تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): کسی که در پی برآوردن نیاز برادر مسلمان خود باشد، تا زمانی که در این راه است خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799461732




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جامعه ي ديني در آينه ي انديشه (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جامعه ي ديني در آينه ي انديشه (2)
جامعه ي ديني در آينه ي انديشه (2)   نويسنده: گروه دين پژوهي   چکيده: اين مقاله در حقيقت آسيب هاي جامعه در غيبت مولفه هاي ديني را آشکار مي سازد. يک جامعه در بستر تعالي خودش به سه عامل نيازمند است. 1) دين؛ 2) توسعه ؛ 3) عدالت اجتماعي. دين، عامل ارتباط جامعه ي انساني است با وجودي مطلق و والاتر از همه ي مراتب و نمودهاي هستي، به نحوي که اجتماع انساني، همه ي شؤون زندگي و عملکردها و بايدها و نبايدهاي رفتاري خود را بايد با دستورات حکيمانه او تنظيم نمايد و در نهايت به درکي عالي از حيات و فلسفه ي آن دست يازد و همان دستورات، تعيين کننده راه انسان در مسير حياتش باشد. واژگان کليدي: جامعه، دين، عدالت، آسيب شناسي، توسعه. 13) حق پناه، رضا، (1380)، امام علي (ع) الگوي مديريتي براي جامعه ي ديني از منظر رهبري، انديشه ي حوزه، ش 32 و 33 چکيده: اين نوشتار برگرفته از فرمايشات مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي (دام ظله)، در ارتباط با شاخصه هاي مديريت علوي به عنوان الگويي کامل براي جامعه ي ديني مي باشد. ساختار جامعه ي ديني بر ارکاني چند استوار است که يکي از مهم ترين آنها الگوي مديريتي جامعه مي باشد. اميرالمومنين (ع)، يک الگوي کامل براي همه ي ارکان جامعه است. حکومت سراسر عدل و انصاف او، الگوي دولت مردان است. ايشان (ع) در زندگي و حيات پربار اجتماعي و سياسي خود نسبت به عدالت و حق ضعفا و درماندگان بي اغماض بود، در همه ي عمر، مسؤولانه وظايف اجتماعي و مديريتي خود را انجام داد که ما مي توانيم در سايه ي شناختي جامع از اين الگوي کامل و همه جانبه ساختار مديريتي جامعه ديني را ترسيم نماييم. واژگان کليدي: مديريت، مسؤوليت، توازن، الگو، جامعه ي ديني. 14) نبوي، سيدعباس (1381)، تحليلي جامعه شناختي از نهضت عاشورا و نگاهي به فلسفه قدرت، انديشه ي حوزه، ش 38. چکيده: در اين نوشتار که به صورت گفتگو تهيه و تنظيم شده است. نهضت عاشورا از منظر جامعه شناختي تحليل گرديده است. در اين تحليل بيش از هر چيز، خطبه هاي خود امام (ع) مورد توجه واقع شده است. از سخنان امام حسين (ع) بر مي آيد که چهار عامل مهم در شکل گيري نهضت عاشورا مورد توجه قرار گرفته است. 1) در هم ريختن مرز ميان عزت و ذلت، يعني در عصر اموي مرز ميان عزت و ذلت براي افراد جامعه در هم ريخته بود و امام (ع) براي تبيين کامل مقوله ي عزت، قيام نمودند. 2) درهم ريختگي معيارهاي حق و باطل، يعني حضرت (ع) مي خواهند بيان کنند، که حرکت ما براي اين است که نشان دهيم حق در محاق رفته و باطل بر روي کار آمده است. 3) جابجايي الگوها، که به عنوان عامل مهم ديگر در حرکت عاشورا نقش آفريني مي کند. 4) عدم نزاهت قدرت، يعني امام (ع) مي خواهند تبيين کنند که اگر قدرت در دست افراد غير منزه قرار بگيرد، اسباب ستم گري و استبداد پيشگي خواهد بود و حال آن که حد اعلاي قدرت، طهارت است. در ادامه ي اين تحليل، به اين نکته اشاره شده است که حرکت امام (ع)، حرکتي آگاهانه بوده و امام (ع) مي دانسته اند که بني اميه کفر را ترويج نمي کنند، اما اسلامي را ترويج مي کنند که نتيجه اش بدتر از ترويج کفر است. دليل آن هم بازگشت به مسأله ي قدرت دارد. يعني اگر قدرت در دست افراد فاسدي باشد، مانند اين است که سمي را آهسته آهسته به سيستم جامعه وارد مي کند و همه ي جامعه را به تباهي مي کشد. در پايان به اين نکته ي مهم به صورت جدي پرداخته شده است که امام حسين (ع) مرد عمل بودند و همين هم رمز موفقيت امام بوده و درسي که ما از آن شخصيت نوراني مي گيريم و بايد سيستم حاکميت آن را عمل نمايد، همين نکته است. واژگان کليدي: عاشورا، جامعه ي عصر اموي، قدرت، عزت، ذلت، تحليل جامعه شناسانه. 15) عليزاده، حسين (1382)، روي کرد جامعه شناسانه، نگاهي نوپديد و عاشورا پژوهي، انديشه ي حوزه، ش 39. چکيده: نگاه جامعه شناسانه به پديده هاي مربوط به هويت تاريخي دين و حوادث مهمي که در قرون و اعصار گذشته در اين حوزه روي داده است، در حقيقت، آگاهي و بصيرتي براي شناخت و ساخت جامع بر پايه ي دين و تجارب تاريخي آن به ما مي دهد، در اين مقال کتاب هايي چند در حوزه ي عاشورا پژوهي معرفي شده است؛ کتاب هايي که در درجه اول و به طور عام، تحليلي هستند و به طور خاص و در مرحله ي بعد نگاه جامعه شناسانه در آنها پررنگ تراست. واژگان کليدي: عاشورا، تحليل جامعه شناختي، آسيب شناسي اجتماعي، عاشوراپژوهشي 16) عاملي، مصباح (1384)، ضرورت تبيين جامعه ي ديني، انيدشه ي حوزه، ش 54. چکيده: انسان تعالي طلب و خسته از نظام هاي خشک و بي روح، در جستجوي نظامي مبتني بر دين و معنويت است که به نيازهاي فطري و روحي او پاسخ داده، زنجير گران ماديت صرف را از گردن او برداشته و با ساختن فضايي مطلوب و متناسب با ساختمان ذاتي و دروني او مسير سعادت و کمال را پيش روي او قرار دهد. بشر امروز، بيش از هر زمان ديگر، خود را گرفتار ناهنجاري هايي مي بيند که دون شأن خود و معلول قدرت طلبي و تفرعن سردمداران خودمحور و فزون خواه حاکم بر جوامع انساني است. از اين روي، الگوهاي دين مدار و منزهي را مي طلبد که جز انسان و حاکميت فضيلت و عدالت، انگيزه ي ديگري آنان را به ميدان فعاليت وسيع جامعه نکشانيده باشد. معرفي سيماي راستين و حيات بخش دين، به صورت همه جانبه و نظام مند، با استفاده از متون ديني، توأم با پژوهشي تطبيقي و نيز بهره گيري از عقلانيت پذيرفته شده در حوزه ي معرفت شناختي، مي تواند گامي بلند در جهت پاسخ گويي به همه ي تأملات موجود و راهي روشن براي خروج از بن بست مغالطات مدعيان خردورزي و متحجران گرفتار دام کهنه پرستي و خرافه گرايي باشد. اين جستار که در واقع سرمقاله ي سلسله ويژه نامه هاي «جامعه ي ديني» است رويکرد کلي پروژه جامعه ي ديني را چنين ترسيم مي کند: 1) درآمد، که به تعريف جامعه ي ديني و عقلانيت آن مي پردازد. 2) اهداف، که تصويري از سمت و سو و رويکردهاي کلي جامعه ديني ارائه مي دهد. 3) زير ساخت ها، که به بحث از مباني و مولفه هاي جامعه ي ديني مي پردازد. 4) ساختار کلي، که نظام اجرايي حاکم بر جامعه ي ديني را در بخش هاي مختلف به تصوير مي کشد. 5) چشم انداز آينده، که با پژوهش تطبيقي و همه جانبه و با رويکردي کاربردي و آينده نگر، تابلويي از جامعه ي ديني موعود را ترسيم مي نمايد. 17) نبوي، سيد عباس (1384)، جامعه ي ديني از منظر امام خميني (ع) انديشه ي حوزه، ش 54. چکيده: در مسير تاريخي ظهور و بسط دين مبين اسلام، نزاع نظري و عملي درباره ي مفهوم «دينداري»، جايگاه يکي از مهم ترين موضوعات اعتقادي و کلامي مورد مناقشه را به خود اختصاص داده است. پس از رحلت پيامبر (ص)، مفهوم و نمادهاي عيني دينداري، به نقطه ي مرکزي ارزيابي و داوري فردي و اجتماعي مبدل گرديد و نزاع فطري و عملي آغاز شد. در دوران معاصر، در مسير تکوين، رشد و پيروزي انقلاب اسلامي، بار ديگر صفحه ي مباحثه و مناقشه ي تاريخي صدر اسلام درباره ي چيستي ايمان و دينداري گشوده شد؛ سوالات فراواني به ميدان انديشه و ذهن اجتماعي گام نهادند. چگونگي پاسخ به اين سوالات، به طور طبيعي موجب پديد آمدن گروه هاي فکري و سياسي متعددي شد. فارغ از مناقشات کلامي، سياسي و اجتماعي، امام خميني (ع) تفسير ديگري از ايمان و دينداري مردم داشت. او قبل و پيش از هر داوري، با اشراف کامل به مفهوم حقيقي ايمان و دينداري، بر پايه ي تفسير پيشوايان معصوم (ع)، ملاک اصلي ايمان و دينداري فردي و اجتماعي را، در «هسته ي بنيادين» دينداري جستجو مي کرد: «نفي حقانيت، آمريت و سلطه ي غيرخدا در تمامي امور»؛ گزاره اي که تفسير دقيق «لااله الا الله»، چه به لحاظ نظري و چه به لحاظ عملي است. مقاله ي حاضر، با تأکيد بر رويکرد امام خميني (ع)، در باب تفسير نظري و عملي ايمان و دينداري، چيستي و مولفه هاي اصلي دينداري و جامعه ي ديني را بر پايه ي آيات قرآن کريم و روايات پيشوايان معصوم (ع) مورد بررسي قرار داده است. واژگان کليدي: دينداري، ايمان، باور ديني، رفتار ديني، امام خميني (ره) راهبري ديني، جامعه ي ديني. 18) عليزاده، بيوک (1384)، جامعه ي مطلوب از ديدگاه حکيمان مسلمان، انديشه ي حوزه، ش 54. چکيده: پرداختن به فلسفه ي سياست، آيين شهرياري و جستجو از جامعه ي مطلوب، يکي از دغدغه هاي فکري حکيمان مسلمان بوده است و بحث و گفتگو در باب چنين جامعه اي و تفلسف و نظريه پردازي در خصوص آن از مشغله هاي جدي آنان به شمار مي آيد. بخش مهمي از آثار فلسفي، که توسط مسلمانان توليد شده است، به بازتاب انديشه ي فلسفي آنان در باب جامعه اختصاص يافته است. در اين مقاله، نخست، عوامل طرح و پردازش اين مسأله در ذهن و زبان حکيمان مسلمان و منابع الهام بخش آنان بررسي شده است. يکي از منابع اساسي الهام بخش فيلسوفان ما براي طرح چنين مباحثي قرآن بوده است. از همين روي، ضمن بررسي چند و چون اثرگذاري اين منبع ارزشمند بر فيلسوفان مسلمان، مولفه هاي انديشه ي سياسي در قرآن و آسيب شناسي وضعيت موجود و ترسيم وضعيت مطلوب در خصوص فرد و جامعه از منظر قرآن مورد بحث قرار گرفته است. افزون بر منبع وحياني، عواملي که به عقلانيت فلسفي مسلمانان مربوط مي شود و همين طور تأثيرپذيري آنان از ميراث فلسفي يونان باستان، که در جريان نهضت ترجمه به دنياي اسلام منتقل شد، بخش ديگري از مطالب اين مقاله را به خود اختصاص داده است. نخستين فيلسوفي که در دنياي اسلام مباحث مستقل و منظمي در خصوص جامعه ي مطلوب و ارکان و مولفه هاي آن مطرح کرد و آثار متعددي در باب آن تأليف نمود، فارابي است؛ به همين جهت است که او را بنيان گذار فلسفه ي سياسي در دنياي اسلام ناميده اند. نگارنده ضمن گزارش ديدگاه فارابي و بررسي عناصر انديشه ي سياسي او، کارنامه ي اخلاف او را نيز ورق زده است، و ضمن معرفي آثاري که درباره ي انديشه هاي سياسي ابن سينا، شيخ اشراق، ملاصدرا- فيلسوفاني که هرکدام مکتب مستقلي در حوزه ي انديشه ي اسلامي بنياد گذاشته اند- به رشته ي تحرير در آمده است، مواضعي را که خود اين فيلسوفان با استقلال يا به تبع مباحث ديگر، بحث هاي ياد شده را مطرح کرده اند، معرفي نموده است. افزون بر آنها کارنامه ي انديشمنداني همچون ابن خلدون، خواجه نصيرالدين طوسي و کساني که به جهت فيلسوف صاحب مکتب محسوب نمي شوند، نيز مرور شده است. واژگان کليدي: جامعه ي مطلوب، مدينه ي فاضله، جامعه ي آرماني، آيين شهرياري، انديشه ي سياسي. 19) ظهيري، سيد مجيد (1384)، جامعه ي ديني چيست؟، انديشه ي حوزه، ش 54. چکيده: در پاسخ به سوال «جامعه ي ديني چيست؟» سه پاسخ معروف ارائه شده است که عبارتند از: 1) جامعه اي ديني است که افراد تشکيل دهنده ي آن ديندار باشند. 2) جامعه اي ديني است که در آن دين، داور باشد. 3) جامعه اي ديني است که در آن دين، هدايت شبکه ي روابط اجتماعي را برعهده داشته باشد. فرضيه ي تحقيق اين است که تعارض پاسخ هاي سه گانه ي فوق ظاهري است و در باطن تعارضي ميان پاسخ ها نيست و پاسخ هاي دوم و سوم (به ويژه پاسخ سوم)، اگرچه به عنوان بديل پاسخ اول مطرح شده اند و ديدگاهي انتقادي نسبت به پاسخ اول دارند، ولي در واقع به نوعي تبيين و تعميق همان پاسخ اول هستند. فرضيه ي مزبور در اين مقاله با استناد به آراء و اقوال قائلين به پاسخ هاي دوم و سوم به روشني اثبات مي شود. در ارائه ي پاسخي عميق تر و از منظري ديگر، نويسنده ي مقاله، نظريه اي را در توصيف جامعه ي ديني مطرح مي کند که مفهوم کليدي آن مفهوم نظام هاي اجتماعي است. و همچنان که پاسخ هاي سه گانه فوق به نوعي تعميق يکديگر محسوب مي شوند، اين رأي نيز بدون اين که تعارضي با پاسخ هاي مذکور داشته باشد، سعي در تعميق بيشتر پاسخ دارد. نويسنده ي مقاله پس از بررسي مفاهيم جامعه، نظم اجتماعي و نظام اجتماعي از منظر دانش جامعه شناسي، از مفهوم «قائم به دين بودن يک نظام اجتماعي» سخن مي گويد و پس از تعريف نظام اجتماعي ديني، نظريه ي خود را در خصوص چيستي جامعه ي ديني به صورت ذيل ارائه مي نمايد: «جامعه ي ديني جامعه اي است که نظام هاي اجتماعي آن ديني باشند». واژگان کليدي: جامعه، دين، نظم اجتماعي، رفتار فرد، رفتار اجتماعي، هنجار اجتماعي، نظام اجتماعي. 20) لاريجاني، محمد جواد (1384)، عقلانيت جامعه ي ديني، انديشه ي حوزه، ش54. چکيده : شک نيست که شناختن و مدنظر دائم داشتن هدف در هر حرکت و اقدامي رمز پيروزي است. توجه به هدف هاي جزيي در هر گام و انطباق دادن آنها با هدف عالي و اساسي کل برنامه، مي تواند به چرايي کار پاسخ دهد و اين عصاره ي عقلانيت آن است. نويسنده در خلال بحث خود کوشيده است تا اولاً لزوم چنين نگرش مستمري را، و ثانياً چگونگي آن را درجهت دست يابي به کارآمد کردن نظام در جامعه ي ديني روشن نمايد؛ بنابراين در سطح نظري و عملي، هر دو، بايد اين شيوه را دنبال نمود. از کجا آغاز کنيم؟ در معارف انساني، نقطه ي شروع کاوش بسيار مهم است. حکماي سلف از نطق انسان آغاز کرده اند، که داراي سه رکن مهم فهميدن، بيان فهم و تماشاي فهم است؛ زيرا اين مرکز، بزنگاه اعمال ارادي انسان و منشأ عقلانيت آنهاست. از عقلانيت سخن رفت ليکن بايد روشن شود به دنبال کدام عقلانيت هستيم؛ عقلانيت عرفي، عملي، ديني يا غيرديني. پس از روشن شدن آن بايد توجه داشت که آن يک امر بسيط نيست و مرکب از ارکاني است که به صورت سلسله مراتبي، مسيري را تا دليل اصلي کار طي مي کنند. عقلانيت با همه ي آن چه درباره ي آن گفته شد، باز در دو وجه چهره مي نمايد؛ فردي و جمعي، اما در اين مقاله به دنبال نوع دوم هستيم. آري، عقلانيت جمعي، زيرا سخن از جامعه ي ديني است. در اين عقلانيت چه ساز و کارهايي بايد مورد توجه باشد؟ بحثي است که در اين قسمت نويسنده آن را دنبال مي کند. عقلانيت جمعي بحثي در جامعه شناسي سياسي است، اما چگونگي ارتباط آن به عنوان «تجمع عامل» با «جامعه ي ديني» در نگاه ديگر بايد بررسي شود که تا مسأله ي «تدين» روشن نشود پاسخي نخواهد يافت. به راستي از تدين چه مي دانيم؟ و اين مقطع بعدي بحث است. تدين ريشه در مبدأ صراط و معاد انسان دارد و اصل و فرع را توجه مي کند و در نتيجه، جامعه اي که بار چنين عقلانيتي يافته باشد، به واقع، يک جامعه ي ديني است. پس از اين حلقه ها به درستي «عقلانيت جامعه ي اسلامي» به دست مي آيد و بحث نيز خاتمه مي يابد. واژگان کليدي: جامعه ي ديني، عقلانيت ديني، تجمع عامل، حکومت ديني، تدين. منبع:انديشه حوزه، ش80-79 ادامه دارد... /ج  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 599]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن