تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى حكمتى كه در قلب منافق جا مى‏گيرد، در سينه‏اش بى‏قرارى مى‏كند تا از آن بي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826571507




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وصف ساقي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وصف ساقي
وصف ساقي     کاش ساقي دوباره برمي گشت سودابه مهيجي آه اگر دست هاي عاشق سرو، درهجوم خزان نمي افتاد صبرآغوش بي ادامه نبود..، ماه از آسمان نمي افتاد بعداز آن دست هاي شهرآشوب، آبرويي براي آب نماند کاش ساقي دوباره بر مي گشت تا شراب از دهان نمي افتاد ساقي سبزماه پيشاني منعکس شد درآب، امّا نه دردل تنگناي کينه نهر، مهر اوبي گمان نمي افتاد مشک دلواپس غرور تو بود، عشق دلواپس سه شعبه تير کاش بالا بلند دريا را لرزه بر زانوان نمي افتاد رد پاي تو بر جبين فلک،دست ها در کوير جا مانده... خون اگر سرنوشت عشق نبود، اتفاقي چنان نمي افتاد برخيز از آب سودابه مهيجي با آن لب چاک چاکِ پرهيز از آب تو:سوره شکوه هاي يکريز از آب... بال و پرطفلان عطش شعله ور است ققنوس نفس بريده،برخيزازآب! چون تيغ دو دم مهدي رحيمي تيغ دربين دو ابروش به هم برگشته آن که ابروش چنان تيغ دو دم برگشته بس که موزون و تراز است به چشمم انگار پيش بالاش بلنداي علم برگشته رد پايش طرف آب چرا اين گونه ست؟ يک قدم رفته به پيش و دو قدم برگشته خوب دقت کني از طرز قدم ها پيداشت که به کرات سرش سمت حرم برگشته چقدر تير که تا سينه او آمده و دختري خورده به عباس قسم برگشته ازسر يوسف تا آخر قرآن تنش آيه کوتاه دست قلم برگشته تيغ واکرده دو ابرو وسط پيشانيش آن که ابروش چنان تيغ دو دم برگشته دو دست دلير سودابه مهيجي کبود حنجره ها بغض پير من بودند سراب ها همگي در مسير من بودند عطش عطش،دلم از خيمه گاه سر مي رفت وبچه ها عطش ناگزير من بودند خدا به خاطر پروانه ها مرا مي خواست که گريه هاشان بغض اخير من بودند به نام نامي دريا به قلب آب زدم ... ... فرشته هاي پريشان در آستان خدا دعا براي دو دست دلير من بودند کسي نبود بنالد ز آب هاي جهان که مهر مادر تنها اسير من بودند هجوم خيرگي تيرهاي لاجرعه جواب تشنگي سربه زير من بودند. ... چقدر شرم من ازخيمه ها نگفتني است چقدر چشم به راه سفيرمن بودند... آبروداري علي خيري درکرب وبلا، حسين را ياري کرد با دست بريده هم علمداري کرد لب تشنه، ولي به ياد لب هاي حسين ازآب گذشت وآبروداري کرد لاله عباسي بيژن ارژن اي لاله! تواز سلاله عباسي خون نامه اي از رساله عباسي برکتف بدون دست او سبز شدي زان، نام تو گشت لاله عباسي ابالفضل احمد چگيني ستون خيمه مولا، اباالفضل علمدار سپاه«لا»اباالفضل درون هر دلي با ذکر نامت قيامت مي شودبرپا، اباالفضل! جوانمردي ، وفا، غيرت، شجاعت گرفته از تو رونق يا اباالفضل! درآن سو لشکري از تيغ و خنجر در اين سو يکه وتنها اباالفضل فرات اي تشنه جاويد تاريخ! بگوآخر چه کردي با ابالفضل؟ برادر جعفر رسول زاده خورشيد بود وعلقمه، فصل دميدنش چشم زمانه تاب نياورد ديدنش بي دست ماند وشد علم عشق سرنگون خون خدا گريست به در خون تپيدنش ازپانشست برسر بالين او حسين(ع) آسان نبود داغ برادر چشيدنش سرتابه پا خدا شد و چشمش به خون نشست توحيد ناب بود، دل از خود بريدنش مظلوم آن شهيد که وقتي به خون تپيد مظلومه اي چو فاطمه آمد به ديدنش سقايي محمود شاهرخي اي روي دل افروزت آيينه زيبايي وي عشق جهان سوزت سرمايه شيدايي رخسار بديع تو، ديباچه نيکويي اخلاق شريف تو، مجموعه زيبايي اي مهر سپهر حُسن، اي ماه بني هاشم کي ماه کند هرگز با روي توهمتايي درسوگ تو مي گريم وز درد تومي نالم داغ تو به دل دارم چون لاله صحرايي درعقل نمي گنجد اين نکته که درعالم لب تشنه کسي ماند با منصب سقايي عمو عباس سودايي بيا خواهر، ببين آن روبه رو را پدر را، التهاب جست وجو را مگر جاي شهيدان آسمان نيست که روي خاک مي جويد عمو را؟ داغ آب حميد رضا شکارسري درسوگ تو داغ، بر دل آب افتاد اشک از دل چشم وچشم ، از خواب افتاد اي کاش که من عصاي دستت بودم آن لحظه که زانوانت از تاب افتاد عَلَم با دست افتاد محمد رضا سهرابي نژاد در آن هنگامه پرشور پيکار جوانمردي تجلي کرد و ايثار بنازم استقامت را که آن روز علم افتاد با دست علمدار روسياهي فرات محمدرضا سهرابي نژاد درآتش بي پناهي گريه مي کرد گل گم کرده راهي گريه مي کرد کناره نقش سقاي عطشناک فرات از روسياهي گريه مي کرد آيينه احساس محمد رضا سهرابي نژاد توفان شد و شاخه گل ياس شکست در ديده مرد، اشک الماس شکست برسينه مشک تير جانسوزي خورد يک علقمه آيينه احساس شکست لرزه برتن آب محمد رضا سهرابي نژاد تکبير تو چون به گوش مرداب افتاد صد رعشه زخوف در دل خواب افتاد وقتي که قدم به شط نهادي اي مرد! ازترس تو لرزه بر تن آب افتاد   منبع: اشارات شماره128 /س  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 420]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن