تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دعايى كه با بسم اللّه  الرحمن الرحيم شروع شود، رد نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829173486




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (31)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (31
داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (31) قرآن و تهيدستان باتقوا هنگامى كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به مدينه هجرت كرد، جمعى از مسلمانان نيز به مدينه هجرت كردند، اين مسلمانان در مدينه، نه خانه داشتند و نه مال و ثروتى كه بتوانند با آن، زندگى خود را تأمين كنند، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آنها را در كنار مسجد، پناه ديوار مسجد جا داده بود، و به آنها -اصحاب صفّه- مى‏گفتند، زيرا آنها در صُفه‏ها يعنى در زير سايبان‏هاى ساده كنار مسجد زندگى مى‏كردند، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله با آنها گرم مى‏گرفت و مانند رفيق صميمى با آنها رفتار مى‏كرد و گاهى براى آنها غذا مى‏برد، و كنار آنها مى‏نشست و هم صحبت مى‏شد، و گاهى آنها نزد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مى‏آمدند، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مقدم آنها را گرامى ميداشت و مونس و همدم آنها گرديد. در اين ميان، گاهى بعضى از ثروتمندان مسلمان مدينه، نزد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مى‏آمدند، وقتى كه آن حضرت را همدم آن مسلمانان فقير مى‏ديدند، اين كار را ناپسند مى‏دانستند، و دوست داشتند كه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله شأن و مقام خود را حفظ كند و با آنها همدم نشود. روزى يكى از اصحاب صُفّه، نزد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بود، و به قدرى به آن حضرت نزديك شده بود كه (مانند فرزندى كنار پدرش) به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله چسبيده بود و با آن حضرت سخن مى‏گفت، در اين وقت يك نفر از مسلمانان مدينه آمد، ولى نزديك نيامد بلكه در فاصله دور نشست، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به او فرمود: -پيش بيا-. او پيش نيامد. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به او فرمود: -گويا مى‏ترسى از فقر اين شخص چيزى به تو بچسبد كه جلو نمى‏آيى؟- او عرض كرد: -اين افراد (تهيدست و هيچ ندار) را از حضور خود دور كن- از آنجا كه اعتراض كنندگان، شخصيّت را در مال و ثروت و مقام، مى‏دانستند، و عظمت روحى آن مردان مهاجر را نمى‏ديدند كه همه زندگى خود را به خاطر پيروزى اسلام، فدا نموده‏اند، و از آنجا كه آنها فكر طبقاتى در سر مى‏پروراندند، و همنشينى با فقرا را عار مى‏دانستند، آيه 52 و 53 سوره انعام در ردّ پيشنهاد آنها نازل گرديد. در آيه 52 مى‏خوانيم: وَ لا تَطْرُدِ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ ما مِنْ حِسابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظّالِمينَ (6أنعام/52) و كسانى را كه پروردگارشان را بامدادان و شامگاهان [به نيايش] مى‏خوانند [و] خشنودى او را مى‏جويند [از خود] مران، چيزى از حساب آنان بر تو و چيزى از حساب تو بر آنان نيست كه برانيشان و از ستمكاران شوى. آنان را كه صبح و شام خدا را مى‏خوانند و جز ذات پاك او نظر ديگرى ندارند (يعنى اصحاب صُفه را) از خود دور مكن، نه حساب آنها بر تو است و نه حساب تو بر آنها (پس دليلى ندارد كه آنها را از خود دور كنى.) اگر آنها را از خود برانى از ستمگران خواهى بود. به اين ترتيب، اسلام بر فكر امتياز طبقاتى، خطّ بطلان كشيد، و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله عملاً با افرادى كه روح و فكر اسلامى داشتند گرچه تهيدست و نادار بودند همدم و رفيق مى‏گرديد و زبان حال و قالش اين بود كه: ما درون را بنگريم و حال را نى برون را بنگريم و قال را

حسن و حسين عليهما السّلام واسطه در توبهعصر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بود، حسن و حسين عليهما السّلام كودك (حدود دو سه ساله بودند) يكى از مسلمين گناهى را مرتكب شد، از شدّت شرمندگى خود را پنهان كرد و به حضور پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نمى‏آمد، تا اين كه او روزى حسن و حسين عليهما السّلام را در كوچه‏اى ديد، بى درنگ نزد آنان آمد و آن دو را بر روى شانه‏هايش سوار كرد و با همان حال به حضور رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله آمد و عرض كرد: -اى رسول خدا! من به وسيله اين دو نور ديده، به تو پناه آورده‏ام و توبه كردم-. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله وقتى اين منظره را ديد، آن چنان خنديد كه ناچار دستش را بر دهانش گرفت، سپس به آن مرد گناه‏كار فرمود: برو جانم تو آزاد هستى -اذهب فانت طليق-. سپس پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به حسن و حسين عليهما السّلام فرمود: او شما را شفيع و واسطه آمرزش قرار داد. در اين هنگام اين آيه (64نساء) نازل شد: وَ ما أرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إلاّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوّاباً رَحيماً (4نساء/64) و هيچ پيامبرى نفرستاديم مگر براى آنكه به توفيق الهى از او فرمانبردارى شود، و اگر هنگامى كه به خويشتن ستم كردند نزد تو مى‏آمدند و از خداوند آمرزش مى‏خواستند و پيامبر هم بر ايشان آمرزش مى‏خواست، خداوند را توبه‏پذير مهربان مى‏يافتند. و اگر اين گنهكاران هنگامى كه به خود ستم كردند (و گناه نمودند) به نزد تو آمدند واز خداوند طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد، خدا را توبه‏پذير مهربان مى‏يافتند.1به اين ترتيب مى‏يابيم كه توسّل و واسطه قرار دادن اولياء خدا در درگاه الهى، كارساز و نتيجه بخش است.پی نوشت :1 - معالى السبطين، جلد 2، صفحه 286، حكايت‏هاى شنيدنى، جلد 3، صفحه 43.منبع:www.payambarazam.ir/ن
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 417]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن