واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در کلاسهای بنیاد فردید مطرح شد؛
مراد از آفرینش انسان تجلی خداوند و اسماء الله در دل انسان بوده است
سیامک شمس در کلاسهای بنیاد فردید گفت: گفته شده مراد از آفرینش انسان تجلی خداوند و اسماء الله در دل انسان بوده است. قلب انسان مانند فرودگاهی است که حقایق یا اسماء الهی در آن تجلی پیدا می کند. لذا ایشان معتقد بود در ادوار تاریخ قلب انسان می تواند عرش اسماء حسنای الهی یا فرش شیطان و حجاب اسماء جلالی شود. به گزارش خبرنگار مهر، هفتمین جلسه از کلاسها و کارگاه های آموزشی و پژوهشی در خصوص «غرب و غربزدگی و بحران آخر الزمانی عالم کنونی» به اهتمام بنیاد فردید و با همکاری مرکز مطالعات سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران هفته گذشته در محل بنیاد فردید برگزار شد. در این جلسه در ادامه مطالب گذشته، سیامک شمس از اعضای هیئت علمی بنیاد فردید به بحث و بررسی مسائلی در مورد موضوع کلاس پرداخت.شمس در این جلسه گفت: درخصوص مسئله اسماء الله و ظهور آن در ادوار تفکر که استاد فردید طرح کردند و غرب و غربزدگی عصر کنونی را بر اساس غفلت انسان از اسماء حسنای الهی مطرح نمودند، مسئله مستلزم دقت و رجوع به کلام قرآنی تعلیم اسماء به آدم علیه السلام و ابنای اوست. باید توجه داشت که اسماء نه تنها در قرآن کریم و احادیث و کتب عرفا و حکما بخصوص فصوصالحکم ابن عربی آمده بلکه صدها مورد اشاراتی به اسم و اسماء در شعر و ادبیات فارسی و عرب شده است. اشارتی ازقرآن بوده و همینطور جلو آمده و به صورتهای مختلف مطرح شده است اما قبل از اسلام در شرق، در کتب و ادیان هندیان هم به نحوی از تجلی و پرستش صور ربانی و اسماء الهی در ادوار تاریخ یاد شده است. در دوره های بسیار قدیم هند و ایران نیز که عصرامت واحده توحیدی بود، در آن دورهها مسئله اسماء الله و مظهریت انسان مطرح بوده و بعد به اوپانیشادها و مذهب قدیم رسیده از آنجا در فرهنگ های یونان و رومی و اعتقاد آنان به ادوار تاریخ، نفوذ کرده است.وی گفت: اسم اعظم وقتی می آید همه اسماء مطرح است. استاد فردید با توجه به سابقه اسماء در حکمت اسلامی مسئله را طرح کرده اند. گفته شده مراد از آفرینش انسان تجلی خداوند و اسماء الله در دل انسان بوده است. قلب انسان مانند فرودگاهی است که حقایق یا اسماء الهی در آن تجلی پیدا می کند. لذا ایشان معتقد بود در ادوار تاریخ قلب انسان می تواند عرش اسماء حسنای الهی یا فرش شیطان و حجاب اسماء جلالی شود.وی افزود: ما اگر آگاهی، خودآگاهی و دل آگاهی پیدا کنیم حجاب کفر را از میان برمیداریم و از خیلی از سیاهی ها و تباهی ها رفع حجاب می کنیم که البته بسته به امداد وقضای الهی است. رفع تخالف و اسم الهی که می آید همه بر می گردد به واحدیت و احدیت حق؛ که اسماء بروز پیدا می کند. اما درباره اینکه جلال کدام اسم موجب غربزدگی شده است، باید گفت از گذشته نفس انسان مطرح بوده است. مولوی می گوید: مادر بتها بت نفس شماست/زانک آن بت مار و این بت اژدهاست/ نفست اژدرهاست او کی خفته است/ از غم بی آلتی افسرده است. اما در دوره جدید است که انسان و اراده نفسانی او، اصالت و موضوعیت پیدا میکند.عضو هیئت علمی بنیاد فردید ادامه داد: غربزدگی یعنی پذیرش قهری فرهنگ و تمدن جدید و پیروی بی چون و چرای آن بدون خودآگاهی. فردید درجایی دیگر آورده است."غربزدگی کل عالم را گرفته است. غرب خود در کانون غربزدگی است و ما در حواشی آن هستیم. ما در پذیرش قهریه هستیم." فردید می گفت: عقل غربی مسلط می شود بر عقل ما؛ که البته وی غربزدگی را به مرکّب و نامرکّب، ایجابی، سلبی، بسیط و غیر بسیط تفسیم بندی می کرد اما اسمی که اسم النفس انسان است باعث حجاب و بحران شده و به جایی می رسد که ادامه این تاریخ دیگر ممکن نیست. انسان محکوم به اسم است و حجاب آخر الزمان در عصر جدید اقتضای غلبه اسم قهرالهی و طاغوت مضاعف را داشته است که در حقیقت خود انسان است.شمس تصریح کرد: درست است که تمدن غرب در ظاهر خیلی توانمند است اما بحران عظیمی به همراه دارد که دیگر نمی توند به این وضع ادامه دهد. ظاهر غرب چیزی است و باطن آن یک چیز دیگر است. انسان با نفس اماره نمی تواند اسماء الله را درک کند. موقعی که به نفس مطمئنه می رسیم افق نظرگاه انسان باز می شود و به اسم اعظم الله متوجه می شویم.
دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]