تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دانايى سرآمد همه خوبى‏ها و نادانى سرآمد همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804855853




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حق هر مردمی است که توان دفاع از خود را داشته باشند


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در نشست ابعاد حقوقی تسلیح کرانه باختری مطرح شد؛
حق هر مردمی است که توان دفاع از خود را داشته باشند

باوند


شناسهٔ خبر: 2510783 سه‌شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۰
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها

هرمیداس باوند در نشست ابعاد حقوقی تسليح كرانه باختری از منظر حقوق بين الملل گفت: باید خط مشیی اتخاذ کرد که به نفع فلسطینی‌ها تمام شود. حق هر مردمی است که توان دفاع از خود را داشته باشند. به گزارش خبرنگار مهر، طی دهه‌های گذشته رژیم صهیونیستی با اشغال کرانه باختری و  نوار غزه، طبق گفته قطعنامه‌های سازمان ملل که آن را دولت اشغالگر نامیدند، مستند به گزارش گلدستون در جنگ بیست و دو روزه، قوانینی را نقض کرده که این قوانین می‌تواند جزو شدیدترین نقض‌ها محسوب شود. جنگ هشت روزه، جنگ بیست و دو روزه و اخیراً جنگ پنجاه و یک روزه اتفاقاتی بوده که رژیم صهیونیستی را بیش از پیش در چالش عدم مشروعیت قرار داده است.مناظره انديشه ای ابعاد حقوقی تسليح كرانه باختری از منظر حقوق بين الملل به همت سازمان بسيج حقوق دانان، كانون انديشه جوان، هيأت حمايت از كرسی های آزاد انديشی و با مشاركت بسيج دانشجويی دانشگاه شهید بهشتی با حضور دكتر هرميداس باوند استاد حقوق بین‌الملل و دكتر توكل حبيب زاده عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در دانشكده حقوق دانشگاه بهشتی برگزار شد.از نکات قابل تأمل در این نشست اندیشه‌ای که دیروز یازدهم اسفندماه با موضوع «ابعاد حقوقی تسلیح کرانه باختری از منظر حقوق بین‌الملل» برگزار شد، ‌حقوقی بودن مباحث در این مناظره بود.صاحبنظران همچنین پیرامون موضوعات مختلف به بحث نشستند؛ از جمله: توصیف حکومت اشغالگر و وظائف آن، قوانین جنگ و حقوق جنگ و آنچه در غزه و کرانه باختری در این جنگ‌ها گذشته، چگونگی دفاع مشروع فلسطینی‌ها، حقوق افراد تحت حکومت اشغالگر  و نیز مجوزهای آنان در صورت عدم رعایت حقوقشان.در ابتدا دکتر توکل حبیب زاده پیش از سخنان دکتر باوند به عنوان مقدمه سخنانی را پیرامون مقاومت مردم فلسطین ایراد و گفت: بحث مقاومت مسلحانه قطعاً ذیل مقاومت مطرح خواهد شد که طبعاً در راستای موضوعات اخیر تسلیح کرانه باختری است که از سوی جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یک سیاست اعلام شده است.وی در بررسی حقوقی این موضوع به واکاوی مفهوم حق تعیین سرنوشت و ذینفعان این حق و نیز حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین در پرتو حقوق بین‌الملل پرداخت و اینکه آیا مردم فلسطین در زمره این ذینفعان قرار می‌گیرند؟حبیب‌زاده یادآور شد: حق تعیین سرنوشت یکی از اصول بنیادین حقوق بین‌الملل است و نظرات مختلفی در مورد محتوای حق تعیین سرنوشت مطرح شده. حق تعیین سرنوشت به عنوان یک ایده سیاسی در اعلامیه استقلال آمریکا و اعلامیه حقوق بشر و شهروندی فرانسه در ۱۷۸۹، ریشه دارد و این دو ملت، یعنی آمریکایی‌ها و فرانسوی‌ها بر همین مبنا علیه حاکمیت وقت انقلاب کردند. در طول قرن نوزده اصل تعیین سرنوشت از سوی جنبش‌های ناسیونالیستی به کار گرفته شد که هر ملتی حق دارد دولت مستقلی تشکیل دهد و متوجه شدند هر گروهی که به عنوان یک ملت انسجام و یکپارچگی لازم را داشته باشد، می‌تواند ادعای استقلال‌خواهی داشته باشد.وی افزود: در فرایند اتحاد آلمان و ایتالیا نیز همین ایده به کار گرفته شد و با ایده حق تعیین سرنوشت، این دو کشور متحد شده و به آلمان و ایتالیای امروزی تبدیل شدند.   بعد از انقلاب بلشویکی روسیه نیز ایده تعیین سرنوشت با پدیده ناسیونالیسم به گونه دیگری بر اروپای شرقی گره خورد و گروه‌های انسانی که دارای ویژگی‌های مشترک زبانی، نژادی و مذهبی بودند، مدعی شدند که یک ملت را تشکیل می‌دهند و بنابراین به دنبال تشکیل دولت برآمدند و این همان ایده‌ای ست که در اعلامیه ۱۴ ماده‌ای ویلسون رئیس جمهور وقت آمریکا در  جریان جنگ جهانی اول مطرح شد.عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) توضیح داد: اما این ایده در ادامه، موجب تجزیه امپراتوری‌های دیگر از جمله امپراتوری عثمانی شد که بعد از تجریه، سرزمین‌های جداشده از این امپراتوری، در قالب نظام نمایندگی میثاق جامعه ملل قرار گرفتند و مقرر شد که دولتی از دولت‌های قدرتمند وقت از جمله انگلیس و فرانسه بتوانند با کمک اندکی که به این ملت‌ها انجام می‌دهند، آن‌ها را به سمت تشکیل دولت سوق بدهند که این سرزمین‌ها به گروه الف، ب و جیم تقسیم شدند. نظام نمایندگی بعد از میثاق جامعه ملل و سرزمین‌های سه‌گانه و مبنای استقلال‌خواهی این ملت‌ها یا سرزمین‌هایی که در گروه الف قرار گرفتند همین ایده حق تعیین سرنوشت بود که هنور البته بُعد حقوقی به معنای خاص کلمه به خود نگرفته بود. فلسطین در زمره سرزمین‌های گروه الف قرار گرفت و مقرر شده بود که دولت سرپرست یعنی انگلستان با اندک کمک و ارائه مشاوره این سرزمین‌ها را به استقلال برساند همچنان که در عراق، سوریه، لبنان و اردن این امر رخ داد؛ اما برای فلسطین سرنوشت دیگری رقم زدند.حبیب‌زاده یادآور شد: بعد از جنگ جهانی اول، حق تعیین سرنوشت، به عنوان سلاح مبارزه‌طلبی و مبارزه با استعمار به کارگرفته شد. یکی از اهداف سازمان ملل در ماده یک و همچنین ماده ۵۵ این منشور، همین رعایت و احترام به حق تعیین سرنوشت ملت‌ها و خودمختاری آن‌ها اعلام شد. در فصل ۱۱ و ۱۳ این منشور، مبنای حقوقی برای جنبش‌های آزادیبخش و مبارز علیه استعمار مطرح و بعدها به قاعده بین‌الملل عرفی تبدیل شد. دیوان بین المللی دادگستری هم در چند پرونده به آن استناد کرده است. بنابراین به تدریج با عنایت به مقررات منشور ملل متحد و نیز قطعنامه‌های بعدی  سازمان ملل به ویژه مجمع عمومی این اصل یا ایده سیاسی، بُعد حقوقی به خود گرفت و به عنوان حق تعیین سرنوشت، در منشور و قطعنامه‌ها جا خوش کرد.وی تصریح کرد: در ادامه همین مفهوم است که مجمع عمومی سازمان ملل با ارائه تفسیر مترقی از مقررات منشور ملل متحد به ویژه فصل‌های ۱۱ و ۱۳، در حوزه سرزمین‌های تحت نظام  قیمومت، قطعنامه‌هایی را  زمینه استعمار زدایی تصویب کرد. مجمع عمومی بر اساس اعلامیه استقلال، اعطای استقلال به کشورها و ملت‌های تحت استعمار، حق تعیین سرنوشت را  به عنوان یکی از تعهدات ناشی از منشور اعلام می‌کند و تمامی ملت‌ها از این حق تعیین آزادانه وضعیت سیاسی و پیگیری توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود برخوردار می‌شوند. به طوری که در سال‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰  به بعد قطعنامه‌های متعددی داریم که در مجمع عمومی به تصویب می‌رسد و بر اساس آن اصل برابری حقوق انسان‌ها و ملت‌ها و حق تعیین سرنوشت آنها تدوین می‌شود. از ۱۹۹۰ به بعد یک دهه از سوی مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان دهه استعمارزدایی اعلام می‌شود و  در حال حاضر ما در دهه سوم استعمار زدایی هستیم.حبیب زاده بخش نخست سخنانش پیش از سخنرانی دکتر هرمیداس باوند را چنین جمع‌بندی کرد: حق بر استقلال و خودمختاری خارجی، صرفاً و انحصاراً  در مورد سه گروه از ملت‌ها به رسمیت شناخته شد: ملت‌های تحت استعمار، ملت‌های تحت اشغال خارجی و ملت‌های تحت رژیم آپارتاید؛ البته خارج از پدیده استعمارزدایی نیز حق تعیین سرنوشت مفهوم دیگری پیدا کرده که آن هم در اثر تحولات حقوق بشر هست و برای همه ملت‌ها و نه فقط برای مردمان تحت استعمار این حق به رسمیت شناخته شده است. حق تعیین سرنوشت در بُعد خارجی به معنای استقلال خواهی فقط برای آن سه گروه  از ملت‌ها است. اما در بُعد داخلی هم حق تعیین سرنوشت معنا و مفهوم دیگری پیدا کرده که پیش‌تر این مفهوم نبود: صرفاً مشارکت سیاسی همه ملت ها در امور کشورشان. حقوق اقلیت‌های مذهبی و قومی را باید در چارچوب حق تعیین سرنوشت داخلی مشخص کنیم. البته به این معنا نیست که آن‌ها حق استقلال خواهی داشته باشند. در اسنادی که فلسطینیان در طول مبارزاتشان صادر کرده‌اند به این بُعد از ویژگی‌های خود اشاره داشته اند: در یک جا هویت فلسطینی، ملت عرب فلسطینی، شهروندان عربی که از سال ۱۹۴۷ ساکن فلسطین بودند؛ این مفهوم انعکاس یافته یعنی فلسطینی‌ها خودشان را  ملت می‌دانند.به گفته حبیب‌زاده، حکم سرپرستی که برای فلسطین در چارچوب میثاق جامعه ملل نوشته شد و به موجب آن، به انگلستان این اجازه داده شد که موقتاً فلسطین را اداره کند، آن نوع نمایندگی با اصل نمایندگی مغایرت داشت زیرا در حکم سرپرستی فلسطین برای انگلستان دو هدف متناقض گنجانده شد: به استقلال رساندن فلسطین مانند عراق، سوریه، لبنان و اردن و ایجاد وطن ملی یهود برای یهودیان در فلسطین!در ادامه، دکتر داوود هرمیداس باوند، استاد حقوق بین‌الملل، در مقدمه، به تعریفی کلی از نظام بین‌الملل پرداخت و گفت: نظام بین‌المللی بر دو بنیان استوار است؛ یکی بنیان حقوق است که اصل برابری حاکمیت کشورها و اصل ژئوپولیتیک کشورهاست و در نظام بین‌المللی نه تنها نظم‌های نوین بین‌المللی به وسیله قدرت‌های برتر یا فاتح تأیید و تنظیم شده بلکه در روند تعاملات سیاسی و موارد حقوقی بین‌المللی هم اثر گذار هستند. در فصل ۷ شورای امنیت هیچ  اشاره‌ای به عدالت نیست بلکه مصلحت سیاسی تصمیم‌گیرنده است. در فصل شش هست؛ در حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات بین‌المللی طبق عدالت و حقوق بین الملل ولی در فصل هفت، دقیقاً مصلحت سیاسی است. مصلحت سیاسی هم معمولاً پیرامون نظرات، مصالح و منافع قدرت‌ها و اعضای دائمی است: عمدتاً کشورهایی که منافع ملی شان را در ابعاد گسترده تعریف می کنند در نقاط مخالف جهان و معتقدند در خلیج فارس و  آسیای جنوب شرقی دارای منافع حیاتی هستند یعنی اینها این صلاحیت را دارند که در فعل و انفعالات و تعاملات این مناطق اظهارنظر یا حتی تصمیم‌گیری کنند.وی در مورد جنبش‌های آزادیخواهانه در آمریکا و  انقلاب کبیر فرانسه گفت: انقلاب کبیر فرانسه حسنش این بود که برای اولین بار اصل آزادی تعیین سرنوشت را به دلیل اینکه حاکمیتی که قبلاً در انحصار امپراتوران و پادشاهان بود، بر آن بود که حاکمیت از آن مردم و ملت است. بنابراین دولت‌ها کارگزار ملت‌ها هستند و مردم هستند که درباره آینده‌شان تصمیم می‌گیرند. بعد از انقلاب فرانسه و شکست ناپلئون دو نهاد ایجاد شد؛ یکی کنسرت اروپایی بود یکی هم اتحاد مقدس. اتحاد مقدس تمام نظرش این بود که باید از تمام جنبش‌های آزادی‌خواهانه و استقلال‌طلبانه جلوگیری کند. کنسرت اروپایی هم می گوید که هر بحرانی پیش بیاید، کشورهای بزرگ با برگزاری کنفرانس‌هایی مشکلاتشان را حل و فصل کنند که همین هم تا حدودی موجب شد جنگ بین‌المللی پیش نیاید. بعد از الهام از ارزش‌های انقلاب کبیر فرانسه، بلافاصله در آمریکای لاتین می‌بینیم ژنرال میراندا که در ارتش ناپلئون بود، جنبش‌های آزادی‌خواهانه‌ای را بر اساس همین ارزش‌ها در شمال به رهبری «سیمون بولیوار» و  «خوزه سن مارتین» در جنوب شکل می‌دهد از ۱۸۲۳ و موفق می‌شود استقلال ر ا در آمریکای لاتین ایجاد کند. بسیاری معتقدند که مفهوم قیمومیت اولین گام در راستای ختم استعمار است.وی ضمن بازخوانی و ارائه تعریفی جامع از قوانین بین‌المللی پیرامون حقوق فلسطینی‌ها به عنوان یک ملت تأکید کرد: اگر موجودیت اسرائیل مبتنی بر تصمیم نهاد بین‌المللی همچون سازمان ملل است پس ایجاد کشور فلسطین هم برگرفته از همین مشروعیتی است که اسرائیلی‌ها ادعا می‌کنند. تا زمانی که ناصر و ناصریسم روند مسلط در جهان عرب بود، فلسطینی‌ها امیدشان را بسته بودند به این جریان و فعالیتی هم که می‌کردند زیر دید نفوذ ناصریسم بود. اما بعد از سقوط ناصر اینها به این نتیجه رسیدند که سرنوشتشان وجه‌المصالحه کشورهای عربی شده و خودشان باید سرنوشتشان را به دست بگیرند.باوند ضمن اشاره به وجود گروه‌های مختلف مبارز فلسطینی، تأکید کرد: تا پیش از قرارداد اسلو، تمام این گروه‌ها از دید اسرائیل تروریستی بودند اما بعد از امضای قرارداد، جنبش آزادیبخش فلسطین، موجودیت این رژیم را به رسمیت شناخت (باامضای قرارداد).وی خاطرنشان کرد: در کمپ دیوید اول که بعد از مصر و اسرائیل منعقد شد، بخشی به آینده فلسطین اختصاص داشت؛ در آنجا هم یک دوران کوتاه‌مدت خودگردانی پیش‌بینی شده بود و بعد هم در صورت اقتضای شرایط، تأسیس کشور مستقل فلسطین. اسرائیل بر خلاف کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو و پروتکل‌های الحاقی عمل کرده؛ بیش از هزاران نفر را کشته و بیش از ده‌ها هزار نفر را زخمی کرده؛ نه تنها جامعه بین‌المللی آنچنان که باید بر خلاف نقض قوانین واکنشی نشان نداده بلکه انتظار تمجید هم داشته. حق هر مردمی است که توان دفاع از خود را داشته باشند. امروزه پارلمان کشورها حق ذاتی ملت فلسطین را برای ایجاد کشور مستقل به رسمیت می‌شناسند. با توجه به تحولات منطقه و جهان، شرایط برای فلسطینی‌ها بهتر شده گرچه هنوز به دلیل نکاتی که در قرارداد اسلو پیش‌بینی شده بود همچون عدم حق تشکیل ارتش ملی در فلسطین و نیز حق اسرائیل برای اقدام نظامی در صورت احساس تهدید از سوی فلسطینی‌‌ها و  برخی از فلسطینی‌ها هم تلویحاً آن را پذیرفتند، مشکلاتی وجود دارد.در ادامه نشست نیز، بار دیگر دکتر حبیب‌زاده و در قسمت دوم سخنانش مباحثی همچون مقاومت ملت فلسطین برمبنای حق تعیین سرنوشت و دفاع مشروع و تبیین ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد درباره دفاع مشروع را مطرح کرد.وی با اشاره به قطعنامه‌هایی همچون اعلامیه اصول حقوق بین‌الملل ۱۹۷۰ درباره روابط دوستانه و همکاری بین دولت‌ها، منشور آفریقایی حقوق بشر و نیز قطعنامه تجاوز ۱۹۷۴، تأکید کرد: این امکان وجود دارد که دفاع را به معنای حرکت مسلحانه و عمل متقابل مسلحانه بدانیم که عمل متقابل  نیاز به یک تعریف خاصی در قوانین بین‌الملل دارد اما دفاع مشروع را می‌توان مسلحانه هم فرض کرد و ایرادی بر این نیست.حبیب‌زاده که در ذیل عنوان حقانیت ملت فلسطین برای تشکیل کشور مستقل فلسطین صحبت می‌کرد، اظهار داشت: ناتوانی جامعه بین‌المللی در حل مسئله فلسطین در بیش از نیم قرن گذشته چاره‌ای جز مقاومت و مبارزه را برای فلسطینی‌ها باقی نگذاشته است. گرچه آنها در راه مبارزه با عنوان سازمان‌های تروریستی معرفی می‌شوند و هر گونه کمک به آن‌ها کمک به فرآیند تروریست تلقی می شود اما راهی جز مقاومت وجود ندارد.وی با استناد به قطعنامه‌های سازمان ملل به بررسی این موضوع پرداخت که آیا می‌توان این مبارزات را در قالب حق دفاع مشروع و حق تعیین سرنوشت تعریف کرد؟ به زعم وی، دو مبنا برای مبارزات فلسطینی‌ها وجود دارد: حق دفاع مشروع و حق تعیین سرنوشت. در مورد اصل مبارزات فلسطینی‌ها حتی مسلحانه لازم است، بحث شود؛ حال منجر به تشکیل کشور فلسطین بشود یا نه.به گفته حبیب‌زاده، به واسطه ماده ۵۳ و ۶۴ کنوانسیون وین حقوق معاهدات هر گونه موافقت نامه‌ای که بر خلاف حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین منعقد شود، باطل است. پس آیا کسی یا دولتی حق دارد در قراردادی مثل قرارداد اسلو از حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین کوتاه بیاید!؟ پس تعهدات جامعه ملل در قبال این موضوع چیست؟گزارش مخبر ویژه کمیسیون فرعی جلوگیری از تبعیض و حمایت  از اقلیت ها، موضوع پایانی حبیب زاده بود. وی در این باره گفت: این گزارشگر با استناد به قطعنامه‌های متعدد از جمله قطعنامه ۳۱۰۳ سال ۱۹۷۳ مجمع عمومی و بند چهار ماده یک پروتکل اول الحاقی، مبارزات آزادیبخش ملی این ملت ها را اعلام می‌کند که مخاصمه داخلی نبوده و بین‌المللی است و بر این مبنا معتقد است که دولت‌های ثالث تعهدی به عدم مداخله ندارند.پس از سخنان دکتر حبیب‌زاده، دکتر باوند بخش دوم سخنان خود را با پاسخ به یک پرسش آغاز کرد مبنی بر اینکه آیا اساساً وی با تسلیح کرانه باختری به لحاظ حقوقی موافق است یا نسبت به آن ملاحظاتی هم دارد؟وی در این باره توضیح داد: مردمی مظلوم که به صورت مکرر مورد تهدیدات و تجاوزات مقطعی قرار می‌گیرد ولی گاه‌گاهی این کمکی که می‌شود، باید به صورتی باشد که به جای آنکه به نفع این مردم باشد دستاویز و بهانه‌ای برای مخالفان شود. فرض کنید حماس و جهاد اسلامی تمام نگاهشان این است که موجودیت اسرائیل موجودیت غیرقانونی است و اسرائیلی‌ها هم خیلی از این بابت خوشحالند و هر گاه به توافقی نزدیک می‌شوند، می‌گویند وقتی این گروه‌ها این دیدگاه را دارند، چه تضمینی برای امنیت ما وجود دارد. وقتی قرار شد حماس و دولت عباس ادغام شوند، اسرائیلی‌ها به شدت نگران شدند چون بهانه اصلی شان  از بین می رفت. اصلاً کشتار کرانه باختری و نوار غزه برای این بود که دولت عباس را در این رویدادها ساکت نگه دارند و دوباره شکاف ایجاد کنند. گروه‌های حماس یا جهاد اسلامی را هم که آمریکا و کشورهای اروپایی در شمار گروه‌های تروریستی می‌دانند یعنی اسرائیل، جو نسبی بین‌الملل را هم به نفع خود فراهم کرده است. گاهی ما بر اساس مبانی ارزشی کمکی می‌کنیم ولی اساساً فرایند نتیجه سبب می‌شود که طرف مقابل، استمرار سلطه خودش را مشروع جلوه دهد. باید خط مشیی اتخاذ کرد که به نفع فلسطینی‌ها تمام شود.همچنین دکتر حبیب‌زاده نیز در پاسخ به سؤال یکی از حاضران مبنی بر اینکه «مرز بین تجاوز و دخالت در امور کشورها کجاست و کمکی که شما از دل این قطعنامه‌ها بیرون آوردید، آیا دخالت نابجایی که در منشور سازمان ملل به صراحت منع شده، نیست؟» تأکید کرد: مداخله در بند ۷ ماده دو منشور، ناظر بر عدم مداخله در امور داخلی هر کشور است. اگر مسئله فلسطینی‌ها مسئله داخلی محسوب می‌شد، این مسئله درست بود اما مخاصمه فلسطین اساساً بین‌المللی است.سؤال دیگر را دکتر باوند پاسخگو بود؛ وی در توضیح اینکه آیا تشکیل کشوری با عنوان اسرائیل به لحاظ حقوقی درست بود و چرا کشوری با عنوان فلسطین مطابق همان قطعنامه ۱۹۴۷ هنوز تشکیل نشده است؟ گفت: نهادهایی که جوامع بین‌الملل ایجاد کردند و برای آن مشروعیت قائل شدند، مثل سازمان ملل متحد یا دیوان کیفری بین‌الملل و خود را به تصمیمات آن ها ملزم دانستند، پیش آمده در مورد جوامعی که شاید از لحاظ مبنای مشروعیتش تبدیل به یک کشور جدید شده، بنابراین سازمان ملل نهادی است که ما همه عضو هستیم در آن و برای آن اعتبار قائلیم اما زمانی که فلسطین را بین دو کشور تقسیم کرد همه پذیرفتند و خود کشورهای عربی به رسمیت شناختند. مصر، اردن، مراکش و تونس حتی از آغاز هم خیلی تعاملات و روابط دیپلماتیک خود را حفظ کردند. بنابراین بد یا خوب وضعیتی است که پیش آمده و خود فلسطینی‌ها هم این وضعیت را قبول کرده‌اند. ما بحثمان در این است که در شرایط موجود چه باید کرد. البته جو بین‌المللی و به ویژه کشتارهای اسرائیل قویاً فضا را به نفع فلسطینی‌ها تغییر داده است.یادآوری می‌شود این نشست تخصصی با همکاری سازمان بسیج حقوقدانان و کانون اندیشه جوان و با حمایت و تأیید هیأت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی و نقد و مناظره و بسيج دانشجويی دانشگاه شهید بهشتی در تالار آزادی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن