تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837752776
«حقيقت توبه» (2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
«حقيقت توبه» (2) بسم الله الرحمن الرحيم راز و نياز آن چه پيش رو داريد گزيدهاى از سخنان حضرت آية اللّه علامه مصباح يزدى(دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبرى است كه در تاريخ 25/06/86 هم زمان با چهارم ماه مبارك رمضان 1428 ايراد فرمودهاند. باشد تا اين رهنمودها چراغ فروزان راه هدايت و سعادت ما قرار گيرد. خسارتهاى گناه پيشتر اشاره شد براى اين كه انسان انگيزه توبه پيدا كند، اوّل بايد درباره ضررهاى گناه و فوائد توبه بيانديشد. امّا درباره اين كه گناه چه ضررهايى دارد، بايد گفت به مراتب معرفت و ايمان انسان بستگى دارد. برخى بيشتر به ضررهاى مادى و برخى ديگر به ضررهاى معنوى توجه دارند، بعضى ضررهاى دنيا برايشان مهم است و بعضى ديگر ضررهاى اخروى برايشان اهميت بيشترى دارد. اما برخى از ضررهايى كه در همين دنيا، بر گناه مترتب مىشود، مادّى و جسمانى است و در انواع گناهان تفاوت مىكند. بعضى از گناهان هست كه آثارش در بدن زود ظاهر مىشود، مثل: ضعف و بيمارى. بعضى از گناهان، ناراحتىهاى روانى را در پى دارد و بعضى از گناهان مثل دروغ گفتن ضررهاى اجتماعى خيلى روشنى دارند. علاوه بر اين ضررها براى كسانى كه ارج و منزلت انسانى يافتهاند، بر اثر بعضى از گناهان، آن مرتبه از دست مىرود، ضرر مىكنند، و در بعد ارزشى ورشكست مىشوند. حتى اعتقاد به خدا و دين هم شرط داشتن اين ارزشها نيست. انسانهايى هستند كه حق شناسند، اگر كسى به آنها خدمت كند، سعى مىكنند خدمتش را جبران كنند؛ اگر يك جايى حقناشناسى و ناسپاسى كنند، وجدانشان ناراحت مىشود؛ اگر چه به خداوند اعتقاد ندارند، ولى اهل وفا هستند. بلاخره لازمه ايمان يك شخص مؤمن اين است كه ارتكاب گناه را علاوه بر ضررهاى دنيوى، موجبات ناراحتىها، رنجها و عذابهايى تا قيامِ قيامت بداند. بايد بداند ضررهاى كمى متوجه گناهكار نيست. با يك گناه، مريضى ضعف و آشفتگى روانى پديد مىآيد و آرامش روحى انسان از دست مىرود، و اگر توبه نكند، عذابهاى جهنم سرانجام كار او مىشود. اگر اندكى وجدان انسان بيدار باشد نبايد نعمتهاى خداوند را در راه دشمنى با خداوند صرف كند! كسى كه ايمان ندارد حسابش جداست. كلام ما درباره كفّار نيست، بحث ما درباره مؤمنى است كه مبتلا به گناه شده است. او بايد چه كند كه انگيزه توبه پيدا كند؟ يك راه اين است كه درباره اثر گناه و خسارتهاى آن بيانديشيد. قيمت اين چند دقيقه عمر انسان كه با گناه ضايع شده است، از هر چيز ارزشمندى بيشتر است. محروميتهاى ناشى از گناه علاوه بر ضررهاى گناه، انسان، بر اثر گناه محروميتهايى، هم در اين عالم، هم در عالم برزخ و هم در آخرت پيدا مىكند. كسى كه مبتلا به گناهى مىشود و توبه نمىكند، پشيمان نمىشود و به گناهش ادامه مىدهد، از هدايتهاى الهى محروم مىشود. خداى متعال غير از آن هدايتهاى عمومى كه براى همه اقوام دارد، هدايتهاى خاصّى هم براى اهل تقوا دارد. معناى «اهدنا الصراط المستقيم1»، هدايتهاى خاصى است كه از خدا مىخواهيم كه ما را همواره در راه راست و مستقيم استوار بدارد. كسى كه اهل معصيت و فسق شد، توبه نكرد و گناه خود را باز هم تكرار كرد، از نعمت هدايتهاى خاص الهى محروم مىشود. غير از هدايتهاى خاص الهى، اولياى خدا نيز نسبت به مؤمنين عنايت دارند. حتّى مؤمنين، شهدا، صالحينى كه از دنيا رفتند، چه خدمتهايى كه براى ما انجام مىدهد و دعاهاى آنها در حق ما چه كارها كه نمىكند! آنها هستند كه در آن عالم دعا مىكنند و خدا به كسانى در اين عالم توفيق مىدهد تا قدمهايى بر دارند. همينطور اولياء دين و ائمه اطهار(ع)، به خصوص در هر زمانى امام معصوم آن زمان، عنايتهاى خاصى به پيروانش دارد، در حقّ آنها دعا مىكند. حديثى از امام زمان(عج) نقل شده است و همه آن را شنيدهايم كه «ما از رنجهاى شما ناراحت مىشويم و به دعاهاى شما آمين مىگوييم». وقتى ما رفتارى كنيم كه بر خلاف رضايت آنهاست و خلاف راهى است كه آنها پيش پاى ما گذاشتند علاوه بر خود، باعث گمراهى ديگران هم مىشويم. كار كسانى كه به دليل انتساب به امام زمان و به نام نوكرى امام زمان، موجبات گمراهى ديگران را فراهم كنند، چگونه قابل توجيه است؟ به هر حال، وقتى وجود مقدّس حضرت وليعصر(عج) كسى را دوست بدارند و به او عنايت داشته باشند، نه تنها لحظه به لحظه به او فيض مىرسانند، بلكه او را مجراى فيض براى ديگران هم قرار مىدهند. وقتى انسان اهل اطاعت نباشد و اهل معصيت باشد، از اين فيضها محروم مىشود و ديگر عنايتى به او نمىكنند. مگر اين ضررها را مىتوان حساب نكرد؟ مىپنداريم ضرر فقط همان است كه آدم يك غذايى بخورد و مريض شود! آن ضررهايى كه در اثر گناه به روح ما مىخورد و روح را بيمار مىكند چه؟ بيمارىهاى روح بسيار سختتر از بيمارىهاى جسمانى است و ضررش، مشكلاتش و رنجش خيلى بيشتر است. آثار اطاعت و بندگى آنهايى كه اهل اطاعت و تقوا هستند به اين بيمارىهاى روحى مبتلا نمىشوند. مؤمن در سختترين حالات، از آرامش خاصّى برخوردار است. بزرگانى چون مرحوم حاج آقا رضا بهاءالدّينى (رضوان الله عليه)، در سختترين حالات و گرفتارىها مثل: جريان پانزده خرداد، خيلى ناراحت بود؛ اما آرامش و وقار خاصى داشت. مؤمنين، آنهايى كه ايمان قوى دارند، در گرفتارىها و مصيبتها، با آن كه دركشان بسيار بيشتر از ماست، آرامش روحىشان محفوظ است و يك وقار، سنگينى و متانت خاصى دارند. اما ما چه؟ بر اثر يك مسأله كوچك اعصابمان خرد مىشود، بدگويى مىكنيم و حتى رفتارهاى زشت از ما سر مىزند. اين آرامشِ روحى، آن وقار روحى و متانت مؤمنين نعمت عجيبى است و ما به هيچ وجه نمىتوانيم ارزشش را درست درك كنيم. ولى اهل معصيت از اين نعمتها بىبهرهاند. گفتنى است از رحمتهاى دائم و متناوب خدا نسبت به اوليائش، هيچ كس خبر ندارد. نمونه آن را در آيات و رواياتى كه چند شب پيشتر خوانديم. ملاحظه فرموديد كه خدا با بعضى از بندگانش مناجات مىكند، «فناجيته سر2»؛ كسى نمىفهمد دل اولياى خدا كجاست، با چه كسى هست، چه مىشنود، چه مىكند، چه آرامشى دارد. چه لذّتى مىبرد، چه انسى با خداى خودش دارد، كس ديگرى متوجه نمىشود و نبايد هم متوجه بشود، اين يك راز است! امّا اهل فسق و فجور و اهل معصيت از اين چيزها بهرهاى ندارند. بالاتر از همه، اين عنايتها با توانِيك عدد بالايى در قيامت ظاهر مىشود. آن جا خدا بندگانى دارد كه هر لحظه آنها را نوازش مىكند، نوازشى كه يك لحظهاش به همه عالم مىارزد: «فأنظر اليهم كلّ يومٍ سبعين مرّة و اكلّمهم كلما نظرت اليهم3» خدا بندههايى اين چنين دارد. بندههايى هم هستند كه «لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ4»؛ به تعبير خودمانى، خدا با آنها قهر است، نه نگاهشان مىكند و نه با آنها حرف مىزند و نه اجازه مىدهد كه حرف بزنند! تصور كنيد كسى كه از عطشْ در حالِ جان دادن است، چقدر نياز به جرعهاى آب دارد. انسان در قيامت نيازش به نوازش الهى از نياز تشنهاى كه رو به مرگ است به يك جرعهى آب، بيشتر است. آن جا خدا با او قهر مىكند، «لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ» حرف هم باايشان نمىزند، «وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ5»، اجازه هم نمىدهد كه حرف بزنند و درخواستى بكنند و اينها آثار گناه است! آثار گناه و خوددارى از تقواست. چرا توبه؟ متأسفانه آن قدر مسائل مهم زندگى داريم! كه نمىرسيم فكر كنيم كه در اثر گناه چه از دست دادهايم، چه آتشى به جان خودمان افكندهايم و چه سرمايهاى را آتش زدهايم! حتى در صدد جبرانش هم نيستيم. به ما مىگويند: بيا جبران كن، همه اين گذشتهها با توبه جبران مىشود، «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ6» «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ7» و ما مىگوييم بايد فكر كنيم و ببينيم كه صلاح هست توبه كنيم يا نه! نابخردى از اين بيشتر مىشود؟ فرض كنيد يك مهمانىِ عامى ترتيب دادهاند. مجلسى است كه بزرگان، علما، شخصيتها، موجهين، معتمدين مردم در آن حضور دارند و چون مهمانى عام است بنده هم حاضر باشم! اگر حاضر شوم در حالى كه بدنم متعفّن باشد، كنار هر كس كه بنشينم رويش را بر مىگرداند، قيافهام زشت است، كسى رغبت نمىكند نگاه به صورتم بيندازد، از بوى بد دهانم، مردم متأذى مىشوند. اگر اجازه دادند با لباسِ كثيف و آلوده و چرك، نفسِ بدبو، بدنِ متعفّن، قيافه زشت، به اين مجلس وارد شوم، آيا خودم رغبت مىكنم در اين مجلس حاضر شوم؟ به يقين با اين بدنِ كثيف و متعفّن، با اين نفس متعفّن، بدن پر از زخم و چرك و آلودگى و لباسهاى كثيف من خجالت مىكشم در اين مهمانى حاضر شوم. ما در عرصه قيامت آرزو داريم در جايى حاضر شويم كه دارِ پذيرايى و دارِ اكرامِ الهى است؛ آن جايى كه از انبياء، از اولياء، از شهدا پذيرايى مىكنند. امّا ما بدنمان كثيف، زبانمان و دهانمان متعفّن است گفتهايم براى اين كه دروغ، تهمت زدهايم و غيبت كردهايم. آنجا آثار اعمال ما ظاهر مىشود، لباس زيبايى نداريم، لباس كثيف و مندرس و چهره زشت و چروكيدهاى داريم كه جملگى از آثار گنهكاران در قيامت است. اكنون با قيافههايى چروكيده و زشت، متعفّن و كثيف، مىشود در يك مجلسى كه همه لباسهاى زيبا، «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ8» چهره شاداب، خرّم، خندان و مسرور دارند رفت؟ اين بالاترين رنج است. اما وقتى گفتند توبه كن تا همه اينها اصلاح شود، ما چه مىگوييم؟ مىگوييم حالا ببينيم چه طور مىشود! اين حرف چه منطقى دارد؟ كدام عقلى اين را قبول مىكند؟ به تعبير قرآن «أُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»؛ در نامه عملمان كه سيئات نوشته شده، با توبه آنها محو مىشود و جاى آنها «حسنه توبه» نوشته مىشود. بايد توجه داشت: توبه خود يك عمل صالح است، نامه سياه به نور توبه نورانى مىشود و سياهىهاى قبلىاش هم پاك مىشود. با اين همه فوايد توبه باز هم در برخى از انسانها اراده توبه پيدا نمىشود. ممكن است يك استغفراللهى بگويد و گاهى يك اشكى هم بريزد، اما به حقيقت قصد ندارد دست از گناه بكشد و اين خود عقوبتى است براى گناهانى كه قبلاً مرتكب شده است: «بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ9» گناهان، آينهى دل را سياه مىكند. سبب مىشود انسان ديگر درك صحيحى نداشته باشد و ارادهاى هم از او ناشى نمىشود. فرصت استثنايى فرصت را غنيمت بشماريم و در اين شبها براى ترك گناه و جبران مافات تصميم جدى بگيريم. ضعف ارادهمان را با توسّل به اولياء خدا و كمك خواستن از خدا جبران كنيم. يكى از راههايى كه كمك مىكند به اينكه ارادهى توبه در آدم تقويت شود، انس گرفتن با دعاها و مناجاتهايى است كه از اولياء خدا به دست ما رسيده است. توجه به مضامين دعاهايى كه به خصوص در ماه رمضان هست مثل: دعاى ابوحمزه، دعاى افتتاح و اين مناجات خمسه عشر سبب مىشود كه انسان به تدريج زنگارها را از دل خود دور كند، دل را صيقل دهد و ارادهاى جدّى براى توبه پيدا كند. آثار گناه در مناجات تائبين مناجات تائبين با مضامينى شروع مىشود كه از اوّل آثار زشت و خطرناك گناه را توجه مىدهد: «إلهي ألْبَسَتْني الخَطايا ثَوْبَ مَذَلَّتي» خدايا گناه جامه ذلّت بر اندام من پوشانده است. انسان وقتى تصور مىكند كه در پيشگاه الهى است، اولياء خدا عزتى دارند، مقامى دارند، مؤمنين مورد اكرام و احترام هستند، امّا به گنهكار كسى اعتنايى نمىكند، كسى احوال او را نمىپرسد، اين بىاعتنايى خدا را چونان لباس ذلّت مىداند. «وَجَلَّلَني التَّباعُدُ مِنْكَ لِباسَ مَسْكَنَتي»، با گناههاى رنگارنگ قدم به قدم از تو دور شدم و اين دورى گزيدن از تو، من را به نهايت خوارى و پستى انداخته است و بالاتر از اينها كه به آن كمتر توجه مىكنيم: «وَأماتَ قَلْبي عَظيمُ جِنايَتي»؛ دل من در اثر گناه مُرده است. مرگ انسانى به نفس نكشيدن نيست. مرگ انسانى، اين است كه ارزشها را درك نكنيم، راهى به سوى قُرب الهى پيدا نكنيم، در حيرت فرو بمانيم، اسير شهوت، اسير شيطان، اسير هواهاى شيطانى، اسير اوهام شويم و نتوانيم خوب و بد را تشخيص دهيم. نمونهاش اين است كه بعضى براى به دست آوردن پست و مقام و اعطاى القاب به هر كارى دست مىزنند، در حالى كه اگر چند روزى به ما گفتند آقاى رئيس يا حضرت آيت الله چه مىشود؟ تعريف و تمجيد ديگران چه تأثيرى دارد؟ اما اگر كارى كرديم كه خداوند خشنود شود و امام زمان(عج) به ما آفرين بگويد، ارزشمند خواهد بود. بدترين بلايى كه انسان به آن مبتلا مىشود اين است كه اصلاً نتواند خير و شر، خوب و بد خود را تشخيص دهد، نداند صلاح و فسادش چيست و همانند سنگ، وقتى موعظهاش مىكنند در او تأثيرى نمىكند. «كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ10» خداوند مىفرمايد: دل برخى از انسانها از سنگ سختتر است، سنگهايى هست كه از خوف خدا سقوط مىكند، مىشكافد و آب از آنها جارى مىشود، اما آدمهايى هستند كه قطره اشكى هم از چشمشان نمىآيد، هر چه آنان را موعظه كنى، هيچ تأثيرى نمىپذيرند. اين همان حالتى است كه فرمود: «وَأماتَ قَلْبي عَظيمُ جِنايَتي»؛ فقط يك چيز مىتواند همه پستىها را تغيير دهد و آن پذيرش توبه از سوى پروردگار جهانيان است. پروردگارا! تو را به حقّ اوليائت قسم مىدهيم توفيق توبه نصوح به همه ما مرحمت بفرما. پی نوشت:1. حمد، 6. 2. مناجات شعبانيه. 3. بحارالأنوار، ج 74، ص 23، باب 2، روايت 6. 4. آلعمران، 77. 5. مرسلات، 36. 6. فرقان، 70. 7. كافى، ج 2، ص 435، باب التوبة، روايت 10. 8. قيامت، 22. 9. مطففين، 14. 10. بقره، 74. معرفی سایت مرتبط با این مقاله تصاویر زیبا و مرتبط با این مقاله
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]
صفحات پیشنهادی
«حقيقت توبه» (2)
«حقيقت توبه» (2) بسم الله الرحمن الرحيم راز و نياز آن چه پيش رو داريد گزيدهاى از سخنان حضرت آية اللّه علامه مصباح يزدى(دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبرى است كه ...
«حقيقت توبه» (2) بسم الله الرحمن الرحيم راز و نياز آن چه پيش رو داريد گزيدهاى از سخنان حضرت آية اللّه علامه مصباح يزدى(دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبرى است كه ...
توبه بدون شرط
وَ لَیْسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتّی إذَا حَضَرَ اَحَدَهُمُ الْمَوتُ قَالَ إِنّی تُبْتُ الآنَ وَ لاَ الَّذینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفّارٌ [2]در حقیقت، (پذیرش) توبه كه (طبق وعده الهى) بر عهده خداوند ...
وَ لَیْسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتّی إذَا حَضَرَ اَحَدَهُمُ الْمَوتُ قَالَ إِنّی تُبْتُ الآنَ وَ لاَ الَّذینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفّارٌ [2]در حقیقت، (پذیرش) توبه كه (طبق وعده الهى) بر عهده خداوند ...
توبه؛راه بازگشت به حق
7 آگوست 2008 – حقيقت توبه و اركان آن حقيقت توبه داراي اركاني است: 1 - علم 2 - حال 3 - فعل 4 - جبران گذشته 5- استغفار علم: منظور از علم، شناخت اهميت زيانهاي ناشي ...
7 آگوست 2008 – حقيقت توبه و اركان آن حقيقت توبه داراي اركاني است: 1 - علم 2 - حال 3 - فعل 4 - جبران گذشته 5- استغفار علم: منظور از علم، شناخت اهميت زيانهاي ناشي ...
مکملی برای توبه کردن !
اصلاً به خودت فکر کرده ای که توبه و فرصت آن، یکی از بهترین نعمت های الهی است که به ... حقیقت توبه، فقط به زبان جاری ساختن جمله ؛ «استغفراللّه َرَبّی و اتوبُ الیه» ... که همان توبه نصوح است، پنج ثمره بزرگ دارد: 1- بخشودگى سیئات و گناهان.2- ورود ...
اصلاً به خودت فکر کرده ای که توبه و فرصت آن، یکی از بهترین نعمت های الهی است که به ... حقیقت توبه، فقط به زبان جاری ساختن جمله ؛ «استغفراللّه َرَبّی و اتوبُ الیه» ... که همان توبه نصوح است، پنج ثمره بزرگ دارد: 1- بخشودگى سیئات و گناهان.2- ورود ...
پي آمدهاي گناهان و نقش توبه
پي آمدهاي گناهان و نقش توبه نويسنده: رزيتا نعمتي نخستين گام: دوري از گناه مولا ... عليه عامله(2)بزرگ ترين گناهان پيش خدا، گناهي است که شخص برآن پافشاري کند. ... پس حقيقت توبه، امري ظاهري و لفظي نيست، بلکه انقلابي معنوي است که تنها با ...
پي آمدهاي گناهان و نقش توبه نويسنده: رزيتا نعمتي نخستين گام: دوري از گناه مولا ... عليه عامله(2)بزرگ ترين گناهان پيش خدا، گناهي است که شخص برآن پافشاري کند. ... پس حقيقت توبه، امري ظاهري و لفظي نيست، بلکه انقلابي معنوي است که تنها با ...
معناى واقعى توبه چیست؟
حقیقت »توبه« ندامت و پشیمانى از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک در آینده است. ... (2) خدا در قرآن از توبه واقعى به نام توبه نصوح نام برده است: »اى کسانى که ایمان ...
حقیقت »توبه« ندامت و پشیمانى از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک در آینده است. ... (2) خدا در قرآن از توبه واقعى به نام توبه نصوح نام برده است: »اى کسانى که ایمان ...
كوتاهترین جمله برای توبه
... اتوب الیه می باشد اما حقیقت توبه و استغفار صرفا زبانی نمی باشد در روایت آمده است ... 2. تصمیم جدى بر بازنگشتن به گناه 3. اداء كردن حقوق مردم به مردم به طورى كه ...
... اتوب الیه می باشد اما حقیقت توبه و استغفار صرفا زبانی نمی باشد در روایت آمده است ... 2. تصمیم جدى بر بازنگشتن به گناه 3. اداء كردن حقوق مردم به مردم به طورى كه ...
در مورد توبه افراد
در مورد توبه افراد-خداوند بندگانش را دوست دارد و میخواهد سعادتمند و عاقبت به خیر شوند لذا ... حقیقت توبه ندامت قلبی و عذر خواهی از درگاه الهی (با زبان و بیان خود) و جبران ... استغفار نامى است كه بر شش معنا اطلاق مىشود ؛ 1- پشیمانى از گذشته، 2- عزم بر ...
در مورد توبه افراد-خداوند بندگانش را دوست دارد و میخواهد سعادتمند و عاقبت به خیر شوند لذا ... حقیقت توبه ندامت قلبی و عذر خواهی از درگاه الهی (با زبان و بیان خود) و جبران ... استغفار نامى است كه بر شش معنا اطلاق مىشود ؛ 1- پشیمانى از گذشته، 2- عزم بر ...
توبه بعد از هر گناه
(بحار الانوار، ج6، ص40) دوست محترم این حقیقت توبه است، اما اگر ما با علم به ... اول دستور به توبه می دهد و می فرماید «تُوبُوا» 1 بعد هم خود را «تَوّاب»2 معرفی می کند .
(بحار الانوار، ج6، ص40) دوست محترم این حقیقت توبه است، اما اگر ما با علم به ... اول دستور به توبه می دهد و می فرماید «تُوبُوا» 1 بعد هم خود را «تَوّاب»2 معرفی می کند .
توبه ، ارکان و شرايط آن
حقيقت توبه توبه بازگشت از طبيعت به سوي روحانيت نفس مي باشد، پس از آن که ... که شش معنا دارد: 1- پشيماني از گذشته 2- تصميم هميشگي مبني بر عدم بازگشت ...
حقيقت توبه توبه بازگشت از طبيعت به سوي روحانيت نفس مي باشد، پس از آن که ... که شش معنا دارد: 1- پشيماني از گذشته 2- تصميم هميشگي مبني بر عدم بازگشت ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها