تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819452030




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عدالت‌ و الگوی مصرف/ نقش اصلاح الگوی مصرف در تحقق عدالت -


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مقاله؛
عدالت‌ و الگوی مصرف/ نقش اصلاح الگوی مصرف در تحقق عدالت

اصلاح الگوی مصرف


از نمودهای بارز اصل عدالت در مصرف، لزوم رعایت اعتدال و میانه‌روی است. قرآن کریم بر رعایت میانه‌روی در هزینه‌های زندگی تاکید فرموده است: «و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مى‏ نمايند و نه سخت‏گيرى بلكه در ميان اين دو، حد اعتدالى دارند». مراد از انفاق در این آیه، به دلیل اطلاق و نیز روایت ذیل، هزینه کردن برای زندگی است. به گزارش خبرگزاری مهر، الگوي مصرف از ديدگاه آموزه‌هاي اسلامي، بر اساس اصول و معيارهايي چند ارائه می‌گردد كه از مهم‌ترین آن‌ها، اصل عدالت است. هدف از اين نوشتار، بیان نقش عدالت در نظام‌واره‌ی الگوي مصرف از دیدگاه آموزه‌های اقتصادي اسلام است. از این روی نویسنده مواردی از جایگاه این اصل در الگوي مصرف مورد تحلیل قرار می‌ دهد؛ از جمله: نقش عدالت در تعيين سطح مطلوب تأمین نیازمندی‌ها، عدالت در توجه به اولويت‌ها، عدالت در اصل تقدير معيشت، اصل اعتدال در مصرف، عدالت اجتماعی و حفظ حقوق معنوی افراد در مصرف، اصل انفاق بخشی از مازاد درآمد در راستای تحقق عدالت اقتصادی، نقد «برابری» به‌جای «عدالت» با توجه به اصل رعایت متغیرها، و الگوی ویژه حاکمان بر اساس عدالت.اکنون اصل این مقاله را با هم می خوانیم:نگاهی به جایگاه عدالتجهان هستی بر پایه ی عدل استوار است 1و نظام تشریع نیز همسو با نظام تکوین، بر همین اصل پایه‌ریزی شده است. قرآن کریم، هدف از رسالت پیامبران را، برپایی «قسط» دانسته و همه را به عدل و دادگری، فرمان داده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»2: به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آن‌ها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به عدالت برخيزند»3. روایات نیز، عدالت را «وسیله‌ی سنجش الهی در زمین» 4، «قوام مردم»  و «حیات احکام» دانسته‌اند. تأکیدی که قرآن و روایات بر اصل عدالت کرده‌اند به گونه‌ای است که آن را از محدوده‌ی یک حکم فرعی یا توصیه‌ی اخلاقی خارج نموده و «اصل» خدشه‌ناپذیر و ثابتی ساخته است5.نمودهای اصل عدالت در مصرفمهم‌ترین نمودهای اصل عدالت در مصرف، چنان است که می‌آید.عدالت در تعیین سطح نیازهادر آموزه‌هاي اسلامي بر پایه‌ی اصل عدالت، بر تأمين نيازهاي رفاهي تمام انسان‌ها تأكيد شده است6. بر این اساس، آنچه بایستی در سطح مطلوب تأمين نيازها در نظر گرفته شود عبارت است از:1. اكتفا به حد ضرورت و حداقل در تأمين نيازها،  جز در مواردي خاص(همچون سطح زندگي حاكمان و نيز فقر اختياري در شرايط بحران اقتصادي و مانند آن)، مطلوبيت ندارد بلكه گاه، مجاز نيز نمي‌باشد؛2. حد در طرف حداكثر، تا به آنجاست كه به اسراف و اتراف منتهي نگردد؛3. سطح مطلوب براي عموم مردم، حدي است كه رفاه و آسايش زندگي را به میزان متعارف و معمول، تأمين نمايد.بدین‌سان، عدالت در مصرف محقق می‌گردد. اکنون به اختصار توضیحی پیرامون نکات یاد شده بیان می‌گردد.در مورد نكته ی نخست، مي‌توان به چند دسته از آيات و روايات استناد كرد: آياتي كه نعمت‌هاي متعدد الهي را برمی‌شمارد و بر بهره‌گيري از آن‌ها و تأمين رفاه و آسايش نسبي در زندگي تاكيد فرموده‌اند، به گونه‌اي مصرف فراتر از حداقل‌ها را نشان مي‌دهند7. مناظره ی امام صادق(ع) با جمعي از صوفيه كه مي‌پنداشتند مصرف بايستي در حدّ ضرورت باشد8  و نيز مناظره ابن عباس با  خوارج كه از سوي علي(ع) به سوي آنان فرستاده شد بود9. همچنین رواياتي كه بر مرغوبيت كالاهاي مصرفي، لذيذ بودن غذاها10، لباس زيبا11، وسيع بودن منزل مسكوني و راهوار بودن مركب12 و نيز گشايش در زندگي13 تأكيد كرده‌اند. رواياتي نیز بر لزوم تأمين فقير تا حدّ رسيدن به سطح معيشتي مناسب و توأم با رفاه نسبي تأكيد مي‌كنند14.در مورد نكته ی دوم، يعني نرسيدن سطح مصرف به حدّ اسراف و اتراف، آيات (برای نمونه: اعراف، آیه ی 31؛ اسراء، آیه ی 27-26؛ سبا، آیه ی 34؛ واقعه، آیه ی45-41) و روايات (برای نمونه: کلینی،1367، ج4: 52 و ، ج 6: 441) فراواني وجود دارد.در مورد نكته ی سوم، يعني تعیين سطح مطلوب مصرف، آنچه از آيات و روايات در اين باره بر مي‌آيد، نقش مؤثر عرف و شرايط اقتصادي عموم مردم است: «وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوف‏»15: و خوراك و پوشاك آنان [مادران‏]، به طور شايسته، بر عهده ی پدر است». برخی‏ مستندات حديثي نيز، حاكم بودن عرف و عادت را در تعيين چند و چون كالاهاي مصرفي، ثابت مي‌كنند. از جمله: شخصي درباره علت تفاوت نوع لباس امام صادق(ع) با لباس علي ابن ابي طالب(ع) پرسيد. امام فرمود: علي ابن ابي طالب(ع) آن را در زماني مي‌پوشيد كه نامأنوس نبود، ... فخير لباس كّل زمان لباس اهله: بهترين لباس هر زماني، لباس همان زمان است16.ليك بر اساس اصل عدالت، حدّ عرف محدود به آن است كه به اسراف و تبذير منتهي نگردد و آدمي را به سمت مصرف‌زدگي و هزينه‌هاي بي مورد سوق ندهد.اصل عدالت در توجه به اولويت‌هانمود دیگر اصل عدالت در مصرف، لزوم توجه به اولویت‌ها در تخصیص درآمد است. تعيين اولویت‌های تخصيص درآمد، از دو جنبه ارزيابي مي‌شود:- نخست، از نظر نوع و مقدار كالاهاي مصرفي و خدمات. بي‌گمان تا زماني كه نيازهاي اساسي فرد و جامعه به شايستگي برآورده نشود، نوبت به مصارف رفاهي و كالاهاي تجملاتي نمي‌رسد؛ چه، عدالت به معنای پیش گفته ی خود، اقتضا می‌کند که هر چیز، در جای خود قرار گیرد؛- دوم، تعيين اولویت‌ها بر اساس افراد و گروه‌هاي مصرف‌كننده. بر اساس آموزه‌هاي ديني، در شرايط عادي، تأمين نیازمندی‌های شخصي انسان، در اولويت است. سپس، رفع نيازهاي پدر و مادر، فرزند، همسر و آن‌گاه خويشاوندان نيازمند و سپس ساير نيازمندان و نيز مشاركت در خدمات اجتماعي و امور خيريه، در مراحل بعدي جاي مي‌گيرد17.اصل عدالت و تقدير معيشتاز اصول مهم اسلامي در مصرف، تدبير امور اقتصادي و انضباط مالي است كه با عنوان «تقدير معيشت» مطرح مي‌شود و اصل عدالت نقش مهمی در آن دارد. تقدير معيشت در واقع برنامه‌ريزي صحيح و واقع‌بينانه است تا استفاده از امكانات مالي براي تأمين نيازها و رفاه نسبي، هرچه بيشتر و بهتر انجام گيرد. در روايات، بر این اصل اسلامی تاکید شده است18.تقدير معيشت، دست‌كم بر سه پایه‌ی بنيادين استوار است:الف. توجه به نیازمندی‌های جسمي و روحي و اولويت‌بندي آن كه در بحث پيشين، یاد گردید؛ب. تناسب درآمد با هزينه‌ها. قرآن كريم در اين باره مي‌فرمايد: «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَه مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللهُ لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلا مَا آتَاهَا...»19 ؛ «بر توانگر است كه از دارايي خود هزينه كند، و هر که روزي او تنگ باشد، بايد از آنچه خدا به او داده است، خرج كند. خدا هيچ‌كس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تكليف نمي‌كند»20؛ج. شرايط اقتصادي جامعه و عموم مردم. در تقدير معيشت، به شرايط اقتصادي عمومي نيز بايد توجه شود و بدین‌سان، نقش عدالت در الگوی مصرف، نمود روشن‌تری می‌یابد. بدین معنا كه شرايط نامناسب اقتصادي جامعه، بايستي بر نوع و مقدار كالاهاي مصرفي و چگونگي تخصيص درآمد فرد، تأثيرگذار باشد، حتي در صورتي كه وي از وضعيت مطلوبي برخوردار بوده و شرايط دشوار اقتصادي جامعه، تأثيري بر او نگذارد21.اصل عدالت و ميانه روياز نمودهای بارز اصل عدالت در مصرف، لزوم رعایت اعتدال و میانه‌روی است. قرآن کریم بر رعایت میانه‌روی در هزینه‌های زندگی تاکید فرموده است: «وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواما»22: و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مى‏نمايند و نه سخت‏گيرى بلكه در ميان اين دو، حدّ اعتدالى دارند». مراد از انفاق در این آیه، به دلیل اطلاق و نیز روایت ذیل، هزینه کردن برای زندگی است؛ شخصی از حضرت رضا(ع) در مورد چگونگی تأمین نیازهای خانواده پرسید. امام(ع) فرمود: «بین دو کار ناپسند قرار دارد ... آیا نمی‌دانی که خداوند زیاده‌روی و سخت گیری را ناپسند دانست و فرمود: و الذین اذا انفقوا...»23.براي تعيين حدّ وسط در مصرف، دست‌كم دو معيار اساسي وجود دارد: يك، «نياز» آدمي به امكانات مادي و كالاهاي مصرفي24؛ دو، شرايط زمان. اين معيار از دو جهت بر تعيين حدّ ميانه تأثير دارد: نخست شرايط اقتصادي جامعه و وضعيت معيشت مردم25 و دوم توجه به آداب و رسوم مشروع جامعه26.آیا ساده‌زیستی با عدالت در مصرف منافات دارد؟از اصول و ارزش‌های حاكم بر مصرف، اصل ساده‌زيستي است27. لیک آیا این اصل به معنای تشویق به تفریط در مصرف است تا با اصل عدالت در مصرف منافات داشته باشد؟ تبیین این مطلب نیازمند تحلیل حد و مرز ساده‌زیستی است. چه، ساده‌زيستي حد و مرزی دارد و فراتر از آن، ضدارزش تلقي مي‌گردد. حّد ساده‌زيستي عبارتند از:1. ساده‌زيستي، نبايد حلالي را حرام كند يا خلاف سنّت باشد: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْق‏»28: «[اى پيامبر] بگو: زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و [نيز] روزی‌های پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده؟»29؛2. افراط در ساده‌زيستي ممنوع است؛ چه، رهبانيت و ترك دنيا و امکانات مادي به‌طور كلي ممنوعيت دارد: «...وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها»30: و [اما] ترك دنيايى كه از پيش خود درآوردند ما آن را بر ايشان مقرر نكرديم مگر براى آنكه كسب خشنودى خدا كنند، با اين حال آن را چنان كه حقّ رعايت آن بود منظور نداشتند». نيز از امام صادق(ع) روايت شده كه در توصيف دين اسلام فرمود: «لارهبانيه ...احل فيها الطيبات ...»31: [در اسلام] رهبانيتي نيست...[بلكه] روزی‌های پاك حلال شده است»؛3. ساده‌زيستي نبايد عزّت و آبروي فرد در اجتماع را خدشه‌دار سازد؛4. ساده‌زيستي براي خود فرد مطلوبيت دارد، نه براي ميهمانان او. بنابراين، در پذيرايي از ميهمان، بايستي در حدّ متعارف، هزينه نمود32.5. در پاره‌اي از مراتب ساده‌زيستي، ظرفيت روحي و ایمانی افراد نيز، تعيين‌كننده است. بدين معنا كه ممکن است مصرف كالاها و امکانات كمتر از حدّ متعارف براي فردي كه از ظرفيت بالاي جسمي و روحي و نيز قدرت ايمان و معرفت برخوردار است، پلّه ترقّي و كمال باشد؛ ليك براي فردي كه از اين ويژگي‌ها برخوردار نمي‌باشد، نتيجه‌اي جز سرخوردگي و ضعف بيشتر ايمان، به همراه نداشته باشد33.با توجه به حدود كه یاد شد، مي‌توان مفهوم صحيح ساده‌زيستي را در دو بُعد رواني و رفتاري اين گونه بيان نمود:الف. از نگاه روان‌شناختي، قناعت و رضايت‌مندي را براي شخص به ارمغان مي‌آورد؛ به گونه‌اي كه با وجود مصرف اندك، از زندگي لذت مي‌برد، هرچند ثروتي نداشته باشد34؛ب. در بُعدي رفتاري، ساده‌زيستی در موارد ذيل مصداق مي‌يابد:1. ساده‌زيستی مطلوب برای عموم مردم آن است كه در محدوده ی اعتدال، به مصرفِ كمتر، بسنده شود و در عین حال، افراط و تفريطي رخ ندهد. اين مطلب، از جمع ميان ادله ی اعتدال و ادله ی قناعت، دريافت مي‌شود؛2. پرهيز از مصارف زائد، تشريفاتي و تجملاتي، از ديگر نمودهاي ساده‌زيستی است كه به نظر مي‌رسد بارزترين آن‌ها نيز مي‌باشد 35؛3. نمود ديگر ساده‌زيستي، نفي خريد و مصرف كالاها با زير بار ذلت رفتن و خوار شدن است36.تعارض ایثار با میانه‌رویآموزه‌های دینی، از يك سو به رعايت ميانه‌روي فرمان داده‌اند و از سوي ديگر، ايثار مالي را در سخت‌ترین شرايط، ستايش کرده‌اند. این تعارض چگونه برطرف و با اصل عدالت چگونه سازگار می‌شود؟ در پاسخ این سؤال، وجوهی یاد شده كه قابل نقد است37. ليك پاسخ‌هاي ذيل مناسب‌تر به نظر مي‌رسد:1. دستور به اعتدال در جایی است که بخشش فراوان، سبب نابسامانی‌های فوق‌العاده‌ای در زندگی خود انسان گردد و به تعبیر قرآن، آدمی، بدین‌سان «ملوم و محسور»38 شود؛2. پاسخ مناسب دیگر این است که رعایت اعتدال، حکمی عام و ایثار، حکمی خاص می‌باشد که مربوط به موارد معینی است. چرا که عدالت، با همه قدرت و شکوه و تأثیر عمیقش، در مواقع بحرانی و استثنایی به تنهایی کارساز نیست، بلکه ایثار و گذشت و فداکاری نیز لازم است39. بدین ترتیب، عدل و اعتدال مبنای زندگی عمومی قرار می‌گیرد و احوال مردم بدان انتظام می‌یابد و ایثار و احسان، حالتی استثنایی است که در مواقع خاص انجام می‌گیرد40؛3. توجه به سطح نیازها نیز کارگشا است: هرگاه نياز شخص، بيش از ديگران و درآمد محدود وي تنها پاسخگوي نيازهاي اساسي خودش باشد، مصارف شخصي بر هزينه كردن براي ديگران اولويت دارد. در چنين شرايطي، در واقع انجام يك واجب (تأمين نيازهاي فرد و خانواده‌اش) با يك فضیلت اخلاقي (ايثار) تزاحم مي‌يابند. نيك روشن است كه انجام واجب مقدم مي‌باشد. ليك از آنجا كه بهره‌مندي از امكانات، يك «حق» است، هر فردی مي‌تواند از حق خويش به سود ديگران بگذرد. امام صادق(ع) مي‌فرمايند: «در كاري كه زيانش بر تو، بيشتر از سود آن براي برادرت است، وارد نشو»41. همچنین، قرآن كريم در پاسخ به اين پرسش كه از چه اموالي انفاق كنند، مازاد بر درآمد را بيان فرموده است: «وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ»42: و از تو مى‏پرسند: «چه چيزى انفاق كنند؟» بگو: «ما زاد [بر نيازمندى خود] را». امام باقر(ع) فرمود: «عفو چيزي است كه از هزينه سال، اضافه آيد»43. يعني آدمي موظف است آن بخش از اموال را انفاق كند كه زائد بر نيازمندي‌هاي خود و خانواده‌اش باشد. رواياتي دیگر نیز مؤيد اين مدعا است44.اصل عدالت و انفاق بخشی از مازاد درآمدنمود دیگر اصل عدالت در مصرف، انفاق بخشی از مازاد درآمد در راه خدا است تا امکان بهره‌مندی محرومان از نعمت‌ها و زمینه‌ی تحقق عدالت اجتماعی فراهم آید. در قرآن كريم، بيش از 190 آيه (حدود 3درصد كل آيات) به اين موضوع اختصاص يافته است که اهمیت آن را می‌رساند.از آموزه‌هاي ديني چنين بر مي‌آيد كه انفاق در فرهنگ اسلامي، دو هدف را دنبال مي‌كند: الف- ايجاد عدالت اجتماعي و توازن اقتصادي، كاهش فاصله‌ی طبقاتي و تأمين رفاه نسبي محرومان 45؛ ب- پالايش اخلاقي و پرورش فضايل انسانيِ انفاق‌كننده. بر اين اساس، هدف از انفاق تنها تأمين نيازهاي محرومان نيست، بلكه به تهذيب نفس و رشد معنوي انفاق‌كننده نيز توجه كامل مي‌شود46. اصل عدالت و توجه به متغيّرها؛ نفی تساوی به نام عدالتعدالت به معنای تساوی نیست و اصل عدالت اقتضا می‌کند که چند و چون مصرف بر اساس متغیرهایی چند تفاوت یابد؛ از جمله: تفاوت به تناسب سن و سال47، فصل‌هاي مختلف سال و آب و هواي مناطق مختلف جغرافيايي48، حریم خصوصی و عمومی49 و زمان‌های ویژه همچون اعیاد50. عدالت اجتماعی و حفظ حقوق معنوی افراد در مصرفدر فرهنگ مصرف‌گرايي مترفان، مصرف هم ارزش مادي دارد و هم ارزش نمادين؛ بدین معنا كه مصرف، وسيله‌اي مي‌گردد براي ابراز وجود و به‌دست آوردن هويت اجتماعي51. این در حالی است که بر اساس آموزه‌هاي ديني، مصرف كالاها و امكانات، بايستي صرفاً به منظور رفع نيازها باشد و نه به هدف خودنمايي و فخر فروشي. چه، اين كار، افزون بر آن كه خود رذيلتي اخلاقي و نشانه رشدنايافتگي شخصيت آدمي و گاه احساس حقارت دروني52 است، پیامدهای قرآن کریم، از قارون به عنوان نماد فخرفروشی در مصرف، سخت نکوهش فرموده است53. اصل عدالت در الگوي مصرف ويژه‌ی حاكماناز دیگر نمودهای عدالت در مصرف، الگوی مصرف ویژه‌ی حاکمان است. بر خلاف نظام اقتصادي سرمايه‌داري و نظام‌هاي مبتني بر زور، ثروت و قدرت در طول تاريخ كه پيوسته حاكمان و زمامداران، از برخوردارترين و مرّفه‌ترين اقشار در جامعه بوده و هستند، در نظام اقتصادي اسلام، حاكمان و كساني كه در رأس امور قرار دارند، بايستي الگوي مصرفي مشابه كم‌درآمدترين اقشار جامعه داشته باشند، تا از يك‌سوي درد محرومان را لمس نمايند و از ديگر سوي، آرامشي رواني براي آنان ايجاد نمايند54.نقش اصلاح الگوی مصرف در تحقق عدالتعدالت و الگوی مصرف صحیح، تأثیری دو سویه دارند؛ همان گونه که اصل عدالت در تعیین الگوی مصرف نقشی اساسی دارد، الگوی مصرف بهینه نیز در تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی تأثیری آشکار دارد؛ جامعه‌ای که در مصارف گوناگون خود اعم از تغذیه، پوشاک، حامل‌های انرژی و وسایل زندگی، جانب عدل و اعتدال را رعایت نماید، سرمایه‌های خصوصی و عمومی و منابع خود را از هدر رفت محفوظ می‌دارد و رشد اقتصادی و ثروت ملی را که زمینه‌ی تحقق عدالت اقتصادی است، افزایش می‌دهد.

*نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین جواد ایروانی، استاديار و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضویپی نوشت:1- فیض کاشانی، 1416،ج5: 107.2- حدید، آیه ی 25.3- نيز نك: نحل، آیه ی90.4- واسطی،1376: 150.5- نك: مطهری، 1381، ج1: 61.6- نک: اعراف، آیات10و32؛ كليني، 1367:ج6 ، ص526؛ ج3، صص556 و 560؛ ج4، ص11.7- نک: اعراف، آیه ی 32؛ نحل، آیات 8-5.8- كليني،1367، ج5 : 70-65؛ همان، ج6: 442.9- همان:442-441.10- همان:280.11- همان: 443.12- صدوق، 1403: 183.13- كليني،1367، ج4: 11.14- همان، ج3: 556.15- بقره، آیه ی 233.16- كليني، 1367، ج1: 411.17- نك: طوسي، 1365، تهذيب الاحكام، ج6: 171؛ بحراني، بی تا، ج25: 130؛ شهید ثانی، 1413، ج1: 483؛ سجستاني، 1410، ج2: 240؛ نسائي، 1348، ج7: 30418- حرّاني، 1404:ص105.19- طلاق، آیه ی 7.20- نيز نك: بقره: 236؛ طلاق، آیه ی 6؛ کلینی، 1367، ج4: 56.21- نك: كليني، 1367، ج5: 166.22- فرقان، آیه ی67.23- صدوق، 1403: 55-54؛ نیز نک: كليني، 1367، ج4: 55؛ حرّ عاملي، 1403، ج8: 366؛ نجفي، 1365، ج31: 339.24- نك: كليني،1367، ج4: 53.25- نك: كليني،1367، ج6: 442؛ نهج‌البلاغه: نامه‌ی 45.26- نك: كليني، 1367، ج1: 411؛ مجلسي، 1403، ج76: 309.27- برای نمونه نک: احزاب، آیه ی 28؛ كليني، 1367، ج2: 133؛ نهج‌البلاغه: خطبه ی 159.28- اعراف، آیه ی32.29- نيز نك: كليني، 1367، ج5: 70.30- حدید، آیه ی27.31- کلینی، 1367، ج2: 17.32- نك: هود، آیه ی 69؛ كليني، 1367، ج6: 328.33- نك: كليني، 1367، ج6: 448.34- نك: مجلسي، 1403، ج1: 83. نیز نك: درنينگ، 1376: 31ـ23.35- نك: مجلسي، 1403، ج 75: 349.36- نك: نهج‌البلاغه: نامه ی 3.37- نک: اردبيلي، بي‌تا: 199؛ ابن قدامه، بي‌تا، ج2: 607؛ مجلسی، 1403، ج74: 250.38- اسراء، آیه ی 29.39- نک: همان، ج11: 367-368؛ همان، ج12: 98.40- نك: نهج‌البلاغه: حکمت 429.41- كليني،1367، ج 4: 32.42- بقره  ، آیه ی 219.43- طبرسي، 1406، ج 2: 558.44- كليني، 1367، ج 4: 18، 26 و 46.45- نك: كليني، 1367، ج 3: 556.46- بقره، آیه ی 265؛ توبه، آیه ی 103.47- كليني، 1367، ج 6: 288؛ برقي، بی تا، ج 2: 4.48- نک: كليني، 1367، ج 6: 451؛ شهید ثانی، 1413، ج 8: 461؛ بحراني، بی تا، ج 25: 123؛ نجفي، 1365، ج31: 304 و 334.49- صدوق، 1404، عیون اخبار الرضا(ع)، ج2: 178؛ حر عاملي، 1403، ج14: 118 و 183.50- كليني، 1367، ج5: 512.51- نك: گل‌محمدي، 1381، 106.52- كليني، 1367، ج2: 312.53- قصص، آیه ی 76 و 82-79؛ نيز: صدوق، 1404، ج4: 13.54- نک: نهج‌البلاغه: خطبه ی209 و  نامه ی  45؛ کلینی، 1367، ج1: 410.*منبع: فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا، شماره 10.



دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۸





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن