واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: توبه؛راه بازگشت به حق
باز آ هر آنچه هستي بازآ
گر كافر و گبروبت پرستي بازآ
اين درگه ما، درگه نوميدي نيست
صد بار اگر توبه شكستي بازآ
خداي مهربان براي انسان غرق در گناه راهي را به نام توبه باز كرده است كه بندگانش اگر عصيان و نافرماني كردند ، از اين طريق راه بازگشت را پيدا مي كنند. قرآن و روايات نسبت به بازبودن راه، براي بندگان ، تكيه فراواني كرده است. در مقاله حاضر به نمونه هايي از توبه و بازگشت، به دليل بيداري وجدان خفته اشاره شده است. مطلب را باهم از نظر مي گذرانيم:
¤¤¤
مفهوم توبه
توبه در لغت از ماده «توب» به معناي رجع (بازگشت است).
توبه در اصطلاح شرع: بازگشت بنده از عصيان به سوي خداوند و احكام نوراني اسلام و عمل نمودن به اين احكام با حالت پشيماني از گناهي كه كرده با اين قصد كه ديگر آن گناه را تكرار نكند . توبه همان سوز و آتش ندامت و انقلاب درون است، براي از ميان برداشتن حجابها ، و... و بازگشت به سوي رحمت و نور. در آيات و روايات، توبه نيز به خداوند نسبت داده شده و يكي از نامهاي خداوند «تواب» است يعني «بسيار بازگشت كننده رحمت، بسيار توبه پذير» در اين صورت توبه، به معناي بازگشت خداي متعال از غضب خويش به رحمت مي باشد.
حقيقت توبه و اركان آن
حقيقت توبه داراي اركاني است:
1 - علم 2 - حال 3 - فعل 4 - جبران گذشته 5- استغفار
علم: منظور از علم، شناخت اهميت زيانهاي ناشي از گناهان و درك ا ين حقيقت كه هر گناهي حجابي است ميان بنده و خداوند كه باعث فرو رفتن در ظلمت و تاريكي مي شود و هنگامي انسان اين حقيقت را به خوبي درك مي كند كه حالتي در او پديدار مي شود كه به عنوان ركن دوم توبه، به شمار مي رود و به موجب آن قلب فرد به سبب از دست دادن محبوب، ندامت و پشيماني را به همراه دارد و باتصميم عملي درصدد جبران گذشته مبني بر ترك گناه و عدم بازگشت به گذشته و ارتكاب نافرماني پروردگار برمي آيد كه همان ركن سوم و چهارم مي باشد و در نهايت استغفار مي نمايد و از خداوند طلب آمرزش مي كند كه ركن پنجم مي باشد.
بعضي از علماي اخلاق از اين حالات به انقلاب روحي تعبير مي كنند و معتقدند توبه، بروز نوعي دگرگوني در روح و جان آدمي است كه او را وادار به تجديد نظر در زندگي و برنامه هاي خود مي كند و عمده راه رسيدن به اين حالات باور اين مطلب است كه گناهان انسان در عالم برزخ و قيامت به موجوداتي تبديل مي شوند كه از روي شعور و آگاهي انسان را آزار مي دهند، پس با وجود آمدن روحانيت نفس، انسان بايد بكوشد كه حالت پشيماني از گناه را در خود تقويت كند و اين مهم با انديشيدن در پيامدهاي گناه به دست مي آيد. خداوند در قرآن از اين تغيير حالت كه بازتاب اجتماعي نيز خواهد داشت به تغيير دروني ياد مي كند.
بزرگ مربي اخلاق حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند:« حقيقت توبه رجوع از احكام و تبعات طبيعت، به سوي احكام روحانيت و فطرت است، چنانچه حقيقت ما به رجوع از فطرت است و روحانيت ، به سوي خدا سفر كردن و مهاجرت كردن از بيت نفس به منزل مقصود ، پس منزل توبه، مقدم برمنازل انابه است.»
دلايل وجوب توبه
در روايات اسلامي بارها به وجوب توبه و فوريت آن اشاره شده است. از جمله امام علي (ع) به فرزندشان امام حسن فرمود:«اگر مرتكب گناهي شدي، هرچه زودتر آن را بوسيله توبه محو كن » (بحار الانوار - ج 47 ص 12).
حضرت رسول اكرم(ص) خطاب به ابن مسعود مي فرمايند:« اي ابن مسعود گناه را مقدم مكن و توبه را موخر نينداز بلكه توبه را مقدم كن و گناه را عقب بيانداز » (بحار الانوار - ج 47 ص 501) حضرت علي (ع) از پيامبر نقل مي كند:«كسي كه توبه را در برابر هجوم اجل تاخير بياندازد ، در برابر بزرگترين خطر قرار مي گيرد» يعني عمرش در حالي به پايان مي رسد كه هنوز توبه نكرده است.(مستدرك الوسايل، ج 12 ص31).
كساني كه كارهاي زشت مي كنند چون مرگشان فرا مي رسد مي گويند: اكنون توبه كرديم و نيز آنان كه كافر بميرند توبه ندارند كساني كه بعد از ايمان آوردن كافر شدند و بر كفر خود افزودند توبه شان پذيرفته نخواهد شد.
حضرت علي (ع) فرمود: به خدا كه خداوند متعال از مردم جز دو كار نخواسته است اول آنكه به نعمتهاي او اعتراف كنند تا آنها را نعمت فزونتر دهد و دوم به گناهان اقرار ورزند تا گناهانشان را بيامرزد و مي فرمايند كه پشيماني، استغفار و اعتراف به گناه پوزش خواهي است و انكار آن پاي فشردن به گناه است وشفيع و ميانجي گنه كاران همان اعتراف به گناهان و توبه او همان پوزش خواهي است و گنهكاري كه به گناه خويش اعتراف مي ورزد بهتر است از فرمانبرداري كه به كار خويش ببالد . روايتي است كه امام علي بن موسي الرضا (ع) از رسول خدا نقل فرموده كه : (همانا خداوند توبه گران و پاكيزگان را دوست مي دارد) و نزد خداوند هيچ چيز محبوبتر از مرد يا زن توبه گر نيست.
تعابيري از اين دست در روايات مي تواند دليلي بر وجوب توبه و فوريت آن باشد. علاوه بر اين احاديث، دليل عقلي روشني بر وجوب توبه داريم، زيرا عقل حكم مي كند كه بايد در برابر عذاب يقيني احتمالي خداوند ، وسيله نجات فراهم كرد و باتوجه به اين كه توبه بهترين وسيله نجات است ، عقل آنرا واجب مي شمرد.
ماهيت قبولي توبه
علماي اسلام اتفاق نظر دارند كه اگر توبه جامع شرايط باشد، در پيشگاه خداوند مورد قبول است. آيات و روايات به وضوح بر اين مطلب دلالت دارد، ولي در اينكه ماهيت قبولي توبه عقلي است يا نقلي، بحث هاي مختلفي وجود دارد برخي معتقدند، سقوط عذاب و مجازات هاي الهي بعد از توبه جنبه تفضل دارد، يعني خدا مي تواند بعد از توبه، گناه بنده اش را نبخشد . برخي ديگر معتقدند سقوط عذاب بوسيله توبه واجب و لازم است و حتي عدم پذيرش بعد از توبه مجرم، زشت و ناپسند است و خداوند حكيم كار قبيح نمي كند.
در اين بحث ممكن است نظر سومي هم مطرح شود و آن اين كه لزوم قبولي توبه امري عقلايي است، يعني اگرچه عقل ، پذيرش توبه گنه كار را واجب و لازم نمي شمرد ولي بناي عقلاي جهان براين است كه اگر كسي كار خلافي انجام داد وبعد در مقام عذرخواهي برآمد و تمام سوء عمل خود را جبران نمود، عذر او را مي پذيرند و اگر چنين توبه اي يذيرفته نشود خارج از موازين انسانيت و اخلاق شمرده مي شود. بي شك خداي قادر و بي نياز از هر كس و هر چيز سزاوارتر است كه در اينگونه موارد توبه و عذرخواهي توبه كاران را پذيرا باشد. به بيان ديگرخداوند از عبادات و طاعات بندگان بي نياز است و تمام تكاليف الهي براي تكامل و تربيت بندگان است، چنانكه درباره حج مي خوانيم:«ليشهدوا منافع لهم (حج - 82) مردم مامور به زيارت خانه خدا هستند تا از منافع مادي و معنوي آن بهره مند شوند». آيات ديگري نماز را سبب دوري از منكرات، روزه را سبب تقوا و زكات را مايه پاكي فرد و جامعه از رذايل شمرده است ، و به همين ترتيب همه تكاليف الهي اسباب سعادت انسان مي باشد: « جن وانسان را خلق نكرديم مگر براي عبادت پروردگار» (ذاريات -65).
بنابراين عدم پذيرش توبه با فلسفه خلقت انسان منافات دارد و چون هدف از تكاليف و طاعات ، تربيت و تكامل انسان بوده و عدم پذيرش توبه به اين هدف متعالي ضربه مي زند، عقل انسان حكم مي كند كه خداوند حكيم هيچگاه نقض غرض نمي نمايد. توبه آدمي را مي پذيرد.
استثنائات قبولي توبه
توبه گستره عامي دارد وبه گناه يا گناهان خاص ، شخص يا اشخاص معيني اختصاص ندارد ، بنابراين هرگاه سخن ازتوبه مي رود ، توبه از تمام گناهان و نسبت به همه اشخاص و در هر عصر و مكاني است.
اگر توبه با شرايط آن صورت بپذيرد ، مقبول درگاه الهي خواهد بود. تنها استثنائي كه در اين باره وجود دارد، زماني است كه انسان در آستانه مرگ به فكر توبه بيافتد، در اين حالت توبه او پذيرفته نيست، چرا كه در آن زمان درهاي توبه بسته شده است و اگر كسي در اين حال توبه كند توبه او اضطراري است. نه توام با ميل و رغبت. قرآن كريم مي فرمايد كه فرعون ولشگريانش وارد مسير خشكي دريا شدند، ناگهان آب فروريخت وفرعون در حال غرق شدن گفت: « ايمان آوردم، هيچ معبودي جز آن كسي كه بني اسرائيل به او ايمان آوردند، نيست و من از مسلمين هستم». (يونس - 90)
بي درنگ جواب شنيد:«الان وقد عصيت قبل و كنت من المفسدين، حالا ايمان مي آوري، در حاليكه قبلا عصيان مي كردي و از مفسدان بودي» به همين دليل در مورد حدود اسلامي نيز آمده است كه توبه شخص مجرم بعد از دستگير شدن و گرفتاري در چنگال عدالت پذيرفته نيست ، چرا كه اينگونه توبه ها از روي اضطرار و ناچاري است.
شيوه هاي تداوم توبه
و راهكارهاي آن
توبه و بازگشت از گناهان بايد استمرار داشته باشد و هر زماني خطائي از انسان سر زد، بلا فاصله به سراغ توبه رود تا ريشه هاي وسوسه را از ضمير خود بركند و به اصلاح نفس خويش قيام نمايد. آدمي از هر گناهي كه توبه مي كند، بايد كمال مراقبت را به خرج دهد تا توبه خود را نشكند و بر پيمان خود در پيشگاه الهي باقي بماند. به تعبير ديگر اگر هنوز انگيزه هايي از گناه در وجود ا نسان به چشم مي خورد با آن به مبارزه برخيزد و جهاد با نفس را سرلوحه زندگاني خويش قرار دهد تا در صف تائبان و مجاهدان حق قرارگيرد. اما شيوه هايي را كه براي استمرار بخشي به توبه و استمرار آن در ترك گناهان مي توان ارائه كرد ، عبارت است از:
1 - جدا شدن از محيط گناه و عدم شركت در مجالس معصيت . توبه كار در آغاز امر آسيب پذيراست و همانند بيماري مي ماند كه تازه از بستر بيماري برخاسته ، و اگر در محلهاي متعفن و آلوده قدم بگذارد بيماري او مجددا بر مي گردد.
2- او بايد در معاشرتهاي خود تجديد نظر كند و از دوستاني كه در گذشته او را به انجام گناه تشويق مي كردند ، فاصله بگيرد.
3 - هرگاه وسوسه و انگيزه گناه در او پيدا شد، به ذكر خدا روي آورد «ذكر خدا مايه آرامش در دلهاست».
4 - همواره به آثار زيان بارگناه بينديشد و به عواقب چنين اعمالي توجه داشته باشد.
5 - به مطالعه داستانهاي گذشتگان و كسانيكه بر اثر گناهان مختلف گرفتار مصائب دردناك شدند، و نيز دقت نظر در حالات پيامبران الهي كه دچار ترك اولي شدند، مي تواند بسيار مفيد و اثربخش باشد و انسان را به توبه وادار و در مسير حفظ آن وعمل به تكليف ديني ياري رساند (سوره رعد - 82).
شرايط توبه
گوينده اي در محضر امام علي(ع) گفت: «استغفرالله» حضرت فرمودند: آيا مي داني استغفار به چه معناست؟ استغفار بالاترين مراتب است و آن اسمي است كه شش معنا دارد:
1 - پشيماني از گذشته
2 - تصميم هميشگي مبني برعدم بازگشت به سوي آن
3 - ادا كردن حق
4 - روي آوردن به سوي گذشته اي كه بواسطه ارتكاب عمل حرام بر تو روئيده است پس با اندوه آن را آب كنيد ، بگونه اي كه پوستت بر استخوان بچسبد و بين آنها گوشت تازه برويد.
5 - روي آوردن به سوي هر واجبي كه ضايع ساخته اي، تا حق آن را ادا نمائي.
6 - جسم را درد طاعت بچشانيد ، با فرمانبرداري و طاعت ، سختي برخود تحميل كنيد همانطور كه شيريني ارتكاب گناه را به آن چشانديد و پس از انجام همه اين مراحل است كه بايد بگوئيد: «استغفر الله».
حديث فوق دو شرط مهم را براي توبه يادآوري مي كند . يكي رد حقوق مخلوق و ديگر رد حقوق پروردگار و البته اگر اداي آنها براي شخص ممكن نيست ، نسبت به آن اندازه كه در توانش هست بايد اقدام كند.
در خصوص از بين بردن گوشتي كه با ارتكاب گناه بر بدنش روئيده است، شخص مي تواند با گرفتن روزه هاي واجب كه بعهده دارد و يا روزه مستحب به اين هدف برسد. از اموري كه بر شخص توبه كننده لازم است اين است كه به خداوند پرده پوش پناه ببرد و از خداوند آمرزش طلب كند.
پنجشنبه 17 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]