآن در خلق فرهنگ و تمدن و اصلاح الگوهاي اجتماعي، فرامکاني و فرازماني است. او يگانه سلاح نهضت اسلامي در همه کارها بود و منشأ تحول بنيادين جامعه. در اين مقاله راه کارهاي فرهنگ آفريني قرآن به شرح ذيل بازگو شده است: 1) تصحيح عقايد و هدايت افکار؛ 2) ايجاد ارزش ها و هنجارهاي اخلاقي؛ 3) تأسيس نهاد اجتماعي فرهنگ آفرين؛ 4) انطباق بر معيارهاي عقلاني؛ 5) جهل ستيزي و خرافه زدايي. به طور کلي، قرآن، فرهنگي نو به جامعه ي بشري ارائه داد و تمام وابستگي هاي منفي مردم را با گذشته و عادات و رسوم دست و پاگير قطع کرد. ارزش ها و بينش ها را دگرگون ساخت و مسير زندگي را تغيير داد. اکنون نيز چنگ زدن به قرآن، مايه ي عزت و سرافزاري بشر و هدايت تمامي جوامع است. واژگان کليدي: قرآن، جامعه، فرهنگ، اخلاق، جاهليت، کارآمدي، خرافه. 11) حق پناه، رضا (1380)، عدالت اجتماعي در قرآن، انديشه ي حوزه، ش 30. چکيده: جامعه ي عدالت محور براساس تعاليم و آموزه هاي وحياني، از مصاديق جامعه ي ديني مطلوب است که اين نوشتار به تبيين آن پرداخته است. عدالت آرماني ديني است که تمام پيامبران (ع) براي تحقق آن رسالت يافته و بسياري نيز در راه عدالت جان خود را فدا کرده اند و اکنون جامعه ي اسلامي ايران انقلابي در تداوم اين رسالت و ايده ي مقدس، در پي آن است که الگوي توسعه و پيشرفت اقتصادي و اجتماعي خود را از مسير عدالت اجتماعي به بار بنشاند. لذا در تأسيس جامعه ي اسلامي و قرآني، عدالت اجتماعي را شعار اصلي و در رأس برنامه هاي اصلاحي خود قرار داده است. عدالت اجتماعي از ديدگاه حکماي قديم، اهميت عدالت اجتماعي در قرآن، شکل گيري عدالت بر بنياد حکومت، عدالت در هيأت حاکمه، نقش عدالت در تکامل جامعه و توسعه ي انساني، تجلي عدالت اجتماعي در توسعه و عدالت اقتصادي و عناصر توسعه و عدالت اقتصادي از مهم ترين موضوعاتي است که اين مقاله بدان ها پرداخته است. 12) نوايي، علي اکبر، (1380)، آسيب شناسي جدايي دين، توسعه و عدالت اجتماعي، انديشه ي حوزه، ش 30. واژگان کليدي: جامعه، عدالت، قرآن، تکامل اجتماعي، توسعه ي انساني. منبع:انديشه حوزه، ش80-79 ادامه دارد... /ج  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 562]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن