واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یک محقق:
زندگینامهنویس باید علوم مختلف بداند
شناسهٔ خبر: 2453776 پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۸
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
یک محقق در نشست «طالقانی، زندگی و شیوه قرآنی» گفت: کسی که وارد زندگینامهنویسی میشود، باید چند علم را بداند؛ به ویژه باید روانشناسی، جامعه شناسی و ادبیات بداند. به گزارش خبرنگار مهر، دکتر علیرضا ملایی توانی در نشست نقد و بررسی کتاب «طالقانی، زندگی و شیوه قرآنی» با اشاره به اینکه اندیشیدن و کار کردن درباره طالقانی جزو پروژههای فکری بنده بوده است و همواره مشتاق بودهام که پایان نامه فوق لیسانس یا دکتری خود را درباره زندگینامه ایشان بنویسم، اما این امر محقق نشد. اما به محض فارغالتحصیل شدن کتابی تحت عنوان «زندگی نامه سیاسی آیت الله طالقانی» را نوشتم.وی گفت: از اینکه آقای خوشمنش جسارت و جرات به خرج دادهاند و به طالقانی پرداخته است، این جسارت ستودنی است. اما بحث زندگینامهنویسی از شرایط، اصول و چارچوب معرفتشناسی خاصی تبعیت میکند و خوشبختانه سنت زندگینامهنویسی در متن تاریخ ما سابقه طولانی دارد. اما این زندگینامهنویسیها از نوشتههای کاملا توصیفی سنتی استفاده شده است و به نوعی به تجلیل و بزرگداشت افراد میپردازد که آقای خوشمنش هم از این قاعده مستثنی نیست. در صورتی که در مقدمه اثر میگوید سعی کردهام که به دور از تعارفات بنویسم.وی در ادامه یادآور شد: زندگینامه نوشتن به روش علمی تقریبا از قرن 16 و 17 در انگلیس شروع شد و رفته رفته به صورت یک سنت علمی درآمد. زندگینامه نویسی را نباید یک کار ساده دانست که متاسفانه در دانشگاههای ما، آن را ساده میدانند.ملایی در ادامه گفت: کسی که وارد این عرصه میشود، باید چند علم را بداند؛ به ویژه باید روانشناسی بداند. باید نگاه، محیط و خانواده فرد را بشناسد. کسی که زندگینامه بنویسد، باید جامعهشناسی بداند، باید بداند که فرد در چه محیط اجتماعی و طبقه اجتماعی زندگی کرده است. زندگینامهنویس باید ادبیات بداند که به صورت جذاب بنویسد. اما مهمتر از همه این است که کسی که زندگینامه مینویسد باید در حوزه مورد مطالعه آن شخص متخصص باشد.وی افزود: این امر نیازمند این است که ما فرد را در فرآیند شرایط اجتماعی و تاریخی بدانیم نه در خلاء و انتظار از شرایط اجتماعی و تاریخی. سهمی دقیق و عالمانهتر است که متاثر از شرایط اجتماعی و سیاسی نوشته شود. ضعفهایی که در این کار دیده میشود، البته ایشان در این کتاب درباره شرایط جهانی نکاتی را گفته است اما در مورد شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه ایران نپرداخته است.وی در ادامه گفت: نکته مهم این است که چرا طالقانی به تفسیر قرآن پرداخت و چرا آن را در متن زندگی اجتماعی آورد؟ چرا طالقانی آن قدر از تسامح برخوردار است؟ بررسی اینها به شرایط خانوادگی، به فرد برمیگردد که متاسفانه در این اثر به آنها پرداخته نشده است.ملایی افزود: شما میدانید که طالقانی در نهضت آزادی به مهندس طالقانی شهره بود. این برمیگردد به شرایط اجتماعی و زندگی و تربیت طالقانی که پدران آنها، آن شرایط را برای آنها به وجود آورده بودند. طالقانی تسامح را به عنوان بخش لاینفک زندگی یاد گرفت، بازرگان هم آن را آموخت. چرا که شرایط خانوادگیشان برایشان این را ایجاد کرده بود.وی در ادامه بار دیگر به سئوال چرا به قرآن پرداخت اشاره کرد و گفت: ما اگر بخواهیم به صورت بسیط به جهان فکر کنیم و جهانی فکر کنیم، دیگر نگاهها ... جایگاهی ندارد. باید به متون اصلی بپردازیم و اگر بخواهیم گامی در جهت اتحاد مسلمانان برداریم، باید به متون اصلی اسلام برگردیم.وی گفت: من سئوالی از آقای دکتر دارم که چرا به این موضوع وارد شدهاند؟ آیا یک عُلقه یا پروژه دانشگاهی بوده است؟ اما آنچه که به کتاب نگاه کردم، سبک طالقانی از تفسیر قرآن چه بود و چه تمایزاتی با دیگر تفسیرهای موجود در آن زمان داشت؟ چه نوع دغدغهای را طرح میکرد که دیگران نداشتند؟ انتظارم در قسمت اول و دوم اثر برآورده نشد. به ویژه در قسمت دوم مواردی را که گفتم، ندیدم. تعامل طالقانی با جریانها و گروههای مختلف و بحث نگاه تجربی و روشنفکری دینی که مهندس بازرگان به عنوان پدر روشنفکری دینی مطرح است، زبانزد خاص و عام است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]