تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):خوش اخلاقى عبادت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804577588




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آمريكا از ديدگاه امام خمينى (3) آمريكا و رژيم پهلوى


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آمريكا از ديدگاه امام خمينى (3) آمريكا و رژيم پهلوى
آمريكا از ديدگاه امام خمينى (3) آمريكا و رژيم پهلوى     دخالتها و فعاليتهاى آمريكا در دوران رژيم پهلوى   الف - گستردگى ابعاد دخالتهاى آمريكا   ساليان دراز است كه آمريكا برخلاف همه موازين بين المللى و انسانى ، در امور داخلى كشور ايران دخالت مستقيم دارد، به طورى كه امروز مى بينيم وقتى شاه در پرتگاه سقوط قرار گرفته و ملّت ايران براى به دست گرفتن سرنوشت خود به پا خاسته است ، مستقيما رئيس جمهور آمريكا و نيز بعضى از ساير مقامات عاليرتبه آمريكايى رسما دخالت مى كنند و على رغم اراده قاطع ملّت ايران اعلام مى كنند كه ما از شاه حمايت مى كنيم و بايد حمايت بكنيم چون بهترين دوست و حافظ منافع ما در منطقه است در ساليان دراز مى بينيم كه اكثر و بلكه تمامى سياست هاى شاه در زمينه هاى مختلف در جهت تاءمين هر چه بيشتر منافع آمريكا و همدستان آمريكا بوده است كشاورزى ايران را به نفع آمريكا نابود كرده است ، مخازن زير زمينى و مخصوصا نفت را به غارت آمريكا داده است و ايران را با پول نفت ، انبار اسلحه ساخت آمريكا و همدستانش قرار داده است كه گذشته از اين كه اين سلاحها به هيچ كارى جز كشتن فرزندان ملّت در شهرها و دهات نميخورد، بيش از چهل هزار مستشار نظامى آمريكايى را بر ما تحميل كرده است كه علاوه بر اين كه در هر سال بابت حقوق آنان هزينه كمرشكنى بر ما تحميل مى شود، اصولا همين مستشاران زير نظارت سفارت آمريكا تمامى اوضاع كشور را براى حفظ منافع آمريكا كنترل مى كنند و قدرت هر گونه آزادى عمل را از ارتش ايران سلب كرده اند و ارتش را على رغم خواست آنان در جهت حفظ شاه بسيج نموده اند آمريكا به دست شاه ، ايران را به يك پايگاه نظامى در برابر ژ رقيب خود درآورده است شاه با زور سرنيزه حق كارگران و زحمتكشان شريف و محروم ايران را به باد داده است سرمايه داران آمريكايى ، ايران را بهترين نقطه براى استثمار ميدانند و سرمايه هاى خود را به اشكال مختلف به ايران سرازير كرده اند و بايد بگويم كه ابعاد دخالت آمريكا در ايران به قدرى وسيع است كه در اين فرصت ، امكان شمردن آنها نيست .(46) ب - تحميل رژيم پهلوى   دولت هاى آمريكايى ، بزرگترين خيانتى كه به ما كردند اين است كه اين دودمان پهلوى را به ما تحميل كردند و مخازن ما را به دست اين دودمان برده اند و به جاى آنچيزى كه به درد ملّت بخورد نداده اند. ارتش ما را در تحت حمايت خودشان قرار داده اند كه بر ضد ملّت قيام كنند و پايگاه هايى درست كرده اند در ايران كه مخالف با استقلال ما بوده است و ما با بودن حكومت اين شاه هيچ وقت نمى توانيم زندگى بكنيم و آمريكاست كه از او پشتيبانى مى كند و الآن هم رئيس جمهور آمريكا پشتيبانى خودش را مكرر اعلام مى كند. يك ملتى كه براى احقاق حق خودش ، براى آزادى و استقلال قيام كرده است .(47) ج - مجرم اصلى   يك وقتى كه ما مى خواستيم يك صحبتى بكنيم يك نفر را فرستادند كه شما از آمريكايى ها صحبت نكنيد ولو از شاه هم بگوييد مانعى نيست من گفتم ما همه اشكالمان در آمريكايى هاست ، همه گرفتارى كه ما داريم از دست آمريكا داريم ، ما آن مجرم اصلى را بگذاريم و برويم سراغ اين هايى كه تبع هستند و آلت هستند؟ حالا در ايران البته مجرم دست دوم مجرم دست اول عبارت از آمريكاست ، مجرم دست دوم عبارت از اين شاه است .(48) د - ايجاد وابستگى   يك اشخاص ، اشخاص وابسته ، اين ها مانع بودند از اين كه اين مملكت سروسامان پيدا بكند. كه در راءس آنها از داخلى ها محمدرضا بود و از خارج هم آمريكا، ديگران هم بودند لكن اين دو تا بيشتر، اين ها مانع بودند از اين كه نيروهاى انسانى ما رشد بكنند، اين ها نمى گذاشتند كه فرهنگ ما يك فرهنگ صحيح باشد( آنها با نقشه و اين هم كه بى چون و چرا سرسپردگى داشت با آنها، هر چه آنها مى گفتند عمل مى كرد) و نگذارند به اين كه اين مملكت يك سر و سامانى خودش داشته باشد. مقصد آنها اين بود كه اين جا را يك بازارى براى آمريكا درست كنند و همه چيزش وابسته به آنجا باشد و اين آدم هم از باب اين كه مى خواست خودش را حفظ كند و مى ديد كه حفظش به اين است كه تبعيت كند از آنها، بى چون و چرا تسليم آنها بود.(49) ايران چنانچه مى دانيم و مى دانيد دست بسته تسليم آمريكا بود و شاه مخلوع خائن ، اين كشور را در تمامى ابعاد وابسته به آمريكا كرده بود و ايران يكى از پايگاه هاى نظامى آمريكا بود. ارتش در دست مستشاران آن و فرهنگ در دست جيره خواران و شاه و دولت و مجلس از نوكران و سرسپردگان بودند. اقتصاد در وابستگى از آنها بدتر و شاه مخلوع در منطقه نيرومندترين ژاندارم بود و پشتيبان او آمريكا و ديگر كشورهاى وابسته به آن بودند.(50) ه‍‍- ماءموريت شاه   ايشان مى گويد كه كتابى نوشته است : “ماءموريت وطنم “ درست ميگويد كه براى وطنش ماءموريت دارد، از طرف آمريكايى ها ماءموريت دارد. اما ماءموريت دارد اين وطن را، اين جوان هاى وطن را ضايع بكند، اين ها را عقب بنشاند، مملكت را به حال عقب ماندگى نگه بدارد كه در آن رشد حاصل نشود. در طبقه جوان رشد حاصل نشود كه در مقابل آمريكا بايستند و بگويد: آقا چه مى گوييد به جان ما.(51) و - انقلاب آمريكايى   آمريكا با كودتاى نظامى ، مجددا شاه را بر ايران تحميل كرد و به نام مدرنيزه كردن مملكت ، انقلاب آمريكايى شاه را به راه انداخت و ديديم كه نتيجه تمام اين انقلاب به سود آمريكا و خرابى ايران بود كشاورزى مملكت نابود شد و ايران بازار مصرف مواد غذايى آمريكا شد، مخازن زيرزمينى از نفت گرفته تا مس و ساير مخازن ، همه به نفع آمريكا تاراج شده و مى شود و در عوض سلاح هايى به ايران داده شد كه به درد مملكت نميخورد و زيان ديگرش هم تحميل بيش از چهار هزار مستشار نظامى با هزينه هاى سرسام آور آن است كه گذشته از اين كه ارتش ما را از حيثيت انداخته است ، تمامى مقدرات كشور را هم به دست آنها سپرده است و به دست همين شاه ، ايران را پايگاه نظامى آمريكا كرده و نيز با پول همين ملّت ، شاه را ماءمور و ژاندارم منطقه در خليج كرده و اين ها همه بخشى از ظلم هايى است كه آمريكا به ملّت ما كرده است .(52) اين انقلاب سفيد انقلاب شاه و ملّت است ؟! ملتى است را كه خودتان ملّت هستند!! به ملّت كارى ندارد، شاهش هم به شاه كارى ندارد، انقلاب آمريكا بود يك طرفه . اين انقلاب براى اين بود كه اين مملكت را از اين مقدار زراعتى كه دارد كه به واسطه اين مقدار زراعت استغنايى از مملكت هاى ديگر دارد، اين هم از دستش بگيرند. مگر تسلط آمريكا بر ما غير از اين است كه منافعى كه ما داريم ، مخازنى را كه ما داريم ، چيزهاى زير زمينى را كه ما داريم ، روى زمينى را كه ما داريم ، اين ها سلطه پيدا كنند و ببرند؟(53) ز - قانون اساسى آمريكايى   ... رفراندم اين طور بوده يك صندوق براى مخالف و يك صندوق براى موافق مى گذاشتند و پاى صندوق مخالف ، يك دسته از اشرار بودند و جزء مخالفين يك الاغ را آورده بودند كه راءى بيندازد. چنين رفراندمى را شكل دادند و قانون اساسى را آمريكايى درست كردند.(54) ح - اصلاحات آمريكايى   قضيه اصلاحات ارضى هيچ نبود الا اين كه بازارى براى آمريكا درست كند و نگذارند ما زراعت داشته باشيم . همانطورى كه خود آن مردك از عمال آمريكا بود و براى بازار درست كردن آمريكا اين كار را كرد و نقشه از آنها بود و او اجرا مى كرد.(55) اصلا برنامه اين بوده است كه خرابى بكنند. كشاورزى را با اسم اصلاحات ارضى بكلى از بين ببرند و بازار درست كنند براى آمريكايى ، براى آمريكايى كه گندم هايش زياد است . آمريكا مى خواهد كه ايران با ساير كشورهايى كه تحت نفوذ است كشاورزيش به هم بخورد تا محتاج به او شوند چنانچه ما الآن محتاج هستيم همه چيزمان از خارج بايد بيايد. دامدارى را از بين نبردند تا اين كه در گوشت محتاج به خارج باشيم و همين طور در اين پنجاه سال همه چيزمان را با اسم هاى بسيار فريبنده و اغفال كننده خراب كرده اند و از بين بردند.(56) كشاورزى را به صورت اين كه ما مى خواهيم ، به اسم اين كه ما مى خواهيم صنعتى كنيم مملكت را، اول كشاورزيش را از بين بردند. كشاورزى كه از بين رفت اشكالاتى پيدا شد. يكى اين كه ما شديم براى آمريكا يك بازارى براى خريد كالاهاى آمريكا، يعنى گندم ها و ساير حبوباتى را كه آنها زيادى داشتند و بايد بريزند به دريا يا بسوزانند، به ما به قيمت اعلا مى فروختند و پول ما را ميگرفتند يكى ديگر اين كه اين كشاورزها را از اطراف ايران كوچ داد، اين طرح را آورد اطراف تهران و اطراف شهرهاى ديگر، بيشترش در تهران .(57) ...كشاورزى را ديديد كه چگونه با اسم اصلاحات ارضى بكلى از بين بردند. ايران كه بايد در كشاورزى صادرات داشته باشد، يك استان ايران مثل استان آذربايجان يا خراسان كه قادر به تاءمين محصولات كشاورزى كشور مى باشد ولى اين ها كارى كردند كه ايران بازار براى آمريكا شد و هر چه ما بخواهيم بايد از آمريكا يا كشورهاى ديگر وارد كنيم .(58) ط - تعيين نمايندگان مجلس   همه ما مى دانيم همه شما هم ميدانيد كه هيچ ابدا وكيل ملى ما نداشتيم كه يك نفر، يك نفر از اين هايى كه الآن در مجلس هستند يا بودند اين ها از طرف ملّت نبودند، هيچ كدامشان از طرف ملّت نبودند، اين ها همه را از طرف دولت بود و نصب دولت بود و حالا يا ليستش را از سفارت آمريكا مى آوردند و ميدادند كه اين ها وارد كنند يا به قول شاه ، زمان پدرش ليست را آنها [انگليس ها] مى دادند... ليست هايى از طرف (به طورى كه شاه ) مى گويد سفارتخانه ها مى آوردند و مى دادند و همين ليست تعيين مى كرد كه كى وكيل كجا، كى وكيل كجا، اين ها را هم ماءمورها مى رفتند و وكيل مى كردند يك عده اى از وكلايى كه انتصاب ابتدايى از سفارتخانه ها بو( زمان رضاخان سفارت انگلستان مهم بود و زمان ايشان هم سفارت آمريكا حالا مهم است ) ليست ها را آنها ميدادند، افراد را آنها تعيين مى كردند، منصوب از قبل آنها به حسب واقع بود و منصوب از قبل رضاخان و محمدرضاخان در آن زمان در دست دوم و به حسب ظاهر بود، اما مردم چه دخالتى داشتند؟(59) چنانچه خود محمد رضا گفت كه ما ليست وكلا از سفارت مى آمد و ما بايد اين ليست را همانطورى كه آنها نوشتند عمل بكنيم .(60) افرادى كه آن وقت در اين مجالس بود چه اشخاصى بودند. افرادى بودند كه با ليست سفارت آمريكا يا با ليست سفارت شوروى تحميل مى شدند، اين حرفى است كه محمدرضا گفت كه ليستها را مى فرستادند.(61) ى - كاپيتولاسيون   تحميل كاپيتولاسيون بر ملّت مظلوم ما به وسيله شاه مخلوع سابق از بزرگترين جنايات آمريكا بود كه با مخالفت روحانيون و ملّت متدين مواجه گشت و از آن پس چه ستم ها و چه جنايات كه بر ملّت ما وارد نشد.(62) در اين چند روز اين تصويب نامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبت هائى كردند، مخالفت هائى شد، بعضى از وكلا هم مخالفت هائى كردند، صحبت هايى كردند لكن مطلب را گذراندند، با كمال وقاحت گذراندند، دولت با كمال وقاحت از اين امر ننگين طرفدارى كرد ملّت ايران را از سگ هاى آمريكا پست تر كردند، اگر چنانچه كسى سگ آمريكائى را زير بگيرد باز خواست از او مى كنند، اگر شاه ايران يك سگ آمريكائى را زير بگيرد باز خواست مى كنند و اگر چنانچه يك آشپز آمريكائى شاه ايران را زير بگيرد، مرجع ايران را زير بگيرد، بزرگتر مقام را زير بگيرد هيچ كس حق تعرض ندارد، چرا؟ براى اين كه مى خواستند وام بگيرند از آمريكا، آمريكا گفت اين كار بايد بشود لابد اين جور است بعد از سه چهار روز وام 200 ميليونى ، 200 ميليون دلارى تقاضا كردند، دولت تصويب كرد كه در ظرف 5 سال مبلغ مزبور به دولت ايران بدهند و در عرض 10 سال 300 ميليون بگيرند.(63) آيا ملّت ايران مى داند در اين روزها در مجلس چه گذشت ؟ مى داند بدون اطلاع ملّت و به طور قاچاق چه جنايتى واقع شد؟ مى داند مجلس به پيشنهاد دولت سند بردگى ملّت ايران را امضاء كرد؟ اقرار به مستعمره بودن ايران نمود؟ سند وحشى بودن ملّت مسلمان را به آمريكا داد، قلم سياه كشيد بر جميع مفاخر اسلامى و ملى ما، قلم سرخ كشيد بر تمام لاف و گزاف هاى چندين ساله سران قوم ، ايران را از عقب افتاده ترين ممالك دنيا پست تر كرد؟ اهانت به ارتش محترم ايران و صاحب منصبان و درجه داران نمود؟ حيثيت دادگاه هاى ايران را پايمال كرد؟ به ننگين ترين تصويب نامه دولت سابق با پيشنهاد دولت حاضر بدون اطلاع ملّت با چند ساعت صحبت هاى سرى ، راى مثبت داد؟ ملّت ايران را در تحت اسارت آمريكائى ها قرار داد؟ اكنون مستشاران نظامى و غير نظامى آمريكا با جميع خانواده و مستخدمين آنها آزادند هر جنايتى بكنند، هر خيانتى بكنند، پليس ايران حق بازداشت آنها را ندارد دادگاه هاى ايران حق رسيدگى ندارند، چرا؟ براى آنكه آمريكا مملكت دلار است و دولت ايران محتاج به دلار.(64) ك - تبعيد رهبر انقلاب   شاه قصد داشت به دستور آمريكا لايحه مصونيت مستشاران آمريكايى را به تصويب مجلسين برساند، من اين خيانت شاه را نسبت به ملّت ايران ، در طى يك سخنرانى و صدور يك اعلاميه محكوم نمودم و ملّت ايران را از اين سياست استعمارى آمريكا مطلع ساختم كه پس از چند روز مرا از ايران پس از آنكه شبانه به منزلم در قم حمله كردند، دستگير و سپس به تركيه تبعيد نمودند.(65) ... در اين مدت طولانى كه به جرم مخالفت با مصونيت آمريكائى ها كه اساس استقلال كشور را در هم شكست ، از وطن دور هستم و برخلاف قانون شرع و قانون اساسى در تبعيد به سر مى برم ، مراقب مصيبت هايى كه به ملّت مظلوم و بى پناه ايران وارد مى شود، بوده ام و از آنچه به اين ملّت اصيل از ظلم دستگاه جبار مى گذرد كم و بيش مطلع شده و رنج برده ام .(66) ل - غارتگرى   اين سدها را شكستند و آزادنه آمدند مشغول شدند به بردن چاپيدن اموال مسلمين و شما ايرانش را مى دانيد، چاپيدن نفت كه الآن دارند مى برند الآن نفت هاى ما را به قدرى دارند زياد نفت مى برند، آنها مى برند انبار كنند، نفت هاى ما را از زيرزمين هاى ما براى اين كه مبادا يك وقتى پيدا بشود كه جلويش را بگيرد، از حالا همه اش را مى برند آنجا در انبارهاى خودشان انبار مى كنند.(67) دولت و رئيس جمهورى آمريكا تاكنون درست مانند يك دشمن با ملّت ايران رفتار كرده اند، سال ها غارت منافع كشور ما و تحميل هزينه هاى سنگين مستشاران نظامى و پايگاه هاى نظامى از يك طرف و از طرف ديگر، سرمايه گذارى هاى سنگينى كه حداكثر سوءاستفاده ها را از تمامى امكان وسيع كشور و ملّت ما كرده است .(68) كارشناسان و سرمايه داران بزرگ آمريكا به اسم عظيم ترين سرمايه گذارى خارجى براى اسارت اين ملّت مظلوم به ايران هجوم نموده اند، سرمايه دارانى كه بنا به نوشته بعضى از روز نامه ها هر لحظه از عمرشان ده ها هزار دلار قيمت دارد، بايد ديد براى چه منظور در تهران اجتماع مى كنند؟ آيا براى غمخوارى و انسان دوستى ؟! كسانى كه دنيا را به خاك و خون كشيده اند و ده ها هزار انسان را براى شهوات به زير خاك كرده اند در اين جا دوست صميمى ما هستند؟!! يا نفوذ دولت ايران و عظمت شاه موجب اين امر است ؟!( اين را هم همه مى دانند) يا سودجوئى سياسى و اقتصادى با دامنه وسيع آن كه پايگاهش ايران به دنبال آن ساير ممالك اسلامى و ديگر ممالك شرقى است از يك طرف و خود باختگى دستگاه ننگين ايران در مقابل استعمار چپ و راست از طرف ديگر موجب اين بدبختى هاست ؟(69) در هر قطرى از ممالك مسلمين فتنه ها به دست عمال اجانب برپاست ، فتنه هايى كه با اساس اسلام و استقلال ممالك مخالف است ايران مركز تاخت و تاز اجانب خصوصا آمريكا و ايادى خبيثه آن است و بازيگران و كارشناسان خارجى هر روز نغمه اى ساز مى كنند براى تضعيف ملّت و اسلام عزيز، نغمه هاى شومى كه هستى كشور را پس از چندى ساقط مى كند مخازن بزرگ اين كشور زرخيز در مقابل مشتى اسلحه كه براى ايران هيچ مصرف ندارد و طريق به كار بردن آن را نمى دانند از دست مى رود.(70) م - ايجاد پايگاه نظامى   ما فريادمان اين است كه بايد اين ملّت هر چه دارد مال خودش باشد و خودش اداره خودش را بكند، ما مستشار نمى خواهيم از آمريكا، شصت هزار مستشار كه اين قدر بودجه دارد كه من و شما تصورش را نمى كنيم ، اين بودجه مملكت را صرف مستشارها ديگر نكنيد اين خيلى عجيب است ، پايگاه براى آنها درست مى كنند، مستشاران مى آورند خرجش را ما بايد بدهيم نفتمان را مى دهيم براى درست كردن پايگاه آخر شما حساب بكنيد اين را و بعد مطالعه كنيد در اين امور، يك اسلحه هايى كه ايران به دردش به هيچ وجه نميخورد.(71) و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غير دادند، به آمريكا و غير از آمريكا دادند، آنى كه به آمريكا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض ، اسلحه براى پايگاه درست كردن براى آقاى آمريكا ما، هم نفت داديم و هم پايگاه براى آنها درست كرديم آمريكا با اين حيله كه اين مرد هم دخالت داشت ، با اين حيله نفت را از ما برد و براى خودش در عوض پايگاه درست كرد يعنى اسلحه آورده اين جا كه ارتش ما نمى تواند اين اسلحه را استعمال بكند، بايد مستشارهاى آنها باشند، بايد كارشناس هاى آنها باشند.(72) با اين وضعى كه الآن هست ، قيامى كه ملّت كرده است ، معلوم نيست ارتش ‍ وفادار به شاه باشد، چون ملّت از خود آنهاست و آنها هم از ملتند و ملّت به واسطه همبستگى كه به هم دارند، قدرتى دارند كه بالاخره ارتش را جذب مى كنند. اين آمريكائى ها هستند كه به واسطه نفوذى كه در ارتش دارند، ارتش را نگه داشته كه از شاه محافظت كنند، والا خود ارتش معلوم نيست كه وفادار باشند و اگر هم فى الجمله وفادارى باشد، ملّت آنها را جذب خواهند كرد.(73) ن - تشكيل ژاندارم منطقه   استعمار امريكا از ذخاير هنگفت نفت خود استفاده نمى كند و از ديگران مى خرد كه براى مصالح كشورش محفوظ باشد ولى شاه ايران اين طلاى سياه را مى فروشد و خزانه ايران و ملت را تهى مى كند و درآمد آنرا به جاى اينكه صرف اين ملت پا برهنه و گرسنه نمايد، به اربابان استعمارگرش وام مى دهد و يا اسلحه هاى خانمانسوز و مخرب مى خرد تا از منافع و مطامع استعمارگران در ايران و منطقه نگهبانى كند وبه خونريزى و سركوبى جنبش ‍ هاى ضد استعمارى ادامه دهد.(74) ق - كشتار مخالفان و مبارزان   وقتى كه فرياد اسلامخواهى مردم كشور ما در پانزده خرداد به گوش آمريكا رسيد و وقتى كه براى اولين بار غرور آمريكا و اقتدار و ابرقدرتى او در اعتراض به مصونيت كارگرانش در ايران شكسته شد و آمريكا متوجه اقتدار و رهبرى علما و روحانيت اسلام و عزم جزم و اراده پولادين ملت ايران براى كسب آزادى و استقلال و رسيدن به نظام عدل اسلامى گرديد، به نوكر بى اراده و وطن فروش و فرومايه خود محمدرضا خان دستور داد كه صداى اسلامخواهى ملت ما را خاموش كند و از او پيمان گرفت تا همه افرادى كه در برابر آمريكا قد علم كرده اند را نابود كند و همه ديديم كه اين خاء نان و سرسپردگان در اين ماموريت شوم لحظه اى درنگ ننمودند.(75) ر - پشتيبانى از جنايات شاه   آمريكا تا حال از شاه دفاع كرده است و به همين جهت دشمن شماره يك ملّت ايران است . ما دخالت آمريكا را در ايران محكوم مى كنيم . آمريكا براى اين كه در ايران پايگاه داشته باشد و منابع ما را به يغما ببرد هيچ كس را بهتر از شاه ندارد تا آنچه را كه آمريكا مى خواهد، بكند و به همين دليل است كه از شاه دفاع مى كند. ما به اميد خدا ايران را مستقل خواهيم كرد. ملّت ايران با مجاهدت هاى بيدريغ خود و كشته دادن هاى بيشمار خود بالاخره شاه را از ايران بيرون مى كند و نظام شاهنشاهى را برچيده و حكومت عدل اسلامى را جايگزين آن خواهد كرد.(76) جنايات شاه مخلوع چيزى نيست كه از ياد ملّت رفته باشد و يا بشود از ياد برد. بر همه روشن است كه محمدرضا پهلوى ما را از هر جهت وابسته به آمريكا كرده بود، چه از نظر اقتصادى و سياسى و چه از نظر فرهنگى و نظامى و چه از نظر معنوى و خصلتهاى انسانى و اگر مهلت مى يافت ، به اسلام ضربه جبران ناپذير مى زد. همه مى دانند كه دست او و پدرش به خون بزرگ و كوچك اين مرز و بوم آغشته است . كشتار دست جمعى و زندان و شكنجه و تبعيد از امور رايج رژيم اين پليد بود. شاه به حمايت و پشتيبانى دولت آمريكا دست به اين جنايات وحشيانه زد و ملّت ما را از هستى ساقط كرد.(77) ببينيد در اين زندان ها به علماى اسلام ، به روشنفكرهاى ايران ، به محصلين ايران ، به دانشگاهى هاى ايران چه مى گذرد. ببينيد كه در اين بيغوله هايى كه در زيرزمين ايجاد كرده بودند و جوان هاى متعهد ما را براى اين كه آزادى مى خواستند، براى اين كه استقلال مى خواستند، در اين بيغوله ها با آنها چه رفتار كردند. من اگر بخواهم براى شما كليات مسائل را هم بگويم وقت ضيق است لكن بدانيد با اين ملّت همچو رفتار كردند كه هيچ وحشى اى با هيچ وحشى عمل نمى كند. پاهاى بعضى از جوان هاى ما را با اره بريدند، بعضى از جوان هاى ما را روى تابه گذاشتند و سرخ كردند، در حضور پدرها، پسرها را دست بريدند، پسرهاى كوچك را براى اقرار گرفتن از پدر، كارهايى كردند كه خجلت آور است گفتنش و كارهايى كردند كه به استناد اين كه ما ماءمور هستيم از طرف دولت هاى بزرگ و ماءمور براى وطن مان هستيم و مستند مى شد همه اين ها به رؤ ساى جمهور آمريكا و امثال آنها كه ما مبتلاى به آن هستيم .(78) اين مصيبت ها كه ما مبتلاى به آن هستيم از آمريكا و اذناب آن است برخوردارى شاه از پشتيبانى رئيس جمهور آمريكا اين كشتارهاى بيرحمانه را به بار آورد و ملّت مسلمين را سوگوار كرد، برخوردارى از آمريكا تبريز را به خاك و خون كشيد.(79) آمريكا بايد بداند كه اگر بخواهد با فشار خود دولت نظامى را سرپا نگاه داشته و مردم بى پناه ما را هر روز و هر شب زير رگبار گلوله مزدوران خود قرار دهد و اگر بخواهد با تهديد و ارعاب ، هر چه بيشتر كارمندان محترم و كارگران محروم شركت نفت را كه خواستار رفتن شاه شده اند، زير فشار قرار دهد، طرحهائى براى چاه هاى نفت داده مى شود تا مخازن پر بهاى ما براى نسل هاى آتيه باقى بماند. آمريكا بايد در پشتيبانى از شاه تجديد نظر كند سياستمداران آمريكا، دولت خودشان را از اين سياست ظالمانه و مخالف حقوق بشر كه بالمال مخالف مصالح مردم آمريكاست ، برحذر كنند.(80) ش - حمايت از دولتهاى وابسته به رژيم   حالا هم بعد از اين كه اين آدم اين حرف را زد و قبلش هم همين طور حكومت آشتى درست كرد، دولت آشتى ، دولت آشتى او همان بود كه آنقدر جمعيت جوان هاى ما را به خون و خاك كشيدند، اين آشتى آنها حالا هم يكى ديگر را آوردند توى كار، نه او آورده ، آمريكاست آقا همه بدبختى ما از اين آمريكا.(81) همان اشخاص پشتيبانى مى كنند از اين آقا، ميفرستند كه اين را كه مى گويند كه ما پشتيبان اين هستيم . آدم فرستادند اين جا، به ارتش گفتند كه شما بايد حتما پشتيبانى بكنيد از دولت . و اگر ملى هست كه محال است ( آمريكا مليت را اصلا زير پا دارد مى گذارد و گذاشته است ) اگر ملى بود كه محال بود كه آمريكا تاءييدش بكند.(82) من مطلع بودم دنيا ايستاده بود پشتيبان ، پشتيبان خودش اول ، پشتيبان وارث آن ، كه اين شخص بختيار باشد ثانيا، ايستاده بودند دنبال او كه نگهشان دارند. دو دستى آمريكا چسبيده بود كه شاه را نگه دارد. وقتى او فرار كرد دو دستى چسبيده بودند بختيار را نگه دارند، مى فرستادند پيش ما كه اين از ماست اين مال ماست .(83) ت - رواج فرهنگ استعمارى   آنها آزاد آمدند نفت ها را بردند و هيچ كس هم نتوانست حرف بزند. هيچ كس هم حرف نزد فرهنگ ما هم كه برايش خطر قائل بودند، فرهنگ ما را هم در تحت قبضه گرفتند و يك فرهنگ استعمارى درست كردند.(84) س - اثرات زيانبار فرهنگ آمريكايى   اشخاصى كه در اطراف اين پدر و پسر بودند، اين ها از همان تحصيلكرده هايى بودند كه در اروپا و آمريكا تحصيل كرده بودند لكن فقط آموزش بود، پرورش اسلامى ، پرورش انسانى نداشتند و لهذا آن ضررى كه به كشور ما از ناحيه دانشمندان اين كشور وارد شده است ، آن ضرر از ناحيه ديگران وارد نشده است ، حتى ساواكى هم مثل آنها به ما ضرر نزده است . آنها افكار را ضايع كردند، آنها جوانهاى ما را فاسد كردند.(85) در روزنامه يا در مجله اى كه آنوقت منتشر شد به صراحت به رسول اكرم (ص ) جسارت كرد، يك نفر جواب نداد به صراحت ، شعراى آنوقت ، نويسنده هاى آنوقت ، روشنفكران آنوقت ، همه اين ها دست به هم داده بودند كه اسلام را بكوبند البته استثناء داشت ، اما آنها در اقليت بودند، نمى توانستند چيزى بگويند. مجلات آن روز، خدا مى داند كه آن مجلات با اين جوان ها چه كرده است . سينماهاى آن روز، تئاترهاى آن روز، هنرهاى آن روز، اين ها همه دست به هم داده بودند كه اسلام را از اين جا بيرون كنند و آمريكا را وارد كنند خدا به ما تفضل كرد، ترحم كرد و اين تحول حاصل شد و تا اين مطلب هست ، اين تحول هست و باقى هست ، شما از هيچ چيز نترسيد كسى كه از خدا مى ترسد از كس ديگرى نبايد بترسد بين شما و آنها، همين بود كه شما براى خدا، فى سبيل الله داريد جهاد مى كنيد آنوقت ، اصل صحبت از خدائى در كار نبود” اعليحضرت فرمودند، چه فرمان يزدان چه فرمان شاه “ اين منطق اين ها بود. اين كه روحانيون فرياد مى زنند به اين كه اسلام را بايد تقويت كرد در يك كشورى ، بايد ايمان مردم را تقويت كرد، اين ها براى همين است كه ديدند كه كجاهائى كه ايمان هست ، جاهائى كه ايمان هست چى هست و جاهائى كه ايمان نيست چى هست حالا شما خودتان لمس كرديد اين را. همين جوان هائى كه الآن هستند، نظير آنها سابق هم بودند سابق اين طور نبود كه ما جوان نداشته باشيم به همين مقدار يك خرده كمتر البته ، چون جمعيت زياد شده ، جوان آنوقت بود و همين مقدار اشخاص بودند، مردم بودند، جمعيت همين طور بود، اما چى بود؟ خيابانش را وقتى مى گشتيم همه فساد، اين فرهنگ اجنبى است در خيابان ها كسى وارد مى شد مى ديد سر تا ته خيابان ها يا مشروب فروشى است يا بساط زدن و چه كردن است ، يا زن هاى لخت در بين مردم راه افتادن است بازارش را مى ديدى همين بود، همين مسائل بود توى مدارسش ‍ مى رفتى ، توى مدارس دانشگاهى و چيزيش همين مسايل بود در ديوارهاى دانشگاه بدگويى بود به اسلام و به قرآن كريم حتى بعد از انقلاب ، آنوقتى كه دانشگاه در قبضه منافقين و امثال منافقين بود، در ديوار دانشگاه به اسلام جسارت مى كردند وقتى كه ما دست مان را دراز كرديم كه هر چه آمريكا مى دهد بخوريم و هر چه هم خط مى دهد عمل بكنيم و خودمان گوش و چشمها را ببنديم نبينيم ، وقتى اين طور مى شود، آن حال مى شود كه ديديم و ديديد.(86) پی نوشت ها :   46- صحيفه نور، جلد: 4، ص : 24 و 25، مصاحبه با مجله فرداى آفريقا، تاريخ سخنرانى : 14/9/57. 47- صحيفه نور، جلد: 3، ص : 276، مصاحبه با خبرنگار آمريكايى ، تاريخ سخنرانى : 10/9/57. 48- صحيفه نور، جلد: 2، ص : 67، به مناسبت سالگرد 15 خرداد، تاريخ سخنرانى : 10/3/57. 49- صحيفه نور، جلد: 9، ص : 163، در جمع عشاير آذربايجان ، تاريخ سخنرانى : 28/6/58. 50- صحيفه نور، جلد: 18، ص : 91، پيام به حجاج بيت الله الحرام ، تاريخ سخنرانى :12/6/62 51- صحيفه نور، جلد: 22، ص : 130، در جمع ايرانيان مقيم پاريس ، تاريخ سخنرانى : 28/7/1357. 52- صحيفه نور، جلد: 3، ص : 235، مصاحبه با روزنامه لبنانى السفير، تاريخ سخنرانى : 2/9/57. 53- صحيفه نور، جلد: 2، ص : 292، در جمع دانشجويان ايرانى مقيم پاريس ، تاريخ سخنرانى : 13/8/57. 54- صحيفه نور، جلد: 15، ص : 36، با سرپرست بنياد شهيد اعضاى هيات تحريريه ماهنامه شاهد، تاريخ سخنرانى : 4/4/60. 55- صحيفه نور، جلد: 8، ص : 188، در جمع اعضاى انجمن اسلامى دانشجويان ايرانى در اروپا، تاريخ سخنرانى : 30/4/58. 56- صحيفه نور، جلد: 8، ص : 188، در جمع كاركنان بانك ملى مركزى ، تاريخ سخنرانى : 30/4/58. 57- صحيفه نور، جلد: 9، ص : 144، در جمع گروه فرهنگى تربيتى انقلاب و خانواده شهداى انقلاب ، تاريخ سخنرانى : 26/6/58. 58- صحيفه نور، جلد: 7، ص : 209، در جمع كاركنان كارخانه اتمسفر ايران ، تاريخ سخنرانى : 5/4/58. 59- كوثر، ج 2، ص : 382 و 383، در جمع ايرانيان مقيم پاريس ، تاريخ سخنرانى : 30/8/57 60- صحيفه نور، جلد: 13، ص : 142، در جمع ايرانيان مقيم پاريس ، تاريخ سخنرانى : 12/8/58. 61- صحيفه نور، جلد: 12، ص : 110، در جمع اعضاى انجمن ا سلامى دانشجويان سراسر كشور و اساتيد حوزه علميه قم ، تاريخ سخنرانى : 3/3/59. 62- صحيفه نور، جلد: 12، ص : 133، پيام به كنفرانس رسيدگى به جنايات آمريكا، تاريخ سخنرانى : 11/3/59. 63- صحيفه نور، جلد: 1، ص : 210، به مناسبت تصويب كاپيتولاسيون ، تاريخ سخنرانى : 4/8/43. 64- صحيفه نور، جلد: 1، صفحه : 109، پيام به مناسبت تصويب كاپيتولاسيون ، تاريخ سخنرانى : 4/8/43. 65- صحيفه نور، جلد: 4، ص : 23، مصاحبه با مجله فرداى آفريقا، تاريخ سخنرانى : 14/9/57. 66- صحيفه نور، جلد: 1، ص : 132، نامه سرگشاده به هويدا، تاريخ سخنرانى : 27/1/46. 67- صحيفه نور، جلد: 2، ص : 167، در جمع ايرانيان مقيم پاريس ، تاريخ سخنرانى : 23/7/57. 68- صحيفه نور، جلد: 4، ص : 129، مصاحبه با خبرنگار روزنامه اكسپرس ، تاريخ سخنرانى : 13/10/1357. 69- صحيفه نور، جلد: 1، ص : 154، پاسخ به تلگراف فضلا و محصلين علوم اسلامى درباره شهادت آيت الله سعيدى ، تاريخ سخنرانى : مرداد ماه ، 1349. 70- صحيفه نور، جلد: 1، ص : 223، پيام به مناسبت عيد سعيد فطر، تاريخ سخنرانى : -/8/55. 71- صحيفه نور، جلد: 2، ص : 169، در جمع ايرانيان مقيم پاريس ، تاريخ سخنرانى : 23/7/57. 72- صحيفه نور، جلد: 4، ص : 285، بيانات معظم له در بهشت زهرا (سلام الله عليها)، تاريخ سخنرانى : 12/11/57. 73- صحيفه نور، جلد: 3، ص : 167، مصاحبه با راديو تلويزيون آلمانى زبان سوئيس ، تاريخ سخنرانى : 25/8/57. 74- صحيفه نور، جلد: 1، ص : 212، پاسخ به استفتاء درباره حزب رستاخيز، تاريخ سخنرانى : 21/12/53. 75- صحيفه نور، جلد: 20، ص : 116، پيام به زائران بيت الله الحرام ، تاريخ سخنرانى : 6/5/66. 76- صحيفه نور، جلد: 22، ص : 171، مصاحبه با روزنامه سنگاپور، تاريخ سخنرانى : 25/10/1357. 77- صحيفه نور، جلد: 11، ص : 280، پيام در مورد گروگانها و تصرف لانه جاسوسى ، تاريخ سخنرانى : 4/12/58. 78- صحيفه نور، جلد: 11، ص : 93، ديدار با چند تن از كشيش هاى آمريكايى و الجزايرى ، تاريخ سخنرانى : 4/10/58. 79- صحيفه نور، جلد: 2، ص : 41، پيام به مناسبت چهلم شهداى تبريز، تاريخ سخنرانى : 4/1/57. 80- صحيفه نور، جلد: 3، ص : 163، پيام به كارگران و كارمندان شركت نفت ، تاريخ سخنرانى : 24/8/57. 81- صحيفه نور، جلد: 5، ص : 12، در جمع روحانيون ، تاريخ سخنرانى : 13/11/57. 82- صحيفه نور، جلد: 5، ص : 15، در جمع روحانيون ، تاريخ سخنرانى : 13/11/57. 83- صحيفه نور، جلد: 9، ص : 64، به مناسبت سالگرد 17 شهريور، تاريخ سخنرانى : 17/6/58. 84- صحيفه نور، جلد: 2، ص : 167، بيانات در پاريس ، تاريخ سخنرانى : 23/7/57. 85- صحيفه نور، جلد: 8، ص : 116، در جمع فرهنگيان شهرضا، تاريخ سخنرانى : 23/4/58. 86- صحيفه نور، جلد: 17، ص : 112، در جمع فرمانده سپاه ، مربيان و اعضاى بسيج سپاه ، تاريخ سخنرانى : 28/9/61. تهيه شده در : مركز تحقيقات سپاه   ارسال توسط کاربر محترم سایت : SM1372 /ن  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 412]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن