محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798001325
روایت حسین قدیانی از ریختن وسایل سردبیر وطن امروز در کف خیابان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: روایت حسین قدیانی از ریختن وسایل سردبیر وطن امروز در کف خیابان
«در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزباللهیها»! نور ببارد به قبرت مرتضای آوینی! حرف حساب، جواب ندارد! دولت هم اگر از ما شکایت به دستگاه قضا نبرد، هستند عزیزانی که در روز روشن، میز و صندلی سردبیر روزنامه را به خیابان منتقل کنند!
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، حسین قدیانی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: «یک بار ما رفته بودیم کرمانشاه. علی هنوز ازدواج نکرده بود. یک ارتشی آمد در خانه و مقداری آذوقه به ما داد. حالا علی به ما قبلا سفارش کرده بود که از این جور چیزها به هیچوجه نگیریم. من به آن ارتشی گفتم: اینها چیست؟ گفت: مال جناب سروان است! من پاکتها را گذاشتم آشپزخانه اما درشان را باز نکردم. تا اینکه سر و کله علی پیدا شد و من ماجرا را برایش تعریف کردم. علی خیلی ناراحت شد که چرا آن پاکتها را که ظاهرا چای بودند، آوردم خانه. بعد از چند روز، دوباره سر و کله همان مرد پیدا شد. این بار من هیچ پاکتی از او نگرفتم. بعدها در پادگان ارتش، این ارتشی برای خودشیرینی، یک جوری به علی حالی میکند که پاکتها کار او بوده! بنده خدا که فکر میکرد با تشویق علی روبهرو میشود، با اخموتخم علی مواجه شد که تو به چه حقی از بیتالمال برای خودشیرینی استفاده کردهای؟! بعد هم علی به آن مرد میگوید: پول پاکتها با محتویاتش چقدر میشود؟ خلاصه! آن پول را برمیگرداند بیتالمال و طرف را هم یک هفته بازداشت میکند!» فکر میکنید راوی خاطره بالا چه کسی باشد؟! حدس میزنید در خاطره بالا «علی» چه کسی باشد؟! القصه! بهار 85 یعنی 10 سال پیش رفتم مشهد تا برای مجله «یاد ماندگار» با خانم «شهربانو شجاع» مصاحبه کنم. شهربانو شجاع اما همین 3 روز پیش درگذشت. او مادر امیر شهید علی صیاد شیرازی بود. با این توضیح مختصر، لابد جواب 2 سوالی را که پرسیدم، گرفتی! و خوب وقتی هم گرفتی! در این روزهای سرشار از فیش! حالا یک پرسش دیگر؛ در فلان مناظره تلویزیونی انتخابات ریاستجمهوری 92 کدام نامزد بر سینه کوبید و گفت «من سرهنگ نیستم، حقوقدانم»؟! این یکی دیگر، توضیح مرا نمیخواهد! جوابش را حتما میدانی! حسن روحانی! آفرین! صدآفرین! «آفرین» را به توی خواننده گفتم، «صدآفرین» را به حسن روحانی! اصلش مبارزه با فساد را باید با همین خاطره شروع کرد! با همین چند پاکت چای! تخممرغدزد، شتردزد میشود! برای این مدیران نجومی هم اولش از همین پاکت چای شروع شد! اصلا شاید از یک استکان چای! پس صیاد فقط قهرمان مبارزه با منافقین نیست، قهرمان مبارزه با نفاق درون، فساد درون، منیت درون، کدخدای درون و شیطان بزرگ درون هم هست! درون هر نفسی، یک اوبامای بشدت مبادی آداب و باهوش هست که اگر بینیاش را به خاک نمالی، دمار از روزگارت درمیآورد! علیایحال آنجا که نفس، آدمی را دعوت به فساد میکند، چه سرهنگ باشیم و چه نباشیم، باید صیاد را الگو قرار دهیم! صیاد را! پس یک بار دیگر خاطره بالا را مرور کنیم! چه جالب! محل وقوع آن خاطره هم «کرمانشاه» است! «شهید جمهور» چه خاطرهای در کرمانشاه از خود به یادگار گذاشت، «رئیسجمهور» چه خاطرهای؟! «سروان صیاد شیرازی» چه خاطرهای، حقوقدان حسن روحانی چه خاطرهای؟! «بعد از چند روز، دوباره سر و کله همان مرد پیدا شد. اینبار من هیچ پاکتی از او نگرفتم». خب میگرفتی مادر! روحت شاد شهربانو شجاع اما یعنی فرزند تو، این امیر دلاور ارتش اسلام، این خار چشم منافقین و این اسطوره بیبدیل مرصاد، اندازه 4 تا پاکت چای از بیتالمال حق ندارد؟! «بعد هم علی به آن مرد میگوید: پول پاکتها با محتویاتش چقدر میشود؟ خلاصه! آن پول را برمیگرداند بیتالمال و طرف را هم یک هفته بازداشت میکند!» عجبا! پول پاکتها دیگر برای چه؟! اصلا پاکت چی هست که پولش چقدر باشد؟! و یک «عجبا»ی دیگر! یک هفته بازداشت، تنها به خاطر 4 تا پاکت چای؟! آری! یک هفته بازداشت، تنها به خاطر 4 تا پاکت چای، که تخممرغدزد، شتردزد میشود! بعضی از این مدیران نجومی توهم زدهاند ما ملت بعد از شنیدن نام «جمهوری اسلامی» تنها و تنها یاد ایشان و شرکا میافتیم لیکن مگر صیاد مرده است؟! از قضا، پرورش مدیران از ما بهتران، محصول فاصله گرفتن از «مکتب صیاد» است! زیادی به سرهنگ نبودن خود ببالی، مدیرانت هم میشوند همین شرکا که جز «حقوق» تقریبا هیچ چیز دیگری نمیدانند! کیست مگر سرهنگ؟! جز آنکه از مادر، زن، بچه و مال و منال این دنیا میگذرد تا به هزینه جان شیرین خود امنیت را ارزانی همگان کند؟! باورم هست آن جمله قصار مناظراتی، آه بسیاری از پیشکسوتان جبهه و جنگ را به همراه داشت! و این هم یک آه دیگر! که خدا دید و شنید! اینک خدا باز هم مشغول سخن گفتن با دولت است! خدا دارد با خاطره سروان علی صیاد شیرازی، آنهم در شهر کرمانشاه با حضرات سخن میگوید! از این واضحتر؟! از این رساتر؟! خون کدامیک از این مدیران بیشرم و حیا پررنگتر از خون صیاد ما بود؟! جان کدام یک از این مدیران پرطمطراق شیرینتر از جان صیاد بود؟! کدام این جماعت، نخبهتر از صیاد بودند؟! کدام این جماعت، بیش از صیاد به کشور سود رساندند؟! بعضی بر این باورند «عقیل و شمع بیتالمال» یک مفهوم انتزاعی است اما به شهادت صیاد، هرگز اینگونه نیست! دنیا یعنی تفاله چای! دنیا با همه زرق و برقی که دارد، آخرش یعنی تفاله چای! آب بینی بز! لنگه کفشی پاره! یکی اما در همین دنیا میشود صیاد، یکی هم اجازه میدهد تفاله چای او را صید کند! مرگ اگر شهادت هم باشد، باز یعنی دل بریدن از دنیا! و صیاد آنگونه زیست که در قنوت نمازش از خدا شهادت طلب میکرد! آن را که حساب پاک است، چه هراس از مرگ؟! «فتمنوا الموت» کار صیاد است! و کار مادر صیاد که در طول آن مصاحبه، آرزویی جز پیوستن به پسر شهیدش نداشت! جا دارد به تأسی از قرآن، خطاب به بعضیها بگوییم؛ آیا شما هم قادر هستید مثل صیاد، این همه راحت، طلب مرگ کنید، در حالی که آب بینی بز، چند کیلو تفاله چای یا لنگه کفشی پاره، شما را صید خود کرده است؟! حق دارد مولای خراسانی ما اگر که در دیدار رمضانی با اعضای کابینه، نهجالبلاغه برای دوستان میخوانند! نهجالبلاغه یعنی راه علی! راه عدل! راه صیاد! علی صیاد شیرازی! چه اسم زیبایی! و چه رسم زیبایی! در آن عصر شوم مثلا اصلاحات، دولت بنا داشت ذائقه ملت را عوض کند اما غوغایی به راه انداخت ملت زیر تابوت امیر ارتش اسلام! علیالظاهر جنگ نبود لیکن ملت، سروان و سرهنگ و سردار خود را فراموش نکرده بود! ذائقهاش عوض نشده بود! الان هم ذائقه ملت عوض نشده! مردم صیاد خود را دوست میدارند! سردار بیمحافظ! سروان اهل عدل و داد! سرهنگ محجوب! «علی همیشه میگفت: پول برای من، با کثافت هیچ فرقی نمیکند. الان کسی این حرفها را باورش نمیشود ولی علی بعد از پیوستنش به دانشگاه افسری، همه حقوق خود را به من میداد. میگفت: مادرجان! من یک جور بلدم گلیم خودم را از آب بیرون بکشم اما شما ۵ تا پسر و ۲ تا دختر داری. حتی بعد از ازدواج هم، بخشی از حقوقش را میداد به من، که قبول کردنش برای من سخت بود. حاضر بود خودش و خانوادهاش در سختی زندگی کنند اما به ما هیچ گزندی نرسد. تا وقتی شهید شد، هیچ وقت نشد این مقرری را به ما ندهد. علی فکر میکرد پدرش با حقوق ناچیز بازنشستگی، چگونه میتواند این خانواده شلوغ و پر رفتوآمد را بچرخاند». *** دوباره که دارم میخوانم، فکر میکنم این متن «فیش حقوقی صیاد» است! دقیقا! با همه جزئیات! کاش در جلسه بعدی هیأت دولت، هنگامی که اعضای کابینه مشغول نوش جان کردن چای هستند، یکی پیدا شود خاطره اول این یادداشت را برای حضرات بخواند! دقیقا! با همه جزئیات! بعدالتحریر «در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزباللهیها!» با همه علایقم به روحیات انقلابی، هر وقت به این جمله برمیخورم، دوست دارم بنشینم و کلی ردیه برایش بیاورم! اقلش این است که بگویم سید شهیدان اهل قلم، هنگام بیان این جمله، دیگر زیادی احساساتی شده بود! و اصلا یک چیز دیگر؛ آیا ممکن است در جمهوری اسلامی همه آزاد باشند الا حزباللهیها؟! راستش را بخواهید اساسا خیلی موافق این نوع نگاه نیستم! هم از مظلومنمایی بدم میآید، هم از اینکه بخواهیم خدای نکرده قضاوتهای احساسی درباره نظام داشته باشیم! با همه این اوصاف، میخواهم اعترافی بکنم و بالاتر! دستانم را در برابر این جمله به علامت تسلیم بالا بیاورم! آری! خود غلط بود آنچه میپنداشتیم، چرا که «در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزباللهیها»! نور ببارد به آن قبر مرمرینت مرتضای آوینی! حرف حساب، جواب ندارد! دولت هم اگر از ما شکایت به دستگاه قضا نبرد، هستند عزیزانی که در روز روشن، میز و صندلی سردبیر روزنامه را به خیابان منتقل کنند! آه! در جمهوری اسلامی همه احترام دارند الا حزباللهیها! آنجا که هنگام ورود به ساختمان نیمبند روزنامه، متحیر میمانی که میز و صندلی سردبیری، کف خیابان چه میکند؟! و اصلا چرا این همه مأمور؟! اینجا چه خبر است؟! القصه! ساعت ۱۴ روز سهشنبه، زنگ زدم دفتر که ایمیلتان را چک کنید! متنم را فرستادهام! تیترش را هم زدهام «فیش حقوقی صیاد»! بچههای دفتر اما گفتند: «ریختهاند روزنامه و دارند وسایل را یکییکی میبرند بیرون!» به طرفهالعینی آماده شدم و راه افتادم! در راه زنگ زدم به یکی از همکاران که این بار کدام متن روزنامه، این بلا را سر ما آورده؟! خنده تلخی تحویلم داد و گفت: «مأموران فلان نهاد با کلی باربر ریختهاند روزنامه، از اتاق سردبیری شروع کردهاند دارند یکییکی وسایل را میریزند کف خیابان! که چی؟! که حکم تخلیه دارند! وقتی رسیدند اتاق سردبیری، سردبیر میخواست نماز بخواند که به او گفتند نمازت رو برو توی خونه بخون! و البته سردبیر بیآنکه با جماعت وارد بگومگو شود قامت بست اما آنها حتی حرمت نماز را هم نگه نداشتند و در همان حین، میز و صندلیها را داشتند میبردند بیرون!» با اعصابی خراب، تلفن را قطع کردم و کلی در دلم به خودم بد و بیراه گفتم که حالا باز برو ردیه بیاور علیه جمله آوینی! همین جا بگویم که من خود از آن دستهام که دیوانهوار معتقدم روزنامهنگار حتی اگر بمیرد هم نباید روزنامه را تعطیل کند اما خود به خدایی من اگر جای سردبیر روزنامه بودم، دیگر «وطن امروز» را درنمیآوردم! گمانم ما همان کودکان گلفروش سر چهارراهیم! روزنامههای زنجیرهای که یک روز سردار همدانی را میزنند، یک روز سردار سلیمانی را، و هنوز از تهمت بزرگ تقلب عذری نخواستهاند، سر و مر و گنده، اما «وطن امروز»، وسایل اتاق سردبیرش باید کف خیابان باشد! «در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزباللهیها» به شهادت شکایت فلان نهاد دولتی از من و ما نیست، به شهادت رفتار دوستانی است که این بلا را سر ساختمان «وطن امروز» آوردند! و این داغ را مضاعف میکند! مگر ما متوقع هستیم که وزیر ارشاد از ما حمایت کند؟! مگر ما متوقع کمک اعضای کابینه هستیم؟! هیهات! «در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزباللهیها» نه برای این است که دولت اعتدال - بخوانید یکی از دولتهای جمهوری اسلامی! - ما را میزند! اینکه خب طبیعی است و باید هم بزند! یعنی رسیدهایم به جایی که باید بگوییم؛ وقتی دولت جمهوری اسلامی، حزباللهیها را میزند، اینکه خب طبیعی است و باید هم بزند! طرفه حکایت اینجاست که جمله مد نظر را آوینی گفت، نه از آن رو که «BBC» یا دوستان داخلی رسانه روباه پیر علیالدوام خط حزبالله را وارونه جلوه میدهند، بل از آن رو که دوست هم بعضا عرصه را بر جوان انقلابی تنگ میکند! آنقدر که چون دیروزی اصلا امکان انتشار روزنامه برای ما ممکن نباشد! روزگار غریبی است نازنین! خوش به حالت آقای دعایی! هم با حق دم میخوری و هم با باطل! روزنامهنگار یعنی تو! گور پدر روزنامهنگار متعهد، مستقل و آزاد! قلم را باید فروخت! هر روز به یک جناح! هر روز به یک نهاد! باید ساخت! باید پاخت! باید هم در جلسات بزرگان آفتابی شد و هم از ایشان حکم داشت، هم فصلی یک بار با تیترهای ۶ ستونی برای فتنه جشن تولد گرفت! غبطه میخورم به این همه آسودگی! رئیس همان نهادی که آن بلا را سر اتاق سردبیر روزنامه ما آورد، تو را از دور هم ببیند به احترامت بلند میشود! برایش بلند میشوی! سلام علیکم! در نهایت غلظت! ادای حروف از انتهای مخرج! تشدید روی همه حروف! خوش به حالش! خوش به حالت! حکم تخلیه سهم ما، حکم داشتن از بزرگان سهم تو! آن وقت منباب اعتدال، افه مستقل بودن سهم تو، افترای حکومتی بودن سهم ما! تقسیم کار جالبی است! ما که راضی به رضای خدا هستیم! همین! همین و دیگر هیچ! مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
95/05/07 :: 09:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]
صفحات پیشنهادی
روایت نقوی حسینی از جلسه امروز کمیسیون امنیت ملی
روایت نقوی حسینی از جلسه امروز کمیسیون امنیت ملیتاریخ انتشار دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۲ ۳۶ سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس جزئیات جلسه فوق العاده این کمیسیون درباره موضوعات اخیر را تشریح کرد به گزارش تسنیم سیدحسین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در تشریحمتلک تصویری یک روزنامه به کیهان و وطن امروز!
متلک تصویری یک روزنامه به کیهان و وطن امروز روزنامه شهروند ستون طنز امروز خود را به فرود اولین ایرباس خریداری شده پس از برجام و تحریم های 20-30 ساله اختصاص داد آفتابنیوز ۲۵ دی ۱۳۹۵ - ۰۹ ۵۲تمامِ ایتالیا لرزید؛ مردم به خیابان ها ریختند
تمامِ ایتالیا لرزید مردم به خیابان ها ریختند زمین لرزه 5 4 ریشتری تمام مرکز ایتالیا را به شدت لرزاند آژانس ملی ژئوفیزیک ایتالیا عصر چهارشنبه اعلام کرد که این زمین لرزه در منطقه وال نرینا در میان شهرهای پروجا و ماچراتا بوقوع پیوست در این منطقه خطوط برقی قطع شده و مردم از ترسروایت سخنگوی آتشنشانی از فروریختن ساختمان پلاسکو/ چند انفجار و کسبهای که خارج نمیشدند
روایت سخنگوی آتشنشانی از فروریختن ساختمان پلاسکو چند انفجار و کسبهای که خارج نمیشدندتاریخ انتشار پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۳ ۱۸ سخنگوی سازمان اتش نشانی روایتی قابل تامل از نحوه تخریب ساختمان پلاسکو ارائه کرد به گزارش خبرآنلاین جلال ملکی در گفتگو با شبکه خبر درباره تخریب ساروایت اینستاگرامی سیدحسن خمینی از مراسم هفتم آیت الله هاشمی/در جمع ارباب هستى، هر جا نشستى نشستى... - رسانه خب
جماران نوشت یادگار گرامی امام روایت خود از مجلس باشکوه هفتمین روز رحلت آیت الله هاشمی ره را بیان کرد میهن امروز - جماران نوشت یادگار گرامی امام روایت خود از مجلس باشکوه هفتمین روز رحلت آیت الله هاشمی ره را بیان کرد سید حسن خمینی در صفحه اینستاگرام خود نوشت سالها پیش از شاعر تامروز در ایران به روایت تصویر | مراسم گرامیداشت آیت الله هاشمی، کنسرت ناظری ها، گروه حاوا، رستاک و ...
منتخب مهمترین تصاویر خبری روز در ایران در این گزارش تصویری منتخب مهمترین تصاویر خبری روز در ایران را می بینید مراسم ترحیم عزیز الله اسماعیلی مراسم گرامیداشت آیت الله هاشمی رفسنجانی در اصفهان مراسم بزرگداشت آیت الله هاشمی در کرمانجشنواره موسیقی فجرکنسرت شهرام و حافظ ناظری در کحسین مرعشی: امروز مراسم دیگری برگزار نمیشود/ جزییات مراسم ترحیم و هفتم
حسین مرعشی امروز مراسم دیگری برگزار نمیشود جزییات مراسم ترحیم و هفتمتاریخ انتشار سه شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۶ ۱۹ حسین مرعشی ضمن تشکر از حضور مردم در مراسم تشییع پیکر آیتالله هاشمی به ایلنا گفت پس از اتمام مراسم تشییع امروز دیگر مراسمی از سوی خانواده هاشمی برگزار نمی&zwپیکر شهید مدافع حرم«حمزه کاظمی» بامداد امروز به وطن بازگشت
پس از یکسال انتظار پیکر شهید مدافع حرم حمزه کاظمی بامداد امروز به وطن بازگشت شناسهٔ خبر 3883822 - یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰ ۰۱ استانها > کرمانشاه jwplayer display inline-block; کرمانشاه- پس از یکسال چشم انتظاری پیکر شهید مدافع حرم حمزه کاظمی بامداد امروز یکشنبه از طریقروایت جالب حسین موسویان از آیتالله هاشمی
روایت جالب حسین موسویان از آیتالله هاشمی روز نو سیدحسین موسویان عضو ارشد تیم پیشین هسته ای کشورمان در تازه ترین یادداشت خود در سی ان ان شرح کوتاهی از زندگی آیت الله هاشمی رفسنجانی را بیان کرده است به گزارش روز نو موسویان در این یادداشت آورده است خبر درگذعزاداری مردم در خیابانهای منتهی به حسینیه جماران (عکس)
عزاداری مردم در خیابانهای منتهی به حسینیه جماران عکس به گزارش ایرنا مردم پس از انتشار خبرارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خیابانهای منتهی به حسینیه جماران تهران عزاداری می کنند تاریخ انتشار ۲۳ ۵۳ - ۱۹ دی ۱۳۹۵ - 08 January 2017-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها