تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 3 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):سخن طیب و پاکیزه را از هر که گفت بگیرید،‌ اگر چه او خود،‌ بدان عمل ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1868493246




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چه کنیم از اعمال خوب خودمان خوشمان نیاید!


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: چه کنیم از اعمال خوب خودمان خوشمان نیاید!
جاهل‌ترین جهّال، نفس امّاره است. لذا کسی که به خودش، عملش، فعلش و ... راضی است، معلوم است که به جاهل‌ترین جهّال، یعنی نفس دون، تن داده است.


چه کنیم از اعمال خوب خودمان خوشمان نیاید!

تقوا؛ اسّ و اساس بندگی پروردگار عالم
 
در باب بندگی، پروردگار عالم، انسان را با کرامت و بزرگواری خودش، کریم کرد، «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِى آدَمَ» و بیان شد: نمی‌توانیم کریم شویم، إلّا به تقوا، «لَا کَرَمَ‏ کَالتَّقْوَى‏». لذا اگر انسان بفهمد اساس برای بندگی پروردگار عالم، همین تقواست؛ آن‌وقت است که دیگر همه مطالب برای متّقی معلوم می‌شود. طوری که بیان فرمودند: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقین‏»، «ذلِکَ»، تمام آنچه که در کتاب از اسرار هست، برای متّقی معلوم می‌شود و به واسطه این تقوا، هدایت پیدا می‌کند.
 
لذا وقتی این حال برای انسان پیش آمد، می‌فهمد که اگر حتّی عالم را هم (به صورت ظاهر) بخواهد در تسخیر در بیاورد، راهش تقواست و انسان به هیچ جایی نمی‌تواند برسد إلّا به تقوا.
 
  
خشنودی از مدح شدن در نزد دیگران و دوری از عقل و حکمت!
 
آن‌وقت است که باید دنبال مطالبی باشد؛ اوّلاً درک تقوا و ثانیاً مراقبه است که اگر این‌طور شد، دیگر برنده است و پروردگار عالم هم به قدری به انسان، لطف دارد که آنچه که به نام تکلیف بما هو تکلیف، برای انسان قرار داده می‌شود، همه این‌ها عامل رشد خود بشر می‌شود و یکی از همین تکالیف، مراقبه است. وقتی انسان، مراقبه کند؛ دیگر حتّی لحظه‌ای غفلت او را فرا نمی ‌گیرد و به تعبیراولیاء الهی تقوا در درون او، تجلّی پیدا می‌کند. امیرالمومنین (صلوات اللّه و سلامه علیه) فرمودند: «أیُّها النّاسُ، اعلَموا أنّهُ لیسَ بعاقِلٍ مَنِ انزَعَجَ مِن قَولِ الزُّورِ فیهِ، ولا بحَکیمٍ مَن رَضِیَ بثَناءِ الجاهِلِ علَیهِ» : ای مردم! بدانید و آگاه باشید: کسی که از سخن ناحقّ و دروغی که در مورد خودش گفته می‌شود، خوشش بیاید، عاقل نیست. چون چنین کسی در باب مراقبه، مواظب است. گاهی خود نفس، ما را مدح می‌کند، نه دیگری! مهم این است. اگر حتّی عالم را هم (به صورت ظاهر) بخواهد در تسخیر در بیاورد، راهش تقواست و انسان به هیچ جایی نمی‌تواند برسد إلّا به تقوا
 
مدح دو حال دارد: یک حال این است که دیگران ما را مدح می‌کند و خطر دارد. یک حال هم این است که نفسمان، ما را مدح می‌کند. این که اولیاء مدام از مراقبه می‌گویند، به همین خاطر است.
 
نفس چه می‌گوید؟ می‌گوید: الحمدلله اهل نماز هستی! الحمدلله اهل روزه هستی! الحمدلله اهل کارخیرهستی! الحمدلله دست دیگران را گرفتی! الحمدلله تا حالا، خدمات خیلی خوبی داشتی! و ...؛ یعنی با این الحمدلله گفتن، ما را فریب می‌دهد. لذا این، سخن ناحقّ است که اگر انسان، این مدح نفس را بپذیرد، معلوم است دیگر عاقل نیست، « أنّهُ لیسَ بعاقِلٍ».
 
بعد هم حضرت فرمودند: «ولابحَکیمٍ مَن رَضِیَ بثَناءِ الجاهِلِ علَیهِ»، معلوم است کسی که به ثنای جاهل، دل خوش باشد؛ خردمند نیست و از حکمت بویی نبرده است و کدام جهلی بالاتر از نفس دون است؟!
 
لذا این که اولیاء خدا هیچ موقع از خودشان راضی نبودند (منظور، از خود راضی بودن نیست، یعنی از عملشان راضی نبودند)، برای این بود که می‌ترسیدند یک لحظه نفس دون، ثنای آن‌ها را کند. تا عملی را انجام می‌دادند، بلافاصله می‌گفتند: اوّلاً معلوم نیست که این عمل، به سرانجام برسد. ثانیاً معلوم نیست پروردگار عالم آن را پذیرفته باشد؛ چون اصل این است که او بپذیرد. مورد اوّل که در مورد به سرانجام نرسیدن عمل بود؛ یعنی امکان دارد بعد از این، نعوذ بالله گناهی کنم و این عمل را از بین ببرم. کما این که در باب ذکر هم بیان کردیم که پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمودند: هر لا اله ‌إلّا الله که می‌گویید، یک درختی برای خود در بهشت، غرس می‌کنید؛ گفتند: یا رسول‌ الله! چقدر عالی است! حضرت فرمودند: امّا چقدر سخت! چون اگر گناه کنید، گناه شما، حکم آتش را دارد و یکباره همه آن باغی را که درست کردید، آتش می‌زند!
 
لذا اولیاء می ‌ترسند و می ‌گویند: اوّلاً معلوم نیست که آخر عمل به کجا می‌رسد. ثانیاً می‌گویند: از کجا بدانم پروردگار عالم آن را قبول کرده است. این که خودم ازعمل خودم خوشم بیاید، مهم نیست. این که دیگران از من تعریف و تمجید کنند و به من بارک‌الله بگویند و صد آفرین به من بدهند، به درد نمی‌ خورد. امّا موقعی که عندالله، مهر قبولی خورد و توانستم تا آخر عمرم، آن را حفظ کنم؛ این، مهم است.
 هر کس تو را مدح کند، سر تو را بریده
اولیاء خدا فرمودند: جاهل‌ترین جهّال، نفس امّاره است. لذا کسی که به خودش، عملش، فعلش و... راضی است، معلوم است که به جاهل‌ترین جهّال؛ یعنی نفس دون، تن داده است. گفته: بارک‌الله، عجب کارهایی می‌کنی و ... . لذا کسی که اهل مراقبه باشد، از مدح نفس می‌ترسد.
 
برای همین است که امیرالمومنین (صلوات اللّه و سلامه علیه) فرمودند: «مَن مَدَحَکَ فَقَد ذَبَحَکَ» ، هر کس تو را مدح کرد، بدان که سر تو را بریده است. اگر هم نفس دون، انسان را مدح کند، دیگر تمام است.
 
 کد اساسی مراقبه
 
پس اگر بخواهیم مراقبه کنیم، اوّلین راه این است که جدّی اجازه ندهیم نفس حرکت کند. یعنی حالا که پروردگارعالم از باب اعجازش، هم تقوا و هم فجور را در ما قرار داده، «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» ، نگذاریم نفس دون ما را به فجور بیاندازد. یکی از راه‌های آن هم همین است که انسان فکر نکند کسی شده است. نفس دون همین حال را برای انسان ایجاد می‌کند که تو تصوّر کنی کسی شده‌ای! لذا اسّ و اساس مراقبه، در مراقبه از نفس است که اجازه ندهیم نفس، ما را از خود راضی بار بیاورد.
 این که اولیاء خدا هیچ موقع از خودشان راضی نبودند (منظور، از خود راضی بودن نیست، یعنی از عملشان راضی نبودند)، برای این بود که می‌ترسیدند یک لحظه نفس دون، ثنای آن‌ها را کند
 چه کنیم که از اعمال خوب خودمان، خوشمان نیاید؟
 
آن‌وقت اگر این‌طور شود، چه؟ اگر خیر انجام دهد، چه؟ اگر همه کارهای او خوب بود، چه؟ بالاخره بشر، یک تشویقی می‌خواهد. کار خوب در انسان، فرح و شادی می‌آورد و این، عیبی ندارد. روایت هم گاهی بیان می‌فرمایند که انسان باید از کار خوب، خوشش بیاید و از کار بد، بدش بیاید. حتّی وقتی نعوذبالله عمل زشتی انجام داد و بعد از آن، خودش از خودش متنفّر شود، نشانه ایمان اوست. پس انسان از عمل خوب خوشش می‌آید، حالا باید چه کار کند؟! چون شما از طرفی می‌گویید: اگر از عمل خوب خوشت آمد، شاید نفس دون تو باشد که دارد تو را مدح می‌کند، فریب می‌دهد و غافل می‌کند که دیگر مراقبه نداشته باشی و می‌خواهد تو را ذبح کند؛ پس چه کار کند؟!
 
اولیاء الهی یک نسخه دادند، می‌گویند: در کارهای نیک، همه را تکلیف بدان. یعنی تکلیف، این نیست که انسان، فقط نماز بخواند و روزه بگیرد و بگوید: من چون نماز می‌خوانم و روزه می‌گیرم، تکلیفم را انجام دادم. حتّی اگر به دیگران کمک می‌کند، این را تکلیف الهی بداند و بگوید: من تکلیفم را انجام دادم و هنری نکردم. پروردگار عالم به من مرحمت کرد و مطلبی را به من داد، امّا از آن طرف هم بیان فرمود: نشانه‌های متّقین عالم، این است که انفاق می‌کنند؛ پس من هم که انفاق کردم، تکلیف خودم را انجام دادم. چون من عبد خدا هستم و بناست بین فجور و تقوا، تقوا را برگزینم و متّقی شوم.
 
پس اگر فلان عمل را انجام دادم و دست کسی را گرفتم، تکلیفم بوده و هنری نکردم. اگر این دید را داشته باشیم، دیگر این مطلب انسان را قلقلک نمی‌دهد که تو هم کار خوب بلد هستی و ... . لذا باید بگوید: تو خیلی هنر نکردی! فقط تکلیفت را انجام دادی! اگر این‌طور باشد دیگر منتظر نیستی که هم نفست و هم آن کسی که برایش کاری انجام دادی، از تو تشکّر کنند.
 
تبیان

پنجشنبه 7 اسفند 1393 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن