تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832626323




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ايرانيِ گيلاني


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ايرانيِ گيلاني
ايرانيِ گيلاني نويسنده: داوود اميريان هفت- هشت تا مجروح بوديم در يك اتاق بزرگ. از هر مليتي! اصفهاني، لر، آذري، شيرازي، كرد و بلوچ! از هركدام‌مان صدايي بلند مي‌شد: اصفهاني ناله مي‌كرد، لره با ياحسين(ع) گفتن سعي مي‌كرد دردش را ساكت كند، بلوچه از شدّت درد، ميله‌هاي دو طرف تخت را گرفته بود و فشار مي‌داد و شُرشُر عرق مي‌ريخت، و من هم خجالت و رودربايستي را گذاشته بودم كنار و يك نفس نعره مي‌كشيدم و ننه‌ام را صدا مي‌كردم! فقط نفر آخر كه يك رشتي بود، هم درد مي‌كشيد و هم ميان آه و ناله‌هايش، كركر مي‌خنديد. كم‌كم ماهايي كه ناله مي‌كرديم، توجهمان به او جلب شد. حالا ما هفت نفر داشتيم او را نگاه مي‌كرديم و او آخ‌واوخ مي‌كرد و بعد قهقهه مي‌زد و مي‌خنديد. مجروح بغل‌دستي‌ام كه جفت پاهايش را گچ گرفته و سر و صورتش را باندپيچي كرده بودند، با لهجهه اصفهاني و نگراني گفت: ببينم، مگر بخش موجي‌ها طبقه بالا نيست؟ مجروح آن‌طرفي كه بلوچ بود گفت: فكر كنم هم مجروح شده، هم موجي. با نگراني گفتم: نكند يكهويي بزنه سرش و بلند شود و دخل‌مان را بياورد؟! مجروح رشتي خنده‌اش را خورد. چهره‌اش از درد درهم شد و با لهجه غليظ گيلكي گفت: شماها نگران من هستيد؟ مجروح بلوچ گفت: بيشتر نگران خودمانيم. تو حالت خوبه؟ بنده خدا دوباره به قهقهه خنديد و ما بيشتر نگران شديم. داشتيم ماست‌هاي‌مان را كيسه مي‌كرديم. من يكي كه اگر پاهايم آش‌ولاش نشده بود، يك ‌لحظه هم معطل نمي‌كردم و جانم را برمي‌داشتم و مي‌زدم به چاك. مجروح رشتي، ناله جانسوزي كرد و گفت: نترسيد، من حالم خوبه. مجروح اصفهاني گفت: معلومه! و به سر و وضع او اشاره كرد. مجروح رشتي دوباره خنديد و گفت: نترسيد، من همه‌اش ياد مجروح شدنم مي‌افتم و به خاطر همين مي‌خندم. با تعجب پرسيدم: مگه تو چطوري مجروح شدي كه خنده داره؟ اولش نمي‌خواست ماجرا را براي‌مان تعريف كند. اما من و بچه‌هاي ديگر كه توجه‌شان جلب شده بود، آن‌قدر به مجروح رشتي اصرار كرديم تا اينكه قبول كرد واقعه مجروح‌شدنش را براي‌مان تعريف كند. مجروح رشتي چندبار ناله و هِروكر كرد و بعد گفت: من و دوستانم كه همه با هم همشهري بوديم، در محاصره دشمن افتاده بوديم. ديگر داشتيم شهادتين‌مان را مي‌خوانديم. دشمن هم لحظه ‌به ‌لحظه نزديك‌مان مي‌شد. بين ما هيچ‌ كس سالم نبود. همگي لت‌وپار شده و ناي تكان خوردن نداشتيم. داشتيم خودمان را براي رسيدن دشمن و خوردن تير خلاصي و رفتن به بهشت آماده مي‌كرديم كه... مجروح رشتي بار ديگر به شدّت خنديد. از خنده بلندش، ما هم به خنده افتاديم. مجروح رشتي كه با هر خنده بلند، يك قسمت از پانسمان روي شكمش خوني مي‌شد، ادامه داد: آره... داشتيم آماده شهادت مي‌شديم كه يك‌هو، از طرف خط خودي فرياد ياحسين(ع) و يازهرا(ع) بلند شد. من كه از ديگران سالم‌تر بودم! به زحمت تكاني به خودم دادم و نيم‌خيز شدم. ديدم كه ده‌ها بسيجي دارند تخته‌گاز به طرف‌مان مي‌آيند. با خوشحالي به دوستانم گفتم: بچه‌ها دارند مي‌آيند. بعد همگي با خوشحالي و به خيال اينكه آنها از لشكر خودمان هستند، شروع کرديم به زبان گيلكي كمك خواستن و صدا زدن آنها. مجروح رشتي دوباره قهقهه زد و قسمتي ديگر از پانسمان سرخ شد. ... اما چشم‌تان روز بد نبيند. همين‌كه آن بسيجي‌ها به نزديكي‌مان رسيدند، يكي‌شان به زبان تركي فريادي زد و بعد همگي به طرف ما بدبخت‌ها كه ناي تكان خوردن نداشتيم، تيراندازي كردند... حالا ما مثل مجروح رشتي مي‌خنديديم و دست‌وپا مي‌زديم و بعضاً قسمتي از پانسمان زخم‌هاي‌مان سرخ مي‌شد. ... بله، آن بنده خداها وقتي سروصداي ما را مي‌شنوند، خيال مي‌كنند ما عراقي هستيم و داريم به زبان عربي دادوهوار مي‌كنيم! ديگر نمي‌دانستند كه ما داريم به زبان گيلكي داد و فرياد مي‌كنيم. من كه از ديگران بهتر فارسي را بلد هستم، شروع كردم به فارسي حرف زدن و امان خواستن و ناله كردن. يكي‌شان با فارسي لهجه‌دار فرياد زد: آهاي خاك برسرها! مگر شماها ايراني هستيد؟ با هزار مكافات توي آن تاريكي و آتش و گلوله، حالي‌شان كردم كه ما هم ايراني هستيم اما گيلاني! بنده خداها به ما كه رسيدند، كلّي شرمنده شدند. بعدش با مهرباني، زخم‌هاي‌مان را پانسمان كردند و بي‌سيم زدند عقب تا بيايند ما را ببرند. حالا من كه در بين دوستانم بهتر فارسي حرف مي‌زدم با كسي كه بين ترك‌ها فارسي بلد بود، نقش مترجم را بازي مي‌كرديم و هم قربان‌صدقه يكديگر مي‌رفتيم و هم فحش مي‌داديم و گله مي‌كرديم كه چرا به زبان آدميزاد كمك نخواسته‌ايم و منظورمان را نرسانده‌ايم! تا نيم‌ساعت درد يادمان ‌رفت و ما هم مثل مجروح رشتي مي‌خنديديم و ناله مي‌كرديم. پرستار آمد. وقتي خنده و ناله‌مان را ديد، باتعجب پشت دستش زد و با لهجه تركي گفت: وا، شماها خل‌وچل شده‌ايد؟ هر هشت ‌نفري با صداي بلند خنديديم و پرستار، جانش را برداشت و فرار كرد! منبع: نشريه امتداد - ش 44
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن