واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مکمل هایی برای توبه کردن!
با خودت فکر کرده ای که وقتی خدا به بنده ای از بندگانش می خواهد رحمتی کند، در توبه را برایش باز می گذارد؟ ... اصلاً به خودت فکر کرده ای که توبه و فرصت آن، یکی از بهترین نعمت های الهی است که به راحتی هم نصیب هر کسی نمی شود ... چه بسیار انسان هایی که فرصت توبه به آنها داده نشد و بار سفر بستند و رفتند ...وقتی انسان به خاطر غفلت یا متأثر شدن از غرایز نفسانی و وسوسه های شیطان، مرتکب گناه و دچار انحراف از مسیر صراط مستقیم می شود، خداوند او را آنقدر مورد لطف قرار داده است که نعمت توبه را به او بدهد و او نیز می تواند ضمن جبران آن کوتاهی ها، وجود خود را از آثار آن گناهان پاک کند و از یأس و ناامیدی رها شود؛ همان گونه که خداوند نیز خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است: « قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ ؛ به آن دسته از بندگانم که بر خودشان ستم روا داشته (و خود را به گناه آلوده نموده اند) بگو از رحمت خدا مأیوس نشوند؛ چرا که خدا همه گناهان را می آمرزد. به درستی که او خدای بخشنده و مهربان است».1 مکملی برای توبه!حقیقت توبه، فقط به زبان جاری ساختن جمله ؛ «استغفراللّه َرَبّی و اتوبُ الیه» نیست: « ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ ؛ اما پروردگارت در مورد آنها که از روی جهالت (جهل و نادانی) اعمال بد انجام داده اند، سپس توبه کردند و در مقام جبران برآمدند، آمرزنده و مهربان است».2توبه فقط توبه لفظی و یا حتی قلبی و درونی نیست؛ بلکه اثر عملی آن نیز دارای اهمیت بسیاری است. اصلاح و جبران آثاری که از گناه به جای می ماند، مکمل توبه است تا آن بخش از روح انسان، جامعه و یا افراد دیگر که با گناه دچار آسیب شده است، اصلاح و مرمت شود. توبه حقیقی چیست؟وقتی قرآن کریم از ضرورت توبه و بازگشت به سوی خداوند سخن به میان می آورد، تعبیرهای گوناگونی را به کار می برد؛ هم چنانکه مردم را به توبه نصوح (بی بازگشت) فرا می خواند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا ؛ از کسانی که ایمان آورده اید، به درگاه خداوند توبه نصوح کنید».2توبه هم همچون بسیاری از مسائل دیگر مانند ایمان، تقوا و...، دارای مراحل و مراتبی است که از یک مرتبه خاص آن، به عنوان توبه نصوح یاد می شود. امام علی علیه السلام توبه نصوح را چنین معنا کرده است: «نصوح، یعنی پشیمانی قلبی و عذرخواهی زبانی و عزم و تصمیم جدّی و مداوم بر ترک گناه».3امام صادق علیه السلام نیز در تفسیر توبه نصوح فرموده است: «آن، توبه ای است که انجام دهنده گناه پس از این توبه، هرگز به آن گناه باز برنگردد».4« ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ ؛ اما پروردگارت در مورد آن ها که از روی جهالت (جهل و نادانی) اعمال بد انجام داده اند، سپس توبه کردند و در مقام جبران برآمدند، آمرزنده و مهربان است»تعجیل در توبه
گناهان، در حقیقت سموم مهلک اند و انسان های گناهکار، افرادی هستند که سرنوشت نهایی شان در این حال، هلاکت و نابودی است؛ پس هیچ امری ضروری تر از توبه کردن برای انسان گناهکار وجود ندارد؛ زیرا گناه انسان را از خدا دور می کند و از فیض قرب پروردگار محروم می کند. خداوند در موارد بسیاری در قرآن انسان ها را به توبه کردن فرا خوانده است: «تُوبُوا إِلَی اللّهِ جَمیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ؛ ای مؤمنان! همه شما به سوی خدا توبه کنید، شاید رستگار شوید».5 با توجه به این بیان و آیات فراوان در این زمینه تأخیر در توبه، تأخیر در انجام فرمان الهی محسوب می شود که سرانجام آن نیز محرومیت از سعادت است .امام صادق علیه السلام در مورد تأخیر توبه فرموده است: «به تأخیر انداختن توبه، نوعی غرور و فریب است و ادامه تأخیر، سرگردانی و حیرت می آورد. عذرتراشی در برابر خدا هلاکت است».6توبه، امان از عذاب الهیتوبه، یکی از بزرگ ترین نعمت های بزرگ الهی است؛ زیرا اگر عنایت و توجه خاص خداوند شامل حال بنده ای نشود، او نیز موفق به انجام آن نمی گردد: «ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ؛ پس خداوند به آنان توفیق توبه داد تا توبه کنند. بی تردید خداوند توبه پذیر و مهربان است».7مفسران این آیه شریفه را این گونه تفسیر کرده اند: «هر توبه و بازگشت از بنده به سوی خداوند، به دو بازگشت از خداوند به سوی بنده نیاز دارد؛ زیرا توبه عمل پسندیده ای است که به نیرو محتاج می باشد و نیرو دهنده هم خداست؛ پس توفیق کار خیر را اول خدا عنایت می کند تا بنده اش قادر به توبه شود و از گناه خود برگردد، پس از آنکه موفق به توبه شد، محتاج تطهیر از آلودگی گناهان و آمرزش است و آنجا نیز یکبار دیگر مشمول عنایت و رحمت خداوند قرار می گیرد».8با دقت در آیات بسیاری از قرآن، به خوبی می توان دریافت که توبه به عنوان وسیله نجات از عذاب الهی نام برده شده است: «وَ ما کانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ وَ ما کانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ؛ ای پیامبر! مادامی که تو در بین این امت حضور داری، خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد و همین طور خداوند آن ها را تا زمانی که ملتزم به توبه و استغفار باشند، گرفتار عذاب نمی سازد».9« ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ؛ پس خداوند به آنان توفیق توبه داد تا توبه کنند. بی تردید خداوند توبه پذیر و مهربان است»توبه، رجوع و بازگشت واقعی بنده به سوی خداوند است. ممکن نیست که بنده ای واقعاً و حقیقتاً راه کج را که میرفته است، رها کند و به سوی راه راست و مستقیم باز گردد و از عمق باطن و روح خود به سوی خداوند بیاید و خداوند نیز او را در جوار رحمت خود نپذیرد.آنچه که رکن و اساس توبه را تشکیل می دهد، ندامت و پشیمانی از کار بد و تصمیم به ترک گناه است. توبه حقیقی، یعنی انصراف جدی و بازگشت واقعی از گناه به سوی صلاح و ارشاد. بدیهی است که اگر انصراف، جدی و واقعی باشد و معلول مشاهده کیفر نقد و حاضر نباشد، خداوند متعال نیز به رحمت واسعه خود آن را می پذیرد.ثمرات توبه ی حقیقیدر حقیقت توبه واقعی که همان توبه نصوح است، پنج ثمره بزرگ دارد: 1- بخشودگى سیئات و گناهان.2- ورود در بهشت پر نعمت الهى.3- عدم رسوایى در آن روز که پرده ها کنار مى رود، حقایق آشکار مى شود و دروغگویان تبهکار خوار و رسوا مى شوند. در آن روز پیامبر صلی الله علیه و آله و مؤمنان آبرومند خواهند بود؛ زیرا آنچه گفتند به واقعیت مى پیوندد .4- نور ایمان و عمل آنها از پیشاپیش و سمت راست آنها حرکت مى کند و مسیر آنها را به سوى بهشت روشن مى سازد 5- توجهشان به خدا بیشتر مى شود؛ به همین جهت به سوى درگاه خدا رو مى آورند و از او تقاضاى تکمیل نور و آمرزش کامل گناه خویش مى کنند.زهرا رضائیانبخش قرآن تبیانپی نوشت ها:1. زمر: 53.2. نحل: 119.3. تحریم: 8.4. تحف العقول، ص 149.5. نور: 31.6. بحارالانوار، ج73، ص365.7. توبه: 118.8. المیزان، ج17، ص203.9. انفال:33.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 216]