واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
گنجینه ای که رهبری خریداری کرد /عکس
با گسترش استعمار در سدههای نوزدهم و بیستم، اتهامهایی علیه جایگاه علمی شیعه طرح شد مبنی بر اینکه نقش تشیع در تاریخ علم اسلامی کمتر از آن است که تا به حال ادعا شده است.
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، از جمله دغدغههای همیشگی رهبر انقلاب در همهی این سالها، ترویج و تبلیغ فرهنگ کتابخوانی در میان مردم بوده است و بارها با زبان گلایه و شکوه نسبت به این موضوع پرداختهاند. ایشان در جایی در اینباره گفتهاند: «مردم ما، با کتاب، بیش از آنچه که امروز انس دارند باید انس بگیرند. کتابخوانی چیزی است که برای یک ملت، فریضه است؛ واجب و لازم است. مردمی که اهل کتاب خواندن باشند، از لحاظ معلومات و ذکاوت و هوشیاری، تفاوت میکنند با مردمی که با کتاب و مطبوعات انس نداشته باشند.» در کنار این موضوع اما شاید جالب باشد که بدانیم رهبر انقلاب، در قامت یک علاقمند به حفظ مواریث شیعه نیز عمل کرده و نگذاشتهاند گنجینههای ناب اسلامی و شیعی که در طول قرنها با مجاهدت علمای شیعه بهدست ما رسیده است، از بین برود. ماجرای خرید کتابخانهی بیش از ۸۰۰۰ جلدی مرحوم حاج مصطفى خوانسارى توسط رهبر انقلاب نیز یکی از آن ماجراهای شنیدنی و جذاب است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت هفتهی کتاب و کتابخوانی برای نخستینبار منتشر میکند.
بیست و دو سال پیش بود که یک دستور در سلسلهمراتب دفتر رهبر انقلاب وارد گردش کار شد. رهبر انقلاب حجتالاسلام محمدی گلپایگانی را مأمور خرید کتابخانهی شخصی یکی از علمای تازه درگذشته در قم کرده بودند. چند سال بعد رهبر انقلاب ماجرای این اتفاق را در یکی از سخنانشان اینطور شرح دادند:
«ما کتابخانهى مرحوم حاج مصطفى خوانسارى را بعد از وفات ایشان خریدیم. ایشان کتابخانهى بسیار نفیسى با پنج، شش هزار جلد کتاب خوب داشت که حدود هزار و اندى از کتابهایش خطى بود. من چون دیدم این کتابها از دست مىرود؛ ضایع مىشود، همهاش را خریدیم. ایشان مثل چشمش این کتابها را حفاظت مىکرد. ما کتابهاى خطى کتابخانهى ایشان را به آستان قدس فرستادیم و کتابهاى چاپىاش را هم به مؤسسهى آقاى مصباح در قم دادیم؛ هدیه کردیم.»۱
اما اصل ماجرا چه بود؟
با گسترش استعمار در سدههای نوزدهم و بیستم، اتهامهایی علیه جایگاه علمی شیعه طرح شد مبنی بر اینکه نقش تشیع در تاریخ علم اسلامی کمتر از آن است که تا به حال ادعا میشده؛ شیعیان تألیفات چندانی ندارند و کتابهای زیادی از آنان بهجا نمانده است! این گفته برای عدهای سخت آمد. بزرگان شیعه نهضتی راه انداختند تا ثابت کنند علمای جهان تشیع نهتنها کم کتاب ننوشتهاند بلکه آثار زیادی در زمینهی علوم مختلف اسلامی تألیف کردهاند.
«معروف بود ... که این کتاب فجر الاسلام را که احمدامین مصرى نوشت، تهمتهاى زیادى و اهانتهاى زیادى در این کتاب به شیعه کرده است -بعد هم ضحى الاسلام و ظهر الاسلام و عصر الاسلام را نوشت و همینطور در همهى اینها همین اهانتها تکرار شده- وقتى منتشر شد، موجب شد که تعدادى از بزرگان و روشنفکران حوزهى علمیهى نجف به فکر بیفتند و پاسخ عملى بدهند. لذا مرحوم آشیخ آقابزرگ تهرانى کتاب الذّریعه را نوشت؛ مرحوم سید محسن جبل عاملى کتاب رجال معروف خودش را و اعیان الشیعه را نوشت؛ مرحوم صدر کتاب تأسیس الشیعه لفنون الاسلام را نوشت؛ اینها دفاع کردند، دفاع عملى. یعنى یک کتاب سیصد چهارصد یا دویست سیصد صفحهاىِ فجر الاسلام موجب شد که چند دایرةالمعارف بزرگ در شیعه به وجود آمد. این، زنگ بیدارباش بود؛ خورد، این طرف بیدار شد و کارى که باید بکند، انجام داد.»۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]