تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مرگ آرى امّا پستى و خوارى هرگز، به اندك ساختن آرى امّا دست سوى اين و آن دراز كردن هرگ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816997858




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خواهر دعا کن!


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خواهر دعا کن!
خواهر دعا کن! نويسنده:محمد آفتابي عبور زيباي ستارهشنيده بود که به امام و انقلاب ناسزا مي گويد. کنارش نشست و مبلغي پول بهش داد و گرم گرفت. بهش گفت:«پيرمرد! مي دانم خرج زندگي ات زياد است. باز اگر در تنگنا قرار گرفتي پيش خودم بيا. به امام احترام بگذار تا فرداي قيامت پيش جدش، رسول خدا (ص) شرمنده نباشي.»يکي مي گفت به مهر و ديگري اشک مي ريخت به شرم.پيرمرد از امام و انقلاب مي گفت و عشق مي کرد.(شهيد سيد حسن شاه چراغي با کمک جوانان شميرانات، هيئتي به راه انداخته بود. حاج آقا سيد ابوالقاسم از 1348 تا 1356 هر پنج شنبه از قم به تهران مي رفت و در جلسه حاضر مي شد. جوانان را دوست داشت.رو کرد به من و گفت: «خواهر!دعا کن شهيد شوم».گفتمش: «خواهري و چنين دعايي!؟»سرش را پايين انداخته بود و ادامه داد: «خواهر!از بس اين جوانان را از زير قرآن، روانه ي جبهه ها کردم و با پيکر خونين برگشته اند، شرم مي کنم از مادرهاشان.»- خواهر، دعا کن!اسفند، فصل کوچ بنفشه هاستروز اول اسفند 1349، سيد ابوالقاسم به همراه حاج آقا محلاتي و هفت تن از نمايندگان مجلس به سوي اهواز درپروازند و مي خواهند از مناطق جنگي بازديد کنند.(صداي راديو):يک هواپيماي ايراني حامل چند تن از مسئولين کشوري، مورد اصابت هواپيماهاي جنگي دشمن قرار گرفت.مي گويند اسفند، فصل کوچ بنفشه هاست.مي پرند وديگر به زمين برنمي گردند.مادرم و پدرم!حلالم کنيد و صبر.همسرم! رفيق روزهاي بي قراري ام! زندگي ات با من در هجرت و مبارزه بود و رنج.چه آن زمان که انقلاب نبود و مي بايد بود و چه آن زمان که بود و مي بايد مي ماند. بر اين همه، حلالم نما و از من راضي باش! خواهرم! به شهادتم افتخار کن. به اميد ديدار در کنار مادرمان و اجدادمان.فرزندانم و نور چشمانم! راه «طلبگي» را ادامه دهيد و به نسلي که از آن هستيد، افتخار کنيد.مطالعه کنيد و اين «نسل» را و رسالتش را بشناسيد.محمد باقر عزيزم! بابا! تو حاصل رنج هاي مني. من خودم را در تو مي بينم و در تو به کمال مي رسم. تحصيل علم و عرفان، فهم و برداشت هاي بالاي تو از اسلام و قرآن مرا راحت مي کند و روحم را آرام.بابا! بر نمازت با تمام تعقيبات و نماز شب با تمام جزئيات مراقبت کن. با افراد خالص تر، جدي تر و با تقواتر، هم حجره شو.طرحي براي پرواز- جواني رود از حسن آباد دامغان، متولد 1322 که افتخار مي کرد «سيد» است.- طلبه ي مدرسه ي علميه «حاج فتحعلي بيک» دامغان که سال 1341 به مدرسه حجتيه ي قم رفت و در کلاس درس خيلي ها نشست؛ حاج مرتضي حائري، وحيد خراساني، صالحي مازندراني، مشکيني، خزئلي-.- مبلّغ فريادگري بود که غوغا مي کرد قبل از پيروزي انقلاب و بعد از آن نيز.- سال 1355 به زندان قزل قلعه افتاد. هم زندان بود با شهيد محمد منتظري، به تصور ساواک، اما تا هميشه رها بود و يله.- کميته انقلاب اسلام، سپاه پاسداران و دادگاه انقلاب اسلامي را در دامغان پايه ريزي کرد.- امام جمعه بود و بوسه بر دست بسيجي مي زد و خوب مردم داري مي کرد.- رزمنده بود و سنگر نشين.- نماينده مجلس بود و همسر و پدر که دوست داشت بچه هايش امتداد طلبگش اش باشند.- در اول اسفند 1364 شربت شهادت نوشيد و در بارگاه ملکوتي حضرت معصومه (س)آرام گرفت.حاج آقا «سيد ابوالقاسم موسوي دامغاني» چند صباحي در حجره هاي «نور نور» به خلوت، چنان آموخت جز به پرواز شهادت رضا نداد. منبع:ماهنامه امتداد ش24/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 283]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن