تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حكيم نيست آن كس كه مدارا نكند با كسى كه چاره اى جز مدارا كردن با او نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835936439




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نسبت علم و دين در انديشه فاضل و محقق نراقى (3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نسبت علم و دين در انديشه فاضل و محقق نراقى (3)
نسبت علم و دين در انديشه فاضل و محقق نراقى (3)   نويسنده:محمد على رواستان   استقلال قلمرو علم و دين   نظريه دومى كه در بحث نسبت علم و دين مطرح شده است، نظريه استقلال قلمرو علم و دين است، بر اين اساس، علم و دين دو حوزه به طور كامل مستقل و جدا شده‏اند كه هيچ اثرگذارى و اثرپذيرى را بر نمى‏تابند و به كلى از يكديگر بيگانه‏اند. در انديشه اسلامى، نوعى اشاره به استقلال قلمرو علم و دين را در آثار متكلمان نخستين ، چون: سيد مرتضى (م: 355 ـ 436) و شيخ طوسى (م: 385 ـ 460) كه لزوم نبوت و امامت را بر پايه «وجوب لطف» ثابت كرده‏اند، مى‏توان ديد. اين دانشمندان، نبوت را به دليل ناتوانى عقل در درك مصالح و مفاسد امور دينى، لازم شمرده‏اند . (64) و حتى شيخ طوسى، به روشنى يادآور شده است: «به خاطر منافع دنيوى كه با وجود رؤسا (ى الهى) حاصل مى‏شود، رياست واجب نيست، بلكه به خاطر مصالح دينى كه رفع ظلم و بسيارى از قبايح است، واجب است و منافع دنيوى به تبع آن حاصل مى‏شود.» (65) اما متكلمان پسين، مانند خواجه نصير طوسى (م: 672)، علامه حلى (م: 648 ـ 726)، فاضل مقداد (م: 826) و... در استناد به قاعده لطف توسعه دادند و هم امور معاش و هم معاد را در دايره وجوب لطف الهى شمردند و حتى شناخت غذاهاى مسموم و دواهاى سودمند و زيانبار و نيز شناخت حرفه‏ها و شغلها را هم در دايره لطف الهى قرار داده و از فوايد بعثت و دلايل حسن آن شمرده‏اند. (66) چنان كه علامه حلى در شرح كلام خواجه نصيرطوسى در بيان فايده‏ها و خوبيهاى بعثت مى‏نويسد : «از فوايد بعثت اين است كه برخى اشياء براى ما نافع است، مانند بسيارى غذاها و دواها و برخى مضر، مانند بسيارى سموم و حشيش‏ها، و عقل، همه اين امور را درك نمى‏كند و با بعثت، اين فايده بزرگ حاصل مى‏شود... نيز نوع انسان نيازمند ابزارها و اشيايى است كه در بقاى او مؤثر است، مانند لباس ، مسكن و غير آن و شناخت كيفيت اين اعمال، نيازمند معرفتى است كه قواى بشر از آن عاجز است و بنابراين، فايده وجود نبى، تعليم اين صنايع خفيه مفيد است.» (67) فاضل نراقى نيز، در بيان دليلهاى واجب بودن بعثت مى‏نويسد: «دليل سوم آن است كه اشتباهى نيست كه فياض على الاطلاق، نوع انسان را از براى جود و لطف ايجاد كرده است و اتمام جود و لطف موقوف است بر صلاح داشتن بندگان به حسب معاش و معاد، و صلاح معاش موقوف است بر چند امر، كه هر يك از آنها موقوف است بر وجود پيامبران.» وى شناخت مبدء و صفات او، شناخت صفات و اخلاق پسنديده و شناخت دواها و غذاهاى سودمند و زيانبار را از اين جمله به شمار آورده است. (68) در كتابهاى كلامى معاصر نيز، اين دليل، به عنوان ضعف علمى بشر در شناخت طريق سعادت شكل تازه‏اى گرفته و ماندگار شده است. (69) بنابراين، در ديدگاه متكلمان پسين اسلامى دين و علم، دو قلمرو كاملا مستقل نيستند كه فارغ از اثرگذارى و اثرپذيرى باشند. دست كم اثرگذارى دين در قلمرو علم قطعى است. محقق نراقى نيز، در كتاب سيف‏الامه، در مورد نوعى جدايى يا استقلال آموزه‏هاى علمى از آموزه‏هاى دينى سخن رانده است كه البته با آنچه در نظريه استقلال در غرب مطرح است، به طور كامل، فرق دارد. وى، امور علمى و تجربى را از دايره تكليفهاى الهى خارج مى‏داند و به نقش عقل در واقعيتهاى علمى و نيز تكليفهاى الهى مى‏پردازد. «بدان كه هر چيزى را كه ما مى‏خواهيم آن را اثبات كنيم و حكم به ثبوت و تحقق آن كنيم، يا از قبيل تكاليف و امور متعلقه به تكليف است، بى‏واسطه يا با واسطه، يا از آن چيزهايى است كه آن را اصلا و مطلقا مدخليتى و تعلقى به تكليفى از تكاليف و اوامر و نواهى نيست . چون حكم به ثبوت تدوين و تمثيل از براى فلك زحل و اثبات كرويت براى ارض و هوا و امثال اين‏ها.» (70) و از اين روست كه وى، پاره‏اى از امور را از دايره تكليفهاى الهى خارج شمرده است، كه محكوم به هيچ حكمى حتى اباحه نيستند. (71) وى مخاطب احكام الهى را عقل مى‏داند و پيروى از عقل را در اين مورد لازم مى‏شمرد، ولى در باب امور علمى ، عقل انسان را خطاپذير مى‏داند: «اگر حكم عقل به سرحد بداهت و ضرورت نرسيده باشد، خصم منكر لجوج و عنود باشد و گويد: بلى، گرچه مقتضاى برهان عقلى اين است؛ اما از كجا عقل من و تو خطا نكرده باشد و شايد مطابق واقع مخالف مقتضاى برهان باشد.» (72) بر اين اساس ، قلمرو علم و دين جداست و دين اثر مستقيم در مسايل علمى ندارد و شايد به همين جهت فاضل نراقى نيز در كتاب بزرگ «المستصقى» در علم هيئت، به هيچ روى، آيات و روايات دينى را دليل مطالب علمى قرار نداده است و به ذكر دليلهاى علمى و عقلى بسنده كرده است . نكته اين‏جاست: با اين‏كه چنين جدايى بين علم و دين را پذيرفته، قلمرو علم و دين را به طور كامل مستقل ندانسته و اظهار نظرهاى دينى درباره امور علمى، نيز كرده‏اند. فاضل نراقى در ذكر معناى عبارتى از دعاى امير مؤمنان (علیه السلام) كه فرموده است: «يولج كل واحد منهما فى صاحبه و يولج صاحبه فيه» يادآور مى‏شود و در بيان معناى آن، دو ديدگاه نقل مى‏كند كه دومى، داخل شدن پاره‏اى از شب و روز است، به حسب طول و عرض جغرافيايى سرزمينها . و بر حسب اين احتمال در حديث اشارتى به كروى بودن زمين و آسمان رفته است. فاضل نراقى ديدگاه اول را نقد و دوم را بدون هيچ گونه اظهار نظرى رها مى‏كنند كه نمايانگر نوعى پذيرش اين ديدگاه است. (73) فاضل و محقق نراقى، هر دو اصطلاحات قرآنى را درباره‏مرحله‏هاى آفرينش جنين، به كار مى‏گيرند (74) و در بيان سرعت حركت خورشيد به حديثى استناد مى‏كنند، به اين شرح: «با وجود بزرگى و عظمت، سرعت حركت آنها را ملاحظه كن و ببين كه چون ابتدا خورشيد از مشرق سر برآورده به يك چشم بر هم زدن همه آن كه صدوشصت مقابل روى زمين است از افق طلوع مى‏كند، سرعت حركت آنها به نحوى است كه در يك طرفةالعين مسافت صدوشصت مقابل روى زمين را طى مى‏نمايد، و از اين جهت بود كه سيد رسل از روح‏الامين پرسيد كه وقت زوال داخل شده؟ گفت: لا، نعم؛ يعنى نه، آرى. حضرت فرمود: اين چه جواب بود؟ گفتم نه، پانصد سال راه را طى كرد و زوال رسيد.» (75) يادآورى :   بيانهاى آيه‏ها و روايتها، استعاره‏اى و تمثيل‏آميز نيستند، بلكه نگرش دين در اين موردها، دست كم در پاره‏اى موردها واقع‏نگرانه و در مقام بيان واقعيتها و بود و هست عالم بوده است. از اين روى، فاضل نراقى از آموزه‏هاى دينى براى تأييد مسايل علمى استفاده برده است؛ چنانكه براى ثابت كردن وجود افلاك نه گانه، افزون بر دليل طبيعى به آموزه‏هاى قرآنى تمسك جسته، مى‏نويسد: «علاوه بر آن، اين قول با آنچه در شرع وارد شده است كه ثبوت آسمانهاى هفت‏گانه و كرسى و عرش است موافق است.» همراه نقل تأويل ديگرى در مورد كرسى و عرش ، ديدگاه ياد شده را مى‏پذيرد: «كرسى اگر بر علم و عرش بر جميع ممكنات يا زمان حمل نشود، بلكه كرسى بر فلك هشتم و عرش بر فلك نهم حمل گردد، چنان‏كه ظاهر و نظريه مشهور و معتبر در نزد جمهور است.» (76) در غرب، بين قلمرو علم و دين استقلال همه جانبه و فراگير قايل شده‏اند، چنانكه نوارتدوكسها، خداوند را موجودى «به كلى ديگر» دانسته‏اند كه جز در عيسى (علیه السلام) متجلى نيست و شناخت خداوند از راه طريق اتقان صانع را نامعقول مى‏شمارند. (77) واگزيستانسها، در گير شدن با موضوع الهى را لازم دانسته و پژوهش در اين عرصه را بدون درگير شدن قلبى و عاطفى ناممكن انگاشته‏اند. (78) دليل استقلال قلمرو علم و دين از نظر آنان ، ناممكن بودن بررسى علمى در حوزه دين است . اما محقق نراقى، در عين پذيرفتن حكمت‏آميز بودن كشف و تأثير ايمان و دل سپردن در شناخت خداوند و الهام او، شناخت خداوند را منحصر در اين نوع شناخت نمى‏داند: «براى تحصيل معرفت دو راه است: اولى كه طريق اعلاست ، استدلال، به واسطه حق بر خلق است، بدان نحو كه خداوند به ذات خودش شناخته مى‏شود و به واسطه معرفت او، شناخت غير يعنى افعال و آثارش شناخته مى‏شود و همين است كه در كتاب الله فرمود: «او لم يكف بربك انه على كل شى‏ء شهيد.» (79) و اين راه، مشكل است و فهم آن بر اكثر انسانها مشكل، كه در برخى كتابهاى خود در الهيات به كيفيت آن پرداخته‏ايم. (80) و راه دوم كه مرتبه پايين‏تر است: استدلال به واسطه خلق است بر حضرت حق. و اين راه، در نهايت وضوح است و اكثر فهمها بدان توانا هستند و اين راه، جوانب وسيع و شعبه‏هاى زيادى دارد؛ زيرا هيچ ذره‏اى از اوج آسمان تا حضيض خاك نيست، جز آن‏كه عجائب و غرائب آيات و بيناتى كه در آن است، بر وجود واجب و كمال قدرت و غايت حكمت او، دلالت مى‏كند .» (81) «و از اين جهت است كه شناخت حق تعالى براى كافر و مؤمن، هر دو، ممكن است.» (82) «و عدم راهيابى برخى افهام به شناخت حق به دليل اعراض از تفكر و تدبر و اشتغال به شهوات دنيوى و هواهاى نفسانى است.» (83) ديدگاه نراقى، اتقان صنع، مى‏تواند رهنماى شناخت خداوند شود و البته شناخت شهودى بالاتر از شناخت عقلى است و از اين روى، مرتبه‏هاى بالاتر توحيد و ايمان، از شناخت شهودى سرچشمه مى‏گيرد. (84) بنابراين، نراقى استقلال قلمرو علم و دين را بيش‏تر به خاطر رسالت هدايت دين مى‏داند كه مسايل علمى را به تلاش و توان بشر نهاده است نه اين‏كه اظهار نظر دينى درباره امور علمى ناممكن باشد، يا پژوهش علمى وعقلى درباره امور دينى، نشدنى. در ديدگاه فاضل و محقق نراقى، استقلال اين دو قلمرو، مقدمه‏اى است براى گفت‏و گوى علم و دين و فراهم‏آورنده زمينه اثرگذارى ژرف دين در هويت علم و نيز اثرگذارى علم در دين، چنانكه باربور نيز نظريه استقلال را گام اول براى نظريه گفت‏و گوى علم و دين شمرده است . (85) گفت‏و گوى علم و دين   بر اساس آنچه بيان كرديم، فاضل و محقق نراقى علم و دين را دو حوزه اثر پذيرفته يكديگر مى‏دانند. علوم طبيعى و الهى، هر يك ديگرى را در روشن‏گرى گزاره‏هاى آن مدد مى‏رساند . (86) فاضل نراقى درباره اثرگذارى علم هيئت در علم الهى، بر اين نظر است كه با شناخت نظام واحدى كه در علم هيئت وجود دارد، شناخت مجردات تغيير ناپذير، آسان مى‏گردد: «نيز با شناخت اين آسمان رفيع و آفرينش بديع بر وجود فاعل و صانع تواناى ازلى حكيم استدلال شده كه حكمت بالغه‏اش، بهترين نظام رامقتضى است.» (87) از اين روى، اثرگذارى و اثرپذيرى علم و دين را از دو چشم‏انداز مى‏توان مورد بررسى قرار داد: يكى از چشم‏انداز بيان و روشن‏گرى آموزه‏هاى هر يك از آنها به واسطه ديگرى و ديگرى اثرگذارى بنيادين دين بر علم كه به متافيزيك علم مربوط مى‏شود و هدفها و انتظارهاى ويژه‏اى را بر علم بار مى‏كند. پی نوشت ها :   .64 تمهيد الاصول فى علم الكلام، شيخ طوسى‏313/؛ شرح جمل العلم و العمل، مرتضى علم الهدى، تصحيح و تعليق الشيخ يعقوب الجعفرى المراغى‏169/، دارالاسوة للطباعة والنشر. شيخ مفيد در اوائل المقالات، علم ائمه (ع) را به همه حرفه‏ها، صنعتها و حتى ضمير افراد، لازم نمى‏شمرد، هر چند منع نمى‏كند. (مصنفات شيخ مفيد، ج‏4/67، كنگره هزاره شيخ مفيد) اما در تعليقه بر كتاب اعتقادات صدوق، علم طب را جز از طريق ائمه (ع) ممكن نمى‏داند (همان، ج‏5/144) . .66 به عنوان نمونه ر.ك: انوار الملكوت فى شرح الياقوت، علامه حلى، تحقيق محمد نجمى الزنجانى‏202/، رضى، بيدار، قم؛ اللوامع الالهيه فى المباحث الكلاميه، جمال‏الدين مقداد السيورى، تحقيق سيد محمد على قاضى طباطبايى‏166/. مطبعة شفق، تبريز؛ گوهر مراد، ملاعبدالرزاق لاهيجى، تصحيح زين‏العابدين قربانى لاهيجى‏359/، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى. .67 كشف المراد فى شرح تجريد الاعتقاد، علامه حلى، تصحيح و تعليق: حسن‏زاده آملى‏359/، مؤسسة النشر الاسلامى. .68 انيس الموحدين‏93/. .69 الالهيات، جعفر سبحانى، تلخيص: على ربانى گلپايگانى‏360/ 361، مؤسسه النشر الاسلامى، آموزش عقايد، محمد تقى مصباح، ج‏2/11 10، سازمان تبليغات. .70 سيف‏الامه، ملااحمد نراقى‏43/. .71 عوائد الايام، ملا احمد نراقى‏371/، دفتر تبليغات اسلامى، قم. .72 سيف الاامه‏43/. .73 مشكلات العلوم‏69/ .70 .74 جامع‏السعادات، ملامهدى نراقى، ج‏1/183 172؛ معراج السعادة65/ .71 .75 معراج‏السعادة، ملااحمد نراقى‏74 65؛ جامع السعادات‏194/. .76 المستصقى، ملامهدى نراقى، نسخه خطى كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى شماره .11567 (بدون شماره صفحه) . .77 علم و دين، ايان باربور145/ .147 .78 همان‏150/ .151 .79 سوره فصلت، آيه .59 .80 اشاره است به شرح الالهيات من كتاب الشفا158/ كه شأن صديقين و كاملان را چنين معرفى دانسته است. .81 جامع‏السعادات، ج‏3/ .168 .82 خزائن‏489/. .83 جامع‏السعادات، ج‏1/ .168 .84 مشكلات العلوم‏362/ ؛ قرة العيون‏490/. .85 ديدگاه‏هاى مختلف درباره ارتباط علم و دين، ايان باربور، نشريه ذهن، شماره سوم‏105/ . .86 شرح الالهيات من كتاب الشفا، محمد مهدى نراقى‏145/ .146 .87 المستصقى.   منبع:www.naraqi.com ادامه دارد...  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن