واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پلورالیزم دینی 2
قسمت اول: پلورالیزم دینی یعنی چه؟دینی در مقاله پیشین به تعریف پلورالیسم یا کثرتانگاری پرداختیم. پلورالیزم یا کثرتانگاری انواع مختلفی دارد. کثرت گرایی فرهنگی، سیاسی و ... یکی از انواع کثرت انگاری، کثرت انگاری در باب ادیان است. کثرت انگاری از مسائل مطرح در کلام جدید است و با گسترش ارتباطات در دنیای معاصر این مسئله بیش از پیش مورد توجه متکلمین جدید قرار گرفته است. فرضیه پلورالیسم، چه آن را قبول کنیم و چه انکار، محصول دنیای مدرن و گسترش ارتباطات انسانی است. امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که ارتباطات اجتماعی به نحو غیر قابل وصفی رو به ازدیاد است. مسلمانان زیادی در دنیای مسیحیت و مسیحیان زیادی در بلاد اسلامی زندگی میکنند. این وضعیت در دنیای گذشته وجود نداشت. انسانها با دین آباء و اجدادی خود زندگی میکردند و با همان زندگی خود را به پایان میبردند. در شرایط معمولی برای چنین شخصی سوال از حقانیت ادیان دیگر هر چند نه یک سوال غیرممکن ولی دست کم یک سوال غیرمعمول محسوب میشد. دنیا عوض شد. ارتباطات بیشتر شد تا جایی که صحبت از دهکده جهانی به میان آمد. پیروان ادیان مختلف با ادیان دیگر آشنایی بیشتری پیدا کردند. سوال از حقانیت ادیان دیگر یک سوال غیرمعمول محسوب نمیشود. شاید بتوان گفت عدم طرح این سوال در ذهن پیروان ادیان امری غیرعادی محسوب میشود. دینداران در طول به طور مستقیم و در بسیاری موارد از طریق رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی با پیروان دیگر ادیان مواجه میشوند و شاید یکی از نخستین سوالاتی که در ذهن این افراد شکل میگیرد این باشد که آیا او نیز چون من بر حق است؟ جان هیک متکلم مسیحی معاصر که یکی از طرفداران این نظریه است میگوید: «ادیان مختلف، جریانهای متفاوت تجربه دینی هستند که هر یک در مقطع متفاوتی در تاریخ بشر آغاز گردیده و هر یک خودآگاهی عقلی خود را درون یک فضای فرهنگی متفاوت باز یافته است.» (جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهرام راد، ص 238). از دیدگاه هیک پلورالیسم دینی فرضیهای در باب صدق و نجات است. میان این دو تلازم وجود دارد. از آنجا که جان هیک میان صدق یک دین و نجات پیروان آن دین ملازمه وجود دارد، لذا میان این دو تمایزی قائل نمیشود. از دیدگاه او منکرین پلورالیسم دینی معتقدند که تنها کسانی که دین آنها را بپذیرند، میتوانند به بهشت بروند. جان هیک نام این عده را انحصارگرا مینامد. گروه دیگری که هیک از آنها نام میبرد شمولگراها هستند که با وجود اینکه دین خود را حق میدانند ولی به نجات پیروان سایر ادیان نیز اعتقاد دارند. هیک هیچکدام از این دو دیدگاه را نمیپذیرد. همانطور که گفتیم او معتقد است تنها پیروان ادیان حق نجات مییابند ولی در عین حال همه ادیان بر حق هستند و به همین دلیل پیروان همه ادیان اهل نجات هستند. بنابراین به طور کلی میتوان از گرایش فکری در این زمینه نام برد: 1. انحصارگرایی (exclusivism)2. شمولگرایی (inclusivism)3. پلورالیسم (pluralism) پلورالیسم دینی میگوید که حقانیت و نجاتبخشی در زندگی، حق انحصاری هیچ دینی نیست. جان هیک مدافع سرسخت این دیدگاه معتقد است که پلورالیسمی که او از آن دفاع میکند نوعی نسبیت گرایی نیست. از سوی دیگر با این ادعا که پلورالیسم را محصول دنیای مدرن میداند را نیز خطا می شمارد. از دیدگاه او اندیشه پلورالیستی چه در دنیای مسیحیت و چه در دنیای اسلام از قرنها پیش مطرح بوده استانحصارگرایان معتقدند که دین خود دین یگانه و یگانه دین حقیقی است و نجات که انحصارگرایان به صورت ورود به بهشت میفهمند، منحصر به پیروان دین خود است. برای مثال یک انحصارگرای مسیحی معتقد است؛ «هیچ کسی خارج از کلیسای کاتولیک، نه تنها کافران(غیر مسیحیان)، بلکه همچنین یهودیان، بدعتگذاران یا نفاقافکنان نمیتواند در حیات ابدی سهیم باشد. آنها به آتش ابدی داخل میشوند که برای شروران مهیا شده است، مگر این که قبل از مرگ به کلیسا ملحق شوند».
برای نخستین بار در شورای دوم واتیکان دردهه1960 بود که به طور رسمی تصدیق کردند نجات درون ادیان دیگر نیز میتواند واقع شود! یکی از مدافعین مهم انحصارگرایی مسیحی، الوین پلانتینگا (Alvin plantinga) است. جان هیک در انتقاد به این دیدگاه میگوید؛ "انحصارگرایی به نحو تلویحی رحمت واسعه خدا به همه انسانها و همچنین مهربانی و رحمانیت و رحیمیت خدا، یعنی یگانه خالق جهان و همه انسانیت را انکار میکند." مطابق دیدگاه انحصارگرایانه اکثریت انسانها اهل عذاب و جهنم هستند مگر آن عدهای که به دین خاص آنها گراییدهاند. اما شمولگرایی میگوید که نجات انسانها منحصر به یک دین خاص نیست، بلکه در اصل برای کل انسانها، قابل دستیابی است. البته نجات اولاً و بالذات به دین خاص آنها تعلق دارد ولی در عین حال دیگران نیز در گستره نجات آن دین قرار میگیرند. شمول گرایی امروزه به عنوان یک نظریه شایع در میان متکلمین ادیان مختلف مطرح است. در ادامه خواهیم گفت بسیاری از متکلمین اسلامی نیز به همین نحله تعلق دارند و روایات و آیاتی نیز در تایید این دیدگاه وجود دارد. در مقابل، پلورالیسم دینی میگوید که حقانیت و نجاتبخشی در زندگی، حق انحصاری هیچ دینی نیست. جان هیک مدافع سرسخت این دیدگاه معتقد است که پلورالیسمی که او از آن دفاع میکند نوعی نسبیت گرایی نیست. از سوی دیگر با این ادعا که پلورالیسم را محصول دنیای مدرن میداند را نیز خطا می شمارد. از دیدگاه او اندیشه پلورالیستی چه در دنیای مسیحیت و چه در دنیای اسلام از قرنها پیش مطرح بوده است. یکی از اهداف بسیاری از کثرت گرایان از بحث کثرتانگاری دینی رسیدن به کثرتانگاری اجتماعی است. از دیدگاه آنها این نظریه میتواند در دنیای کوچک معاصر تحمل و مدارای انسانها با یکدیگر را افزایش دهد. با بر حق دانستن همه ادیان ریشه اختلافات کاهش یافته و ظرفیت انسانها برای پذیرش طرف مقابل در یک زندگی مسالمت آمیز افزایش میدهد. برخی دیگر از متکلمین (از جمله برخی از متکلمین معاصر مسلمان) بدون نیاز به قبول پلورالیسم صدق نیز میتوان به این هدف دست یافت. تنها راه معاشرت مسالمتآمیز اعتقاد به پلورالیزم نیست. در واقع این عده پلورالیزم را به معنای «Tolerance» یعنی تحمل دیگران و برخورد شکیبانه با مخالفان میدانند. بهرام علیزادهبخش اعتقادات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 693]